سایر منابع:
سایر خبرها
گفت وگوی خواندنی با اینیستا؛ فوئنته آلبیا مخفیگاه من است
.... تمام خانواده من آنجا زندگی می کنند. پدربزرگ و مادربزرگ، عموها، عموزاده ها. فوئنته آلبیا مخفیگاه من است و وقتی به آنجا می روم، می دانم که آرامش خواهم داشت. هرچند بعد از سال 2010 این روستا گردشگران بیشتری را جذب می کند. در دوران کودکی در آن روستا چه می کردی؟ – من شیفته فوتبال بودم. هر وقت فرصت داشتم، دنبال توپ می دویدم. به ندرت روزی پیش می آمد که برای بازی به کوچه یا حیاط ...
گفتگو با بانویی چادری که سلطان جاده هاست /تصاویر
لنگه به اربیل عراق است. حبیبه خانم حالا سالهاست با این باور، نان توکل و غیرتش را می خورد و برای معاش خانواده و تک پسر دانشجویش که الان در اسپانیا درس می خواند شبانه روزش را در جاده ها سپری می کند. او می گوید در تمام این سال ها آرزو داشتم که ماشین داشته باشم آن هم با مالکیت خودم اما همه این27 سال را شوفر بودم و برای صاحب ماشین و باربری های خاص کار کردم. حبیبه خانم از تک پسرش که ...
مفهوم انتظار در اندیشه امام خمینی (ره)/ خاطره سید حسن نصرالله از توصیه رهبر انقلاب در دوران سختی / ویژگی ...
حکومت آینده حضرت مهدی موعود ارواحنافداه، یک حکومت مردمیِ به تمام معناست. مردمی یعنی چه؟ یعنی متّکی به ایمانها و اراده ها و بازوان مردم است. امام زمان، تنها دنیا را پُر از عدل و داد نمیکند؛ امام زمان از آحاد مؤمن مردم و با تکیه به آنهاست که بنای عدل الهی را در سرتاسر عالم استقرار میبخشد و یک حکومت صددرصد مردمی تشکیل میدهد؛ اما این حکومت مردمی با حکومتهای مدّعی مردمی بودن و دمکراسی در دنیای امروز از زمین تا آسمان تفاوت دارد. ...
تکنیک شهید مطهری برای ترغیب پسرش به نماز اول وقت
خیاطی علاقه داشتم و پدر به مادرم گفته بودند که اگر در فلان کار موفق شدم، برایم چرخ خیاطی بخرند. حواسشان به همه چیز بود و برای هریک از بچه ها با توجه به استعداد و علایق او، هدیه می خریدند. هربار هم که سفر می رفتند، برای همه ما سوغاتی می آوردند. در مورد خواستگارها و همین طور انتخاب همسر برای فرزندانشان چه برخوردی داشتند؟ همیشه ابتدا با کسی که به خواستگاری ما می آمد، خودشان صحبت ...
روایت های یک طنزنویس از نامه های عاشقانه اش/ دور خانه امام می چرخیدم که حاجی شوم
.... دو سه ستون را برای نوشتن گرفته بودم که آقای فومنی فوت کردند. وی افزود: در فاصله بین سال های 42 تا 68 هرچه می نوشتم برای خودم بود و آنها را جایی منتشر نمی کردم و به کسی هم نشان نمی دادم. بخشی از نوشته های من به صورت نامه برای برادرم که در جبهه حضور داشت بود. او می گفت ما با نامه های تو در سنگر می خندیم. این نویسنده ادامه داد: یکی دیگر از کارهایی که کردم و بسیاری هم اصرار ...
پرورش شتر توسط یک زن در تبریز
در شرایطی که روستاهای تبریز ازدواج کودکان را تجربه می کنند و استان آذربایجان شرقی، دارای مقام در ازدواج کودکان است، حکیمه زنی استثنائی است که حالا دو سال است به کمک همسرش، مرکز پرورش و نگه داری شتر را راه انداخته. تصویر اول شتر بی قراری است که با ناله های دردناکش در طویله کوچکی قدم می زند و پاهای بلند نوزادش بیرون زده است، می شود صدای ناله های آرام شتر را شنید... حکیمه تصویر بعدی است ...
چرا فکر می کنید آمده ام آمریکا خوشگذرانی؟
اختلاف زمانی زیاد توانستیم دقایقی با ملی پوش پرتاب دیسک کشورمان در ایالت کالیفرنیای آمریکا همکلام شویم. در ادامه مشروح گفت وگوی شهروند با احسان حدادی را می خوانید: از مسابقات اخیری که در آمریکا داشتی، شروع کنیم. رکوردهای فوق العاده ای ثبت کردی که در چند سال اخیر بی سابقه بود؟ بله، این بهترین رکوردهای من در چند سال اخیر بود. البته خودم توقع چنین پرتاب هایی را داشتم، چون در چند ...
سردار آتش
عملیاتی ، مسؤولیت فرماندهی توپخانه و طرح ریزی و هدایت آتش پشتیبانی را در قرارگاه های مختلف به عهده داشت و آخرین مسؤولیت وی فرماندهی توپخانه نیروی زمینی سپاه و قرارگاه خاتم الانبیا(ص) بود . شهید شفیع زاده در هشتم اردیبهشت سال 66 در منطقه عملیاتی کربلای 10 در شمال غرب (منطقه عمومی ماووت ) در حالی که عازم خط مقدم جبهه بود، خودروی وی مورد اصابت ترکش گلوله توپ دشمن قرار گرفت و به آرزوی ...
نگاهی به تولد و زندگی امام زمان حجت بن الحسن
از افرادی احوال پرسی کرد. سپس فرمود: بنشین و پرسید به چه انگیزه ای به این جا آمدی؟ عرض کردم: برای خدمت به شما. فرمود: در خانه ما باش. از آن روز به بعد, با سایر خدمتگزاران در خدمت امام(ع) بودم. گاهی مسؤولیت بازار و خرید اجناس و لوازم, به عهده من بود. مدتی گذشت که با افراد, اُنس گرفتم. روزی از روزها, برامام حسن(ع) وارد شدم و ایشان در اتاق مردان بودند ...
نقد و درآمدی بر تاریخ نگاری انگلیس برای رضاخان
.... خانواده صاحب اختیار نه تنها بعد از شهریور 1320، حتی تا بعد از انقلاب اسلامی هم جرئت نمی کردند آن عکس را به کسی نشان بدهند. یکی دو سال بعد از انقلاب، مرحوم مددی که با آن خانواده رفت وآمد داشت، یک کپی از عکس تهیه می کند و به این ترتیب حالا ما یک سند تصویری داریم که رضاخان با آن هیئت دارد در سفارت هلند نگهبانی می دهد! یکی از مسائلی که رضاخان به شدت پرهیز می کرد و نمی خواست مطرح شود، پدر و مادرش و ...
عروسی حاج احمدآقا من خواندم/ در عمرم برای مداحی، طی نکرده ام
بخواند و روضة اشتباه نخواند بسیار کم داریم. من 30 سال در ایام محرم به همراه بسیاری از منبری ها در کاشان حضور داشتم. هر مداحی که به کاشان می رود اجازه نداشت در هیئات دیگر بخواند؛ ولی من آزاد بودم. مشدی صادقی که خدا رحمتش کند نانوا بود، بسیاری از هیئت ها مقابل نانوایی او می ایستادند تا مداح شان بالای منبر برود. پسرش تعریف می کرد که روز تاسوعا (کاشانی ها به آنروز، روز عباسِ علی می گویند ...
روایت سید هادی خسرو شاهی از داریوش شایگان
شیعه توسط بوستان کتاب قم، تجدید چاپ می شود. دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی که خود در این جلسات حضور داشت، در مورد چگونگی تشکیل این جلسات می گوید: هانری کربن هر سال چهار یا پنج ماه را برای تحقیقاتش به ایران می آمد. در آن ایام هر دو هفته یکبار در تهران جلسه ای تشکیل می شد که مرحوم علامه طباطبایی از قم به تهران تشریف می بردند و با ایشان گفت وگو می کردند. البته در آن جلسه تنها مرحوم علامه و هانری کربن ...
کارگردان سابق تلویزیون: توسل به امام زمان (عج) زندگی ام را نجات داد+فیلم
را به آبادان برد و تا سن 23 سالگی در آبادان بزرگ شدم و پس از آن برای خدمت سربازی به تهران آمدم. در اوایل شکل گیری انقلاب اسلامی، پدرم که کارمند مخابرات بودند، بازنشست شدند و به تهران آمدند و ساکن تهران شدیم. کارهای هنری ام را از سال 64 با تئاتر شروع کردم، نمایشنامه می نوشتم و گاهی با همکاری برخی از دوستان کار می کردیم و چندین مرتبه در کارهای آقای جواد انصافی حضور پیدا کردم. در مقطعی یک کار کودکِ ...
معلمان کوچه گلستان عنوان امروز روزنامه خراسان شمالی
تلاش کردیم اما روزی پس از سال ها او را دیدم که مرد بزرگی شده بود ولی همچنان آن کلمات را تکرار می کرد که این موضوع سخت مرا آزرد. او ادامه می دهد: 3 سال در آشخانه سکونت داشتم به همین دلیل با خانواده شاگردانم در ارتباط بودم. یکی از آن ها خانواده خوبی بود اما بعد از سال ها یک روز دانش آموز نابینایم را دیدم که در بابا امان گدایی و پول جمع می کرد، دیدنش قلب ام را شکست با این که خانواده خوبی داشت ...
پنج روایت از پنجره ها با غلط های دیکته ای
.... مامان وقت خواندن یادداشت ها لبخند می زد، اما بعد، سرِ نوشتن حیات به جای حیاط و چند تا غلط دیکته ای دیگر و نوشتن نفر به جای قلاده، آرام با کف دست به سرم زد و گفت: تو هنوز توی نوشتن این همه غلط داری؟ البته من درستِ حیاط را می دانستم و فقط به خاطر این که ط را دوست نداشتم، بعضی وقت ها از آن استفاده نمی کردم. مامان یادداشت هایم را به بابا هم داد که او هم آن ها را ...
ما عملیاتی فکر می کردیم اما الان فضا تبلیغاتی است/ اتاق فکر جمنا هر 15 روز جلسه دارد
...، مردم اینجا گیر افتاده اند. قالیباف هم گفت من پشت سرتان هستم! داریم اتوبوس را هل می دهیم، شما هم بیایید کمک کنید! قالیباف چنین روحیه ای داشت؛ حالا اینکه بعد از وی کسی بخواهد شهردار شود و این توان را نداشته باشد، سخت است. به طور کلی بعد از قالیباف، شهردارشدن سخت است چون مردم توقع دارند . زمزمه هایی مبنی بر شهردارشدن محسن هاشمی به گوش می رسد. به نظر شما، آیا محسن هاشمی شهردار می شود ...
کی روش :جام جهانی روسیه بزرگترین چالش تاریخ فوتبال ایران است
، استرالیا، کره جنوبی و عربستان که در جام جهانی حاضر هستند. حتی کمیته فنی کنفدراسیون هم موافق این مسئله بود. بعد به من گفتند شما باید این پیشنهاد را خیلی وقت پیش می داید چون الان دیر شده است! حتی آنجا من شوکه شدم. گفتم شما الان می گوئید من پیشنهاد را قبلا نداده بودم؟ گفتند بله، همینطور است و الان دیگر دیر شده است. به آنها گفتم من یک سال قبل این حرف را زدم و رسما به کنفدراسیون فوتبال آسیا ...
از قهرمانی پرسپولیس تا رویارویی با رونالدو در گفت و گو با رامین رضاییان
بزرگتر از اوستنده است و برای آن تلاش می کنم من اگر اینجا آمدم به خاطر تیم ملی بود و به خاطر اینکه دوست داشتم بیشتر از قبل پیشرفت کنم. امیدوارم اتفاقاتی که دوست دارم در تیم ملی برایم بیفتد. اروپا را به خاطر سال جام جهانی انتخاب کردم. من پیشنهادات خوبی از تیم هایی که بتوانم پول بیشتری بگیرم داشتم اما من آمدم اینجا تا پیشرفت کنم. پست من دفاع راست است و فکر کنم بعد از آقای مهدوی کیا بعد از سال ...
کفتگوی تکاندهنده با ناهید 14 ساله: در حالت خماری همه چیزم را به دوست پسرم باختم!
مشکلم نشئگی بعد مواد بود. دلم نمی خواست مادرم بفهمه که من چیزی مصرف می کنم یا صبح ها که می خواستم برم مدرسه دردم هم شروع می شد باید مواد می زدم. درکه بازمی شود و چشم دخترک به ما می افتد سریع دستش را به چادر سیاهش می برد، کمی آن را جلوتر می آورد تا روسری کرم رنگش عقب تر نرود. با دستکش های سیاهش محکم چادرش را می گیرد و به سمت ما می آید. نگاهم به سمت دست هایش می رود. خودش هم می فهمد، نه اینکه بخواهد نشانه های مواد را بپوشاند نه. او در همین روزهای پاکی اش به خودش قول داده که دستش را هیچ نامحرمی نبیند. خودش می گوید که در این دو ماه پاکی آنچنان به خدا نزدیک شده که این حس و حالش را با هیچ چیزعوض نمی کند. می گوید که اگر این توکلش نبود ...
برنامه 90 با جنجال تیم های مازندرانی
...؛ ولی بعد از اعتراض هاشمی نسب، گل به درستی اعلام شد ولی حالا در برنامه شما حرف از فوتبال پاک می زند. حسن زاده تاکید کرد: شما(صنیعی فر) تیم اکسین و برق شیراز را شارژ مالی کردید؛ قبل از رحمان رضایی، اسماعیل اسماعیلی را سرمربی برق گذاشتید تا اتفاقات اینگونه رقم بخورد. او در خصوص اتهام تبانی ای که چند سال قبل در کشتی زده بود نیز گفت: آقای شکری، الان رییس کمیته انضباطی فدراسیون ...
احتمال صدور حکم سنگسار برای داعشی ها در ایران
کشور برگردانم. قاضی صلواتی پرسید شما در سال 91 آیا به افغانستان رفته بودید؟ متهم گفت: بله من در سال 91 به افغانستان رفته بودم. البته آنجا مثل داعش نبود و اگر کسی می رفت می توانست برگردد اما زمانیکه من به سوریه رفتم به من گفتند که هرکس به دولت شام ملحق شود دیگر اجازه برگشت ندارد. وی گفت: تیم تروریستی که آن اقدام را انجام داد اصلاً به من نگفته بودند که چنین قصدی ...
روایتی مستند از آنچه بر سر یک مادر پیر و فرزند مستاصل او آمد
مشخص بود که او تحت تاثیر صحبت همان فامیل بود. او از امریکا و بدون آنکه امکان دیدن خانه ی سالمندان را داشته باشد گفت شما عکس ماما را در حالی که میخندد برای من میفرستید اما شنیدم حال او:" اون قدر ها هم در خانه ی سالمندان خوب نیست و او از این بابت خیلی ناراحته." کمی فکر کردم و گفتم ما دو برادر و یک خواهر هستیم و من به هیچکس دیگری اجازه نمیدهم که در مورد مادر ما تصمیم گیری کند. من بزرگترین ...
معدن کارانی که رفتند؛ یتیمانی که ماندند
نان که می خواهند دیگر سراغ صندوق صدقه خانه نمی روم تا از آن قرض کنم .فی الفور از حساب برمی دارم. اما وقتی دم به دم پدرشان را می خواهند و بهانه می گیرند چه کنم!؟ بهترین سال های عمرمان با رنج سپری شد چون ابراهیم ام کارگر بود. کودکی نکردم چون پدرم کارگر بود. حالا هم من مانده ام و یتیمانم. بعد از این باقی عمر را باید با حسرت و داغ زندگی کنم . کارگران در مدار بسته نزدیک ترین آبادی به معدن ...
شکنجه کودک 5 ماهه توسط والدین/ بعد از طلاق مادرم، فهمیدم پدرم درباره خیانت او درست می گفت/ قاتل: کشتن ...
به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری میزان ، در بسته اخبار حوادث امشب مطالب متنوعی از جمله شکنجه کودک 5 ماهه توسط والدین، بعد از طلاق مادرم، فهمیدم پدرم درباره خیانت او درست می گفت وکشتن برادرم از اهداف زندگی ام بود می خوانیم. بعد از طلاق مادرم، فهمیدم پدرم درباره خیانت او درست می گفت رکنا نوشت: پانزده سال بیشتر نداشتم که پدر و مادرم برای همیشه از هم جدا شدند. زندگی مان در ...
طرفدار القاعده چطور داعشی شد؟
نشان می دهد که او نقش مؤثری در این عملیات داشته است. وی درباره دلیل بازگشتش به کشور بعد از حدود یک سال حضور در بین تروریست های داعش گفت: به من گفتند باید به ایران بروی. ما 4نفر بودیم که با پای پیاده از مرز نفت شهرگذشتیم. عصر بود و یک غار پیدا کردیم و تا شب در آن پناه گرفتیم. آن شب باران می آمد. وقتی هوا بهتر شد راه افتادیم و تا صبح راه آمدیم. از آنجا به بعد 2مرد عرب برگشتند و من و نفر ...
می خواهم از ” استقلال ” جدا شوم ! ” شفر ” کمکم کند که به اروپا بروم !
هواداران شان به شدت تحت فشار بودند و وقتی آن جا من توپ را برداشتم که اوت بیندازم، بازیکن حریف اصرار کرد که البته من باید شرایط بازیکن سپاهان را درک می کردم و تقصیر من بود که آن اتفاق رخ داد. من شرایط آن ها را درک نکردم و مقصر بودم. کارت زرد هم گرفتم. بعد از آن درگیری خیلی به تو فحاشی شد. امید نورافکن: 4 سال پیش که من از جوانان استقلال کنار بزرگسالان می رفتم، می دیدم که در ...
کشتن برادر هدف من در زندگی بود!
من می دهد. من مغازه را با پول پیش 13میلیون و ماهانه 500 هزار تومان اجاره کرده بودم و بعد که مغازه را تحویل دادم پدرم آن را با 35 میلیون تومان ودیعه و کرایه ماهانه چهار میلیون و 700 هزار تومان اجاره داد اما پول پیش من را پس ندادند. بعد که سراغ پدرم رفتم فهمیدم چک تخلیه و پول پیش را برادرم که چهار سال از من کوچک تر است گرفته. وقتی با او حرف زدم با من بد صحبت کرد و درباره همسرم هم بد گفت. برادرم ...
حرفهای وکیل پرونده های مشهور ایران
اید؟ بله، یک مورد بود. نمونه ای از این تهدیدها را می گویید؟ خاطره بسیار خوب و خنده داری از این تهدیدها دارم. در یک پرونده جنجالی، یک روز نزدیک غروب در دفترم نشسته بودم. مردی با من تماس گرفت و گفت اگر واقعا به کارت اعتقاد داری در دفترت منتظر باش تا من با تو تسویه حساب کنم. من به او گفتم می خواهی چه کار کنی؟ گفت می خواهم بکشمت! گفتم من در دفترم منتظر شما هستم و این ...
پنج کتاب مهم حوزۀ اقتصاد رفتاری از نگاه دن آریلی
دشواری است. فرض کنید من حقه هایی به شما یاد دادم که با استفاده از آن می توانید افراد را به کاری که مایلید ترغیب کنید. این کار تا کجا ایرادی ندارد و از کجا به بعد نادرست است؟ سانستین و تالر در این مورد موضع قدرتمندی اتخاذ می کنند. آن ها نام استدلال خود را پدرمآبی اختیارگرا 1 گذاشته اند [تلنگر به رفتار بدون از بین بردن انتخاب آزاد]. من در نهایت با موضع آن ها خیلی موافق نیستم. اما مخالفت من این حقیقت را ...
رونمایی از دختر پسرانه پوش ورزشگاه آزادی
این اولین بار نیست. زهرا سومین بارش بود و بقیه دخترانی که تصاویرشان در ورزشگاههای مختلف منتشر می شود، یا آنها که چراغ خاموش می روند و می آیند هم هر کدام شاید بار دیگر هوس این کار به سرشان بزند. اینکه با پوششی مردانه، با ریش و سبیل و با پوشیدن چندین لباس روی هم، راهی ورزشگاه شوند و روی سکوها در کنار هزاران پسر بنشینند و شاید با هر لحظه حساس بازی، فریادهایشان را در گلو خفه کنند تا مبادا کسی متوجه شود که دختر هستند. ...