ماجرای دیدار اعتراضی سردار سلیمانی با یک مقام دولتی 20 روز قبل از شهادت
سایر منابع:
سایر خبرها
ناگفته های لحظه تدفین و تلقین حاج قاسم / تسلط بی نظیر سیدحسن نصرالله بر نقاط ضعف رژیم صهیونیستی/ ناگفته ...
ها چه کرد. این نمایشی هم نبود؛ آن چه مردم در برابر حاج قاسم انجام دادند، همه از عشق و ایمان و باور ها بود. خیلی گلایه از جانب برخی استان ها داشتیم که چرا در چند استان ایشان را تشییع کردید. درباره لحظه تلقین نمی خواهید بگوئید؟ لحظه تلقین چیزی که خیلی زیبا بود را بیان کنم ... خود حاج قاسم وصیت کردند شما تلقین بخوانید یا مسئولیت به شما افتاد؟ اصلاً نه حاج ...
همسر شهید مدافع حرم: اهداف و عقاید حاج قاسم را در دل فرزندانمان زنده نگه می داریم
را باز کرد و واقعا نمی دانم چه نیرویی زینب را کشاند بغل حاج قاسم در حالی که اصلا هم بی قرار نمی کرد و خیلی آرام بود. سردار که اشتیاق خانواده ها را برای دیدار دید گفت همه بنشینید سرمیزتان. تک تک شما را خواهم دید، برای دیدارتان آمدم. بعد از جمله سردار نظم خاصی برقرار شد. آنچه برای من جالب بود این بود که مردی با این مقام چنان افتاده حال و خاضع بود که انسان تعجب می کرد و شرمنده ...
رضا بعد از شهادت لبخند زد
از این اتفاق جدید می گوید: ناگهان لب های رضا، چون غنچه گل شکفت. انگار جان تازه ای گرفتم، شوری در بدنم احساس کردم. از جا بلند شدم و گفتم: شهید رضا فراتی پدر ندارد! برادر ندارد! سنگرش خالی مانده! اسلحه اش بر زمین افتاده! با این حرف های من قیامتی به پا شد. عده ای از بچه های سپاه یکصدا گفتند: ما سنگرش را پر می کنیم و سلاحش را به دوش می گیریم. دوست داشتم زمان متوقف می شد تا حداقل شبی را کنار پیکر پسرم ...
حاج حسین یاور حاج قاسم + عکس
سرانجام می رساند. در جنگ سوریه چون من توفیق داشتم روزهای زیادی کنار حاجی باشم یادم هست کاری نبود که حاج قاسم از سردار اسدالهی بخواهد و او نه بیاورد. هر چه بود اطاعت میکرد و برای انجام آن اگر توانش کم بود توان خود را تقویت می کرد. اثرگذاری شگفت انگیز بر مردم سوریه در ادامه خاطرات این همرزم، درباره شهید اسدالهی می خوانیم: حاجی به منطقه ای مأمور شده بود که اغلب به گروه ...
روی کفن نوشته بودند؛ ناشناس!
میکردند . نمی توانستم نگاه کنم اما مجبور بودم یاد بگیرم چگونه این کار را انجام می دهند در عین حالیکه جراحتی به صورت میت وارد نمی شود . فکر اینکه از چند ساعت دیگر خودم باید همین کار را می کردم حالم را خراب می کرد. و فکر اینکه روزی پنبه به دهان خودم بگذارند ... در همین افکار بودم که ورود جنازه ای غیرعادی توجه همه را به سنگ انتهایی غسالخانه کشاند. از زیر گلو تا پایین ...
گفتگو با اولین معلم زن گاوبندی: با چراغ موشی پی بی سوادان می گشتم
سالم توکلی ندای هرمزگان *خانم ترکمانی شما از چه خانواده ای بودید، متولد چه سالی هستید و چند سالگی به مدرسه رفتید؟ جد پدرم از مادری از طرف ترکمن صحرا آمده بودند.مادرم با پدر ملک همسرم، پسر عمو دختر عمو بودند.مادرم فاطمه ترکمانی هم با پدرم عمو زاده بودند.البته من پدرم را ندیدم. یکساله بودم که پدرم فوت کرد. ما یک برادر و دو خواهر بودیم. من در اصل متولد 1328 هستم. بعد که برای انگشت نگاری رفتیم لنگه برای اینکه برای معلمی پذیرفته شوم ، شناسنامه ام را دو سال بزرگ تر گرفتند. 7 سالگی مدرسه رفتم.مادرم نه تنها مخالفتی با مدرسه رفتن من نداشت بلکه خیلی مصر بود که می گفت کاش جمعه هم مدرسه می رفتید. *مدرسه اتان چگونه جایی بود؟ کلاس ششم که بودیم محل مدرسه جای کتابخانه امروزی که کنار میدان اصلی شهر واقع است، بود. یک سنگ بزرگی افتاده بود و یه درخت کهور بزرگی هم بود که خارهای بدی داشت. مدرسه شامل دو کلاس بود که راهرویی میانش بود. میز و نیمکت نبود. می گفتند هر کس حلبی برای ...
وزیر شخصا خواست به استقلال پول بدهم
اعلام کردند نه چک دارند و نه سفته و به پیشنهاد خودشان این طور اعلام کردند که ما یک قرارداد دیگر هم با یک شرکت دیگر بسته ایم که طی آن برای دیرکرد، جریمه ای را به ازای هر روز تعیین کرده ایم تا درخصوص مبلغ واریزی شما نیز همین کار را انجام دهیم. من هم پذیرفتم. پس این پیشنهاد دریافت خسارت برای دیرکرد به ازای هر روز از طرف خود باشگاه بود؟ بله، دقیقا این پیشنهاد از طرف استقلال داده ...
زندی: پرسپولیس 2 بار به من پیشنهاد داد
خنده ام می گیرد. اول گفتم نه قبل از مقدماتی جام جهانی 2006 برانکو تیر کرده بود فریدون را بیاورد تیم ملی. می گفت: با او بین المللی تر می شویم. از فریدون درباره آن روز ها می پرسیم و جواب می دهد: در لوبک بودم. آقای فاضلی، که مدیر برنامه مهدوی کیا بود به من زنگ زد و پیشنهاد داد. تصمیم سختی بود. اول گفتم نه. بعد فکر کردم به کشورم بروم. از فامیل پرسیدم و گفتند ما موافقیم. این بود که تصمیم ...
فروزان سلیمانی: به ما گفتند به احترام استیلی پرسپولیس را گلباران نکنید
کرد و تیم را یکماه تمرین دادیم و توانستیم تیم را قهرمان لیگ دسته یک کنیم و بعد گفتند تیم را ببندیم برای لیگ برتر. تا زمان نقل و انتقلات همه چیز خوب بود و ملی پوشان خوزستانی را برای تیم نگاه داشتم اما به ناگاه باشگاه گفت که بدلیل مشکلات مالی نمی تواند تیم داری کند. بازیکنان از من دلخور شدند و تیم را ترک کردند. باشگاه به من زنگ زد که سرمربیگری تیم آویسا خوزستان را بپذیرم اما گفتم خسته شدم و ...
خاطره زینب سلیمانی از مدال ذوالفقار پدرش
زینب سلیمانی فرزند حاج قاسم شب گذشته در استوری اینستاگرام خود به خاطره ای از پدرش اشاره کرد و اینگونه نوشت: روزی که بابا مدال ذوالفقار را از حضرت آقا گرفتند، به ایشان تبریک گفتم. گفتند: اینها همه دنیوی است! دعا کن یک روز مدال اخروی ام را از خدا بگیرم. گفتند: مبادا مغرور شوید پدرتان فلان مقام و مدال را دارد! در ذهنتان باشد پدرتان فقط یک سرباز و خادم مردم است و شما هم از مردم و خادم مردمید. ...
منیعی : برخی گفتند خودت را به مصدومیت بزن و برای قلعه نویی بازی نکن
فرد شوخی و هیچ گونه ارتباطی نداشتم دستانش را از شانه هایم برداشتم و گفتم مگر با تو شوخی دارم که این طور رفتار می کنی بعد با توجه به فشار زیادی که رویم بود از کوره در رفته رفتار اشتباهی انجام داده و او را کتک زدم، ناگهان سالن به هم ریخت و همه آمدند، قلعه نویی، نظری جویباری، بازیکنان استقلال تا جدا کنند در آن لحظات اتفاقات دیگری رقم خورد که مربوط به سال ها قبل است و دوست ندارم درباره اش حرف بزنم. بعد ...
نذر میلیاردی خیر خراسانی به آسیب دیدگان کرونا
و به ایران برگشتم. می خواستم گره گشا باشم بازگشت او در اوج جنگ، مانند حرکت برخلاف جهت جریان آب بود. وقت برگشتنم، خیلی از هم دوره ای هایم گفتند چرا می خواهی برگردی؟ اینجا می توانی کار خوب و زندگی روبه راهی داشته باشی. اما این حرف ها برای من قانع کننده نبود. روز های اولی که برگشته بودم، با خودم گفتم چه کاری می توانم انجام دهم تا برای مردم کشور و استانم گره گشا باشد. درباره تمام کار ...
حسین زارع؛ از سبزی فروشی در تبریز تا سرآشپزی در گوگل
جلوی خانه بودند. چون به همدیگر تلفن کرده بودند که حاس دارد آشپزی می کند و یک کم حالش بهتر است، برویم با هم جشن بگیریم. من همه را دیدم و گفتم من برای پنج شش نفر غذا پخته ام. گفتند نه ما هم آورده ایم. در دست شان کیسه بود. از آن به بعد، آشپزیِ همان روز من را به عشقم دوباره برگرداند. بعد دوستانم جمع شدند و سرمایه گذاشتند که این رستوران Fly trap را که من قبلاً آن جا کار می کردم بخرم. خیلی است ...
قرائتی: از قرآن برای مسائل زندگی قاعده سازی کنیم/ ماجرای نوشتن نامه برای رهبر انقلاب
.... یک حرف هایی آنجا گفتم و ایشان خوشحال شدند و گفتند خیلی خوب بود. بعد به آقا گفتم اگر حرف های من خوب است شما یک روز درستان را تعطیل کنید تا من این حرف ها را به طلبه ها بزنم. چند روزی گذشت تا اینکه به من گفتند بیا صحبت کن. اما دفتر آقا به من گفت بین پنج تا هفت دقیقه فرصت دارید که صحبت کنید. گفتم باشد. صندلیم را هم پایین گذاشتند. آقا که آمدند به ایشان گفتم که در راه که به حسینیه می آمدم به من ...
چگونه جوانان استارتاپی مهمان صرف افطار در منزل وزیر ارتباطات شدند ؟
در کارهای خونه کمک کنم. مبلها نیاز به شستشو داشت. به همسرم گفتم یه جستجو کنیم اگر جایی بود که پروتکلهای بهداشتی رو رعایت می کرد، بگیم بیاد برای شستن مبلها. قبول کرد و جستجو کردیم و به یه استارت آپ برخوردیم. زنگ زدم و بعد از چند دقیقا انتظار، بالاخره یکی گوشی رو برداشت. پرسیدم آیا خدمات شما این روزها دائره؟ گفت: بله. پرسیدم کی می تونید بیاید؟ گفت: ساعت 7. گفتم: خوبه. پرسید: شما؟ گفتم: آذری هستم. گفت ...
آرزوی سردار هنگام دریافت مدال ذوالفقار چه بود؟
آقا گرفتند، به ایشان تبریک گفتم. گفتند: این ها همه دنیوی است! دعا کن یک روز مدال اخروی ام را از خدا بگیرم. گفتند: مبادا مغرور شوید پدرتان فلان مقام و مدال را دارد! در ذهن تان باشد پدرتان فقط یک سرباز و خادم مردم است و شما هم از مردم و خادم مردمید.
عبور ماهواره نظامی سپاه از فراز تل آویو و فلوریدا عکس ها مخابره شد
اما بسیار از درون خالی است. بارها توخالی بودن تهدیدهای ترامپ را در عمل مشاهده کرده ایم. بله اگر ایشان بخواهد جدی برخورد کند، برخورد ما بسیار شدید تر از عین الاسد است. ما در عین الاسد وقتی پایگاه آمریکایی ها را هدف قرار دادیم، دو سه کشور دیگر هم بودند که از پایگاه های آمریکایی ها، در آن کشورها، پهپادهاشان را فرستاده بودند و سپهبد شهید قاسم سلیمانی و شهید مهدی المهندس را به شهادت رسانده بودند. ما ...
حاج قاسم از نمای نزدیک؛ از قنات ملک تا معراج
احمد وحیدی در مدت تصدی این مسؤولیت که بنا به ضرورت در سنگر دیگری مشغول انجام وظیفه شدند، قدردانی می کنم. خداوند به همه ی شما توفیق عنایت فرماید. سیّدعلی خامنه ای 76/11/15 جهاد سراسر مخلصانه دوران فرماندهی حاج قاسم در نیروی قدس سپاه پاسداران، نقطه اوج کارنامه جهاد سراسر مخلصانه این مجاهد فی سبیل الله بود. در این دوران، بواسطه تدبیر و شجاعت حاج قاسم، اقتدار ...
متن کامل صورت جلسه بازجویی از میرزا رضا کرمانی
به انبار بروند [ولی]، چون یکی از آن بابی ها مایه دار بود، پولی خدمت حضرت والا تقدیم کرد، او را مرخّص کردند و مرا به جای آن بابی، باز به انبار فرستادند. واضح است انسان از جان سیر می شود و بعد از گذشتن از جان، هر چه می خواهد، می کند. وقتی که به اسلامبول رفتم و در مجمع انسان های عالم در حضور مردمان بزرگ، شرح حال خودم را گفتم، به من ملامت کردند که با وجود این همه ظلم و بی عدالتی، چرا باید ...
حجت الاسلام ریش تراشیده!
...: “یک سال من حالم مناسب نبود و نمی توانستم در هر دو مدرسه کار کنم. به نیکان گفتم نمی آیم. شب حاج آقا زنگ زد. سلام کردم. گفت: فلانی! اگر توی کوچه می رفتی، می دیدی من گوشه ی کوچه افتاده ام، چه کار می کردی؟ گفتم: حاج آقا خدا نکند. گفت: نه کار است، اتفاق است. حالم به هم خورده، افتادم گوشه ی کوچه، چه کار می کردی؟ گفتم: وظیفه ام بود شما را بگیرم. گفت: حالا هم همین جور است. من رفتم ...
ماجرای دیدار اعتراضی سردار سلیمانی با یک مقام دولتی
ملت ها چه کرد. این نمایشی هم نبود؛ آن چه مردم در برابر حاج قاسم انجام دادند، همه از عشق و ایمان و باورها بود. خیلی گلایه از جانب برخی استان ها داشتیم که چرا در چند استان ایشان را تشییع کردید. *درباره لحظه تلقین نمی خواهید بگوئید؟ لحظه تلقین چیزی که خیلی زیبا بود را بیان کنم ... *خود حاج قاسم وصیت کردند شما تلقین بخوانید یا مسئولیت به شما افتاد؟ اصلاً نه ...
قطع پای زن زیر شکنجه های شوهر
...، به همین خاطر وقتی سیامک به خواستگاری من آمد، با او ازدواج کردم. من 30 ساله بودم و سیامک 60 سال داشت. بچه هایش هم سن و سال من بودند، ولی من به خاطر اینکه از فقر نجات پیدا کنم به سیامک بله گفتم و با هم ازدواج کردیم. من می دانستم همسر اولش از او جدا شده است، اما علت جدایی را نمی دانستم. رؤیا در ادامه گفت: بعد از ازدواج، من سعی می کردم با توجه به سن سیامک احترامی فراتر از یک شوهر برای ...
این فرمانده بلندپایه سپاه معروف به سردار شامی شده است +عکس
شامی سردار قاآنی تا سال 66 فرمانده تیپ امام رضا بود که پس از آن فرماندهی لشکر 5 نصر را برعهده گرفت. وی برای مدتی نیز معاون اطلاعات ستاد مشترک سپاه بود که پس از ترور سرلشکر حاج قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران شد. سردار قاآنی به دلیل تسلطش بر مسایل کشورهای منطقه سوریه، لبنان و اسرائیل در بین هم رزمان و دوستان خود به سردار شامی شهرت دارد. ماجرای جانبازی سردار قاآنی ...
فرماندهی که در روز تولدش به شهادت رسید
. پس از پیروزی انقلاب، مدتی در کمیته انقلاب اسلامی به حراست از آرمان های مردم پرداخت و پس از آن به عضویت رسمی سپاه در گردان 7 پادگان امام حسین (ع) درآمد. با شروع جنگ تحمیلی راهی جبهه ها شد و در سمت هایی، چون معاونت گردان حنین، عضو شورای فرماندهی سپاه سر پل ذهاب، مسئول بسیج سپاه غرب و فرمانده گردان های سلمان، زهیر و علی اصغر (ع) به دفاع از میهن اسلامی پرداخت که در این مدت چندین بار نیز مجروح ...
شکنجه زن جوان در خانه شوهر 60ساله؛ پای بهناز قطع شد!
اسیر بودم، حتی من را به دکتر نبرد. اجازه نمی داد با خانواده ام تماس بگیرم. خانواده ام فکر می کردند ما به سفر رفته ایم. تا اینکه بعد از دو هفته وقتی سیامک برای خرید بیرون رفت، من تلفن را برداشتم و به پدرم زنگ زدم و درخواست کمک کردم. او به همراه دایی ام آمد و مرا به بیمارستان بردند. در بیمارستان دکتر ها گفتند یک پایم را باید به خاطر عفونت شدید قطع کنند و پای دیگرم هم، چون اعصابش از بین رفته ...
مظفر بقایی از ماجرای قتل افشارطوس می گوید / شخص بنده هیچ نوع دخالتی نداشتم
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : سرویس تاریخ انتخاب / فهیمه نظری: طی روزهای گذشته به تفصیل در مورد چگونگی ناپدید شدن تیمسار افشارطوس، رئیس کل شهربانی دولت دکتر مصدق، در 31 فروردین 32 و نحوه کشف جسد ایشان در ششم اردیبهشت همان سال نوشتم، همچنین نوشتم که فرمانداری نظامی تهران 6 روز بعد از کشف جسد افشارطوس، طی اعلامیه ای مظفر بقایی را به عنوان عامل اصلی این جنایت معرفی کرد. اما برای ن ...