سایر منابع:
سایر خبرها
نقدوبررسی دوران عاشقی در"سینما انقلاب"
شود زنی دارد که زن زندگی نیست و زن جامعه است. در حقیقت چیزی که از لیلا حاتمی در این فیلم می بینیم زنی است که شوهر او با دستپخت مادر او چاق شده، هر وقت بچه او به مادر رسیده او کار داشته، خانه او بهم ریخته است و . . . کدهای فراوانی که در فیلم می توانیم آنها را ببینیم که نشان می دهد این زن فردی نیست که بتواند در خانه محیطی گرمی برای همسر خود باشد. اقبالی اضافه کرد: حالا اگر مرد با این فضا ...
مجمدرضا حیاتی :به هیچ وجه برای پسرم پارتی بازی نمی کنم
سخت بسیاری را تجربه کردم. مثل زمانی که زیر موشک باران خبر می خواندیم و فراموش نمی کنم روزهایی که در استودیو بودیم و هم زمان از بیرون صدای بمب می شنیدیم. همکاران قدیمی من هم از تلویزیون خداحافظی کردند و تنها من بودم که به نمایندگی از آن نسل در تلویزیون مانده بودم. طبعا وظیفه یک گوینده حرفه ای همین است که در هر شرایطی کارش را انجام دهد. اگر من هم از تلویزیون می رفتم، طبعا شخص دیگری کار من را انجام می ...
فضل الهی: بامزی به یادماندنی ترین کارم است
.... **شخصیتی که شما در این فیلم به جای او صحبت می کردید، همان نقش اصلی اثر بود؟ -بله، من نقش مادر را دوبله کردم که با دو بچه تنها می ماند و آنها را در شرایطی سخت بزرگ می کرد. شرایطی شبیه به زندگی اغلب خانم های ما در طول تاریخ. **دوست داشتنی ترین و خاطره انگیز ترین آثاری که در حوزه دوبله داشته اید، کدام بوده اند؟ -قطعا همه آثاری که یک هنرمند در آنها حضور پیدا ...
کارگزاران چگونه دولت را قربانی اصلاحات و قدرت طلبی می کند؟
117 روزی که امام در پاریس بود من 114 روز با ایشان بودم. با همان هواپیمایی که امام به ایران آمد همراه ایشان شدم. اینجا مسؤولیت هایی داشتم. نظام جمهوری اسلامی برای من نظام مقدسی است. حالا من نمی خواهم شاهد این باشم حزبی که من عضوش هستم سرنوشت حزبی مانند مشارکت را پیدا کند . هاشمی همچنین در واکنش به عبارت ما لیبرال دموکرات مسلمانیم که از سوی سخنگوی کارگزاران بارها تکرار شده است، می گوید ...
شایعه اعتیاد رضا کیانیان از کجا شروع شد؟
می کردند. رضا هرویینی شده، چون لب هاش سیاهه این عکس را به دفتر روزنامه دادم و چند روز بعد، یک خبر کوتاه چندخطی، وسط یکی از ستون ها چاپ شد، با همان عکس و زیر آن نوشتند: رضا کیانیان هنرمند جوانی از مشهد . به زحمت کسی می توانست آن عکس و خبر را ببیند. اما خودم به راحتی آن را دیده بودم و چند نسخه از روزنامه را هم از دفتر برداشته بودم که به همه نشان بدهم. به ثبت رسیده بودم. اما خوشحالی ...
شهید سید محمد اسحاقی، خبرنگار شهید گیلانی و روایتگر جنگ
جواب داد: بچه های لشگر قدس همه آشنا هستند و هر کاری که انجام دهی ممکن است ریا شود ولی با بچه های لشکر امام حسین (علیه السلام) راحتم. بزرگترین دغدغه وی جنگ تحمیلی بود و با توجه به نوع کار بدون استثنا در شب های عملیات به اتفاق لشکر امام 14 حسین (علیه السلام) عازم جبهه می شد. سرانجام در تاریخ 29/10/1365 خبر شهادتش در عملیات کربلای 5 توسط شهید آیت الله احسانبخش به خانواده وی داده شد و ...
ناگفته های حامد زمانی از فشارها و تهمت ها به...!
مشکل برخوردیم. وقتی این شرایط پیش آمد من اولین تیتراژم را که مربوط به برنامه دیروز امروز فردا است، خوانده بودم و اطرافیانم اغلب می گفتند این کار با شکست مواجه می شود. می گفتند چرا می خواهی از مفاهیمی بخوانی که خودت هم اگر قرار باشد موسیقی ای گوش بدهی آن موسیقی نیست؟ گفتم اگر کار خوب باشد و مردم را خوب بشناسی، موفق می شوی.در ابتدا این طور به نظر می آید که این مفاهیم مخاطب خاص دارد، اما از ...
زندگی با جسد شوهر
بیشتر می شد. اینقدر ضربه زدم که بی حال شدم. وقتی ساعاتی بعد حالم خوب شد، جسد را به حمام بردم و مخفی کردم. بعد هم با گرفتن کارگر کف خانه را کندم و جنازه را دفن کردم. با خرید موزاییک وانمود کردم خانه نیاز به بازسازی دارد. در این دو ماه هر شب با مسعود حرف می زنم و با جنازه اش زندگی می کنم. با اعترافات صفورا موفق شدیم جنازه را پیدا کنیم. با تکمیل پرونده مادر مسعود تقاضای قصاص عروسش را کرد. اما آنچه در این پرونده برای من جالب بود خونسردی و آرامش قاتل بود. صفورا هیچ وقت از قتل شوهرش اظهار ندامت و پشیمانی نکرد. براساس خاطره ای از قاضی محمد شهریاری - سرپرست دادسرای امور جنایی تهران ...
پژوهشی درباره پاپوش های سنتی ایران
کوهنورد شدم. ما خیلی سفر می رفتیم. وقتی وارد کار گردشگری شدم، هر بار که به سفر می رفتم و بر می گشتم می دیدم استاد چارق دیگری را از دست داده ایم و این خاموش شدن بزرگان من را نگران می کرد. راهنمای شیراز بودم و پله های آپادانا تخت جمشید برای من جایگاه ویژه ای داشت و اسم آن را موزه پوشاک ایران می گذاشتم، چون می توان روی این پله ها تنوعی از کفش ها و لباس ها را بر تصاویر سنگی دید. وی ادامه داد ...
شاگرد ممتاز کلاس حریت، آزادگی و ایمان
...؛ چند لحظه بعد دیدم یکی به بدنه ماشین می کوبد. نگه داشتم و دیدم پای نفر پنجمی گیر کرده است به رکاب ماشین و من او را چند ده متری روی زمین کشیده ام. وقتی پایش را نجات داد، سریع رفت سر وقت آن موتوری که زمین خورده بود. او را به پشتش گرفت و آمد سمت ماشین. گفتم آقا چی کار می کنی؟ مردی بود از اهالی شاهرود. پیرمرد به من گفت حاج آقا ترسیدی؟ من خنده ام گرفت. گفتم حاجی چی کار می کنی کجا کی پیاده شدی؟ چرا ...
خاطره بازی با آدم هایی که عمری خاطره ساخته اند
...! آن موقع بود که تازه خبردار شدم که چه کاری باید می کردم و نکردم!... بقیه اش بماند... اما آن روز متوجه شدم خبر همیشه از دل جلسات رسمی و خشک بیرون نمی آید و برای ما خبرنگاران در هر جلسه ای که برویم خبر همیشه وجود دارد... تفریح قصرشیرین به گزارش تکان دهنده منجر شد! 27 سال کار خبری کرده و کلی خاطره تلخ و شیرین دارد از کارش... تماس که گرفتم و گفتم که می خواهم خاطره ...
غافلگیری از پدیده پاشایی، نماد گسست جامعه شناسان از جامعه بود
جنازه ای غافلگیر می شدند. مثلاً آدم ها از داخل حرم امام رضا، مسجد جمکران، اسکله دریایی و ... در تمام سنین پیرزن، پیرمرد، جوان، بچه، دختر، معلول و ... همخوانی کردند و فرستادند. چیز بسیار عجیبی است و در صداوسیما یک چنین چیزی را نداشتیم. همان موقع تشییع جنازه، همه ما فرصت نکردیم به عنوان یک مورد تحقیقاتی خوب، کار پژوهشی انجام دهیم، اما دوستان و گروه هایی که ادعای نگاه علمی و آکادمیک دارند ...
اعتراف مردان شکاک به همسرکشی
مریم ازدواج کرده و از همان ماه های اول نسبت به او مظنون شده بودم. مدتی بعد مطمئن شدم با کسی رابطه دارد اما نمی توانستم آن شخص را پیدا کنم و هیچ سرنخی هم نداشتم. هربار به مریم می گفتم که چرا به من خیانت می کند جواب سربالا به من می داد و می گفت تو دیوانه شده ای البته اوایل می گفت خیانت نمی کند و این توهم من است. بعد از مدتی نسبت به من کم توجه شد و دعواهای ما زیاد شد. روز حادثه دوباره سر این موضوع با ...
خدایا شهادت در کنار برادران افغانی را نصیبم کن
که آقای ناصری به همراه خانواده به منزل ما آمدند و برای بار دوم به فرزندم عیدی داد. در ضمن از پسرم می پرسید که می دانی امروز چه روزی است؟ بعد از چند روز ولادت یکی از ائمه بود که آقای ناصری به خانه ما آمدند و برای بار سوم به پسرم عیدی دادند. این دفعه من به آقای ناصری اعتراض کردم و گفتم: حاجی قرار نیست که به هر مناسبتی شما به فرزند ما عیدی بدهید. شاید از هفت روز هفته، شش روزش عید باشد. آقای ناصری در ...
فضای جهان کدام است؟
گفت وگوی پیش ِرو با الدن درباره نخستین کتاب جدی او در این مجموعه نظری است. او در این گفت وگو که سال 2010 انجام شده اهداف سیاسی اش را از نوشتن این کتاب، سهم فیلسوفان تأثیرگذار در آن و همچنین نتایج خود را شرح می دهد. الدن برای این کار تحلیل انتقادی خود را با تمرکز بر سیاست های خارجی آمریکا و واکنش های برآمده از جنگ علیه تروریسم پیش می برد؛ موضوعی که در سال های اخیر پس از اتفاقات 11 سپتامبر رو آمد و باعث شد دولت آمریکا در پی حمله پیش دستانه اش به عراق، مستقیما اصل تمامیت ارضی را تض ...
سرباز عراقی ای که عاشق خمینی بود
بچه تو در عراق هستند. پیش آنها برو. جواب داد: کجا بروم، کدام زن و بچه!؟ دنبال آقا بودم و الان آمده ام تو دامن امام. آن شب وضعیت عجیبی داشتیم. خوابیدن در شبی سرد و پر سوز، آن هم در کیسه خواب خیسی که پاره اش کرده بودیم تا هر چهار تا پنج نفر مان در آنجا بگیریم. هر وقت که چشم باز می کردم، می دیدم یک برادر روحانی بالای سر بچه های مجروح که قطع نخاعی هم میان شان بود نشسته و دارد به مجروحین ...
می گفت هر کس آقا دست به سرش بکشد به آرزویش می رسد
هیچوقت به این صورت جدی نبود. به او گفتم: این چه حرفی است می زنی؟ گفت: اینبار جدی است. همان شب بود که به کما رفت. پنجشنبه همان هفته، ظهر حوالی ساعت 12 به شهادت رسید. چهارشنبه که به ملاقات رفتیم در کما بود. همه اش احساس می کردم الان چشمانش را باز می کند حالش خوب می شود و به خانه می آید. وقتی می خواهم خاطراتش را مرور کنم، هرچه یادم می آید از زجرهایی است که می کشید و از دردهایش. اصلا وقتی مهمان ...
آیت الله تسخیری در گفت وگو باشفقنا:تعامل امام صادق(ع) با علمای اهل سنت باید الگوی طلاب در حوزه های علمیه ...
: کاری که حوزه های علمیه بعد از ح دود 14 قرن از امام صادق در حال انجام دادن است تدریس همان مطالبی است که از ایشان توسط شاگردان برجسته شان به دست ما رسیده است. بر این است باید اخلاق امام صادق (ع)، بینش ایشان و همچنین تعامل ایشان با دیگران را الگوی علمی و رفتاری حوزه علمیه و تمام حوزویان باشد و این طور نباشد که فقط حوزه از سخنان ایشان بهره ببرد و در عمل توجهی به آن نداشته باشد. به هر حال هر طلبه باید ...
اعتراف مردان شکاک به همسرکشی
... سپس پدر متهم روبه روی هیات قضایی ایستاد و گفت: پسرم از سال ها پیش به بیماری روانی مبتلا بود. او سابقه بستری شدن در چند مرکز درمانی بیماران روانی را دارد. روز هجدهم اردیبهشت 92 وقتی با خانه پسرم تماس گرفتم و کسی پاسخ تلفنم را نداد، نگران شدم و به آنجا رفتم. وقتی با کلید یدک در را باز کردم با جنازه عروسم روبه رو شدم. پسرم هم در خواب عمیق بود که او را به بیمارستان رساندم و متوجه شدم پسرم با ...
بی تدبیری در اقتصاد ایران
به گزارش عصرامروز ، در سال های اخیر که تحریم ها شدت گرفته است اظهارات قابل تأملی درباره اثرپذیری آن بر نواحی مختلف اقتصاد شنیده می شود. یکی معتقد است تحریم ها کمر اقتصاد ایران را شکسته و دیگری می گوید عامل تحریم ها تنها قسمت کوچکی از خرابی ها را برعهده دارد. حالا واقعیت چیست؟ علم اقتصاد دراین باره چه می گوید؟ مجید رضا حریری نایب رئیس اتاق مشترک ایران و چین و عضو اتاق بازرگانی در گفتگوی تفصیلی با ...
فرزاد موتمن: چرخ دنده سینمای ایران فیلمسازان را له می کند
، می دانی خانواده هایی از فلکه سوم تهرانپارس و فلکه صادقیه با بچه و چی توز می روند این فیلم را می بینند. وقتی داری فیلمی مثل خداحافظی طولانی را کار می کنی، می دانی اثری بینابینی است ؛یعنی مخاطبی وسیع تر از شب های روشن داری، اما در عین حال این مخاطب به خاطر غمی که در فیلم است، خیلی هم وسیع نخواهد شد. به نظر می آید دلبستگی ها و دانش سینمایی تان همان قدر که می تواند به کمک فیلم بیاید، گاهی ...
راه اندازی کمپین کارتریج من هم خراب است
...: علی آقا مگه شما اصلاح طلب نیستی؟ گفت: هان؟ دوباره پرسیدم: مگه شما اصلاح طلب نیستی؟ چرا به شما گیر نمی دن؟ گفت: چیزه... خب... برای اینکه... خانم ابتکار به کمکش آمد و گفت: برای اینکه من عهد بستم از هیچ خبرنگاری شکایت نکنم. پرسیدم: میشه بیشتر ماجرا رو بشکافی؟ گفت: ببینید، برخی هستند که تا راجع بهشون چیزی بنویسی، می رن شکایت می کنن. واسه همین کسی جرأت نمی کنه راجع بهشون چیزی بنویسه. پرسیدم: مثل کی مثلا؟ خانم ابتکار گفت: مثلا... این پسرک خ ...
با دیدن شهیدم نمازشکر به جاآوردم/عاقبت بخیری فرزندم نصیب همه جوانان شود
.... در ادامه نیز مادر بزرگوار شهید بالویی بابیان مطالبی در خصوص دیدار اولیه فرزند شهیدش، گفت: یک روز به خانه آمدم دیدم نوه هایم به من گفتند گم شده ات پیدا شده، ابتدا کمی ناراحت شدم، ولی دستهایم را بالا آوردم و گفتم خدایا این قربانی را از ما قبول کن. وی افزود: وقتی خواستیم برویم به معراج شهدا غسل شهادت کردم و هزار بار خدا را شکر نمودم، و از اینکه حسینعلی بعد 29 سال خودش را ...
بنیاد در آینه مطبوعات
می زدم که تلفن زنگ زد، گوشی را برداشتم. با همان لحن همیشگی گفت: سلام، چطوری؟ گفت: دارم می روم. همین فردا پس فردا. این روزها مشغول خواندن غزل خداحافظی هستم. با خیلی ها خداحافظی کرده ام. امروز رفته بودم بهشت رضا با شهیدکاوه خداحافظی کردم. آخر نمی شد بدون خداحافظی با او به این سفر رفت. جایت خالی. کلی با آقا محمود حرف و حدیث کردیم. از آنجا رفتم دیدن پدر شهید کاوه و با او خداحافظی کردم. از پیرمرد ...
سرهنگی: ادبیات جنگ درهای جنگ را به روی مردم عادی بازی می کند
: ادبیات جنگ درهای جنگ را به روی مردمان عادی باز می کند. این در حالی است که اتفاقات جنگی را نمی شود به راحتی باور کرد. مثلا در این کتاب اتفاقات بسیار بدیع و باورنکردنی رخ می دهد که باور کردنش بسیار سخت است. وی با اشاره به زحماتی که مهناز فتاحی برای خاطره نگاری این کتاب انجام داده توضیح داد: اگر زحمات مهناز فتاحی و اعجاز واژه ها و ادبیات نبود، نمی شد بسیاری از رخدادهای این کتاب را باور کرد ...
مراسم روز خبرنگار با حضور ظریف و جنتی برگزار شد(تصاویر)
مراسم را رضا رفیع از طنز پردازان برعهده داشت و حدود ساعت 10 علی جنتی را به عنوان سخنران به جایگاه دعوت کرد. اذعان به مشکلات اهالی رسانه روزی برای خبرنگار روزی بود که وزیر می دانست خبرنگاران دل های پری از وضعیت موجود دارند ودر ابتدای بحث با گرامیداشت یاد اصحاب رسانه ای که در راه اطلاع رسانی جان خود را از دست داده اند به ویژه شهید صارمی که این روز به نام او نامگذاری شده است؛ گفت ...
لباس متفاوت روحانی در اولین دیدار با رهبری
...> آیت الله خامنه ای هر وقت که به تهران می آمد در مساجدی مانند مسجد جاوید، مسجد قبا، مسجد جلیلی و مسجد هدایت که کانون تجمع انقلابیون بود، سخنرانی می کرد. بسیار علاقه مند بودم از نزدیک با ایشان آشنا شوم. بدین جهت آدرس منزل ایشان را از دوستان گرفتم و به منزل ایشان رفتم . زنگ درب را به صدا درآوردم. کسی که در را باز کرد تا من را با لباس نظامی دید، وحشت زده شد و گفت: آمده اید آقا را ببرید ...
تلخ و شیرین زندگی یک زوج خبرنگار+عکس
شبکه خبر آمده و هوایش را داشته باش. من هم فکر کردم برادرزاده اش یک آقاست و الکی گفتم باشه هوایش را دارم. اما یکبار که وارد تحریریه شدم و خانم شریفی مقدم خودش را معرفی کرد تازه فهمیدم دوستم ایشان را می گفت و از همان جا بود که فکر ازدواج با خانم شریفی به ذهنم افتاد و مراقبت های ویژه آغاز شد. در نهایت هم سال 82 باهم ازدواج کردیم. کار خبر آدم را معتاد می کند یک روز خلوت خانواده این ...
محمد نوری : به این پرسپولیس سخت نگیرید
این حرف ها روی آنها تاثیر بگذارد و بازیکنان قدیمی به جوان ها کمک می کنند. بازوبند کاپیتانی المسیمیررا به من دادند بازوبند کاپیتانی در المسیمیر را به من دادند و تیم خوبی داریم. در این مدت هم بیشتر با آندرانیک تیموریان بودم که آنها در هلند اردو زده اند. با تیم جباری و منتظری بازی دوستانه داشتیم و چند بار اشکان دژاگه را دیدم و با مهرداد پولادی هم دیدار داشتم و در این مدت تمام بچه های ایرانی را دیدم. ...
موتور فرهنگ را پیاده کردیم؛ به این فنرِ یدکِ کپی رایت خیلی فشار نیاورید!
بگذارید و بروید 400 روز دیگر تشریف بیاورید، ان شاا... که درست شده است. بنده (بعد از یک ملاقات پنج هزار ولتی با جناب ادیسون) با تعجب گفتم 400 روز! مگر می خواهید یک موتور جدید طراحی کنید؟! گفتند بچه بازی که نیست، قرار است کار فرهنگی بکنیم. دیدم که نخیر ایشان راضی بشو نیستند که نیستند. فنر را برداشتم و پرسان پرسان خودم را به خیابان فلسطین شمالی رساندم، خدمت استاد محمدرضا خان مخبرزاده دزفولی و ...