سایر خبرها
رانت چند شغله بودن برخی مدیران ارشد را قطع کنید
. حسینعلی حاجی دلیگانی نماینده مردم شاهین شهر نیز در تذکر کتبی به رئیس جمهور خواستار توضیح درباره علت عدم اجرای حکم قانون برنامه ششم توسعه برای همسان سازی حقوق بازنشستگان شد. محمدابراهیم رضایی نماینده مردم خمین در تذکر کتبی به رئیس جمهور نسبت به افزایش قیمت ارز و خسارت به پول ملی هشدار داد و بر ضرورت تغییر مدیریت این حوزه تاکید کرد. حشمت الله فلاحت پیشه نماینده مردم ...
ضرورت بازگشایی مرز دهلران برای تردد زائران اربعین حسینی
در پی خشکسالی توهین به هر یک از اقوام توهین به تمامی ایران است نشستی در حد شورای عالی امنیت برای معضل کمبود آب کشور برگزار شود حفظ ارزش پول ملی و جلوگیری از افزایش بی رویه قیمت ارز آمار بیکاری سال به سال در حال افزایش است کثرت نیروهای غیربومی در کرسی های خالی مقطع ابتدایی آموزش و پرورش بروجرد رسیدگی به وضعیت خشکسالی سیستان در ...
انتقاد خدری از تعلل در رسیدگی به طرح استیضاح وزیر کشور
...> عبدالحمید خدری مزارع سیستان در حال سوختن است/ مهاجرت مردم در پی خشکسالی توهین به هر یک از اقوام توهین به تمامی ایران است نشستی در حد شورای عالی امنیت برای معضل کمبود آب کشور برگزار شود حفظ ارزش پول ملی و جلوگیری از افزایش بی رویه قیمت ارز آمار بیکاری سال به سال در حال افزایش است کثرت نیروهای غیربومی در کرسی های خالی مقطع ابتدایی آموزش و ...
تلگرام؛ مادر بمب جدید علیه ایران!!!
GRAM با استفاده از همین تکنولوژی بلاک چین است. از طریق ارز دیجیتال، افراد قادر خواهند بود پول خود را از طریق تلگرام و بدون هیچ کنترل و مشخصاتی، انتقال دهند. بیت_کوین نیز یکی از معروفترین برنامه هایی است که از سیستم عامل بلاک چین استفاده میکند. در این سیستم، پول دیگر با مشخصات افراد جابجا نمیشود بلکه فقط با یک کد، بدون هیچ نظارتی و بصورت غیرقابل ردیابی منتقل میشود. این برنامه مهارناپذیر ...
بازار در انتظار شوک رانتی
اخبار فلزات: روز گذشته انتشار نامه ای ازسوی وزارت صنعت مبنی بر دستکاری فرمول قیمت گذاری فلزات اساسی (فولاد، آلومینیوم و مس) منجر به واکنش منفی سهامداران به شرکت های وابسته شد. به این ترتیب، شاخص کل بورس تهران با افت 371 واحدی نخستین روز منفی خود در سال 97 را تجربه کرد. براساس فرمول پیشنهادی جدید قرار است قیمت گذاری محصولات مزبور در بورس کالا به جای دلار آزاد براساس نرخ ارز مبادله ای صورت پذیرد. تصمیمی که رانتی غیرقابل توجیه در اقتصاد ایجاد می کند و مجددا اجرای سیاست های غلط برای کنترل دستوری نرخ تورم را در پی دارد. به گزارش اخبار فلزات و به نقل از دنیای اقتصاد، در اولین روز از هفته جاری با افت 371 واحدی (معادل 4/ 0 درصد)شاخص کل به پایان رسید. به این ترتیب نماگر اصلی بازار سهام بار دیگر کانال 97 هزار واحدی را واگذار کرد و در پایان داد و ستد ها در سطح 96 هزار و 780 واحدی ایستاد. تصمیمات نادرست و غیرکارشناسانه سیاست گذار در زمینه کنترل تورم (تازه ترین آن فرمول پیشنهادی وزارت صنعت و معدن برای تعیین قیمت فلزات پایه در بورس کالا با ارز مبادله ای است)، افزایش نگرانی ها در رابطه با شدت گرفتن آغاز جنگ تجاری بین چینو آمریکا و همچنین تقویت جذابیت در بازارهای رقیب از جمله دلایل اثرگذار بر افت عمومی قیمت سهام در معاملات دیروز به شمار می رود. در این بین فرمول پیشنهادی وزارت صنعت و معدن به منظور جلوگیری از افزایش قیمت فلزات که به نظر می رسد هدف بزرگ تر کاهش تورم را دنبال می کند، نگرانی فعالان تالار شیشه ای را تشدید کرد. این امر موجب شد که قیمت سهام بزرگ ترین شرکت فولادی بورس تهران حدود 2 درصد افت کند. دنیای اقتصاد در این گزارش به بررسی پیامدهای چنین تصمیم هایی بر بخش تولید داخلی و به تبع آن بازار سهام پرداخته است. این بررسی ها نشان می دهد اگرچه دلیل سیاست گذار در اتخاذ تصمیماتی از این دست کنترل سفته بازی در بازار ارز و کاهش تورم است، اما این سیاست ها به دلیل استفاده از ابزار نادرست به جای اینکه وضعیت اقتصاد کشور را متعادل تر کند، در نهایت نتیجه کاملا معکوسی دارد و بیشترین فشار را بر بخش تولید و به تبع آن بازار سهام کشور وارد خواهد کرد. بازی دو سر باخت نحوه قیمت گذاری فلزات در حالی که ابهامات موجود در بازار سهام (تشدید جنگ تجاری بین آمریکا و چین و همچنین نگرانی ها از آینده برجام) وضعیت کم رمقی در معاملات سال جدید به وجود آورده بود، انتشار فرمول پیشنهادی تعیین قیمت فلزات پایه از سوی وزارت صنعت و معدن نگرانی اهالی بورس را تشدید کرد. این تصمیم که با هدف کاهش قیمت فولاد و به صورت کلی تر به منظور کنترل تورم اتخاذ شده است، فشار را روی تولید کننده داخلی بیش از پیش می کند. (اگرچه بنابر این مصوبه نرخ فروش شمش آلومینیوم و کاتد مس نیز باید با این فرمول ها محاسبه شود. با این وجود حجم فروش محصولات فولادی با این دسته از فلزات در بورس کالا قابل مقایسه نیست.) بر مبنای این خبر سه فرمول برای تعیین قیمت پایه محصولات فولادی، شمش آلومینیوم و کاتد مس تعریف شده است که در هر سه فرمول از نرخ ارز مبادله ای برای تعیین قیمت پایه این کالاها استفاده می شود (فرمول های ارائه شده در حد پیشنهاد هستند و برای اجرایی شدن نیاز به تصویب در جلسه هیات دولت دارند). در صورت تایید این فرمول ها عقبگرد قابل توجهی در رانت زدایی از اقتصاد رخ می دهد. هر چند سیاست گذار به بهانه حمایت از صنایع پایین دستی این فرمول ها را پیشنهاد کرده است با این حال بررسی ها نشان می دهد هیچ کدام از صنایع پایین دستی و بالادستی در نهایت از این موضوع منتفع نخواهند شد. استفاده از ارز مبادله ای در تعیین ارزش پایه این محصولات، قیمت کالا های مزبور را نسبت به قیمت های جهانی آنها به طرز چشمگیری در سطوح پایینی قرار می دهد. فارغ از پیامدهای اختلاف قیمت داخلی و جهانی این کالاها این امر وضعیت بازار داخلی را نابسامان می کند. به دنبال کاهش قیمت این کالاها، شرکت های تولیدی این محصولات نیز تمایل کمتری برای عرضه تولیدات خود در بازار داخلی خواهند داشت و فروش در بازارهای صادراتی جذابیت بیشتری نزد این شرکت ها پیدا می کند. به عبارت دیگر، با اجرایی شدن نرخ های پیشنهادی از سوی وزارت صنعت، شرکت های تولیدی به خصوص فولادی ها اقدام به کاهش عرضه محصولات خود در بازار داخلی خواهند کرد که این موضوع می تواند استارت اختلافات بین صنایع بالادستی و پایین دستی فولاد، مس و آلومینیوم را بزند. از سوی دیگر منتقدان محاسبه نرخ پیشنهادی را با بهره گیری از نرخ ارز مبادله ای زمزمه های آغاز عقب نشینی دولت از رانت زدایی در اقتصاد می دانند و معتقدند این سیاست نیز در ادامه برخی تصمیمات و اولویت های نادرست دولت به منظور کنترل تورم، جز فشار بر تولید داخلی و به تبع آن بازار سهام چیزی در بر نخواهد داشت. علاوه بر این هدف بزرگ تر دولت در این فرمول های پیشنهادی که کاهش نرخ تورم است، نیز محقق نخواهد شد، چرا که در علم اقتصاد به اثبات رسیده است که سرکوب تورم تنها تاخیر در انعکاس واقعیت را در پی دارد و در نهایت موج تورمی قوی تری به دنبال خواهد داشت. تبعات تصمیمات نامناسب بر اقتصاد در گزارش های متعددی به این موضوع اشاره شده است که برای ایجاد رونق اقتصادی باید نقدینگی را به سمت بازاری هدایت کرد که کمترین اثر تورمی در اقتصاد را به وجود می آورد. در گزارش های پیشین دنیای اقتصاد بورس بهترین گزینه برای جذبنقدینگی سرگردان در اقتصاد معرفی شده است. در نگاه اول با توجه به ذات بازار سرمایه و عرضه های اولیه چه در بازار اوراق بدهی و چه در سهام، شاهد تامین نقدینگی مناسب برای ایجاد تولید بیشتر خواهیم بود. به عبارت دقیق تر زمانی که بنگاه ها اقدام به انتشار اوراق بدهی یا سهام می کنند، می خواهند نقدینگی کسب شده را برای طرح توسعه، افزایش تولید و بهبود عملکرد خود به چرخش درآورند. به این ترتیب این پول به جای ایجاد تورم، مستقیما به بخش تولید هدایت می شود، در نهایت رشد اقتصادی از ناحیه افزایش تولید را شاهد خواهیم بود. از سوی دیگر رشد قیمت ها در بازار سهام نیز بدون ایجاد آثار تورمی مستقیم است؛ در واقع رشد قیمت سهام اثری در افزایش نرخ دیگر کالاها ندارد و تاثیری در معیشت مردم نمی گذارد. این در حالی است که در دیگر بازارهای موازی از جمله دلار یا مسکن با افزایش نرخ ها، شاهد رشد قیمت در سایر بخش های دیگر اقتصاد هستیم، به طوری که تمامی کالاهای وابسته به دنبال رشد قیمت دلار یا مسکن با افزایش قیمت سریعی همراه می شوند. در این میان تصمیمات خلق الساعه ای از این دست اتفاقات مانع از تحقق ورود نقدینگی به بورس می شود. در این شرایط نقدینگی دو راه دارد. یا اینکه وارد بازار پول ( سپرده بانکی) شود یا اینکه مقصد بازارهای سفته بازانه را پیش بگیرد. در شرایط فعلی و با نرخ 15 درصدی نرخ سود بانکی که با توجه به وضعیت متغیر های کلان اقتصادی نرخ معقولی به شمار می رود، نمی توان انتظار ورود نقدینگی به بانک ها را داشت؛ چرا که از جذابیت بازار پول در مقایسه با دیگر بازارها کاسته شده است. در سال 96 پس از بیش از 10 سال برای اولین بار تمامی بازارهای سرمایه گذاری کشور با اختلاف بیش از 10 واحد درصدی بالاتر از نرخ تورم بازدهی داشتند. بازار ارز و سکه به ترتیب 30 و 5/ 33 درصد بازدهی نصیب سرمایه گذاران خود کردند. بازدهی شاخص سهام نیز در سال گذشته حدود 25 درصد بود. سرمایه گذاری در مسکن نیز به طور میانگین بازدهی 25 درصدی را برای سرمایه گذاران به همراه داشت. روند این بازارها در سال گذشته حالا جذابیت بازار پول را بیش از پیش تحت الشعاع قرار داده است. بر همین اساس بعید است که بانک ها مقصد نقدینگی سرمایه گذاران با نرخ سود 15 درصدی باشند. از این رو به نظر می رسد بازارهایی مثل ارز و سکه بار دیگر محل تقاضای سفته بازان شوند. امری که با اهداف کلان اقتصادی سیاست گذار در تضاد است. به بیان دیگر قصد دولت برای کنترل نرخ ارز به بن بست می خورد. در آن شرایط نیز سیاست گذار مجبور به اتخاذ تصمیم های دیگری برای کنترل نرخ ارز است. به طور مثال افزایش نرخ سود بانکی که پیش از این نیز دولت برای تقابل با تقاضای سفته بازانه از آن بهره جسته است، خود تبعات دیگری برای اقتصاد به وجود می آورد که آن نیز باز با هدف دولت در تضاد است. توجه به احتمال وقوع این پیامدهای زنجیروار در صورت اجرایی شدن تصمیم های نادرست نشان می دهد، استفاده از ابزارهای نامناسب برای رسیدن به یک هدف، اتفاقا مانع دستیابی به هدف اصلی روند متعادل قیمت ها در اقتصاد می شود. به عبارت دقیق تر، اگر نرخ سود که در شرایط فعلی نیز به بالای 20 درصد رسیده است افزایش یابد، نقدینگی با سرعت بیشتری رشد می کند و در نهایت تورم سرکوب شده را با قدرت بیشتری به آینده موکول خواهد کرد. فرصت و تهدید دلار نرخ دلار که مدت ها از سوی سیاست گذار سرکوب شده است و به تبع آن تورم نیز به طور مصنوعی پایین تر نگه داشته شده است، روز گذشته به 5هزار و200 تومان رسید. با وجود هر بار ناکامی در کنترل نرخ ارز، دولت همچنان در سرکوب این نرخ مُصر است. این پافشاری نه تنها نگاه ها را در استفاده از فرصت سطوح فعلی نرخ دلار برای حمایت از تولید ملی دور کرده است بلکه با اتخاذ تصمیماتی از این دست در راستای نرخ گذاری دستوری فلزات در بورس کالا آن را بیش از پیش تحت فشار قرار داده است. این واقعیت که دلار مدت ها از سوی دولت سرکوب شده است، حالا کم کم خود را نشان می دهد. در این میان اتفاقا یکی از راهکارها باید کاهش سهم دلار مبادله ای در اقتصاد باشد. به ویژه آنکه حالا فاصله نرخ دلار مبادله ای و آزاد به بیش از 1500 تومان رسیده است. این موضوع می تواند نرخ دلار را کنترل کند و چرخه های تولید را به کار بیندازد. فرمول های تعیین نرخ پایه فلزات در بورس کالا رانتی ایجاد می کند که دود آن به چشم تولید کننده داخلی می رود. مطابق اصول علم اقتصاد وقتی در یک قیمت تعریف شده (پایین تر از قیمت واقعی) تولیدکننده ای مجبور به عرضه باشد، از تولید خود می کاهد. در زمان کاهش عرضه و با وجود تقاضای بالا برای محصول یک بازار سیاه در اقتصاد به وجود می آید که در آن محصول با قیمت بالاتر به فروش می رود. این در حالی است که اگر تولید کننده به دور از تحمیل سیاست هایی این چنینی در عرصه اقتصاد آزاد فعالیت کند می تواند رقابت خود را با رقبای بین المللی افزایش دهد. این موضوع نیز جنبه دیگر بی توجهی در اخذ سیاست های دستوری است که در عمل با ایجاد رانت، مسیر اصلاح اقتصادی را منحرف می کند. مروری بر روند داد و ستد سهام کالایی همان طور که اشاره شد، به دنبال نگرانی ها از فرمول پیشنهادی تعیین قیمت پایه فولاد در بورس کالا، قیمت سهام بزرگترین شرکت فولادی بازار سهام 2 درصد افت کرد و در صدر جدول نمادهای با بیشترین تاثیر منفی در محاسبه نماگر اصلی بازار سهام قرار گرفت. دیگر نمادهای فولادی نیز در مسیر مشابهی قرار گرفتند. فخوز ، هرمز ، کاوه و ارفع همگی افت قیمت محسوسی را تجربه کردند. این امر در شرایطی رخ داد که غالب این نمادها در اسفند ماه سال گذشته گزارش های مطلوبی را روانه سامانه کدال کرده بودند و در 6 روز کاری ابتد ایی سال جدید نیز مورد استقبال سهامداران قرار داشتند.روند داد و ستد سهام در دیگر گروه های کالایی نیز معاملات ضعیفی را نشان می دهد. در روزهای اخیر اعمال تعرفه واردات چین و آمریکا روی محصولات یکدیگر مجددا بازارهای سهام سراسر دنیا و نیز قیمت کالاهای پایه را تحت فشار قرار داده است. در این میان قیمت نفت برنت به سطح 67 دلار نزول یافته و هر بشکه نفت آمریکا در سطوح کمتر از 62 دلار قرار گرفته است. این امر بر سهام پالایشی فعال در بازار سهام فشار وارد کرد و به این ترتیب تمامی این نمادها در مدار منفی معامله شدند. در پایان معاملات دیروز نماد شتران حدود 41 واحد شاخص کل را تنزل داد و رتبه سوم نمادها با بیشترین تاثیر منفی در محاسبه شاخص کل را به خود اختصاص داد. شبندر نیز در رتبه چهارم جدول مزبور قرار گرفت. قیمت مس نیز که در هفته گذشته نوسانات چشمگیری را تجربه کرده بود، در نهایت در سطح 3760 دلار متوقف شد. با این حال عملکرد اسفند ماه این شرکت سبب شده تا به رغم کاهش نسبی قیمت مس در بازارهای جهانی، نماد ملی مس ایران حامی شاخص کل باشد. فملی در اسفند ماه سال گذشته بیش از 2 هزار میلیارد تومان در آمد حاصل از فروش را به ثبت رسانده است که نسبت به متوسط فروش 11 ماهه ابتدای سال رشد قابل توجهی را نشان می دهد. روی نیز در آخرین معاملات بورس لندن در رقم 3250 دلار در هرتن قرار گرفت. اگر چه این فلز افت قیمت محسوسی را تجربه نکرد با این حال چشم انداز منفی از روند آتی قیمت این کالا در بازار جهانی بر معاملات سهام تولید کننده های روی فشار وارد کرد و نمادهای مرتبط با این فلز در بورس تهران افت های شدیدی را تجربه کردند. در مجموع داد و ستدهای نخستین روز از هفته جاری، سرمایه گذاران بورس تهران بیش از 646 میلیون سهم به ارزش بیش از 142 میلیارد تومان بین سهامداران دست به دست شد. از این میزان حدود 93 میلیارد تومان به معاملات خرد سهام اختصاص داشت. گروه های خودرو، فلزات اساسی و بانک ها با بیشترین حجم و ارزش معاملات در صدر برترین گروه های صنعتی قرار گرفتند. در پایان معاملات دیروز، بانک صادرات با معامله 91 میلیون سهم بیشترین حجم معاملات و سهام کارگزاران بورس اوراق بهادار با معامله 3/ 9 میلیارد تومان بیشترین ارزش معاملات را ثبت کردند. ...
بر روی امنیت اطلاعات در پیام رسان های داخلی بیشتر کار شود
است حفره های امنیتی داشته باشند. رزم گیر ادامه داد: در این زمینه نباید توان نیروها و استعدادهای داخلی را نادیده گرفت اما با توجه به این که این پیام رسان ها از کدهایی استفاده می کنند که همه دنیا از آن ها استفاده می کنند، ممکن است حفره های امنیتی و امکان درز اطلاعات در این پیام رسان ها وجود داشته باشد. وی گفت: حملات سایبری فراوانی از سوی کشورهای دیگر انجام می گیرد و پیام رسان ...
فضل الله صلواتی: اگر قفلی درست شود مردم برای آن کلید می سازند
گفت دولت و نظام باید برای مردم برنامه ریزی داشته باشند؛ نمی توان به جای حل مشکل، صورت مسئله را پاک کرد و خوشحال بود، باید نارضایتی ها را برطرف کرد. با بسته شدن تلگرام کاری از پیش نمی رود جز این که مردم بدبین می شوند. این فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: امروز مردم راههای بیان ابراز نظرخود را توسط شبکه های اجتماعی پیدا می کنند. وی افزود: در سالهای گذشته هم سعی کردند ماهواره و دیشها ...
دلار 12 هزار تومانی غیرممکن نیست
...> قوامی در ادامه گفت وگو با خبرگزاری خانه ملت، با بیان اینکه در سال حمایت از کالای ایرانی به ابزاری برای حمایت نیاز داریم، گفت: دولت باید در دیوار تعرفه ها عملکرد درستی داشته باشد، متاسفانه آخرین مصوبه دولت در پایان سال به گونه ای بود که تعرفه های گروه فولادی به 15 و 5 درصد کاهش یافته است و با ورود فولاد به کشور در واقع رقابت کارخانه های داخلی به سختی انجام می شود. وی با بیان اینکه با ...
حمایت از کالای داخلی به مفهوم درونگرایی اقتصاد نیست/درونزایی و برونگرایی بعد اصلی اقتصاد مقاومتی
.... وی تصریح کرد: باید عارضه یابی در بخش تولیدی جهت کشف مسائل صورت گیرد، دولت باید دست تولیدکنندگان را بگیرد، در مورد تسهیلات برای تولید داخلی مشکلات عدیده ای وجود دارد، در این زمینه وزیر محترم اقتصاد و بانک مرکزی باید در فرآیند اخذ تسهیلات از بانک های عامل ورود کند و مشکل گشایی صورت گیرد. وی با تاکید بر اینکه فرآیند اخذ تسهیلات نیازمند مهندسی مجدد است، یادآور شد: مقام معظم ...
پایان جلسه علنی امروز مجلس/ نشست بعدی، سه شنبه 21 فروردین ماه
... توهین به هر یک از اقوام توهین به تمامی ایران است نشستی در حد شورای عالی امنیت برای معضل کمبود آب کشور برگزار شود حفظ ارزش پول ملی و جلوگیری از افزایش بی رویه قیمت ارز آمار بیکاری سال به سال در حال افزایش است کثرت نیروهای غیربومی در کرسی های خالی مقطع ابتدایی آموزش و پرورش بروجرد رسیدگی به وضعیت خشکسالی سیستان در اولویت کاری رئیس جمهور ...
تسلیت مجمع نمایندگان استان گلستان به قره خانی
مزارع سیستان در حال سوختن است/ مهاجرت مردم در پی خشکسالی توهین به هر یک از اقوام توهین به تمامی ایران است نشستی در حد شورای عالی امنیت برای معضل کمبود آب کشور برگزار شود حفظ ارزش پول ملی و جلوگیری از افزایش بی رویه قیمت ارز آمار بیکاری سال به سال در حال افزایش است کثرت نیروهای غیربومی در کرسی های خالی مقطع ابتدایی آموزش و پرورش بروجرد ...
ضرورت تعیین تکلیف بهای گندم در سال 97/ عملیات گازرسانی روستاهای دورود و ازنا انجام شود
برگزار شود حفظ ارزش پول ملی و جلوگیری از افزایش بی رویه قیمت ارز آمار بیکاری سال به سال در حال افزایش است کثرت نیروهای غیربومی در کرسی های خالی مقطع ابتدایی آموزش و پرورش بروجرد رسیدگی به وضعیت خشکسالی سیستان در اولویت کاری رئیس جمهور قرار گیرد مسئولان از تکرار شعار سال خودداری کنند/ اقدامات عملی انجام شود قوه قضائیه اقدامی در قبال ...
امروز کسب و کار محیطی کُشنده پیدا کرده است
مجلس شورای اسلامی افزایش لجام گسیخته قیمت ارز و کاهش ارزش پول ملی را نگران کننده خواند و عنوان داشت: این دو موجب می شود قیمت تمام شده کالای ایرانی گران باشد. منبع: فارس مسئولیت صحت اخبار ارائه شده به عهده منبع خبر بوده و این رسانه صرفاً رسالت اطلاع رسانی خود را در این رابطه انجام می دهد. ...
حمایت از کالای ایرانی مستلزم بهبود محیط کار است
...، گفت: دولت باید از هر گونه قاچاق کالا به کشور جلوگیری کند. وی در ادامه افزایش لجام گسیخته قیمت ارز و کاهش ارزش پول ملی را نگران کننده عنوان کرد و یادآور شد: این دو موجب می شود قیمت تمام شده کالای ایرانی گران باشد. **باید زمینه های بهبود فضای کسب و کار را در سال جدید مهیا کنیم در ادامه نادر قاضی پور نماینده مردم ارومیه در مجلس شورای اسلامی درمورد گزارش کمیسیون ویژه حمایت از ...
افزایش قیمت ارز بر کل اقتصاد اثر دارد/ دشمن در جنگ اقتصادی از خودمان سرباز می گیرد
ازاد به هرحال برای دولت درآمدزا است. آل اسحاق افزود: با توجه به شرایط رکود اقتصادی و عدم سودآوری تولید طبیعی است که وقتی به قیمت ارز جهت مثبت داده شود، دارندگان سرمایه های سرگردان پول های خود را به خرید ارز اختصاص می دهند. وی با بیان اینکه سودآوری پایین سرمایه گذاری و عدم سودآوری آن منجر به تغییر مسیر سرمایه می شود، گفت: کسانی که می خواهند ارزش دارایی خود را حفظ کنند، در ...
برخی به دلیل منافع سیاسی نقش اپوزسیون بازی می کنند/آقایان کاتولیک تر از پاپ شده اند!
بنده از ایشان این است آیا پیام رسانی مانند تلگرام که مدیریت آن با خارجی ها است امنیت دارد؟ کلانتری با بیان اینکه مخالفان فیلترینگ تلگرام دچار اشتباه هستند، تصریح کرد: برخی دانسته یا ندانسته نقش اپوزیسیون بازی کرده و در فکر منافع مردم نیستند و ادعایشان این است که پیام رسان های داخلی امنیت ندارد؛ درصورتی که این گونه نیست. این استاد دانشگاه شیراز افزود: پیام رسان های داخلی اگر ...
محسن غرویان: احمدی نژاد دستاورد رادیکالیسم راست
روزنامه آرمان: به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی این موضوعات با آیت ا... محسن غرویان، استاد حوزه علمیه قم گفت وگو کردیم. آیت ا... غرویان معتقد است: احمدی نژاد درس عبرت بزرگی برای تاریخ سیاسی ایران خواهد شد تا پس از آن کسی خود را اندیشه مطلق و حقیقت محض قلمداد نکند. هر جریان سیاسی باید این احتمال را در نظر داشته باشد که روزی در اوج است و روزی نیز ممکن است در حضیض قرار داشته باشد. این در حالی است که احمدی نژاد و حامیانش هیچ احتمالی برای شکست و در حضیض قرار داشتن برای خود در نظر نگرفته بودند ...
بهینه سازی چرخه صنایع داخلی مهم ترین گام برای حمایت از کالای ایرانی است
صنایعی که داریم، مانند فولاد و یا حتی صنایع دیگر مانند خودروسازی و نساجی، دولت کار زیربنایی در جهت بهینه سازی صنایع و تولید بکند، واقعا اقدام شگفت انگیزی انجام داده است. اسماعیلی افزود: در کل ناامید هم نیستیم و اگر به این نکات توجه شود، می توان امیدوار بود دولت و دستگاه های اجرایی در زمینه حمایت از کالای ایرانی به توفیقات خوبی دست پیدا کند. انتهای پیام/ ...
بهره بالای بانکی مانع رونق تولید در کشور است/ ضرورت استفاده از ظرفیت های سپاه برای حمایت از کالای ایرانی
به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، به نقل از روابط عمومی دفتر امام جمعه اصفهان ، آیت الله سید یوسف طباطبایی نژاد در دیدار با مدیرکل بانک ملی استان اصفهان با انتقاد از بالا بودن نرخ بهره بانکی اظهار کرد: بهره بالای بانکی مانعی جدی برای رونق تولید و ورود سرمایه های مردمی به این بخش به شمار می رود. وی افزود: در شرایطی که مردم می توانند پول خود را بدون هیچ دغدغه ای در بانک ها سرمایه گذاری ...
ضعف دولت روحانی باعث گرانی ارز شد؟
نژاد و تورم 40 درصدی و تغییر قیمت لحظه ای اجناس مهمان کرد. تقوی ادامه داد: زمانی که رییس دولت دوازدهم کابینه را تحویل گرفت رشد اقتصادی کشور منفی بود و امروز موضوع بحث در محافل اقتصادی بر سر این است که رشد بخش اقتصادی واقعی است یا وابسته به نفت است. او موضوع دلار را یکی از محل های انتقاد به دولت روحانی دانست و گفت: اگر کسی بگوید دولت دوازدهم درباره کنترل نرخ ارز کوتاهی کرده است، من قبول ...
امن ترین پیام رسان های رمزنگاری شده جهان کدامند؟
، از سرعت و امنیت بالایی برخوردار است و علاوه بر پروتکل های رمزنگاری پیشرفته یا end-to-end encryption از قابلیت دیگری همچون مکالمه محرمانه ( secret chat) برخوردار است. تلگرام در ماه های گذشته، به علت عدم همکاری با کشورهایی همچون دولت روسیه برای انتقال سرورهایش به این کشور و همچنین تحویل اطلاعات شخصی کاربرانش به نهادهای اطلاعاتی، متحمل جریمه های هنگفت و تهدید به فیلترینگ شده است. طبق ...
سرکشی غیرمنطقی یا اجتناب ناپذیر نرخ ارز
نمی کنند! تعارف ندارد که ایران در اثر سیاست های غلط اقتصادی دولت، وارد کننده مهمی است و در حوزه صادرات، جز در نفت و مشتقات آن، در سایر حوزه ها حرف چندانی ندارد. برای چنین کشوری، گرانی دلار یعنی گرانی همه چیز و ریشه کن شدن تولید! موضوع هم زیاد پیچیده نیست، ارز گران می شود، واردات گران تر تمام می شود و در نتیجه همه چیز گران به دست مردم می رسد! در نتیجه٬ شاهد کوچک تر شدن سفره مردم و بالاتر رفتن قیمت ...
پرداخت یارانه نقدی، گداپروری نیست و منطق اقتصادی دارد
...؛صالحی اصفهانی با بیان این که مایه تأسف است که اقتصاددان هایی هم در ایران هستند که می گویند آدم های فقیر از مردم طبقات متوسط و بالا تنبل تر هستند، عنوان کرد: سیاست مدارانی هم هستند که یارانه نقدی را گداپروری می نامند. این تحقیر بخش بزرگی از جامعه است. دوست ندارم غر بزنم؛ من بدم می آید که همه فقط بگویند باید این طور بشود و باید آن طور بشود؛ این رفتار بچه گانه است؛ مخصوصا وقتی یک نفر خارج از کشور باشد و درباره وضعیت ایران سخن بگوید . این قسمتی از صحبت های جواد صالحی اصفهانی، استاد دانشگاه هاروارد و سومین اقتصاددان پراستناد ایرانی است. او این صحبت ها را در حالی مطرح می کند که اعتقاد دارد در فهم برخی از منافع اقتصاد دچار مشکل شده ایم و تلاشی هم برای اصلاح آن انجام نداده ایم. او درحالی که از لزوم اصلاح نظام اقتصادی ایران با تکیه بر منابع دیگر مثل نظام آموزشی سخن می گوید، اعتقاد دارد برخی از اقتصاددانان ایرانی که با دولت ها مرتبط بوده اند، نان به نرخ روز خور هستند و به همین دلیل مو را از ماست نمی کشند و دولت ها را در مسیر اشتباهی که قدم می گذارند، متوقف نمی کنند. جواد صالحی اصفهانی که در اصل نیشابوری است، مخالف سرسخت ارتباط کامل اقتصاد و سیاست به شمار می رود و می گوید اگر نظام اقتصادی تصحیح شود، نظام سیاسی نیز در مسیر خود قرار خواهد گرفت. گفت وگو با او از چگونگی اجرای قانون هدفمندی یارانه ها آغاز شد و در نهایت به الزامات توسعه اقتصادی ایران رسید. در تمام دقایق این گفت وگو نیز در کنار طرح انتقاد، راهکارهایی مطرح کرد تا تأکید کند علاقه مند است به اقتصاد ایران کمک کند نه اینکه در کنار گود بنشیند و دستور بدهد و غر بزند . دولت های مختلف همواره تلاش کرده اند ساختار اقتصادی ایران را اصلاح کنند. این تلاش ها همیشه در قالب اجرای طرح های مختلف خود را نشان داده؛ مانند موضوع هدفمندی یارانه ها که تلاشی برای اصلاح بخشی از ساختار اقتصادی ایران بود. شما فکر می کنید اصلاح ساختار اقتصادی ایران تاکنون موفقیت آمیز بوده است؟ در ابتدا باید این را بگویم که اصلا کدام طرح در ایران درست اجرا می شود که مثلا طرح هدفمندی یارانه ها درست اجرا شود؟ بله؛ اقتصاد ایران میل به اصلاح دارد اما عواملی وجود دارد که اجازه این کار را نمی دهد؛ اگر بخواهم همین موضوع هدفمندی یارانه ها را مثال بزنم، باید بگویم که از نظر هدف های مورد نظر این طرح، یکی از بهترین طرح های اقتصاد ایران در 50 سال گذشته بوده است. اما، اجرای طرح مشکلاتی داشت که نباید اهمیت و نقش اصلاحی آن را تحت الشعاع قرار دهد. شما نگاه کنید، زمانی که کشوری تحت تحریم شدید به سر می برد و بهترین اقتصاددان هایش از تیم اقتصادی دولت کنار گذاشته شده اند، چه انتظاری دارید که طرح پیچیده ای مثل هدفمندی درست اجرا شود؟ یعنی اعتقاد دارید اگر افراد خوبی برای اجرای طرح های اقتصادی در نظر گرفته شوند، این طرح ها نتایج مثبت خود را نشان خواهند داد؟ بله! صددرصد. البته نوع تفکر تیم اقتصادی هم مؤثر است. شما همین دولت آقای روحانی را هم که نگاه کنید، متوجه می شوید در رده های پایین تر از نبود افراد اقتصادی قوی رنج می برد. علاوه بر آن، تیم سابق آقای روحانی بیشتر از اقتصاددان هایی تشکیل شده بود که به عقیده من نگاهشان به نقش بازار آزاد بیش از حد خوش بینانه است. در اکثر مواقع دیده ام جوری صحبت می کنند که انگار مفهومی به نام شکست بازار وجود ندارد؛ این در حالی است که علم اقتصاد از 30 یا 40 سال پیش به نقش سیاست گذاری در ترمیم مشکلات ناشی از شکست بازار پرداخته است. درست است که سیاست آزادسازی اقتصاد برای پیشرفت ایران نقش مهمی دارد، اما درک نقش سیاست گذاری در بهبود مشکلات بازار کار، سرمایه و بهداشت بسیار مهم است. در کنار این موضوع، سیاسی شدن طرح ها هم از تحلیل درست آنها جلوگیری می کند. اگر بخواهم همان هدفمندی را مثال بزنم، یکی از مشکلات ارزیابی این طرح سیاسی شدن آن بود؛ به این معنی که رقبای آقای احمدی نژاد به هیچ وجه حاضر نبودند بگویند که حتی هدف این طرح خوب بوده است. پس با انتقادهای تندشان، به قول آمریکایی ها، بچه را با تشت به رودخانه انداختند! برای توضیح بیشتر این موضوع باید به قبل از اجرای طرح هدفمندی برگردیم. پیش از اجرای این طرح، مردم ایران یارانه بدی را می گرفتند که تشویقشان می کرد بیشتر برانند، بنزین بیشتری بسوزانند و وقتشان را بیشتر در ترافیک تلف کنند؛ خانه های شان را بیشتر گرم کنند و در نتیجه به محیط زیست بیشتر صدمه بزنند. علاوه بر آن، این یارانه به صورت ناعادلانه توزیع می شد؛ به طوری که برای مثال سهم دهک بالا از یارانه بنزین نزدیک به هفت برابر سهم دهک پایین بود، بنابراین دولت تلاش کرد به جای این یارانه، پول نقد را به صورت مساوی در میان مردم توزیع کند تا آنها، هم به ضرر کشور و نظام اقتصادی و اجتماعی فعالیت نکنند و هم هر کاری که خودشان دوست دارند، با این پول انجام دهند. در آن وقت بسیاری از اقتصاددان های ایران از این طرح شدیدا انتقاد کردند. حتی اقتصاددان هایی که شیفته بازار آزاد هستند، گفتند و می گویند که مردم نمی توانند درست تصمیم بگیرند و بنابراین دولت باید پول را برایشان خرج کند؛ مثلا مدرسه بسازد، جاده بکشد، بهداشت را ارتقا دهد. اینها، حرف های بدی نیست و من هم با آن مخالف نیستم. اما اینجا دو انتخاب دارید: یکی اینکه به مردم بگویید بنزین ارزان را بگیرید و هر کاری می خواهید، انجام دهید؛ یعنی رفتار قبل از هدفمندی. راه دیگر این است که بگویید من بنزین را به بهای اصلی آن به شما می فروشم و در عوض پولش را می دهم. اینکه آقای احمدی نژاد و همکارانش در محاسباتشان اشتباه کردند، یعنی پولی که دادند، بسیار بیشتر از پولی بود که گرفتند، شکل این انتخاب را عوض نمی کند. اما استنباط من از بحث های داخل ایران درباره این طرح این است که در عمل این اقتصاددان ها قِسم اول را ترجیح دادند؛ یعنی بنزین ارزان با توزیع ناعادلانه. البته در صحبت های شان این طور نمی گفتند. بسیاری تورم را به این 10 میلیارد دلار کسری بودجه هدفمندی وابسته کردند. درحالی که بخش عمده ای از تورم ایران، از افزایش قیمت انرژی ایجاد شد؛ یعنی از نوع فشار هزینه ای بود تا از نوع انبساط تقاضا و در یکی، دو سال بعد از افزایش قیمت انرژی اثرش خود به خود کم می شد. وقتی قیمت انرژی بالا می رود، طبیعی است که قیمت همه چیز افزایش پیدا می کند. در این شرایط، اگر بانک مرکزی پول چاپ نکند تا نقدینگی افزایش یابد، اقتصاد دچار رکود شدید می شود. در واقع اگر بخواهید قیمت انرژی را چهار برابر کنید و تورمی ایجاد نشود، باید اقتصاد را بخوابانید و این اتفاق، هزینه بسیار زیادی دارد. بر همین اساس است که اقتصاددان ها قبول کرده اند اگر قرار است چنین اصلاحاتی انجام شود، قیمت ها در یکی، دو سال به ناچار بالا خواهند رفت و این، موضوعی بود که باید در تدوین طرح پیش بینی می شد. از طرفی دیگر، مخالفان طرح هم از آب گل آلود ماهی گرفتند؛ آنها گفتند که همه این تورم ایجاد شده، از کسری بودجه ناشی از طرح هدفمندی است. در حالی که آن کسری بودجه در سال اول فعالیت آقای روحانی از بین رفت. در همان دو سال اول که ایشان قیمت بنزین را 50درصد افزایش دادند، کسری بودجه از بین رفت. حالا درست است که پول کافی برای بهداشت و سایر برنامه های دولت نبود، اما اینها به اصل طرح هدفمندی مربوط نمی شود. آمار و ارقام اقتصادی، موضوعی کاملا مشخص و واضح است؛ چطور می شود گفت آن کسری بودجه جبران شد و از سوی دیگر، تأثیری در نظام اقتصادی و جامعه نداشت؟ ببینید، دولت ایران سالانه 200هزار میلیارد تومان هزینه می کند؛ حدود 500هزار میلیارد تومان دیگر هم بنگاه های مختلف و دستگاه های نیمه دولتی هزینه می کنند و کسری بودجه دولت به دلایل گوناگون به وجود می آید. با وجود چنین هزینه هایی، اگر بخواهیم روی 10هزار میلیارد تومان تمرکز کنیم و بگوییم این مشکل بزرگ کشور است و بودجه آموزش و بهداشت و مسائل دیگر را تحت تأثیر خود قرار داده، درست نیست. به علاوه، درآمدزایی دولت از افزایش 50درصدی بهای انرژی، کسری بودجه قسمت اصلی طرح، یعنی جایگزین کردن یارانه نقدی به جای یارانه انرژی، را حذف کرد. درست است که طرح مجلس نیازهای دیگری را هم در نظر گرفته بود، مانند بهداشت عمومی و پرداخت به بنگاه ها، اما می شد که برای تأمین درآمد آنها باز از یارانه انرژی کم کرد یا مثل همه کشورهای دنیا از انرژی مالیات گرفت. اینکه بعضی از اقتصاددان های ایران می گویند پرداخت یارانه نقدی منطق اقتصادی ندارد کاملا اشتباه است؛ بسیاری از اقتصاددان ها به این نتیجه رسیده اند اگر پول را به دست مردم بدهیم، بهتر از آن است که به دست بوروکرات ها بدهیم و آنها هزینه کنند. فکر می کنم که هایک و فریدمن هم با این عقیده موافق باشند. شناسایی افراد فقیر، کار آسانی نیست و علاوه بر آن، پرداخت نقدی به فقر، انگیزه بدی ایجاد می کند. سیاست نباید طوری باشد که اگر کسی کار کرد، درآمد پیدا کرد و از خط فقر بالاتر رفت، پولش قطع شود. به این می گویند مشکل انگیزه صخره ای؛ یعنی در حول وحوش خط فقر، یا هر مقدار درآمدی که برای پرداخت یارانه در نظر گرفته شده، مالیات بر درآمد صد درصد می شود؛ هر تومان که به درآمد از کار اضافه شود، همان مقدار را دولت از یارانه کم می کند. در این صورت، دیگر انگیزه ای برای کارکردن میان افرادی که یارانه می گیرند، باقی نمی ماند؛ این اتفاق به نوعی در پرداخت های کمیته امداد و بهزیستی می افتد. اما در نظام یارانه نقدی فراگیر هر چقدر مردم کار کنند، چه بیشتر و چه کمتر، از پولی که دریافت می کنند، کم نمی شود. انتقادی که به نظام یارانه فراگیر وجود دارد، از جانب تأمین اعتبار آن است. اگر این اعتبار از طریق افزایش مالیات بر درآمد از فعالیت های اقتصادی باشد، انگیزه را کم می کند و در نهایت به رشد اقتصادی ضربه می زند. مثلا در سوئیس که مردم چنین طرحی را با اکثریت قاطع رد کردند، مالیات اکثریت مردم بالا می رفت. سوئیسی ها در واقع پرداخت دو هزاردلاری از سوی دولت را رد نکردند، بلکه این موضوع را رد کردند که کار کنند و مالیات بدهند و دیگران که کار نمی کنند از این پول منتفع شوند! اما طرح ایران این مشکل را ندارد چون درآمد طرح از محل گران شدن حامل های انرژی بود که از نظر انگیزه ای مالیات خوبی است. بنابراین رأی منفی سوئیسی ها به پرداخت نقدی دلیلی بر رد هدفمندی یارانه ها در ایران نیست. البته این موضوع هم مطرح می شد که اگر پول یارانه را پرداخت کنیم، باعث می شود که حجم کار مردم پایین بیاید و طبیعتا بهره وری کمتر شود. آیا این تحلیل درستی است؟ این هم یک برداشت سطحی از کتاب های درسی اقتصاد است که می گویند اگر درآمد غیرکاری بالا برود، انگیزه برای کار کم می شود. این حرف تا حدی منطقی به نظر می آید، اما هیچ شاهد آماری برای آن نیست. ببینید، همین الان در ایران خیلی ها به نحوه های مختلف پول نقد دریافت می کنند که ارتباطی با درآمد کاری آنها ندارد. مثلا ممکن است خانه ای اجاره بدهند و پول بگیرند. ولی این باعث می شود که کارشان را رها کنند؟ اگر چنین چیزی بود تمام افرادی که یک خانه کوچک اجاره می دادند، دیگر کار نمی کردند. درحالی که چنین نیست. در واقع این یک تهمت ناروا به افراد با درآمد پایین در ایران است که از طرف افراد طبقه متوسط به بالا زده می شود. مایه تأسف است که اقتصاددان هایی هم در ایران هستند که می گویند آدم های فقیر از مردم طبقات متوسط و بالا تنبل تر هستند. آنها با وجود درآمدهای مختلف از ثروت به ارث رسیده پرکارند، اما فقرا با چندرغاز یارانه، کارشان و آرزوهایشان برای بهبود زندگی را رها می کنند. در این میان سیاست مدارانی هم هستند که یارانه نقدی را گداپروری می نامند. این تحقیر بخش بزرگی از جامعه است. اکنون شاید 30 درصد مردم ایران جزء طبقات ضعیف هستند. آنها می فهمند و وقتی این حرف ها را می شنوند، حس می کنند با کسانی در جامعه روشنفکری یا در سیاست طرف هستند که با آنها بیگانه اند. در این ارتباط من و دانشجوی سابقم، محمدهادی مصطفوی یک مطالعه دقیق انجام دادیم و نشان دادیم افرادی که پول (یارانه نقدی) گرفته اند، کارشان کمتر نشده است. این پژوهش که در مطبوعات اقتصادی مثل Vox منعکس شده، در داخل ایران از طرف کسانی که برای آینده تصمیم می گیرند، با استقبال روبه رو نشد. جای تأسف بسیار است که تصمیم گیری در مورد چنین طرح مهمی بدون مطالعات لازم انجام شود. یک مشکل این است که بنیه پژوهشی نهادهای تحقیقاتی مستقل، یعنی غیروابسته به دولت در ایران پایین است. درحالی که اکثر تحقیقات مهم در مورد سیاست گذاری در آمریکا و اروپا توسط نهادهای غیروابسته به دولت، مثل دانشگاه ها و مؤسسات تحقیقاتی غیردولتی انجام می شوند. معمولا در ایران، دولت ها در دور اول محافظه کارانه برخورد می کنند، اما بعد از انتخاب در دور دوم جسورتر می شوند. حالا که روحانی برای بار دوم رئیس جمهور شده، باید چه سیاستی را در بخش یارانه ها در پیش بگیرد؟ درست است که مشکل انتخاباتی آقای روحانی حل شده و دیگر نیازی به رأی ندارد، اما ساختار تصمیم گیری سیاست های اقتصادی در ایران به گونه ای نیست که نیروهای غیرسیاسی بتوانند روی آن تأثیر بگذارند. همان طور که گفتم، در ارزیابی سیاست گذاری، نهادهای غیردولتی و مستقل نقش محسوسی ندارند. اگر تمام تحلیل و بحث و تصمیم گیری در حوزه سیاسی باشد، صحنه ارزیابی تبدیل به رینگ بوکس می شود! یعنی مردم و مسئولان نه چیزی یاد می گیرند و نه قدمی رو به جلو برمی دارند. فقط باید ببینید چه کسی پرزورتر است و همان برنده شود. از نظر من، افرادی که اطراف آقای روحانی هستند و طرح هدفمندی را پوپولیستی می خوانند، درک درستی از طرح ندارند. نمی گویم که آقای احمدی نژاد نگاه پوپولیستی به این طرح نداشت یا آنها که در انتخابات اخیر صحبت از سه برابرکردن یارانه نقدی می کردند، اهداف پوپولیستی نداشتند. اما هدف اصلی هدفمندی یعنی جایگزین کردن یارانه نقدی به جای یارانه انرژی به هیچ وجه پوپولیستی نیست. اگر آقای روحانی طرحی بیاورد و بگوید قیمت بنزین در ایران باید مساوی با قیمت بنزین در عراق و افغانستان یا نصف قیمت بنزین در ترکیه باشد که البته به معنای دوبرابرشدن قیمت فعلی بنزین در ایران است و بعد بگویند درآمد ناشی از آن را به جای اینکه خودمان هزینه کنیم، بدهیم به مردم تا خودشان هزینه کنند، به نظر من طرح پوپولیستی نیست. قیمت های آب و انرژی و در نتیجه مصرف آنها در کشور ما اصلا منطقی نیست و بهبود این قیمت ها باید در دستور کار دولت آقای روحانی باشد. البته این نوع سیاست ها که به غلط نئولیبرالی خوانده می شوند، باعث شوک های درآمدی منفی به قشرهای کم درآمد می شوند. یکی از سیاست های جانبی مهم برای جلوگیری از تبعات بد تعدیل قیمت ها، همین یارانه نقدی است. به نظر من دولت آقای روحانی در مورد طرح هدفمندی دچار دو اشتباه شد. یکی بالابردن بهای انرژی در دو نوبت بدون افزایش پرداخت یارانه نقدی یا حداقل ارائه دلیل خوب برای تحمیل فشار به گروه های کم درآمد. همین طور که می دانید در دوره اول دولت ایشان فقر افزایش پیدا کرد. اشتباه دوم هم تلاش برای حذف کردن گروه های پردرآمد از لیست یارانه بود که البته این قسمت را مجلس به ایشان تحمیل کرد. مشکل کار شناسایی درآمد یا ثروت افراد است که باعث نارضایتی اجتماعی می شود. رفتن به حریم شخصی افراد، مثل حساب های بانکی، برای ایجاد نظام مالیاتی بسیار مهم است؛ اما برای صرفه جویی کمتر از یک درصد درآمد ملی، آن هم با کم کردن انگیزه کار، منطقی نیست؛ ما که 50 سال به مردم ثروتمند یارانه بنزین داده ایم و هنوز هم می دهیم، چرا باید برای پرداخت یارانه نقدی به آنها این قدر جوش بزنیم؟ اکنون موضوع کمی فرق کرد؛ پس با این وجود، نظام توزیع منابع و درآمدهای کشور هم مشکل دارد؛ چون اگر مشکل نداشت، دیگر اجرای این طرح ها نیازی نبود! مشکل توزیع درآمد، دامن تمام کشورها را گرفته است. چون نظامی که برای توزیع منابع خوب کار می کند و به آن بازار آزاد می گوییم، توزیع درآمد را خوب انجام نمی دهد. بنابراین سیاست گذاری در این نظام ها می بایست از پیامدهای ناخوشایند توزیع درآمد جلوگیری کند. به نظر من، یکی از راه های خوب این است که بخشی از درآمد نفت و گازمان را به صورت مساوی بین همه اقشار مملکت پخش کنیم. شما می دانید که ایران شاید معادل پنج میلیون بشکه نفت در روز را در قالب نفت و گاز، برق و... در داخل کشور توزیع می کند. اگر قیمت هر بشکه نفت معادل را 30 دلار محاسبه کنیم، می شود روزانه 150 میلیون دلار و سالانه 55 میلیارد دلار. چه دولتی روزانه 150 میلیون دلار انرژی را در کشور توزیع می کند، ولی از نظر مالی ورشکست است؟ اگر یک سوم این مبلغ را هم برای هزینه تولید و توزیع کم کنیم، باز مقدار قابل اعتنایی می ماند. یک جنبه مهم توزیع مساوی این درآمد حفظ انگیزه کار و تولید است. از نظر من، کاری که نباید بکنیم این است که در کنار توزیع درآمد، فایده خوب بازار که همان انگیزه هاست را از بین ببریم. اگر بیایید بگویید به هرکسی که فقیر است پول می دهیم، انگیزه کار کم می شود، چون اگر افراد فقیر کار کنند و درآمد داشته باشند، آن یارانه را از دست می دهند. این یارانه نیست که باعث می شود افراد کار نکنند؛ بلکه مشروط بودن آن به فقر است. این تفاوت بسیار مهم است. بنابراین تقسیم مساوی یارانه از این جنبه ارجح است. درست است که راهکارهای دیگری هم برای استفاده از این درآمد وجود دارد، مثل افزایش کیفیت تحصیل و بهداشت در مناطق محروم. اما انجام این طرح ها بسیار دشوار است. ایجاد و گرداندن یک مدرسه با کیفیت در یک روستای دورافتاده در سیستان وبلوچستان کار آسانی نیست. یک نکته اساسی این است که هدف اصلی سیاست نباید نزدیک کردن درآمد افراد یک جامعه باشد، بلکه هدف اصلی باید نزدیک کردن بهره وری افراد به یکدیگر باشد، به ویژه بهره وری افرادی که در خانواده های فقیر و پول دار بزرگ شده اند. بهترین راه بهبود توزیع درآمد، بهبود توزیع بهره وری است. در این ارتباط این سؤال پیش می آید که ارتباط یارانه نقدی با بالابردن بهره وری چیست؟ پاسخ اینجاست که یارانه نقدی به طور مستقیم رابطه ای با بهره وری ندارد، اما در کوتاه مدت و میان مدت، برای کاهش فقر خوب عمل می کند؛ به ویژه وقتی که درآمدها از فروش انرژی منبع آن باشد. اما در طولانی مدت، کاهش نابرابری در بهره وری نیاز به دسترسی به آموزش باکیفیت و به کار مناسب است. این مشکل از کجا ناشی می شود؟ آیا می توان گفت تفکر اقتصاددان های نزدیک به دولت ها اجازه این کار را از دولت ها گرفته است؟ طرز تفکر اقتصاددانان بی تأثیر نیست. به ویژه افرادی که بیش از حد روی بازار آزاد برای حل مشکلات اقتصادی حساب می کنند که این مسائل را حل کند، یا فکر می کنند که صرفا با بهبود فضای کسب وکار و جذب سرمایه خارجی می توان مشکل بی کاری را حل کرد. برای مثال، درباره آموزش بازار آزاد بدون دخالت دولت نتیجه قابل قبولی نمی دهد. با وجود نابرابری، زمین بازی مسطح نیست و فرزندان افراد ثروتمند که به مدرسه های بهتری دسترسی دارند، موفق تر خواهند بود و آنهایی که فقیر هستند، مدرسه های بدتر دارند و نمی توانند پیشرفت کنند. بر همین اساس است که باید به نظام آموزشی اهمیت ویژه ای بدهیم. در این مورد خاص، به نوعی از طراحی بازار نیاز داریم و برنامه ریزی در سطح برنامه های پنج ساله جواب نمی دهد. اکنون در ایران کنکور اصلی ترین جنبه ساختار نظام آموزشی است. کنکور، سیستم کسب مهارت را در ایران به شدت تحت تأثیر خودش قرار داده است. به جای ارتقای کیفیت مهارت همه دانش آموزان، تمرکز کنکور بر رده بندی دانش آموزان است. البته برای کارفرمایان اطلاع از رده بندی مهارت افراد مفید است، اما نقش نظام آموزشی نباید تا این حد تنزل کند. نقش اصلی آموزش بالابردن کیفیت مهارت عموم دانش آموزان است. یعنی اعتقاد دارید اگر سیستم آموزشی متحول نشود، شرایطی شکل نمی گیرد که توسعه اقتصادی ایجاد شود؟ توسعه اقتصادی به رشد مهارت افراد جامعه در یک سطح وسیع نیاز دارد. نظام آموزشی کشور ما این نیاز را به خوبی برطرف نمی کند. درست است که سطح آموزش رسمی در کشور رشد قابل قبولی داشته، اما در عمل توجه این نظام به 10 درصد بالای رده بندی معدل است و دانش آموزان با میانه معدل و پایین تر که در مسابقه کنکور بازنده هستند، انگیزه کافی برای کسب دانش و مهارت ندارند. بدون مشارکت این اکثریت توسعه اقتصادی کند خواهد بود. از این موضوع که بگذریم، به بحث سرمایه گذاری خارجی می رسیم. دولتمردان یا به زعم شما، اقتصاددانان دولتی می گویند اگر سرمایه های خارجی جذب شود، رشد و توسعه اقتصادی در کشور ایجاد می شود. شما این موضوع را قبول دارید؟ هر کشوری برای توسعه نیازمند سرمایه گذاری است. بدون سرمایه گذاری بهره وری نیروی کار افزایش نمی یابد و سطح زندگی بالا نمی رود. سرمایه خارجی مکمل سرمایه داخلی است و برای دسترسی به تکنولوژی هم لازم است. اما سرمایه گذاری خارجی برای حل بعضی مشکلات مثل بی کاری جوانان به تنهایی کافی نیست، جایی خواندم گفته بودند اگر 500 میلیون دلار سرمایه گذاری انجام شود، مشکل بی کاری حل می شود. اولا چنین پولی وارد اقتصاد ایران نخواهد شد. برعکس آنچه گفته می شود از نظر سرمایه خارجی و نسبت به شرق آسیا ایران نیروی کار ارزان و مهارت دیده چندان جذابی ندارد. جذابیت ایران بیشتر در پتروشیمی و سرمایه های بزرگ نفتی است که به نیروی کار ایران کمتر نیاز دارد. بنابراین برای رفع مشکل اشتغال به سیاست های داخلی کوتاه و بلند مدت نیاز داریم. در کوتاه مدت این سیاست ها باید شرایط حضور جوان ها در محیط کار را فراهم کنند. مثلا می توان از یارانه کار استفاده کرد. یعنی دولت تمام یا بخشی از دستمزد کارگرانی که تازه وارد بازار کار شده اند را برای شش ماه یا یک سال بپردازد. در بلندمدت برای بالابردن مهارت جوان ها باید فکری کرد تا زمانی که آنها به 30سالگی می رسند از مهارت لازم برای کار برخوردار باشند. برای این کار نیاز به تحول در نظام آموزشی است. اما دولت می گوید اگر از سرمایه های انسانی و نیروی کار فعال در کشور استفاده کند، می تواند رشد اقتصادی را بیشتر کند. شما این حرف دولت را اشتباه می دانید؟ این حرف درست است، اما سؤال اینجاست که چه کسی باید از این نیروی انسانی استفاده کند؟ دولت که این کاره نیست و بخش خصوصی هم باید خودش تصمیم بگیرد که این نیرو تا چه حد به دردش می خورد. شاید 50 درصد آنهایی که لیسانس گرفته اند، کار درست و حسابی بلد نیستند. من به این نمی گویم نیروی انسانی فعال. وقتی می توانیم بگوییم نیروی انسانی فعال در یک کشور بی کار مانده که تعداد بسیار زیادی برقکار درجه یک، جوشکار درجه یک و کارگران فنی در بخش های مختلف بی کار باشند. وقتی لیسانس بی کار در کشور وجود دارد، من شک می کنم که اینها از بی کاری لیسانس گرفته اند یا به دانشگاه رفته اند تا کار پیدا کنند؟ این فرق می کند با کسی که جوشکاری یاد گرفته تا کار کند. کسی که برای مدرک جوشکاری شهریه داده باشد، حتما برای اشتغال است نه برای ارتقای اجتماعی. مشکلی که در کشور ما وجود دارد این است که بیشتر خانواده ها این نوع کارها را برای موقعیت اجتماعی شان خوب نمی دانند، اما واقعیت این است که یک بیمارستان خوب فقط با 20 جراح عالی، خوب کار نمی کند. اگر کسی نباشد که ماشین رادیولوژی را راه بیندازد و تعمیر کند و اتاق عمل را خوب بگرداند، هیچ جراحی نمی تواند خوب کار کند. خب، تربیت این افراد چگونه باید انجام شود؟ در یک محیط کار، عده کمی هستند که مهارت های بالا دارند؛ مانند مدیران؛ اما برای سطح وسط، آدم های بسیاری مورد نیاز هستند که باید مهارت های بیشتری داشته باشند. من فکر نمی کنم که سیستم آموزشی ما بتواند این خلأ را پر کند. دبیرستان های ایران به دانش آموزانی که معدلشان پایین تر از 14 یا 15 است توجهی ندارد و در کلاس نهم آنها را با نشان بی کفایتی روانه رشته های فنی و حرفه ای می کنند. با این رویه چه انتظاری از کارآمدی مدارس فنی و حرفه ای می توان داشت؟ صحبت های شما نشان می دهد که اعتقاد دارید اول باید دولت سیستم مهارتی را در کشور ایجاد کند و بعد به فکر ایجاد اشتغال با جذب سرمایه گذاری های مختلف داخلی و خارجی باشد. این گونه است؟ بله؛ ولی در نظر داشته باشید که دو نوع سرمایه گذار خارجی داریم. بخشی از سرمایه گذاری های خارجی در حوزه هایی انجام می شوند که سود سریعی دارند، مثل صنعت توریسم، پتروشیمی و خودرو. اما موضوع اصلی اینجاست که بقیه مردم هم باید از سرمایه گذار خارجی بهره ببرند. وگرنه ممکن است نسبت به سرمایه گذار خارجی و کل ایده جهانی شدن بدبین شوند. برای جلوگیری از این اتفاق، نظام آموزشی باید طوری عمل کند که سرمایه گذار خارجی، نیروهای دارای مهارت را ببیند و آنها را جذب کار کند تا هم خودش سود ببرد و هم افرادی که مشغول به کار می شوند، کسب درآمد و در نهایت تولید ثروت کنند. پس، پاسخ شما این است که من با نفس سرمایه گذاری خارجی موافق هستم اما اعتقاد ندارم که همه مشکلات را حل می کند. به ویژه مسائلی مانند توزیع، توزیع جغرافیایی و توزیع طبقاتی، که نیاز به دخالت دولت دارد. سرمایه گذار خارجی اصلا حوصله این را ندارد که خودش را درگیر این مسائل کند. مسئولیتی هم ندارد؛ مثلا نمی توانیم بگوییم وظیفه توتال این است که بیاید در ایران سرمایه گذاری کند و بر اساس این سرمایه گذاری، فلان استان ما آباد شود. سؤال دیگری که مطرح می شود این است که ایران با دراختیارداشتن منابع غنی مانند نفت و گاز، چرا نمی تواند از سود و فایده این منابع استفاده کند؟ آن منابع غنی به خودی خود موجب توسعه نمی شوند. به همان اندازه که این منابع شرایط مالی توسعه را فراهم می کنند، انگیزه افراد را هم کم می کنند. وقتی منابع نفتی افزایش یابد، درآمدها افزایش می یابد و رانت ها هم بیشتر می شود. پس، بهره وری کمتر می شود و درآمد بیشتر و تفاوت بین بهره وری و سطح زندگی بیشتر می شود. ولی در مقابل این موضوع، زمانی که درآمد و بهره وری به هم نزدیک شوند، مثل چین، رشد پایدارتر است. در این کشور مردم مولد هستند؛ کار می کنند و سطح زندگی شان بالاتر می رود. اما در ایران ممکن است این رابطه از بین برود. یعنی ممکن است بهره وری کمتر شود ولی اگر دولت پول نفت دارد، افراد به دنبال مدرک های تحصیلی بروند که دولت پخش می کند و پاداش هم می دهد. اگر به سیستم های آموزشی خارج از کشور نگاه کنید، می بینید که دریافت مدرک در این سیستم های آموزشی بسیار سخت و دشوار است. در شرایط فعلی، دولت ایران به نحوی با درآمد نفت به مردم سوبسید می دهد که به دانشگاه بروند، مدرک بگیرند و چیزی هم یاد نگیرند. پس به این نتیجه می رسیم که منابع غنی تیغ دولبه است. از نظر انتظارات هم این سیستم مشکل ایجاد می کند. مردم کمتر می پرسند که چرا مهارت ندارند؟ اکنون همه شکایت دارند که چرا درآمدشان خوب نیست. به این دلیل که الگوی زندگی ما، الگوی زندگی مبتنی بر بهره وری نیست. به جای اینکه بگویند چطور بهره وری را افزایش دهیم می گویند چرا با وجود منابع غنی که در اختیار داریم، سطح زندگی مان خوب نیست. این بدفهمی عمومی از علم اقتصاد است که مردم فکر کنند می شود با فروش منابع، مردم را بهره ور کرد. باید به مردم انگیزه داد که به جای دریافت منابع از دولت، کار یاد بگیرند که پول دربیاورند. بعد هم دولت با استفاده از درآمد این منابع، جاده خوب، شهر خوب، پارک خوب، بیمارستان خوب و همه نیازهای یک زندگی خوب را برای مردم ایجاد کند. ولی اگر منابع را برای بهبود ساختار استفاده نکنیم و آنها را به سوبسید انرژی و دانشگاه و... تبدیل کنیم، با کمبود بهره وری و ازدیاد مدرک روبه رو خواهیم بود. ...
لزوم تسریع در تصویب منطقه آزاد سیستان/دیوار مرزی درهای روزی و درآمد را بر مردم بسته است
فردا قطعا دیر است./ پایان پیام احمدعلی کیخا مزارع سیستان در حال سوختن است/ مهاجرت مردم در پی خشکسالی توهین به هر یک از اقوام توهین به تمامی ایران است نشستی در حد شورای عالی امنیت برای معضل کمبود آب کشور برگزار شود حفظ ارزش پول ملی و جلوگیری از افزایش بی رویه قیمت ارز آمار بیکاری سال به سال در حال افزایش است کثرت ...
آخرین وضعیت سؤال از روحانی در مجلس
شده است. نماینده مردم خمینی شهر در مجلس در توضیح محور های سؤال دوم از رئیس جمهور، گفت: رکود اقتصادی حاکم در کشور و اینکه چرا سیاست های دولت در خروج از رکود مؤثر نبوده، عدم بهبود شرایط بانک ها در تبادل با بانک های خارجی پس از برجام، موضوع قاچاق کالا و ارز و همچنین کاهش ارزش پول ملی و وضعیت نابسامان بازار ارز و نوسانات قیمت ارز، از جمله محور های سؤال دوم از رئیس جمهور است. ...
تاثیر افزایش قیمت دلار بر معیشت مردم
...، این یعنی حباب قیمتی در کار نیست که مردم منتظر ترکیدن آن باشند. قیمت کنونی بازار ارز قیمتی تعادلی است و رویه ای است که دولت باید سال های پیش به سمت آن می رفت. شناور کردن قیمت ها و خروج از مکانیسم سرکوب قیمتی از جمله عملکردهایی است که مدت ها پیش باید در دستور کار دولت قرار می گرفت. البته در این میان نباید از نظر دور داشت که با بالا رفتن قیمت دلار می توان منتظر تورم های آتی بود. بالا ...
به محافظان آقای روحانی گفتم مسئولیت رئیس جمهور با من!/ در کارهای خانه 20 درصد به همسرم کمک می کنم/ به ...
جبارزاده اید، صحت دارد؟ آقای جبارزاده از دوستان نزدیک بنده بودند ولی منتهی وقتی این موضوع را مطرح کردند معاون سیاسی وزیر کشور بودند و کار معاون هم این هست که انتصابات استانداران و معاونان و فرمانداران را انجام دهند، معاون سیاسی وزیر پیشنهاد می دهد و علاوه بر وزیر باید در هیئت دولت هم رای بیاورد. آقای جبارزاده وقتی با من حرف می زدند معاون سیاسی وزیر کشور بودند و این کاملا طبیعی است. ...
موافقت و مخالفت با یک فوریت طرح اصلاح قانون اداره مناطق آزاد/ شفافیت در اداره مناطق آزاد وجود دارد؟
ارزش آن بود را متری 16 هزار تومان واگذار کرده اند و در دولت بعد نیز همین میزان زمین به ارزش 40 هزار تومان واگذار شده بود. علت این موضوع این است که متاسفانه مناطق آزاد خلوتگاهی برای دولت ها شده است. نوروزی با بیان اینکه با واگذاری مسئولیت مناطق آزاد به وزارت اقتصاد، با توجه به تسلطی که دولت بر وزارت اقتصاد دارد باز هم همان خلوت خانه مطرح است، تصریح کرد: متاسفانه درآمدهای مناطق آزاد در ...
محمد بن سلمان با سیاست ایران هراسی ریاض را از انزوا خارج کرد
نتانیاهو دنبال می شود، خود را از انزوا خارج کند. این استاد دانشگاه با بیان اینکه برخی اوقات در ایران در عرصه تبلیغات و بیان برخی از موضوعات به مانند دیوی یکی از شخصیت های سریال کلاه قرمزی عمل می کنیم و آنچه را که باید تبلیغ کنیم، تبلیغ نمی کنیم و آنچه را که نباید تبلیغ کنیم، تبلیغ می کنیم و این موضوع باعث ایجاد دردسرهایی برای کشور شده است، در بخش پایانی صحبت های خود تاکید کرد: برخی می گویند که عربستان فقط با استفاده از پول و نفت توانسته سیاست های خود را به پیش ببرد در حالیکه اینگونه نیست و فقط پول و نفت در این زمینه کارساز نیست. آنها از ابزارهای دیگری نیز در این زمینه بهره برده اند. ...
عمادی: فیلترینگ تلگرام به دلیل نداشتن راهبرد مناسب است
این گونه مشکلات، مسئله از دست دولت ها خارج شده و معمولاً با امنیت ملی گره می خورد، درنهایت همه این روش های گوناگون به یک نتیجه معلوم که حذف است، می رسد. او ادامه می دهد: اگر به یاد داشته باشید، تلگرام در فضای بگیر و ببند و فیلترینگ پیام رسان هایی مثل وایبر و وی چت، کشف شد و با توجه به سادگی و بعد سرعتش، به طور گسترده مورد استقبال قرار گرفت. آن زمان بهانه فیلترینگ وی چت و امثال آن ارتباط ...