سایر منابع:
سایر خبرها
رییسم با من دوستی کثیف داشت و ..! / "سهیلا" و 2 زن دیگر چه راز شومی داشتند؟!
پشتیبانی های همسرش به قاضی Judge دادگاه اثبات کند که پیشنهاد دوستی و ارتباط نامشروع، تنها پاپوشی است که یکی از مستخدمان شرکت برای او طرح ریزی کرده است، درحالی که دختر کوچکش را در آغوش می فشرد به تشریح ماجرای تلخ زندگی اش پرداخت و به مشاور کلانتری گفت: در یک خانواده پرجمعیت به دنیا آمدم و پدرم همه درآمدش را برای درمان بیماری صعب العلاج مادرم هزینه می کرد. از همان دوران کودکی معنای عشق به همسر و زندگی با ...
فوتبالیست جوان چگونه دست به کثافتکاری زد؟ / راز جام شیطان چه بود؟
وقت فکر نکردم گرفتار مواد مخدر Drugs می شوم. اول دبیرستان را به پایان نرسانده بودم که اعتیاد، به تحصیلم پایان داد. دیگر مصرف مواد مخدر را آغاز کرده بودم که به خدمت سربازی رفتم. فرمانده ام که متوجه اعتیاد من شد یک ماه مرخصی داد تا به کمپ ترک اعتیاد بروم اما من در پادگان ماندم و با کمک یک فرمانده خوب اعتیادم را ترک کردم. چند ماه بعد از پایان خدمتم به سوی مواد نرفتم، اما باز هم رفقای ناباب اطرافم ...
فاطمه فاطمه است : گویاترین عبارت در توصیف یک فرا قهرمان زن
؟ به خودش!! فاطمه و فراق پدر چرا از میان همه اصحاب، همه خویشاوندان نزدیکش و حتی همه دخترانش، تنها خانه فاطمه باید در مسجد باشد و دیوار به دیوار خانه او؟ آن چنان که گویی یک خانه است و یک خانه بود. خانه محمد، خانه فاطمه است، خانواده محمد یعنی خانواده ای که در آن، علی پدر است و فاطمه مادر و حسین پسر و بالاخره زینب، دختر. و اکنون دیگر پدرم سخن نمی گوید، در خانه عایشه ...
نقش ستون پنجمی ها در شهادت آیت الله محلاتی و یارانش+ عکس
اتمام رساند و به تهران بازگشت. سپس طی حکمی از سوی حجت الاسلام زرگر به همکاری با دادستان کل در امور دادسرای مبارزه با مواد مخدر در تهران مشغول شد و ضمن همکاری با دادسرا، در مجتمع آموزشی البرز نیز به تدریس پرداخت. بعد از چند سال به دلیل اشتیاق در امر ادامه تحصیل، مدتی از اشتغالات اجرائی فراغت حاصل کرد و به حوزه علیمه قم بازگشت. اما بنا بر احساس مسؤولیت شرعی خود مجددا به میدان امور اجرایی ...
مهسا ایرانیان، اولین زن استنداپ کمدین ایرانی
. از نقش هایی که یادم می آید این است که نقش مسواک بازی کردم. این شیطنت ها به دوره دبیرستان هم کشیده شد؟ مزاحم درس خواندنتان نبود؟ خانواده با این همه فعالیت غیر درسی مشکلی نداشت؟ دبیرستانی که شدم سراغ موسیقی و آواز رفتم. از آن دخترها که یکی روی میز و نیمکت می زد و یکی هم می خواند و حسابی شلوغ می کردم. بعد رفتم نوازندگی گیتار را یادم گرفتم. یک روز دیدم یکی از بچه ها در مدرسه ...
اخبار گوناگون امروز
تماس مشکوک با فرودگاه کرمان درباره بمب گذاری در پرواز دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان کرمان از دستگیری عوامل اختلال در پرواز کرمان – تهران خبر داد. دادخدا سالاری گفت: روز شنبه هفته جاری در پی تماس تلفنی فرد ناشناسی با مسئولان فرودگاه کرمان مبنی بر وجود مواد ممنوعه و منفجره در هواپیمای پرواز کرمان - تهران ، با همکاری پلیس فرودگاه و یگان حفاظت سپاه دستور توقف پرواز صادر و با توجه به ...
حضرت زهرا(س) در خطبه فدکیه خطاب به دشمنان ولایت چه فرمود؟
، سخنرانی با تکیه بر غصب فدک بود که به دنبال غصب آن توسط خلیفه وقت، فاطمه زهرا علیهاالسلام بار دیگر از این حرکت رژیم حاکم به عنوان یک حربه سیاسی و فرصت مناسب سیاسی برای روشن ساختن اذهان جامعه در غصب خلافت مسلّم حضرت علی علیه السلام استفاده کرد. در حقیقت، فاطمه زهرا علیهاالسلام به نام غصب حق مالکیت خویش، به اعتراض سیاسی و استیضاح حاکم وقت پرداخت و به مسجد رفت و خطبه خواند. در این خطبه، چند فراز ...
داستان خواندنی بدن سازی که با یک دست می خواهد آرنولد شود
...> دوست نداشتی بمانی؟ بالاخره هر ورزشکاری توجه زیاد و امکانات خوب را دوست دارد و... . فعلا قصد رفتن از ایران را ندارم. من پدرم را از دست داده ام و مادرم تنهاست. خواهرم که در خارج زندگی می کند و در ایران فقط من و برادرم هستیم. نمی خواهم مادرم را تنها بگذارم ،او دغدغه من است. شما در اینستاگرام خیلی هوادار دارید و کامنت های روحیه بخشی هم دریافت می کنید.من به چند مورد که نگاهی کردم خیلی ها ...
پیکر شهید محمد حسن جلی در شهرضا تشییع شد
...> چه قدر فضای متنعمی است!! نظر من این است که شهیدان پیوند قلب ها هستند هر چند دل های ما خاک خورده وزنگ زده از غبار کینه وحسد باشد.دوباره عشق را برای ما جلوه گر می کنند. پسر 12ساله ای را دیدم که اشک در چشمانش حلقه زده بود اوگفت: امروز با پدرم دراین مراسم شرکت کردم تا نشان دهم ماهم ادامه دهنده راه شهدا هستیم. پدری 70ساله را دیدم که دستان لرزانش را به عصایی تکیه داده ...
همنفس با شعله ها ققنوس وار/ ناگهان بال و پرت آتش گرفت
های معجرت آتش گرفت لاله لاله پر شد اقلیم تنت یاس های بسترت آتش گرفت گریه کردی غربت لب تشنه را لحظه های آخرت آتش گرفت شعله از بغض نگاهت می چکید سوره ی چشم ترت آتش گرفت **پیمان طالبی بدون یار شدم، رفت آن که یارم بود همان که وقت غم و غصّه غمگسارم بود از این قنوت و از این دست های سرد تهی مشخص است که هم دار ...
زندگی دختر12ساله ای که زن سوم مرد48ساله شد!
از ادامه تحصیل دیگر خواهرانم شد چرا که معتقد بود دختر باید با چشم و گوش بسته ازدواج کند. این گونه بود که من هم مانند دیگر خواهرانم در کلاس پنجم ابتدایی ترک تحصیل کردم و مشغول خانه داری شدم. این درحالی بود که مادرم نیز در برابر تفکرات پدرم همواره سر تعظیم فرود می آورد و هیچ گاه بر خلاف نظر او سخنی بر زبان نمی راند. او هیچ وقت اجازه نمی داد به تنهایی بیرون از منزل برویم یا با ...
احتمالا امسال بودجه کمی با تاخیر ارائه شود/ما کشوری هستیم که از لحاظ پولی رها شده ایم
ذهنیت عوام پسندانه خارج شود. وی ادامه داد: معتقدم حاکمیت به صورت محرمانه تمام اطلاعات افراد را داشته باشد و با دانستن آن دیگر قاچاق، پولشویی، فروش مواد مخدر، رد و بدل اسلحه، فرار مالیاتی و ... نخواهیم داشت؛ لذا حاکمیت باید از تمام زندگی، اموال و حساب های من و خانواده ام مطلع باشد و گردش پولی مرا و امسال من را در بانک ها بداند اما اجازه افشای آن را ندارد. جعفرزاده ایمن آبادی بیان کرد: ما کشوری هستیم که از لحاظ پولی رها شده ایم، لذا تقاضا دارم آقای روحانی از حرف های عوام پسندانه خارج شود. انتهای پیام/ ...
مظلومیت از یاس نیلوفری آغاز می شود
پیامبر(ص) به خانه ایشان رفته بود، با سخنانی شیرین خواسته اش را چنین بازگو کرد:یا رسول الله وقتی خردسال بودم مرا با غذای خود و به اخلاق و منش خود بزرگم کردید. اکنون که بزرگ شده ام، دوست دارم خانه و همسری داشته باشم تا در سایه انس با او، آرامش یابم. آمده ام تا دخترتان فاطمه را از شما خواستگاری کنم. چهره پیامبر چون گل شکفته شد. گویا انتظار این لحظه را می کشید. خوشحال شد، ولی جواب قطعی را ...
چگونه با مرگ عزیزان کنار بیاییم؟
اتفاقی افتاد؟ چرا من باید عضو خانواده خود را از دست بدهم؟ چرا خدا جگر گوشه ام را از من گرفت؟ با واقعیت روبرو می شود. وی ادامه داد: چانه زنی مرحله دیگری است که یک فرد سوگوار ممکن است وارد آن شود، در این مرحله فرد ذهن خود را مشغول فرد از دست رفته کرده و خاطرات او را مرور می کند، به طور مثال فرد اینگونه با خود کلنجار می رود: اگر پدرم/مادرم/خواهرم/ برادرم/ همسرم/دوستم برگردد، از او بهتر نگهداری ...
اعدام مردی که سالها پیش پدر و مادرش و سپس دختری را که دوست داشت، کشت/ به من گفت دیوانه!
چند وقت یکبار به دیدن دختر خاله اش می آمد و آنجا بود که عاشق شیوا شدم. پس از آشنایی مان، شیوا در تمام مدتی که بستری بودم به طور مستمر به ملاقاتم می آمد.سرانجام پس از گذشت چند سال، تیم پزشکی سلامت روانی ام را تأیید کرد و من مرخص شدم.بعد ازآن بود که ارتباط من و شیوا بیشتر شد. جوان جنایتکار ادامه داد: من لیسانس ریاضی دارم و قبل از قتل مادر و خواهرم تدریس می کردم. پس از آزادی هم به تدریسم ...
چند داستان کوتاه زیبا و جالب با تم های متفاوت
.... استاد 50 ساله مان با آن کت قهوه ای سوخته ای که به تن داشت، گفت: حالا که تونستید من رو از درس دادن بیاندازید، بذارید خاطره ای رو براتون تعریف کنم. من حدودا 21 یا 22 سالم بود، مشهد زندگی می کردیم، پدر و مادرم کشاورز بودند با دست های چروک خورده و آفتاب سوخته، دست هایی که هر وقت اون ها رو می دیدم دلم می خواست ببوسمشان، بویشان کنم، کاری که هیچ وقت اجازه آن را به خود ندادم با پدرم بکنم اما ...
گزارشی از وضعیت زلزله زدگان در روزهای بارانی ؛ خانه های پارچه ای خیس خورده
سروین هشت ساله برایمان تعریف می کند: من چون آسم دارم آخرین نفر و جلوی ورودی چادر می خوابم و مادرم گوشه چادر رو باز می ذاره برای نفس کشیدنم. من اولین کسی بودم که خیس شدن پتوم رو احساس کردم، جیغ زدم و همه رو بیدار کردم و گفتم سیل آمده. ساعت چهار صبح بود که دیدیم آب چه کار کرده و حتی یک پتوی خشک هم باقی نمانده، چادر تا کمر و تمام پتوهایی که مردم آورده بودن خیس شده بود و هیچ چیز برای ما نماند ...
مشاوران قضایی به کانون وکلا ملحق شوند/ عدم اعتماد مردم به وکلای جوان
دادسرا توسط دادگاه عالی انتظامی قضات قابل تحدیدنظر است و در واقع محاکم عالی رتبه تعیین شده قضایی می توانند رای دادگاه کانون وکلا را ممیزی کنند. شعبه معاضدت قضایی در اصفهان فعالیت دارد صرام در خصوص وظیفه شعبه معاضدت به عنوان یکی از بخش های مهمی که مردم از آن اطلاعات چندانی ندارند، اظهار کرد: یکی از دیگر ارکان مهم کانون وکلا شعبه معاضدت است که این شعبه خدمات ارائه وکیل به ...
وقتی به خانه آمدم دیدم زنم با دخترم از ترس در دستشویی زندانی شده اند و ..!+ عکس
نوآوران آنلاین - از اوایل اردیبهشت ماه امسال به کلانتری 119 مهرآباد خبر رسید یک مرد 59 ساله پسر 20 ساله اش به نام ابوالفضل را در خانه شان در خیابان شمشیری کشته است. پلیس به خانه مورد نظر رفت و با جنازه کبود پسر جوان روبه رو شد. مرد میانسال در حالی که اشک می ریخت به کشتن پسرش اعتراف کرد و گفت: از اذیت و آزار های پسر بیمارم خسته شده بودم. به همین خاطر در یک لحظه کنترل اعصابم ...
سبک زندگی حضرت زهرا سلام الله علیها
بودند به طوری که بر حضرت سخت می گذشت. در نزد همسرانش خوراکی یافت نمی شد. نزد فاطمه آمد و گفت: دخترم نزد تو چیزی برای خوردن هست که بسیار گرسنه ام؟ عرض کرد: نه به خدا سوگند! وقتی پیامبر(ص) بیرون رفت، دخترش از اینکه نتوانسته پدر را سیر کند محزون شد. ناگهان دختر همسایه در زد و دو قرص نان و یک تکه گوشت خدمت فاطمه(س) آورد. او خوشحال شد و گفت خود را بر رسول خدا مقدم نمی داریم. درحالی که همه گرسنه بودند آن ...
سرنوشت تکان دهنده مردی که پس از اعدام زنده شد
بار هم در زاهدان به علت قاچاق دستگیر شدم. چه موادی داشتی؟ گرد. چرا کار بنایی رو رها کردی، رفتی سراغ مواد؟ مشکلی مالی داشتم، مستأجر بودم. سه تا بچه داشتم. چطوری وارد فروش مواد مخدر شدی؟ توسط یکی از دوستام به نام نقطه وارد فروش موادمخدر شدم. نقطه؟! اسم مستعار بود؟ نه اسم اصلیش بود. با پول فروش موادمخدر ...
ثریا آقایی: اعزام به رقابت های برون مرزی عامل مهمی برای رشد بدمینتون زنان ایران است
به گزارش پایگاه خبری ورزش بانوان، بهترین بدمینتون باز دختر ایران مهمان برنامه ایران دخت شبکه ورزش بود. این دختر تا آستانه کسب سهمیه المپیک هم رفت اما یک مصدومیت بد موقع باعث شد تا او از رسیدن به این هدف بزرگ محروم شود. در ادامه صحبت های ثریا آقایی را می خوانید: ثریا آقایی هستم و 22 سال دارم. خودم در تهران متولد شدم اما مادرم اهل ارومیه و پدرم تبریزی هستند. در جشن تولد 6 سالگی ام راکت ...
خالکوبی مجید سوزوکیِ یافت آباد در خان طومان پاک شد +تصاویر
مادرم می گفت: مادر من شهید می شوم و شما نمی گذارید هیچ کس جای من بنشیند و یا اینکه جای من بخوابد، و اگر من شهید شدم پیکرم برگشت من را گلزار شهدای یافت آباد به خاک بسپارید. و مادرم هیچ وقت در باورش هم نمی گنجید که این حرف ها یک روز به دست واقعیت هابپیوندد. چون همیشه با شوخی و خنده این حرف ها را می زد، حتی یک آهنگ مادر هم داشت که به ما می گفت بعد از اینکه من شهید شدم شما این آهنگ را در مراسم ختم من ...
خالکوبی هم جلوی شهادت داداش مجید را نگرفت
همه هم زنگ می زد. مثلاً با پسردایی پدرم و فامیل های دورمان هم تماس می گرفت. هرکسی ما را می دید می گفت راستی مجید دیروز تماس گرفت و فلان سفارش را کرد. تا لحظه آخر هم پای تلفن شوخی می کرد. آخر هر تماس هم با مادرم دعوایش می شد؛ اما دوباره چند ساعت بعد زنگ می زد. شنیده ایم همان جا را هم با شوخی هایش روی سرش گذاشته است. مجید به خاطر خالکوبی هایش طوری در سوریه وضو می گرفته که معلوم نباشد. اما شب آخر بی ...
سم اسب ها بر روی شانه های اقتصاد/ یک لقمه واقعه تلخ
از درده، از نامردی روزگاره، از اینه که یکی خیلی ثروتمنده یکی خیلی فقیر، یکی نمیاد بگه آخه چه مرگه تونه ..." و اشک هایش سرازیرشد. سالومه دختر فال فروشی که چهره کودکانه اش زیر آرایش غلیظ هنوز بچشم می خورد می گوید:" میدونی خانم شما چهره ات جذابه مهربونه اما خیلی قیافه ساده ای داری " با لبخند گفتم چند سالت هست؟ 14سال. مدرسه رو ول کردم باید نون خودمو خونواده مو و مواد بابامو در بیارم... نمی ...
اینجا زندگی یعنی غم نان و آه و حسرت 20 ساله
را نقاشی کرده تا شاید روزی برسد که این رویاها به واقعیت تبدیل شوند. طاهر پسر بزرگ خانواده در میان گفتگو به مادر می گوید: به خانم خبرنگار بگو برای پدرم کار پیدا کند و این آرزوی من است. اما الهه دختر13 ساله می گوید: اول خانه، بعد راحتی مادر، بعد کامپیوتر و بعد هزاران آرزوی دیگر دارم. مادر خانواده می گوید: یک ماه دیگر سربازی طاهر تمام می شود و به خانه بر می گردد اما در این مدت ...
اعتراف مرد میوه فروش به ارتباط شوم با زن دوست صمیمی اش / زنش دست از سرم برنمی داشت! + عکس
دفاع کرد. سپس پسر بزرگتر کلثوم که زمان حادثه 9 ساله بود، به عنوان شاهد به جایگاه دعوت شد و گفت: آن شب من و پدرم سر سفره نشستیم، اما مادرم اجازه نداد از آن غذا بخورم. نیمه های شب بود که از خواب بیدار شدم و می خواستم پیش پدرم بخوابم، اما مادرم اجازه نداد. من در اتاق ماندم اما صداهایی از اتاق پدرم می آمد و مادرم نیز مدام در پذیرایی راه می رفت و دستانش را به هم می مالید. آن پسر در آخر گفت: قبل از این ...
شعله های رقصان در میانه دریا
آن می اندیشید اکنون رؤیای تعبیرشده ای است در میان امواج نیلگون. مرد دریا در تهران متولد شدم. محله نواب زندگی می کردم. پدرم مهندس مکانیک بود و روی کشتی کار می کرد. واقعیتش را بخواهید، علاقه من به دریا از اول به خاطر او بود اما هرگز یادم نمی رود که پدر یک ماه، یک ماه می رفت و تنها چند روزی پیش ما می ماند. تا می خواستیم به او عادت کنیم دوباره می رفت و رفتنش با خیس شدن چشم های ...
کیوسک/ اخبار ویژه روزنامه های دوشنبه 30بهمن
ترجیح دادند اظهارات متین و انقلابی وی را به تیغ سانسور بسپارند! این روزنامه ها چهارشنبه کوشیدند با مصادره به مطلوب حجت الاسلام والمسلمین ابوترابی، از وی چهره ای همسو با طیف آلوده خود نشان دهند. روزنامه اجاره ای اعتماد که با مفسدانی چون شهرام جزایری پیوند خورده، تیتر و عکس نیم تای صفحه اول خود را به عکس ابوترابی اختصاص داده و تیتر زده بود خطیب اعتدال . روزنامه آرمان نیز تیتر زد ...
این مرد زنده دل...
آن برای من فرقی نمی کند، چون نمی بینم اما من از اینها لذت نمی بَرَم، اینها همیشه هست و دست ساز انسان است، من اگر گردنم درد نمی گرفت با اینکه نمی بینم اما 24 ساعت به آسمان خیره می شدم، چون رنگ آمیزی آسمان به گونه ای است که از دسترس بشر خارج است و این نشان دهندۀ هستی است و هستی یعنی خدا. البته من طرح های زیادی هم دارم که برای مردم شادی و رفاه و تنوع ایجاد کنم اما مسئولان توجه نمی کنند، مثلاً برگزاری ...