سایر منابع:
سایر خبرها
متهم: دعوا کردیم، خانه شان را آتش زدم
خانواده ام شده ام. او درباره جزئیات حادثه ای که باعث دستگیری اش شد توضیح داد: چند وقت پیش با دختری در خیابان دوست شدم. دوستی من با این دختر 19 ساله چند ماهی طول کشید، اما ما تفاهمی درباره برخی مسائل نداشتیم؛ از جمله اینکه من نسبت به رفت و آمدهای او خیلی حساس بودم. چند روز قبل دختر مورد علاقه ام عنوان کرد که می خواهد به یک جشن کوچک برود، اما من بی دلیل با حضور او مخالفت کردم ...
روایتی از ماهیگیران بوشهر: دل و دست به دریا می سپرند
حضور زن در این آلونک نیست. هیچ کس از گذشته زارو، غیر همان چند جمله جوشکار بودم، رفتم پارس، گفتن لازمت نداریم، گفتم جوشکار ماهرم، گفتن لازمت نداریم، اسبابم جمع کردم، بلم خریدم، اومدم اینجا چیز بیشتری نمی داند. همه آنهایی که زارو را می شناختند فقط یک جمله گفتند. زارو اونقدر می مونه دریا تا غروب رد شه. اونوقت برمی گرده. دست پر یا دست خالی، فقط وقتی غروب رد شه برمی گرده. دلوار ...
صحبت های مردانه با طا های کوچک/ لباس بچه ها باید ایرانی باشد
نکرده باشیم و هم از خداوند نزد بنده اش شکایت نکرده باشیم. در مورد مسائل مالی هم همین بود. به هیچ عنوان راضی نمی شد مشکلات مالی را به کسی حتی والدینش بگوید، مگر اینکه دیگر هیچ راهی نداشت. خرج آخرت اولین روز بعد از ازدواجمان ازش خواستم که به فعالیت های مذهبی در پایگاه بسیج مثل قبل از ازدواج ادامه بدهد. بسیاری از مراسمات مذهبی را باهم می رفتیم. دوستان مصطفی می گفتند: شما واقعا ...
خدا نگذرد از آن کسی که شبهه مالیات آستان قدس را در ذهن ها ایجاد کرد
در حوزه عمل خیر؛ بنده 20 ساله بودم دادستان کرج شدم امام زمینه توجه به جوانان را فراهم کردند و معتقدیم کشور از میدان دادن به جوانان هیچ وقت ضرر نکرده و نخواهد کرد لذا باید در عمل به جوانان توجه کرد. وی در پاسخ به سوالی با بیان اینکه جریان منافقان سال 60 داعشی های آن سال بود، گفت: منافقین در آن سال 17 هزار نفر را به شهادت رساندند و جریان نفاق جریان خطرناکی در این کشور بود. در آن زمان ...
اول خود را بشناسید، بعد سراغ پولدار شدن بروید
تمام نشده، از کارت اعتباری ام استفاده نکنم. اما چند روز بعد، برای خرید از سوپرمارکت که مبلغ اندکی داشت از کارت بانکی ام استفاده کردم. سپس دوباره برای خرید دیگری این حرکت را تکرار کردم تا اینکه به طور کل قولی که به خود داده بودم را فراموش کردم و در چالش خودخواسته ام با شکست مواجه شدم. من متوجه شدم که به عنوان یک پرهیزکننده ، صفر و یکی رفتار می کنم یعنی یا همه چیز با هم یا هیچ ...
از مدیریت مدرسه با گرفتن وام و هزینه شخصی در میبد تا گریه های دختر افغانستانی برای زیارت امام رضا(ع)
.... از چه سالی در مدرسه دخترانه کوثر شروع به کار کردید؟ از سال گذشته دوره متوسطه در این مدرسه راه اندازی شده که همزمان با این اتفاق، مدیر این مدرسه شدم. چند دانش اموز در دوره متوسطه تحصیل می کنند؟ نزدیک به 60 نفر هستند که البته محیط اینجا با دبستان نیز مشترک است و بالای 300 دانش آموز ابتدایی نیز در کنار دختران دوره متوسطه در حال تحصیل هستند. ...
ریاضت بیکاری پس از گرفتن مدرک دانشگاهی
میگنا : بسیار شان برای مرور نکته های کنکوری تن به ریاضت چندماهه داده بودند. بعضی هایشان به ریاضت چندماهه هم بسنده نکرده بودند و بخشی از تخم مرغ هایشان را هم در سبد موسسه هایی چیده بودند که ادعا می کردند می توانند راه قبول شدنشان را آسان کنند. چونان آب خوردن. عده ای هم بودند که برخلاف دو گروه قبلی فقط در کنکور ثبت نام کرده بودند تا پدرها و مادرهایشان بر آنها خرده نگیرند و ثبت نام دیگران را مثل پتک بر سرشان نکوبند که: یعنی نمی خوای بری دانشگاه؟ می خوای خودت رو بدبخت کنی. برای ...
نگاهی به تولد و زندگی امام زمان حجت بن الحسن
از افرادی احوال پرسی کرد. سپس فرمود: بنشین و پرسید به چه انگیزه ای به این جا آمدی؟ عرض کردم: برای خدمت به شما. فرمود: در خانه ما باش. از آن روز به بعد, با سایر خدمتگزاران در خدمت امام(ع) بودم. گاهی مسؤولیت بازار و خرید اجناس و لوازم, به عهده من بود. مدتی گذشت که با افراد, اُنس گرفتم. روزی از روزها, برامام حسن(ع) وارد شدم و ایشان در اتاق مردان بودند ...
آخوند هنری یا هنر آخوندی
...، بشنود و بشنود. این روز ها به سنت سال های پیش، ویر فیلم بینی ام گرفته بود و کارت دعوت جشنواره بین المللی فجر که رسید به هر زحمتی دو روز برایش خالی کردم و راهی پردیس چارسو شدم. اول صبح که رسیده بودم، خلوت تر بود و فضا سبکتر. هرچه می گذشت با حضور سینمایی ها و هنرمندان، نگاه های تعجب و تحیر و چند تا مصدر دیگر از باب تفعل شدت می گرفت. اول پیش خودم گفتم خب اینجا تهران است و ...
معلم بچه های کوچ و کوه
نقطه لنگرکوه؛ جایی که مدرسه آقامعلم آنجاست. خسته و کوفته کوله سنگینش را می اندازد پشتش و راه می افتد. باز هم باید از کوه ها بالا برود. او با اکبر و امیرحسین می رود و ما پشت سرشان با فاصله راه می افتیم؛ همه سختی راه یه طرف، سوار و پیاده شدن این گرگر یه طرف، یه بار که هیچ کس صدام و نمی شنید تنهایی 40دقیقه سوار گرگر بودم، انقد وسط دز تاب خوردم و باد نذاشت که کلافه شدم. چاره ای نبود. به هر بدبختی خودم ...
عروسی حاج احمدآقا من خواندم/ در عمرم برای مداحی، طی نکرده ام
ها منبر داشتم. من از ساعت 8 الی 9 و نیم منبر می رفتم و آقای غروی هم از ساعت 9 الی 10 منبر می رفت؛ سپس شام می دادند. یک روز منبر رفتم و ساعت 9 شد؛ ولی آقای غروی نیامد و 9 و نیم شد باز از ایشان خبری نبود. دو ساعت و ربع بالای منبر بودم که آقای غروی خود را رساند. به او گفتم که پدرم را درآوردید کجا بودید؟ گفت؛ مراسم ختم دوستی در تهران بود. برای بنزین زدن رفتم؛ اما چک (در گذشته چک های سبزی وجود داشت ...
گفت وگوی خواندنی با رحمت سریال پایتخت
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان ؛ هومن حاجی عبداللهی از سری دوم سریال پایتخت با خانواده معمولی ها همراه شد. رحمت ابتدا یک خروس باز بود، اما از سری سوم به بعد این شخصیت از این شغل شریف! فاصله گرفت و نماینده قشر نوکیسه ای از جامعه شد که همیشه دوست دارند در چشم مردم باشند. رحمت به مرور و با تولید هر فصل از سریال پایتخت بیشتر به خانواده نقی معمولی نزدیک شد و نقش اش هم در قصه پررنگ تر و ...
زندگی کارگری از فقر و نداری تا تهدیدات جانی !
فرزند دارم و زندگی خود را با حقوق کارگری سپری میکنم. وی از خاطرات تلخ زندگی خود گفت و ادامه داد: سال ها پیش شاگرد راننده بودم که متاسفانه با یک زن تصادف کردم و مجبور به پرداخت دیه شدم . این کارگر ادامه داد: هشت سال با هزار مصیبت دیه این زن را پرداخت نمودم و بعد از هشت سال متوجه شدم که هنوز پرونده در جریان است و مجبورم دیه به روز پرداخت کنم که همین امر موجب شد وام سنگینی را ...
داستان [فیلم] از جایی آغاز می شود که راحانا و گروه تحت امر او، می خواهند یک دختربچه و پدرش را از شهری ...
را به عنوان اولین فیلم سینمایی ام کار کنم. الان روی جذب سرمایه و کارهای پژوهشی آن کار می کنیم تا بتوانیم فیلم سینمایی را با همین موضوع کلید بزنیم. پس در واقع فیلم راحانا هیچ لوکیشنی در سوریه نداشته و تمام صحنه های فیلم در ایران ضبط شده؟ من تا به حال قسمت نشده که سوریه بروم. گرچه در تلاشم که این اتفاق بیفتد. مشاور این داستان در کنار من کسی بود که در این 5 سال، با سفرهای متعدد ...
برنامه 90 با جنجال تیم های مازندرانی
را تشویق کنند و کار دیگری انجام نداد. او ادامه داد: آقای فتاحی را می شناسم و می دانم آدم با صداقتی است ولی نمی دانم چرا در بازی ما و برق شیراز آن کار را کرد؛ دوست داشتم آقای فتاحی امشب صادقانه حرف می زد؛ اگر فتاحی به عنوان ناظر ویژه به بازی آمده بود، آقای رضایی که چهار دقیقه پس از اخراجش از کنار زمین نمی رفت، در آن زمان تصمیم درستی می گرفت. حسن زاده عنوان کرد: برادر من به کنار زمین رفت ...
این خانم یک رژیم عجیب گرفته است!
به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا، احتمالا شما هم از خیلی ها شنیده اید که حال بد را می شود با خرید کردن خوب کرد اما همزمان باید این را هم در نظر گرفت که تاثیر مثبت همیشه با تاثیر منفی همراه است یعنی همان طور که همه داروها یک تاثیر ثانویه ای دارند که باید نگرانشان بود، خرید کردن هم می تواند به مرور زمان تبدیل به مشکل شود. اعتیاد به خرید به اندازه اعتیاد به تلویزیون، اعتیاد به ...
اینیستا: فوتبال فقط گل نیست / فوئنته آلبیا مخفیگاه من است
.... ولی گاهی پیش آمده که مرا با خدمتکار کافه اشتباه بگیرند. یک بار در کافه بودم که یک نفر به من نزدیک شد و گفت: لطفا یک فانتا! (می خندد) برای او نیاوردی؟ – نه. به او گفتم که آنجا کار نمی کنم. این خاطره جالبی است که نشان می دهد همه فوتبال دوست ندارند. در لاماسیا چه چیزی یاد گرفتی که قبلا نمی دانستی؟ – کاری که در زمین می کنم، همان کاری است که در 8 یا 10 ...
برای اداره کشور برنامه هست اما مجریان آن کجا هستند؟/ من مفتخرم در طول عمر با فساد،کلاهبرداری و شرارت ...
گروه سیاسی_رجانیوز: حجت الاسلام سیدابراهیم رئیسی عصر امروز در دیدار صمیمی با دانشجویان که در دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد، اظهار کرد: حضور در جمع دانشجویان، اساتید و بانوان گرامی توفیق است؛ سخنان و دغدغه های جمعی از دانشجویان را شنیدیم و این آمادگی وجود دارد که سخنان شما را در جلسه های دیگر بشنوم چرا که شنیدن سخنان شما یک نعمت است. به گزارش رجانیوز به نقل از فارس، تولیت آستان قدر رضوی ...
خانۀ فرّخی یزدی همچنان در بلاتکلیفی به سر می برد
راه اندازی خانه - موزۀ فرّخی در این بنا ، برخی از اشیای برجای مانده از فرّخی را به این موزه اهداء کند. پس از آن در سال 1392 با تشکیل هیئت امنای خانۀ فرخی یزدی متشکل از آقای سخندان و گروهی از فرهنگیان یزد و برگزاری جلسه با مدیر وقت میراث فرهنگی آقای مهندس شرافت، طرح بازسازی و مرمّت خانه آغاز شد و این جانب به عنوان نمایندۀ هیئت امناء پیگیر ساخت و ساز آن بنا شدم . حتی آقای علی زهرایی (یکی ...
هیچ وقت از جانبازی ام احساس پشیمانی نکردم/ پشتیبان ولایت فقیه بودن یعنی عمل به وصیت شهدا
.... صبح قزوین: آیا بعد از نایل آمدن به درجه جانبازی زمانی پیش آمد که از رفتن به جبهه و مسیری که طی کردید پشیمان شوید؟ آشوری: خیر از زمانیکه این اتفاق برایم افتاد تا به امروز نه تنها پشیمان نشده ام بلکه همواره می گویم ای کاش شهید می شدم. من پشیمان نیستم و انشاالله هرگز پشیمان نخواهم شد چراکه همواره پشتیبان ولایت فقیه خواهم بود. صبح قزوین: هدف و انگیزه شما از ...
مردی که با مرگ شوخی کرد
استان بوشهر بودند گفت: از سال 72 با ذهنیت آقای دکتر ناظرزاده گروه نمایش بوشهر شکل گرفت جایی که آخرین بار آقای دکتر ابروان در آن حضور داشت. من او را دهه 60 که وارد دانشگاه شدم شناختم. وقتی من فارغ التحصیل شدم آقای ناظرزاده به من گفتند که الان که به شهرت باز می گردی گروه تئاتر را دایر کن. بعد از تاسیس گروه در بوشهر تاکنون سه نسل مدرس در این دانشگاه آمدند. که مهرداد ابروان جز دومین نسل اساتید این ...
بیرجند| نیروی انسانی خلاق و برکات معنوی دو ظرفیت بسیار مهم و سرمایه عظیم برای خراسان جنوبی است
سربازان گمنام امام زمان (عج) توضیح دهید؟ فاضل: ضمن عرض سلام و خداقوت به حضور مردم شریف و شهیدپرور و ولایت مدار استان خراسان جنوبی و تشکر از شما برای در اختیار گذاشتن این فرصت، وزارت اطلاعات مجموعه ای انقلابی است که همواره در سخن و عمل مورد لطف و تفقد بزرگان نظام مقدس جمهوری اسلامی از جمله بنیانگذار فقید انقلاب اسلامی و همچنین مقام معظم رهبری بوده است. همان طور که کم و بیش در ...
روایت سید هادی خسرو شاهی از داریوش شایگان
اشاره می کرد که او را به مبانی اصیل و اصلی خود باز گردانده بود و در واقع آن را تولدی دوباره می نامید که پس از تجربه های طولانی و سیر در فرهنگ ها و آئین ها به ویژه در هند، آن را به دست آورده بود. شایگان باز در کتاب خود این دوران را چنین تعریف می کند: بعدا که پس از اقامتی دور و دراز در خارج وارد ایران شدم، چنان برای آن جهان جاودانه، که زمانی در سفر سحرآمیزم با هاجر سلطان بر من جلوه گر شده بود، دلتنگ ...
فراستی: اولیور استون یک فرصت طلب است
.... الیور استون: در آمریکا در تأمین بودجه مشکل دارم؛ چرا که در آمریکا نیز سیستم سانسور به واسطه حضور نیروهای امنیتی در هالیوود وجود دارد. مسعود فراستی: سختی تأمین بودجه برای فیلم های او به شوخی شبیه تر است تا جدی. استون در این سال ها هر چه خواسته و سفارش گرفته، ساخته است. الیور استون: پس از آن بود که برای بار دوم شهرم را ترک کردم و به عنوان سرباز به ویتنام رفتم ...
روایت های یک طنزنویس از نامه های عاشقانه اش/ دور خانه امام می چرخیدم که حاجی شوم
خاطرنشان کرد: در آن زمان قرآن می خواندم و به دنبال آن به مجالس مختلف می رفتم به کتاب علاقمند شدم. از کتاب های استاد توللی نیز انرژی و انگیزه خاصی می گرفتم. البته از سن 10 سالگی نوشتن را آغاز کرده بودم اما هیچ وقت روی اینکه نوشته های خود را به کسی نشان بدهم نداشتم. خیلی گذشت تا اینکه در کلاس های دکتر امینی و استاد ضروئی حضور پیدا کردم که سرانجام خانم رویا صدر از من درخواست کرد تا در مجله گل آقا مطلب ...
چیتگران، مروج کتابخوانی: کتاب نخواندن مردم ناراحتم می کند/ آرزوی راه اندازی رادیو داستان را دارم
کردید؟ خیلی دوست دارم که این مجموعه را به سمت یک رادیو پیش ببرم و این کار می تواند به صورت رادیویی روی آنتن و یا اینترنتی باشد. ما در حوزه نمایش، رادیو نمایش و در حوزه موسیقی رادیو آوا را داریم اما در مورد داستان و کتاب چنین برنامه ای را نداریم و این از آرزوهای من است که رادیو داستان را راه اندازی کنم و در طول چهار سال به اندازه ای تجربه کسب کرده ام، فهمیدم و یاد گرفتم که می توانم این کار را ...
کجا بروم بهتر از "پرسپولیس"
آقای گل این فصل از رقابت های لیگ برتر گفت: فصل سختی را پشت سر گذاشتیم چراکه باید از عنوان قهرمانی فصل گذشته خود دفاع می کردیم. علی علیپور در گفت و گو با ایسکانیوز، در رابطه با حضورش در بازی روز گذشته نساجی گفت: نساجی تیم شهرم است و برای حمایت از آنها به ورزشگاه رفتم، کار نساجی سخت بود و برای صعود نیاز مبرمی به کسب پیروزی پرگل داشتند که خوشبختانه این اتفاق افتاد. وی ادامه داد ...
ناگفته های حمله داعش به مجلس
شکایت قاضی صلواتی از (الف – ص) خواست که در جایگاه حاضر شده و به دفاع از خود بپردازد. قاضی صلواتی خطاب به متهم گفت: اتهام شما معاونت در افساد فی الارض، حمل و نگهداری سلاح جنگی سبک، نیمه سنگین و سنگین است در راستای این اتهامات به دفاع از خود بپردازید. متهم ردیف دوم پس از حاضر شدن در جایگاه و معرفی خود عنوان کرد: علت اینکه من دچار این اشتباه شدم برادرم بود، چون برادر من که در ...
پدرم تروریست بود اما...
جمهوری سال 2000 بود. توانستم در یک برنامه آماده سازی در کالج شرکت کنم که در مجمع ملی جوانان فیلادلفیا برگزار می شد. تمرکز اصلی گروهی که من با آنها همکاری می کردم بر خشونت جوانان بود و این موضوع برای من که بیشتر زندگی ام را قربانی آزار و اذیت بودم، جالب بود. اعضای گروه ما از طبقه های مختلف اجتماعی بودند. یک روز مانده به پایان کار مجمع، فهمیدم کسی که با او دوست شده بودم، یهودی است. چند روزی از آشنایی ...
جوانی که مرگ را دست خالی گذاشت!
آموز 15 ساله از بالای یکی از تپه ها آن ها را دید: داشتم تنهایی در تپه ها می گشتم که دیدم شان، سریع خودم را رساندم. می خواستم عملیات احیا را شروع کنم، اما پدرش نگذاشت. چند دقیقه اصرار کردم تا راضی شد. و پس از 10 دقیقه عملیات احیا، دختر جوان نجات یافت: سه سال پیش در طرح دادرس مدارس، کمک های اولیه را یاد گرفته بودم، اما آن روز می ترسیدم نتوانم موفق شوم و پدر مصدوم همه چیز را از من ببیند ...