خشنودی رهبر انقلاب، انگیزه فعالیت جهادی دختر مشهدی شد
سایر منابع:
سایر خبرها
جزییات آدم ربایی و تجاوز در عظیمیه کرج از زبان دختر 29 ساله
ابراز علاقه کرد و گفت قصد بدی ندارد. او از من خواست تا سوار ماشین شوم اما قبول نکردم .به همین خاطر او شماره تلفنش را به من داد تا با او در فرصتی مناسب تماس بگیرم. آزار شیطانی دختر جوان در خانه وی ادامه داد: چند روز بعد من با پسر جوان تماس گرفتم و با او قرار ملاقات گذاشتم. اما وقتی سر قرار رفتم امید همراه دوستش پویا آمده بود. من سوار پژو 206 آنها شدم تا برای تفریح به یک کافی ...
سرقت برای رسیدن به دختر پولدار
.... من عاشق او شدم و پیشنهاد ازدواج دادم و به همین خاطر به دروغ گفتم که وضع مالی خوبی داریم و در شمال تهران زندگی می کنیم. من مجبور بودم هر روز دروغ تازه ای به او بگویم و گاهی هم که به دیدن او می رفتم مجبور بودم خودروی مدل بالایی را کرایه کنم تا متوجه راز من نشود. یعنی می خواستی با سرقت پولدار شوی و با شهین ازدواج کنی؟ بله، به همین خاطر تصمیم به سرقت گرفتم. البته همان دوستم که ...
نخستین زنان بدلکار سینمای ایران
شدن از ماشین در حال حرکت آماده می شوند. پارک آبشار محل قرار ما در یک روز سرد پاییزی است؛ جایی در غرب تهران و با چشم انداز زیبای دریاچه شهدای خلیج فارس. کارکنان جایگاه پمپ بنزین و مردمی که برای قدم زدن آمده اند هم با دقت کار های آن ها را تماشا می کنند. کمی دورتر مادر نسرین آن ها را از داخل ماشین زیر نظر دارد. نسرین به مادرش اشاره می کند و می گوید: خیلی دوست دارم خودم هم در تصادف با ماشین ...
جنایت هولناک در بستان آباد/ ربودن و کشف جسد کودک 4 ساله در داخل گونی/ جوان معتاد مظنون اصلی
...> چند دقیقه بعد مادر امیرعلی به کوچه سرک کشید و متوجه شد که خبری از پسرش نیست. وقتی محله های اطراف را گشتند و ردی از پسرک پیدا نشد، موضوع را سریع به پلیس اطلاع دادند. دوربین های مدار بسته اطراف خانه امیرعلی بررسی شد. اما به دلیل مه آلود بودن هوا تصویر روشنی به دست نمی داد. غروب روز پنجشنبه در حالی که بیش از دو روز از گم شدن امیرعلی می گذشت، جسد مثله شده پسر چهار ساله در حالی که ...
عشق دختر پولدار پسر دانشجو را سارق کرد
فرنگیس دل را به دریا زدم و شروع کردم. سرقت را چطور یاد گرفتی؟ دوستم شیوه سرقت را به من یاد داد. چند باری با هم برای گوشی قاپی و کیف قاپی رفتیم و وقتی راه افتادم و بلدکار شدم، تنهایی راهی سرقت ها شدم. درآمدت خوب بود؟ با پول هایی که از سرقت به دست آورده بودم، توانستم یک آپارتمان برای چند روز کرایه کنم و فرنگیس را به آنجا ببرم و بگویم که خانه ام است. کمی هم پول جمع کرده ...
بازگشت، بی نفس، بدون آرتین
...، ولی هیچ وقت هم متوجه نشدم. او در ادامه می گوید: پس از این دیدار بود که به هتل رفتند و من به سوییس برگشتم. قرار بود با قایق از کانال مانش عبور کنند. سفر دریایی خطرناک با سه کودک. حال غریبی داشتم. از همان صبح دلم گرفته بود. اشک پشت اشک اما بی دلیل. از 7 صبح همان روز نحس. 7 غروب بود که خبردار شدم یک خانواده ایرانی در کانال مانش غرق شدند. با پلیس تماس گرفتم. مشخصات درست بود. یک زن ...
عروس جوان فقط 40 روز خوش بود / شوهرش به او خیانت می کرد
. این گونه بود که اختلافات و مشاجرات ما آغاز شد و به کتک کاری های شدید کشید. از آن روز به بعد همسرم خلافکاری هایش را علنی کرد و به طور آشکار به موادفروشی و سرقت پرداخت، به طوری که چندین بار دستگیر شد. اما من که دخترم را باردار بودم چاره ای جز تحمل نداشتم زیرا نمی خواستم دوباره به خانه پدرم بازگردم. از سوی دیگر خلافکاری های شاهین هر روز بیشتر می شد ، او نیز فرزند طلاق بود و پدر معتادش روی ...
سه نقش بسیار مهم پدر در شکل گیری شخصیت دختر
دختر در زندگی اش تجربه می کند در نتیجه، اولین برداشت از جنس مخالف، مثبت یا منفی همین جا محقق می شود. پدر می تواند اولین کسی باشد که به دخترش نشان می دهد آنچه قرار است در پس ازدواج و زندگی با یک مرد تجربه کند چقدر دوست داشتنی و لذت بخش یا تلخ و دردناک است! رفتار محبت آمیز و توام با احترام پدر با مادر در خانه هم صورتی مطلوب از زندگی مشترک به دخترشان ارائه می دهد و هم جایگاهی مناسب و درخور احترام از ...
تجاوز وحشیانه پسر ورزشکار به دختر جوان در خانه اش
رسیدگی به این پرونده با شکایت دختر 22 ساله ای به نام لادن آغاز شد. وی به مأموران پلیس گفت: 3 ماه پیش در یکی از محله های شرق تهران با پسر جوانی به نام مسعود آشنا شدم. او ادعا می کرد در رشته بدنسازی فعالیت دارد و پولدار است. بعد از اینکه با هم دوست شدیم یک روز به خانه اش رفتم اما با وجود مقاومت شدیدم به من تعرض کرد. پس از اظهارات لادن و ثبت شکایت او و تأییدیه پزشکی قانونی ...
بازداشت سرکرده پرونده کلاهبرداری از سناتور پهلوی
سرویس حوادث جوان آنلاین: مهرماه سال 82 یکی از سناتور های دوران پهلوی با مراجعه به اداره پلیس پایتخت از زن جوانی به نام اعظم به اتهام سرقت اسناد و مدارک املاکش شکایت کرد و گفت: بعد از انقلاب ایران را ترک نکردم و در کشور ماندم. با ازدواج فرزندانم و فوت همسرم تنها شدم به همین خاطر زن جوانی را به عنوان پرستار استخدام کردم تا از من مراقبت کند، اما بعد از مدتی متوجه شدم تعدادی از اسناد و مدارک املاکم ...
برگزاری دوره های همیار سلامت برای جهادگران
، دزفول، شوشتر یا مسجدسلیمان به بیماران مبتلا به کرونا خدمت رسانی کردند . وی با اشاره به اینکه حدود 400 جهادگر به صورت شیفتی در مرحله اول حضور داشته اند گفت : در مرحله دوم نیز بعد از دستور مقام معظم رهبری دوباره اعزام نیرو های جهادی به بیمارستانهای کرونایی شروع شد. حجت الاسلام بهادر پرچم با اشاره به درخواست دانشگاه علوم پزشکی اهواز افزود : از شانزده روز پیش تا کنون نیز نیرو ...
خوشبختی 10 روزه تازه عروس! / عاقبت اعتماد به کانال های همسریابی
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان ، با همسرم در یکی از کانال های همسریابی آشنا شدم با آن که بار ها در رسانه ها از غیرقانونی بودن این گونه کانال ها مطلع شده بودم و می دانستم ازدواج از این طریق عاقبت خوشی ندارد، اما نمی دانم چرا باز هم فریب وسوسه های دوستم را خوردم و ... این ها بخشی از اظهارات زن 40 ساله ای است که در جست وجوی شوهرش دست به دامان قانون شده بود. این زن که ادعا می ...
همخوابی سریالی دختر دانشجو در مقابل دوربین
دختر دانشجو در دایره اجتماعی کلانتری گفت: یک سال قبل با پسر جوانی آشنا شدم که در نزدیکی خانه هم کلاسی ام زندگی می کرد. من برای درس خواندن به خانه دوستم می رفتم و این پسر دانشجو که از شهرستان آمده بود با ابراز عشق و علاقه مرا خام کرد. او با چرب زبانی هایش رویاهای قشنگی برایم ساخته بود و من که شیفته و دلباخته اش شده بودم تحت تاثیر حرف های هم کلاسی ام تمام سعی خودم را به کار گرفتم تا این پسر خوش تیپ ...
روایتی از مددجوی کمیته امداد که صادرکننده شد/ یک بانو، نان آور 131 خانواده
گشتم تقریباً ساعت 7 شب بود. این زن می افزاید: چون پسرانم آن زمان به مدرسه می رفتند فقط تابستان آن ها را به سرکار می فرستادم، اما خیلی نگران و دلواپس بودم تا مبادا اتفاقی برایشان بیافتد، برای همین بعضی روزها ساعت پنج صبح به همراه دختر کوچکم برای فروش کالاهایم می رفتم. او از زندگی پر فراز و نشیبش برایم سخن می گوید، زمانی که تنها هشت سال داشته مادر و پدرش را از دست می دهد و از ...
تمام ماجرای و جزئیات قتل شیمای 16 ساله/پیرمرد 62 ساله پلید یک ماه دختر نوجوان را آزار می داد!
به گزارش ندای گیلان ،یک منبع آگاه در دادسرای جنایی اعلام کرد: فردی که به اتهام قتل شیما بازداشت شده است، همچنان بازداشت بوده و بررسی ها درخصوص این پرونده ادامه دارد. 26 مردادماه سال گذشته دختر 16ساله ای به نام شیما در ساعات پایانی شب از منزل خارج شده و پس از تماس کوتاهی در ساعت 4 صبح با خانواده اش مفقود می شود و در نهایت چند روز قبل مرد 62 ساله ای که به اتهام دست داشتن در ناپدید شدن ...
برگزاری دوره مثنوی خوانی ویژه جوانان و فارسی آموزان یونانی
یشه های مولانا در یونان تأکید کرد. در این دیدار، خانم میستاکیدو ضمن بیان نحوه آشنایی با زندگی مولانا و در توضیح اینکه چه انگیزه ای باعث ترغیب ایشان به ترجمه مثنوی معنوی شد، گفت: من زمانی که در ترکیه زندگی می کردم و یک دختر نوجوان بودم، پدر و مادرم به سرطان مبتلا شدند و هر دو در فاصله کمی دار فانی را وداع گفتند. این حادثه دردناک در آن سن کم، تأثیر عمیق روحی بر من گذاشت و بسیار غصه دار ب ...
متهم: قاتل نیستم مالباخته ام
.... آن مرد که داریوش نام داشت تحت بازجویی قرار گرفت و در توضیح به مأموران گفت: آن روز در بزرگراه آزادگان در حال رانندگی بودم که تلفن همراهم زنگ خورد. داشتم با تلفن صحبت می کردم که ناگهان راکب موتور سیکلت گوشی ام را قاپید و فرار کرد. بلافاصله او را تعقیب کردم، اما آن مرد در لاین مخالف پیچید و بعد از برخورد با یک دستگاه خودروی سواری روی زمین پرتاب شد و فوت کرد. با توضیحات مرد جوان، اما ...
هر کسی که در رسانه کار می کند بداند که از 6 صبح تا 6 صبح روز بعد مخاطب داریم و همه لحظات ارزشمند است
دانم چگونه صحبت کردم که به هیج عنوان همسرم متوجه لهجه من نشده بود. (خنده). نهایتا زمستان سال 60 ازدواج کردیم، حاصل ازدواج ما دو دختر است و دو نوه دارم. در حق فرزندانم کوتاهی کردم چراکه 6 صبح از خانه بیرون می رفتم و دیر وقت به خانه می آمدم. وی درباره دوران حضورش در رادیو هم گفت: از زمستان 60 تا 73 مدیر گروه فرهنگ و اجتماعی رادیو بودم و برنامه های موفقی مثل سلام صبح بخیر، خانواده، عصرانه و ...
آتش زدن پسر 7 ساله به دست زن همسایه و دخترش
بیشتر از 2 سال از مرگ دلخراش امیرعلی می گذرد؛ پسربچه 7ساله ای که قربانی کینه همسایه شد. مادر و دختر همسایه برای اینکه راز جنایتشان فاش نشود، پیکر نیمه جان او را آتش زدند. غافل از اینکه خیلی زود دست شان رو می شود و هر دوی آنها دستگیر می شوند.
رابطه پنهانی زن متاهل با سوپری محله خون به پا کرد
شدم . مدتی بعد به او شماره تلفن را دادم .اما فهمیدم همسر دارد .اومی گفت به همسرش علاقه ای ندارد . وی ادامه داد :ما پس از مدتی به یکدیگر علاقه مند شده بودیم و می خواستیم با هم ازدواج کنیم .اما چون علی به رابطه دوستی ما پی برده بود یک بار سراغم آمد و مرا به شدت کتک زد.او از من خواست تا رابطه ام را با دخترش تمام کنم. اما چند روز بعد وقتی در مغازه ام بودم یکباره از ...
ماجرای ربوده شدن مارال هجده ماهه در صحنه تصادف مرگبار
در مورد ظن خانواده مارال راجع به دختر خردسال گفت: مادر مارال می گوید که در صحنه تصادف مارال را محکم در آغوشم گرفته بودم. ما حدس می زنیم که شاید مارال با مادرش بیرون از خودرو پرتاب شده، اما کسی او را ربوده باشد. ماجرای تماس های مشکوک به خانواده بچه گمشده عموی مارال در ادامه گفت: در روز های اول بعد از وقوع حادثه تماس های مشکوکی با خانواده ما گرفته می شد و تقاضای کمک مالی می ...
دو زن با هم دعوا کردند، شوهر یکی از آنها کور شد
11 مهر زن جوانی در حال رفتن به خانه اش در یکی از محله های خیابان های خلیج فارس تهران بود که ناگهان در خانه همسایه باز شد و زن میانسالی به نام بیتا بی توجه به عبور زن جوان از مقابل خانه اش ظرف آبی که در دست داشت را به سمت کوچه پاشید. اما آب روی لباس های زن جوان به نام شقایق ریخت و او از این موضوع خیلی عصبانی شد. ...
جزئیات قتل هولناک برادر در حمایت از پدر
مرد جوانی که در حمایت از پدرش، مرتکب قتل برادرش شده بود، پای میز محاکمه رفت.
فرجام عشق شوم مرد مغازه دار
بار دختر حسن به نام فریبا را دیدم به وی علاقه مند شدم و چند روز بعد هم تلفنم را به او دادم. اما بعد از اینکه فریبا با من تماس گرفت متوجه شدم شوهر دارد و به همین خاطر خواستم ارتباطم را با او قطع کنم که فریبا گفت شوهرش را دوست ندارد و قصد متارکه دارد و من هم چون به او علاقه مند شده بودم فکر می کردم بعد از جدایی اش می توانیم با هم ازدواج کنیم. بعد از مدتی پدر فریبا به رابطه ما پی برد و من ...
روایت بهبودیافتگان همدانی از چگونگی ابتلا به کرونا
کردم که روزی به این بیماری مبتلا شوم. محدثه ادامه داد: چند روز پس از حضور در شنبه بازار، بدون زدن ماسک در جشن عقد دختر برادر همسرم شرکت کرده و در این مراسم 30 نفره برخی مهمانان ماسک داشتند و با وجود فاصله یک متری، دست ندادن با یکدیگر و نخوردن چیزی، پنج روز بعد از این مراسم بستری شدم. وی بیان کرد: به دنبال ابتلا به این بیماری بستگان به صورت تلفنی جویای احوالم بودند و برای ...
خاطره یک خبرنگار از چشم پاکی یک رزمنده
اینجا جان می دهد ناهار بخوریم اما جای دیگری منتظرمان بودند و مجبور شدیم آنجا را ترک کنیم. داخل خانه ای شدیم که معلوم بود برای عروس و داماد است، تازه تشکیل خانواده داده بودند، هنوز سفره عقد در گوشه ای از خانه قرار داشت و همه لوازم نو بود. یک گلوله بعد از اصابت به سقف خورده و همه چیز را خراب کرده بود، حالا اینکه توپ خمپاره بود یا چیز دیگر را متوجه نشدم، اما سقف ویران شده، اما دیوار ها س ...
گفت وگو با خواهر شهید مدافع حرم مجید سلمانیان که پیکرش از خان طومان بازگشت
همکلامی با مادر شهید بودم، اما حال و روز مادر اجازه این هم صحبتی را نداد و در نهایت با خواهر شهید مجید سلمانیان همکلام شدیم تا از سیره و زندگی این شهید مدافع حرم بیشتر بدانیم. آنچه در پی می آید حاصل این هم کلامی است. بیشتر بخوانید گفتگو با بی بی جهان، خواهر شهید سیدحسن موسوی از لشکر فاطمیون مدافعان حرم شما از برادرتان کوچک تر بودید؟ برادرتان را چطور شناختید؟ کمی از ...