سایر خبرها
ماجرای تلخ قتل حدیث 11 ساله توسط پدرش
با اینکه چندماه از مرگ دلخراش نوه اش گذشته اما هنوز وقتی اسم حدیث می آید، صحبت کردن برایش سخت می شود. با حسرت خاصی می گوید بعد از آن اتفاق دیگر نمی توانم سرم را بالا بگیرم. حسین پسر بزرگ این خانواده است و همین هم تحمل این درد را برای آنها سخت می کند: من سه پسر دارم، در همه این سال ها آزارمان به یک مورچه هم نرسیده. برادر حسین یکی تهران است و در بیمارستان کار می کند و دیگری هم در کارخانه نساجی خوی ...
روایت فارس من | رنجِ بی فرزندی؛ مصائب زندگی یک زوج نابارور
می دیدم مادر و پدری با بچه اش مهربانی می کند حرصم می گرفت. حسرت می خوردم. خوش به حالشان. بابام به من جهاز نداد. فقط یک بالشت با خودم بردم. جاری هام مسخره ام می کردند. هما خانم وقتی فهمید اشک ریخت. دیروز زنگ زد. گفتم هما خانم دیگر نمی توانم تحمل کنم. می خواهم جدا شوم. گفت باز هم صبر کن. یک بار سال تحویل عکس برادر شهیدم را بغل گرفتم و گفتم ارسلان تو یک کاری کن برایم. گفتم و آرام شدم. حالا به هر حال ...
یک شب در اورژانس بیمارستان مسیح دانشوری
کسی حرف بزند. در خلوتی پیاده رو نزدیک بیمارستان می ایستیم و او از امیرعلی پسر 26 ساله یکی از دوستانش که به کرونا مبتلا شده و به خاطر تنگی نفس به اینجا منتقل شده می گوید: آمده ام که دست تنها نباشد و فقط نمی دانم چرا تلفنش را جواب نمی دهد. کمی از وضعیت کرونا در تهران حرف می زنیم و او از تجربه خودش که همین چند ماه پیش مبتلا شده بود می گوید: اصلاً باورت نمی شود اما حتی انگشتانم سر شده بود. خانم و بچه ها ...
از انس گرفتن تا صحبت با میت/ روایت غساله ها از بدرقه به خانه ابدی!
انگیزی به همراه دارد. وقتی وارد فضا شدم حسی تمام وجودم را فرا گرفت، حسی شبیه ترس یا بهتر بگویم دلهره، ناگهان ته دلم خالی شد با خودم گفتم روزی ناله های سوزناکش همه را در حزنی عجیب فرو می برد ولی اکنون سکوتش انسان را غرق می کند، درست است اینجا نقطه پایان و ایستگاه آخر است و گریزی از آن نیست حال برخی زودتر و برخی دیرتر، با فکر کردن به این مسائل خانمی را دیدم که با صبر و انرژی بالا، بر ترسش ...
عاشقانه های یک زوج وفادار
مهمانان دورهمی فکر می کنم وقتی از آنها می پرسد: چه رویایی در زندگی دارید؟! 40 سال زیر یک سقف بازیگری شهرت به همراه دارد، اما من از شهرت هم چشم پوشیدم. الان شما می گویید دارم تبدیل به نماد وفاداری می شوم ! اما راستش من تبدیل به مادر شوهرم شده ام. بیماری او را تبدیل به طفلی کرده که مراقبت زیادی نیاز دارد و من مانند مادر از او مراقبت می کنم. وظیفه ای است که برای خودم تعریف کرده ...
نیروهای جهادی از رفع محرومیت تا حضور در آزمایشگاه کووید 19
انجام داده بودم اما حضور در کنار کادر درمان را لمس نکرده بودم. برای همین آن قدر کار برایم تازگی داشت که از فرط خوشحالی بدون اطلاع دادن به خانواده سریع اسنپ گرفتم و به آدرسی که گفته بودند (بیمارستان شفا) رفتم. نیروهای جهادی در هر لباسی داودی می گوید: به نگهبانی که رسیدم خودم را معرفی کردم. از خوش رویی و راهنمایی های دقیق نگهبان متوجه شدم از قبل معرفی و هماهنگی های لازم صورت گرفته است ...
روایت استاد شهریار از رفاقتش با صادق هدایت: با میل شدیدش به خودکشی نزدیک بود کار دست من و نیما بدهد!
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : سرویس تاریخ انتخاب : روز پنجشنبه هفدهم تیر ماه 1355 روزنامه اطلاعات به مناسبت آغاز نیم قرن دوم انتشارش گفتگوی مفصلی را با سید محمدحسین بهجت تبریزی مشهور به شهریار منتشر کرد، این گفتگو را جواد مجابی گرفته بود. شهریار در این گفتگو از همه چیز سخن گفت، از عشق و شعر گرفته تا کار و حقوق بخور و نمیری که بابت استادی افتخاری اش از دانشگاه آذرآبادگان می گرفت، ماهی سه هزار تومان. اما آن چه در این گفتگو بیش از همه جلب نظر می کند، نح ...
عنایت بر بام محبوبیت
از اهالی اش کرده بودند؟ حالا اما اهالی باوج به خود می بالند که در بین صدها نفری که شب حادثه مقابل کلینیک شعله ور در تهران جمع شده بودند و سرگرم گرفتن فیلم و عکس بودند، یکی از هم ولایتی هایشان، غیرتش را به رخ همه کشید و دل به آتش زد و جان افراد زیادی را نجات داد. به همین دلیل بود که دیروز بعدازظهر، همه آنها لحظه شماری می کردند تا عنایت از راه برسد، او را ببینند و صمیمانه در آغوش بکشند. ...
قتل حدیث 10 ساله در خوی به دست پدر خائن /خفه کردن دختر به خاطر صدای بلند تلویزیون + تصاویر
دوست داشتم و به خاطر دخترم قبول کردم که این زندگی را ادامه دهم. خودم هم دوباره او را به سر کار برگرداندم. او به امید اینکه اوضاع بهتر شود به زندگی اش ادامه داد، اما چنین نشد: فکر می کردم اوضاع بهتر شده، اما هنوز 2 سال نگذشته بود که متوجه شدم دوباره رابطه اش را با آن دختر شروع کرده است. ابتدا همه چیز را انکار می کرد و دروغ می گفت و سعی در مخفی کردن همه چیز داشت، اما بعد از مدتی رابطه اش ...
بازگشایی در انگلیس؛ بدمستی و ناپرهیزی در نخستین شب آزادی (+عکس و فیلم)
دانلود فیلم اصلی بیشتر بخوانید: * عصبانیت فرماندار نیویورک از صف شلوغ مردم جلوی مِی خانه ها: کاری نکنید مجبور شوم خودم به آنجا بیایم * اولین روز پس از کاهش قوانین قرنطینه در انگلستان (+عکس)/ از گشت و گذار در آرایشگاه تا بازی ترن هوایی * جزئیات قرنطینه در انگلیس: اجتماع بیش از 2 نفر ممنوع / عبور تلفات ایتالیا از 6 هزار نفر ...
دستفروشی که در حادثه کلنیک سینا ناجی جان انسان ها شد+عکس
10 نفر را نجات بدهیم. وقتی دیدم خانم ها در آتش و دود گرفتار مانده اند و کسی به کمکشان نمی رود غریتم اجازه نداد آنجا بایستم. به سمت آتش رفتم. وارد ساختمان شدم. همه چیز و همه جا داغ بودند. آهن های ساختمان هم داغ بودند. طبقات را تا طبقه چهارم بالا رفتم. به طبقه زنان گرفتار در آتش و دود که رسیدم به دنبال شلنگی گشتم وخلاصه یافتم. وضعیت بحرانی داشتند، همه لباس هایشان را خیس کردیم تا ...
شریفات: پرسپولیس با اختلافی که در لیگ بی سابقه است قهرمان می شود
بازی داشت؟ مسلما بازی کردن بدون تماشاگر لذتی ندارد. به هر حال الان همه جا همین است اما فوتبالیست جماعت به بازی کردن عادت دارد. خودم چند ماهی که قرنطینه بودم و بازی نمی کردم افسرده شده بودم و الان حاضرم در هر شرایطی بازی کنم، حالا تماشاگر باشد یا نباشد فرقی نمی کند اما بازی بدون تماشاگر لذتی ندارد. من دوست دارم فوتبال بازی کنم و خوشحالم که بازیها ادامه دارد. اما استقلالی ها ...
دو روایت از قتل حدیث در خوی
علنی کرد. کار به جایی رسیده بود که می گفت باید بگذاری من با این دختر ازدواج کنم. مرا تهدید می کرد و می گفت تو را می کشم. باید بگذاری من به زندگی خودم برسم. حتی آن دختر هم چند بار مرا تهدید کرد، اما توجهی نمی کردم. فردای چهارشنبه سوری بود.شوهرم شب کار بود. صبح که به خانه آمد صبحانه اش را خورد و لیست خرید به من داد . گفت که قسط وام را هم پرداخت کنم. من هم رفتم سراغ کارها. خریدها را انجام دادم ...
شکایت از پسر دانشجو به اتهام تعرض
دانشجویی ساکن شدم. بعد از شیوع ویروس کرونا خوابگاه ها تعطیل شد و من هم مثل سایر دانشجوها به قصد برگشت به خانه مان در شهرستان به ترمینال رفتم اما موفق نشدم بلیت بگیرم. نمی دانستم که باید آن شب تا صبح کجا بمانم تا اینکه یاد وحید افتادم که چندی قبل با او آشنا شده بودم. او دانشجوی رشته هنر بود و در حوزه طراحی طلا فعالیت می کرد. با او تماس گرفتم و موضوع را برایش تعریف کردم و از او خواستم تا با ...
سلفی با مقتول قبل از قتل در باغ گیلاس
گناهی کردم و گفتم از آنجایی که آثار دست من روی خودروی مقتول است، تصمیم دارم خودروی او را آتش بزنم تا مأموران مرا اشتباهی بازداشت نکنند. دایی و همسرم باز هم تلاش کردند مانع من شوند، اما من تصمیم خودم را گرفته بودم و خودروی مقتول را به حوالی فیروز بهرام بردم و آنجا آتش زدم. ماجرای آتش سوزی ساختگی چه بود؟ وقتی خودرو را آتش زدم دست و صورتم دچار سوختگی شد که به دفتر کارم رفتم و آنجا ...
مریم امیرجلالی از سیروس گرجستانی می گوید/ حسرت دیداری که میسر نشد
...: آخرین بار پارسال به خانه مرحوم گرجستانی رفتم ناهار و شام آنجا بودم و شب خداحافظی کردم و بعد رفتم کانادا. دیگر نرفتم خانه شان تا وقتی که خانه شان را عوض کردند و به بومهن رفتند و پس از سالیان سال فعالیت هنری تازه صاحبخانه شده بودند و می خواستند مرا دعوت کنند. می خواستم وقتی از کانادا برگشتم به دیدنشان بروم اما برگشتنم با شیوع ویروس کرونا مصادف شد و صبر کردم تا شرایط برای دیدار بهتر شود. ...
وسوسه های آزاده در خانه مجردی قتل را رقم زد
پدرم صورت نگرفته است. آنها گفتند که پدرم به اتحادیه رفته و همین جمله را به او هم گفته اند و بعد آنجا را ترک کرده است. پس از پرس وجو متوجه شدم که پدرم پس از خروج از ساختمان اتحادیه، سوار بر خودروی پراید شده و این آخرین ردی است که از او به جا مانده است. حالا هم مطمئنم بلایی سر پدرم آمده؛ چون یک ماه قبل هم به خانه ویلایی پدرم در حوالی شریعتی دستبرد زده شد و دزدان همه مدارک او را به سرقت بردند. ...
بررسی جزییات حادثه انفجار کلینیک سینا در شورای شهر تهران
شروع آتش سوزی شده است و سهل انگاری صاحبان ملک و کلینیک نیز در این حادثه قابل انکار نیست. نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: صاحبان کلینیک به جای رفع اشکالات به دنبال استفاده حداکثری از کلینیک بوده اند و انجام عمل های جراحی بعد از ساعت هفت شب نیز بر این موضوع دلالت دارد. از سوی دیگر تغییراتی که در پارکینگ این ساختمان رخ داده بود نیز تخلف محسوب می شود. آنچه که گزارش شده دود و ...
فیلم| ماجرای عنایت آزغ، دستفروشی که در حادثه کلینیک سینا چندین نفر را نجات داد
انم در حال جیغ و فریاد هستند و درخواست کمک می کردند. کسی کمکشان نرفت. من تصمیم گرفتم خودم کمک کنم. طبقه به طبقه شیشه ها را شکستم و بالا رفتم و بعد هم آنها را به سمت پشت بام بردم تا امدادگرها بیایند. بچه هم همراهشان بود که بچه را هم نجات دادیم. بعد خودم همان طور که بالا رفته بودم، پایین آمدم. بخش تکان دهنده ماجرا این است که در حین این که او انسانها را نجات می داده بساط کوچک دستفروش ...
تخت خواب، مرا می خواند
می شوم و اخبار را چک می کنم، فرفره ام را می چرخانم. هربار با خودم می گویم: این یکی دیگه نمی تونه واقعیت داشته باشه، این بار دیگه فرفره نباید بیفته. اما هربار می افتد. هرچقدر سعی می کنم تندتر و روی سطح صیقلی تری بچرخانمش بازهم می افتد لعنتی. اما باور دارم که بالاخره یک روز موفق می شوم و یک روز می فهمم که همه اینها خواب بوده. ...
بوفون: حداقل تا 43 سالگی بازی خواهم کرد
، اما مشکلی هم با آن نداشتم. ما در حال حاضر بازی های زیادی انجام می دهیم. ما در مقطع حساسی از فصل هستیم و تنها فشاری که حس می کنم در بازی هاست. وی افزود: حالا خیلی خوشحالم، اما فکر رکوردزنی من را تحت تأثیر قرار نداد. وقتی دوران حرفه ای ام را آغاز کردم، بی خیال بودم و همه چیز را راحت می گرفتم. من رؤیاهایی زیادی داشتم و با این رویکرد که هیچ گاه نباید از خودم راضی باشم، به این جایگاه رسیدم ...
مردی که 20هزار بینایی را نجات داد 15 تیر 1399 ساعت: 10:4
تکلیف من است که بتوانم هر آنچه که دیگران دارند را برای مردم خودمان تهیه کنم. من همیشه می گویم که من نمی توانم دنیا را تکان بدهم و فقط می توانم در حوزه حرفه و تخصص خودم هرآنچه که از دستم برمی آید را برای مردمم انجام دهم. همین برای من کافی است وقتی می بینم توانستم چشم پزشکی ایران را متحول کنم. شما وضعیت و کیفیت چشم پزشکی ما را با 35 سال پیش مقایسه کنید در زمان انقلاب در بیمارستان مسلمین ...
بوفون: رکورد شخصی مهم نیست/آرزوی قهرمانی در لیگ قهرمانان در دلم مانده است
این بازی در مصاحبه با شبکه اسکای اسپورت گفت: آرزوی قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا همچنان در ذهنم وجود دارد. چندین بار تا یک قدمی فتح این جام رفتم ولی موفق به کسب آن نشدم. اما در دوران های سخت یاد گرفتم که نباید تسلیم شوم. وی افزود: ما در شرایط حساسی قرار داریم و در چندین بازی خود لغزش داشتیم. در بازی امروز به پیروزی رسیدیم و این مهمترین اتفاق است. اصلا به رکورد شخصی فکر نمی کنم. ...
مردم به مسؤولان نگاه می کنند
به او ثابت کند چقدر ناتوان است. حالا هم ویروسی بسیار بسیار کوچک آمد تا بگوید انسان قرن بیست و یکم چقدر ضعیف و رو به نابودی است. مردم از خودشان شروع کرده اند مردم تا الان ثابت کرده اند کارهایی را که به دست آنهاست، درست انجام می دهند. مگر زمان جنگ این کار را نکردند؟ هشت سال مقاومت کردند، بدون هیچ چشمداشتی. شرایط سخت را تحمل کردند. مردم بلدند از خودشان شروع کنند و کارشان را درست ...
انتقام از نانوای ثروتمند رنگ خون گرفت/ طناز جوان چرا با مرد 76ساله رابطه داشت؟
جنایی پایتخت آغاز شد.مأموران بلافاصله راهی اتحادیه نانواها شده و دریافتند که روز حادثه هیچ تماسی با این مرد به نام سیروس از سوی اتحادیه صورت نگرفته است. سیروس هم وقتی به اتحادیه رفته و متوجه شده آن ها تماس نگرفته اند آنجا را ترک کرده بود. دوربین های مداربسته نشان می داد که پیرمرد پس از ترک اتحادیه سوار یک خودروی پراید عبوری شده است. دو سرنخ کارآگاهان در ادامه تحقیقات شروع به بررسی ...
انتقام از نانوای ثروتمند رنگ خون گرفت/ طناز جوان چرا با مرد 76 ساله رابطه داشت؟
امور جنایی پایتخت آغاز شد.مأموران بلافاصله راهی اتحادیه نانواها شده و دریافتند که روز حادثه هیچ تماسی با این مرد به نام سیروس از سوی اتحادیه صورت نگرفته است. سیروس هم وقتی به اتحادیه رفته و متوجه شده آن ها تماس نگرفته اند آنجا را ترک کرده بود. دوربین های مداربسته نشان می داد که پیرمرد پس از ترک اتحادیه سوار یک خودروی پراید عبوری شده است. دو سرنخ کارآگاهان در ادامه تحقیقات شروع به ...
کریم انصاری فرد: مدیربرنامه هایم همه چیز را خراب کرد!
برای بازی به قطر می آیند، از لیگ های بزرگ دنیا انتخاب شده اند. قطری ها بازیکنان برجسته ای هستند و در هر باشگاه ترکیب مناسبی وجود دارد؛ بنابراین قهرمانی دشوارتر می شود. همه چیز خوب است و من از حضورم در تیم لذت می برم. وقتی من در اوساسونا بودم، این باشگاه با مشکلات مالی روبه رو بود و همچنین با مشکلات مالیاتی مواجه شدم، درنتیجه من نتوانستم به طوردائم در این کشور زندگی کنم. به عنوان مثال برای ...