سایر منابع:
سایر خبرها
گفت وگویی صریح درباره متفاوت ترین وزیر ایران
...> هفت ساله بودم و تازه می رفتم کلاس اول. * و زمانی که خبر شهادت او را شنیدید چندساله بودید؟ 17 ساله. * از سال های قبل از اسارت خاطراتی از پدر در ذهنتان هست؟ خاطره و تصویر چندان روشنی از آن روزها یادم نیست. تنها نکته قابل ذکر آن سال ها نامه هایی بود که پدر از عراق برای ما می فرستاد؛ چهار پنج نامه که آن هم بعد از سال 62 - 61 قطع شد. البته قبل از اسیرشدن هم ...
سکوت هستی هنگام بیان امام علیه السلام
امام ابوالحسن علی النقی الهادی(ع) در نیمه ذی حجه سال 212 هجری در اطراف مدینه، در محلی موسوم به صریاّ چشم به جهان گشود. امام هادی(ع) در سال 220 هجری، در هشت سالگی، بعداز شهادت پدر بزرگوارش امام جواد(ع) به امامت رسید. مدت هدایت و امامت آن حضرت، 33 سال بود و در 41 سالگی،در سوم رجب سال254هجری در شهر سامرا بر اثر زهری که با دسیسه معتز، سیزدهمین خلیفه عباسی به ایشان خورانده شد،مسموم گردید و به شهادت ...
لقب بلبل خمینی (ره) را رادیو عراق به من داد
کمتر می پو شم. فقط درمجالس رسمی به تن میکنم اما حالا بخشنامه ای آمده که بازنشسته ها هم میتوانند در مراسم های رسمی مثل زمانی که رفتیم خدمت مقام معظم رهبری لباس رسمی بپوشند. در آن دیدار اکثر فرمانده ها حضور داشتند و تاکید بر این بود که همه با لباس سپاه حاضر شوند. درجه من هم سرتیپ دومی بود. در واقع کسی به آن شکل نمی داند که من پاسدار بودم. جز زمان جنگ که لباس پاسداری بر تن داشتم، اما در آن دوران درجه ای ...
زنان، نیمه پنهان حماسه ها/ امروز همه ما باید راوی دفاع مقدس باشیم
...> سیده طاهره دلخوش(همسر سردار هامون محمدی، فرمانده اسبق سپاه قدس گیلان) با بیان اینکه بنا بر فرمایش حضرت رسول(صلی الله علیه و آله) جهاد زن نیکو همسرداری آن است ، گفت: اگر چه الان جنگ تمام شده ولی ما زنان همواره در خط مقدم جبهه و جنگ هستیم . وی سال های دفاع مقدس را سال های صبوری شیر زنانی دانست که با تأسی از آیه صبر، زینب کبری(سلام الله علیها) نیمه پنهان حماسه ها شدند و افزود: در دوران ...
ناگفته هایی از سقوط C130 حامل فرماندهان ارتش و سپاه
.... همان سال (1354) تشکیل خانواده می دهد. محیط کار و زندگی برای همسرم نامانوس بود و با فضای خانه های سازمانی آشنایی نداشت. من همان موقع به او گفتم امروز که با من می آیی شاید فردا دیگر من را نبینی. حاصل این ازدواج پسری به نام امید بود که 6 ماه بعد از تولد، پدر و مادر متوجه بیماری و معلولیت او می شوند. این مسئله، بار سنگینی بر دوش ما خصوصا همسرم گذاشت اما ...
قدی که باعث شهادت شد و خواب هایی که تعبیر شدند
نمازمان می گذاشت؛ او فرد خاصی در فامیل بود و برای اینکه بتواند به جبهه برود همانند بسیاری دیگر از رزمندگان دست توی شناسنامه برد تا سن خود را زیاد کند و سپس با اصرار به پدر و مادر توانست آن ها را هم راضی کرده و به جبهه برود و در آخرین دیدار خود گفت که مادر تو را به خدا می سپارم و می روم تا آرزوی شما را برآورده کرده و راه کربلا را باز کنم. این خواهر شهید ادامه داد: برادرم 12 سال مفقود الاثر بود ...
این شهید یک دست خوب حاجت می دهد
انتخاب کرده و تا آخرین نفس و آخرین رمقی که به تن داریم در سنگر رضای خدا خواهیم ماند و به دشمن زبون کافر خواهیم فهماند که ملتی که پشتیبانش خداست و پیشاپیشش امام زمان فی سبیل الله در مقابل تمامی متحدان کفر خواهد ایستاد و انشاء الله پیروز خواهد شد. پدر و مادر عزیزم همانگونه که در شهادت برادرم صبر کردید و استقامت ورزیدید اکنون نیز صبر پیشه کنید. در حدیث است که هرگاه پدر و مادری در مرگ دو ...
یادداشت مدیرمسئول/ما نگران اسلام هستیم
عقیق : قول داده بودند بعد از سفر یکدیگر را حاجی و حاج خانم صدا کنند. شب عرفه کنار هم نشسته بودند و فکر می کردند فردا شب این موقع، شیطان را سنگ زده اند، قربانی کرده اند و آقا سرش را هم تراشیده. با هم شوخی می کردند که کچلی به حاجی می آید یا نه.بچه ها هم از مادر قول گرفته بودند وقتی بابا سرش را تراشید فوری یک عکس بگیرد و برایشان بفرستد. منتظر بودند بابا را در هیبت حاجی ببینند؛ هیبتی که سال ها آرزویش ...
حاج محمد طاهری فکر کرد شهید شده ام/آقا شعرم را اصلاح کردند
این ها در ستایشگری نقش تعیین کننده و مثمرثمری دارد. چه شد که عازم جبهه شدید؟ از کجا این انگیزه شکل گرفت؟ من در پایگاه بسیج مالک اشتر خیابان خاوران عضو بودم. آن موقع منزل ما در میدان خراسان بود. اولین بار سال 60 بود که از لشکر محمد رسول الله(صل الله علیه و آله) اعزام شدم . ما 5 برادر و یک خواهر بودیم که یکی از برادران من به نام عباس به شهادت رسید. همه برادرانم در جنگ بودند اما من و ...
نوجوانی که 6 ماه با شهیدهمت زندگی کرد
... علی ثابت در سال 1349 در محله دروازه دولاب تهران در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد. پدر علی در کار تجارت و صنعت بود و از سطح زندگی متوسطی برخوردار بودند. وقتی از او پرسیدیم چرا به جبهه رفتی گفت: نمی توانم بگویم انگیزه مذهبی موجب شد چون در آن سن و سال شناخت کاملی از مذهب نداشتم. اما می توان گفت که تاثیر شور و هیجان جامعه و حس ایثارگری که آن زمان وجود داشت موجب شد تا با تمام وجود، خودم را ...
آخرین نفری که حاج همت را بوسید، کیست؟ +عکس
پادگان داشتیم و از آنجایی که پدرم نانوا بود از او درخواست کردم تا به آنجا بیاید. به پدرم مسئولیت واحد نانوایی گردان را داده بودند. پدرم هم به سربازها گاهی چند روز تشویقی می داد که خارج از دامنه اختیاراتش بود، ولی فرماندهان به احترام پدرم مخالفت نمی کردند. قبل از عملیات والفجر یک ** شرکت 4 عضو خانواده در عملیات کربلای یک سال 1365 در عملیات کربلای 1 به همراه پدر و دو ...
یادی از تنها شهید اروپایی دفاع مقدس
دستغیب اعزام شد و موفق به حضور در خط مقدم نشد، تصمیم گرفت گردانش را عوض کند. زمانی که در گردان شهید دستغیب بود، چندبار به میهمانی بچه های گردان ما، شهید صدر آمد. همین حضور در گردان و دیدن شرایط آن بود که تصمیم گرفت به گردان شهید صدر بیاید. می گفت: گردان شما به لحاظ عملیاتی از گردان شهید دستغیب بهتر است، این جا توفیق بیشتر نصیب انسان می شود؛ حداقل شهید هم نشود زخمی می شود. کمال در سال 1367 و در جریان عملیات مرصاد در عملیات هلی برن نیروها که توسط هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی انجام می شد، با اصابت گلوله ای به سرش به درجه رفیع شهادت نائل شد. ...
مردی که 20 بار عمل کرد و امام جواب نامه اش را داد/ امانت دار خوبی برای انقلاب باشیم
شما در جبهه نداشتند؟ چون 17 سال بیشتر نداشتم پدر مخالف رفتنم به جبهه بود؛ من سه بار ثبت نام کردم و پدرم هر 3 بار ممانعت کرد و گفت: هنوز برای من زود است، بزرگ تر شدی بعد برو. من هم گفتم تا بزرگ بشوم جنگ هم تمام می شود و این یک تکلیف است و باید بروم. سال دوم دبیرستان بودم که با فتوای امام خمینی و بدون رضایت پدر و خانواده به جبهه رفتم. از گالیکش غیر از شما چه کسانی همسفر تان بودند ...
بزرگ ترین افتخار ما خدمت به ایثارگران است
ابتدای برنامه از پدر شهید فتحعلی زندیه که به علت انجام عمل جراحی در بستر بیماری بود دیدار و عیادت شد و برای این پدر بزرگوار آرزوی صحت و سلامتی کردند. شهید فتحعلی زندیه امامزاده عباسی در سال 1324 در روستای امامزاده عباس متولد و درسال 61 در منطقه عملیاتی ستاد لویزان به شهادت رسید، شهید محمدرضا زندیه که در سال 1345 در روستای امامزاده عباس متولد و در سال 66 در منطقه عملیاتی میمک به شهادت رسید، شهید محمد غریبی در سال 45 در روستای امامزاده عباس متولد و درسال 64 در بمباران هوایی خزانه دولتی به شهادت رسید. انتهای پیام/ ...
در میزگرد ایرنا مطرح شد؛ ضرورت زنده نگه داشتن نمادهای جنگ در کربلای غرب ایران
جدال احسن بین این 2 شهید برای حضور در میدان جنگ در گرفته است. روشن بود که این جدال احسن سبقت در شهادت است، یعنی فرمانده باید وارد عرصه می شد و از نزدیک عملیات را هدایت می کرد. در نهایت شهید همت که از هر نظر محق هدایت عملیات بود از حق خود گذشت و میدان را به شهید کاظمی واگذار کرد و خودش در حوزه پشتیبانی قرار گرفت، این رفتار برای همه ما درس آموز بود. مصاحبه از عبدالله الماسی 7444/ ...
شهید چمران، شیر بیشهٔ نبرد
نیروهای انقلاب اسلامی درآمد و کردستان از خطر حتمی نجات یافت و مردم مسلمان کرد با شادی و شعف به استقبال این پیروزی رفتند. در سحرگاه سی ویکم خردادماه شصت، ایرج رستمی فرمانده منطقه دهلاویه به شهادت رسید و شهید دکترچمران به شدت از این حادثه افسرده و ناراحت بود. غمی مرموز همه رزمندگان ستاد، بخصوص رزمندگان و دوستان رستمی را فرا گرفته بود. دسته ای از دوستان صمیمی او می گریستند و گروهی دیگر ...
کرامت شهدا غواص برای نذر یک راننده کامیون در آمل
شهدا استفاده شد، که بعدا جریان نذرش را بیان کرد. هاشمی با بیان خاطره ای از امیر شهید منفرد نیاکی فرمانده لشکر 92 زرهی استان خوزستان اظهار کرد : متخصصان ژاپنی و کره ای وقتی با محاسبات دقیق جذر و مد رودخانه خروشان اروند روبرو شدند حیرت زده شدند وباور شان نمی شد یک جوان دیپلمه در آن زمان شش ماه این گزارشات را ثبت کرده تا زمان بیست دقیقه ای شب حمله را محاسبه کند . تلاوت آیاتی از ...
ما راه خود را انتخاب کرده ایم و هرگز باز نمی ایستیم
حکومت اسلامی به معنای واقعی برسیم چهل یا پنجاه سال وقت لازم است و در طی این سال ها برای اینکه ما به هدف نرسیم، ابر قدرت های شرق و غرب به جنگ و ترور و تحریم اقتصادی و ... متوسل می شوند. ولی ما راه خود را انتخاب کرده ایم. و هر گز باز نمی ایستیم. سلام من را به وسیله نامه به امام خمینی رهبر کبیر انقلاب برسانید. در آخر از شما تشکر می کنم ، پدر و مادر عزیزم که مرا چنان بزرگ کردید که ...
دو چشم صدام را در کربلای3 کور کردیم
.... البته مدتی بعد طرح سپاه های عملیاتی ملغی شد. والفجر2 که در کردستان انجام شد شهید خرازی دوباره برگشت و فرماندهی لشکر را برعهده گرفت. من در عملیات های والفجر مقدماتی، والفجر یک و 2 و کربلای 3 فرمانده بودم. ماجرای فرماندهی ام در کربلای3 که در شهریور سال 65 صورت گرفت به دلیل سفر حجی بود که شهید خرازی رفته بودند و در همان مدت کربلای3 انجام گرفت. یک مدت کوتاه بعد از شهادت خرازی سرپرستی لشکر به ...
ابراز ارادت سینمای ایران به سردارانش
.... با ساخت بیش از هزار فیلم در این عرصه همچنان چون شاگردی در کلاس اول درجا می زنیم و چه معلمان خوش اخلاق و صبوری هستند خانواده شهدا، که بر ما می بخشند. با آن همه سردار جنگ جان بر کف، آدم های عجیب و غریب، سینمای ما تنها هشت فیلم و فقط هشت فیلم در ارتباط با آنها ساخته است. شناخت همت، چمران، کشوری و... سخت است اما سینما توانایی خوبی دارد و زبان نرمی برای بیان آنچه ما نمی دانیم، اما از ...
شب شهادتم، شب دامادیم است؛ نقل و شیرینی بدهید
می کنم که بعد از شهادت من، سیاه نپوشید و گریه نکنید. چون شب دامادیم است. خوب می دانید که قلب و روحم همیشه پیش معبودی بود که از همه کس به ما نزدیک تر است. شهادت آرزوی من بود و اکنون که به آرزو و محبوبم رسیده ام می خواهم شاد باشید و نقل و شیرینی بدهید. افتخار کنید که برای اسلام و به فرمان مردی به جهاد رفتم که به حق نایب مهدی (عج) است و برای حق و حقیقت و دفاع از ناموس و اسلام با کفر و ...
جبهه، قصه و شعبه ای از کربلا بود/ فراهم کردن ملاقات مادرم با امام(ره)
همان زمان، زمینه مداحی بنده به وجود آمد، گفت: یک سال پس از انقلاب، جنگ شروع شد، از همان روزهای اول جنگ، به عنوان خواننده در هر جمعی که بودم شناخته شدم، دعای توسل، نوحه، شهادت و تولدها را من و یکی دو نفر دیگر اداره می کردیم حتی سنگر چند نفره داشتیم، داخل سنگر نیز برنامه هفتگی و روزانه برگزار می کردیم حتا تعقیبات نماز به ما واگذار می شد، در این جا هیجان خوانندگی در ما شکفته شد تا سال 61 که وارد ...
شهدا و جانبازان ما امروز الگوی رزمندگان مقاومت در لبنان، عراق و سوریه هستند
به گزارش خبرگزاری فارس از نطنز سردار حسین کاجی یکشنبه شب در مراسم یادواره شهدای غواص بادرود ضمن گرامیداشت یاد و نام شهدای هشت سال دفاع مقدس اظهار کرد: در دفاع مقدس و جنگ تحمیلی هشت ساله، درگیری بین ایران و عراق نبود بلکه نبرد بین کفر و اسلام بود چرا که اگر درگیری فقط بین ایران و عراق بود ما از 13 کشور دیگر اسیر نمی گرفتیم. وی به کمک های کشورهای نظیر آلمان، فرانسه و ایتالیا به بعثی ها ...
خالِصی، شهیدی خالص و بی ریا/ صبحانه ای که خورده نشد
برای اسلام و مسلمین حفظ کنه و صد سال زنده باشید و به این مردم و انقلاب خدمت کنید. فیض شهادت هم هر وقت که خداوند رحمان مقدّر بدونه، نصیب می کنه. دست من و شما و خواست ما نیست. آقای خالصی گفت: فلانی، باور کن جدّی میگم و از خدا شهادت رو طلب کرده ام، خدا قسمتم کُنه. با تعارف به هم، سوار مینی بوس آبی رنگ کهنه و رنگ و رو رفته شدیم. کنار هم نشستیم و از هر دری سخنی، که گذشت ایام و لیالی و سالیان، همه را از ...
روایتی از دوران اسارت؛ روزهای الرشید
...، آقای زندی و برادر جرگویی با دو نفر دیگر که امدادگر بودند. من سال قبل در رشته مامایی فارغ التحصیل شده بودم. از تهران یک اکیپ شدیم و رفتیم جبهه. اول رفتیم غرب، اما سه روز بیشتر نماندیم. گفتند جنوب بیشتر به نیرو نیاز دارد. رفتیم اندیمشک. نیروگاه برق را زده بودند. گفتم بهتر است برویم دزفول. شب دزفول بمانیم و صبح حرکت کنیم. همه موافقت کردند و رفتیم. با توجه به اینکه شما زن بودید از ...
روایتی از مادرانه های سه خواهر که چهار شهید داده اند
با پسرخاله اش مرتضی شوخی می کرد و می گفت مرا خوب ببین ، دیگر نمی بینی. به من گفت نتوانستم با پدر خداحافظی کنم ، بگو قیامت می بینمش! بعداز شهادتم حق نداری مشکی بپوشی و گریه کنی و پرچم سبز لااله الا الله را بر درب خانه مان نصب کنید. عسکری نیز در 8 فروردین 1361 در قله جانوران مریوان نیز به شهادت رسید و من و پسرخاله اش مرتضی و دیگر اعضای خانواده دیگر او را ندیدیم. یکی ...
از قابلمه ی غنیمتی تا عکس حجله ای پیش از شهادت
رانده شده بود و با تمام قوا سعی در باز پس گیری ارتفاعات داشت، نور آفتاب به سود آنها بود، رزمنده ها که تمام شب مشغول عملیات بودند در این ساعات کمی خسته به نظر می آمدند. تدارکات نرسیده بود و رزمندگان تشنه بودند. در جایی که فرمانده مقرر کرده بود، خسته و تشنه کیسه های شن را پر می کردند تا از گزند ترکش های توپ و خمپاره در امان باشند. سنگرها بدون سقف بود، چون نه فرصتی برای این کار و نه خبری ...
پیامبری که پسرخاله حضرت عیسی(ع) بود
حضرت یحیی احادیث فراوانی رسیده است. نقل است که جامه اش از لیف (پوست درخت خرما)، خوراکش از برگ درختان و نان جو، و فرش و بسترش زمین بود. خانه ای نداشت و وقتی شب فرا می رسید، هر جا که بود، همان جا می ماند و شب را به صبح می رساند. خداوند در آیات 12و 13و 14و 15 سوره مریم در مورد حضرت یحیی(ع) می فرماید: یا یحیی خُذِ الکتاب َ بقوّة ؛ ای یحیی، کتاب [تورات] را با قوّت و قدرت بگیر . و ...
دیدار امام جمعه بجستان با خانواده شهیدان رئوفی و بوری
(عج) و نایب برحق ایشان حضرت امام خمینی و با سلام بی پایان به خانواده های شهدا، اسرا، مفقودین و پدر و مادر گرامی و زحمت کشم و خواهر و برادران محترم و مخلصین این حقیر شرمنده ام که نتوانستم حتی به اندازه ذره ای جبران زحمات بی پایان شما را بنمایم. انشاءالله خداوند از دریای رحمت خویش سیراب سازد. پدر جان، مادر گرامی، خواهر و برادر مهربانم، دوستان مخلص و همکلاسی های عزیز اگرچه من کوچک تر از آنم که پیام ...
شهید علی محمد رضایی؛ مجنون شهادت در لباس بسیجی بود
به گزارش صاحب نیوز به نقل از سمنا ، مادر شهید علی محمد رضایی از فرزندش اینگونه می گوید: 5 پسر و سه دختر ثمره زندگی ما بود. سال 1340 میهمان خانه ما شد و اسمش را علی گذاشتیم. پدرشان می گفت می خواهم مثل امام علی (ع) باشد. ابتدایی و راهنمایی را در ونک خواند. همه می ترسیدند مرگ بر شاه بگویند، علی بچه ها را جمع می کرد و شعار مرگ بر شاه می داد. عده ای آمدند اعتراض کردند که جلوی ...