سایر منابع:
سایر خبرها
قرار عاشقی پدر و پسر دفاع از حریم اهل بیت بود
شود تا سنگر پدر خالی نماند. وحید فرهنگی والا می رود و یک ماه از حضور و مجاهدتش که می گذرد هجدهمین شهید مدافع حرم آذربایجان شرقی می شود. وحید از آن دست جوانان دهه هفتادی بود که گوی سبقت را از پدر ربود و در پانزدهمین روز آبان 1396 در بوکمال سوریه آسمانی شد. پدر شهید خودتان هم از رزمندگان دوران دفاع مقدس بودید؟ من متولد سال 1347 هستم. در دوران جنگ تحمیلی افتخار این را داشتم که ...
ماجرای خواب عجیب رزمنده فاطمیون در اسارت تروریست ها +عکس
...> فرمانده تروریست ها در درعا - عباس (نفر اول سمت راست-نشسته) و حیدر (نفر اول سمت چپ- ایستاده) در دوران اسارتش خواب عجیبی دید. خواب دید که زنی با چادر سفید یک پسر و یک دختر را به او نشان می دهد و می گوید: این پسر و دختر توست. چند باری اسم پسر را تکرار می کند و می گوید: این پسر تو، مرتضی است. عباس از خواب بیدار می شود و خواب را برای دوست و همرزمش حیدر که همراه او در اسارت تکفیری ها ...
سلامت جامعه در گرو مدیریت آسیب های اجتماعی
می خواست خودکشی کند. من سعی کردم آرامش کنم تا مشکلاتش را بتواند برطرف کند. یادم می آید که می خواست خودش را تنبیه کند و به خاطر رابطه بی سرانجام با یک پسر، با مردی میانسال که زن و بچه داشت و از او خواستگاری کرده بود ازدواج کند. من منتظر شدم تا این دختر حرف هایش را بزند و بعد به او گفتم کارهایت را تایید نمی کنم اما به تو نمی گویم که باید بقیه زندگی ات را هم نابود کنی. تو باید برای جبران راهی پیدا ...
چهل حدیث در فضیلت صلوات
آنکه مقداری از آن خوردند، نزدیک آنها رفتم و گفتم: فدای شما، چه عملی را بهتر از بقیه اعمال یافتید؟ گفتند: پدر و مادرمان فدای تو باشد، ما بهترین عمل را صلوات بر تو، نوشاندن آب به دیگران و دوستی علی بن ابی طالب علیه السلام یافتیم. صلوات بر پیامبران عَنْ مُعاوِیَۀِ بنِ عَمّارِ قالَ: ذَکَرْتُ عِندَ أبِی عَبدِاللهِ الصَّادقِ علیه السلام بَعْضَ الأنبیاءِ فَصَلَّیْتُ عَلیهِ، فَقالَ ...
شهر قم،میزبان مریم آل رسول(س)
به گزارش گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از قم ؛چشم ها منتظر و دل ها بیقرار ،هلهله ی مردم شهر خبر از سفر عزیزی می دهد ، بیستم سوم ربیع الاول چشم قم روشن شد، بانوی کرامت، حضرت فاطمه معصومه (س) با قدومش خاک قم را بهشتی کرد. سلام بر تو ای بانوی ماه، سلام بر تو ای دختر امامت ،سلام بر تو ای خواهر ولایت خوش آمدی به شهر قم . مریم آل رسول (س)تنها 17 روز میهمان شهر قم بود و بیت ...
اعتراف مرد قصاب به کشتن همسرش مقابل چشمان دختر نوجوانش
پرونده مرد قصاب که یک سال قبل همسرش را مقابل چشمان دختر نوجوانش به قتل رسانده بود به زودی در دادگاه کیفری یک استان تهران بررسی می شود. به گزارش افکارنیوز، بامداد بیست و هشتم آذرماه سال 95، مردی مأموران کلانتری 142 کن را از درگیری خانوادگی در خیابان بهار باخبر کرد و گفت: ساعت 3 نیمه شب بود که از سر و صدای درگیری زن و مرد همسایه از خواب بیدار شدیم و فهمیدیم زن همسایه زخمی شده است. آن زن ...
دهه ی توسعه و عدالت را واقعاً با توسعه و عدالت تمام کنیم
لازم هست با ارزش بشمرید. و امّا عمل هست، برای خاطر اینکه برانگیزاننده است؛ شعارها انسانها را در صحنه می آورند، اینها را بسیج میکنند، جهت میدهند؛ پس عمل هست. آ بله، برخلاف گفته ی مدرس -بنده را میگفت- که اظهار کردند شعار نه سخن هست، نه عمل؛ شعار هم سخن هست، هم عمل. آن جوان دانشجویی که آن روز این سخن را زد، امروز یکی از مدیران کشور هست که همه ی شماها وی را می شناسید. من نشسته بودم آنجا و مهیا بودم برای ...
دهه ی پیشرفت و عدالت را واقعاً با پیشرفت و عدالت تمام کنیم
کاملاً روشن است و خودتان را آماده کنید برای ادامه ی مبارزه ی با استکبار. یک مسئله ای که اخیراً مطرح کردند، مسئله ی ازدواج جوانها بود که خب، همه -پسر و دختر- مطمئنّاً علاقه مندند. من همین جا به توصیه ی این جوان عزیزی که از من خواستند به پدر و مادرها تذکّر بدهم، به پدرها و مادرها تذکّر میدهم؛ من خواهش میکنم و تقاضا میکنم از شماها که یک خرده امکانات ازدواج را آسان کنید. پدر و مادرها سخت گیری ...
حکایت مرده شویی الناز شاکردوست و امیر جعفری چیست؟
شما با این متن چگونه بود؟ - امیر جعفری: این موضوع بر می گردد به سه سال پیش و نمایشی به اسم لیلی نام همه دختران من است که کارگردانی آن را مهندسی انجام داده بود. موضوع اثر در مورد دفاع مقدس بود و خیلی برایم جالب شد وقتی دیدم جوانی که حتی در زمان جنگ به دنیا نیامده، این گونه زیبا به جنگ نگاه می کند. یکی دیگر از دلایل این بود که من اصولا کار با جوانان را دوست دارم. فکر می کنم خلاقیت زیادی دارند و ...
روایت حضور شهید رئوف در یک خبرگزاری
...> وقتی تمام حرف هایی که در مورد سید حکیم داشت را روایت کرد با دوست و همرزمش خداحافظی کرد و راهی خانه اش در کرج شد. دختر رئوف، همان دختری که در 12 روزگی اش هوای دفاع از حریم اهل بیت(ع) بر دلش نشست، حالا باید چهار ساله باشد. و از کودکی، همچون سایر فرزندان شهدای مدافع حرم، مقاومت را آموخته و مشق کند. مثل خیلی وقت های دیگر در مقابل روایت کامل و بدون نقص از رزمندگان فاطمیون عاجزیم. همه توان ما در ...
ماجرای توسل به شهید علی نقی و شفای دو دست یک زائرش
...> وی به آخرین خداحافظی فرزندش اشاره کرد و ادامه داد: آخرین باری که می خواست به جبهه برود، کوله اش را روی دوشش انداخت و به بالاپشت بام پیش پدرش رفت. اجازه گرفت که بابا بروم؟ پدرش گفت تو که میخواهی بروی، برو. چنان این طبقه های پله را به سرعت پایین آمد و از کوچه خارج شد که وقتی تا سر کوچه دنبالش رفتم به گرد پایش نرسیدم و رفته بود. مادر شهید افزود: همه می گفتند نگذار به جبهه برود، می گفتم وقتی ...
سید مصطفی بدرالدین ؛ شهید دفاع از مقدسات اسلامی
شده اند. آن ها به محض دیدن ما، شروع به عرض تسلیت کردند و من متوجه شدم که سید به شهادت رسیده است. در این زمان، تنها کاری که کردم این بود که گفتم: خدایا بر تقدیر تو صبر می کنم و تسلیم هستم. و همان طور که حضرت زینب (س) از خدا خواست که قربانی وی، یعنی امام حسین (ع) را قبول کند، من نیز همین را از خدا در مورد سید خواستم. خداوند نیز این افتخار را به سید داد که جانش را فدای دفاع از حرم حضرت زینب ...
رسالت ما عناصر فرهنگی بیداری جامعه است
با بچه های شهید و خانواده های شهدا بود. آن ها واقعاً یک سر و گردن از بقیه اهالی بالاتر بودند و مردم خیلی به آن ها احترام می گذاشتند. دلیل سوم این بود که هر وقت اسم جبهه را می آوردم، پدرم می گفت حالا بذار تا بعد. شاید فردا لازم بشود من خودم بروم و تو باید این جا باشی... فکر می کردم اگه بابا شهید بشود دیگه اختیارم دست خودم است. دفاع پرس: از سختی های عدم حضور پدر و دلتنگی خانواده بگویید. ...
وقتی دانشگاه به خود رنگ صراحت دید/انتقادات تند شاعر زندانی به قوه قضائیه در حضور معاون اول/پرسش های صریح ...
داشت اگر کسی حرفی زد و ذی نفع شاکی شد و شکایت کرد باید به شکایتش توجه کرد، البته ممکن است شکایتش هم اثبات نشود. سخنگوی دستگاه قضا در ادامه گفت: فردی گفته 50 میلیون می دهم به یک طرف که در نشست ها سوال کند، اگر ثابت شد فردی که صاحب رسانه است شانتاژ می کند و مطرح می شود که اگر 2 میلیارد ندهی علیه تو خبر می زنم، این برخورد با رسانه است؟ قبول دارم که اطلاع رسانی قوه قضاییه ضعیف است، این یا ضعف ...
داوطلب اعزام به سوریه بودم؛ اما نشد/ خود محمدحسین خبر شهادتش را به من داد
با رضایت و مسئولیت خودمان محمدحسین را پذیرش کرد. در آن سال ایران در جنگ با عراق بود و من هم از جبهه برای درمان پسرم مرخصی گرفته بودم. در واقع محمدحسین در یک خانواده ای با اصالت چندین ساله و سابقه طولانی در دفاع مقدس دارند به دنیا آمد. دو دایی او در جبهه به شهادت رسیدند. پدرم یک رزمنده دفاع مقدس است و مادرم، خواهر دو شهید است. محمدحسین در یک خانواده با فرهنگ شهادت طلبی بزرگ شده است. عرش نیوز ...
مشروح اظهارات معاون اول قوه قضائیه در دانشگاه شریف قانون اجازه برگزاری علنی و انتشار جریان دادگاه را ...
. وی در واکنش به اینکه برخی از اصحاب رسانه در ایران بازداشت می شوند گفت: حدود یک ماه پیش پرونده ای بود که گفتند یکی از اهالی رسانه خودش را وابسته به آقای اژه ای معرفی کرده و گفته است که حتی من با آقای اژه ای عکس دارم و به مدیرعامل بانکی گفته است که اگر به من دو میلیارد ندهید، اطلاعات شما را افشا می کنم. یا به کس دیگری گفته است که 50 میلیون می گیرم که سؤال خاصی را در نشست خبری از آقای ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (470)
قطع شده! 20٫ ولی ما اگه توی سوییس هم به دنیا می اومدیم، الان درگیر جنگ های اروپای میانه بودیم! وقتی بالاخره خودتو تو دلش جا میکنی... 21٫ فقط من اول برقو خاموش میکنم بعد گوشیمو پیدامیکنم یاشمام همینطوری هستین؟ 22٫ تو دبیرستان ی معلم داشتیم چشماش چپ بود، به بقل دستیت نگاه میکرد باهاش جر و بحث میکرد یهو میزد زیر گوش تو! 23٫ یه ...
طبق مصوبه شورای عالی امنیت ملی محاکمه سران فتنه الآن به صلاح نیست/ مسئله دختر رییس قوه قضائیه صددرصد ...
خواهیم فرزند کسی را دستگیر کنیم به پدر او خبر می دهیم و البته گاهی اوقات هم به بستگان او که مفسده ای ندارد و می خواهد کمک کند می گوییم و این رویه ماست و فقط در مورد حسین فریدون چنین نبوده است و اگر کسی هم گفته جنگ می شود ما کار خودمان را انجام دادیم و فریدون هم بازداشت شد و الان نیز پرونده او در جریان بوده و مختومه نشده است. معاون قوه قضائیه در پاسخ به اظهارات جنجالی منصور نظری از شعرای ...
سناریوی رمال قلابی برای سرقت طلای مادر و دختر
رمال قلابی به بهانه پایان دادن به اختلافات زوجی و دور کردن اجنه از خانه شان، زن میانسال و دخترش را بی هوش کرد و طلاهایشان را دزدید. جام جم: چندی پیش دختری جوان با حضور در پلیس آگاهی تهران، از پسر مورد علاقه اش و مرد رمالی به اتهام بی هوش کردن وی و مادرش و نیز سرقت طلاهای هردویشان شکایت کرد. شاکی به افسرتحقیق گفت: از مدتی قبل پدر و مادرم با هم مشکل پیدا کرده و دعوا داشتند ...
گریه کردن در عزاداری از دیدگان شیعیان و اهل سنت
آنچه خشم خداوند را موجب گردد بر زبان نرانیم. اگر نبود که مرگ وعده ای صادق و جایگاهی است که همه باید بروند، دلدادگی ما به تو بیشتر از این دلدادگی بود و ما در فراق تو در اندوه هستیم. (سنن ابن ماجه، ج 1، ص 506- 507) 4 . عایشه می گوید: وقتی سعد بن معاذ فوت کرد، رسول خدا (ص) به همراه ابوبکر و عمر بر بالین او حاضر شدند. سوگند به کسی که جانم در دست اوست من در حالی که در داخل خانه ام ...
روایت ها تا دو ساعت مانده به بهشت
نیرو برای جنگ 33 روزه نقش داشتند و در نهایت حضورشان را در سوریه شاهد بودیم که منجر به شهادت شد. در همه این مراحل هرگز نگفتید که نباید به جبهه بروید؟ زمانی با هم آشنا شدیم که همسرم در این عرصه بود. یعنی زمان جنگ افغانستان و مبارزه با طالبان. از همان ابتدا با این قضیه کنار آمدم و به حق بگویم که از همان دوران جوانی در این فضاها سیر می کردم و دوست داشتم و به لطف خدا هم با چنین فردی که در راه خدا ...
دانشجوی 72 ساله ای که همراه با نوه هایش در دانشگاه آزاد اسلامی تحصیل می کند
اکنون نیز الحمدلله ترم آخر و در مرحله فارغ التحصیلی هستم و 3 دختر و 4 پسر دارم که از پسرها 2 نفرشان به نام های سیدعلی و سیدمحمد که دوقلو هستند در واحد نی ریز در رشته حقوق مقطع کارشناسی پیوسته درس خوانده و فارغ التحصیل شده اند و در واقع حضور آنان در اینجا و رفتار بسیار صمیمی و محبت آمیز پرسنل واحد نی ریز باعث شد که بنده هم تشویق به تحصیل در رشته ای شوم که در واقع خودم نیز سالها به واسطه کار در ...
خاطرات احمد عربانی از روزهای کار در مجله توفیق، فکاهیون و گل آقا
. یک ساعت، یک ساعت ونیم سکوت، همه تو فکر! بعد به ترتیب شروع به خواندن سوژه می کردند که البته این رسم در گل آقا هم ادامه پیدا کرد و به نوعی الان در مجله خط خطی هم هست. سوژه ها که به ترتیب خوانده می شد، رأی می گرفتند، رأی که می آورد، تصویب می شد و آقای فرجیان مهر تصویب می زد و اگر تصویب نمی شد، یک سبد روی میز بود که توی آن می انداختند و آقای فرجیان از این سبدیات مضمون تهیه می کرد و ستونی داشت برای ...
همزمانی مراسم ازدواج و عمامه گذاری در مکه به دست آیت الله علم الهدی
گفتم که من متوجه شده ام که شما به سوریه اعزام می شوید، وقتی پدرم حرفم را شنید از من خواست که این راز را به کسی نگویم. بیان خاطرات دفاع از حرم برای فرزندان پدرم با خود تیر و خشاب می آورد و از کاربرد این ابزار و خاطرات دفاع تعریف می کرد؛ ما به همراه پدر به دیدار خانواد شهدایفاطمیون و زینبیون می رفتیم و به آن ها کمک می کردیم. توصیه پدر به دختر؛ حجابت را رعایت و امر به معروف ...
مشاهدات بی تعارف زیباکلام از مناطق زلزله زده
داده می شد، پیش نماز یا بزرگان محله ها می گفتند که ما می خواهیم هفته آینده برای جبهه ها کمک بفرستیم و مردم می آمدند و حتی اگر کسی 5 عدد تخم مرغ داشت همه آنها را برای کمک می بخشید . سوالی که مطرح می شود این است که ما بعد از 30 سال با مردم چه کرده ایم که به جای این که کمک های شان را مثل همان دوران جنگ به مراکز رسمی و هلال احمر یا کمیته امداد خمینی بدهند، می آیند و به امثال صادق زیباکلام می دهند؟ من ...
قصه پرغصه کارتن خوابی؛ هنگامی یک آدم درد هم نوعش را احساس می کند
خواب بیدار گردیدم و نگاه کردم زن و دو بچه ام ترکم کرده اند؛ همه مسکن و زندگی ام را از دست دادم و آن وقت بود که رویم نشد به مسکن پدر و مادرم بروم و کارتن خواب گردیدم، حدود یکی دو سال آواره خیابان و بیابان و در پاتوق ها بودم و با وصول طلب هایی که داشتم و قرض هایی که می گرفتم، زندگی ام را می گذراندم اما بالاخره به در بسته خوردم و خودم هم احساس حقارت کردم. مدیرعامل مجموعه سنا با اشاره به ایامی ...
به همین سادگی!
میلیونرش و ازدواج با پدرم و اختلافاتش با عمه هایم و پانگرفتن بچه خواهرم را به تن لش من نسبت نمی داد، ولم نمی کرد. از ترس همین ها، قبل از این که سروکله اش پیدا شود، حاضر شدم و بیرون زدم. به آژانس که رسیدم، خانم رمضانی رزروشن آژانس صدایم کرد و گفت: کد چهل، دیروز شاکی داشتی. انگار ازشون زیادی پول گرفته بودی. گفتم: زیادی نبود. خیلی معطلم کردند. پسره می خواست دوست دخترش رو قانع کنه که با هیچ کس دیگه ای ...
کوچه اول
| داود نجفی| از دانشگاه که برگشتم، توی خانه مان میهمانی دوره ای بود. خودم را مثل یک اسیر جنگی تحویل میهمان ها دادم تا هر چه سوال داشتند بپرسند. شوهر دختر عموی مادرم پرسید: خوب عمو جون کلاس چندی؟ گفتم: الان دیگه دانشگاه می رم، کلاس و اینا نیست گفت: می دونم بابا، اون زمونا که ما دانشجو بودیم، تو هنوز به دنیا نیومده بودی بحث درس و دانشگاه بالا گرفت و همه شروع کردند از خاطرات مدرسه ی تیزهوشان رفتنشان ...
تاریخ به روایت قصه
عنوان دست افزار تعلیم و تعلم از ابتدایی ترین مراحل آموزش مورد استفاده ما قرار می گیرد. سار از درخت پرید و بابا نان داد قصه های کوتاهی هستند که نخستین گام های سوادآموزی را با آنها آغاز می کنند و هیچ یک از این سه نوع قصه معروض صدق و کذب نیستند. در آثار قصه پردازان بزرگ هر سه جنبه جمع است. ادب پژوهان بزرگ معاصر و قصه های مولانا نگاه تاریخی در قصه ها ظاهرا از دوران معاصر است. اگر ...
شهدای مدافع حرم رفتند تا صدای مظلومیت فلسطین خاموش نشود
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ سجاد عباسی فرزند شهید مدافع حرم حاج منصور عباسی هفشجانی در گفتگو با خبرنگار بام ایران خبر ؛ ضمن قدردانی و ابراز محبت به مردم چهارمحال و بختیاری اظهار کرد: ما نمیتوانیم محبت مردمی را که در مراسم پدرم ما را یاری کردند جبران کنیم. عباسی با اشاره به اینکه همه ما باید در راستای فرهنگ شهادت گام برداریم تصریح کرد: با توجه به مسائل منطقه ای جا دارد به نکته ...