سایر منابع:
سایر خبرها
ضرورت توجه به فرهنگ ایثار و شهادت در تربیت فرزندان
حجت الاسلام حسناتی در همایش جهانی شیرخوارگان حسینی، مهم ترین ضرورت برپایی این مجالس را همراه شدن با کاروان کربلا و زنده کردن روش سیدالشهدا بیان کرد و گفت: برای رسیدن به این مرحله باید بهترین الگوها از جمله فرهنگ ایثار و شهادت را در تربیت فرزندان عملی کنیم. به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در نجف آباد، حجت الاسلام مصطفی حسناتی، نماینده ولی فقیه و امام جمعه نجف آباد، امروز در همایش جهانی ...
تجلیل از قیام عاشورا موضوعی انسانی است و نه صرفا شیعی
مواجه کرده است را به آن ها گوشزد می کرد. نکته جالب این است که اگر بگوییم مسأله حفظ جان امام بود و امام به همین دلیل مدینه را ترک کرد، باید به خیرخواهی های افرادی همچون برادرش محمد حنفیه، پسرعمویش عبدالله ابن عباس، پسر عمو و دامادش عبدالله ابن جعفر گوش می داد که به حضرت سفارش می کردند که به سوی یمن و مناطق دوردست بروند تا جان حضرت حفظ شود. اما امام نپذیرفت. یعنی امام بهتر از هر کسی می دانست که چطور ...
همایش شیرخوارگان در نجف آباد
مادران نجف آبادی به تأسی از حضرت رباب، فرزندان خود را نذر سربازی امام زمان (عجل الله) کردند. به نقل از بینا، همایش شیرخوارگان حسینی همزمان با سراسر کشور در حسینیه فاطمه الزهرا(سلام الله علیها) نجف آباد برگزارشد.
انقلابی ترین زیارت ها
، اما اینطور نیست و زیارت ناحیه جزو زیارت های مطلقه به حساب می آید. یعنی در هر زمانی، چه عاشورا و چه غیرعاشورا، می توان با آن امام حسین(ع) را زیارت کرد. مسلما مهم ترین ویژگی این زیارت را می توان نسبت دادن آن به امام زمان(عج) دانست. این زیارت به نوعی یک کلاس عاشوراشناسی است چون در آن می توان شرح کامل اوصاف و کردار امام حسین(ع) پیش از قیام، زمینه های قیام حضرت، شرح شهادت و مصایب آن حضرت و عزادار شدن ...
اشعار ویژه شب پنجم محرم _عبدالله بن الحسن(ع)
به مناسبت فرا رسیدن ایام محرم الحرام و عزاداری حضرت سیدالشهدا (ع) عقیق هر روز جدیدترین اشعار آیینی شاعران را به منظور استفاده ذاکرین اهل بیت منتشر می کند. سرویس دین مشرق، به مناسبت فرا رسیدن ایام محرم الحرام و عزاداری حضرت سیدالشهدا (ع) عقیق هر روز جدیدترین اشعار آیینی شاعران را به منظور استفاده ذاکرین اهل بیت منتشر می کند. علیرضا شریف: کِل کشیدند که حس کرد عمو ...
آشنایی با مداحی یا روضه خوانی
، شعر ، اجرا و مخاطب متکی است، باید هر چه بیشتر نسبت به آموزش دیدن های لازم، پختگی اجرا، تمرین پیوسته، انتخاب اشعارمناسب و معنادار، زیبا و بدیع ، مطالعه منابع تاریخی، تکیه روی اشعار و مطالب اخلاقی، فکری و عقیدتی، از گفتن حرف های اغراق آمیز و غیر قابل باور پرهیز و اجنتاب کنند. خلوص نیت و مناعت طبع داشته باشند. نوکری ابا عبدالله الحسین و اخلاص نسبت به آن حضرت را فراموش نکنند. در انتخاب اشعار دقیق باشند ...
مرجعی که سفیر انگلیس را خوار کرد
، متعلّق به تو بوده است، حقّ نداری آن چیزی را که خدا به تو داده، به دیگری بدهی، امّا اگر متعلّق به تو نبوده، تو اشتباه کردی این را به دست گرفتی! بعد حضرت فرمودند: تو باید خلافت را کنار بگذاری و بدانی امام، حقیقت است. اصلاً این هم یک نکته خوب است، دقّت کنید، خلافت، زیر مجموعه امامت است؛ یعنی خلیفة الله بودن، فی ذاته در امام، موجود است. در مثال مناقشه نیست، وقتی می گویید: انسان ...
شورحسینی با حضور نوجوانان و جوانان در حرم مطهر رضوی
سوگ طفل شش ماهه امام حسین(ع)، حضرت علی اصغر(ع) گریستند. وی همچنین از برگزاری اجتماع دانش آموزی عزاداران حسینی در حرم رضوی خبر داد و گفت: این مراسم همزمان با روز بزرگداشت شهادت قاسم ابن الحسن(ع) و با هدف پاسداشت مقام نوجوان کربلا حضرت قاسم(ع) و تاسی از زندگی این حضرت تحت عنوان احلی من العسل در حرم رضوی برگزار می شود. حجت الاسلام حسینی اظهار کرد: این مراسم ساعت 9:30 روز سه شنبه ...
سخنرانی دبیرکل حزب الله لبنان در سومین شب محرم
السلام در روز کربلا چه بود ؟ هدف ایشان حفاظت از دین اسلام بود، از جمله اهداف ایشان بیدار کردن امت اسلامی بود، و کشف کردن واقعیت این حاکم بود که اگر برای دهها سال این شخص بر مسلمانان حکومت می کرد یک فاجعه روی می داد، این فاجعه دینی و فرهنگی و اخلاقی و تاریخی و در تمام زمینه ها می بود، حال آیا این هدف و اهداف را حضرت امام حسین می توانستند محقق سازند پاسخ به این پرسش آری است، با شهادت خود ...
حسین(ع) از دیدگاه اهل سنت
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی به دخت: امام حسین (ع) از دیدگاه اهل سنت با قلم علی باقر شیخانی توسط مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما منتشر شده است. کتاب مذکور در شش فصل اصلی شرح حال، فضایل و مناقب، ویژگی های اخلاقی و سیره عملی، موضع گیری های سیاسی و اجتماعی، امام حسین(ع) و واقعه عاشورا و سخنان حکیمانه تهیه، تدوین و تنظیم شده است. موضوعات و فصل ها موضوعاتی چون شمایل ...
همیشه محرم، هماره عاشورا
.... شهیدی پس از شهید. گویی سرنوشت فرزندان و شیعیان تو را با قلم شهادت رقم زده اند و این خاک شهیدستان شیعیان توست که درگذار عصرها و نسلها به نام و یاد تو زندگی کرده اند و زندگی را همچون تو به عقیده و جهاد تفسیر نموده اند. ای مقتدای بزرگ! مادران این امت در سپیده دم انقلاب شکوهمند اسلامی و در ایام جنگ تحمیلی فرزندان خویش را به تأسی از خلوص و پاکی و ایثار تو، به خداوند هبه کردند ؛ به پیروی ...
هاشمی: بدون ایران امنیت برقرار نمی شود
...: رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، ایران را امن ترین و قدرتمندترین کشور منطقه دانست و گفت: قدرت های جهانی به این واقعیت رسیده اند که بدون کمک ایران توان مقابله با تروریست ها و امن کردن منطقه را ندارند. آیت الله هاشمی رفسنجانی صبح امروز در دیدار جمعی از فعالان سیاسی، اجتماعی، ورزشی، فرهنگی و اقتصادی استان البرز، با تسلیت ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله حسین(ع) و یارانش ...
مردم گنبدکاووس یک میلیارد ریال برای بازسازی عتبات عالیات کمک کردند
بازسازی عتبات عالیات گنبدکاووس گفت: برای ساخت صحن حضرت فاطمه زهرا(س) در نجف، ساخت صحن حضرت زینب(س) در کربلا و همچنین مرتفع کردن گنبد حرم امام حسین (ع) مردم استان گلستان می توانند کمک های خود را به ستاد بازسازی عتبات عالیات استان و شهرستان ها اهدا کنند. انتهای پیام/
وقف زمین 250 مترمربعی برای ساخت مسجد در شهرستان راور
.../7/26 - 13:47 494770 به گزارش خبرگزاری شبستان از کرمان و به نقل روابط عمومی اداره کل اوقاف و امور خیریه استان کرمان؛ منصور هدایتی، سرپرست اوقاف و امور خیریه شهرستان راور، اظهار کرد: خیر نیکوکار راوری در اقدامی خداپسندانه ملک خود را راستای ساخت مسجد وقف کرد. وی افزود: همزمان با چهارمین روز از ایام محرم به همت خیر نیکوکار "حسن عزیز زاده" قطعه زمینی جهت ساخت مسجد حضرت ابا ...
از تعدیل نیروی کار در قطعه سازی تا تعطیلی 800 واحد طلا و جواهر
مربوط به میزان اخراج زنان پس از مرخصی زایمان اشاره کرد و گفت: در سال 91، از 145 هزار بانویی که از مرخصی زایمان شش ماهه استفاده کرده بودند، 47 هزار نفر از آنان از محل کار خود اخراج شدند. کاهش ساعت کار مادران شاغل برای کسانی که فرزندان زیر 7 سال یا معلول دارند و همچنین دایر کردن مهدکودک ها در ادارات دولتی و دستگاه های اجرایی از جمله راهکارهای پیشنهادی معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری است که ...
چرا کوفیان امام را تنها گذاشتند؟
مرکزیت کوفه - که همیشه بر سر آن با شام در رقابت بود و در این دوران بیست ساله آن را از دست داده بودند - به دنبال رهبری کارآمد بودند که بتواند این مهم را به انجام برساند. از نظر اینان در این زمان مناسب ترین فرد دارای نفوذ و شخصیت - که از سویی قدرت رهبری جامعه کوفیان را داشته و از سوی دیگر حکومت امویان را مشروع نداند - امام حسین(ع) بود؛ از این رو از آن حضرت برای آمدن به کوفه دعوت کردند. 4 ...
چرا امام حسین(ع) در آغاز حرکت، از مدینه به مکّه رفتند؟
یکی از مواردی که در تاریخ شیعه بسیار اهمیت دارد، بحث حرکت امام حسین (ع) از مدینه به سمت مکه و سپس حرکت از مکه به سمت کوفه است. با فرا رسیدن ایام عزای حسینی (ع) و همچنین برنامه سخت دشمنان اهل بیت (ع) برای شبهه افکنی و کم اثر جلوه دادن قیام عاشورا ، برآن شدیم تا به تعدادی از سؤالات و شبهات مختلف در سلسله پرسش هایی عاشورایی پاسخ دهیم .یکی از مواردی که در تاریخ شیعه بسیار اهمیت دارد، بحث حرکت امام حسین (ع) از مدینه به سمت مکه و سپس حرکت از مکه به سمت کوفه است. قیام امام حسین (ع) به عنوان نقطه عطفی در تاریخ شیعه و اسلام محسوب می شود. زیرا این حرکت باعث حفظ اسلام واقعی از انحرافات ایجاد شده در زمان بعد از رسول خدا (ص) می باشد. ماجرای بیعت یزد از امام حسین در نیمه دوم ماه رجب سال 60 هجری، یزید در نامه خود به ولید بن عتبه (فرماندار مدینه) خواسته بود که حتماً از چند نفر مخالف خود که یکی از آنها امام حسین(ع) بود، بیعت گرفته شود و بدون بیعت رها نشوند.(1) اما بعد فخذ حسیناً و عبداللَّه بن عمر و عبداللَّه بن الزبیر بالبیعه اخذاً شدیداً لیست فیه رخصه حتی یبایعوا و السلام . ولید بن عتبه (فرماندار مدینه) وقتی دستور یافت تا از امام حسین (علیه السلام) برای یزید بیعت بگیرد. حضرت فرمود ... یزید فردی است شرابخوار و فاسق که به ناحق خون می ریزد و اشاعه دهنده فساد است و دستش به خون افراد بی گناه آلوده گردیده و شخصیتی همچون من با چنین مرد فاسدی بیعت نمی کند. ولید گرچه با خوی مسالمت جویانه خود حاضر به آغشته کردن دست خود به خون امام حسین(ع) نبود؛ (2) اما در مدینه افراد باند اموی به ویژه مروان بن حکم که ولید در موارد سخت و از جمله این مورد با او مشورت می کرد ،- او را به شدّت تحت فشار قرار می دادند تا خون امام(ع) را بریزد؛ چنان که در همان آغاز وصول نامه، وقتی ولید با مروان مشورت کرد، مروان گفت: نظر من آن است که در همین لحظه به دنبال این چند نفر فرستاده و آنان را ملزم به بیعت و اطاعت از یزید کنی و اگر مخالفت کردند، قبل از آنکه از مرگ معاویه مطلع شوند، سرهای آنها را از تن جدا کنی؛ زیرا اگر آنان از مرگ معاویه با خبر شوند، هر کدام به طرفی رفته و اظهار مخالفت کرده و مردم را به سوی خود دعوت می کنند.(2) وقتی مروان بن حکم بیعت با یزید را از حضرت درخواست کرد امام حسین(علیه السلام) فرمود: ای دشمن خدا! دور شو، من از رسول خدا شنیدم که فرمود : خلافت بر فرزندان ابوسفیان حرام است. اگر معاویه را بر فراز منبر من دیدید او را بکشید. و امت او چنین دیدند و عمل نکردند و اینک خداوند آنان را به یزید فاسق گرفتار کرده است . امام حسین(علیه السلام) در شب 28 رجب سال 60 هجری همراه با بیشتر خاندان خویش و بعضی یاران، پس از وداع با جدش پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) از مدینه به طرف مکه حرکت کرد . بنابراین، امام حسین(ع) با توجه به نامناسب بودن شرایط مدینه برای اظهار مخالفت علنی و قیام و نیز در خطر بودن جان خود در این شهر بدون امکان حرکتی مؤثر، تصمیم به ترک آن گرفت و از آیه ای که در هنگام خروج از مدینه قرائت کرد، این نکته – که ترک این شهر به علّت عدم احساس امنیت بوده است – آشکار می شود. فخرج منها خائفاً یترقب قال رب نجنی من القوم الظالمین قصص (28)، آیه 21٫؛ موسی از شهر خارج شد، در حالی که ترسان بود و هر لحظه در انتظار حادثه ای عرض کرد: پروردگارا! مرا از این قوم ظالم نجات بده . دلایل انتخاب سفرامام به مکه : هنوز مردم شهرهای مختلف از مرگ معاویه مطلع نشده بودند و تلاش های جدی مخالفان برای اظهار مخالفت با یزید آغاز نشده بود. هنوز امام حسین(ع) دعوتی از شهرهای دیگر و از جمله کوفه نداشت. امام(ع) باید مکانی را برای هجرت خود انتخاب می کرد که بتواند آزادانه و در کمال امنیّت در آنجا دیدگاه های خود را ابراز کند. طبق آیه صریح قرآن و من دخله کان آمناً آل عمران (3)، آیه 97٫ مکه حرم امن الهی بود. با توجه به سرازیر شدن مسلمانان از سرتاسر مملکت اسلامی برای انجام اعمال عمره و همچنین نزدیک شدن ایام حج تمتع و حضور مردم برای انجام مناسک حج ، امام حسین(ع) به خوبی می توانست با گروه های مختلف دیدار کرده و علّت مخالفت خود با دستگاه اموی و یزید را برای آنها تبیین کند و نیز گوشه هایی از معارف اسلامی را برای آنها بیان نماید. در ضمن با گروه های مختلف شهرهای اسلامی از جمله کوفه و بصره در ارتباط باشد. و در آخر امام حسین(علیه السلام) هدف خروج از مدینه را در وصیتنامه اش چنین بیان می کند : ... و جز این نیست که برای اصلاح در میان امت جدم خارج شدم. می خواهم امر به معروف و نهی از منکر کرده و به راه و روش جدم (رسول خدا) و پدرم علی (علیه السلام) رفتار نمایم . کسی که به سوی خدا دعوت کند عمل نیک انجام دهد و بگوید از مسلمانان هستم، از خدا و رسولش جدا نمی شود ... اگر در نوشتن نامه ات خیر مرا آرزو کرده ای، خدا پاداش تو را بدهد . امام(ع) شب جمعه سوم شعبان سال 60 ق وارد مکّه شد و تا هشتم ذی حجه همان سال، در این شهر به فعالیت مشغول بود.(4) ....................................................................................... پی نوشت: 1) وقعه الطف، ص 75: 2) ابن اعتم، الفتوح، ج 5، ص 12؛ وقعه الطف، ص 81٫ 3)وقعه الطف، ص 77٫ 4) همان، ص 88: فاقبل اهلها یختلفون الیه و یأتونه و من کان بها من المعتمرین و اهل الآفاق . ...
حجت الاسلام آقا تهرانی :حتی پنج دقیقه از عمر خود را تلف نکنید، حُر با پنج دقیقه تفکر به آن مقامات رسید+ ...
دین ندارند اما به حضرت علی علیه السلام علاقه دارند ، یک دانشمند و فیلسوف مسیحی می گفت آیا شیعیان می دانند که امام علی علیه السلام فیلسوف بزرگی بوده است ؛ او که تنها چند نکته از حضرت شنیده بود احساس غرور می کرد که امام علی علیه السلام را می شناسد. ظاهر دختران و پسران در جامعه نشان می دهد که شیعه امیرالمؤمنین علیه السلام هستند؟ برخی از ما شیعیان با داشتن چنین الگوهایی به دنبال ...
فلسفه عزاداری سیدالشهدا ازمنظر آیت الله مکارم
به گزارش فرهنگ نیوز، در آستانۀ فرارسیدن ایام سوگواری و عزاداری حضرت ابا عبدالله الحسین(علیه السلام)، لزوم واکاوی چیستی فلسفۀ برپایی مراسم عزا در مصائب حضرت سید الشهدا(علیه السلام) بیش از پیش احساس می گردد، از این رو در این نگاشته مهمترین مولّفه های کلیدی در این مسأله با بهره گیری از اندیشه های ارزشمند حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی(مدظله) به مخاطبان ارائه می گردد. تأکید روایات در ...
تامین امنیت حاجیان علاوه بر واجب شرعی یک وظیفه انسانی است
.../7/26 - 13:41 494773 به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان، آیت الله اراکی، دبیر کل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی به مناسبت بیست و پنجمین سالروز تاسیس این مجمع ضمن تسلیت ایام سوگواری حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) و فاجعه هایی که در حج امسال رخ داد در جمع خبرنگاران گفت: امیدواریم علل و اسباب پیش آمده حوادث فاجعه بار منا و مسجدالحرام بررسی شده و کمیته تحقیق و تفحصی در این رابطه شکل بگیرد تا ...
سنددار شدن 22 مسجد در دشتی و تنگستان
تابناک بوشهر: علی اسماعیلی از اجرای طرح بصیرت عاشورایی در 12 بقاع متبرکه در دو شهرستان دشتی و تنگستان خبر داد و اظهار داشت: برنامه های بصیرت عاشورایی با لبیک یا حسین، تجمع بزرگ رهروان زینبی با لبیک یا زینب ویژه بانوان و احلی من العسل (همایش نوجوانان حسینی) در ششم محرم در خورموج و اهرم برگزار می شود. سرپرست اداره اوقاف و امور خیریه دشتی و تنگستان برگزاری اعیاد مذهبی و سوگواری در مساجد و ...
780مبلغ ویژه محرم به استان سمنان اعزام شدند
استفاده مبلغان در ایام محرم، گفت: همایش طلایه داران تبلیغ 14، در آستانه ماه محرم با حضور آیت الله خاتمی امام جمعه موقت تهران، آیت الله سید محمد شاهچراغی نماینده ولی فقیه در استان و دیگر مسئولان در شاهرود برگزار شد و طی آن توصیه هایی از قبیل تبیین سخنان مقام معظم رهبری، جایگاه ولایت فقیه در جامعه اسلامی، بیان سیره عملی و علمی ائمه اطهار بویژه امام حسین(ع) و دعوت از مردم برای حضور در آئین عزاداری سرور و ...
نوای "السلام علیک یا ابا عبدالله" در ریگان طنین انداز شد
به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از کرمان ؛ امام جمعه ریگان گفت: به همت دستگاهای اجرایی شهرستان زیارت عاشورا قبل از ساعت اداری در محل پارک شهدای گمنام بر گزار می شود وهرکدام از دستگاهای اجرایی یک روز میزبان مراسم می باشند . حجت الاسلام علی رنجبر ماهانی افزود: با برگزاری زیارت عاشورا در محل پارک شهدای گمنام ودر جوار قبور مطهر شهدا مردم نیز از این مراسم استقبال کردند ...
هراس وهابی ها از مراسم شیرخوارگان حسینی
به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس ، کودکان در آغوش امن مادران اند و مادران بی تاب علی اصغر ها.کودک سبز پوششان را بالای سر گرفته اند و فریاد می زنند: یا صاحب الزمان (عج)! فرزندم را نذر یاری قیام تو می کنم. او را برای ظهور نزدیکت برگزین و حفظ کن. یا حسین(ع)، یا علی اصغر (ع) ادرکنی. 40 کشور جهان میزبان شیرخوارگان حسینی دیروز در نخستین جمعه ماه محرم، سراسر ایران و 40 کشور ...
روز سوم"روز سوم محرم بنام روز حضرت رقیه (س) نامگذاری شده است.بهمین مناسبت مطالبی کوتاه در خصوص این ...
کلمه رقیه، در اصل از ارتقاء به معنی صعود به طرف بالا و ترقی است .این نام قبل از اسلام نیز وجود داشته، مثلا نام یکی از دختران هاشم( جد دوم پیامبر اکرم (ص)) رقیه(ع) بوده است، که عمه پدر رسول خدا (ص) رقیه می شود. نخستین کسی که در اسلام، این نام را داشت، یکی از دختران رسول خدا(ص) از حضرت خدیجه(ع) است. پس از آن، یکی از دختران امیر المومنین علی(ع) نیز رقیه(ع) نام داشت، که به همسری حضرت مسلم بن عقیل (ع) درآمد . در میان دختران امامان دیگر نیز چند نفر این نام را داشتند، از جمله یکی از دختران امام حسن مجتبی(ع) و دو نفر از دختران امام موسی کاظم(ع) که به رقیه و رقیه صغری خوانده می شوند . اکثر محدثان دو دختر به نامهای سکینه و فاطمه برای امام حسین(ع) ذکر کرده اند؛ اما علامه ابن شهر آشوب، و محمد بن جریر طبری شیعی، سه دختر به نامهای سکینه، فاطمه و زینب (ع) را برای آن حضرت بر شمرده اند.در میان محدثان قدیم، تنها علی بن عیسی اربلی- صاحب کتاب کشف الغمه ( که این کتاب را درسال 687 ه.ق تالیف کرده است )- به نقل از کمال الدین گفته است که امام حسین(ع) شش پسر و چهار دختر داشت؛ ولی او نیز هنگام شمارش دخترها، سه نفر به نامهای زینب، سکینه وفاطمه را نام می برد و از چهارمی ذکری به میان نمی آورد .احتمال دارد که چهارمین دختر، همین رقیه(ع)بوده باشد . علامه حائری در کتاب معالی السبطین می نویسد: بعضی مانند محمد بن طلحه شافعی و دیگران از علمای اهل تسنن و شیعه می نویسد: امام حسین(ع) دارای ده فرزند، شش پسر ، و چهار دختر بوده است. سپس می نویسد: دختران او عبارتنداز : سکینه، فاطمه، صغری، فاطمه کبری، و رقیه علیهن السلام . سوالی که در ذهن بسیاری مطرح میشود این است که آیا نبودن نام حضرت رقیه (ع) در میان فرزندان امام حسین (ع) در کتابها و متون قدیم- مانند : ارشاد مفید، اعلام الوری، کشف الغمه و دلائل الامامه طبری – بر نبودن چنین دختری برای امام حسین(ع) دلالت ندارد؟ در پاسخ میتوان چنین گفت که اولاً: درآن عصر، به دلیل اندک بودن امکانات نگارش از یک سو، تعدد فرزندان امامان (ع) از سوی دیگر، وسانسور و اختناق حکومت بنی امیه که سیره نویسان را در کنترل خود داشتند ازسوی سوم، و بالاخره عدم اهتمام به ضبط و ثبت همه امور و جزئیات تاریخ زندگی امامان (ع) موجب شده که بسیاری از ماجراهای زندگی آنان در پشت پرده خفا باقی بماند؛ بنابراین ذکر نکردن آنها دلیل بر نبود آنها نخواهد شد. ثانیاً: گاهی بر اثر همنام بودن، وجود نام رقیه(ع) در یک خاندان موجب اشتباه در تاریخ شده و همین مطلب، امر را بر تاریخ نویسان اندک آن عصر، با امکانات محدودی که داشتند، مشکل می نموده است. همچنین گاهی بعضی از دختران دو نام داشتند؛ مثلا طبق قرائنی که خاطر نشان می شود به احتمال قوی همین حضرت رقیه (ع) را فاطمه صغیره می خواندند، و شاید همین موضوع، باعث غفلت از نام اصلی او شده باشد . بعضی از علمای بزرگ ، از حضرت رقیه (ع) به عنوان دختر امام حسین (ع) یا دکرده اند و شهادت جانسوز او را در خرابه شام شرح داده اند . پس باید نتیجه گرفت که باید کتابها و دلایلی در دسترسی آنها بوده باشد که بر اساس آن، از حضرت رقیه(ع) سخن به میان آورده اند؛ کتابهایی که در دسترس دیگران نبوده است، و در دسترس ما نیز نیست . بنابراین ذکر نشدن نام حضرت رقیه(ع) در کتب حدیث قدیم هرگز دلیل نبودن چنین دختری برای امام حسین (ع) نخواهد بود، چنانکه عدم ثبت بسیاری از جزئیات ماجرای عاشورا و حوادث کربلا و پس از کربلا در مورد اسیران، در کتابهای مربوطه، دلیل آن نمی شود که بیش از آنچه درباره کربلا و حوادث اسارت آن نوشته شده وجود نداشته است. هر چند فلسفه قیام عاشورا و هدف حضرت امام حسین(ع) را نباید با اینگونه شبهاتی تحت تاثیر قرار داد.چرا که صحت وسقم وجود برخی از افرادی که در حادثه عاشورا مورد اختلاف نظر است، کوچکترین تاثیری بر اصل محتوای قیام امام حسین(ع) نخواهد داشت.وشاید برخی از معاندان و مغرضان برای ایجاد تفرقه و کمرنگ کردن اهداف قیام عاشورا،به چنین مسایلی دامن زده اند. وقایع مهمی که در روز سوم محرم سال 60 هجری روی داده است –اعزام لشکر عمر بن سعد به سوی کربلا، – خریداری اراضی کربلا توسط امام حسین علیه السلام ، –نامه عمر بن سعد، –نامه عبیدالله بن زیاد به عمر بن سعد، – عبیدالله در نخیله. **اعزام لشکر عمر بن سعد به سوی کربلا عمر بن سعد یک روز بعد از ورود امام حسین علیه السلام به کربلا یعنی روز سوم محرم با چهارهزار سپاهی از اهل کوفه وارد کربلا شد. بعضی از تاریخ نویسان نوشته اند که بنوزهره که قبیله عمر بن سعد بودند نزد او آمدند و گفتند تو را به خدا سوگند میدهیم از این کار درگذر و تو داوطلب جنگ با حسین مشو زیرا این باعث دشمنی میان ما و بنی هاشم میگردد عمر بن سعد نزد عبیدالله بن زیاد رفت و استعفا کرد، ولی عبیدالله استعفای او را نپذیرفت و او تسلیم شد. **خریداری اراضی کربلا توسط امام حسین علیه السلام: از وقایعی که در روز سوم ذکر شده است این است که امام علیه السلام قسمتی از زمین کربلا را که قبرش در آن واقع شده است، از اهل نینوا و غاضریه به شصت هزار درهم خریداری کرد و با آنها شرط کرد که مردم را برای زیارت قبرش راهنمایی نموده و زوار او را تا سه روز مهمانی نمایند. هنگامی که عمر بن سعد به کربلا وارد شد، عزرة بن قیس احمسی را نزد امام حسین علیه السلام فرستاد تا از امام سؤال کند برای چه به این مکان آمده است و چه قصدی دارد؟ چون عزره از جمله کسانی بود که به امام نامه نوشته و او را به کوفه دعوت کرده بود از رفتن به نزد آن حضرت شرم کرد. پس عمر بن سعد از اشراف کوفه که به امام نامه نوشته و او را دعوت به کوفه کرده بودند خواست که این کار را انجام دهند. تمامی آنها از رفتن به خدمت امام حسین علیه السلام خودداری کردند. ولی شخصی به نام کثیر بن عبدالله شعبی که مرد گستاخی بود برخاست و گفت: من به نزد حسین رفته و اگر بخواهی او را میکشم . عمر بن سعد گفت: چنین تصمیمی را فعلا ندارم، ولی به نزد او برو و از او سؤال کن به چه منظوری به اینجا آمده است؟ کثیر بن عبداله به طرف امام حسین علیه السلام رفت، ابوثمامه صائدی که از یاران امام حسین علیه السلام بود چون کثیر بن عبدالله را مشاهده کرد به امام عرض کرد: این شخص که میآید بدترین مردم روی زمین است، پس ابوثمامه راه را بر کثیر بن عبدالله گرفت و گفت: شمشیر خود را بگذار و نزد حسین برو! کثیر گفت: به خدا سوگند که چنین نکنم! من رسول هستم، اگر بگذارید، پیام خود را میرسانم در غیر این صورت برمیگردم. ابوثمامه گفت: من دستم را روی شمشیرت میگذارم تو پیامت را ابلاغ کن. کثیر بن عبدالله گفت: به خدا سوگند هرگز نمیگذارم چنین کاری کنی. ابوثمامه گفت: پیامت را به من بازگو تا من آن را به امام برسانم، زیرا تو مرد زشت کاری هستی و من نمیگذارم به نزد امام بروی. پس ازاین مشاجره و نزاع کثیر بن عبدالله بدون ملاقات بازگشت و جریان را به عمر بن سعد اطلاع داد. عمر بن سعد شخصی به نام قرة بن قیس حنظلی را به نزد خود فرا خواند و گفت: ای قره حسین را ملاقات کن و از علت آمدنش به این سزمین جویا شو. قرة بن قیس به طرف امام حرکت کرد، امام حسین علیه السلام به اصحاب خود فرمود: آیا این مرد را میشناسید؟ حبیب بن مظاهر عرض کرد: آری! این مرد، تمیمی است و من او را به حسن رأی میشناختم و گمان نمکردم او را در این صحنه و موقعیت مشاهده نمایم. آنگاه قرة بن قیس آمد و بر امام سلام کرد و رسالت خود را ابلاغ کرد، امام حسین علیه السلام فرمود مردم شهر شما به من نامه نوشتند و مرا دعوت کرده اند و اگر از آمدن من ناخشنودید باز خواهم گشت، قرة چون خواست برگردد حبیب بن مظاهر به او گفت: ای قرة وای بر تو چرا به سوی ستمکاران باز میگردی؟ این مرد را یاری کن که بوسیله پدرانش به راه راست هدایت یافتی. قرة گفت: من پاسخ این رسالت را به عمر بن سعد برسانم، سپس در این امر اندیشه خواهم کرد. پس به نزد عمر بن سعد بازگشت و او را از جریان باخبر ساخت. **نامه عمر بن سعد به عبیدالله بن زیاد: حسان فائد میگوید: من نزد عبیدالله بن زیاد بودم که نامه عمر بن سعد را آوردند و در آن نامه چنین آمده بود: چون من با سپاهیانم در برابر حسین و یارانش پیاده شدم قاصد ی نزد او فرستادم و از علت آمدنش جویا شدم، او در جواب گفت: اهالی این شهر برای من نامه نوشته و نمایندگان خود را نزد من فرستاده و از من دعوت کرده اند، اگر آمدنم را خوش نمیدارید باز خواهم گشت. عبیدالله چون نامه عمر بن سعد را خواند گفت: اکنون که در چنگ ما گرفتار شده امید نجات دارد ولی حالا وقت فرار نیست. **نامه عبیدالله بن زیاد به عمر بن سعد: عبیدالله به عمر بن سعد نوشت: نامه تو رسید و از مضمون آن اطلاع یافتم از حسین بن علی بخواه تا او و تمام یارانش با یزید بیعت کنند اگر چنین کرد ما نظر خود را خواهیم نوشت. چون نامه به دست عمر بن سعد رسید گفت: میپندارم که عبیدالله بن زیاد خواهان عافیت و صلح نیست. عمر بن سعد نامه عبیدالله بن زیاد را به اطلاع امام نرسانید زیرا میدانست که آن حضرت با یزید هرگز بیعت نخواهد کرد. عبیدالله بن زیاد پس از اعزام عمر بن سعد به کربلا اندیشه سپاه انبوهی را در ذهن میپرورانید. **عبیدالله بن زیاد در نخیله: عبیدالله شخصا از کوفه به طرف نخیله حرکت کرد و کسی را نزد حصین به تمیم که با قادسیه رفته بود فرستاد و او به همراه چهارهزار نفر که با او بودند به نخیله آمده سپس کثیر بن شهاب حارثی و محمد بن اشعث و قعقاع بن سوید و اسماء بن خارجه را طلب کرد و گفت: در شهر گردش کنید و مردم را از اطاعت و فرمانبرداری از یزید و من فرمان دهید و آنان را از نافرمای و برپا کردن فتنه برحذر دارید و آنان را به لشکرگاه فرا خوانید. پس آن چهار نفر طبق دستور عمل کردند و سه نفر از آنها به نخیله نزد عبیدالله بن زیاد بازگشتند و کثیر بن شهاب در کوفه ماند و در میان کوچه ها و گذرگاه ها میگذشت و مردم را به پیوستن به شکر عبیدالله بن زیاد تشویق میکرد و آنان را از یاری امام حسین علیه السلام بر حذر میداشت. عبیدالله گروهی سواره را بین خود و عمر بن سعد قرار داد که هنگام نیاز از وجود آنها استفاده شود و در هنگامی که او در لشکرگاه نخیله بود شخصی به نام عمار بن ابی سلامه تصمیم گرفت که او را ترور کند، ولی موفق نشد به طرف کربلا حرکت کرد و به امام ملحق گردید و شهید شد. منابع وماخذ: -ارشاد، شیخ مفید، ج2- - مستدرک الوسایل، ج14، -مجمع البحرین، ج5 -تاریخ طبری، ج5 - بحار الانوار ج15 - سرگذشت جانسوز حضرت رقیه(ع) گردآوری وتنظیم: مجید کریمی ...
چهارم محرم"در روز چهارم محرم،ابن زیاد مردم کوفه را در مسجد جمع کرد و سخنرانی نمود و ضمن آن مردم را برای ...
در روز چهارم محرم،ابن زیاد مردم کوفه را در مسجد جمع کرد و سخنرانی نمود و ضمن آن مردم را برای شرکت در جنگ با امام حسین علیه السلام تشویق و ترغیب نمود. عبیداللّه به منبر رفت و گفت: ای مردم! شما آل ابی سفیان را آزمودید و آنها را چنان که می خواستید، یافتید! و یزید را می شناسید که دارای سیره و طریقه ای نیکو است! و به زیر دستان احسان می کند! و عطایای او بجاست! و پدرش نیز چنین بود! و اینک یزید دستور داده است که بهره شما را از عطایا بیشتر کنم و پولی را نزد من فرستاده است که در میان شما قسمت نموده و شما را به جنگ با دشمنش حسین بفرستم! این سخن را به گوش جان بشنوید و اطاعت کنید.وی برای مردم شام نیز عطایائی مقرر کرد و دستور داد تا در تمام شهر ندا کنند که مردم برای حرکت آماده باشند، و خود و همراهانش به سوی نخیله حرکت کرد و حصین بن نمیر و حجار بن ابجر و شبث بن ربعی و شمر بن ذی الجوشن را به کربلا گسیل داشت تا عمربن سعد را در جنگ با حسین کمک نمایند. برخی از مورخین تعداد افرادی که به سپاه عمر بن سعد پیوستند را در 4گروه ذکر کرده اند که شامل: شمر بن ذی الجوشن با چهار هزار نفر؛ یزید بن رکاب کلبی با دو هزار نفر؛ حصین بن نمیر با چهار هزار نفر؛ و مضایر بن رهینه مازنی با سه هزار نفر؛ این نیروها تا روز عاشورا در سپاه عمر بن سعد حضور داشته اند.در برخی از اسناد تاریخی هم تعداد لشکریانی که به عمربن سعد ملحق شدند را بیست هزار نفر ذکر کرده اند. حر بن یزید ریاحی آزاد مرد کربلا حر بن یزید بن ناجیه ریاحی، جد او، عتاب ، ندیم نعمان بن منذر ( پادشاه حیره ) و پسر عمویش، احوص، شاعر و از اصحاب رسول خدا بود.حر از سران کوفه بشمار میرفت. عبید ا...ابن زیاد او رابرای رویارویی با امام حسین علیه السلام فرا خواند و با هزار سوار به سوی کاروان او فرستاد. حر اولین کسی بود که راه را بر امام علیه السلام بست و از ورود او به کوفه یا بازگشتش به مدینه جلوگیری نمود. حر علی رغم این که برای رویارویی با امام آمده بود، رفتارش خالی از ادب نبود و هنگامی که دید عمر بن سعد برای جنگ با امام حسین علیه السلام مصمم است، به کاروان حسینی ملحق شد، توبه کرد و در سپاه امام جنگید تا به شهادت رسید. در تاریخ آمده است: حر به امام حسین علیه السلام گفت: هنگامی که عبیدالله بن زیاد مرا به سوی شما روانه ساخت و از قصر بیرون آمدم، از پشت سرم صدایی شنیدم که می گفت: ای حر! شاد باش که به خیر رو می آوری. وقتی پشت سرم را نگاه کردم، کسی را ندیدم. با خود گفتم من به پیکار حسین علیه السلام می روم و این چه بشارتی است؟! هرگز تصور نمی کردم که سرانجام از شما پیروی خواهم کرد. (ابصار العین، صفحات 115 و 116) بعد از توقفگاه عقبه ، کاروان امام حسین یکسره تا منزل شراف رفت. هنگام سحر، امام به جوانان فرمان داد آب فراوان با خود بردارند و به راه بیفتند. نیمه های روز، همچنان که راه می رفتند، یکی از همراهان امام گفت: الله اکبر امام حسین علیه السلام فرمود: چرا تکبیر گفتی؟ عرض کرد: نخلستان دیدم. گروهی از اصحاب گفتند: به خدا سوگند، ما هرگز در این سرزمین، درخت خرما ندیده ایم. امام فرمود: پس چه می بینید؟ گفتند: به خدا سوگند آنچه می بینیم، تعداد زیادی اسب است. فرمود: به خدا من نیز همان را می بینم. آن گاه فرمود: اینجا پناهگاهی نداریم که به آن پناه ببریم؟ برخی از اصحاب گفتند: بله، داریم. توقفگاه ذوحسم سمت چپ ماست. اگر به آن جا برویم، تپه ای است که می توان از یک سو با این لشگر مواجه شد. امام به راه افتاد و اصحابش نیز به دنبالش به سوی ذوحسم رفتند. چیزی نگذشت که گردن اسبان نیز از دور پیدا شد. لشگریان ابن زیاد، چون دیدند کاروان امام حسین علیه السلام، راه خود را کج کرده است، آنان نیز راه خود را کج کردند و برای تصرف ذوحسم شتاب کردند اما کاروان امام زودتر به انجا رسید و آن را تصرف کرد. عصر شده بود و امام حسین علیه السلام و لشگر حر در راه کربلا در برابر هم قرار گرفته بودند. امام به سپاهش فرمود آماده رفتن شوند، آن گاه به منادی خود فرمود برای نماز عصر اذان بگوید. پس از نماز، امام حسین علیه السلام رو به لشگریان حر کرد و پس از حمد و ثنای خدا فرمود: اگر از خدا بترسید و حق را برای اهل آن بدانید، خداوند خشنود خواهد شد. ما خاندان محمد صلی الله علیه و آله هستیم و از اینها به فرمانروایی بر شما سزاوارتریم. اینها مدعی چیزی هستند که به ایشان تعلق ندارد و به زور و ستم در میان شما رفتار می کنند. اگر فرمانروایی ما را خوش ندارید و می خواهید درباره حق ما نادان بمانید و نظرتان چیزی غیر از آن است که در نامه هایتان به من نوشتید و فرستادگان شما به من گفتند، اکنون باز می گردم. حرّ گفت: به خدا سوگند، من نمی دانم این فرستادگان و این نامه ها که می گویی چیست؟ امام به یکی از یارانش فرمود: ای عقبة بن سمعان! آن دو خورجین را که نامه های ایشان در آن است بیرون بیاور. عقبه نامه ها را آورد و جلوی امام خالی کرد. حر گفت: ما از آن کسان نیستیم که این نامه ها را به تو نوشته اند. ما فقط دستور داریم که از وقتی تو را دیدیم، از تو جدا نشویم تا به کوفه نزد عبیدالله بن زیاد ببریم. امام حسین فرمود: این آرزویی بیش نیست و محال است من با تو نزد عبیدالله بروم. امام حسین علیه السلام پس از آن که نماز عصر را در ذوحسَمَ به جا آورد و با لشگریان حرّ احتجاج نمود، به اصحاب خود دستور داد: به سوی مدینه باز گردید. اما لشگر حر از بازگشت آنان جلوگیری کرد. حسین علیه السلام به حر فرمود: مادرت به عزایت بنشیند! از ما چه می خواهی؟ حرّ گفت: غیر از شما، هر کس از تبار عرب بود و چنین می گفت، من نیز می گفتم مادرش به عزایش بنشیند، ولی به خدا نمی توانم نام مادر تو را جز به نیکی ببرم. امام حسین فرمود: از من چه می خواهی؟ گفت: می خواهم شما را نزد امیر عبیدالله بن زیاد ببرم. فرمود: به خدا من همراه تو نخواهم آمد. حرّ گفت: من نیز به خدا سوگند، دست از تو بر نخواهم داشت. این سخنان سه بار میان امام و حرّ رد و بدل شد و سرانجام حر گفت: من دستور جنگ با شما را ندارم. اما دستور دارم از شما جدا نشوم تا با من به کوفه بیایید. اکنون که از آمدن به کوفه خودداری می کنید، پس راهی را در پیش بگیرید که نه به کوفه برود و نه به مدینه؛ و نه حرف من باشد، نه حرف شما؛ تا در این باره نامه ای به عبیدالله بنویسم. شاید خدا راهی پیش آرد که سلامت دین من در آن باشد و درباره ی شما مرتکب گناهی نشوم. اینجا بود که امام علیه السلام از راه قادسیه (که به کوفه می رفت) به سمت چپ حرکت کرد و حر و همراهانش نیز به دنبال او به راه افتادند. امام حسین علیه السلام پس از رویارویی با حرّ و لشگریانش و اصرار حر بر رفتن امام به کوفه نزد عبیدالله بن زیاد و اصرار سرسختانه امام بر بازگشت به مدینه، تصمیم گرفت راه سومی را پیش گیرد. بنابراین حرکت کرد و حر و لشگریانش نیز در پی او به راه افتاد. حرّ پیوسته به امام علیه السلام می گفت: ای حسین! به خدا سوگند اگر جنگ کنی، کشته خواهی شد! امام حسین می فرمود: مرا از مرگ می ترسانی؟ آیا گمان می کنید اگر مرا بکشید، کارهای شما رو به راه و خاطرتان آسوده خواهد شد؟ اشتباه می کنید! من در پاسخ شما همان چیزی را می گویم که برادر اوس به پسر عمویش گفت. آن هنگام که اوس می خواست به یاری رسول خدا برود و پسر عمویش او را می ترساند و می گفت: کجا می روی؟ کشته خواهی شد. اوس در پاسخش سه بیت شعر خواند: من می روم و مرگ برای جوان ننگ نیست، آن هنگام که نیتش حق باشد و در حال ایمان به اسلام بجنگد. و در راه مردان صالح و شایسته جانبازی کند و از نابودشدگان در دین جدا گشته، به گنهکاری پشت کند. پس در این صورت اگر زنده ماندم، پشیمان نیستم و اگر مردم، بابت تو که زنده خواهی ماند و بینی ات به خاک مالیده خواهد شد، سرزنشی بر من نیست. حر بن یزید با شنیدن این حرف ها دانست که امام حسین تن به کشته شدن داده ولی تن به خواری و تسلیم شدن به ابن زیاد نداده است. از این رو خودش را کنار می کشید و با همراهان خود می رفت تا اینکه حسین علیه السلام به منزل عذیب الهجانات رسید. حر بن یزید ریاحی هنگامی که دید سپاه کوفه در جنگ با حسین علیه السلام مصمم است، به عمر بن سعد گفت: آیا با حسین جنگ خواهی کرد؟ عمر پاسخ داد: آری، به خدا سوگند جنگی کنم که آسان ترین اتفاقش افتادن سرها و بریده شدن دست ها باشد. حر گفت: آیا پیشنهادش راضی تان نکرد؟ ابن سعد گفت: اگر به دست من بود می پذیرفتم، ولی امیر تو، عبیدالله، نپذیرفت. حرّ که دید ابن سعد در جنگ با امام علیه السلام مصمم است، عقب رفت و در کنار لشگر ایستاد. مردی از قبیله ی او به نام قره بن قیس به او گفت: امروز اسب خود را آب داده ای؟ حر گفت:نه. گفت: نمی خواهی بدهی؟ من نیز اسبم را آب نداده ام و اکنون می روم آبش دهم. حرّ از آن جا که ایستاده بود کناره گرفت و اندک اندک به سوی سپاه حسین علیه السلام رفت. مهاجر بن ادس (که در لشگر عمر سعد بود) به او گفت: ای حرّ می خواهی چه کنی؟ می خواهی حمله کنی؟ حرّ پاسخی نداد و لرزه اندامش را فرا گرفت. مهاجر گفت: به خدا کار تو مرا به شک انداخته است. من در هیچ جنگی تو را به این حال ندیده بودم. هرگز ندیده بودم این گونه از ترس جنگ بلرزی. اگر به من می گفتند دلیرترین مردم کوفه کیست، تو را نام می بردم. پس این چه حالی است که در تو می بینم؟! حر گفت: به خدا سوگند خود را در میان بهشت و جهنم می بینم و جهنم را بر نمی گزینم گرچه پاره پاره شوم و مرا بسوزانند. این را گفت و اسب خود را هی کرد و به حسین علیه السلام پیوست. حّر هنگامی که دید سپاه کوفه در جنگ با امام حسین علیه السلام مصمّم است، به سپاه حسینی پیوست و به امام گفت: فدایت شوم ای پسر رسول خدا! من همان کسی هستم که تو را از بازگشت به وطنت بازداشتم و همراهت آمدم تا تو را ناچار کردم در این سرزمین توقف کنی. گمان نمی کردم پیشنهاد تو را نپذیرند و به این سرنوشت دچارت کنند. به خدا اگر می دانستم کار به این جا می کشد، هرگز به چنین کاری دست نمی زدم. اکنون از کرده ام به سوی خدا توبه می کنم. آیا توبه من پذیرفته است؟ حسین علیه السلام فرمود: آری، خداوند توبه تو را می پذیرد. اکنون از اسب پایین بیا. حر گفت: من سواره باشم برایم بهتر است از این که پیاده شوم. می خواهم همچنان که بر اسب خود سوار هستم، ساعتی با دشمن برای یاری ات بجنگم تا کشته شوم. سخنان حرّ خطاب به سپاهیان یزید حرّ پس از آنکه به سپاه امام حسین علیه السلام پیوست و توبه کرد، در برابر لشگر عمر بن سعد ایستاد و گفت: ای مردم کوفه، مادرتان در سوگتان بگرید! این بنده ی صالح خدا را فرا خواندید و هنگامی که به سوی شما آمد، دست از یاری او برداشتید؟ شما که می گفتید در یاری او با دشمنانش خواهیم جنگید، اکنون رو در روی او ایستاده اید و می خواهید او را بکشید؟ راه نفس کشیدن را بر او بسته اید، از هر سو محاصره اش کرده اید و از رفتنش به سوی سرزمین ها و شهرهای الهی جلوگیری می کنید. حسین همچون اسیری است که در دستان شما گرفتار شده؛ نه می تواند سودی به خود برساند و نه زیانی را از خود دور کند. آب فرات را که یهود و نصاری و مجوس از آن می آشامند و سگان و خوک های سیاه در آن می غلتند، بر روی حسین و زنان و کودکان و خاندانش بسته اید، تا جایی که آنان از فرط تشنگی به حال بیهوشی افتاده اند. چه بد رعایت محمد صلی الله علیه و آله را درباره فرزندانش کردید! خدا در روز تشنگی محشر، شما را سیراب نکند! . ظاهرا حر با اذن امام حسین اولین فردی است که به میدان رفت و در خطابه ای مؤثر، سپاه کوفه را به خاطر جنگیدن با حسین توبیخ کرد. چیزی نمانده بود که سخنان او، گروهی از سربازان عمر سعد را تحت تاثیر قرار داده از جنگ با حسین منصرف سازد، که سپاه عمر سعد، او را هدف تیرها قرار داد. نزد حسین بازگشت و پس از لحظاتی دوباره به میدان رفت و با رجزخوانی، به مبارزه پرداخت و کشته شد. رجز او چنین بود: اضرب فی اعناقکم بالسیف انی انا الحر و ماوی الضیف اضربکم و لا اری من حیف عن خیر من حل بارض الخیف که حاکی از شجاعت او در شمشیر زنی در دفاع از حسین و حق دانستن این راه بود. حسین بن علی بر بالین حر رفت و به او گفت: توهمانگونه که مادرت نامت را حر گذاشته است، حر و آزاده ای، آزاد در دنیا و سعادتمنددر آخرت! انت الحر کما سمیتک امک، و انت الحر فی الدنیا و انت الحر فی الآخرة و دست بر چهره اش کشید.حسین با دستمالی سر حر را بست. پس از عاشورا بنی تمیم او را بیرون کربلا دفن کردند، همانجا که قبر کنونی اوست، جایی که در قدیم به آن نواویس می گفته اند. درباره فرزندان حضرت زینب (سلام الله علیها) در منابع تاریخی آمده است که عون و محمد فرزندان عبدالله بن جعفر بودند. این دو برادر به میدان آمده و هر یک جداگانه وفاداری خویش را تا مرز شهادت به امام زمانشان ابراز داشتند. ابتدا محمد در حالی که اینگونه رجز می خواند وارد میدان شد: به خدا شکایت می کنم از دشمنان قومی که از کوردلی به هلاکت افتادند. نشانه های قرآنی که محکم و مبیّن بود، عوض کردند و کفر و طغیان را آشکار کردند. جمعی از سپاه کوفه به دست او کشته شدند و سر انجام عامر بن نهشل تمیمی، جناب محمد را به شهادت رساند. بعد از شهادت محمد، عون بن عبدالله بن جعفر وارد میدان شد و این گونه رجز خواند: اگر مرا نمی شناسید، من پسر جعفر هستم که از روی صدق شهید شد و در بهشت نورانی با بالهای سبز پرواز می کند، این شرافت برای من در محشر کافی است. نوشته اند تا بیست تن را به درک واصل کرد، آنگاه به دست عبدالله بن قطنه طائی به شهادت رسید. منقول است حضرت زینب(سلام الله علیها) زمانی که هر یک از بنی هاشم(ع) به شهادت می رسیدند، به کمک سید الشهدا (ع) برای تعزیت می آمد، ولی هنگام شهادت این دو بزرگوار پرده خیام را انداخت و از خیمه گاه خارج نشد. شهدای کربلا، در پایین پای حضرت حسین (علیه السلام) مدفونند و به احتمال قوی این دو دلداده نیز در همانجا پروانه شمع محفل حائر حسینی هستند. البته در 12 کیلومتری کربلا بارگاهی کوچک منصوب به عون ابن عبدالله وجود دارد که ملجأ زائرین است. برخی را عقیده بر این است که این مرقد یکی از نوادگان امام مجتبی (علیه السلام) به نام عون می باشد. گردآوری وتنظیم:مجید کریمی ...
نمایش آثار عاشورایی عکاسان در عین عاشورا
. بخش نخست این نمایشگاه همزمان با آغاز ماه محرم در نگارخانه لاله گشایش یافت و بخش دوم آن که به عکاسان استان ها و شهرستان های کشور اختصاص دارد، در نگارخانه مریم در معرض دید علاقه مندان قرار گرفته است. ابراهیم باقرلو، فاطمه ندیمی، محمدرضا زارع، سمانه نوری زاده، محمدرضا خرازی، فاطمه حجازی، مهدی سروری، وحید اصفهانیان، معصومه حضرتی، ماهرخ شش بلوکی، جواد میرزاپور، ابوطالب امام ...
از تعزیه گردانی دختر فتحعلی شاه تا حلواپزی زنان زیر نخل ها
ای کمانچه کش لازم داشتند، ندمن کور را باکمانچه اش روی صحنه می آوردند. عروسی های تاریخی به روایت تعزیه های زنانه البته بیشتر تعزیه های زنانه مربوط به وقایعی بود که جنبه زنانه و تفریحی داشت؛ مثل عروسی بلقیس و سلیمان یا یوسف و زلیخا یا عروسی رفتن حضرت فاطمه(س) که این نمایش آخری خیلی طرفدار داشت و گاه می شد که خانم ها از شهرهای دور دست به زحمت زیاد به تهران می آمدند تا این نمایش را که تمام ...
خواستگاری معاویه از دختر حضرت زینب سلام الله علیها
؛ در برخی کتب آمده است که به یکی عون اکبر و به دیگری عون اصغر می گفتند، اما معلوم نیست کدام یک از این دو، فرزند حضرت زینب سلام الله علیها بود و کدام یک در کربلا حضور داشت. او ادامه داد: نکته مسلم آن است که یکی از این دو عون، در کربلا شهید شده است و دیگری در واقعه حره، در مدینه. در زیارت ناحیه مقدسه هم می خوانیم: السّلامُ عَلی عَون بن عَبدالله بنِ جَعفرٍ الطّیار. همچنین شش فرزند دیگر به ...
کاهش اعتبارات ستاد احیا بخشی از برنامه هارا حذف کرد/ نامگذاری روزی به عنوان روز جامعه بدون منکر
الهی بر همگان، افزود: حضرت امام خمینی (ره) در تحریرالوسیله اشاره کرده اند که هر مسمانی باید شرایط امر به معروف و نهی از منکر را یاد گرفته و این فریضه را انجام دهد و یکی از شرایط آن این است که اگر منکری را در جامعه دیدیم باید امر به معروف و نهی از منکر کنیم که در صورت اثربخشی از دیگری ساقط می شود اما اگر تاثیر نداشت و احتمال داشت که دیگری بتواند امر به معروف و نهی از منکری تاثیرگذار انجام دهد بر دیگری ...