سایر منابع:
سایر خبرها
مرا با بیماری ام قضاوت نکن
مجبور است خانه های مردم را نظافت کند چراکه مؤسسات خدماتی که او چند مدتی در آنجا کار کرده از او خواسته اند برود آزمایش اچ آی وی بدهد. او از ترس فاش شدن این راز مجبور است با درآمد پایین خانه های مردم را بشوید و بسابد؛ 30 هزار تومان برای نظافت 5طبقه راه پله. راضیه بتازگی ازدواج کرده است آن هم با مردی که سالم است و می داند که او مبتلا به ویروس اچ آی وی است: بعد از قاسم دوباره شوهر کردم. بچه هاش ...
متهم: از مقتول کینه داشتم
در جشن تولد به من تعرض کرده است. او در ادامه گفت: چند روز بعد، سیاوش به همه دوستانم گفته بود که مرا آزار داده به همین دلیل پیش دوستانم آبرویی برایم نمانده بود. او دست بردار نبود و با تعریف های او همه بچه های محل مرا تحقیر می کردند. به همین دلیل به افسردگی مبتلا شدم و خیلی از خانه بیرون نمی رفتم چون دوست نداشتم کسی را ببینم. آنجا بود که به فکر انتقام افتادم. متهم در خصوص قتل ...
دورهمی تلگرامی دانش آموزان کلاهبردار
به گزارش همشهری، تحقیقات برای دستگیری جوان آرایشگر و اعضای باندش با شکایت مردی آغاز شد که مدعی بود کلاهبرداران تلگرامی او را فریب داده و 15میلیون تومان از وی اخاذی کرده اند. شاکی به مأموران پلیس فتای مشهد گفت: مدتی قبل از طریق تلگرام با دختری آشنا شدم که مدعی بود بی سرپرست است و برای امرار معاش نیاز به کمک دارد. او حتی عکس هایی از وضعیت زندگی اش برایم فرستاد که در نهایت دلم به حالش ...
شاکی: همسرم می خواست تلافی کند
خانه ام آمدند و مرا به بهانه اعتیاد سوار خودرو کردند و به کمپ بردند. هرچه اصرار کردم معتاد نیستم التماس هایم بی فایده بود. آنها 11روز مرا نگه داشتند و بعد رها کردند. آنجا بود که فهمیدم طرح این نقشه از سوی همسرم ندا بوده و او خواسته است اختلافات این چند ساله را تلافی کند. حالا از او و مدیر کمپ به خاطر آدم ربایی و نگهداری من در کمپ شکایت دارم. با طرح این شکایت، همسر شاکی بازداشت شد، اما ...
اعتراف مرد شکاک به همسرکشی
...: کارآگاهان جنایی در حال تحقیق از مردی هستند که متهم است همسرش را در جریان مشاجره خانوادگی به قتل رسانده و جنازه او را در خیابان رها کرده است. چندی قبل مردی میان سال به پلیس آگاهی استان خراسان رضوی رفت و به مأموران گفت خواهر 42ساله اش به نام کوکب گم شده است. او گفت: خواهرم همراه شوهر و دو بچه اش زندگی می کرد اما مدتی طولانی است که از او هیچ خبری نداریم و هر بار که از شوهرش سراغ می گیریم ...
در ستایش بزرگی
شهادت پسرم را بدهند و تعریف می کرد از آن شبی که تا صبح در کوچه ایستاده بود تا پدرم از خط مقدم برگردد، او را که می بیند، اول چکی مادرانه می زند، ولی نه برای تمام شب بیداری ها و سردردهایش، بلکه برای عشقش به فرزند بزرگش و بعد او را در آغوش می گیرد. مادربزرگ تعریف می کند که یک روز به پدربزرگ نامه پدر را که از جبهه رسیده بوده می دهد تا پدربزرگ با یکی از آشنایان ارتشی تماس بگیرد و ببیند از روی شماره نامه و ...
آدم ربایی برای انتقال مرد جوان به کمپ ترک اعتیاد
اظهارات متهمان و سایر مدارک موجود در پرونده درخواست صدور حکم قانونی را دارم. در ادامه مرد شاکی در جایگاه حاضر شد؛ او درباره شکایتش گفت: من و همسرم مدتی بود که با هم اختلاف داشتیم. چند روز قبل از حادثه همسرم خانه را ترک کرده بود که بعد با هم آشتی کردیم و او برگشت؛ اما هنوز دلخوری بینمان بود. روز حادثه من بعد از 24 ساعت سرکاربودن به خانه رسیدم، تازه می خواستم لباس هایم را عوض و استراحت کنم که تلفن ...
آدم ربایی برای گرفتن طلاق از شوهر
اعتیاد خلاص کنم، اما او حالا به خاطر آدم ربایی از من شکایت کرده است. متهم ردیف دوم که اتهامش معاونت در آدم ربایی است نیز گفت: من از اختلاف این زن و شوهر اطلاعی نداشتم. او گفت شوهرش معتاد است و من هم چند نفر را فرستادم تا او را از خانه به کمپ بیاورند. بعد از چند روز هم رهایش کردیم. در پایان این جلسه قضات دادگاه با اخذ آخرین دفاع از متهمان برای تصمیم گیری وارد شور شدند. ...
سهیل در پایان جشن تولد با تهدید مرا به محل خلوتی برد و ..! / در پارک انتقام گرفتم! + عکس
جشن تولد دوستم پوریا دعوت شدم. در آن جشن که سهیل هم حضور داشت مشروب خوردم و مست شدم. از هوش رفته بودم که سهیل مرا آزار داد. از آن روز به بعد روزگارم سیاه شد. سهیل به همه دوستانم گفته بود مرا آزار داده و آبرویم را برده بود. سهیل دست از سرم بر نمی داشت. بعد از آن ماجرا همه بچه های محل مرا تحقیر می کردند. به افسردگی مبتلا شده بودم و از خانه بیرون نمی رفتم که به فکر انتقام افتادم. وی ادامه ...
اولین قربانی ایدز در ایران که بود؟
زیادی استفاده شد. چند ماه بعد از ختنه، مسعود مریض شد. روزهای اول نمی گفتن و نمی دونستیم چرا مریض شده. چند بار آزمایش خون گرفتن. هر بار می پرسیدیم مریضیش چیه، این همه آزمایش برای چیه، جوابی نمی دادن. به ما نگفتن مسعود ایدز گرفته. مسعود چه تغییری کرده بود که پزشکا تصمیم گرفتن آزمایش خون بگیرن؟ تا قبل از مریضی، هرجای بدنش که زخم می شد، وقتی فاکتور می گرفت، زخم زود خوب می شد ...
تلقین پسرم را خودم خواندم
کردم و می گفتم تله پاتی است و صدای من به مغزش می رسد. می گفتم مسعود جان، زنگ بزن، دلم تنگ است، می خواهم صدایت را بشنوم. همان روز یا فردای آن روز تماس می گرفت و می گفت مادر توقع نداشته باش من زنگ بزنم، چون تلفن نیست. متوجه می شدم که پیام من رسیده و اذیت شده تا تلفن پیدا کند. صبح روز شهادت صدایش کردم و گفتم دیگر نمی گویم زنگ بزن، دلم برای خودت تنگ شده است، فقط یک بار بیا ببینمت. بعد خواستی ...
مرگ هولناک زوج جغتایی
به گزارش گلستان ما به نقل از پیام جغتای ، پدر اهل شهرستان جغتای بامداد امروز پس از قتل همسرش، خود را حلق آویز کرد. این حادثه بامداد امروز زمانی رخ داده است که فرزندان خانواده در خواب بوده و پدر که به مواد مخدر صنعتی اعتیاد داشته است، طی این حادثه هولناک پدر خانوده، پس از قتل همسر، خودش را حلق آویز می کند. طبق اظهارات همسایه این خانواده در گفت و گو با پیام جغتای، پدر خانواده ...
سخنرانی ویژه رهبر انقلاب بدون حفاظت در میان کُردهای مسلح/ یک درجه تشویق برای خنثی سازی کودتا با دستور ...
.... در بازجویی می گفتند چه کسی به آنها چه میزان پول داده و چه کار قرار بود بکنند. ** یک درجه تشویقی برای خنثی سازی کودتا با دستور امام بعد از این ماجراها، بنده و شهید شهرام فر و اصغر نوری (برادرزاده آقای ناطق نوری) به تیپ برگشتیم و من بعدا به مریوان رفتم.امام (ره) هم فرمودند به افرادی که در خنثی سازی کودتا شرکت داشتند یک درجه بدهید.من آن موقع ستوان دوم بودم و چند روز مانده ...
اسم افراد نیازمند را در نامه هایش از جبهه برای کمک می نوشت
برمی گردد. یک روز جنگ تمام می شود و این روزها می شود خاطره. قبل از هرکاری اول باید دانشگاه امام حسین(ع) را تمام کنم علی اکبر بخشی می گوید: اواخر سال 1363 در ژاندارمری خدمت سربازی می کردم. یکهو تصمیم گرفتم جبهه بروم. رفتم سراغ سهراب و با او مشورت کردم. چون توی بسیج جویبار آشناهایی داشت که می توانست ترتیب انتقال من را بدهد. باهم رفتیم بسیج، ثبت نام کردیم. عید سال 1364 در پادگان ...
نباید اجازه داد دختر و پسر با هر پوششی وارد دانشگاه شوند/ فضای مجازی در کشورهای دیگر اینطور بی در و پیکر ...
شکلی نوشته بودند و مصوباتی که دولت قبل داشت، در جاهایی دست هیات های عامل را در بانک ها و جاهای دیگر باز گذاشته بود که حقوق را خودشان تشخیص دهند و خیلی از این موارد بود که از جهت قانونی مشکلی نداشت، ولی از نظر وجدانی مشکل داشت. وقتی یک کارگر حداکثر حقوقی که دریافت می کند یک میلیون تومان است ولی کسی تا 30 میلیون حقوق می گیرد، هر چند قانونی باشد باید احساس شود از نظر وجدانی درست نیست. چه ...
تهران چگونه مدرن و امروزی شد؟
لحظه ای بعد، موقعی که پدر می رفت و آن زن و شوهر مهربان به سراغم می آمدند و کودکان دیگر دورم را می گرفتند، اشک هایم کم کم خشک می شد و دیگر بغض نمی کردم و بقیه روز، شیطنتهای کودکانه، مرا و دیگر کودکان را دور از پدر و مادر و به جای آنها، دربرمی گرفتند. خیابانی که با چنارهایش تاریخی شد حضور اتومبیل به ویژه اتوبوس در تهران به خیابان هایی بزرگ نیاز داشت. دست تهران اواخر دوره قاجار اما در ...
بی شناسنامه
شناسنامه می مانند. مریم می گوید: بعد این همه دوندگی یک ساله که 2تاخواهرم شناسنامه گرفتن. به من گفتن چون به سن قانونی نرسیدی باید صبر کنی. گفتن وقتی 18ساله شدی دوباره بیا و پرونده باز کن. دوباره همون دوندگی ها شروع شد. جواب هر نامه یکی دو ماه طول می کشید. وقتی از خواهرام آزمایش گرفتن، به من گفتن تو لازم نیست آزمایش بدی. کار تو هم با آزمایش اونا راه می افته. اما کارم گره خورد . ...
سه روایت از زندان زنان اصفهان
. فهمیدم که قرار است، اعدامم کنند؛ چون خواب دیده بودم؛ تقریبا 14 روز قبل از این اتفاق. خوابش؛ اما تعبیر نشد؛ اصلا انگار به دلش افتاده بود که دست تقدیر قرار است، سرنوشت دیگری را برایش رقم بزند: ته دلم بهم می گفت اعدام نمی شوم. همین اتفاق هم افتاد. عفو شدم و حکمم شد حبس ابد. می دانستم بعد از اینکه حکم اعدامم لغو شد، باید یک روال قانونی را طی کنم تا به آزادی برسم. پوزخندی می زند: آزادی که برایم مزه ندارد ...
مطهری: صحبت از کاندیداتوری لاریجانی در 1400 زود است / او لابی سیاسی قوی دارد / اگر تروریست ها راه را ...
بودند و مصوباتی که دولت قبل داشت، در جاهایی دست هیات های عامل را در بانک ها و جاهای دیگر باز گذاشته بود که حقوق را خودشان تشخیص دهند و خیلی از این موارد بود که از جهت قانونی مشکلی نداشت، ولی از نظر وجدانی مشکل داشت. وقتی یک کارگر حداکثر حقوقی که دریافت می کند یک میلیون تومان است ولی کسی تا 30 میلیون حقوق می گیرد، هر چند قانونی باشد باید احساس شود از نظر وجدانی درست نیست. چه در این موضوع و ...
پایان پرونده پیچیده قتل خواهرزاده
کیفری استان تهران، متهم گفت: مادرم قبل از فوت از من خواسته بود، وسایلش را وقف کنم. روز حادثه برای انجام همین کار به خانه خواهرم رفتم، اما او مانع شد و گفت فرش ها را نمی دهد. کمی با هم درگیر شدیم، اما اتفاق خاصی نیفتاد و من به خانه ام برگشتم. چند ساعت بعد، خواهرم همراه پسرش کامران و چند نفر دیگر به سمت خانه من آمدند و سنگ پرانی کردند. من هم بیرون رفتم و سنگی پرتاب کردم، اما آن سنگ به سر کامران نخورد و من قاتل نیستم. تحقیق از دو شاهد ماجرا نیز راه به جایی نبرد تا سرانجام قضات وارد شور شدند و حادثه را قتل شبه عمد دانسته و متهم را به پرداخت دیه محکوم کردند. جام جم ...
حقایقی از زندگی خصوصی خواننده سرشناس آمریکایی
خواسته بود که در برنامه اش حضور یابد و 4 سال برای راضی کردن شِر تلاش کرده بود. شِر در این کنسرت در مورد این موضوع چنین گفت:” هزینه ی هتل من 28٫000 دلار بود و دیو لترمن نیز همیشه از من می خواست که در برنامه اش حضور داشته باشم و من هم گفتم باشه به شرطی که 28٫000 دلار داشته باشی. آن ها گفتند نه. بعد ناگهان همه چز تغییر کرد و تماس گرفته و رضایت خود را اعلام کردند. تهیه کنندگان گفتند: چرا تا حالا هیج وقت ...
داستان های ترسناک از مکان هایی واقعی در جهان
خون آشام ها واقعا درست هستند. در سال 1725، یکی از ساکنان آن به نام پتار پلوگوویتس، فوت کرد و هشت روز بعد، نه مرگ رخ داد. در مورد این نه نفر که مردند، گفته شده که آنها در رختخوابشان توسط پلوگوویتس کشته شده اند. کشیش و مقامات برای تحقیق در مورد روستای کیشیلیوو عازم آن منطقه شدند و تقریبا 40 روز پس از مرگ پلوگوویتس، قبر او را نبش قبر کردند و با موضوع بسیار عجیبی مواجه شدند که تا آن زمان کسی به چشم ...
گپی با مطهری از ارتباطش با برادران لاریجانی و اختلاف پدرش با هاشمی تا مهریه همسرش و رنگ کردن موهایش
به گزارش خزر، مطهری گفت: افرادی بودند که با زور و فشار اسم شان در لیست امید رفت ولی اسم من را خودشان گذاشتند و من هم گفتم اشکالی ندارد و من هم رای آوردم. علی مطهری نائب رئیس دوم مجلس شورای اسلامی و فرزند شهید آیت الله مطهری مهمان این هفته برنامه تلویزیونی “دست خط” بود. بخش هایی از گفتگوی مطهری به شرح زیر است: چند نگاه به عرصه فرهنگ وجود دارد و برخی ها مثل مشاورین ...
شهلا جاهد و ماجرای یک قتل پرابهام
به شمار می آمد. از سویی یک پرونده جنایی ایده آل نیز بود. قتل و ابهام همان فاکتورهایی است که می تواند برای پلیس ها یا وکلا و قضات جوان بسیار جالب توجه باشد. ماجرا از آنجایی آغاز شد که خبر آمد همسر ناصر محمدخانی به قتل رسیده است و بعد از مدتی نام شهلا جاهد ، همسر صیغه ای محمدخانی به میان آمد. در همان روزها او اصرار داشت که جرمش صرفا عاشقی است و هیچکس را نکشته است. با این حال و علی رغم این ...
6 محکوم به مرگ پای چوبه دار مهلت گرفتند
و مقتول هم خدمتی بودیم و در یک پادگان خدمت می کردیم. مدتی قبل به خاطر موضوعی با هم درگیر شدیم. از آن روز به بعد ما همیشه با هم مشاجره لفظی داشتیم. روز به روز اختلاف ما بیشتر می شد و به طوریکه هر وقت یکدیگر را می دیدیم با هم درگیر می شدیم. وی ادامه داد: روز حادثه دوباره باهم درگیر شدیم که من عصبانی شدم و با اسلحه گلوله ای به سویش شلیک کردم. من قصد قتل نداشتم، اما او فوت کرد و ...
این ذهن فریبکار(خشونت در فصل آفرینش)
اسفندیار و روابطی که در خانواده دارد و خانه ی اجدادیش در دودگان روبه رو می شویم. کابوسی که خشونتی آشکار و پنهان، مقتدرانه بر آن سایه افکنده است. آن جا که می دانیم آذرچهر خواهر اسفندیار دیوانه شده است و بعد خودکشی کرده است، یا آن جا که تصویر پدر از گور برخاسته ی اسفندیار را می بینیم و یا آن جا که راوی موهای عجوزه پیر را می بافد و قصاب دست راوی را قطع می کند و خونسرد و آزاردهنده درباره بهبودیش صحبت می ...
از توالت شستن ملی پوشان تا باندبازی در تیم ملی
خداحافظی کردم من بعد از هشت سال حضور در تیم ملی دیگر از شرایط خسته شدم و خداحافظی کردم. خیلی ناحقی ها در کبدی شد. من واقعا در اوج، در سن 24- 25 سالگی از این رشته خداحافظی کردم. آن زمان من بعد از کاپیتان هند، بهترین و امتیازآورترین بازیکن جهان شدم، البته خودم این موضوع را نمی دانستم و از دوستانم، بازیکنان تیم کره شنیدم. فدراسیون برای کسب این عنوان با من تماس نگرفت که حتی این موضوع را به ...
انتقام عجیب عروس از مادرشوهر
مردم نیوز : او راز این سرقت و بی هوشی را مدت ها بعد از سرقت، زمانی با خبر شد که با عروسش درگیری لفظی پیدا کرد و زن جوان صحبت هایی از مسمومیت به زبان آورد. رهایی در خیابان مدتی قبل رهگذرانی که از منطقه اکباتان در حال عبور بودند زن میانسالی را بی هوش روی زمین دیدند. با تماس رهگذران با اورژانس زن میانسال که بلقیس نام داشت به نزدیک ترین بیمارستان منتقل شد. به دنبال تلاش کادر ...
دردسر ارتباط سیاه آقا داماد با دختر روستایی در نزدیکی مشهد
کارمان شده بود لج بازی و داد و فریاد . دست آخر او گریه می کرد و من از خانه بیرون می زدم. بعد از چند ساعت هم به خانه برمی گشتم و روز از نو، روزی از نو. فهیمه روی اعصابم راه می رفت. با اینکه تازه سر خانه و زندگی مان رفته ایم، تصور می کنم مرا دوست ندارد. با وجود همه مسخره بازی هایش، اجازه نمی دادم خانواده ام بفهمند چه اختلاف هایی داریم اما درست در نقطه مقابل، فهیمه سیر تا پیاز زندگی خصوصی ...
بیرون بروم، سریع عقد می کنم
، ابروهای نازک تاتو شده سر به هوا کشیده و آدامسی که جیریق جیریقش اتاق معاونت زندان را برداشته هم با خونسردی خاصی روی صندلی نشست و پرسید باید چه بگویم؟ و بعد به دستکش های پلاستیکی نگاه کرد که دست های گوشتالویش را پوشانده بود: داشتم غذا می پختم. نیلوفر ، دوسال مدیر یک خانه فساد بود؛ خانه ای در غرب تهران با 100 زن که به آن رفت وآمد داشته اند. او را دوسال پیش، همسر دوست باردارش که به خانه او آمده بود، گیر ...