سایر منابع:
سایر خبرها
شهید اندرزگو به روایت جلا الدین فارسی
...> بله، موقعی که ایشان به لبنان آمد و از من خواست به او تعلیمات نظامی بدهم. خیلی هم علاقه داشت که کار با آر.پی.جی و اسلحه ضد تانک را یاد بگیرد. او را به پادگان بردم و از او خواستم مثل بقیه تمرین کند. شهید اندرزگو از من خواست با آر.پی.جی شلیک کنم و دقیق به دستم نگاه کرد و چون خیلی با استعداد بود، بلافاصله کار با این اسلحه را یاد گرفت. بسیار باهوش بود و سریع همه چیز را یاد می گرفت. ...
دیدار رییس بنیاد با خانواده معظم شهدا و ایثارگران همدان
: شما جانبازان سعی کنید همیشه قدر خود را بدانید و در ادامه فداکاری و مجاهدتی که در جبهه ها داشتید پایدار و ادامه دهنده همان راه خدا باشید. رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران همچنین با حضور در منزل آزاده سرافراز سید محمد موسوی پاکنهاد ، از تلاش ها و تحمل رنج ایشان در دوران دفاع مقدس و دوره اسارت تقدیر کرد. نماینده ولی فقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران با ابلاغ سلام و تشکر مقام معظم ...
قیام امام حسین (ع) مقدمه ای برای بیداری وجدان های خفته
و به تدریج جامعه را از سرچشمه زلال مکتب وحی دور کرد و کار امت به جایی رسید که یادگار معصوم پیامبر (ص) را در کربلا سر بریدن و خاندان پیامبر را به اسارت گرفتند. قیام عاشورا را بر سر بحث ولایت است. در اصل تیری که در روز عاشورا بر قلب مبارک حسین ابن علی (ع) نشست ، تیری بود که در سقیفه بر سر مخالفت با اصل ولایت رها شد. خطری که متوجه حسین ابن علی (ع) و اهل بیت اوست یک تهدید شخصی و خانوادگی ...
وزیر اطلاعات: برای تایید صلاحیت ها شورایی 8 نفره تشکیل داده ایم
ها را تشکیل دهد. وزیر اطلاعات تاکید کرد: وزرا به دلیل 37 سال تجربه مدیریتی که در سوابق اجرایی خود دارند، عصاره مدیریتی کشور را به وجود آورده اند که در شرایط سخت کار و برای حل مشکلات کشور تلاش می کنند. حجت الاسلام علوی به ارزیابی عملکرد دولت در 2 سال گذشته پرداخت و تصریح کرد: ارزیابی هر دولتی باید با توجه به شرایطی انجام شود که دولت در آن زمان کشور را تحویل گرفته است. ...
آقا گفت اگر اندرزگو زنده می ماند،وزیر اطلاعات می شد
بی اهمیت) در مورد شهید اندرزگو بیان گردیده که از عدالت خارج است. شما نمی توانید در سال 94 با این همه امکانات و پیشرفت دنیای دیجیتال و دسترسی های خبری در مورد سال 1332 صحبت کنید. به نظر می رسد هر شخصیت تاریخی مثل شهید اندرزگو که در تاریخ مبارزات ایران نقشی بر عهده دارند را باید در زمان و مکان همان روزگار خود مورد بررسی و تحلیل قرار داد. شهید اندرزگو در دوران کودکی خانواده آقای ...
دیدار صمیمانه جمعی از آزادگان با خانواده شهید ابراهیم نژاد
طاقچه خودنمایی می کند؛ در کنار جانمازی و پلاکی که گرانبهاترین یادگارهای شهید ابراهیم نژاد است. همرزمان در این دیدار به یاد آخرین روز اسارت می افتند. آن جایی که عطر آزادی در اردوگاه های دشمن پیچید و اسرا پس از سال ها دوری به سوی وطن بازمی گشتند. یکدیگر را در آغوش می کشیدند. از یکدیگر حلالیت می طلبیدند و قرآن را بر سر همدیگر می گرفتند و یکدیگر را به آیه های ملکوتی می سپردند. به یاد ...
وزیراطلاعات: کار وزارت اطلاعات احراز صلاحیت کاندیداها نیست/این وزارتخانه در زندگی شخصی مردم سرک نمی کشد
پایبند به آرمان ها را تشکیل دهد. وزیر اطلاعات تاکید کرد: وزرا به دلیل 37 سال تجربه مدیریتی که در سوابق اجرایی خود دارند، عصاره مدیریتی کشور را به وجود آورده اند که در شرایط سخت کار و برای حل مشکلات کشور تلاش می کنند. حجت الاسلام علوی به ارزیابی عملکرد دولت در 2 سال گذشته پرداخت و تصریح کرد: ارزیابی هر دولتی باید با توجه به شرایطی انجام شود که دولت در آن زمان کشور را تحویل ...
روایت دوران عاشقی تا اسارت در کتاب زندان موصل / رونمایی در هفته دفاع مقدس
جواد کامور بخشایش، نویسنده کتاب زندان موصل از انتشار این اثر توسط انتشارات سوره مهر خبرداد و اظهار داشت: قرار بود این اثر همزمان با سالروز ورود اولین گروه آزادگان به میهن اسلامی منتشر شود اما موافق نبودم بر این اساس به زمان دیگری یعنی هفته دفاع مقدس موکول شد. وی با بیان اینکه کتاب زندان موصل خاطرات علی اصغر رباط جزی، اسیر آزاد ه ای که 10 سال در اردوگاه های مختلف یک، دو، سه و چهار موصل ...
ثبت نام زیر 18 سال
علی موحدی/سرویس منتظران: بعد 7 الی 8 ماه که از اسارتمان می گذشت مسولین عراقی اردوگاه یک روز آمدند و بر اساس اطلاعاتی که از قبل از بجه ها گرفته بودند اسامی بچه های که زیر 18 سال بودند نوشتند و نگفتند که این اسامی را هم برای چه می خواهند. حدس گمان های بود که [...] علی موحدی/سرویس منتظران: بعد 7 الی 8 ماه که از اسارتمان می گذشت مسولین عراقی اردوگاه یک روز آمدند و بر اساس اطلاعاتی که از قبل از بجه ها گرفته بودند اسامی بچه های که زیر 18 سال بودند نوشتند و نگفتند که این اسامی را هم برای چه می خواهند. حدس گمان های بود که می گفتند که این ها را می خواهند آزاد کنند بنده هم جز افرادی بودم که عراقی ها اسمم را نوشته بودند. منتظر تصمیم عراقی ها بودیم که تقریبا بهار 1365 بود و آمدند اسامی را اعلام کردند و گفتند وسایل انفرادی را جمع کنید می خواهیم شما را از این اردوگاه ببریم برای ما خیلی سخت بود به بچه ها عادت کرده بودیم نسبت فامیلی هم با یک دو نفر از بچه ها داشتم از جمله محمد منتعلیوند که هم روستایی بودیم هم فامیل، اما کاری از دست ما بر نمی آمد ناچار به فراق و جدایی بودیم. وقتی ما را جدا کردند به اردوگاه 7 (رومادی 2) بردند ساختار اردوگاهها رومادی مثل هم بود چهار قاطع داشت قاطع ها 2 طبقه و متشکل از 8 اسایشگاه بود . این اردوگاه معروف بود به اردوگاه اطفال یعنی عراقی ها همه ی اسرای را که زیر 18 سال داشتند جمع کرده بودند داخل این اردوگاه قاطع 1 بیشتر اسرایی بودند که در عملیاتهای قبل از خیبر اسیر شده بودند مثل عملیات والفجر و ...... قاطع 2 اسرایی بودند که در عملیات خیبر اسیر شده بودند و قاطع 3 مجموعه ای بود از بچه های که مایل نبودند در قاطع 1 و 2 در بین بچه های حزب الهی باشند یا به عبارت اسارت بگوییم شوتی بودند شوتی بودند یعنی همه طور آدم داشتن. لات و جاسوس و... طرد شده بچه های حزب الهی بودند، اهل بزن برقص بودند با عراقی ها همکاری می کردند تعدادی هم بی تفاوت بودند و زندگی در بین حزب الهی برایشان سخت بود به اصطلاح بریده بودند از شانس بد ما را هم مستقیم بردندداخل این قاطع. بچه ها توجیه شده بودند واز قبل این پیش بینی را کرده بودیم که درچنین فضایی قراربگیریم. ما را تقسیم کردند و هر چند نفری را داخل یک آسایشگاه بردند. فضایی جدید را تجربه میکردیم خیلی زود متوجه شدیم که آدم های این جا متفاوت از محیطی است که ما قبلا بودیم نمی دانستیم به کی اعتماد کنیم، این بچه ها را که می بینیم انگار فرق دارند . بی خیال هستند،آن معنویتی که در بین اسرا ایرانی بود در اینها نبود، از رفتارشان خیلی زود متوجه شدیم که باید مواظب رفتار خودمان باشیم خیلی هاشان هم واجبات را ترک کرده بودند بعضی با این که کم سن سال بودند سیگاری بودند تازه متوجه شدیم که برای چه ما را اینجا آورده بودند در واقع آورده بودند برای استحاله این ها فکر کرده بودند که این بچه ها کم سن سال هستند پس میشود آنها را هم تغییر داد و اعتقاداتشان را از آنها گرفت افرادی هم داشتند که توجیه شده بودند که چگونه با ما ارتباط برقرار کنند (نمی خواهم اسم ببرم چون الآن در ایران هستند و می خواهند زندگی کنند ) جاسوسانشان فعال شده بودند و هر کسی مامور کسی بود البته تعدادی هم بودند که کار به کسی نداشتند و گاها حرفهای از سر دلسوزی میزدند ! اما جو غالب این قاطع برای کسانی بود که با عراقی ها همکاری می کردند. علی ا یحال ما خیلی زود فهمیدیم که کجا آمده ایم و باید چگونه برخورد کنیم با این که اکثرا کم سن سال بودیم اما 8 ، 9 ماهی را تجربه کرده بودیم افرادی هم که آنجا بودند همان طور که گتفم تیپ های مختلفی داشتنند. آنهایی که هم با عراقی ها همکاری می کردند هم تیب های مختلفی داشتند برخی که تابلو بودند و آشکارابرای عراقی ها جاسوسی می کردند مثل احمد تاکی (اسم می آورم چون همه اسرای ایرانی تقریبا او را می شناسند وبعد از آزادی هم به خارج از کشور رفت ) برخی مامور عقیدتی بودند و کار عقیدتی می کردند گرگ بودند درلباس میش مثل (ت ل) خیلی سعی کردند که ما را مثل خودشان خراب کنند اما لطف خدا و مقاومت آگاهانه بچه ها مانع شد. خود سربازانی هم که در این قاطع بودند ازلحاظ رفتاری فرق داشتند ابو جاسم سربازی بود گنده(هیکلی) بی منطق، مسءول برخورد فیزیکی (کتک و شکنجه). کریم که خیلی موزی بود و سعی می کرد با بچه ها ارتباط برقرار کند، این کریم بارها با من هم صحبت شد و قصدش هم تخلیه اطلاعاتی من بود که من هم سعی می کردم به گونه ای با او رفتار کنم که از طرفی نتواند من را تخلیه اطلاعاتی کند واز طرف دیگرنتواند بهانه ای برای شکنجه داشته باشد. بارها به طعنه می گفت که شما اخلاق ظاهریت خیلی خوب است اما باطنت سیاه است به من میگفت مسءول تحریکات (البته این ذهنیتی بود که او داشت الحمدالله بچه ها همه آگاه بودند) وبعدا زهرش را ریخت که در ادمه یادآوری خواهم کرد! اوحتی شناسایی کرده بود که چند نفرباهم همشهری هستند . او بچه ها را از لحاظ رفتاری شناسایی می کرد کرد و بر اساس شناختی که بدست می آورد برای شکنجه به ابو جاسم معرفی می کرد. یک مسئله را یاد آری می کنم و آن این که قاطع 2 جلو قاطع 3 قرار داشت و زمانی که ازاد باش بودیم بچه های قاطع 2که اکثرا در عملیات خیبر اسیر شده بودند از داخل آسایشگاه وازفضای بالای پنجره(روزنه) با اشاره و ایما ما را متوجه می کردند که وضعیت قاطع 3 چگونه است پنچرها به گونه ای نبود که ما افراد را به طور کامل ببینیم چون آنها را با بلوک بسته بودند و به اندازه یک کف دست باز گذاشته بودند .افرادی که با ما ارتباط برقرارمی کردند فقط چشمهایشان پیدا بود و با اشاره انگشت چیزهایی را به ما می فهماندند ویا اگر فرصت پیش می آمد ودور از چشم جاسوسها وسربازان، می شد صدایشان را متوجه شویم وبعضی وقتها نوشتهایی را از آنها دریافت می کردیم ،راه رفتن در پشت پنجرهای قاطع دو هم بهانه خوبی بود که ما با بچه های قاطع تبادل اطلاعات کنیم اما همه اینها باید با زیرکی ودقت کافی صورت می گرفت چون چشمهای زیادی مراقب ما بودند واگر متوجه می شدند باید تاوان پس می دادیم! شرایط سختی برای ما به وجود آمده بود باید با کسانی زندگی می کردیم که چهار چشمی مواظب رفتار ما بودند و کوچکترین رفتاری که از ما می دیدند به عراقی ها گزارش می دادند یک نکته هم عرض کنم و ان این که اینهای که با عراقی ها بودند هیچ حرمتی بیش عراقی ها نداشتن به قول آن سرباز (کریم) مثل میوه ای بودند که آبش را گرفته باشند و تفاله ا ش مانده است راه برگشت برای آنها از دید عراقیها وجود نداشت بزدلانی بودند که وطن فروشی می کردند . بچه های ما دنبال راه چاره بودند که از این جهنم بیرون بیایند جهنم از این جهت که زندگی با افراد لا قید خود فروخته ای بود که مرعوب شده بودند وبه راحتی وطن فروشی می کردند خیلی برای ما درد آور بود عده ای که تا دیروز هم رزم ما بودند اما حالا چشمها یشان را بسته بودند و خواسته یا ناخواسته گوش وچشم دشمن شده اند وبچه های عزیز ما را برای شکنجه به دشمن بی رحم معرفی می کردند. شکنجه ، آزار و اذیت عراقی ها ما را ناراحت نمی کرد چون توقع ای از دشمن بعثی نداشتیم، انتظار مهربانی از شقی ترین آدمهای روی زمین شاید خوش خیالی بود! بچه ها می گفتند این مثل معروف را” من از بیگانگان هرگز ننالم که هرآنچه با من کرد آن آشنا کرد! ما برای برون رفت از این وضعیت مجبور به مخالفت بودیم.در این شرایط مخالفت ما چه می توانست باشد؟ خوب هر آنچه که وراقی ها توقع داشتند ما خلاف آن آنجام می دادیم بدترین حالت برای آنها این بود که ما افراد آنها که مأمور کرده بودند با ما رابطه داشته باشند تحویل نمی گرفتیم، در آن فضای آلوده بچه های ما با جدیت تمام پایبندیشان را نسبت به ارزشهایمان نشان می دادند.آنچه که که حساسیت آنها را بر می انگیخت و برای آنها نا خوش بود، ما پایبند بودیم. مهمترین موضوعی که آنها(عراقیها)را آزار میداد اعتقادات دینی وسیاسی ما بود. حتی نوع پوشش ما هم مورد توجه آنها بود . این قدر به قول عراقی ها مخالفت کردیم که خود عراقی ها هم خسته شده بودند می ترسیدند که ما روی افراد آنها تأثیر بگذاریم.خلاصه اینکه از تغیر دادن ما مایوس شدند آنها ترسیده بودند که ما روی جو قاطع تاثیر بگذاریم بازار کار ابو جاسم هم گرم شده بود هر روز چند نفر را برای باز جویی و شکنجه به غرفه می برد البته همکاری جاسوسها هم که چه کسی را برای شکنجه ببرند بی تاثیر نبود. اولین افرادی که ازبچه های ما به غرفه ابوجاسم بردند و شکنجه شددن برادران: رجبعلی کیانی از خمین شهر مهدی ولایتی از نجف آباد ، مصطفی امامی از سمنان و چند نفر دیگری بودند که اسامی آنها یادم نیست. ازجمله دوستانی که با ما بودند و مقاومت می کردند و سربازان و جاسوسان را خسته کرده بودند (علاوه بر افرادی که اسم بردم ) نریمان امرایی اسد علی امرایی عباس شمس اله زاده فرود آزادبخت از کوهدشت، جمعه عبادی از اهواز و دوستان دیگری که حضور ذهن ندارم . درج شده توسط : بهزاد باقری / دبیر سرویس شهدا و منتظران " میرملاس نیوز "bagheri1348@yahoo. ...
دولت در شروع کار به اندازه یک سال هزینه کشور، بدهی داشت / مذاکره کنندگان از خطوط قرمز عبور نکردندو بیش ...
نیستیم و نخواهیم بود ادامه داد: رهبر معظم انقلاب فرمودند که مذاکره جای بده و بستان است به طوری که این مذاکرات مانند عملیات در دوران دفاع مقدس است. وزیر اطلاعات با اشاره به این که اگر فرمانده ای در دوران جنگ وارد عملیات می شد و رمز عملیات می گفت شاهد محقق شدن 70، 80 درصدی اهداف از پیش تعیین شده اش می بود ادامه داد: در عملیات های نظامی عده ای شهید می شدند اما در مقابل شاهد پیروزی می شدیم ...
فرهنگ در رسانه
عنوان آلبوم منتشر نشده این هنرمند هستیم که به نظرم بهتر بود چند سال برای انتشار آن صبر می کردند. اما حالا با این همه تبلیغات و آب و تاب، شرکتی که آلبوم را منتشر کرده سود می برد و پای اسپانسر یا شرکتی در میان است که می خواهد با نام ایشان مطرح یا مطرح تر شود. او توضیح می دهد: البته این کار از نظر اقتصادی و نگاه تجاری کاملا درست است، اما به چه قیمتی و چرا باید چنین کاری انجام شود؟ متاسفانه ...
روایت احمدی مقدم از اتفاقات 88
سردار اسماعیل احمدی مقدم ششمین فرمانده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی در گفت و گویی با ماه نامه رمز عبور خاطرات و ناگفته هایی از دوران دفاع مقدس و دوران مسئولیت خود مطرح کرده است، که در ادامه بخشی از این مصاحبه می آید: شما یکی از جوان ترین فرماندهان نظامی هستید که سابقه گسترده ای در دوران انقلاب اسلامی دارید. برای شروع گفت وگو لطفاً به صورت تیتروار نحوه نظامی شدن و مسئولیت هایی را که ...
مصیبت عظمی یا خوشحالی عظیم؟!/ شهردار نمونه ای که آسمانی شد
نویس نوشت: معرفی کتاب دیدم جانم می رود... با عرض سلام خدمت همه ی کتاب دوستان عزیز این هفته در خدمت شما هستیم با معرفی کتابی منحصر به فرد؛ کتاب دیدم که جانم می رود کتاب دیدم که جانم می رود روایتی زیبا از خاطرات دو نوجوان رزمنده است که با خواندن آن می توان دفاع مقدس را از پنجره ی نگاه نوجوانان دید... این کتاب منحصر به فرد با قلم نویسنده ی مطرح و توانا ...
: آزادگان با تحمل مشقات اسارت برگ های زرینی از افتخارات ایران اسلامی را رقم زدند
بردباری شرایط سخت زندان های صدام را تحمل کردند و در اوج جوانی بهترین دوران زندگانی خود را در این ارودگاه های مخوف سپری کردند بدون اینکه روحیه جهادی و ایثارگری خود را از دست بدهند وی افزود: دوران دفاع مقدس ملت ایران در بین وقایع تاریخی که بر ایران وارد شده است دارای نقشی برجسته و افتخارآفرین است . وی با اشاره به صبرواستقامت آزادگان در سال های اسارت گفت: آزادگان در زندان های اسارت ...
ماجرای نمایش تبلیغاتی صدام در خیابان های بغداد با 200 آیفا/ تیر خلاص بر جان رزمندگان در محاصره
به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس ، " کرم الله علی مرادی " رئیس فدراسیون ناشنوایان و از آزادگان دوران دفاع مقدس است. او سال ها سختی دوران اسارت را تحمل کرده است و اکنون همچون سایر دوستانشان همچنان به خدمت در نظام مشغول هستند و مسئولیت های مهمی را قبول کرده اند. در ادامه ماحصل گفت و گوی خبرنگار ما با وی را می خوانید: علی مرادی: باور خاطرات دوران اسارت برای نسل امروز بسیار سخت است ...
پیامبر(ص) و امام رضا(ع) از نگاه شعرای اهل سنت
باشد جز شیر خداوند جهان، حیدر کرار این دین هدی را به مثل، دایره ای دان پیغمبر ما مرکز و حیدر خط پرگار علم همه عالم به علی داد پیمبر ابر بهاری که دهد سیل به گلزار (کسایی، 43) همچنین، سنایی شاعر و عارف قرن ششم هجری، نخستین شاعر شیعی است که قصیده ای در مدح امام رضا (ع) سروده یا به دست ما رسیده است: دین را حرمی است در خراسان دشوار تو را به محشر ...
ویژگی های دولت کریمه
شهید رجایی این روز ها و این سال ها، مدعیان زیادی دارد. مدعیانی که خود را پیرو او و مکتبش می دانند. اما باید دید شهید رجایی و منش او و دولتی که ایده آلش بوده، چه وِیژگی هایی داشته که عده ای خود را منتسب به آن می کنند. طرحی در دولت شهید رجایی وجود داشت به نام دولت مکتبی که ایشان روی آن کار می کرد. به همین دلیل سراغ یکی از افراد برجسته مؤتلفه اسلامی رفتیم. چرا که مؤتلفه اسلامی هم در همین طرح شریک و ...
بنیاد در آینه مطبوعات
ایثارگری در دستور کار دارد؟ مطالبات ایثارگران تا قبل از سال 91 صددرصد پرداخت شده است اما مطالبات کنونی با مطالبات گذشته متفاوت است زیرا در گذشته به دلیل تغییر احکامی در این حوزه، معوقاتی به وجود آمده است مثلاً برای دوران اسارت آزادگان در مجلس تصویب شد که 2برابر زمان اسارت حقوق به آنان پرداخت شود که یک برابر پرداخت شده بود و پس از تصویب این قانون یک برابر دیگر نیز باید پرداخت می شد که عقب ...
محفل انس رزمندگان ادوات لشکر 21 امام رضا (ع) در مشهد برگزار شد
از گفتن این کلام من سرم را پایین انداختم و شروع کردم به صحبت کردن. بعد از گذشت مدتی، مترجم که یکی از اسرا بود دست به من زد و گفت: صلیبی را نگاه کن. من به او نگاه کردم و دیدم در حال گریه است و اشک پهنای صورتش را گرفته است. او رو به من کرد و گفت: من تمام خوشی های دنیا را کرده ام و می خواستم خودکشی کنم، ولی اینجا که آمدم دیدم که شما در اسارت همه چیز را شکستید. شما حصار اسارت را شکستید. شما اینجا اسیر نیستید بلکه دشمنانتان را در اینجا اسیر کردید. ...
موج دوم جنگ های داخلی در راه است
...> یا با تظاهرات توده ای در پایتخت ها آغاز می شوند و به سرعت حکومت وقت را سرنگون می کنند (مانند انقلاب ایران در سال 1979)[9] جنگ های داخلی طولانی مدت آنهایی هستند که نه حکومت و نه اپوزیسیون توان دستیابی به پیروزی سریع را ندارند. حاصل آن می شود که در مناطقی که گروه های مختلف معارض وجود دارند (غالبا در مناطق پیرامونی یک کشور) یک وضعیت بن بست نظامی به وجود می آید که پیروزی سریع و قاطع را با ...
جوانی که ایران برای آزادی وی با صدام مذاکره کرد
به گزارش مشرق، مصطفی بدرالدین مانند دیگر مقام های ارشد حزب الله لبنان، نامش در ضاحیه جنوبی بیروت تنها در مواقع واکنش نشان دادن به اخبار مطبوعات و سایت های الکترونیکی در زمینه اتهام زنی ها و سناریوهای ساختگی برای تخریب وجهه برده می شود. نیروهای مقاومت او را به عنوان یکی از برجسته ترین رهبران حزب الله لبنان و صاحب دستاوردهای زیادی برای این حزب می دانند. بسیاری از جوانان در حالی که مصطفی بد ...
برگزاری مخفیانه نمازجمعه در اردوگاه عراق
نبود ما را به ایران بازگردانند در سن 29 سالگی و با داشتن دو فرزند به اسارت درآمده بودم. ده سال بعد در شهریور 69 به میهن بازگشتم. در ابتدا قرار بود که ما 150 نفر را که از دیگر اسرا جدا کرده بودند در عراق نگه دارند. تقریبا ما جزو آخرین اسرای بودیم که آزاد شدیم. من و تعدادی از اسرا چند روز قبل از حاج آقا ابوترابی آزاد شدیم. پس از بازگشت به کشور نیز با وجود 65 درصد جانبازی سعی کردم دینم را به کشور ادا کنم و در نهایت با درجه ارتش سپهبدی نیروهای مسلح بازنشست شدم. انتهای پیام/ ...
بنیاد در آینه مطبوعات
بود اضافه کرد و در برابر اعتراض پدر پاسخ داد: من برای جبهه هر کاری می کنم. با وجود جانبازی که داشت و در جبهه پایش را از دست داده بود از همه افراد فعالتر بود و از هیچ کار و خدمتی فروگذار نبود پیش از عملیات رو به نیروهایش گفت: امشب می خواهیم برویم و کار مهمی انجام دهیم خدا با ماست و او بهترین پشتیبان ماست فقط کافی است شما روحیه داشته باشید سپس غسل شهادت به جا آورد و به یکی از دوستانش و روحانی گردان ...
تئاتر در اردوگاه اسارت توانست هنر انقلاب را زنده کند
امروز در جامعه آنطور که باید به تاثیر تئاتر پی نبرده ایم و تئاتری ها هم بیشتر به فرم اهمیت می دهند تا محتوی. به عنوان مثال در دوران جنگ اتفاقات دراماتیک زیادی رخ داده است اما سیستم آموزشی نتوانسته است که هنرمندانی تربیت کند تا بتوانند این جذابیت ها را به عرصه تئاتر بیاورند. در این راه نیاز است آنهایی که به اصل موضوع باور پیدا کردند مورد حمایت قرار گیرند تا با نگاهی عمیق به انقلاب ، جنگ و حوادث آن، آثاری ماندگار خلق کنند. ...
ناگفته های شهید زنده عملیات خیبر پس از 25 سال+تصاویر
مورد آزار قرار میدادند.در آنجا 3 روز اسرا را تشنه نگه داشتند. بسیاری از رزمندگان شهید شدند. خوب به یاد دارم که سردار کریمیان، فرمانده سپاه عاشورا آنجا مجروح بود. ایشان آب را نمیخورد و به سایر رزمنده ها میداد. برای یک سال مفقود بودیم و لیست اسرا را به صلیب سرخ نداده بودند. زیارت عاشورا معجزه امیدبخش در دوران اسارت در اسارت همواره زیارت عاشورا و نماز شب میخواندم. شاید در ایران ...
بردباری آزادگان موجب ترویج فرهنگ ایثار و شهادت است
شکنجه های دشمنان بعثی توسط آزادگان در اسارت قطعا به ترویج فرهنگ ایثار و شهادت در جامعه کمک می کند. در ادامه مسئول موسسه سیره شهدای قم در خصوص نقش و جایگاه آزادگان در تثبیت نظام مقدس جمهوری اسلامی در سال های آغازین این حکومت الهی مطالبی را بیان نمود. حجت الاسلام صدیقی آزادگان را نمونه بارز صابران مشیت الهی درر دوران دفاع مقدس خواند و گفت: این عزیزان با در پیش گرفتن صبر و تأسی به کلام وحی ...
جریانی با تقسیم بندی دانشجویان، تشکل ها را پیاده نظام احزاب می داند
همه آرمان های اسلام عزیز دست نیافته است و اشخاصی از روی عقده و جهالت کار شکنی می کنند، در لباس دوست خنجر از پشت می زنند، فتنه می کنند و انقلاب را تا لبه پرتگاه می آورند. حساب این جماعت اقلیت جدای از ملت، همیشه از ملت جدا بوده و هست. فتنه 88 یک نمونه اش! عقب گرد و فتنه انگیزی لیبرال ها در سیاست، حضور منافقین در حوزه های اقتصادی و مانور تجدید نظر طلبان در حوزه های فرهنگی و اجتماعی به عقیده ما امروز ...
جریانی با تقسیم بندی دانشجویان، تشکل ها را پیاده نظام احزاب می داند
می شود. با این حال همانطور که گفته شد هنوز به همه آرمان های اسلام عزیز دست نیافته است و اشخاصی از روی عقده و جهالت کار شکنی می کنند، در لباس دوست خنجر از پشت می زنند، فتنه می کنند و انقلاب را تا لبه پرتگاه می آورند. حساب این جماعت اقلیت جدای از ملت، همیشه از ملت جدا بوده و هست. فتنه 88 یک نمونه اش! عقب گرد و فتنه انگیزی لیبرال ها در سیاست، حضور منافقین در حوزه های اقتصادی و مانور تجدید ...
متن سخنان رییس جمهوری در مراسم سالروز صنعت دفاعی کشور
تهنیت عرض می کنم. آنچه امروز در این نمایشگاه مشاهده کردیم، از کار و تلاش و فعالیتی که وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح انجام داده بسیار امیدبخش بود. حتی نسبت به بازدیدی که من سال گذشته داشتم، در این یک سال حرکت بسیار پرشتابی به سمت خودکفایی در نیازهای نیروهای مسلح انجام شده است. ضمنا این که در راستای دستیابی به اهداف تکنولوژیک و صنعت دفاعی، وزارت دفاع ما با معاونت علمی و ...
سید آسایشگاه 15 را به سوره مهر سپردم
... مدیر کارگاه قصه و رمان حوزه هنری همچنین بیان کرد: این کتاب از خاطرات دوران کودکی این شخص شروع می شود و پس از آن به خاطرات انقلاب در اردبیل، حضور در جبهه، خاطرات دوران اسارت و بازگشت به اردبیل پرداخته می شود. این خاطره نگار توضیح داد: در کوچه های انقلاب (خاطرات دوران نوجوانی)، داشتم مرد می شدم (خاطرات زمان اعزام به جبهه)، عصر روز ششم (خاطرات اسارت در اردوگاه جلولا)، تکریت، اردوگاه ...