سایر منابع:
سایر خبرها
اعترافات دردناک دختر 14 ساله ای که در سرویس بهداشتی زایمان کرد!
رفتم ولی زن عمویم راضی به حضور من در آن جا نبود و به همین خاطر کج خلقی می کرد. در این میان باز هم به همسر سابقم رجوع کردم ولی ازدواجمان را محضری نکردیم تا این که درگیری هایمان دوباره شروع شد و من درحالی که نمی دانستم باردار هستم همسرم را برای همیشه رها کردم. مدتی بعد با مرد 28 ساله ای آشنا شدم که همسرش را طلاق داده بود. ابتدا به صورت تلفنی رابطه داشتیم تا این که او مرا به خانواده اش ...
محکوم به زندگی ام
بسته تا مبادا شلوار جین گشادش پایین بیاید. پشتش رنو نقره ای رنگی پارک است و مقابلش تخته ای پر از بندهای رنگی کفش، پاشنه کش های کوتاه و بلند و کفی ها با سایزهای مختلف چیده شده است. تابستان ها همین جا می خوابم و زمستان ها خودروام، خانه ام می شود و از سرما به آن پناه می برم. از شبی که بار اضافه داشت و نتوانست پول مورد نظر ماموران را بدهد بی هیچ تجربه ای کفاش شد و نزدیک مترو صادقیه بساط کرد. از سال 56 ...
شیوه های مدیریتی شهید لاجوردی الگوی خوبی برای مدیران کشور است
.... مرحوم شهید لاجوردی در بعضی از موارد لباس هایش را خودش می شست. اگر دو سه روز یا یک هفته هم به خانه نمی رفت، عرقگیر و لباس هایش را خودش میشست و روی بند پهن میکرد، بدون تکلف و با روحیه باز و شاد. بچه ها با او گپ میزدند یا وقتی می رفتیم والیبال و فوتبال بازی می کردیم در بازیها شرکت میکرد. بسیار مهربان، صمیمی و خوشبرخورد بود و عجیب از انتقاد استقبال میکرد. یعنی اگر کسی از او انتقاد میکرد خوشحال ...
مرکز پاسخگویی به سوالات دینی انوارطاها
نامها و عناوین را درباره آنان به کارگیرید (8) و با عناوین و اوصاف زشت و بی ارزش و با بی احترامی با ایشان برخورد نکنید) . امام صادق (علیه السّلام) می فرماید: پدرم با این که از نظر امکانات مالی، نسبت به سایر خویشاوندان، در سطح پایین تری قرار داشت و مخارج زندگی وی، سنگین تر از بقیه بود، هر جمعه به نیازمندان انفاق می کرد و می فرمود: انفاق در روز جمعه، دارای اجری فزونتر است، چنان که روز ...
جزئیات شکنجه دختر 3 ساله توسط پدرش +عکس
خواسته هایش عمل کنم. او مدام من را اذیت می کرد به خانه پدرم می آمد و شیشه ها را خرد می کرد. داد و فریاد راه می انداخت و برای خانواده ام و من ایجاد مزاحمت می کرد. مدتی بود که من را تحت فشار گذاشته بود تا همدیگر را ببینیم، اما قبول نمی کردم. این زن گفت: او یک روز از نبود من در خانه سوءاستفاده کرده و به بهانه دیدن کودک به خانه پدرم رفته و مادرم را گول زده و کودک را ربوده بود. بلافاصله بعد از اینکه از ...
ناگفته های ناطق نوری درباره لاجوردی، فرقان و منتظری
سایر زندانیان بیدار می شوند. این یکی از همان علامت های انحراف بود و کم کم دوستان فهمیدند که مجاهدین خلق به تشیعی که ما اعتقاد داریم، معتقد نیستند. خوب سال های آخر البته این موضوع برای همه بزرگان عیان شد و اعلام کردند که این ها منافق هستند و مسلمان واقعی نیستند. توفیق شهید لاجوردی در پرونده فرقان چه بود که بعدها مسئولیت دادستانی را به ایشان سپردند؟ مرحوم شهید لاجوردی فرد بسیار ...
گزارش دروغ چپ ها علیه شهید لاجوردی
به نفاق آنها پی بردند. مثلاً آن ها در ایام ماه مبارک رمضان می گفتند: این جایز نیست که بخواهیم سحر بیدار شده و سحری بخوریم، لازم نیست نماز صبح را بلند بخوانیم زیرا کمونیست ها و سایر زندانیان بیدار می شوند. این یکی از همان علامت های انحراف بود و کم کم دوستان فهمیدند که مجاهدین خلق به تشیعی که ما اعتقاد داریم، معتقد نیستند. خوب سال های آخر البته این موضوع برای همه بزرگان عیان شد و اعلام کردند که این ...
زنان خیابانی شب ها به مغازه جوشکاری می آمدند !
ومن هم بی رحمانه او را کشتم . این جوان چگونگی جنایت هولناکش را تشریح کرد و درباره علت زندگی اش در لانه مجردی گفت: در یک خانواده پرجمعیت و در یکی از روستاهای مرزی خراسان رضوی زندگی می کردم. پدرم 2 زن داشت و ما 12 خواهر و برادر بودیم. اما زن دیگر پدرم به همراه 4 برادرم در خواف زندگی می کنند. از حدود 6 سال قبل شاگرد گچکاری شدم و خانه ای مجردی در منطقه نخریسی مشهد اجاره کردم. مدتی بعد وقتی ...
اگر بگو بخند های شوهرتان با زنان غریبه تمامی ندارد بخوانید
شان پیدا شود. در پارتی با هم آشنا شدیم افشین با بیان این که 24 سال دارد، بدون معطلی درباره نحوه آشنایی شان می گوید: خوب یادم هست که سال آخر دانشگاه، آذر را در یک پارتی مختلط دیدم. با همان نگاه اول میخکوب او شدم، طوری که همه دوستانم متوجه این اتفاق شدند و دستم انداختند. چند باری در همان مراسم جلو رفتم و به بهانه های مختلف خواستم باب آشنایی را بیشتر باز کنم، اما روی خوشی به من نشان ...
روایت عاشقی حسین و منیژه در سال های اسارت
.... موهایم را رنگ کرد. هرچه اصرار کرد نگذاشتم موهایم را کوتاه کند. اجازه ندادم. حسین موی بلند را دوست داشت! خیالتان راحت چترش باز شده! صبح 28 شهریور ساعت 8 تلفن زنگ زد. از نیروی هوایی بودند. گفتند حسین به ماموریتی رفته که نمی توانیم پشت تلفن به شما بگوییم. آدرس خانه پدرم را گرفتند و آمدند در خانه. یکی شان گفت: درگیری های مرزی شدید شده. دیروز جناب سروان اون طرف مرز ماموریت ...
خیابانی: من محبوب نیستم عادل محبوب است
سه تأسیس نشده بود، به امجدیه و آزادی می رفتم و حدود سه سال در کنار گزارشگران می ایستادم تا فقط یک دقیقه گزارش کنم، اما هرگز فرصت به من نمی رسید، اما هیچ گاه ناامید نمی شدم و هفته بعد باز هم به ورزشگاه می رفتم. * بهترین روز و بدترین روز شما در این حرفه چه روزهایی بود؟ بهترین را کم داشتم که همان گزارش های کم و خوب را مردم باید نظر بدهند نه من، اما بدترین و تلخ ترین گزارش من ...
چه اموالی برای مهریه قابل توقیف هستند ؟
مهریه برای زن یک حق محسوب می شود. در مقابل مهریه در عقد نکاح به مثابه یک دین بر ذمه شوهر است که باید آن را ادا کند. منتها در برخی از مواقع علیرغم این که زن مهریه خود را به هر دلیلی از شوهرش مطالبه می کند، با استنکاف وی از پرداخت مهریه مواجه می شود. در این وضعیت یکسری اهرم های قانونی برای درخواست قانونی مهریه از زوج وجود دارد. در این خصوص مراجع مختلفی برای ثبت درخواست زن وجود دارد. در وضعیتی که علیرغم طرح د ...
پیش بینی افساد فی الارض و اعدام برای اسیدپاشان + عکس های 16+
قفسه سینه مرد سوخت. در اسیدپاشی های زنجیره ای اصفهان هم که از پاییز 93 شروع شد چهار نفر در مدتی کوتاه مورد اسیدپاشی قرار گرفتند و هیچ گاه هم علت و انگیزه اصلی متهم مشخص نشد. حتی تاکنون فرد اسیدپاش دستگیر نشده است. آمنه بهرامی هم که ماجرایش را همه می دانند دختر تحصیل کرده ای که خواستگارش تحمل شنیدن پاسخ منفی نداشت. آمنه وقتی از سرکار به خانه باز می گشت مجید را دید با ظرفی اسید ...
بازخوانی یک متن درباره ی عزت الله انتظامی/ ارگ فرونریخته
هزاران ایرانی جمع بودند و انتظامی در یک ماشین خارج از مقر نشسته بود و متن را باز هم تمرین می کرد. از خانة فرهنگ ایران و سفارت ایران در پاریس، قول داده بودند که هنگام سخنرانی انتظامی ترجمة هم زمان به زبان فرانسه انجام شود اما هنوز خبری از مترجم نبود و پیرمرد به شدت عصبی شده بود و یک بار هم من را شماتت کرد. دوستان خانة فرهنگ با انتظامی حرف زدند و کمی آرام شد و او را به اتاقی که پشت سالن بود، بردند ...
آخرین مصاحبه تفصیلی مرحوم سیدضیاءالدین دری/ زندگینامه کارگردان "کیف انگلیسی" در برابر دوربین تسنیم
.... خانه ما خیلی زود تلفن آمد. آن موقع در تهران تلفن نبود. در خیابان اصلی یک شاخه می آمد به عنوان تلفن عمومی یا به بعضی از مغازه ها می دادند و طرف آن را به دیوار مغازه می زد، ما می رفتیم پول می انداختیم و حرف می زدیم. هنوز کیوسک بندی هم نشده بود. اما پدرم به دلیل همان امتیاز روزنامه و گردن کلفتی که در دارایی داشت چون ارتباطاتش با مقامات بالا زیاد بود، در این سطوح توقعاتی را برآورده می کردند و ...
روایت عاشقی حسین و منیژه در سال های اسارت
نمی شود از اسارت و آزاده ها صحبت کرد و از حسین لشگری حرف نزد. کسی که لقب سیدالاسرای ایران را دریافت کرده و رکورد طولانی ترین مدت اسارت را به نام خود ثبت کرد.