سایر منابع:
سایر خبرها
اربعین حسینی از نگاه شاعران البرزی
... اکرم زنگنه قسم به کرب وبلا وحریم دامانت به اربعین حسینی قسم به چشمانت به یک بهانه کوچک مرا ببر بانو مرا ببر به حریم همه کنیزانت عارفه رویین می آیم... با پای پیاده از حوالی کوچه های باران مسافری پا برهنه از نسل حضرت زهرا و در حسرت دیدار تو چشمان خیسم را به جاده می دوزم در ...
بیش از 3 میلیون زائر عاشق ایرانی وارد کربلا شدند
دریافت کنند. اما یک روز تا اربعین حسینی در عراق زمان باقی است ولی اربعین در ایران حسینی امروز است و شور حسینی برپا. دلنوشته های زیبایی که در آستانه بزرگترین اجتماع جهان، شما را با حال و هوای کربلا اربعینی خواهد کرد. **حسین(ع) صدا می زند: بیا خوب گوش کن! صدای قدم ها؛ صدای سایش کفش ها بر سینه جاده ها؛ کسی می گوید بیا! چند روز است که ...
با کاروان عشق از نجف تا کربلا/تجلی ادبیات و هنر این مرز و بوم در وصف سالار شهیدان
به گزارش ایران ویج به نقل از خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از مهاباد ،قریب به 1400 سال از اولین سفر زیارتی مسافران اربعین یعنی جابر بن عبدالله انصاری همراه با شاگردش عطیّه بن سعد عوفی و جمعی از بنی هاشم به مشهد حسین (ع) می گذرد؛ اما باز روز بیستم ماه صفر هر سال در مسیرهای منتهی به کربلا حرارت سرد ناشدنی ارادت و سر سپردگی به حسین(ع) را با تمام وجود می توان احساس کرد. ده ها میلیون ...
بسته شعری ویژه اربعین حسینی
روز می شود که حسین همه شدم حیدر شدم، حسن شدم و فاطمه شدم مردم به جنگ نائبه الحیدر آمدند در پیش من، تمام، به زانو در آمدند آثار مرگ در بدنم هست یا حسین پس روز اربعین منم هست یا حسین آبی که تر نکرد لب تشنه ی تو را حالا نصیب خاک مزارت شده اخا چل روز پیش بود همینجا سرت شکست اینجا دل من و پدر و مادرت شکست چل روز پیش بود به گودال رفتی و ...
مادر آبستن ایران به چه می اندیشد؟
آزمایش های اول، حلقه ازدواجم رو فروختم . مرد آرزوهایش خیلی زود بیکار شده و حالا پیک موتوری است. واسه بچه مون کلی آرزو داریم. می خوام خوشبخت شه. تربیتش؟! می خوام ساده باشه و صادق. همین ها رو دارم که براش ارث بذارم. ارث خوبیه تو این زمونه که قحطی سادگی و صداقته . صدای منشی، مریم گندمگون را به خود می آورد تا به اتاق معاینه برود. سالن را ترک می کنم با خیال پرونده پاره شده شهلا. چشمان نگران ...
زمان وصل عاشقان فرارسید/ حجت الاسلام انصاریان: راهپیمایان اربعین، مبلغان دین خدا در پرتو وجود ...
حقیقتاً افرادی که به این شکل به پیاده روی اربعین می روند و آنان که به این گروه ها خدمت می کنند، دین الهی را در پرتو وجود ابی عبدالله تبلیغ می کنند. شور و اشتیاق مردم در زیارت اربعین به جایی رسیده که چند سالی است ادیان گوناگونی مانند مسیحیان، زرتشتیان و حتی گروهی از اهل تسنن نیز بدان جذب شده اند و هرساله خود را در روز اربعین حسینی به کربلا می رسانند. یقیناً اینها از ثواب زیارت امام حسین(ع) بی بهره نخواهند بود و چه بسا همین آمدن ها موجب آشنایی با دین حقیقی خدا باشد و امید است که روزی در پرتو حضورشان در اربعین حسینی در زمره پیروان مکتب اهل بیت (علیهم السلام) قرار گیرند. ...
جامانده ام و حسرت دیدار و شوق زیارت مرا می کشد
بنده نجیب او سلام بر بنده برگزیده خدا و فرزند برگزیده اش سلام بر حسین مظلوم و شهید سلام بر آن بزرگواری که به گرفتاریها اسیر بود و کشته اشک روان گردید؛خدایا من براستی گواهی دهم که آن حضرت ولی (و نماینده) تو و فرزند ولی تو بود و برگزیده ات و فرزند برگزیده ات بود که کامیاب شد. به بزرگداشت تو، گرامیش کردی بوسیله شهادت و مخصوصش داشتی به سعادت و برگزیدی او را به پاکزادی و قرارش دادی یکی از ...
چهل حدیث زیارت امام حسین علیه السلام در کربلا
فَقَالَ لَکَ بِذَلِکَ مِنَ اللَّهِ ثَوَابٌ وَ أَجْرٌ عَظِیمٌ وَ مِنَّا الْمَحْمَدَهُ – داوود می گوید: به امام حسن عسکری عرض کردم: به درستی که من پدران بزرگوار شما را زیارت کرده ام و آن زیارت را برای شما قرار دادم. حضرت فرمودند: برای تو از جانب خداوند ثواب عظیمی است و از برای ما هم ستودن از برای توست. ( وسائل الشیعه/ج14/ص593) فصل چهارم 25-ٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ ثُوَیْرٍ ...
اربعین به روایت هنرمندان
پیاده روی اربعین می دیدم و حالا اگر خوب نشده باشم ... اگر حال خوب این روزها را تا سال بعد با خودم ذخیره نکنم ... دیگر به کجا و کی امید ببندم؟! شب قدر گذشت. عرفه تمام شد دهه محرم مثل برق و باد گذشت. و همه امیدم شد اربعین ... . چشمانم را مقابل ضریح می بندم ... همه آرزوها و خواسته هایم را از پیش چشم می گذرانم و اشک می شود و می بارم ... و باز هم آخر سر می گویم: هر طور خودت صلاح می دانی ...
همقدم با زائران
صبریه رازی را به پرچم و بیرق سیه آذین می بندند. مجالسی که در این خانه برپا می شوند، بیشتر اختصاص به خانم ها دارد و در آن برای حضرت سیدالشهدا(ع) روضه خوانی و مرثیه سرایی می شود. او می گوید: پدرم ایام محرم خود را وقف خدمت به عزاداران امام حسین(ع) در همین خانه می کرد؛ چند سال قبل در یکی از شب های محرم دلم گرفت و با بغض به خواهر و برادرانم گفتم، کاش راه پدر را ادامه می دادیم و به عزاداران آقا خدمت می ...
فقط حسین به آغوش هم رسانده چنین/ برادران تنی را، عراق و ایران را
نخواسته در بین راه سوزاندم دل اهالی محروم چند استان را بر آن سرم که کنار ضریح یاد کنم ولو به قدر نگاهی تمام آنان را نگاه های پر از حسرت کشاورزان میان دشت تکان های دست چوپان را و آن غریبه که در قهوه خانۀ سر راه... همان که خم شد و بوسید تکۀ نان را همان که نام تو را برد زیر لب وقتی که روی میز غذا می ...
لباس شهادت تک سایز است!
می کردم. یک روز حسین پیشم آمد و گفت بابا دلم می خواهد برای تو مثل عمو شوم. گفتم هنوز مانده تو مثل عمو شوی. ولی حسین هرچه بزرگ تر می شد بیشتر از اینکه پدر و پسر باشیم دوستی مان اوج می گرفت. با هم شوخی می کردیم. از سر و کول من بالا می رفت و خلاصه دوست و رفیق هم بودیم. پدر که حرف می زند مدام تکرار می کند که حسین هم مثل همه بچه ها بود. دلش نمی خواهد از حسین یک اسطوره بسازد. دلش نمی خواهد ...
ثواب خواندن زیارت عاشورا
زیارت عاشورا نخواندم. رسم سید این بود که در تمام دهه اول محرم، زیارت عاشورا می خواند، ولی بعد از مرگ، افسوس می خورد که چرا در تمام ایام سال، موفق به این زیارت نبوده است. 2- آیت اللّه شبیری زنجانی، از مراجع تقلید می گوید: یکی از چشم های فرزند آقای حاج سید محمد بجنوردی بر اثر عارضه ای نابینا شده بود و به نظر پزشکان، حتی پزشکان خارج از کشور، به علت رشد آن عارضه، چشم دیگرش نیز نابینا می شد ...
مجموعه متن زیبا درباره اربعین
قمر بنی هاشم، حضرت اباالفضل العباس آن دورتر به خاک شده است. هرکدام همانجا که موقع شهادت بر خاک افتادند. کاروان از شام برمی گردد. زینب خودش را به گودال قتلگاه می رساند. زنان و کودکان مثل همه چهل روز گذشته زجه می زنند. اشک های فرزندان امام حسین (ع) سرازیر شده است. السلام علی اسیر الکربات و قتیل العبرات. سلام بر اسیر اندوه ها و کشته آب چشمان... و اینک پس از قرن ها تو هستی که ...
تا سعادت نباشد شهادت نیست
انتخاب کرده ام و هیچ زور و اجباری در انتخاب این راه در کار نبوده است، لذا تقاضایی که از همه عزیزان دارم این است که اولا بعد از کشته شدن من و شاید شهادت، کسی را مسئول نداند و نیز برای من گریه نکنند، چرا که من فدای اسلام و انقلاب شده ام و لذا نباید برای فدایی چنین چیزهایی ارزشمندی گریست و نیز کاری نکنید که دشمن پوسیده مان شاد گردد. از تمام دوستان و عزیزان و مخصوصا پدر و مادر و برادران و ...
روزی که رهبر و حاج قاسم به دیدار ام البنین کرمان رفتند + تصویر
هم درس را رها کرد و به جبهه رفت. البته قبل از آن، دو سال در کردستان به دفاع پرداخته بود، بعد هم ماجرای جنگ پیش آمد... آبجی بتول نگاهی به عکس برادر بزرگ می اندازد، لبخندی محزون می زند و ادامه می دهد: ماجرای حصر آبادان که پیش آمد، سریع خودش را به آن جا رساند. آن قدر بخت شهادت با او یار بود که 9 روز بعد به شهادت رسید. آن موقع پدر و مادرم مکه بودند. در غیاب آن ها پیکر محمدحسن را به خاک ...
پاسخگوی شماره 25
کنیم یا طنز اولی چاپ می کنیم؟ شمیم: سلام. چرا آقای علی رمضان این قدر کم کار شدن؟ اقدامات لازم را مبذول بفرمایید لطفا! : خیلی ساده است! چون داره بابا میشه. قانع کننده تر از این؟ وحید: سلام آقا یا خانوم 25. خسته نباشید من دلم می خواد براتون مطلب طنز بفرستم و شما به اسم خودم چاپ کنین، اما اصلا بلد نیستم. میشه به سوشیانس شجاعی فرد بگین یه مطلب طنز باحال بنویسه و به اسم من چاپ کنین ...
تجلی ظهور در قدم های زائران حسینی(ع)
؟ یزید قصد داشت همه جنایات خویش را با نسبت دادن به خواست خدا صحیح جلوه داده و کارهای خود را بر اساس حق توجیه نماید! زینب کبری(س) در جواب فرمود: ما رأیتُ الاّ جمیلاً...؛ هیچ چیز جز زیبایی ندیدم. اینان (امام حسین و یارانش) گروهی بودند که خداوند شهادت را برای آنان مقرّر نمود و در قیامت خداوند بین تو و آن ها قضاوت می نماید... . حضرت زینب در این کلام کوتاه به معارف عظیمی اشاره نموده اند که ...
پدرم نعمت اصالت، شجاعت، مردانگی و ایمان را در خونم تزریق کرد/ واقعه کربلا، دیدن پیکر بی سر پدر را بعد از ...
کنم چون تو شهیدی، تو رفتی تا ایران عزیزمان مقتدرانه بماند. بابای من! خیالت راحت. همه هوایم را دارند اما دلم هوای تو را دارد. سرتاسر شهر عطر آگین بود لبخند تمام کوچه ها غمگین بود آن روز که بر دوش تو را می بردیم تابوت سبک ولی غمت سنگین بود در آخر،با نهایت ادب و احترام، بدینوسیله از محضر شما خوبان که حقیر و خانواده ام را در غم فقدان پدرم مورد محبت و ...
متن های زیبا درباره پیاده روی اربعین
...> شب که اتفاقات آن روز را مرور می کردی، تلفن زنگ خورد. لابد یکی دیگر از رفیقان است که عازم پیاده روی اربعین شده و حالا زنگ زده حلالیت بطلبد. اما اوست. می گوید: یک اتوبوس با دو تا جای خالی پیدا شده است که تا مرز مهران ما را می برد. دنبال همسفر می گردم. می آیی؟ و تو شرمساری از اینکه به لطف و مهربانی امام حسین (ع) شک کرده بودی. امامی که پدر مهربان است و هیچ کس فراموشش نمی شود. آهسته می گویی ...
بانو !...تاب این بار سنگین را از کجا می آوری؟
موادش را هم از من می خواست. سعی می کردم سکوت کنم تا اطرافیانم - خودشان را به ندانستن می زدند - متوجه واقعیت زندگی من نشوند. دو سالی گذشت و من با اینکه فقط 30 سال داشتم، شبیه به زن های پا به سن گذاشته شده بودم. جلوی آینه دیگر پنهانکاری فایده ای نداشت، چهره تکیده ام دستم را رو کرده بود. به سراغ پدر و مادرم رفتم و گفتم که مدتی است شوهرم راه خانه را گم کرده و حالا چند وقتی است که تمام روز ...
از تهدید خان روستا به شکستن قفل مسجد تا عکس العمل حضار در روضه خوانی
و بحمدلله جواب داد از جمله اینکه فرمودند طلبه نباید به مردم طمع داشته باشد و روزی رسان خداست و چشم طمع به مردم نداشته باشید، و فرمودند شما طلبه ها بعد از اینکه مردم در طول سال در غفلت و کارها و امور روزانة خود به سر می بردند چند روز اینجا آمده اید تا تبلیغ دین انجام دهید نه کار دیگر لذا در تمام جلسات و جاهایی که شما را دعوت می کنند به جای اینکه با مردم صحبت از امور دنیایی کنید نماز آن ها را تصحیح ...
دوست دارم همچو مولایم حسین(ع) بی سر بمیرم + عکس
...> - محمدرضا فرزند اول بنده و متولد سال 1343 بود که در سن 18 سالگی، در تاریخ 14/9/61 در عملیات محرم در حالی که شهید سری به تن نداشت به درجه رفیع شهادت نائل شد. ویژگی های خاص شخصیتی محمدرضا؟ - محمدرضا جزو آن دسته آدمهایی بود که از قبل از انقلاب نیز مرتب نماز و روزه اش به جا بود. هنوز به سن تکلیف نرسیده بود همیشه دو روز در هفته روزه می گرفت. به او می گفتم: محمدرضا، بابا بیا غذا بخور ...
گزارش زنده: نود؛ مستقیم از استودیو 11
بوفون را داشت، به طور متوسط هر روز گردن دو هوادار را می زد تا خودش را آرام کند! - خبر تلخ این هفته، پیدا شده پیکر شکارشده یه پلنگ در ایران بود. امیدواریم همه ما با پلنگ های ایرانی بهتر برخورد کنیم و دست نوازش روی سرشان بکشیم. -گلشیفته فراهانی این هفته تصویری در کنار خانواده اش منتشر کرده که در آن از ته دل می خندد. به نظر می رسد وقت مناسبی است تا خبرنگار بیست وسی با پدر او تماس ...
پیکری که آوردند پسرم نبود!/خدایا تا جوانم و خوش قیافه شهیدم کن
بروید خانه و به مادرم سلام برسانید من هم می آیم. ولی بعدش می گوید: آقا راستش را بگویم؛ من را حلال کنید من می خواهم به همان مرام و آرزویی که داشتم برسم و دیگر مرا نمی بینید که اگر حضرت زینب(س) بخواهد شاید که به شهادت برسم، هرچه که پدر تلاش کرد جوابی از محمد هادی نشنید. شب به مادرم زنگ زد، مادر پرسید: کجایی؟ کی برمی گردی؟ خندید و گفت: سادگی نکن من دیگه بر نمی گردم، تو را به خدا به ...
درسِ جانبخش تاریخ
کسرایی نیز شاعری است که واژه آزادی در شعر او از بسامد بالایی برخوردار است. تا جایی که من دیوان این شاعر را مرور کرده ام او با آن که نخستین شعرهایش را در سال های دهه سی سروده است، نخستین بار در اوایل دهه پنجاه مستقیما از آزادی سخن گفته است: ای واژه خجسته آزادی/ با این همه خطا/ با این همه شکست که ما راست/ آیا به عمر من تو تولد خواهی یافت؟ (مجموعه اشعار سیاوش کسرایی، چاپ چهارم، 1391، انتشارات نگاه، ص ...