سایر خبرها
شمس لنگرودی: جهان عوض شد، من هم عوض شدم
درونیات وجودی خودتان بوده است، اما به هر حال وقتی گردش مالی سینما و ادبیات را با هم مقایسه می کنید چه حسی پیدا می کنید؟ شمس لنگرودی: (خنده) یکی از آن دلایلی که می گویم انرژی زا و زندگی ساز، همین مسئله است. پولی که شما در عرض 40 سال زندگی در ادبیات به دست آورده اید، در عرض چهار ماه در سینما به دست می آورید؛ البته نه هر کسی. من نمی گویم کسی در ادبیات مقصر است. برای این که کتاب را باید بخرند و ...
نه سازش خیانت کارانه، نه سازش مصلحت اندیشانه
کافر می شوید، با این که آیات خدا بر شما پیوسته تلاوت می شود و پیامبر خدا در میان شماست؟ هر کس به خدا پناه برد، به راه راست هدایت شده است. ای مسلمانان! حساب خدا را آن طور که باید داشته باشید و نمیرید مگر مسلمان و با اسلام. همه تان به رشته پیوند با خدا چنگ زنید و دست زنید و پناه برید و پراکنده نشوید. همه پیرامون رشته الاهی جمع شوید. این رشته شما را به یکدیگر پیوند می دهد. نعمت خدا را بر خود ...
سعودیها در همه اقدام های تروریستی جهان نقش دارند
مسلمان باشند. ای بسا همه شما با شنیدن اظهارات مفاخره آمیز بنی سعود که امروز با افتخار می گفتند که کشورشان به زنان سعودی اجازه رانندگی داده است -آن هم پس از گذشت یک قرن که از اختراع ماشین می گذرد- به خنده در آمده باشید. تازه این حق رانندگی به زنان امسال نیز عملی نمی شود بلکه قرار است از سال 2018 اجرایی شود و برای همین کار نیز محدودیت هایی قرار داده اند از جمله ساده ترین این محدودیت ها اینکه زن در حین ...
ماجرای عاشق شدن خانم بازیگر در 15 سالگی!
شهرستان اراک قبول شده بودم خانواده ام اجازه نداد که بروم. برای همین رشت علوم سیاسی را که در دانشگاه آزاد زده بودم، رفتم. هر چه که پیش می رفت احساس میکردم علوم سیاسی را دوست دارم انهم به خاطر هیجانی که داشت برای همین ادامه اش دادم و در گذر زمان به منصب سیاسی گرفتن هم علاقه مند شدم ولی به مرور زمان تقریبا پایان دوران کارشناسی بود که هیجانم فروکش کرد و تصمیم گرفتم رشته ام راعوض کنم ووارد بازیگری شوم به ...
یک نماینده: با شوهرم تماس گرفتند که نامزد نشوم!
هم نامزد شده اید، تجربه اش چطور بوده؟ بله، ریاست کمیسیون فرهنگی. همین دوره یا سال پیش؟ خیر، برای همین امسال و ماجرایش هم عجیب وغریب بود. از چه نظر عجیب وغریب؟ من و آقای مازنی و آقای شیخ کاندیدا بودیم. باید یک اصلاح طلب نامزد نهایی می شد و یک اصولگرا. به من گفتند کنار بکش. من قبول نکردم؛ چراکه ما در ایران بعد از انقلاب زنی نداشتیم که رئیس ...
مرحوم علامه طباطبایی هم فقیه بود و هم اصولی؛ هم می توانست درس خارج فقهِ مفصلی بدهد
رشیدیِ تبریز و صاحب کتاب مجمل التواریخ - یک شخصیت علمی است؛ از کار او در رَبع رشیدی میشود فهمید که او مرد علمی است. شما ببینید این مرد هفتصد سال قبل در تبریز دانشگاهی ساخته که شش هزار دانشجو داشته و اینها در فنون مختلف درس میخواندند. پنجاه یا صد نفر پزشک فقط در رَبع رشیدی جمع شده بودند و علم پزشکی را تدریس میکردند. این سلسله ی نسب علمی حوزه ی همدان را باید به یاد داشت؛ اینها را نباید فراموش کرد؛ این ...
هالیوود تقدیس خود خداانگاری انسان غربی
(170میلیون دلار) توانست مخاطبان زیادی را جذب سالن های سینما کند و سود سرشاری را به جیب مسؤولان یهودی استودیوی Fox بریزد .... سران یهودی هالیوود برآنند تا با مطرح کردن و پر و بال دادن به چنین نظریه توهین آمیزی مفاهیم انسانی را از ذهن بشریت پاک کنند و به گونه ای القا کنند که شما، انسان ها، میمونی بیش نبوده اید، پس زیاده خواه نباشید و به ما اجازه دهید که افسار بر گردن شما بزنیم.10 "اخراج شدگان ...
چرا اصرار دارید موفقیتم را به جادو نسبت دهید؟
سمامی (عضو کمیته اخلاق) موضوعی را در برنامه مطرح کردند که ما خودمان با آن مشکل داریم. جالب است جادوگر اعلام کرده ما پولش را ندادیم، وقتی من اعتقادی به این موضوع ندارم، چرا باید پول بدهم؟ این آقای جادوگر چندین بار با من تماس گرفته و من هم پاسخ او را ندادم. ما تنها تیمی هستیم که نام امام حسین(ع) و قمر بنی هاشم را روی پیراهنمان می زنیم و من هیچ وقت به این مسائل تن نمی دهم. این آقای جادوگر به من پیامک ...
مذاکرات ما به هیچ وجه تند و خشن نبود
دیداری که داشتیم هیچ گونه تهدیدی نکردیم، در ملاقات ما بحث روابط دوجانبه و منطقه ای بود و از طرفی او خواست میان ایران و عربستان وساطت کند که من گفتم ما مشکلی با مذاکره نداریم، اما به سعودی ها بگویید شما سه سال است یمن را ویران کردید و اجازه ورود غذا و دارو را نمی دهید . ولایتی روایت می کند: من به آقای حریری گفتم به سعودی ها بگویید از جنایات انسانی در یمن دست بردارند، چراکه اینها ربطی به سیاست ...
هر روز من با فردایم متفاوت است
پاپیولار را پیش ببریم و حوصله مان را سر ببرد. زمان زیادی هم نبود. این کار در چهار زمستان و پاییز و به اندازه یک سال کار برده بود. کار به مرحله میکس رسید. دوستانی دارم که همکار من در این مجموعه بودند. اتفاقی که افتاد این بود که موسیقی ها یکدست نبود؛ چون ارکستر زهی اش در دوره های مختلف و با نوازنده های مختلف نواخته شده بود. برای اولین بار در سابقه موسیقایی خودم اجازه گرفتم با کسانی که قبلا نواخته ...
بن زما: تا دشان هست، جایی برای من نیست!
باید رفتاری حرفه ای داشته باشم. وقتی آدم می بیند از زبان هموطنانش فحش می خورد ناراحت کننده است ؛ خانواده آدم هم ناراحت می شود ولی به هر حال باید رفتاری حرفه ای داشت. من رفتارم حرفه ای است و با این موارد کنار می آیم. باید الگویی برای جوان ها و بچه های کوچک بود. پس کنار می آیم هرچند که خیلی سخت است. سال های حضور در لیون نمی توانم حضورم در لیون را فراموش کنم. به هر حال من از ...
ماجرای بازداشت ابوالحسن ابتهاج
کمیسیون مطرح می کردم آنها می گفتند که اقتصاددان برای چه می خواهید؟ ما در وزارت دارایی تعداد زیادی اشخاص مجرب داریم؛ اشخاصی که سی سال در وزارت مالیه بوده اند و هر چه دلتان از اقتصاد می خواهد به شما خواهند گفت ... به این جهت دنبال این فکر رفتم که اعتبار ایجاد دفتر اقتصادی را از محل دیگری فراهم کنم. اینچنین بود که ابتهاج با بنیاد فورد وارد مذاکره شد و برای تامین مالی مشاوران اقتصادی سازمان ...
روزنامه نگاری سلیقه ای نیست
بشناسیم و با توجه به گزینه هایمان بازنگری کنیم. خطر بزرگی درحال حاضر در مطبوعات ما رایج است که اگر بگویم خیلی ها با من دشمن می شوند البته همیشه هم گفته ام، الان هم می گویمو آن این است که شما هر شغلی را در نظر بگیرید نیاز به تجربه و آموزش دارد. اگر بخواهید زرگری یاد بگیرید باید حداقل 5 سال زیر دست یک استاد کار کنید. روزنامه نگاری حرفه ای است که هیچ پیش نیازی ندارد، همه وارد آن می شوند. با تحصیلات ...
جانبازان شیمیایی، سوگواران زلزله
زهرا جعفرزاده- شهروند| یک بار تابستان 67، یک بار پاییز 96. یک بار بمب های شیمیایی و یک بار غریدن زمین و غلتیدن سنگ ها از بالای کوه؛ برای اهالی روستای زرده دالاهو که یکشنبه شب هرچه داشتند و نداشتند، با یک تکان از دست رفت، حالا هر کجا می نشینند و بلند می شوند، خاطره تابستان 67 زنده می شود؛ نه به آن شدت، نه به آن وخامت و نه با آن همه تلفات از بمباران شیمیایی اما بدبختی و فلاکتش برای آنها که 29 سال ...
گفت و گوی دوستانه با زهرا اشراقی و ناگفته هایی از بیت امام
آن موقع ازدواج کرده بودم. گزینش برای چه شما را رد کرد؟ به خاطر نمره انضباط و رأی به بنی صدر بود. سال آخر دبیرستان نمره انضباطم را پنج دادند. به بابام می گفتم به من گفته اند تو به بنی صدر رأی دادی برای همین به من پنج داده اند. به آقا خبر دادم و گفتم: آقا من می خواهم از این مملکت بروم. گفتند: که چرا؟ چه شده. گفتم: جایی که نمی توانم ادامه تحصیل بدهم برای چه بمانم؟ گفتند ...
تهدید مالک سیاه جامگان به کناره گیری از لیگ برتر فوتبال
...: مردم مشهد اسم سیاه جامگان را دوست دارند اما مسئولان قصد دارند این اسم را تغییر بدهند. به هر حال هفت سال است که تیم ما با نام سیاه جامگان بازی می کند اما مسئولان تربیت بدنی استان گفتند که باید اسم را عوض کنید. در ابتدا گفتند ابومسلم را از ابتدای تیم خود بردارید و اکنون هم می گویند سیاه جامگان هم باید تغییر بدهید. عباسی در پایان درباره دریافت نکردن مجوز حرفه ای از سوی باشگاه سیاه جامگان خاطر نشان کرد: مجوز حرفه ای اهمیت ندارد. مسئولان مجبور بودند که به سه تیم مجوز حرفه ای بدهند تا آنها در آسیا بتوانند شرکت کنند و به نفت تهران هم مجوز ندادند. انتهای پیام/ ...
زلزله ها هنوز چشم برخی را باز نکرده است/ آقای رئیس جمهور! 100 روز گذشت الوعده وفا
...، فلان سیاستمدار به گلایه بگوید: داستان مضحکی اتفاق افتاده؛ می گویند تعهدی که قبلا بستیم، فعلا قرص و محکم نباشد، درباره موضوع دیگری حرف بزنیم! آمریکا با زبان و عمل می گوید که اهل مذاکره و تعهد نیست اما به برخی کشورها می گوید بیا با ما مذاکره کن؛ مگر دیوانه اند که با شما مذاکره کنند؟ . 4- خطبه 215 نهج البلاغه (برخی نسخه ها 224) از جهات مختلف، خطبه شگفتی است. از جمله اینکه ما را ...
رنج زلزله زدگان و اخلاق مگسی خودکامگان
همان همان شخصیت طنز معروف که گفت من می گویم همین جا که ایستاده ام مرکز دنیاست؛ می گویید نه؟ خب متر بگیرید و اندازه بزنید"! خب استاد! شما که رجما بالغیب ادعا می کنی، باید حرفت را ثابت کنی نه آنها که می پرسند از کجا چنین ادعایی می کنی؟! نکات جالب و قابل تاملی در اینجا وجود دارد: اول - مدیر روابط عمومی راه و شهرسازی کرمانشاه برخلاف همه جوسازی های دو روز اخیر تصریح کرده "تاکنون ...
اخلاق خوب سجاد نظامی های روس را هم جذب کرده بود
همسرش خیلی مخالفت کردند. اواخر فروردین 1396 پدر سجاد به رحمت خدا رفته بود و مادرش با رفتن سجاد که پسر بزرگ خانواده بود بی تابی می کرد. بحث مشکلات مستأجر بودن خانواده سجاد، استخدام پیمانکاری بودن شهید و... عواملی بود که مانع اعزام مجدد سجاد به سوریه می شد ولی نمی دانم چطور همسرشان راضی شدند و سجاد برای بار آخر اعزام شد. و این بار به شهادت رسید؟ شهید حججی 18 مرداد به شهادت رسید، سجاد ...
مرفاوی: یک ریال هم به استقلال تخفیف نمی دهم!
من مالیات این پول را پرداخت کرده ام و چرا باید تخفیف بدهم. از مدیران استقلال یک سوال دارم؛ یک میلیارد هزینه می کنید و بازیکن می خرید و تازه به آنها بازی هم نمی دهید ولی 6 سال باید پول من را پرداخت نکنید؟ این همه سال صبر کرده ام و بازهم صبر می کنم و حقم را از استقلال می گیرم. چطور استقلالی ها اعتصاب می کنند؟ من بعد از 6 سال نباید پولم بگیرم؟ ما مدیون استقلال هستیم ولی برای آن زحمت هم کشیده ایم و حق مان است که پول مان را بگیریم. ...
آنچه در برنامه نود دیشب گذشت
. در آن زمان که فصل 83-82 بود من این مطلب را به آقای مایلی کهن منتقل کردم و ایشان گفتند به این مسائل اعتقاد ندارم اما آقای فریاشیران یک مشکلی دارد، با شما بیاید و اگر مشکل ایشان حل شد من او را قبول می کنم. نمی دانم آقای فریادشیران این مسئله را باور داشت یا نه اما با هم به مجموعه آقای اسکندری رفتیم و مشکلش که فکر می کنم درباره سند ملک بود را مطرح کرد. شما که اعتقاد ندارید چرا به آنجا رفتید؟ ( فیلم ...
حکایت یک فرمانده عاشق از کابل تا حلب
شهید شده ، خیلی دلم سوخت، به خودم گفتم روحینا تو با این مرد هشت سال زندگی کردی، اما هیچوقت او را نشناختی. الان برای خودم دلم می سوزد ، می گویم کاش زودتر او را شناخته بودم . برای روحینا ، تا همین دوسال پیش یعنی قبل از شهادت سیدحسین، همسرش یک راننده تریلی بود؛ مرد جاده و سفر که در ماه فقط چند روز خانه بود : از بچگی علاقه زیادی به رانندگی داشت به خاطر همین ، این شغل را انتخاب کرد. خیلی وقت ...
برای اکران یتیم خانه ایران هیچ حمایتی نشدیم
...> علاوه بر این شخصا با امام جمعه، با ستاد نمازجمعه، با شهردار، با شورای شهر و با حوزه های علمیه تماس گرفتم و گفتم نیاز است که همه برای فضای اطلاع رسانی و تبلیغاتی همکاری کنند، البته بعضی ها پای کار نیامدند. اولین جلسه هماهنگی را در حوزه خودمان گذاشتیم. گفتیم که ما این کار را می خواهیم انجام دهیم و تنها درخواستی که از شما داریم، تبلیغات است. از دو جنبه توانستیم کمک بگیریم. یکی از مسئولان ستاد که از ...
شهادت همسرم برایم افتخار بود
را می بینم حیفم می آید شما در این زمین راه بروید. به ایشان عرض کردم چون شهادت حق شماست دوست دارم بروی. آقا محمود با شوخی می خواست حال و هوای من را خوب کند. شهید همواره به حرف های من دقیق گوش می داد و وقتی این صحبت را به ایشان گفتم دیدم که بعد از مدتی اشک در چشمانش حلقه زد و من گفتم انگار شما از "محمد هادی" دل نمی کنی و بخاطره همین نمی توانی بروی. فردای این صحبت ها به من گفتند سارا من چند سال ...
یادداشت یک کتاب فروش: لطفا تقاضای تخفیف نکنید!
یک کافه می زدیم بر خیابان انقلاب پول به مراتب بیشتری هم در می آوردیم. آن وقت شما می گویید ما کاسبیم و فقط پول را می شناسیم؟! اما با خودم گفتم :(فرض که این یک نفر را اینجوری جوابش را دادی و فرض کنیم که او هم قانع شد، با این همه آدمی که هر روز به کتابفروشی ات می آیند و توقع تخفیف های عجیب و غریب دارند و فکر میکنند روی جعبه پول لم داده ای چه می خواهی بکنی؟ برای همه آنها هم همین قدر می خواهی ...
واکنش مهناز افشار به ادعای تخلفات همسرش/عذرخواهی متفاوت میرسلیم/خط و نشان احمدی نژادی ها بعد از احضار ...
.... به هر حال شرایط اقتصادی فعلا مطلوب نیست ولی در آینده نزدیک بهبود پیدا خواهد کرد. کارخانه در حال حاضر 800 میلیون تومان هزینه کرده و متأسفانه هنوز مشکلات مالیاتی ما برطرف نشده است. معاونین استاندار آقایان حسن بیگی، افشون و فیلی در اول فصل با ما جلسه ای برگزار کردند و مجمع باشگاه به شرطی اجازه همکاری داده بود که مشکلات ما برطرف شود. اگر آنها سر قول و قرارشان نیستند زودتر به ما اعلام ...
از ورزشگاه تورین تا نماز جمعه تهران
شرکت در میزگرد تلویزیونی که ادواردو آن را دیده بود، در روز یکشنبه درحالی که من در اقامتگاه سفارت بودم، دربان سفارت گفت که یک جوان ایتالیایی آمده و می خواهد شما را ببیند. من هم گفتم اگر می شود به او بگویید فردا برای ملاقات بیاید. ولی بعد از لحظاتی دربان سفارت دوباره زنگ زد که این جوان می گوید خدا هر در بسته ای را می گشاید. من هم گفتم فوراً در را باز کنند و خود هم به استقبالش رفتم . جوان قد بلند ...
کامبیز روشن روان: به ما لقب استاد می دهند، اما کارمان در کشور خودمان اجرا نمی شود
این ساز را هم نشنیده بودم. پدرم وقتی موافقت کرد که به هنرستان موسیقی بروم، می گفت باید ویولون بنوازی. این ساز را بسیار دوست داشت. من هرچه اصرار کردم که می خواهم ویولون بزنم، قبول نکردند. گفتند به خاطر انگشتان کوچکت تا یک جایی پیش می روی و بعد از آن متوقف می شوی. بعدها فهمیدم که راست می گویند. من یک سال در هنرستان عالی موسیقی ماندم و نوازنده ی پیکولو بودم. ساز کوچکی در حد 30 سانت بود. من هم تازه از ...
نصرتی: جادوگری؟ بله اسم مادر ما را می پرسیدند!
باشگاه بود. می شود نتایج پاس را به رمالی و جادگری ربط داد؟ اصلا نمی شود. یادم هست یک بار هم در جلسه بودیم و آقای آجرلو آیه ای از قرآن خواندند و گفتند متکی هستیم با خدا و همین اتفاق هم بود. من در آن سال ها خیلی جوان بودم و هرچه در ذهنم گذشت را به شما گفتم.
اسرار سحر و جادو در مکالمه با یک جادوگر فوتبالی!
برق شیراز را شکست دهد که البته آن تیم هم نمی تواند شکست دهد مگر اینکه یک تساوی از برق بگیرد. این جادوگر بیان کرد: اگر قرار باشد امروز که شنبه است و شما در روز پنج شنبه یک گل بخورید من آن بازی را طبق اصول خودم پیش می برم و اجازه نمی دهم با لطف خدا گل بخورید. اگر خواستید ببینید که آن گل را می خوردید برایتان در بازی نشان می دهم. به طور مثال می گویم نگاه کنید دقیه 40 یا 42 هنگام توقف و زمان ...