سایر منابع:
سایر خبرها
روایت عاشقانه زندگی اولین شهید بی سر شهر قم/ درک شمه ای از عاشورا
.... مانده بودم! حرف های احمد را مرور می کردم که من چطوری چنین بار سنگینی را تحمل کنم؟ یک دختر 23 ساله خیلی لوس که هم در خانه پدر خیلی لوس بار آمده بودم هم خیلی احمد مرا لوس بار آورده بود، در خودم نمی دیدم که بتوانم. هم تحمل آن همه حرف وحدیث را نداشتم و هم اینکه دوباره بعدش محکم بلند شوم. در خودم مدام فکر می کردم. رسیدم قم و برادرم زنگ زد، گفتم من خانه نمی آیم همین جا در حرم می نشینم تا پیکر را به ...
پیروانی: باید به پرسپولیس احترام بگذارند/ اگر دوست دارید سقوط کنید بهانه بیاورید
اتفاقی می افتد؟ و رفتند در وادی مردن! بعد از آن دیدند به نتیجه نمی رسند می گویند بازی نمی کنیم و تهدید می کنند. چه تضمینی می دهید که از در بیرون بروید اتفاقی برایتان نیفتد؟ چه کسی تضمین می دهد 20 روز یا چند ماه دیگر واکسن کرونا کشف شود؟ چه کسی تضمین می دهد که شما مریض نشوید و کرونا نگیرید؟ حرف هایی که می زنند هدفشان این است که مقابل فوتبال بایستند. وی ادامه داد: اگر فوتبال را تعطیل کنیم سال ...
محسن بیاتی نیا: آقای مربی، خودت چند جوان به تیمت آوردی؟
به عنوان سوال اول، محسن بیاتی نیا این روزها کجاست و به چه کاری مشغول است؟ از 2 سال پیش که فوتبال را کنار گذاشتم، به دنبال کلاس های مربیگری B، C و A آسیا رفتم. مدتی نیز در کنار تیم راه آهن حضور داشتم. اکنون نیز کارهای شخصی ای دارم که درگیر آن ها هستم. راه آهن با سرمربیگری شما تیمی تاکتیکی بود. همه انتظار داشتند پس از آن نمایش ها، شما را در یک تیم لیگ برتری ببینند ولی نه این ...
تنسی ویلیامز چطور با اتوبوسی به نام هوس را خلق کرد و الیا کازان چطور به ژرفای روح این اثر رسید؟
رهاشده ماندم ولی هنوز دستهایم از کشیدگی درد می کرد و شش هایم هوایی را به خودش می گرفت که دیگر در مقابلم مقاومت نشان نمی داد. بالاخره به حاشیه امن رسیده بودم. نشستم و اطرافم را نگاه کردم و یکهو افسردگی روی سرم هوار شد. به خودم گفتم الان وقت درست کردن موقعیت است. فردا صبح توی اتاق هتل درجه اولی که توی یکی از بلوارهای ایست ساید است، بیدار می شوم و با نهایت هر چه بخواهم مواجه هستم و راحتی و ...
حکایت “پلاسمافروشی” کرونایی ها و یک ابتکار پرماجرا
مدیون مردم نیستیم. عشقی در ادامه صحبت هایش تاکید می کند: افرادی که چهار سال تمام اطلاعات غلط به مردم می دادند که پلاسما مورد نیاز مصرفی است، بیایید و پلاسما اهدا کنید، چرا این صحبت ها را مطرح کردند؟. شخصا در اصفهان دیدم که در روزهایی که کمبود خون داشتیم، جوانی بر روی تخت خوابیده بود و داشت پلاسما اهدا می کرد. به او گفتم چرا پلاسما اهدا می کنی؟. گفت، برای من توضیح دادند که به پلاسما ...
گفت و گوی منتشر نشده محمدعلی کشاورز: از سیاست جدا باشید؛ این توصیه من به هنرمندان است
... آن سال هم قرار بود به من جایزه بدهند که من خودم به علی حاتمی گفتم به من نمی دهند. گفت نه، این طور گفته اند. گفتم من می دانم روال کار در تمام دنیا چگونه است. خلاصه آن سال جایزه را به کسی دیگر دادند و از من فقط تقدیر کردند. البته مسأله ای نبود، چون من به این جایزه ها احتیاجی ندارم. برای من مهم این است که مردم درباره کار چه قضاوتی می کنند. فیلم مادر هم جایگاه خودش را پیدا کرد، هنوز هم پخش می شود ...
چرا از من خوشش نمی آید؟
...، آموزش، اشتغال و هنر هم همین طورند. آنچه فکر می کنیم دربارۀ انعطاف پذیری دربرابر طردشدن می دانیم، دغدغۀ گفتمان های سیاسی ایالات متحده دربارۀ فرصت، موفقیت، عدالت، نابرابری و احساس تعلق نیز هست؛ همانطور که موضوع بحث خودیاری است. احتمالاً آزمایشِ دموکراتیکِ آمریکاییْ یکی از زورچپانی ترین تبلیغات برای ایدۀ رشد شخصی را فراهم کرده است: بخش زیادی از سیاست ها و فرهنگ ما از زندگی نامۀ ...
گرگی که اقتصاد ایران را بلعید / نگاهی به سیر زندگی هژبر یزدانی، مردی که ساختار بانکی یک کشور را مختل کرد
از افراد کلیدی که هژبر یزدانی را به سمت قدرت سوق داد، عبدالکریم ایادی، پزشک مخصوص محمدرضا شاه پهلوی بود که یزدانی از او به نام پدر یاد می کند. [mks_pullquote align=”left” width=”740′′ size=”18′′ bg_color=”#444444′′ txt_color=”#ffffff”] بنیان گذار شبکه سراسری برق ایران منصور روحانی در سال 1300 در تهران به دنیا آمد. او در سال های 1342 تا 1356 به مدت 14 سال هدایت دو ...
چگونه از همسرم قدر دانی کنم
مهربانانه تر است. دنبال تعریف کردنتان را نگیرید و زیاد ادامه ندهید یکبار اتفاقی در شهر ممفیس به مردی برخوردم توی خیابان جلوی من را گرفت که بگوید شما جذاب ترین خانمی هستنید که من به عمرم دیدم . من از خجالت سرخ شدم و زیر لب من و من کنان گفتم مرسی و مثل آدم های دست و پا چلفتی و ترسیده لکنت زبان گرفتم، و او فقط به من لبخند زد و به راهش ادامه داد. من فقط کمی به خودم رسیده ...
تب و تاب خلاقیت برای مهرآبادی بهتر
سازد و ساکن این محله می شود. آقا محسن سال 61 به دنیا می آید و دوره دبستان را در مدرسه نور برزگر می خواند. این ها را برایمان روایت می کند و می گوید: بیشتر خانواده های مهرآبادی زمین کشاورزی و باغ داشتند و خانه ها قدیمی ساز بود. آن موقع مهرآباد راهنمایی و دبیرستان پسرانه نداشت و مجبور بودیم برای ادامه تحصیل به مدرسه پاسداران در پنجراه برویم. بعد از آن به علت علاقه ام به معماری وارد هنرستان شدم و ...
عدم احساس مسئولیت نخبگان، درد امروز جامعه است
باید برای حل مسائل کشور، طرح و ایده داشته باشند ترابی تصریح کرد: حدود 15 تا 20 سال است که در مورد این مسأله می اندیشم، مطالعه می کنم و در نشست های هم اندیشی دانشگاهیان مطرح می کنم تا مگر به پاسخ برسم. سال های زیادی در مراکز مختلف دانشگاهی حتی در سطح کشور فعالیت کرده ام و بنیانگذار نشست های هم اندیشی استادان در دانشگاه ها هستم. اگر بخواهیم روزی به راه حل بنیادی مسائل کشور و نظام دست پیدا ...
روایت مسلم آقاجانزاده از نفوذ در گروه های کودک تلویزیون
خیلی از مقوله هایی نمی شوم که مبالغ هنگفتی هم پیشنهاد می شود. می خواهم عمو پورنگ بچه ها بمانم، این گروه 20 سال زحمت کشیده اند و داریم کار می کنیم، این جمله سخیف است که به ما بگویند نفوذی! من و همکارانم همیشه به فرزندان این مملکت و خانواده هایشان متعهد بوده ایم و هستیم. چرا می گویند "پورنگ" عوض شده؟! * چرا مثل قبل شاد نیستید؟ به خاطر قضاوت های نادرستی که توسط برخی در فضای مجازی و رسانه ...
غول افلیج
اعضای کمیته های ایرانی دو حزب جمهوری خواه و دموکرات اختصاص داد و مهم ترین موضوع بحث این دو گروه قانون جدید ضدمهاجرت بود که در کالیفرنیا به رفراندوم گذاشته شد و اعضای ایرانی حزب جمهوری خواه به شدت از آن طرفداری کردند! طرفداران تحریم مردم ایران توسط آمریکا! از آغاز سال 1995 که مبارزه تبلیغاتی شدیدی از طرف دولت کلینتون و گروهی از سناتورها و اعضای مجلس نمایندگان و مطبوعات آمریکا ...
وداع روزنامه ها با سالار سینمای ایران/ تمام قد به احترام پدر
تنی باشد. آدم باید یاد بگیرد و اگر توانست به راه چنین افراد بزرگی ادامه دهد. در سریال پدرسالار ما یک خانواده بودیم. طی همه این سال ها وقتی در خیابان راه می رفتم، برخی از من می پرسیدند حال آقای کشاورز چطور است. نه تنها خودمان در یک خانواده بودیم، بلکه مردم هم چنین تصوری داشتند که انگار من پسر واقعی آقای کشاورز هستم. رک و صریح حرفش را می زد نادر مشایخی فرزند جمشید مش ...