سایر منابع:
سایر خبرها
شکست اعتیاد افسانه نیست
آوار شد. پس از آن یکی از اقوام برادر ناتنی ام به خواستگاری ام آمد. آنقدر بی تفاوت و افسرده شده بودم که بله گفتم و چشم باز کردم در خانه همسرم بودم. هیچ عشق و علاقه ای در میان نبود و ازدواج به شدت ناموفقی را تجربه کردم. از این ازدواج صاحب دو فرزند پسر و دختر شدم. در آن زندگی همه امیدم همین دو بچه بودند . به گفته افسانه همسرش معتاد و 12 سال از او بزرگتر بود. بعدها وقتی فهمید ب ...
شکایت 5 دختر از پدرشان | یک ساعت دوری از همسرم برایم بهشت بود!
تصرف کرد و من سال ها اقساط مهریه او را می پرداختم. با وجود این، همسرم در تمکین من نبود و مرا با پنج فرزند دخترم رها کرد. این گونه بود که حدود هشت سال قبل من از دادگاه به طور قانونی مجوز ازدواج مجدد گرفتم و با دختری 35ساله ازدواج کردم. از آن روز به بعد دخترانم مرا رها کردند و نزد مادرشان رفتند اما همسر دومم که هدیه نام داشت با قناعت و صرفه جویی موجبات ترقی مرا فراهم آورد به طوری که خیلی ...
اخبار کوتاه
افزایش شیوع مصرف موادمخدر در دانش آموزان متوسطه دوم متوقف شد دبیرکل ستاد مبارزه با موادمخدر از توقف افزایش شیوع مصرف موادمخدر در دانش آموزان متوسطه دوم خبر داد و گفت: یکی از عوامل مؤثر در این امر، اجرای طرح یاریگران زندگی بوده است.به گزارش روابط عمومی ستاد مبارزه با موادمخدر: سردار دکتر اسکندر مؤمنی در جلسه 139 ستاد مبارزه با موادمخدر گفت: اجرای طرح یاریگران زندگی از سال گذشته و ...
من احمد، هفده ساله ام!
. نیروهایی را که سن و سالی نداشتند از صف بیرون می کشید و می گفت: شما تشریف ببرید پادگان. انشالله اعزام های بعدی از شما استفاده می شه! حاج قاسم نزدیک من رسیده بود و من نزدیک پرتگاهی انگار. با خودم فکر می کردم کاش ریش داشتم. به کنار دستی ام، که هم ریش داشت و هم سبیل، غبطه می خوردم. لعنت بر نوجوانی! که یقه مرا در آن هیری بیری گرفته بود. سخت بود. اما روی زانوهایم کمی بند شدم؛ نه آنقدر که ...
جنایت در مسیر تفرجگاه
را به او دادم و از او هم شماره تلفن گرفتم ولی او به بهانه های مختلف از من باج خواهی می کرد! دیگر نمی توانستم این شرایط را تحمل کنم چرا که از آبرویم می ترسیدم و به خواسته هایش تن می دادم!او مرا تهدید می کرد که ماجرای تماس های تلفنی و این آشنایی خیابانی را برای پدرم بازگو می کند! از سوی دیگر من با دختری نامزد شده بودم که به دلیل سخت گیری های مادرزنم، از او جدا شدم و حالا همه عوامل دست به دست هم داده ...
دزدی کردم به عشق موسیقی!
سرویس حوادث جوان آنلاین: چندی قبل دختر 20 ساله ای در شمال تهران به اداره پلیس رفت و از پسر جوانی به اتهام سرقت اموالش شکایت کرد. دختر جوان که مهراوه نام دارد در توضیح ماجرا گفت: پدرم پولدار است و خانه مان در یکی از خیابان های شمالی تهران است. از دوران کودکی علاقه زیادی به موسیقی و خوانندگی دارم و الان هم دانشجوی رشته موسیقی هستم. مدتی قبل در اینستاگرام با پستی روبه رو شدم که پسر جوانی ...
عروس خطاکار به قصاص محکوم شد
... متهم ادامه داد: آخرین بار درگیری بین من و شوهرم بالا گرفت و او مرا به شدت کتک زد. این شد که کینه او را به دل گرفتم. قبلاً شوهرم را تهدید به اسیدپاشی کرده بودم، اما نادر هر بار با بی اعتنایی به حرفم توجهی نمی کرد. این زن در خصوص قتل گفت: آن شب تا صبح فکر انتقام از شوهرم مرا رها نمی کرد. این شد که نقشه قتل را طراحی کردم و نزدیک صبح به انباری خانه رفتم و یک ظرف 4 لیتری حاوی اسید را ...
ننه! جنگ کی تموم میشه؟
بود که با همسرم و جمعی از دوستان، قصد زیارت امام حسین (ع) را کردیم و راهی کربلا شدیم. آن موقع ابراهیم را باردار بودم. خیلی ها مرا از این سفر منع می کردند اما به خدا توکل کردم و به شوق زیارت اباعبدالله (ع) راهی کربلا شدم. با اتوبوس تا کرمانشاه آمدیم و از آنجا به مرز خسروی رفتیم. راه بسیار سخت و طاقت فرسایی بود، با جاده های خاکی و ماشین های قراضه. صبح روز بعد، مأموران مرزی عراق اجازه دادند که حرکت ...
داستان کوتاه اولین اعتراف از فرانک اوکانر
...: وای، بابا می دونی جکی موقع شام چه کار کرد؟ بعد، که همه چیز رو می شد، پدر مرا دعوا می کرد، مادر دخالت می کرد و تا چند روز بعد، پدر با من حرف نمی زد، و مادر هم خیلی کم با نورا حرف می زد، و همهٔ این ها زیر سر آن پیرزن بود! به خدا، دلم شکسته بود. بعد برای این که بدبیاری هایم دوچندان شود، باید برای اولین بار اعتراف می کردم و در مراسم عشای ربانی شرکت می کردم. زن پیری به نام رایان ما را ...
الهام چرخنده: سه سال است در کربلا زندگی می کنم و همسرم روحانی است
شاکرم که با لطف اهل بیت توانستم از مسیر گناه و خطا بازگردم و زندگی جدیدی را آغاز کنم. وی بیان کرد: در سریال های مختلفی بازی کردم، سفرهای خارجی زیادی رفتم در معبد هندوها حاضر شدم و دنبال چیزهایی رفته بودم که هیچ ارزشی نداشت اما آنچه لذت و ارزش واقعی بود تنها در نزد امیر مؤمنان (ع) و اهل بیت (ع) بود که من دیر متوجه شدم. الهام چرخنده تصریح کرد: در مالزی در معبد بودا بودم که یک ...
ذکری برای رفع عذاب قبر
....(4) عذاب قبر به خاطر بی توجهی به روزه قضا از حاج میرزا خلیل تهرانی نقل شده است که من در کربلای معلّا بودم و مادرم تهران بود. شبی در خواب دیدم که مادرم نزد من آمد و گفت: ای پسرم مردم مرا به سوی تو آوردند و بینی مرا شکستند من ترسان از خواب بیدار شدم از این خواب چندی گذشت که از طرف یکی از برادران نامه ای آمد و نوشته بود مادرت وفات کرد و جنازه اش را نزد تو می فرستیم. وقتی حمل کنندگان ...
راز سر به مهر جسد سوخته
مهوش با هم اختلاف داشتیم، اما این اختلاف در حدی نبود که بخواهم او را بکشم و جسدش را بسوزانم. در این مدت هم، چون می دانستم پلیس در تعقیب من است آواره شهر های مختلف بودم، اما وقتی متوجه شدم که سه نفر از اعضای خانواده ام به اتهام فراری دادن من دستگیر شدند تصمیم گرفتم خودم را معرفی کنم. 4 دلیل برای ارتکاب قتل بازپرس مصطفی واحدی از شعبه یازدهم دادسرای امور جنایی پایتخت پس از شنیدن حرف های ...
قتل در کارواش؛ دفاع در برابر آشنای خانوادگی
کردم و درآمد کمی داشتم. سامان چندین بار به اتهام سرقت بازداشت و زندانی شده بود. یک روز به کارواش آمد تا من را ببیند، زمانی که رفت، دیدم گوشی تلفن همراهم نیست. متوجه شدم سامان آن را برداشته است. به شوهرخواهرم گفتم و از او خواستم با سامان صحبت کند تا گوشی را برگرداند، اما شوهرخواهرم توجهی نکرد. من نمی خواستم موضوع به درگیری بین ما کشیده شود، به همین خاطر هم به شوهرخواهرم گفتم ...
طلا دزدی های زنی با عینک دودی!
بالاخره آخرین بار هنگام حمل مقداری کراک و کریستال دستگیر و برای 10 سال روانه زندان شد. من که دیگر نمی توانستم مخارج زندگی ام را تامین کنم، ابتدا به مصرف مواد مخدر صنعتی پرداختم که همسرم قبل از دستگیری در منزل جاسازی کرده بود. به همین دلیل من هم آلوده مواد مخدر صنعتی شدم، ولی تامین هزینه های اعتیاد برایم دشوار بود تا این که با دیدن گوشواره های دختری که مشغول بازی بود وسوسه شدم و با این ترفند که گ ...
عشق خوانندگی از دختر 20ساله سارق ساخت
دوستانم که دی جی هستند به مهمانی ها می رفتم تا اینکه کرونا آمد و تقریبا کار من تعطیل شد. با این حال گاهی در رستوران ها می خواندم. صدایم خوب است. اما دختر جوان را هرگز ندیده بودم و او را نمی شناختم. وقتی مرا در اینستاگرام فالو کرد و با هم چت کردیم متوجه شدم پولدار است. وسوسه شدم تا پولهایش را تصاحب کنم. فکر می کردم از ترس به خانواده اش حرفی نمی زد و جرأت نمی کند شکایت کند اما معادلاتم درست از آب در ...
ماجرای خواهر طاهره از فرماندهی سپاه تا ماموریت ویژه ارسال نامه امام به گورباچف
بتوانند باز بزنند. از شدت جراحت تمام بدنم عفونت شده بود. روزی متوجه شدم رضوانه دخترم را هم دستگیر کرده اند او از رادیوی عراق چیزهایی در دفترش نوشته بود و هنگام تفتیش خانه آن را دیده بودند و دستگیر کردند. حجاب از سرمان برداشته بودند و به خاطر همین از پتوهایی که آنجا بود به عنوان چادر استفاده می کردیم. آنها هم مسخره مان می کردند و می گفتند مادر و دختر پتویی! در سلول تنها بودم و صدای فریادهای از ...
تحقیقات از 2 زن به اتهام قتل فرزندان
دو زن جوان که متهم اند در وقایعی جداگانه فرزندان خود را به قتل رسانده اند، در زندان به سر می برند و تحقیقات قضائی از آنها در جریان است. اولین پرونده زمانی به جریان افتاد که کارآگاهان جنایی استان فارس در جریان مرگ مرموز دختری جوان در خانه اش قرار گرفتند. آنها بررسی های خود را شروع کردند و در همان ابتدا متوجه شدند این دختر خفه شده و به قتل رسیده است. تحقیقات مقدماتی حکایت از آن داشت که ...
جنایت در مسیر تفرجگاه
می دادم!او مرا تهدید می کرد که ماجرای تماس های تلفنی و این آشنایی خیابانی را برای پدرم بازگو می کند! از سوی دیگر من با دختری نامزد شده بودم که به دلیل سخت گیری های مادرزنم، از او جدا شدم و حالا همه عوامل دست به دست هم داده بود تا آبروریزی شود! به همین دلیل تصمیم گرفتم تا زیبا را از این میان حذف کنم!ابتدا به عنوان یک فرد ناشناس با خانواده اش تماس گرفتم و ادعای شیشه ای بودن زیبا را مطرح کردم ولی ...
از دزفول تا مشهد با بانوی ایثارگر/شهرهایمان به تلی ازخاک تبدیل شد
را ببندند، دوست دارم یکسره کتاب بخوانم. الان هم همین گونه هستم. به دلیل همین علاقه ام سال ها بعد، وقتی دخترم دانشگاه قبول شد، من نیز همزمان با دخترم در رشته علوم قرآنی گرایش تفسیر قرآن در دانشگاه قبول شدم. به استادم می گفتم می خواهم عربی را به گونه ای یاد بگیرم که وقتی قرآن و دعا می خوانم، ترجمه و مفهوم کلمات را بفهمم. بعد از جنگ من همان دختر عاشق مطالعه ای بودم که در روزهای سخت اردو ...
رتبه برتر انسانی: در هیچ کلاس کنکوری شرکت نکردم/سعی کردم شرایط کرونا را به فرصت تبدیل کنم
به عنوان استعداد درخشان در مدرسه استعدادهای درخشان مشغول تحصیل بود. در ادامه گفت وگو خبرگزاری فارش را با این دختر موفق از نظر می گذرانیم؛ فارس : فکر می کردین رتبه برتر را کسب کنید؟ با دیدن اسمتون چه احساسی داشتید؟ اکبری سریزدی: نه برای رتبه تک رقمی برنامه ریزی نداشتم اما انتظار کسب رتبه خوب و قابل قبول را داشتم. با دیدن اسمم شوکه شده بودم و در آن لحظه حال خوب ...
پرداخت دیه مجازات قتل در کارواش
.... او چند روز پیش نزد من آمد، اما پس از آنکه رفت، متوجه شدم که تلفن همراهم را سرقت کرده است. پس از آن موضوع را به شوهرخواهرم گفتم، اما به حرفم توجهی نکرد. تا اینکه روز حادثه حسن دوباره به سراغم آمد و من به او گفتم اول گوشی من را پس بده بعد با هم صحبت کنیم، اما حسن عصبانی شد و گفت که گوشی ام را برنداشته و به خاطر تهمتی که به او زده ام، باید با چاقو مرا بزند و همان لحظه هم چاقویی را از جیبش درآورد ...
آزادی زن محکوم به قصاص با کمک نیکوکاران
همسرم را نجات دهند. بیشتر بخوانید خودکشی مادر بی رحم پس از قتل وحشتناک 5 کودکش با اعترافات زن جوان مدتی بعد میترا در دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت و با توجه به درخواست مادر سیروس و دو فرزند او، به قصاص محکوم شد. تلاش برای بخشش از آنجایی که میترا از این جنایت پشیمان بود واحد صلح و سازش دادسرای امور جنایی پایتخت وارد عمل شدند تا از ...
بررسی چند پرونده مهم جنایی که در 4 سال گذشته جامعه را شوکه کرد
بعد به عنوان مظنون دستگیر شدم و رازم فاش شد. با توجه به حساسیت موضوع، مراحل بازپرسی و دادگاهی این پرونده خیلی زود انجام شد و دادگاه اسماعیل را به قصاص محکوم کرد. البته در مراحل رسیدگی به قضائی به این پرونده، به دو قتل دیگر هم اعتراف کرد. او طی سال های 93 تا 94 دو زن دیگر را هم به قتل رسانده بود. درنهایت بیست ونهم شهریورماه همان سال، اسماعیل در ملأعام به دار آویخته شد. صفت قاتل و نصف و ...
توصیه امام خمینی به زنی که خبرنگار جنگی شد
کار کنی. من هم تازه از انگلیس برگشته بودم و شیراز زندگی می کردیم. خیلی شوق و ذوق داشتم و آمدم تهران. خودم را معرفی کردم به دفتر روزنامه و فکر می کنم خرداد بود که اولین شماره روزنامه انقلاب اسلامی درآمد و من به عنوان عکاس بودم که خودم هم دوربین داشتم با یک لنز واید 24 ، تله 200 و نرمال 50 که خیلی هم دوستش داشتم اما یکبار که گذاشته بودم داخل ماشین دزد برد و مجبور شدم دوربین کنون بگیرم و دیدم یکی کم ...
طلاق همسر به بهانه شکستن طلسم
...: زمانی که پس از جدایی از همسرم، به عقد موقت یک جوان مجرد درآمدم، یقین داشتم که روزی با یک دختر دیگر ازدواج می کند و من باز هم آواره می شوم، اما نمی دانستم او همه پس انداز و سرمایه ام را نیز به یغما می برد. خراسان نوشت: زن 34 ساله ای که با مهریه یک شاخه گل به عقد موقت جوان مجردی درآمده بود، در حالی که ادعا می کرد همسرش قصد دارد پول رهن منزلش را به ناحق از او بگیرد، درباره ...
دسیسه شیطانی جوان تهرانی برای یک زن جلوی چشمان شوهرش / در خیابان جشنواره رخ داد + عکس
می شوند، افزود: شاکی در تحقیقات اولیه اظهار داشت، ساعت 4 بعد از ظهر 14 اردیبهشت ماه همراه همسرم از خیابان جشنواره در حال عبور بودیم و من چند قدمی از همسرم جلوتر بودم که فردی به او حمله ور شده و قصد زورگیری از وی را داشت که در این لحظه من با دیدن صحنه با سارق درگیر شدم و بر اثر اصابت ضربه سلاح سرد سارق از ناحیه دست مجروح شدم و سارق از این فرصت استفاده کرد و گردنبند طلای همسرم و کیف پول حاوی مقداری ...
نجات زن محکوم به مرگ با تلاش خواننده سرشناس
پلیس آگاهی دادند. متهم در بازجویی ها با اظهار پشیمانی به قتل شوهرش اعتراف کرد و مدعی شد که قصد قتل شوهرش را نداشته است و این حادثه اتفاقی رخ داده است. وی گفت: شوهرم مدتی قبل در حالی که دو دختر داشت زن اولش را طلاق داد و با من ازدواج کرد. ما با هم مشکلی نداشتیم و زندگی ما خوب بود و هرگز فکر نمی کردم روزی به جرم قتل شوهرم دستگیر شوم. شب قبل از حادثه مهمان خانه یکی از خواهران شوهرم بودیم و شب حادثه ...
مثلث عشقی به یک جنایت ختم شد +عکس
.... به خاطر علاقه ای که به مهلا داشتم قبول کردم اما چندی قبل متوجه شدم برادر او به استرالیا فرار کرده و برای کسب رضایت هم کاری نکرده اند. به همین خاطر در دادگاه واقعیت را می گویم. پس از طرح این ادعا، پرونده دوباره به دادسرا بازگشت تا درباره ادعای متهم تحقیق شود که با بررسی دوباره موضوع این ادعا رد شد و قضات پنجشنبه پس از رسیدگی پایانی به پرونده، سعید را به اتهام قتل عمدی به قصاص و به اتهام سرقت به یک سال حبس و تحمل شلاق محکوم کردند. ...