سایر منابع:
سایر خبرها
خیلی خوشم آمد که آدم خاکی است و سطح خانواده اش مثل خانواده من بود و غیرتی بودنش جذبم کرد. فقط و فقط در ...
؟ پسر خوب که هست. مومن که هست. زحمت کش که هست و دیگر جواب بله را گرفتند. صلوات فرستادند و شیرینی را آوردند دور دادند و گفتند کاغذتان را بنویسید بدهید. گفتم چه عجله ای هست و شما بروید ما کمی فکر کنیم چند روز بعد می نویسیم و خبر می دهیم که گفتند ما راه مان دور است و همین حالا بگویید. بازهم تسلیم شدم. رفتم داخل اتاق و برگه ای از دفترم جدا کردم و شرایط مهریه ام 20 سکه و یک سفر کربلا ، یک میلیون و پانصد ...
برزیگری در ادبیات بومی لری بختیاری
.../ودی/زمار گویند). پیرمرد رو به مادیان خود می کند و به طعنه می گوید: ای مادیان نازا! وقتی کره اسبی برایم به دنیا نمی آوری به چه چیز تو بنازم و ترا به چه امیدی نگهداری کنم؟عروس نیز که بسان پدرشوهر خویش زیرک است، به خوبی متوجه منظور حرف پدرشوهر می شود و با تشبیه خود به ملک حاصلخیز مالمیر(ایذه کنونی) در جواب او می گوید: ملک مالمیر بسیار پر آب و حاصلخیزاست، وقتی کشاورز ناتوانی که از کشت یک دانه بذر هم ...
مشکل طالب زاده این است که خیلی کارهابلداست
آن ها برسد) اینکه در مستندسازی در نقاط مختلف دنیا کارهایی دارد، اینکه می تواند ارتباط هایی در کشورهای عربی، اروپایی و آمریکا داشته باشد، اداره برنامه راز و عصر و دیگر برنامه های جنبی که دارد. وسعت کارهایش آن قدر هست که خیلی هایش را در جریان نیستم. نادر آن قدر حرف گفتنی دارد که هر وقت او را می بینی درباره کارهای خودش یا کارهای من معمولاً صحبت نمی شود. خیلی زیاد اطلاعات وسیعی از اوضاع دنیا دارد. از ...
روایتی تازه از تختی از زبان مرحوم شاه حسینی
اجازه داد اما همانطور من را نگاه می کرد. گفتم راه را به من نشان دهید که بروم. گفت همراه تان می آیم. پشت ماشین نشست و من را به ورودی ساختمان رساند. گفت ماشین تان را کجا بگذارم؟ گفتم نمی دانم هر جا باشد؛ کلید نزد شماست، شما چه کاره هستید؟ گفت من دربان هستم. تا اینکه وارد ساختمان شدم و به در اتاق که رسیدم، کسی نبود و من دم در ایستادم. یکی از دو نفری که دیروز بودند آمد و گفت به اتاق ما بیاید. خلاصه اینکه ...
حسین مردم حسینی/ مصاحبه منتشر نشده اعتماد با مرحوم حسین شاه حسینی درباره تختی، مصدق، بازرگان ،کمیته ...
چند درخت زردآلو و... در باغش بکارم و چون اخلاقش را می دانستم، برای اینکه قبول کند گفتم این درخت ها را می آورم و برایت می کارم و شریک هستیم. در باغ توست؛ اما من آنها را کاشته ام و برای من هم هست. می خواهیم بدانیم اگر تختی در جامعه کنونی حضور داشت چه جایگاهی داشت؟ تختی ای که من می شناسم خیلی در حاشیه کار می کرد و وارد متن قضایا نمی شد. چون هم باید اطلاعات دقیقی داشته باشد و هم ...
با من در مورد میثاق نامه گفت و گو نشد/ برای اداره مجلس بین عارف و لاریجانی حتما به لاریجانی رای می دهم
پر کردم. جالب است بدانید حتی برای پرکردن این فرم هم از من درخواستی نشد. آقای مطهری افزود که آخر فرم آمده بود که تعهد می کنم در فراکسیونی که تشکیل می شود عضو باشم. آقای مطهری گفت آن قسمت را خط زدم و گفتم دراین باره بعدا تصمیم می گیرم. ولی نه کسی به من فرمی داد و نه فرمی پر کردم. حزب اعتدال و توسعه تماس گرفته بود که باید فرمی را پُر کنم، سریعا با آقای واعظی تماس گرفتم و با تندی گلایه کردم که ...
آیت الله منتظری چگونه پدری بود؟ / روایت فرزند مرحوم منتظری از فضای انقلاب خانه و رابطه پدر و مادرش/ ...
الله منتظری شروع کنیم؛ ایشان چند فرزند داشتند و هرکدام چه مسیری طی کردند؟ اولین فرزند شهید محمد بود. سالیان سال در دوران مبارزه بالاجبار خارج از کشور بود. سال 57 به ایران برگشت و ازدواج کرد و دومین فرزندش هم بعد از شهادتش به دنیا آمد. الان یک پسر و یک دختر دارد که پسرش بعد از شهادت او به دنیا آمد. فرزند بعدی خواهرم عصمت است که با پسرخاله ام ازدواج کردند و در نجف آباد ساکن هستند. شهید ...
آنچه در اجلاسیه نشست دور ه ای اساتید حوزه گفته و شنیده شد
باید برنامه حوزه بر روی ده سال بسته شود اما باید این مطلب را مدیریت کرد به نظر شما لازم است که مطالب رسائل و مکاسب از ابتدا تا انتها خوانده شود؟ مثلا اگر شیخ اعظم یک بحث مهم و اساسی را مطرح می کنند و پس از آن وارد بحثی جزئی می شوند و کلامی را از میرزای قمی نقل می کنند و می فرمایند که سخن مفتاح الکرامه این است و سخن میرزای قمی این است که بحث را متوجه نشدند و فلان آقا متوجه شده است و قرینه این بحث هم این است و این بحث در سه چهار صفحه از رسائل می آید آیا لازم است این مطلب خوانده شود؟ ...
روایت زندگی و زمانه نادر طالب زاده
. بنابراین معتقدم با وقوع انقلاب اسلامی وارد یک عصر جدید شدیم و زمان عوض شده است. موتور محرک انقلاب اسلامی هم خونخواهی امام حسین (ع) است و اربعین، که کارگردان اینها خداست. این را نسل شما باید بداند که همان طور که گفتم ما اکشن هستیم و آنها ری اکشن . اولین کسی هم که با زبان هنر و فلسفه توانست این حقیقت را بگوید، آوینی بود. با حال خوب خودش می نوشت و حقایق درونی را جوری که وقتی نشان داده می شود، قابل فهم ...
در سفرهٔ یهودی ها، محصولات تراریخته وجود ندارد/ بهترین مورد استفاده از تحلیل گران بیوتکنولوژی در حوزهٔ ...
می گویید: اساس علم، معادلاتی است که روابط انسانی را بهینه می کند و این را اصل قرار می دهید و وارد بحث می شوید. خب یک تعریف دیگری از علم را مبنا قرار می دهید. بنده هم در آن اشکال اول هم همین مسئله را مطرح کردم و گفتم: روش تحقیقی که محقق کنندهٔ نظریه و نگاه بیکن به علم است را در مورد مسائل انسانی نمی توان به کار برد. ما با استفادهٔ از آن اصل این نگاه را به چالش کشیدیم. ما این را در بحث ...
احمدی نژاد به روحانی گفت مراقب لاریجانی ها باش، بدبختت می کنند
وگو شد و نه به من چیزی داده شد. یک شب منزل آقای علی مطهری بودم، ایشان درباره لیست صدای ملت مشورت می کرد، از ایشان پرسیدم شما چیزی به نام میثاق نامه امضا کرده اید؟ گفت فرمی بود که احوال شخصیه بود و پر کردم. جالب است بدانید حتی برای پرکردن این فرم هم از من درخواستی نشد. آقای مطهری افزود که آخر فرم آمده بود که تعهد می کنم در فراکسیونی که تشکیل می شود عضو باشم. آقای مطهری گفت آن قسمت را خط زدم و گفتم ...
مکتب نجف اشرف نگاهی از بیرون
تواند خسارت های فراوانی به دنبال داشته باشد. شهر نجف اشرف به مرکزیت حرم امام علی (ع) حوزه علمیه نجف اشرف در شعبان المعظم گذشته فرصتی برای زیارت مجدد از عتبات عالیات و دیدار با علمای کبار فراهم شد. اولین بار سال 2003 چند ماه پس از سقوط صدام توفیق زیارت یافته بودم و حالا پس از 14 سال برای پنجمین بار بود که به این سعادت نائل می شدم. پس از زیارت، آنچه بیش از همه توجه مرا به ...
بازی کن و پول دربیار!
. درآمد این نوع گیمرهایی که گفتم واقعا خوب است و خیلی بیشتر از مایحتاج عرف است. در ایران این طور نیست؟ در ایران اگر خیلی سر باشید و سطح بازی تان بالا باشد، سالانه می توانید 30 تا 40 میلیون درآمد داشته باشید. یعنی آن قدر مسابقه هست که بشود 30 میلیون درآورد؟ چون جایزه خود لیگ که شما تا فینال آن رفتید، 5 میلیون تومان بیشتر نبود. خب جایزه لیگ 5 میلیون تومان ...
به پدر گفتم: حمزه را ماهی ها خوردند!
قزوین زنگ می زند و او هم ساعت 2 نصف شب می رود در منزل ما که پدرم آنجا بوده است و به او خبر را می دهد. خبر را که می دهد، عکس العمل پدرتان چه بوده است؟ بعدها پدر تعریف کرد که: وقتی حاج علی عبدالهی نیمه های شب آمد و گفت: حمزه از مرز عراق وارد ایران شده است، داشتم شوکه می شدم و به او گفتم آهسته بگو که بچه ها فعلاً متوجه نشوند و من از خانه زدم بیرون که بروم و به مادرت اطلاع بدهم. پدر قسم می ...
دو بار موافقت کردند و دو بار لغو کردند/ می گویند حساسیت روی نام ساعدی بالاست/نمایشنامه های جاپ شده اجازه ...
خودسرانه است. این موارد را به ایشان هم گفتم و یادآور شدم که نمایشنامه نوشته می شود که اجرا شود، نه اینکه فقط چاپ شود و در کتابخانه ها نگه داری شود. جعفری با اشاره به ادامه صحبت هایی که با رئیس اداره ارزشیابی و نظارت داشته است، گفت: به او گفتم چون گروه تئاتر گیتی پایبند به رعایت حق مؤلف و حقوق معنوی نویسنده است، برای خوانش این آثار با دکتر اکبر ساعدی، برادر دکتر غلامحسین ساعدی، صحبت ...
رابطه مستحکم شهید آدینه وند با مسجد و قرآن
یاس به جایگاه همیشگی او می انداختم و می نشستم روزها می گذشت و یاد آن پسر مرا در خود فرو می برد تا این که از طرف فرماندهان به یکی از برادران ماموریت داده شد جهت اطلاع از گروهان مالک اشتر به شهر آنها بروند بعد از گذشت چند روز اطلاع کسب نمود که آن گروهان به دلائلی نمی تواند فعلاٌ به بقیه ماموریت ادامه دهد همین که حامل خبر از چادر فرماندهی بیرون آمد دیده اش به سوی من افتاد و به طرفم آمد و نامه ای را از ...
واپسین توصیه احمدی نژاد به روحانی
افزود که آخر فرم آمده بود که تعهد می کنم در فراکسیونی که تشکیل می شود عضو باشم. آقای مطهری گفت آن قسمت را خط زدم و گفتم دراین باره بعدا تصمیم می گیرم. ولی نه کسی به من فرمی داد و نه فرمی پر کردم. حزب اعتدال و توسعه تماس گرفته بود که باید فرمی را پُر کنم، سریعا با آقای واعظی تماس گرفتم و با تندی گلایه کردم که قرارمان این نبود و من اهل فرم پرکردن و تعهددادن نیستم. تعهد من با خدا و مردم است. ایشان آنجا ...
مجموعه شعر عاشقانه طنز
من دارم تمام سالمندان از پرستار جوان گویند ولی صد سال سن دارد پرستاری که من دارم امید مهدی ن ژاد ❤❤❤❤❤ گفتم غم تو دارم گفتا زیاد یا کم؟ گفتم زیاد خیلی گفتا به قدر لیلی؟ گفتم فزونتر از آن گفتا بگو به قرآن؟ گفتم چه جای شک است؟ گفت: احتیاط شرط است گفتم دلت ز سنگ است گفتا نه ...
شب بود، خسته بودم، سهو قلم پیدا کردم
. فقط هم بابک زنجانی نیست. پرونده بنزین پتروشیمی هم هست که آنجا هم من اصالتا شکایت کردم. درباره آن برایمان بگویید. در آن پرونده اطلاعات بسیار خوبی را خانم ابتکار زحمت کشید و جمع آوری کرد. در زمانی که هنوز دولت جدید روی کار نیامده بود و خانم ابتکار عضو شورای شهر تهران بود، مسئله را پیگیری کرد. من دو دختربچه دارم اما در سال 86 صاحب یک فرزند پسر شدم که از دنیا رفت. من در آن زمان ...
نصف روز دخترم و نصف روز پسر
خاطر مد و این حرف ها، تن به عمل های سخت و جانفرسا می سپارند. آنها نه بیمارند، نه دچار اختلال. فقط می خواهند جسم شان را با روح تطبیق دهند، همین. سینما با ترنس ها مهربان نبوده. حالا شاید تئاتر یاریگرشان شود. خواستشان، جلب ترحم نیست. آنها آگاهی ما را می خواهند و برخورد صحیح مان را با مسأله ترنسکشوال. چند نفرشان به خاطر همین باورها و برخوردهای نادرست، بر اثر شوک الکتریکی حافظه خود را از دست داده ...
وکیل کارگران تأمین اجتماعی: سعید مرتضوی می گفت شب بود، خسته بودم و به همین دلیل مبلغ چک بابک زنجانی را ...
زنجانی رابطه مستقیمی بود. فقط هم همان شستا را مثال زدم که خودم به چشم مستنداتش را دیده ام. مسئله شستا چه بود؟ شستا مجموعه اقتصادی بسیار بزرگی است. چندین هلدینگ اقتصادی دارد و مالک صدها شرکت بزرگ و کوچک از هواپیمایی تا تولیدی و نفتی است. مگر می شود یک نفر فقط صرف اینکه خودش تشخیص داده شرکت های زیان ده را واگذار کند، این شرکت ها را با این کیفیت واگذار کند؟ آن هم شرکت هایی که واقعا زیان ده ...
قصه قدیمی کودکانه، زنان کوچک
خانوادة آقای کینگ معلم سرخانة چند بچة شیطان بود جوزفین پانزده سال داشت و لاغراندام و سبزه بود. وی که دختری عصبی و شلخته حرکاتش همه پسرانه بود، برای کسب درآمد از عمة پیر و ثروتمندش پرستاری می کرد، پیرزنی که به قول جوزفین عصبی و وسواسی بود و همیشه ناراضی. جوزفین از اینکه پسر نشده بود ناراحت بود و حتی دوست داشت مثل مردها در جبهة جنگ باشد تا در خانه، اما از میان همة این آرزوها فقط توانسته بود ...
آیت الله منتظری: من کی گفتم پسرم دیوانه است؟
باید اتمام حجت با این ها بکنند و امیدواریم که ان شاءالله وقتی دیدند که نتیجه ندارد، این ها هم به خود بیایند و خلاصه دست از سرسختی شان بردارند و به هیات حسن نیت هم من بارها گفتم که شما سعی کنید با همه گروه ها مذاکره کنید نه یک گروه های خاصی فقط سروصدا... مثلا بیشتر با گروه های مذهبی مسلمان، آن ها را هم به حساب بیاورند و با آن ها مذاکره بکنند. مع الوصف حالا تا یک اندازه ای این گروه حسن نیت اتمام حجت ...
وَلایت شیر تو شیر
انگشت شصت لَنگ چپم زدم. از شدتی درد بی هوا پریدم و تا روبَروی پنجره طبقه سوم بالا رفتم. دستم را بی لبه پنجره گرفتم و بی داخل روان شدم. ناگهان خودم را در دفتر روزنامَه دیدم و نَظاره کردم سه خانم در حال کار با کامپَیوترند. پشتَشان بی من بود و بی محض این که سلام کردم، صَدای جیغشان بی هوا رفت. هر چه گفتَه کردم نجیبم، باز هم جیغ مَی زدند. مَی گفتم کارآگاه گجیتم، فایدَه ای نداشت. بی گمانم فکر ...
خاله شاه نساء و مشکلات بزرگ!!!
...! بگو ببینم چی شما رو از میزعلی اینقدر دلخور و عصبانی کرده؟!!! آهی کشید و گفت: آه ه ه ننه ... اگه دردم یکی بودی چه بودی! الان چند ساله که من هر سحر از تشنگی بیدار می شم و دست می کنم بالای سر میزعلی و از لیوان تال (فلزی) بالای سرش آب می خورم و این مرد هیچی به من نمی گه!!! فقط وسط آب خوردنم می گه: یه کم ته لیوان آب نگه دار! گفتم: خب ننه شاه نساء! از بس که این ...