تینا آخوندتبار: بوکس را بیشتر از سینما دوست دارم
سایر منابع:
سایر خبرها
خرس برلین، شکم اعضای خانواده را سیر نمی کند
، آواز گنجشک ها ، بید مجنون ، ترنج و باغ های کندلوس خیلی خوب از کار درآمد، چون فیلم نامه های محکمی داشتند و کارگردانی کاربلد پشت کارها و نقش من هم خوب بود. دوست دارید رضا ناجی چگونه در ذهن مردم بماند؟ خدا را شکر وقتی در خارج از منزل هستم مردم احترام می گذارند و به واسطه نقش های هنری یا طنزی که بازی کرده ام مرا دوست دارند. در تبریز طرفداران زیادی دارم. از این که در ...
شهادت ورد زبانش شده بود
خیلی زیادش می شناسم. داداش مجید اگر از کسی ناراحت و دلگیر می شد، به ثانیه نمی رسید که می بخشید و می گفت حلال کردم. حتی آن ناراحتی را در ذهنش نگه نمی داشت. ما این رفتار ها را به چشم می دیدیم. مجید خوش اخلاق بود. برادری دوست داشتنی که رفتار و منش او به دل همه می نشست. ما بار ها و بار ها گذشت و ایثار مجید را در زندگی و در کنار او لمس کرده و دیدیم و همه آن ها امروز تبدیل به خاطرات خوبی برای ما شدند ...
یک گپ وگفت تلفنی چگونه بدهکارم کرد
شنبه| تازه سوار خودرو شده ام که گوشی تلفن همراهم زنگ می خورد. با دیدن اسم یک دوست بدهکار، امیدوار می شوم که سرانجام قرار است پولی را که می خواسته است پرداخت کند بدهد و اول صبحی چیزی کاسب هستم. با خوشحالی تلفن را برمی دارم و درحالی که سلام وعلیک می کنم، وارد خیابان اصلی می شوم. دوست عزیز البته برای یک مشورت زنگ زده است و خبری از پرداخت نیست! دارم با لب ولوچه آویزان جواب مشورتش را می دهم که یک ...
مهرزاد معدنچی: این اسم پرسپولیس است که به ما آبرو داده
من علاقه ای به فوتبال و مربیگری نداشته ام. من نیز مثل سایر دوستان در این عرصه دوست دارم تا کار کنم. فوتبال هر شهر و استان باید از داشته ها و سرمایه خود استفاده کند. این امر محقق نشد تا جایی که آقای مهابادی با من صحبت کردند تا من بعد از 5 سال دوباره به فوتبال برگردم و این بار مربیگری را تجربه کنم تا همچون دوران بازیگریم، در این عرصه نیز برای نخستین بار با فجرسپاسی وارد دنیای مربیان شوم و امیدوارم در ...
دو زن با هم دعوا کردند، شوهر یکی از آنها کور شد
11 مهر زن جوانی در حال رفتن به خانه اش در یکی از محله های خیابان های خلیج فارس تهران بود که ناگهان در خانه همسایه باز شد و زن میانسالی به نام بیتا بی توجه به عبور زن جوان از مقابل خانه اش ظرف آبی که در دست داشت را به سمت کوچه پاشید. اما آب روی لباس های زن جوان به نام شقایق ریخت و او از این موضوع خیلی عصبانی شد. ...
سوغات قرن
های انتخابی شما هست. حالا برسیم به کتاب هایی که در دهه های هفتاد و هشتاد و نود منتشر شده اند. از آن ها چه؟ هیچ یک؟ حتی یکی؟ خب، من نویسنده از شما نخواهم رنجید، چون این سال ها، به ویژه دو دهه اخیر، پز ترجمه خوانی و طرد و تقبیح ادبیات داستانی ایرانی به قدری همه گیر شده است که از مردم و خوانندگان عادی توقعی نیست جز اینکه با جریان غالب همراه شوند. اما از هم صنفانم چطور؟ به تازگی تارنمایی به ...
ناگفته های مینا وحید از بازی در سریال افرا
علیرضا رئیسیان و بعد کفش هایم کو به کارگردانی کیومرث پوراحمد آغاز کردم، اما همزمان در سریال شهرزاد هم بازی می کردم. اینطور نبود که بخواهم مدیوم ها را از یکدیگر تفکیک کنم. البته زمان اکران فیلم کفش هایم کو پدرم فوت کرد و من دچار شوکی شدم که نتوانستم 2 سال کار کنم. بعد از آن در سریال بانوی عمارت بازی کردم و همزمان با این سریال، فیلم بعد از تو به کارگردانی و نویسندگی فرهاد نجفی را بازی کردم که به ...
دختری که جان پدر بود | کاش می توانستم پیکر دخترم را ببرم دوحه و روی میز مذاکره بگذارم
به گزارش شهرآرانیوز – حبیب الله همان مردی است که بیش از 200 بار به موبایل دخترش زنگ زد و هربار با تمام وجود از خدا می خواست دخترش گوشی را بردارد، اما این طور نشد. یکی یکی نشانم دادند. همه یکسان اند و غرق در خون. نمی توانستم بشناسم، هر چه کوشش می کردم، حنیفه را نمی توانستم پیدا کنم. حتا می ترسیدم به خانه زنگ بزنم و از خواهرش بپرسم امروز چه پوشیده بود تا حداقل از روی لباسش شناسایی کنم ...
محمد شهادت را آخرین ماموریتش می دانست
جمهوری اسلامی اظهار داشت: خیلی سپاه را دوست داشت، همیشه می گفت دوست دارم به سپاه بروم، دیپلم که گرفت حرف ما این بود که اگر اول درست را بخوانی بیشتر می توانی کمک کنی و با مدرک به سپاه برو، دانشگاه قبول شد و همزمان در دانشگاه امام حسین (ع) نیز پذیرفته شد، چون سپاه را دوست داشت به دانشگاه امام حسین (ع) رفت. با رفتن به سپاه به آرزویش رسید. وی افزود: از کودکی همه اسباب بازی هایش تفنگ و ادوات جنگی ...
اذان گویی در حرم مطهر رضوی آرزوی استاد محمد ابراهیم شریف زاده بود/ او در موسیقی مقامی خراسان همچون ...
گفتگوی ما آغاز شد. * چقدر طول کشید تا به شناخت کاملی از استاد شریف زاده رسیدید؟ ** استاد تنها زندگی می کرد و ملاقات اول سه روز طول کشید. فهمیدم با این گفتگو ها نمی شود چیزی درباره او ساخت چون او دوست نداشت شناخته شود و در آن سه روز هم شناختی از او بدست نمی آمد. البته رسما به ما نمی گفت و با صحبت نکردن، نخواندن با طفره رفتن در پاسخ ها متوجه شدم دوست ندارد شناخته شود. ارتباط او با ...
خیر خواهی اصولگرایان: ترامپ با خفت ببازد اما بایدن رنگ پیروزی را نبیند!
بایدن نیز هرگز رنگ پیروزی به روی خود نبیند و داغ ورود به کاخ سفید به دل او و تمام دموکرات ها تا ابد بماند! در همان حال، آرزومندند که ادعای ترامپ درباره وقوع تقلب در انتخابات، هزاران برابرِ میزان ادعای او، درست از آب درآید تا هم اعتبار دموکراسی و انتخابات آمریکا برای همیشه از بین برود و هم طرفداران دو کاندیدا، همدیگر را در خیابان های 50 ایالت تکه پاره کنند! این همه خیرخواهی برای یک کشور، مرا به یاد حکایتی از مرحوم عبید زاکانی می اندازد که: جُحی را گفتند دوست داری پدرت بمیرد تا ارث وی به تو رسد؟ گفت دوست تر دارم که او را بکشند تا علاوه بر ارث، خون بها نیز بستانم! . ...
پزشک پانصدتومانی میبد درگذشت/ بی تو یک شهر غمگین است...
پزشکی که از مراجعینش تنها پانصدتومان حق ویزیت می گرفت تا مضیقه مالی، هیچ فردی را از مداوا محروم نکند و وقتی از او می پرسیدند امور زندگی اش را چطور می گذراند، جواب می داده است: مرا شاید انگشتری بی نگین/ نشاید دل خلقی اندوهگین . در این مطلب که به یاد و احترام این مرد بزرگ نوشته شده است، دکتر محمدعلی صادقی پور خواهرزاده و داماد مرحوم آقایی که خود پزشک و روان شناس است، در گفت وگو با زندگی سلام از ...
رابطه پنهانی زن متاهل با سوپری محل خون به پاکرد + جزئیات
... وی گفت : مدتی است با زن جوانی به نام مریم آشنا شده ام. ما به یکدیگر علاقه مند بودیم و مریم که همسر دارد ، می خواهد از همسرش جدا شود . اما وقتی پدر او به رابطه دوستانه ما پی برد مرا به شدت کتک زد. چند روز بعد چون رابطه ام را با مریم تمام نکرده بودم پدر او بار دیگر به سراغم آمد و مرا به قصد کشت زد. من معجره آسا زنده ماندم و به همین خاطر از علی شاکی هستم. در دادگاه در ...
انتخاب اسمی عجیب برای نوزاد خبرساز شد
. خوب او حق داشت! " کاربر گفت:" خواهرم و شوهرش گفتند که نمی توانستند در این باره تصمیم بگیرند، علاوه بر این می خواستند اسم باحالی باشد، بنابراین آن ها کودک را" کودک باحال "صدا کردند. این کاربر درباره انتشار این خبر در فضای مجازی گفت: "دوست داشتم این خبر را در subreddit به اشتراک بگذارم، من زیاد به آنجا سر می زنم و می دانم که مردم مطمئناً شوکه خواهند شد. " فقط این ...
جوان مغازه دار را چه کسی به خاطر ارتباط با زن شوهردار گوش مالی داده؟
بار دختر حسن به نام فریبا را دیدم به وی علاقه مند شدم و چند روز بعد هم تلفنم را به او دادم. اما بعد از اینکه فریبا با من تماس گرفت متوجه شدم شوهر دارد و به همین خاطر خواستم ارتباطم را با او قطع کنم که فریبا گفت شوهرش را دوست ندارد و قصد متارکه دارد و من هم چون به او علاقه مند شده بودم فکر می کردم بعد از جدایی اش می توانیم با هم ازدواج کنیم. بعد از مدتی پدر فریبا به رابطه ما پی برد و من ...
شاهین وقتی زندان افتاد همه چیز لو رفت / زنش فهمید دوست دختر او چه کسی است؟
این ها بخشی از اظهارات زن 22 ساله ای است که با در دست داشتن شکایتی از همسرش مبنی بر توهین و فحاشی و تهدید تلفنی وارد کلانتری شده بود. این زن جوان با بیان این که فقط قصد جدایی از همسرش را دارد، درباره سرگذشت خود به کارشناس اجتماعی کلانتری سپاد مشهد گفت: در خانواده ای رشد کردم که پدرم همواره محبت اش را از ما دریغ می کرد و در ظاهر احساس می کردم که توجهی به ما ندارد. به همین دلیل بعد از ...
روایت پرستار مشهدی از هجرت معکوس از بیمارستان به حوزه
؟ با توجه به روایات، همه این اتفاقات، درواقع لطف خداست. می خواهد ما متوجه شویم و بیشتر دعا کنیم. آیت الله جوادی آملی می گویند: بیماری، یکی از جنبه های رحمت الهی است. چون باعث می شود کسی که غافل بوده، بیدار شود. آن که حرکتش کند بود، سرعت بگیرد و... . گوینده این جملات، یک پرستار خاص است؛ پرستاری که بعد از پوشیدن آن لباس سفید پر از مهربانی، احساس کرد مأموریت مهم دیگری هم دارد، ماموریتی که ...
در سخت ترین شرایط هرگز ناامید نشدم!
سرویس تاریخ جوان آنلاین: چهارمین سالروز رحلت روحانی مجاهد، شجاع و خستگی نا پذیر، زنده یاد حجت الاسلام والمسلمین جعفر شجونی، فرصتی مغتنم برای مرور تجربه شش دهه تلاش و تکاپوی او، برای نظام سازی اسلامی است. به واقع، بازه زمانی مبارزات سیاسی آن مرحوم، با تحولات پرشتاب تاریخ معاصر ایران، همپوشانی دارد. آنچه پیش روی دارید، فصولی از خاطرات سیاسی زنده یاد شجونی است که در موقعیت های گوناگون برای نگارنده نقل کرده و در این مقال، مورد خوانش تحلیلی قرار گرفته است. امید آنکه تاریخ پژوهان معاصر و عموم علاقه مندان را مفید و مقبول آید. آغ ...
فوتبال، حق ما را خورده است
مهرداد رسولی همه کسانی که برای تماشای مسابقات موتورریس به پیست ورزشگاه آزادی می روند خوب می دانند که جوان ترکه ای و آبی پوش معمولا زودتر از خط پایان عبور می کند. این تکراری ترین و واقعی ترین تصویری است که از ساسان اکبری، رکورددار و قهرمان مسابقات موتورسواری سرعت ایران به جا مانده و او از سال1386 تاکنون قهرمان بی چون و چرای مسابقات موتورریس کشور بوده است. ساسان اکبری به واسطه کثرت ...
ماجرای خوابی که شهید طهرانی مقدم قبل از شهادت دید
حاضر شدیم، حاج حسن هم بعد از نماز آمد. یکی از خصوصیات حاج حسن این بود که در هر شرایطی در نماز جمعه شرکت می کردند، حتی در شهرستان هم بودیم نمازجمعه ایشان ترک نمی شد. جمعه شب همه در پادگان مدرس که عملاً تبدیل به کارخانه شده بود ماندیم، حاج حسن هم شب را همان جا خوابیدند. صبح روز شنبه بیستم آبان از 6 صبح حاج حسن در محوطه می چرخیدند و به تمام سوله ها سر می زدند، ساعت 11 به سوله مونتاژ آمدند و ...
قتل در عشق ممنوعه به زن متاهل تهرانی
کردند اما چون فرزانه را دوست داشتم به حرفهایشان گوش نمی کردم و قرار بود بعد از جدایی فرزانه به خواستگاری اش بروم. چطور به فکر قتل افتادی؟ یکبار به من گفت اگر شوهرم نبود چقدر خوب می شد که صحبتش را قطع کردم اما چند روز بعد دوباره سر حرف را باز کرد و قرار بود خودش او را به قتل برساند. به چه شیوه ای؟ قرار بود داخل غذای شوهرش سم بریزد و حتی برای اینکه لو نرود ...
مشق کسب وکار
هر کارآفرینی که با او صحبت کرده ام، تجربیات خاصی داشته است. با این حال، یک ویژگی در تمام آنها مشترک است: تمام آنها مشق های خود را نوشته اند، تکالیف کسب وکارشان را انجام داده و پیش از شروع کارشان به شدت تحقیق کرده اند. آنها درباره محصول خود، کسب وکار خود، مشتریانشان و کلیت صنعتشان تحقیق کرده اند. آنها به قدری اطلاعات خود را بالا برده اند که از موفقیت خود اطمینان ...
همه افراد می تواند اشتباه کنند
دوستم و او در یک لحظه زمین خورد و جان خود را از دست داد ، من فقط هولش دادم ، من با شخصی که با او مشکلات مالی با او داشتم در گیر شدم او من را گرفت من خواستم او را از خود جدا کنم یک ضربه به او زدم و او عقب رفت به میز خورد و کشته شد ، من کاری انجام ندادم خوده او به میز خورد . 2-من کسی را که درب منزل مان آمده بود به علت اینکه همش داد و فریاد میکرد و مرا عصبی کرده بود هول دادم که از درب ...
گفتگو با داعشی که در پروژه تلویزیونی مشغول عملیات است/ تروریست شدم، چون یک کار خاص است!
آینده اسم شما را بیشتر بشنویم. حسنلو: من تمام سعی و تلاشم را می کنم که بازیگر خوبی شوم و هرچه در توان دارم را در این حرفه به کار گیری کنم. لطف خدا و دعای خیر مردم قطعا مرا در این راه یاری خواهد کرد. در پایان اگر حرف خاصی دارید، بفرمایید. حسنلو: من حرف خاصی ندارم، ولی این قول را به مردم می دهم که در آینده تعداد فیلم های زیادی را بازی کنم و امیدوارم در نزد مردم بازیگر محبوبی شوم. سریال خانه امن یک سریال فوق العاده حرفه ای است و به مردم پیشنهاد می دهم که این سریال را تا آخر دنبال کنند. منبع: تسنیم انتهای پیام/ ...
علی علیپور در اولین مصاحبه پس از لژیونر شدن : به خاطر پول از پرسپولیس جدا نشدم ؛ ترجیح می دهم حرفی نزنم ...
... بله، پینهو مهاجم ما 5 گل تا به حال زده است. جوئل هم به پورتو گل زده و مهاجم گلزنی است. یک مهاجم جوان هم داریم که قدرت بدنی بالایی دارد و رقابت سختی با هم برای قرار گرفتن در ترکیب اصلی داریم. من در تمرینات پیش فصل هم حضور نداشتم و تازه از هفته سوم به بعد به تیم اضافه شدم. زمان می خواهد تا با افکار سرمربی آشنا شده و بتوانم با بقیه هماهنگ شوم. همه این موارد دست به دست هم داده که هنوز فیکس نشوم ...
گزارش| نگاهی به زندگی شهید کلهری؛ از زمین کاراته تا رشادت های وصف انگیز در دفاع مقدس
...، آدم بدی هستم. تو به لطف خود مرا ببر دیگر نمی توانم زنده بمانم با شهادت این برادران خسته شدم. از بس خانه مفقودین، شهدا و مجروحین رفتم، از بس که مادران آن ها را دیدم دیگر نمی توانم به گلزار بروم. قلب من تنگ شده است. خدایا! می خواهم شهادتی نصیبم کنی که اگر جنازه مرا آوردند تکه تکه باشد تا نزد شهدای دیگر سرفراز باشم. خدایا! مرا با شهدای کربلا محشور کن. خدایا! نمی دانم چطور با تو صحبت ...
جانباز 70 درصد محله امام هادی (ع) شهید زنده لقب گرفته است
و انضباطی که داشتند دوست داشتم این بود که سال 62 در ارتش استخدام شدم و بعد از 8 ماه آموزشی از طریق لشکر 58 تکاور ذوالفقار به جبهه اعزام شدم. شما در زمان جنگ به ارتش پیوستید. خانواده نهی تان نمی کردند؟ نه خوشبختانه مادری داشتم که عاشق انقلاب بود. تا قبل از آن مردم نظام شاهنشاهی را می دیدند که می گفت خدا، شاه، میهن. حرفی از ائمه معصومین نبود، اما مردم عشق ائمه را داشتند و انقلاب را ...
دارا حیایی: وقتی در "قلاده های طلا" به پدرم هجمه شد، غصه خوردم
نمایش خانگی کار کنم و در کدام سریال یا فیلم حضور داشته باشم، همیشه به من توصیه کرده نقش و کاری را که دوست دارم انتخاب کنم و اصلاً به شهرت و پول فکر نکنم. به نقش منفی خاص و کارهای کمدی و معمایی فکر می کنم * بعد از سریال "از سرنوشت" به چه ژانرها و سریال ها و فیلم هایی فکر می کنید؟ به جز "از سرنوشت" کار کمدی را خیلی دوست دارم، البته کارهای کمدی خیلی قوی و جدّی معمایی ...