سایر منابع:
سایر خبرها
166 ساچمه و گلوله سهم محیط بانان
مستقیم فرار کرد و فرد دوم به سمت سربالایی رفت، من ترمز دستی را کشیدم و پیاده شدم و به سرعت نفر دوم را تعقیب کردم، اول تهدید کرد جلو نیا که می زنمت. من هم فقط یک چراغ قوه دستم بود و تفنگ نداشتم، نزدیک تر شدم و به او گفتم تسلیم شو، نمی توانی بروی. این تهدیدات و حرف ها حین دویدن و به سرعت انجام شد، بار آخر که گفت نیا، یکباره متوجه شدم شلیک کرد و صدای تیر و دود از لوله اسلحه اش بیرون آمد و من چون توی ...
چرا همسرم محافظ نداشت؟
نحوی ممکن بود؟ بعد از انقلاب گاهی ایشان پانزده شب یکبار به خانه می آمدند. احسان آقا و آقا مهدی خیلی کوچک بودند و موقعی که آنها را می بردیم زندان، به آقای لاجوردی می گفتیم، شما ده روز است نیامده اید خانه. بچه ها را آورده ام که شما را ببینند. یک شب گفتم، آقای لاجوردی! این احسان کوچولو گرسنه است. گفتند، خانم! اگر شما 12 تومان همراهتان باشد برایش ناهار می آورم. خدا را شاهد می گیرم در مدتی که ...
دختر نوجوان مرده زنده شد
که ارواح خبیث وارد کالبد او شده اند. اقوام نیسی پرس می گویند که کشیش ها تلاش کردند تا ارواح پلید را از کالبد نِیسی خارج کنند، اما او به تدریج تمام علائم حیاتی خود را از دست داد و به بیمارستان انتقال داده شد. پزشکان سه ساعت بعد مرگ او را تایید کردند. خانم پرس با لباس عروسی اش که به تازگی با آن به خانه بخت رفته بود، دفن شد. همسر او رودی گونزالس یک روز پس از انجام مراسم خاکسپاری ...
حکم عاملان دستبرد 7 میلیاردی به طلافروشی
های آنها مشخص شد این زوج وضع مالی خوبی نداشته اند. در ادامه تحقیقات، متهم به سرقت با همدستی یکی از دوستانش اعتراف کرد و گفت همسرش فقط در فروش طلاهای دزدی به آنها کمک کرده است. متهم در اظهاراتش گفت: یک روز اتفاقی به آزمایشگاه رفته بودم که متوجه شدم دیوار آبدارخانه آنجا با مغازه طلافروشی مشترک است. چون مدت ها بود در فکر سرقت بودم و فیلمی هم درباره سرقت از طلافروشی دیده بودم، وسوسه شدم هر طور ...
20 سال یک نفر هم نگفت دستت درد نکند!
دیگری در ژانری مثل پاپ با سه هفته تمرین روی صحنه می رود و درآمدزایی می کند. این درد است. 20 سال است که در موسیقی کُر کار می کنم. یک نفر نیامد بگوید، دستت درد نکند. خانه موسیقی یک بار نیامد یک کارت دعوت به من بدهد و ما را به جشنش دعوت کند، حتی یک بار. می گویند، پیدایت نکردیم. چرا همه را پیدا می کنند، اما من را نه؟! یک حرفی بزنند که آدم احساس کند دیده می شود. سفیر مصر بعد از دیدن یک ...
نوای دریای متبسم بعد از 20 سال منتشر شد
درباره سازی که برای تولید آلبوم نوای دریا از آن استفاده کرده، توضیح داد: زمانی دوستانم کیهان کلهر و رامین جزایری به من اشاره کردند که استاد کمالیان سازهایی را برای فروش گذاشته، اما به هرکسی این ساز ها را نمی فروشد. من بعد از اطلاع از این جریان به منزل استاد رفتم و درست در زمانی وارد خانه شدم که این هنرمند مشغول جمع کردن اسباب منزل بود. در همین حین که به ساز ها برخورد کردم به سازی که نام آن زیبا بود ...
همسر شهرام محمودی از زندگی عاشقانه شان می گوید
از چه زمانی با آقای محمودی آشنا شدید؟ - شهرام دوست دایی من و از دوستان خانوادگی ما بود و من تقریبا دوازده سال پیش با او آشنا شدم. الان چند ساله هستید؟ - من 24 سال دارم و این قضیه به خیلی سال پیش تر برمی گردد. ما بعد از هشت نه سال، نامزد کردیم و دو سال هم نامزد بودیم. چه زمانی از شما خواستگاری کردند؟ - سال 90 ایشان با خانواده به خواستگاری من آمدند. شهرام از ...
رئیس جمهور مثل "فقرا" راه می رود!
وزیر کشاورزی شد. به جای دکتر سامی من وزیر بهداشت شدم و آقای قندی و آقای عباسپور هم به جای وزیران مخابرات و نیرو انتخاب شدند. ما چند نفر باهم بودیم و اسم خودمان را گذاشته بودیم وزاری مستضعف. ما حتی در جلسات هیات دولت کنار هم می نشستیم. اول انقلاب کار کردن شبیه حالا نبود من به خاطر همان یک سال و چند ماه وزارتم عینکی شدم. روزی 17 –18 ساعت در وزارت بودم و تازه در خانه پرونده های شخصی را که مشکلات خصوصی ...
زنی با پاشیدن اسید به زندگی همسرش پایان داد
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی قم فردا ، پنج سال پیش زن جوانی در حالی که آشفته و پریشان بود به کلانتری شهریار رفت و ادعای عجیبی را مطرح کرد. این زن با دستپاچگی گفت: در تهران زندگی می کنم. دو روز پیش برای تفریح با همسرم به نام علی به باغمان در شهریار رفتیم. دیشب زمانی که در خواب بودم، متوجه شدم مرد ناشناسی قصد خفه کردن مرا دارد، از خواب پریدم و داد و بیداد کردم، همزمان صدای سوختم، سوختم ...
هدیه تلگرام به دختری از استان گلستان
رفتند شب به خانه باز می گشتند و خسته از کار روزانه می خوابیدند. همین موضوع هم باعث شکاف بین من و والدینم شده بود و من در دنیای بیرون از خانه در جستجوی محبت بودم؛ من یک برادر دیگر هم داشتم که تنها فرزند پسر خانواده بود. وقتی والدینم به او محبت می کردند من بیشتر احساس کمبود محبت و تنهایی می کردم و وقتی از جانب اطرافیان و بیرون از کانون خانواده محبت می دیدم به سمت آنها جذب می شدم. بعد از ...
غواصی که خادم امام رضا شد
گریه کرد. من و خادم های دیگر از او علت گریه را پرسیدیم که او در جواب گفت من یکی از تجار معروف تهرانم. دو سه شب پیش خانمم به من گفت بیا به مشهد برویم؛ اما من به علت مشغله کاری قبول نکردم و گفتم شما و بچه ها بروید؛ اما به هر آژانسی زنگ زدیم، نتوانستیم بلیط تهیه کنیم تا اینکه بالاخره دیشب آژانسی به ما زنگ زد و گفت فقط چهار عدد بلیط رزرو نشده داریم و قسمت بود که من هم به حرم بیایم. الان که زودتر از ...
تصویر هولناک جهان بدون آب
...> پنج سال بعد، بولیویایی ها اوو مورالس، مردی از تبار بومیان و نمایندۀ زارعان کوکا را به ریاست جمهوری برگزیدند. او یک وزارت آب ایجاد کرد و حق دسترسی به آب را وارد قانون اساسی نمود. او برخلاف پیشنیانش، می داند که عدم دسترسی به آب یعنی چه. "کالای عمومی" مورالس می گوید: "وقتی که بچه بودم، فاصلۀ محل زندگیمان از نزدیکترین چاه، یک کیلومتر بود. مادرم مجبور بود با یک کوزه گلی آب به خانه ...
اعتراف به قتل بعد از 10سال به دلیل عذاب وجدانذ
را او انجام داده است. این متهم توضیح داد: از 10سال پیش تاکنون به شدت عذاب وجدان دارم و شب ها خواب مقتول را می بینم به همین دلیل وقتی در زندان بودم تصمیم گرفتم روز محاکمه حقیقت را بگویم تا بلکه به آرامش برسم. قاتل اصلی من هستم. روز حادثه بعد از اینکه دست و پای صابر را بستیم رضا با چاقو ضربه ای به او زد، اما باعث مرگ آن جوان نشد. این من بودم که صابر را به دره بردم و با ضربات چاقو به قتل رساندم. سپس ...
در راه سربدارن از دماوند تا فرشته را دویدم
های شمال کشورمان رفت. وی در ادامه از کودکی اش، آیکیو پایین (البته از قول خودش) و علاقه شدید به بازیگری از آن زمان ها تعریف کرد و گفت: وقتی بچه بودم از پشت سینما نزدیک خانه مان که در محله نظام آباد و امام حسین بود فیلم های دور ریخته شده را خمع می کردم و به هم می چسباندم و می دیدم،و بعد از اینکه برادرم آپاراتی را از روی کتابش درست کرد، فیلم های قدیمی را می گرفتم و در آشپزخانه متروک خانه ...
بقعه های متبرکه فریدن مامن زائران شیعه/ تصاویر
راحتی عظیم به من رسید در خواب شدم هاتفی آواز داد که ای سلیمان دستی که به وقت دعا بیرون کردی روزی آن به تو دادیم اگر دست دیگر هم بیرون بودی نصیب آن هم به تو رسیدی بعد از آن سوگند خوردم که در سرما و گرما دعا نکنم الّا به هر دو دست خود شعری در وصف این عارف بزرگوار که در این بقعه نصب شده است در پایان نیز باید گفت در این شهرستان نظرگاه ها و زیارتگاه های دیگری نیز وجود دارد که ...
عراقی گفت کاش از نواب جدا نمی شدیم
فرار کردیم و از هم جدا شدیم. من، نواب صفوی، سیدمحمد واحدی، خلیل طهماسبی پنج شب در خانه آیت الله طالقانی مخفی شدیم. بعد از پنج روز از هم جدا شدیم و آقای نواب صفوی به خانه حمید ذوالقدر رفت و در آنجا مخفی شد اما فردا شب همانجا دستگیر شد. من هشت ماه مخفی شدم و به تبریز رفتم. بعد از هشت ماه به تهران آمدم و دستگیر شدم. با گروه دوم فدائیان اسلام که ده نفر بودیم، محاکمه شدیم. در دادگاه اول من نوه عمه ...
علت جدایی رضا رویگری از همسر اولش +عکس
نماینده : از کودکی اطلاعات هفتگی در خانه ما بود، همیشه شنبه ها دم کیوسک منتظر بودم تا مجله بیاد و با ولع مطالبش را بخوانم. سالهای دور، یادش به خیر. این روزها دیگر وقت مطالعه ندارم. حرف های رضا رویگری با ما از این دیالوگ آغاز شد. هرچند که از سال 90 تا به امروز چندین و چندبار با وی تماس گرفتیم و هربار به نوعی گفتگوی ما به تاخیر می افتاد. سرانجام توانستیم برنامه گفتگو را با رضا رویگری ...
قتل زن جوان در دوئل افیونی
ام را انجام می داد تا اینکه متوجه شدم وی با افراد ناشناسی ارتباط پنهانی دارد و برخی وسایل خانه را سرقت می کند. وی افزود: روز حادثه بر سر همین موضوع با هم درگیر شدیم و من سرش را به پله داخل حیاط کوبیدم و با سیم تلویزیون او را خفه کردم سپس جسد را به داخل برده روی تشک قرار دادم تا وانمود کنم خودش در گذشته است. پس از شستشوی پله و حیاط خانه را ترک کردم. در ادامه بررسی ها و تحقیقات ...
شرح مسافرت سید حسن تقی زاده به مهاباد و باقی ماجرا... / عمر فاروقی
. ساعت 9 بر سر سفره شام دعوت شدیم. شام مفصلی ترتیب داده بودند پس از صرف غذا یکی دو استکان چای آوردند و حضرت آقا و خانم بخوابگاه خودشان که دو اطاق تو در تو بود تشریف بردند بنده و سرتیپ زاده و آقای نخجوانی در اطاق دیگری رختخواب پهن کرده بودند آقایان حیدری و حاجی احمد آقای محمودیه در تالار پذیرائی خوابیدند بنده تا ساعت دوازده بیدار بودم ساعت چهار و نیم هم بیدار شدم پس از صرف صبحانه به آقای ...
نقشه شوم زن و مرد شیاد برای دختر 15 ساله
ماموران موفق شدند سه روز بعد، او را در خانه ای در غرب تهران همراه جاوید و زنی 33 ساله شناسایی و دستگیر کنند. با انتقال هر سه نفر به دادسرا، تحقیقات از آنها آغاز شد. دختر 15 ساله با بیان این که فریب حرف های جاوید را خورده، ادعا کرد: پس از دوستی با پسر جوان در شبکه تانگو او به من ابراز علاقه کرد. من هم کم کم به او اعتماد کردم تا این که پیشنهاد داد طلاهای مادرم را سرقت کنم تا با او زندگی ...
هیچ وقت به فکر خواننده شدن نبودم
خود پی بردید؟ تا مدت ها به استعداد پی نبرده بودم . فقط می دانستم در مقایسه با بچه های دیگر تفاوتی در کارهایی که دوست دارم انجام بدهم وجود دارد، اما تصور نمی کردم شاید این استعداد باشد . تا دوم راهنمایی که برای روز معلم خودمان نمایشی تدارک دیدیم و اجرا کردیم . معلم اجتماعی من پس از دیدن نمایش، از توان و استعداد من در بازیگری گفت . آنجا برای اولین بار جرقه این کار در ذهنم زده شد . ...
فرار مرگبار از خانه به سبک هالیوود
و مادر یکی از آنها که دختری 17 ساله و ساکن طبقه چهارم ساختمان محل سقوط بود، شناسایی شدند. پدر خانواده که با مشاهده جسد دخترش سحر شوکه شده بود به بازپرس جنایی گفت: امروز لیلا دوست دخترم به خانه ما آمد. آنها قصد داشتند ساعت 8 شب بیرون بروند که به دلیل تاریکی هوا مخالفت کردم. آن دو که ازاین بابت ناراحت شده بودند به اتاقشان رفتند و در را بستند. چون عصبانی بودم سراغشان نرفتم تا این که مامور پلیس زنگ ...
چگونه یکی از نزدیکان صدام مرید حاج آقا ابوترابی شد؟
اسارت گاهی از هوش می رفتم ولی از زمانی که به اسارت درآمدم با وجود درد و شکنجه بی وصف، از هوش نمی رفتم. بیمارستان شلوغ بود. هر کسی که در بیمارستان من را می دید حالت ترحم و دلسوزانه نگاه می کرد. بعد از آن به اتاق عمل بردند. بعد از عمل در اتاق ریکاوری که به هوش آمدم متوجه شدم دست و پایم به تخت بسته شده است. نیمه هوشیار بودم که یک نفر بالای سرم آمد و با اهانت گفت: تو متجاوزی. تو را ...
یک گفتگو با امیر تتلو: دوست داشتم حرف هایم را بزنم... راه اش موسیقی رپ بود
درس می خوندم دوست نداشتم. باید تکالیفم رو سر زمان خودش انجام می دادم و این هیچ وقت حس خوبی بهم نمی داد. خیلی باهوش بودم. چون شب امتحان می خوندم و قبول هم می شدم. نمره قبولی یا نمره خوب؟ نمره قبولی رو به خوب دیگه. آخه سوال های امتحان و با توجه به درک خودم جواب می دادم. یعنی اول سعی می کردم سوال رو بفهمم بعد جواب بدم. کلا خیلی بچه جالبی بودم. دم خودم گرم! چند تا خواهر ...
زندگینامه میشل سالگادو در یک نگاه به همراه مجموعه تصاویر
دارد که نوشته ماریو وارگاس است . در گذشته او اوقات فراغت خود را با بدمینتون پر می کرد ولی در حال حاضر تعطیلات را اکثرا با شنا کردن سپری می کند. زندگینامه میشل سالگادو در یک نگاه به همراه مجموعه تصاویر روبرتو کارلوس و میشل سالگادو در آخرین ساعات پنجشنبه پنجم شهریور مهمان خانه های ما هستند دو ستاره ی بزرگ فوتبال، روبرتو کارلوس و میشل سالگادو پنجشنبه شب ساعت 23:30 مهمان ...
دستگیری سارقان مسلح منازل در اصفهان
ستار خسروی درباره جزئیات حادثه شب گذشته دستگیری سارقان مسلح منازل اصفهان در خیابان میر اظهار داشت: مدتی بود که گزارش های مختلفی از سرقت منازل را دریافت می کردیم و در این گزارش های نقطه مشترک سارقان اندام درشت هیکل آن ها بود و حتی دریکی از سرقت ها پس از ورود صاحب خانه به این شخص شلیک کرده بودند که سبب شد ما با جدیت کامل پیگیر این مسئله شویم. 2 ماه کار اطلاعاتی و علمی صورت گرفت ...
متن تک نگاری شایسته تقدیر در مسابقه ریزنگاه به نمایشگاه کتاب
...> همان ابتدای سالن کودکان، میزی گذاشته بودند و نقاشی روی صورت بچه ها می کشیدند. قبل از ورود به سالن کودکان و نوجوانان، روی پله های مابین راهروهای سالن بیست و یکم دانشگاهی نشستم به تماشا. هر چقدر هم که این نقاشی روی صورت سرگرمی تکراری و غیرخلاقی به نظر برسد، برای بچه ها تفریحی هیجان انگیز بود و دیدن قیافه های نقاشی شده شان هم برای من مفرح. بلند شدم و قدم زنان، شروع به گردش در سالن کودکان و ...
اکبر عبدی: مهریه همسرم به جای 110سکه شد 11 تا ! + عکس دختر و داماد
مهندس ضرغامی ممنونم که آن زمان در وزارت ارشاد بود. آن زمان به من اعلام کردند قرار است هنرمندان را به مکه ببرند و من هم برای دو روز دیگر آمادگی داشته باشم. من هم گفتم تنها که نمی شود! قرار شد دو ساعت بعد خبر بدهند. گفتم خانومم که شفا هم گرفته باید در این سفر باشد تا برای تشکر بیاید. وی ادامه داد: وقتی زنگ زدند و گفتند قبول است، گفتم دخترم المیرا چه؟ او که 7، 8 سال بیشتر ندارد و او را کجا ...
قتل به خاطر "نگاه چپ"
بود به همین خاطر هم زمانی که به جرم نزاع منجر به قتل در زندان بودم دوباره برای رسیدگی به این پرونده احضار شدم. این گزارش حاکی است: مقام قضایی نیز پس از اعتراف صریح وی به ارتکاب جرم، متهم این پرونده را به شعبه 204 معرفی کرد تا به هر دو اتهام وی در شعبه مذکور رسیدگی شود.
کنکاش درباره سیّدجمال و فراماسونری
در حالتی که از گرسنگی صدمه می کشیدم، مراتب زنجیر بسته می بردند. تا زمانی که من از چنگ آنها فرار کرده خود را به بغداد رسانیدم و بعد به انگلیس آمدم، مصمم شدم که این سرگذشت را که اسباب خجلت بود حکایت کنم... در ایران آه و فغان از میان هزاران خانه های خراب شده بیرون می آید و صدای آن مانند رعد به گوش می رسد و آن صدا بالاخره به انگلیس رسیده است و آن صدایی که الحال از همه جا برخاسته است مبنی بر این است که ...