سایر خبرها
200 شهید گمنام را به خانواده هایشان رساندم
از عملیات ها به عنوان امدارگر و پزشک یار مصدومان شیمیایی حاضر بودم. آن موقع دوست داشتم کاری را به عنوان کار تحقیقاتی و تز دکترا انتخاب کنم که یک مشکلی را حل کند. آن موقع سوالی که برای ما در جبهه پیش آمد این بود که وقتی جوانی در جنگ دچار عارضه شیمیایی می شود، پوستش ملتهب می شود و تاول می زند و تنفسش دچار مشکل می شود. خب فورا دارو و امداد و کارهایی برای خنثی کردن این عوارضی که مشاهده می کردیم ...
رزمنده ای که به تانک جمهوری اسلامی معروف بود
به گزارش خبرگزاری فارس از شهرستان ساری، خاطرات تلخ و شیرین رزمندگان دفاع مقدس همواره بخشی از جذاب ترین چهره آن سال ها را برای مخاطبان به تصویر می کشد، خاطرات و روایاتی که هر کلمه به کلمه آن می تواند تورقی از تاریخ را از آن خود کند. در ادامه خاطراتی از چند رزمنده مازندرانی از نظرتان می گذرد. * راز پیراهن ورزشی محمدرضا علیرضا بلبلی می گوید: از بین 60 تابوتی که آورده بودند، تن ...
میرتاج الدینی: از خود آقای احمدی نژاد شنیدم که نه خودشان وارد انتخابات می شوند و نه لیست می دهند
بحث معاونت پارلمانی مطرح شد، این سوال برای خود من مطرح شد که من نماینده مردم هستم، نظر مردم در اینباره چیست؟ این را به خود آقای احمدی نژاد هم گفتم. ایشان پاسخ دادند که مردم دوست دارند یک نفر را هم در دولت داشته باشند. من هم دو هفته فکر کردم، در تبریز با خیلی ها مشورت کردم، با برخی علما و مسئولان هم رایزنی کردم. برآیند این بود که حضور من ممکن است رابطه دولت و مجلس را تقویت کند. با همین ...
عباسی: اصل ماجرا قطعنامه 2231 شورای امنیت است؛ نگران تصویب برجام نباشید/ ما به مدت 25 سال تحت سیطره غربی ...
هی خندیدیم. وی افزود: وزیر خارجه عربستان تلفن وزیر خارجه ما را جواب نداد؛ به وزرای ما ویزا ندادند وزیر بهداشت دو روز پیش با مراجع دیدار کرد و گفت من با ویزای زائر رفتم نه با ویزای دیپلماتیک. این همان سیاست خارجه مقتدرانه است. این کارشناس مسائل سیاسی گفت: اینجا خدا گفت شما که ادعای قدرت دیپلماسیتان می شود که شش قدرت جهانی را آوردید پای میز مذاکره خب یک رزمایش کوچک برایتان آماده می کنم ...
با عملیات، اختلاف در لشکر فراموش شد/یکی از اصلی ترین رموز موفقیت این جنگ مردمی بودن آن است
، شهید لاهوتی که اخوی همین آقای مهرداد لاهوتی است، آقای آقازاده که نماینده محترم رشت بودند، آقای باغبانی که الان شده دکتر باغبانی در واقع فرماندهان گردان بودند؛ صحبت هایی با این عزیزان داشتم و متوجه شدم که در لشکر فوق العاده اختلاف وجود دارد، اختلاف شرق و غرب گیلان و رشت و غیر رشت. خب بچه ها زمان هایی که بیکار بودند این جور بحث ها پیش می آمد. من برگشتم قرارگاه محسن گفت خب چی شد؟ گفتم شما اگر کس دیگری ...
معاون پارلمانی دولت دهم:احمدی نژاد از اصولگرایان جدا شده
قرار دارند تا آقایان جلیلی و حدادعادل که در سوی دیگر این طیف بودند. آقای رضایی هم که در میانه طیف اصولگرایی است. در طرف مقابل آقای عارف و روحانی بودند که آن دو نفر به وحدت رسیدند ولی اصولگرایان یک صدا نشدند. خب طبیعی بود که در این شرایط رقیب پیروز انتخابات شود. این یک اصل و عرف اجتماعی است که هرجا وحدت باشد پیروزی هم با همان ها است و ربطی به اصولگرایی و اصلاح طلبی ندارد. این یک هشدار جدی ...
لم د اد ه با کیبورد
، از همراه اول بهت پیامک مید ن که: گرفتی مارو؟ برای چی الکی سرورهامون رو مشغول می کنی؟ خب با ملت تریپ قهر برد ار و با کسی حرف نزن. برای همه پیش اومد ه که تو این موقعیت باشن، الکی تریپ مایه د اری برند ارین.... برای همین عضو یکی، د وتا گروه فروش لباس تلگرام شد یم، اما انگار اون د ختره فروشند ه رد م رو تا اونجا هم زد ه بود ، وقتی تو پی وی بهم پیغام د اد که اگه قصد خرید ند ارید ریموو می شید فهمید م ...
گپ اس ام اسی بزرگمهر حسین پور با سینا حجازی
...: سینا بریم؟ سینا : بریم. ب: ببین گفته باشم هر چی از الان از شصتت در کنی یا شستت! صاف منتشر می شه ها. س: به شستم. ب: هاها ها... خب اولین کنسرتت چطور بود؟ یک سال پیش فکر می کردی یک سال بعد اون بالا... دو هزار نفر برات جیغ بکشن؟ س: عالی بود. فکرشو می کردم. ب: اولین قدم رو که داشتی رو سن می ذاشتی خوب نگاهت می کردم...! به عنوان ...
نبض نقش جهان در دست درشکه چی ها
، در یک مسیر مشخص فعالیت کنند اما کم کم وارد مسیر عبور درشکه ها شدند. "معلوم نیست زیر مجموعه کی هستن؟ قرار بود این ماشین ها برای کمک به اون خانم پیر، اون مرد پیر و اون جانبازی باشه که نمی تونه پیاده روی کنه. روز اول هم گفتن مجانی سوار کنن اما الان گذاشتن شون تفریحی دور میدون. هر یه ماشین 12 نفر رو سوار می کنه. نفری هزار تومن؛ اصلا شما نمی بینی به کسی کمک رسانی کنن؛ کلا میدون را از شکل تاریخی درآورده ...
کامیون عراقی رزمندگان را به وجد آورد
به گزارش خبرگزاری فارس از شهرستان ساری، خاطرات تلخ و شیرین رزمندگان دفاع مقدس همواره بخشی از جذاب ترین چهره آن سال ها را برای مخاطبان به تصویر می کشد، خاطرات و روایاتی که هر کلمه به کلمه آن می تواند تورقی از تاریخ را از آن خود کند. در ادامه خاطراتی از چند رزمنده مازندرانی از نظرتان می گذرد. * پیکر محمدرضا جا ماند رمضان قلی زاده می گوید: عملیات والفجر شش که در منطقه چیلات ...
مصاحبه ای با دکتر محمد کیانوش راد/فعال سیاسی اجتماعی
به دلیل این که در سیل سال 58 با اکیپی دو بار به ایذه رفته بودم و محرومیّت آن جا را دیده بودم، داوطلبانه آن جا رفتم و خدمات مختلف فرهنگی انجام دادم، و در ایّام دفاع مقدس به عنوان بسیجی ساده هم به جبهه رفتم. در برخی از دوره های آموزشی سپاه، درس جهان بینی و معارف می دادم. و در تربیت معلم و دانشگاه، دروس معارف و انقلاب اسلامی تدریس داشتم. دانشجویانی که با من درس داشتند، مواضع فکری آن زمان من را حتماً ...
بچه های د یروز چهره های امروز
و عشق د رس می د اد ن و کسی هد فش پول نبود . گرچه سختگیری چاشنی کار همه معلم ها و مربی های اینجا بود اما روابط د انش آموزا و معلم ها د وستانه و رفاقتی بود . خاطره مد رسه برای عد الت منش تلفیقی بود از یاد گیری و آموزش د رس و شرکت د ر جبهه مبارزات؛ از سال41 آقای طالقانی رو به زند ان قزل قلعه برد ه بود ن. من د انش آموز کلاس یازد هم بود م و به ملاقات ایشون می رفتم. اون زمان آقای طالقانی مشغول تکمیل ...
گفتگویی متفاوت با همسر آیت الله مهدوی کنی
...، ناراحت نبودم و حرف ها و کارهایشان را دوست داشتم. در همان عالم بچگی دوست داشتم کاری بکنم که ایشان دوست داشته باشند و به همین جهت مراقب بودم کارهایی را که ایشان دوست داشتند، انجام بدهم. مثلاً ایشان بسیار مهمان دوست بودند و خیلی وقت ها سرزده و بدون دعوت قبلی مهمان به خانه می آوردند.به ایشان می گفتم: من برای دو نفر غذا درست کرده ام و شما یکمرتبه پنج نفر را همراهتان می آورید!دلم می خواهد خیلی ...
اعدام نوعروس به جرم قتل شوهر
را بپذیری. من دوباره پای سفره عقد نشستم اما با شوهر جدیدم هم نمی توانستم کنار بیایم و مرتب درگیری داشتیم. من او را دوست نداشتم ضمن اینکه نمی توانستم از او هم جدا شوم به همین خاطر یک روز به دوستم گفتم می خواهم شوهرم را بکشم او هم پیشنهاد داد اول بی هوشش کنم و بعد او را بکشم. روز حادثه وقتی با هم به دفتر فرهنگی مسجد رفتیم غذا خوردیم، بعد من به بهانه خرید داروی سردرد به داروخانه رفتم، مقداری داروی ...
یک مدل از زندگی و سختی های شغلش می گوید
شرکت تبلیغ کنه، موهاش رو من درست می کنم. قیافه خوبی هم داره. چند وقتی هم هست که داره رژیم می گیره تا هیکلش مثل مانکن ها بشه. اگر توی تست قبول بشه بارش رو می بنده و کاسبیش سکه می شه. در حال حاضر من و چند نفر دیگر در زمینه مدل پوشاک فعالیت داریم و صنفی هم نداریم که اگر شرکت یا کارخانه و تولیدی بخواهد تبلیغ کند با صنف تماس بگیرد. کسانی که به دنبال مدل هستند اگر به ما دسترسی نداشته باشند ...
شهادت فرمانده سپاه همدان به روایت سردار همدانی
خودش در دوران دفاع مقدس سردار شهید محمود شهبازی بیان داشته است: سردار شهید محمود شهبازی، همزمان با شروع جنگ تحمیلی، راهی جبهه می شود. ابتدا به جبهه های غرب می رود و پس از تحکیم و تثبیت مواضع رزمندگان اسلام در آنجا، به جبهه جنوب عزیمت می کند و از هیچ تلاشی در مقابله با دشمن دریغ نمی ورزد و کارآمدی و لیاقت خود را در بعد نظامی به ظهور می رساند. محمود پس از فراغ از عملیات فتح المبین، تیپ 27 ...
لم د اد ه با کیبورد
بشه ! خب چه انتظاری د اری ماد ر من؟ انتظار د اری من لای 200نفر آد م بگم املت؟ یا نه، بگم یتیمچه؟ خب این طوری، شرف نمی مونه واسه من که. حالا اون اولا تسلیم نمی شد م. د ر جواب ماد رم، فقط می گفتم: می خوامش. نگهش د ارید . من خود م رو می رسونم . بعد د ید م مثل اینکه حرف هام خیلی مفهوم نیست. تازگی ها غروب که ماد رم زنگ میزنه، رد تماس مید م. بهش پیام مید م: . Yatimche . روزنامه قانون/ ...
این روزها خبری از خاک صحنه نیست؟!
حوزه تئاتر گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ؛ امروز که داشتم از کوچه رد می شدم و همینجور با خودم شعر هزار بارمو زمزمه می کردم یه پسر بچه با لباس و کیف مدرسه که شرارتم از چشماش می بارید جلوی پام زمین خورد، اول این پا و اون پا کردم، ولی بعدش رفتم سمتش، تمام لباسش خاکی شده بود، جوری که وقتی دستشو گرفتم تا بلند شه لباسای منو هم خاکی کرد. از عصبانیت دلم می خواست خفش کنم، ولی اون از من زرنگتر بود و ...
ماجرای راننده تاکسی و اختلاس 3000 میلیاردی
...> راننده : نه آقا جان اونا از ما بهترون اند. من برای یک جفت لاستیک باید 3 روز برم تعاونی اون وقت اون 3000 میلیارد تومن رو میخوره یه آبم روش ! مسافر : خب آقا جان راضی نیستی نخر! لاستیک نخر ... راننده : (با صدای بلند) چرا نامربوط میگی مرد حسابی؟ مجبورم بخرم ! لاستیک نخرم پس چجوری با ماشین کار کنم ؟ مسافر : وقتی شما که دستت به هیچ جا بند نیست و یه راننده عادی هستی وقتی ...
تک تیرانداز شبکه های اجتماعی را بشناسید
زمان جنگ در استان کهگیلویه وبویراحمد رفتم اما کسی اطلاعات بدرد بخوری نداشت و به کسی دیگر معرفی می کرد.بالاخره به جایی رسیدیم که بهترین گزینه بود، مسئول حفظ و نشر آثار دفاع مقدس"سرهنگ پاسدار درفشی که از قضا خواهرزاده شهید زرین تک تیرانداز معروف بود!البته بنا به دلایلی ابتدا از توضیحات طفره رفت اما بالاخره راضی شد که اطلاعاتی به ما بدهد.گویا خانواده شهید خیلی راضی به این موضوع نیستند. ...
از نهیب مادر شهید به مجری تا نشاط پدر پیر و مادران قد خمیده شهدا در پایان انتظار
ها هم عادت کرده ایم، این همایش ساده و بی ریا، بسیار منظم آغاز شد و راس ساعتی که وعده داده بودند- البته 3 دقیقه نیز زودتر -پایان پذیرفت. در پایان انتظار که به همت نسل سوم و چهارمی های روابط عمومی بسیج برگزارشد، نسل های اول دفاع مقدس نیز به آن آذینی متفاوت بخشیدند و قبل از شروع مراسم، شاهد حضور حاج محمدرضا تویسرکانی نماینده ولی فقیه در بسیج، سردار فرجیان زاده معاون هماهنگ کننده بسیج، آقا ...
سامان گوران مدافع حرم می شود
...> وی افزود: چندباری هم در ستاد، پیش سردار رفتم. یکی از این دیدارها در روز جهانی سرباز انجام شد. ایشان من را به خاطر برنامه هایی که برای سربازها اجرا می کردم، به یاد داشتند. همیشه به ایشان می گفتم ما هم باید مثل شما لباس جنگ بپوشیم و مدافع حرم شویم. یک بار هم در محرم پارسال بود که می خواستم بدون اذن سردار به سوریه بروم. ولی ایشان گفت اول باید کارت پایان خدمتت را بگیری، بعد قانونی با هم می رویم. این بازیگر در انتها گفت: این روزها در تدارک سفر به کربلا هستم و بعد از آن هم ان شا الله سوریه. ...
گلچین مداحی شب سوم محرم حاج میثم مطیعی
یکی همش ما رو نشون میده جای طناب مونده رو گردنها حتی حیا نکردن از زنها از روی ناقه افتادم گفتم الهی هیچ زنی نشه تنها بابا دیگه منو تنها نگذار (واحد)/ سال 93 دریافت فایل چه آروم اون گوشه خوابیده، چه خنده ای کنج لبهاشه تو خواب ناز داره می بینه، که توی آغوش باباشه داره خواب می بینه که بابا دوباره، گل بوسه تو باغ چهره ش میکاره ...
علی مسعودی 10سال در خانه عطاران مستاجر است! /تصاویر
.... یک نفر از دستشویی آمد، دونفر تو آشپزخانه و سه نفر جلوی تلویزیون بودند. سعید به من گفت علی اصلا جا داری من بنشینم، بنویسم. گفتم آره برو تو اتاق خواب راحت باش و سعید هم رفت و تا عصر کلی کار کرد و ما هم همگی کار خودمان را کردیم. خلاصه من سال هاست در چنین فضایی زندگی کرده ام. این جمع که در خانه شما می آیند و می روند دقیقا چه کسانی هستند؟ خیلی از بچه های سینما هستند اما بیشتر ...
دلایل تعطیلی گل آقا و تولد قندپهلو
تعداد شعر نرسیده اند! درباره ازدواج هم بگویم که در این چهل و شش سال زندگی که داشتم،هنوز موقعیتش نصیبم نشده. از سویی این سالها به تنهایی عادت کرده ام و می دانید خیلی مواقع آدم در تنهایی می تواند بنویسد یا شعر بگویید و می ترسم ازدواج این تنهایی را از بین ببرد. از سوی دیگر همین تنهایی خیلی مواقع باعث ناراحتی می شود و با خود می گویم یک نفر باید در کنار من باشد و این زندگی را با وی ادامه دهم. به امید خدا یک روز این اتفاق برای من هم خواهد افتاد، نگرانش نباشید!(این را صرفاً جهت رفع نگرانی افکار عمومی گفتم، و گرنه خودم خیلی ناراحت نیستم!) افکارخبر/راه دانا ...
نگاتیوهای دوران جنگ باید بازسازی و اسکن مجدد بشوند
گفت وگو با منوچهر قلمچی عکاس دوران دفاع مقدس؛ آقای خامنه ای به جمع ما آمدند و چایی خوردند. در بین خبرنگاران و عکاسان دو نفر چهره جدید بودند، از آنها خواستند که خود را معرفی کنند. من گفتم روال کار ما به اینگونه است که تنها ثبت می کنیم و تحویل سردبیری می دهیم. ما اختیاری در انتخاب عکس ها نداریم. ایشان فرمودند: سردبیر که در لحظه ثبت عکس نبوده است، شما بودید و با حال و هوایی آن لحظه آشنا ...
حاشیه نگاری از مراسمی متفاوت در پایتخت
...، این همایش ساده و بی ریا، بسیار منظم آغاز شد و راس ساعتی که وعده داده بودند- البته 3 دقیقه نیز زودتر -پایان پذیرفت. در پایان انتظار که به همت نسل سوم و چهارمی های روابط عمومی بسیج برگزارشد، نسل های اول دفاع مقدس نیز به آن آذینی متفاوت بخشیدند و قبل از شروع مراسم، شاهد حضور حاج محمدرضا تویسرکانی نماینده ولی فقیه در بسیج، سردار فرجیان زاده معاون هماهنگ کننده بسیج، آقا مجتبی شاکری ...
خاطرات دکتر هوشنگ منتصری را در کتاب سال های خاکستری بخوانید/ از دانشگاه آریامهر تا ریاست دانشگاه تبریز
داریم این قرارداد متناسب با فداکاری ها و رنج های متحمل شده ملت ما تنظیم شده است به آن رای بدهید والا... نفهمیدم که به خاطر این نوشته بود یا برای عکس های چاپ شده در پشت جلد شماره بعدی مجله که از فرمانداری نظامی تلفن کردند که مسئول مجله به شعبه مطبوعات آن سازمان رجوع کند. من بعد از اطلاع دادن به قرنی و هماهنگی با او به فرمانداری نظامی رفتم. نحوه برخورد سرهنگ دوم مسوول با من خیلی مهربانانه بود. فهمیدم ...
داستان های خواندنی؛ هزار رنگ
.... اومدن بمونن؟ بله، همین طوره. فکرشو بکنین! تشریف آوردن برادرشونو ببینن، اون وقت من اصلا خبرنداشتم. پس این سگ ایشونه؟ خیلی خوشحال شدم! ببرینش ... سگ کوچولوی قشنگیه ! انگشت این بابا رو گاز گرفتی، هان؟ ها ها ها ، حیوونکی، بیا نمیخواد بلرزی ! پریدی انگشت این آشغال کله رو یه گاز مامانی گرفتی ... چه سگ بامزه ای ! پروخور سگ راصدا زد وهمراه او از حیاط الوارفروشی ...
لمد اد ه با کیبورد
. ولی محققان فهمید ن اینترنتی که همین جور د ر سطح شهر ول باشه باعث سقط جنین، سرطان، ایست قلبی، نازایی و ناباروری میشه... بیخود نیست برو بچه های بیست وسی میگن اروپا د اره به د لیل حجم مشکلات و تشعشع ناشی از این امواج نابود میشه... من د لم واسه اون کود کانی می سوزه که بی گناه د ارن چوب خریت د ولت مرد انِ شما رو می خورن... تو که می تونی خود تو نجات بد ه مهاجرت کن هیچ چیز بیشتر از این به آد م آرامش ...