آزار و اذیت نوجوان 16 ساله توسط سردسته خلافکاران
سایر منابع:
سایر خبرها
کرونا، بهانه بهترین دهه محرم عمر ما!/ از ماجرای خواهران دوقلوی جهادی تا شرمندگی در مقابل معتاد مبتلا به ...
اهل بیت (ع)، کمک به نیازمندان جسمی و روحی و مالی و تلاش برای بازگرداندن انسان های دردمند و خسته به زندگی، جلوه های عینی عشق به سالار شهیدان (ع) است که امسال طلبه های هیئتی و جهادی در نمایش آن در سنگری متفاوت، سنگ تمام گذاشتند. گفت وگو با حجت الإسلام و المسلمین علی حسین زاده ، طلبه 29 ساله و کارشناس ارشد تربیت کودک و نوجوان که مسئولیت بخش بیمارستان در قرارگاه طرح هر هیئت یک خدمت را بر ...
باورم نمی شد، روزی کارتن خواب شوم
های بی سرانجام و رفت و آمدهای اشتباه، در نهایت کار دست دختر نوجوان داد. مرجان پس از مدتی آن هم درحالی که شاگرد ممتاز مدرسه بود سیگاری شد. اولین باری که پدرم فهمید سیگاری شده ام حسابی تنبیه ام کرد اما هیچ چیز عوض نشد تا اینکه در آشفتگی روابط خانوادگی مان، وقتی 13 ساله بودم، پدرم فوت شد . کسی را مقصر نمی دانم به نظر می رسید اوضاع بدتر از قبل شده بود زیرا ...
کرامات دیوار شهدا در کمک مومنانه همدانی ها
از جملاتی چون شهدا، عنایتی به این دل خسته کنید و یا شادی روح شهدا صلوات نصب شده است انگار نوجوانان و حتی سرپرست گروه جهادی علی چیت سازیان بام تا شام خود را با شهدا می گذرانند. دیوار شهدا هم همان رازی است که برای دیدنش بی تاب و بی قرار بودم اما گروه سرود جهادگران در حال تمرین سرود در حیاط پشتی مسجد بودند و ناگزیر باید صبر و تحمل پیشه می کردیم، میانه حیاط چند صندلی با فاصله از هم تعبیه شده ...
کرامات دیوار شهدا در کمک مومنانه همدانی ها/ حاجاتی که نیم ساعته اجابت می شود + فیلم و عکس
چون شهدا، عنایتی به این دل خسته کنید و یا شادی روح شهدا صلوات نصب شده است انگار نوجوانان و حتی سرپرست گروه جهادی علی چیت سازیان بام تا شام خود را با شهدا می گذرانند. دیوار شهدا هم همان رازی است که برای دیدنش بی تاب و بی قرار بودم اما گروه سرود جهادگران در حال تمرین سرود در حیاط پشتی مسجد بودند و ناگزیر باید صبر و تحمل پیشه می کردیم، میانه حیاط چند صندلی با فاصله از هم تعبیه شده بود ...
زندگینامه “شهاب حسینی” سوپر استار سینمای ایران+ عکس
کار بازیگری مشغول است و مهدی هم علاقه مند موسیقی. غیر از شهاب و مهدی، دو دختر هم دارم. مختصر زندگی من هم به این ترتیب است که وقتی دیپلم گرفتم، برای ادامه تحصیل به دانشکده خلبانی رفتم ولی چون دو تا از برادرانم در آن زمان قبل از انقلاب سیاسی بودند، اخراجم کردند. بعد از آن رفتم رشته زبان و ادبیات انگلیسی و سرنوشت طوری رقم خورد که دبیر بشوم. 30سال کارمند آموزش پرورش بودم. البته فعالیت های ...
نامه جانکاه حاج قاسم خطاب به یارهمیشگی خود شهید پورجعفری: قول می دهم که اگر رفتم و آبرو داشتم، بدون تو ...
ان شهیدم که همراهم بودند، مثل پروانه دورم می چرخیدند و جلو چشمم هستند. حسین! بارها که با هم به خطوط مقدم می رفتیم، من سعی می کردم تو با من نیایی و تو را عقب نگهدارم. اگر چه هرگز بر زبان جاری نکردم و می نویسم برای آینده پس از خودم، که خدا می داند با هریک از آنها که از دست داده ام چه بر من گذشت و حتی بادپا، جمالی، علی دادی را از دست دادم و نگران بودم که تو را هم از دست بدهم. همیشه جلو ک ...
بازتاب حضور گروه مل مل در کنار کادر درمان/ امینی: اجرمان را از امام حسین (ع) گرفتیم
ن هدیه دادند. بعد از این رویداد زیبا و انسان دوستانه گروه تولید برنامه عروسکی مل مل با بازخوردهای متفاوتی مواجه شدند. گلی که بعد از این بازدید حال و هوای خاصی داشت، درباره این بازخوردها و حس و حالی که بعد از آن روز داشته با ما گفت و گو کرد. ** بعد از اینکه شما به دعوت پویش هر هیئت یک خدمت به بیمارستان امام حسین (ع) رفتید، قطعا با بازتاب های فراوانی چه در فضای ...
ز کودکی خادم این تبار محترمم ...
. دستم را به دست مادرم می دهم تا در شلوغی گم نشوم. روز قتل است، روز متفاوتی است. از دیشب کلی میهمان به منزلمان آمده اند. من و خواهر و برادرم با دخترعمو و پسرعمویم و بچه های میهمانان، آتش ها سوزانده ایم. صبح هم صبحانه حلیم نذری در کاسه های مسی با روغن زرد همراه با محرّا یا همان قیمه امروزی نوش جان کرده ایم. حالا با انرژی کامل، همه با هم به طرف مزار می رویم. دسته های سینه زنی همراه با طبل و سنج حال ...
20 مدال رنگارنگ جهانی برای جانباز 70 درصد جنگ
نوحه خوان قدیمی و خیاط بنامی در شاندیز بوده و خاطره های بسیاری از روز های مداحی و نوحه خوانی پدرش در روز های تاسوعا، عاشورا، شب های احیا در مسجد و حسینیه شاندیز دارد. بعد ها که به سن نوجوانی و جوانی می رسد راه پدرش را در این زمینه ادامه می دهد. در همین راستا گروه تواشحی سیره النبی را تأسیس کرده، مدیر عامل مؤسسه فرهنگی و قرآنی نیایش رضوان و رئیس پیام آوران ایثار خراسان رضوی نیز هست. در این سال ها ...
همراه با فیلم های تلویزیونی آخر هفته / از "به نام پدر" و "دلیران تنگستان" تا "هر شب تنهایی" و "به خاطر ...
: هفت دوست سال ها پیش قرار گذاشته اند که چند سال بعد در روز مشخصی بار دیگر در پاتوق همیشگی شان گرد هم بیایند. در روز تعیین شده همه با هیئت های تغییر یافته حاضر می شوند به غیر از رامین که اکنون وکیل شده و برای شرکتی به مدیریت مهیاران کار می کند. رامین ناخواسته وارد کارهای خلاف قانون رئیس شرکت شده و اکنون که دیگر حاضر به همکاری با آن ها نبوده او را به مرگ تهدید کرده اند و او از ترس جانش به مکان امنی ...
نویسنده داستان های مملی : من در کودکی مانده ام
بود؟ مادرم خیلی من را حمایت کرد. خودش سواد نداشت، ولی می گفت شما دنبال هنرتان را بگیرید. روز هایی که می رفتم دنبال یک ناشر بگردم که قصه هایم را چاپ کند، گاهی که دیر می آمدم، به پدرم نمی گفت. چون پدرم می گفت باید سر ساعت معینی خانه باشید. چه حسرت هایی در زندگی داری؟ اینکه درس نخواندم که الان بهتر بنویسم. شاید اگر درس خوانده بودم، این قدر ساده به زندگی نگاه نمی کردم. در جامعه ...
جنایت زندانی حبس ابد 48ساعت بعد از آزادی
.... آن روز مشروبات الکلی مصرف کرده و در حالت مستی بودم. 2 روزی بود که آزاد شده بودم و انگار پا در بهشت گذاشته بودم. زندگی در زندان و پشت میله ها خیلی سخت است. تنها 48ساعت طعم آزادی را چشیدم و آن شب درحالی که مست بودم قدم در پاتوق افراد خلافکار گذاشتم تا قماربازی کنم. گاهی قبل ازاینکه زندانی شوم قماربازی می کردم. آن شب هم رفته بودم تا قماربازی کنم که مقتول و دوستانش را در پاتوق دیدم. آنها را ...
شکنجه هولناک برای تصاحب الماس میلیاردی
و نقیضی را مطرح کردند، اما در مواجهه حضوری با گروگان، سکوت خود را شکستند. این در حالی بود که گروگان نجات یافته در تحقیقات پلیسی گفت: سال ها قبل معامله های کاری با سامان داشتم و دیگر خبری از او نداشتم. روز حادثه از خانه به کارخانه می رفتم که او همراه سه سرنشین پژو 405 نقره ای خودشان را پلیس جا زده و مرا ربودند. چشمانم را که بازکردم دست و پاهایم بسته و در خانه ویلایی بودم. وی ...
عنوان بهترین مقدمه کتاب سال گرجستان از آن جوان مشهدی
نقش پررنگی در کتاب خوان شدنم دارند. آن ها در عالم کودکی برایم کتاب تهیه می کردند و می خواندند. بیش از 500 یا 600 کتاب داستان از دوران کودکی ام داشتم که دو سال قبل همه آن ها را به خیریه ای بخشیدم. همه خانواده ام می دانستند که بهترین کادو چه در آن زمان که کودک بودم و چه اکنون برایم کتاب بوده و هست. این نوجوان هم محله ای ما می گوید: کتاب را دوست دارم، زیرا تجربه های مفیدی را در اختیارم قرار می ...
نیمه پنهان آزار
هنوز شناخت درستی از آن نداشتم. توان فریاد کشیدن نداشتم و صرفا لطف خدا بود که تعادل پسر را به هم زد، او عقب کشید و رفت. توان بالا رفتن از پله ها را نداشتم اما از ترس حمله مجدد او به سمت موسسه دویدم و زمین خوردم. کل مدت کلاس یک گوشه بغض کرده بودم و حتی متوجه اتفاقی که افتاده بود نمی شدم، چه برسد که آن را برای کسی تعریف کنم. بعد از اتمام کلاس مادرم دنبالم آمد. همان پسر دوباره سر ...
مژده لواسانی: حجاب منافاتی با اجرای همراه با لبخند ندارد
این مورد صحبت می کنید؟ در برنامه آقای مدیری هم توضیح دادم که من سه سال و نیم بودم و به برنامه سلام کوچولو که تنها برنامه خردسال رادیو از همان سالها تا امروز است دعوت شدم، به عنوان مهمان خردسال رفتم و خودم را معرفی کردم، گفتم من مژده خانم لواسانی هستم و بعد شروع به خواندن شعر و قرآن و حدیث کردم، به شکلی که خانم وکیلی بعد از برنامه گفتند شما چه زبانی دارید و بمانید مجری خردسال شوید، به ...
ادبیات قدرتی جادویی دارد
نیلوفر ذوالفقاری علی خدایی زیاد نمی نویسد، یعنی فاصله بین انتشار کتاب هایش معمولا بیشتر از 7سال است، با این حال کتاب هایی که از او منتشر شده همیشه آنقدر مورد توجه قرار گرفته که نامش به گوش دوستداران ادبیات، دور و غریب نیست. سال1380 مجموعه داستانی از خدایی با نام تمام زمستان مرا گرم کن برنده جایزه هوشنگ گلشیری شد و جایزه منتقدان و نویسندگان مطبوعاتی هم، این کتاب را بهترین مجموعه داستان ...