سایر منابع:
سایر خبرها
سری جدید اس ام اس های خنده دار
دیگه نمیدونستید .... تا اکتشافات بعدی شمارو ب خداوند بزرگ وبلند مرتبه میسپارم ♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠ اس ام اس جوک خنده دار ♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠ دختره پُست گذاشته شوهر می خوام ... 2 تا پسر مَرامی لایک کردن 5987 تا زن هم گفتن بیا شوهر منو ببر ♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠ اس ام اس جوک خنده دار ♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠ قدیما وقتی گوشی جدید میخریدیم باید چند روز صبر ...
درخواست مادر برای قصاص پسرش
شد و وقتی او هم صحنه مواد کشیدن برادرش را دید و متوجه شد که من ناراحتم با فریدون دعوا کرد و به او گفت که تو باید به زن و بچه ات برسی، اما هرچه پول به دست می آوری هزینه مصرف مواد مخدر می کنی. تو واقعاً لایق این زن و دختر نیستی، اما به یکباره فریدون به آشپزخانه رفت و چاقویی را برداشت و یک ضربه به سینه برادرش زد. همان موقع فریبرز غرق در خون روی زمین افتاد. من وقتی با این صحنه مواجه شدم دیگر منتظر ...
دست های بالا مقابل نجیب زاده بلژیکی و همسر بی سوادش!
باید بیش از اینها توقع داشت و شاید در شأن سلطانی فر نبود که بیاید و بین کی روش و ویلموتس مقایسه صورت دهد و دومی را محبوب تر از اولی بخواند اما بعد از اینکه رفت و تقاضای غرامت کرد، نپذیرفت که آقای بلژیکی از کانال او و دوستانش به فدراسیون معرفی شده است. حالا این حرف ها مانده و هزاران افسوس از اتفاقاتی که افتاد و می توانست به گونه ای دیگر رقم بخورد که نه امروز تیم ملی مان در خطر حذف از جام جهانی در همان مرحله اول مقدماتی باشد و نه مجبور به پرداخت غرامتی بسیار سنگین به مربی همین تیم ناکام باشیم. * نویسنده: آرش محمدی، روزنامه نگار ...
درباره اولین پزشکی که در قاسم آباد مطب زد و پنجمین شهید مدافع سلامت مشهد
و ناکامی های کاری و نامهربانی های دنیا و از همه مهم تر حسرت جا ماندن از قافله دوستان شهید. اما خدا شاهد است تنها بارقه امید و نقطه روشن این دنیا که مرا سر پا نگاه داشته و مانع نابودی ام شده تو با همه مهربانی، وفاداری، گذشت، شادابی، لطف و صفایت بوده ای... . دوم خرداد 1399 بالاخره به قافله پیوست. او پزشکی بود که وقتی کسی از او انتظاری نداشت هموطنانش را در خط مقدم تنها نگذاشت. از وقتی تست کرونایش مثبت شد، تقریبا 45 روز مقاومت کرد و حتی روز های آخر قرار بود مرخصش کنند؛ اما انگار این بار قرار نبود از قافله جا بماند. حرف هایش را رو به دوربین زد، حلالیت هایش را گرفت و رفت. ...
جملاتی که شنیدنش از زبان شوهر یعنی زنگ خطر
بگذارید و خیلی خوب به حرف هایش گوش کنید تا او بداند او را درک می کنید و برای دوام رابطه تان تلاش می کنید. نحوه برخورد در مقابل شنیدن جمله های خطرناک از شوهر تو عوض شدنی نیستی اگر شوهرتان به شما می گوید هیچ وقت عوض نمیشی ، درباره کارهایی که شما به گونه ای انجام می دهید که مورد پسند او نیست ، صحبت کنید زیرا صحبت درباره این موضوعات و استدلال منطقی شما سبب می شود که شما را ...
رمان شاگرد ته کلاس درباره پناهندگان سوری چاپ شد
...> در قسمتی از این کتاب می خوانیم: حالا که دیگر آن قدر عصبی نبودم، یادم افتاد گرسنه ام. آن قدر فکرم مشغول بسته بندی هدیه ملکه بود که یادم رفت بسته آب نبات اضطراری را با خودم بیاورم. از تام پرسیدم: فکر می کنی ملکه ناراحت بشه اگه یکی از بیسکوییت هاشو بخوریم؟ سرش را با خوشحالی تکان داد و گفت: خودش حتما یه خروار تو آشپزخونه اش داره. به خصوص اگه هر روز چایی بخوره! بسته ...
اختصاصی/ شیخ دوست داشتنی آبی ها همه را به وجد آورد!
...، بدون پرده حرف زد، ولی کسی را متهم نکرد و کاملا منطقی سخن گفت. با اینکه مجری جوان ازش می خواست خلاصه صحبت کند و کوتاه جوابش بدهد، ولی انگار خودش بهتر از همه می دانست، کجا سخن را کوتاه کند و کجا کلام را کاملا مفید در اختیار مخاطب قرار دهد. طوری حرفه ای صحبت کرد تا خیلی ها نسبت به صحبت هایش واکنش مثبت نشان دادند و از او تقدیر و تشکر کردند! انگاری قرار نبود که او در این فصل با فوتبال ...
■ از نماز حاج قاسم در کرملین تا ترس اوباما از نام سردار/ نگاهی به سبک زندگی سلیمانی عزیز
گذاشت روی مهر. به خدای خودش گفت: خدایا این بود کرامت تو، یه روزی توی کاخ کرملین برای نابودی اسلام نقشه می کشیدند، حالا منِ قاسم سلیمانی اومدم اینجا نماز خوندم. * * * * * راوی: حجت الاسلام رضایی خودش که چیزی نمی گفت، تودارتر از این حرف ها بود. پورجعفری از یک طریقی فهمیده بود حاجی مشکل مالی دارد. بی سروصدا و دور از چشم حاج قاسم موضوع را با سردار قاآنی در میان گذاشته ...
توییت انصاف | واکنش ها به پاسخ حداد به فتاح
#حداد_عادل چرا اینکار را با خودش کرد؟ این چه ادبیاتی است؟ این چه لحن حرف زدن است؟ این چه استدلال هایی است؟ این چجور خرج کردنی از رهبری است؟ واقعا اینقدر در فضای آکواریومی زیست می کنند؟ واقعا متوجه نیستند از برنامه تلویزیونی خانم شان الآن بدتر می شود؟ زکی پدیا: آدم نمی دونه بچه های قالیباف فقیرترن یا بچه های حداد عادل محمدرحیم قلندرزهی: پسر حداد عادل با حقوق 2500 ...
جولان کرونا در اتوبوس های شب رو/ وعده شهرداری برای رفع مشکل
جایگاه های دیگه هم می پرسیم میگن اطلاعی ندارنو باید منتظر باشیم تا اتوبوس معمولیا بیان. ما هم بلاتکلیف موندیم. " ده دقیقه ای از مکالمات میان مسافران نگذشته بود که دختر جوانی با صدای بلند فریاد زد: "این چه وضعیه؟! یعنی کروناس. انگار نه انگار... همه کنار همدیگه ن... هیشکی رعایت نمی کنه... یکی سیگار میکشه و دودشو میده تو حلقمون... یکی دیگه ماسک نزده سرفه می کنه تو صورتمونو، اعتراضم بکنیم ...
روایت فارس من | مورد عجیب و خاص یک بیمار دو قطبی
به نظرم می رسد این است که حماقت بود. خانم من (خانم دومم) تا حالا چنین رفتاری را از من ندیده بود. فکر کردم مثل همسر اولم ترکم می کند اما با من کنار آمد. دل بزرگی دارد. 7 | سال 88 با همسر اولم ازدواج کردم. سال 91 همه چیز بهم ریخت. بدترین انتخاب برای یک بیمار این است که خودش تصمیم بگیرد دیگر دارو مصرف نکند. شبیه آدمی که اسلحه را گذاشته روی شقیقه خودش و ماشه را می چکاند. آن وقت ها یکی از ...
بررسی مواضع امام صادق (ع) در برابر خلفای زمان
امام(علیه السّلام) با این حرف ها مخالف است، باید این جوری جواب بدهد دیگر. امّا امام(علیه السّلام) این جوری جواب نمی دهد. امام می گوید که من چند نفر را دارم، و وقتی آن شخص جوابی می دهد امام ثابت می کند که او اشتباه می کند؛ زمینه را نمی داند و طرف داران و علاقه مندان و آمادگان برای قیام با امام کم هستند. از همه این روایات به دست می آید که امام(علیه السّلام) آماده است، امّا زمینه را آماده نمی داند ...
هویدا، سیاستمدارِ تیپ، عصا و گل ارکیده!/ دوستی هویدا با رئیس جمهور سنگال چقدر برای ایران آب خورد؟
یک پژوهشگر تاریخ معاصر می گوید با وجود فجایعی که هویدا در دوره نخست وزیری اش به بار آورده، اعدام فوری او سبب شده که برخی مغرضان یا ناآگاهان از او چهره ای مظلوم بسازند.
داستانهای خنده دار و پندآموز
به گزارش شیعه نیوز ، داستان ها همواره راهی برای کسب تجربه و پندآموزی است. گاه این داستان ها درون مایه ی طنز و گاه جدی دارد با ما همراه باشید . داستان پرواز در اسمانها مردی که خیال می کرد دانشمند است و در نجوم تبحری دارد یک روز رو به ملا کرد و گفت: خجالت نمی کشی خود را مسخره مردم نموده ای و همه تو را دست می اندازند در صورتیکه من دانشمند هستم و هر شب در آفاق و انفس سیر می کنم ...
عکاسی؛ دنیایی برای قصه گویی/هنری که زندگی را با ثبت لحظات ادغام می کند
انتخاب هنر عکاسی همیشه تفاوت و جذابیت هایی به همراه داشته، اما انتخاب هنر عکاسی در حوزه شلوغ و پر استرس خبر، تفاوت و حساسیت این کار را بیشتر خواهد کرد چراکه عکاسی در حوزه خبر، فرصت اشتباه، احساس ترس و خجالت را از شما خواهد گرفت و هر عکاس خبری به خوبی می داند که مؤلفه های تخصص، ذوق و خلاقیت بدون اعتماد به نفس و جسارت، کاربردی در حوزه خبر نخواهد داشت. ...
سمنان| روایت بانوی شهیدی که برای پاسداری از انقلاب در کردستان آسمانی شد+ تصاویر
...: شهیده رودباری در سپاه بانه مسئول آموزش اسلحه به خانم ها بود. علاوه بر آن مخابرات سنندج نیز محل فعالیت او به شمار می آمد. آن قدر فعال بود که یکی دو بار منافقان برایش پیغام فرستادند که اگر دستمان به تو بیفتد، پوستت را از کاه پر می کنیم. مدیر بسیج جامعه زنان استان سمنان اضافه می کند در روزهای حضور صدیقه رودباری در سپاه بانه، فرمانده اطلاعات سپاه بانه، شهید محمود خادمی کم کم به او ...
ناگفته های فرزند یکی از شهدای فاطمیون درباره پدرش
توانسته بود برای دیدار پدرم به ایران بیاید. پدرم هم مدتی ماند و خواهرش را بعد از این همه سال دید. آن روز ها آنقدر به ما خوش می گذشت که جزو عمرمان محسوب نمی شد، اما بالاخره طاقت پدرم تمام شد و به عمه ام گفت که تا تو هستی، من می روم و دوباره برمی گردم. اما این بار مثل شش هفت دفعه قبلی نبود: یک روز به مادرم زنگ زد که خانم من را حلال کن، اینجا جنگ شدت گرفته و من نمی دانم که می توانیم دوباره ...
نوشتن پیرمرد و دریا ساده تر از خشم و هیاهو و اولیس نیست
گاه من ها ی خودش را در مقابل هم می گذارد و بین آن ها دیالوگ برقرار می کند و گاه هم با قسمت هایی از تنش که فرسوده تر شده اند و در آستانه مرگ هستند، صحبت می کند. در قسمتی از داستان، پیرمرد در فاصله کمی با پرنده، خودش، ماهی و دستش که نیمه فلج شده است، حرف می زند و او را به ادامه زندگی و ادامه مبارزه تشویق می کند و این اشاره ایست به تنهایی بی حد و حصر او. نکته دیگر این که ماهی بزرگ تر از آن ...
بازیگر نقش مکمل 28 مرداد، گنده لات، شعبان بی مخ
فروش سر خیابان قزوین که مشتری دائم اش خودش بود، مداومت و دالان باغ سبز بیشتری نشان می داد. عقب شنگولی راه افتادند در لاله زار دو طفل فکلی بینوا را که لغزی خوانده بودند، خواباند بغل جوب، زلف های شان را بیخ تراش کردند و سبیل رت باتلری شان را هم خشک تراش. همیشه پر شال و جوراب استاد و بچه ها تیغ و تیزی حضوری ثابت و همیشگی داشت. هیچ وقت ذهن و هوش درست و حسابی نداشت، حرف که می زد انگار دائم دارد ...
یک دختر تهرانی ناگهان پسر شد
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از رکنا، روز دوشنبه 22 مرداد 1335 خبری عجیب در پایتخت پیچید، خبر این بود: یک دوشیزه شانزده ساله مبدل به پسر شد در همین روز خبرنگار روزنامه اطلاعات با خانواده این دختر و نیز دبیرستانی که در آن تحصیل می کرد تماس گرفت. حاصل این تماس ها گزارش زیر بود: میترا بیژن فرزند آقای حسن بیژن دانش آموز دبیرستان دخترانه ثریا دو سال و نیم پیش در پهلوی چپ خود در قرینه آپاندیس احساس درد و آماس می کند ناچار به مراجع ...
به آقا امیرالمومنین(ع) گفتم مگر شما برای یتیمان پدری نمی کنید؟
. به چه کسی می گفتم مجتبی توی خیابان مدام بر می گردد و زل می زند به پدر و مادری که دست در دست هم راه می روند؟ به چه کسی می گفتم پسرم تو پارک مثل جوجه اردک پشت سر مرد ها راه می افتد و التماس می کند که پدرم می شوید؟ یک روز مجتبی لب به غذا نزد. به زور چند لقمه به خوردش دادم همه را بالا آورد تا شب تقی به توقی می خورد گریه می کرد. بی حالی و کم رمقی و لب های سفیدش آشوب مادرانه به دلم انداخت ...
جیمی جامپ فوتبال ایران ،شاخ اینستاگرام کهگیلویه وبویراحمد
ناگهان تماشاگری با مو های بلوند از لابه لای نیرو های امنیتی در رفت و با سرعت به میانه زمین رفت. نوع پوشش او باعث شد تا حتی بازیکنان روی خود را به سمت دیگری کنند. این خانم خیلی زود دستگیر و به مراجع قضایی سپرده شد، به شکلی که سایت های خارجی روزبعدخبر دادند احتمالاً از ورود به مکان های ورزشی محروم خواهد شد. پیش از این نامزد او هم به عنوان جیمی جامپ در فینال جام جهانی به زمین رفته بود! خیلی زود مشخص ...
لجبازی با کرونا در ایران
گروه جامعه: روزنامه ایران نوشت: دلم برای ثریا خانم می سوزد. این روز ها هم باید عزادار شوهر، خواهر و دامادش باشد هم به فکر جان خودش. چند روز مانده به عید، کرونا همسرش را گرفت و دو هفته قبل هم خواهر و شوهر خواهرش را. خودش هم از چند روز قبل تب و سرفه و تنگی نفس دارد و از خانه بیرون نمی آید. اکرم یکی از همسایه های ثریا خانم که مثل بقیه همسایه ها از بی توجهی این خانواده و بی خیالی آن ها نگران ...
قصه هزار امید سیمین
.... من هم در مدرسه شیمی خوانده بودم و خوب بلد بودم. من هم گفتم می توانم شیمی و فیزیک هشتم و نهم را درس بدهم. خانه ما خیابان گرگان بود و بچه ها کوچک بودند و مدرسه ما انتهای منیریه، راه آهن بود. مدیر مدرسه من را که دید گفت این خودش مثل شاگردهاست، ولی از روی ناچاری من را قبول کردند. به مدت یک سال آنجا تدریس کردم. خیلی سخت بود. هوشنگ ابتهاج (سایه) نیز در خاطره ای نوشته است: یه بار سیمین ...
درگیری توییتری مشاور ترامپ با شخصیت کارتونی!
مارج جواب این انتقاد را می داد. مارج گفت: به عنوان یک زن خانه دار حومه شهری ساده، دارم کمی حس بی احترامی می کنم. من به کودکانم یاد می دهم روی کسی اسم نگذارند. جنا، می خواستم بگویم اعصابم خرد است اما نگران بودم سانسورش کنند. این پایان ماجرا نبود. الیس در پاسخ به توییت سیمپسون ها نوشت که مارج احتمالا قرار است به دموکرات ها رای بدهد، آن هم از طریق پست . سیمپسون ها که یکی از طولانی ...
حکایت ناگفته همسران آزادگان دفاع مقدس در سی امین سالروز بازگشت به وطن!
. بعضی وقت ها می رفتم آرایشگری ولی حرف مردم هم ما را می کشت. منصوره همه اینها را تحمل می کرد، به امید وصال. در آرزوی بازگشت و پایان انتظار. به زن های همسایه گفته بود فقط هاشم برگردد، تو بگو یک تکه گوشت. کنیزی اش را می کنم. فقط برگردد. هاشم بعد دو سال برگشت، اما چه بازگشتی. روز از پی روز که گذشت، منصوره فهمید، کار روزگار برعکس است. وصال، نه شهدی شیرین که زهری تلخ شد. قبل اسارت، اگر مرغ آسمان ...
یادداشت های ناصرالدین شاه شنبه 26 مرداد 1268؛ چه چیز در کارلسروهه آلمان موجب خجالت شاه قاجار شد؟
نظامی سرش بود. خیلی با هم تعارف کردیم. آمد اتاق های ما را نشان داد، آدم های خودش را به ما معرفی کرد. ما هم امین السلطان و سایرین را به او معرفی کردیم. چشم هایش را تند تند به هم می زد. گاهی می لنگید گاهی تند راه می رفت. معلوم بود که ناخوش است. جور غریبی بود. عمارتش خیلی خوب است، مثل عمارت های طهران یک مرتبه [یک طبقه]است. اطاق های خوب دل چسب، مبل های خوب، گلدان های [خوب]، مجسمه های مرمر حجاری ...
مادر به فکر جهیزیه بود و صدیقه در فکر شهادت
.... خواهرم تا خودش را شناخت به دنبال حقیقت بود. جرقه های انقلاب که زده شد با آگاهی در این مسیر قرار گرفت. انقلاب خواهرم را به یک مبارز تبدیل کرده بود که همه چیزش را در راه انقلاب اسلامی گذاشت و با ایمانی سرشار به پیشواز خطر می رفت. در دبیرستان اقدام به تکثیر و پخش اعلامیه حضرت امام خمینی (ره) می کرد. صدیقه در جمعه خونین 17 شهریور سال 57 دوشادوش خواهران انقلابی ابتدای صف علیه حکومت ظالم پهلوی ...
روایتی از زندگی شهید افغانستانی مدافع حرم | پسرم فدای پسران و دختران فاطمه زهرا(س)
همسرش بودم، یک سال هم پیش همدیگر نبودیم اما همان وقت های کمی که کنارم بود.... فاطمه جمله های بسیاری می گوید که همه اش را می شود در عشق خلاصه کرد. به زعم او همسرش، مساوی با نهایت خوش خلقی، احترام و مردانگی بود. حالا که فکر می کند، می بیند چقدر ساده لوح بوده که حرف های سید درباره نداشتن لیاقت شهادت را باور کرده است. از تلخی روز 17مرداد که با خبر شوکه کننده شهادت عبدالعلی مواجه شد ...
چه زمانی سینما و تلویزیون به خانواده حمله کردند؟
، البته سریال ها هم مثل گذشته خیابان خلوت کن نیست و برای کودک تا میانسال مثل دو دهه قبل، حرفِ گفتنی ندارد. امروز همه گرفتارِ هیاهوی رسانه ای بدون محتوا هستند و روز به روز بر غربتِ خانواده افزوده می شود. البته به ذائقه و سلیقه بیشتر خانواده ها هم نباید ایراد گرفت چون دهه 70 و 80، تلویزیون سریال های مطلوب و قابل دیدن به صورت جمعی زیاد داشت و الان دست خالی اش را بارها نشانِ مخاطب می دهد. از طرفی ...