سایر منابع:
سایر خبرها
دو سال فرار مرد 2 زنه پس از قتل همسرش
بیشتر می شد. او دیگر به من اهمیتی نمی داد و مرا از خانه بیرون کرد. تا جایی که هر بار می خواستم وارد خانه شوم باید به سراغ کلیدساز محل می رفتم و به کمک او وارد خانه می شدم. هر بار هم همسرم مرا در خانه می دید، با من درگیر می شد و با چاقوی میوه خوری مرا از خانه بیرون می کرد. من که جایی برای رفتن نداشتم مجبور بودم باز هم با کلیدساز وارد این خانه شوم و دوباره همان دعواها و درگیری ها شروع می شد. همسرم ...
مرد همسرکش پس از 2 سال دستگیر شد
کلیدساز محله مان می رفتم. اگر شانس می آوردم و او مغازه اش را تعطیل نکرده بود به خانه ما می آمد تا قفل در را باز کند تا من بتوانم وارد خانه شوم. اما اگر مغازه تعطیل شده بود من دیگر اجازه ورود به خانه ام را نداشتم. از این وضعیت خسته شده بودم تا اینکه ظهر روز حادثه وقتی به خانه آمدم همسرم با یک چاقوی قصابی مرا تهدید کرد و خواست که بیرون بروم. با هم درگیر شدیم و حتی دستانم زخمی شد. من ...
اقرار به قتل همسر دوم
و حتی قفل در خانه را عوض می کرد تا من نتوانم به خانه بروم. هر روز که می خواستم وارد خانه بشوم مجبور بودم کلیدساز محل را ببرم تا قفل در را باز کند. این موضوع چند باری تکرار شد تا اینکه روز حادثه پس از اینکه کلیدساز قفل در خانه را باز کرد، همسرم داخل خانه بود. او چاقوی بزرگی از آشپزخانه برداشت و به طرف من حمله کرد و خواست از خانه اش بیرون بروم. خیلی عصبانی شده بودم، ناگهان چاقو را از دستش گرفتم به ...
زنش را کشت و دیوانه شد
او به من قول داد که در صورت جدایی از همسرم با من ازدواج می کند، تصمیم به طلاق زینب گرفتم. او افزود: ماجرا را با زینب در میان گذاشتم. اما همسرم قهر کرد و به خانه پدرش رفت. همان شب پدر همسرم تلفنی مرا تهدید به مرگ کرد. من هم به ناچار دنبال زینب رفتم و او را به خانه برگرداندم، اما ما بار دیگر با هم درگیر شدیم. زینب وقتی شنید تصمیمم برای ازدواج با مونا قطعی است، داد و فریاد راه انداخت که ...
زن جوان: مادرم اجازه نمی دهد فرزند کوچکم را ببینم
هیچ احساسی نسبت به من نداشت با خودم فکر می کردم او مرا دوست ندارد اگر حداقل احساس مادری داشت مرا در 2 سالگی رها نمی کرد با این وجود 2 سال کنار مادرم زندگی کردم. اما هیچ گاه با یکدیگر تفاهم نداشتیم و مدام مشاجره های لفظی که گاهی نیز به درگیری کشیده می شد بین ما رخ می داد. در همین روزها با مردی که 18 سال از من بزرگ تر بود آشنا شدم و با فرار از خانه مادرم به منزل مجردی پیام رفتم. او همسرش را طلاق داده ...
اعتراف به شرمساری در قتل خاله همسر
و او صفاعلی نام داشته و از بستگان شان است. مرد آتش افروز 25 فروردین ماه سال جاری دستگیر شد و در بازجویی ها گفت: به دلیل مشکلات مالی چکی داشتم و تصمیم گرفتم برای گرفتن قرض به نزد خاله همسرم بروم چرا که چک برای حساب همسرم بود و طلبکار قصد داشت تا دستور جلب او را بگیرد! ساعت 9 صبح روز حادثه به خانه خاله هما رفتم و دیدم نیست چون همیشه برای ورزش صبحگاهی به پارک می رفت منتظر ماندم تا برگردد. ...
پلیس بازی زن جوان راز جنایت را فاش کرد
دوستم به شهرستان برود و ما به خانه مان برگردیم تا اینکه با تماس مستأجرم به خانه رفتم و با جسد دوستم مواجه شدم. چون ترسیده بودم می خواستم جسد را به بیرون از شهر ببرم که لو رفتم. اعترافات تازه در آن زمان مرد صاحبخانه با قرار وثیقه آزاد شد اما مدتی قبل پزشکی قانونی اعلام کرد که علت مرگ قربانی ضربه ای بوده که به سرش وارد شده بود. با اعلام این نظریه، تحقیقات در این پرونده ازسر گرفته ...
سرقت 30میلیون تومانی از یک تبعه خارجی
دهمین روز دی ماه امسال مردی در تماس با مرکز فوریت های پلیسی 110 تماس گرفت و یک مورد سرقت را گزارش داد. پس از مراجه ماموران کلانتری 108 نواب به فرد شاکی، با مردی 29 ساله از اتباع کشورهای خارجی مواجه شدند که عنوان کرد پدرزن، برادر زن و پسر عمه های همسرم به زور وارد خانه من شده و مرا مورد ضرب و جرح قرار دادند. وی به مأموران گفت: همسرم این 4 نفر را به منزل راه داد و آنها با چاقو ...
قاری مدافع حرمی که در فاجعه منا مهاجر الی الله شد/ از خدمت در لباس سپاه تا آرزوی شهادت
. در فرودگاه چشمانش قرمز شده بود اما اشکی نریخت همین که وارد خانه شدیم عکس پدرش را در آغوش گرفت و شروع به گریه کرد. من هم برای اینکه او را آرام کنم با تلفن همراه همسرم تماس گرفتم و گوشی را به فاطمه دادم تا با او صحبت کند. دعای پدر در حق فرزند/ امیدوارم پسرم مجتهد شود ارتباطش با خانواده به ویژه فرزندان چگونه بود؟ فاطمه امسال کلاس اول رفت. اول می خواستیم برایش سرویس ...
شکستن تختخواب،مادرشوهررابه دادگاه کشاند
موضوع را به خانواده ام گفتم. پدرم که نمی خواست زندگی ام خراب شود نصیحت می کرد تحمل کنم. با صحبت های پدرم چند ماهی را دندان روی جگر گذاشتم، اما رفتارهای همسرم تغییر نکرد و حتی بدتر شد. دیگر تحمل این زندگی را نداشتم و به حالت قهر به خانه پدرم آمدم تا بلکه همسرم دست از رفتارش بردارد، اما او حتی به دنبالم نیامد. وی ادامه داد: وقتی بی تفاوتی همسرم را دیدم، تصمیم به جدایی گرفتم. یک ماه قبل با ...
شاه دزدی که پدرش سرهنگ و مادرش جراح است
انتخاب کرده بودند ازدواج کردم، اما همسرم را دوست نداشتم. اولین بار شش سال قبل به جرم سرقت دستگیر شدم و چند ماهی را در زندان بودم. از سال 85 تابه حال 9 بار به اتهام سرقت و فرار از دست مأموران دستگیر شده و به زندان رفته ام. متهم 31ساله درباره علت دستگیری اش به بازپرس پرونده گفت: بعد از آخرین باری که دستگیر شدم در زندان با سه نفر از همدستانم تصمیم به سرقت لوازم داخل خودرو گرفتیم. ...
سرنوشت محکوم به مرگ بررسی می شود
به گزارش خبرنگار ما، سوم خردادماه سال 83 بود که مأموران پلیس تهران از مرگ مشکوک زن جوانی به نام سودابه در یکی از بیمارستان های شهر با خبر و در محل حاضر شدند. شوهر این زن که عماد نام داشت در شرح ماجرا گفت: ساعتی قبل وقتی از اداره به خانه برگشتم متوجه شدم که سودابه وسط پذیرایی افتاده است. هر چه صدایش کردم، جواب نداد. فهمیدم که بیهوش شده است به خاطر همین او را به بیمارستان منتقل کردم. پزشکان بعد از ...
یافتن پدر و مادر پس از 28 سال بمباران حلبچه
شهر زندگی می کنند. وی عنوان می کند که در سال 90 با دنیا نازدار پس از گذران دوران عقد ازدواج می کند و یادآور می شود سه چهار هفته بعد از عروسی ام مدارکی که مشخص می شود من از حلبچه آمده ام را پدرم به دست همسرم می دهد و او دلش نمی آید ماجرا را برای من تعریف کند، به همین دلیل اسناد را به پدرش می دهد. پدرزنم در همان روزها با من تماس گرفت و گفت با دنیا به خانه من بیا؛ کمی متعجب شدم به خاطر همین ...
سرقت "تلفن همراه" باعث مرگ سارق شد
بانک برود اما زمانی که مرد جوان از ماشین پیاده شد، بالافاصله سوار بر موتورسیکلتی که منتظرش بود، شد و پا به فرار گذاشت؛ من به دنبال او دویدم که کمی جلوتر، موتورسیکلت تصادف کرد و مرد سارق جان باخت. همسر این زن جوان نیز با تأیید اظهارات همسرش به بازپرس پرونده گفت: پس از سرقت گوشی من به دلیل وزن زیادم، نتوانستم دنبال سارق بروم و همسرم پیاده او را دنبال کرد، من نیز سوار بر خودرو شدم و به ...
آمدم تهران پولدار شوم معتاد شدم
به گزارش پایگاه خبری اجتماعی فارس عرب، از روزهای سختی می گوید که از شهرستان برای کار به تهران آمده تا نانی برای خانواده اش ببرد، اما خیلی زود رویای کار و درآمد خوب تبدیل به سراب و ورودش به جاده سرقت شد. خودش می گوید: برای سیر کردن خانواده ام مجبور به سرقت شده ام و زن و بچه ام نمی دانند من سارق هستم. من 44 سال از خدا عمر گرفته ام، اما مجبور شدم دست به سرقت بزنم. اینها بخشی از ...
اولین جنازه ای که در عمرم دیدم، پیکر شوهرم بود
مرتضی آوینی روایت گر حالشان باشد. چراکه من و تو چه می دانیم؟ شهیدان را شهیدان می شناسند: اماما، مرا نیز با تو سخنی است که اگر اذن می دهی بگویم؛ من در صحرای کربلا نبوده ام و اکنون هزار و چهارصد و چند سال از آن روز گذشته است. اما مگر نه این که آن صحرا بادیه هول ابتلائات است و هیچ کس را تا به بلای کربلا نیازموده اند از دنیا نخواهند برد؟ آنان را که این لیاقت نیست رها کرده ام، مرادم آن کسانی ...
سرقت اموال و تهدید به مرگ "مرد مهاجر" توسط خانواده همسرش
.... سیروس در ادامه اظهاراتش به مأموران را اینگونه شرح داد: بعد از این ماجرا، آن ها به همراه همسرم از منزلم فرار کردند و من صبح توانستم دست و پایم را باز کنم و با پلیس تماس بگیرم. با تشکیل پرونده سرقت، علی وسیله ایزد موسی؛ بازپرس شعبه پنجم دادسرای ویژه سرقت دستور شناسایی و دستگیری متهمان این پرونده را صادر کرد و 2 متهم این پرونده روز گذشته دستگیر شدند. صبح امروز ...
اشک های علامه طباطبایی در فراق شاگرد
عقیق :همسر شهید مطهری می گوید دی ماه سال 1359 بود و بیست ماه از شهادت شهید مطهری می گذشت. محمدحسن فرزند شهید بزرگوار قدوسی (نوه مرحوم علامه طباطبایی) نیز در جبهه منطقه هویزه به فیض شهادت نائل آمده بود و من برای عرض تسلیت به منزل شهید قدوسی رفتم. مرحوم استاد علامه طباطبایی (ره) هم آنجا بودند. ایشان تا مرا دیدند شروع به گریه کردند و اشک ریختند. بعد گفتند: خانم مطهری! من برای محمدحسن گریه نمی کنم، من برای مطهری گریه می کنم! . شگفت زده شدم وقتی دیدم مرحوم علامه در روزهای شهادت نوه عزیزش باز برای مطهری که حدود 600 روز از شهادت او می گذشت، گریه می کردند. منبع: ...
بیوگرافی شیلا خداداد + تصاویر شیلا خداداد
...> همسر: فرزین سرکارات فرزندان : سامیار مدرک تحصیلی : رشته شیمی محض دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال شیلا خداداد (زاده 14 آبان 1359 در تهران) بازیگر سینما و تلویزیون ایران است. زندگی شیلا خداداد شیلا خداداد دوران تحصیل خود را سپری کرد و در سال 1375 وارد دبیرستان شد. در دبیرستان در رشته ریاضی فیزیک به تحصیل پرداخت و در سال 1378 فارغ التحصیل شد و به دانشگاه راه ...
راز انگلیسی نوشتن شعرهای فارسی من در زندان
نکردند قضیه حادتر شد. دهه بعد که به رامسر رفتم شب چهارم مرا دستگیر کردند، یک هفته در زندان تنکابن بودم و بعد دست بسته به گلپایگان بردند، 15 روز آنجا بودم و بعد برای محاکمه به دادگاه نظامی اصفهان فرستادند. در آنجا به دو سال زندان محکوم شدم که دادگاه تجدید نظر آن را به 9 ماه کاهش داد. در انقلاب های مختلف همیشه کسانی بوده اند که از قلم و بیان شیوا و زبان گویای گاه تند و آتشین و گاه به ظرافت ...
کارآگاه بازی مستأجر دست صاحبخانه را رو کرد
را از دست آنها نجات دادم. پس از این دوستی ما شروع شد. روز حادثه او به خانه ما آمد تا یکی از آپارتمان هایم را اجاره کند. بعد از کمی حرف زدن مقتول به من تهمت زد و گفت که سیمکارت گوشی اش را سرقت کرده ام. همین موضوع باعث درگیری ما شد. ما به جان هم افتادیم و یکدیگر را آنقدر کتک زدیم که هر دو از هوش رفتیم. ساعتی بعد وقتی به هوش آمدم متوجه شدم او دیگر نفس نمی کشد. از ترس از خانه فرار کردم تا اینکه ...
کارآگاه بازی زن مستاجر دست کشتی گیر قاتل را رو کرد
از وقوع جنایت با نظریه پزشکی قانونی بار دیگر بازداشت شد. بوی تعفن مشکوک ماجرا به آذرماه سال گذشته برمی گردد. آن روز بوی تعفن زیادی یکی از ساختمان های خیابان 17 شهریور تهران را فرا گرفته بود تا جایی که یکی از ساکنان این ساختمان به موضوع مشکوک شد و با صاحبخانه تماس گرفت. این زن به مرد صاحبخانه گفت که از شب گذشته تا الان بوی تعفن بدی از خانه اش می آید و هرچه هم در می زند کسی در را ...
جزئیات عکاسی جمعه سیاه/سربازی که از شلیک کردن به عکاس طفره رفت/در یک روز پنج بار دستگیر شدم!
. در تهران همزمان با تحصیل، کار هم می کردم. حدود سال 40 بود که وارد محیط کار شدم و در فروشگاهی در لاله زار به نام فتومتروپل که وسایل عکاسی می فروخت، مشغول به کار شدم. از همان جا بود که با دوربین آشنایی پیدا کردم و گاهی هم از همان جا دوربین قرض می کردم و از بچه های خانه مان عکس می گرفتم. بعد مسئله سربازی پیش آمد که من معافیت کفالت گرفتم و سربازی نرفتم. *چه شد که وارد کار مطبوعات شدید؟ ...
جزئیات آدم ربایی از زبان جراح تبریزی/یکی از آدم ربایان سابقه توهین به مقامات کشور را دارد
موضوع را با پلیس آگاهی در میان گذاشتم. این جراح عمومی اضافه کرد: روز حادثه هنگامی که وارد منزل شخصی ام شدم، متوجه حضور این دو در خانه شدم که به من حمله ور شدند و با بستن دست وپایم، هرچه را در خانه داشتم به سرقت بردند و تهدید کردند اگر تا 24 ساعت مبلغ درخواستی شان را واریز نکنم با یک گلوله مرا خواهند کشت، اما سرانجام با مداخله پلیس متهمان دستگیر شدند. وی ادامه داد: در این مدت کوتاه که از ...
طعمه یابی سارقان از طریق سایت دیوار/سرقت note 5 به جانباختن سارق منجر شد
از طریق عابربانک به حساب من منتقل کند. راننده ماکسیما ادامه داد: روبروی سینمایی در خیابان شریعتی مقابل ATM توقف کردم و همسر من از خودرو پیاده شد تا پس از پیاده شدن مرد در صندلی جلو بنشیند که ناگهان مرد شروع به فرار کرد و من و همسرم به دنبالش دویدیم اما نتوانستم وی را بگیرم در نتیجه سوار خودرو شده و به دنبال آنها رفتم. وی افزود: موتور آپاچی با سرعت از بین خودروها لایی کشیده و ...
توهم خودزنی در زنان شیشه ای
دوباره مصرف کردم تا این که دیگر معتادش شدم . مادرم را کتک می زدم دختر جوان ادامه داد: در آن یک هفته ای که شمال بودیم شیشه، سیگاری(حشیش) و قرص اکس مصرف کردم. خیلی خوشم آمده بود و بعد از آن از خانه فرار می کردم و با دوستانم به مسافرت می رفتم و مواد مصرف می کردم. بعد از چند ماه مصرف توهم سراغم آمد. وسایل خانه مانند کابینت را سر و ته می کردم و پایه های آن را ...
عاشقانه های یک همسر از شهید مدافع حرم
. من نمی توانم بدون تو در خانه بمانم. به او اصرار کردم. چون تا به حال جنوب نرفته بودم، می گفت: تنهایی نباید بیایی. با یک نفر بیا. به هر کس می گفتم شرایط مهیا نمی شد که بیاید. یک روز میثم به من گفت که یکی از همکارانش می خواهد کاوران به جنوب ببرد. اگر می خواهی بیایی با آن ها بیا. من برای اولین بار بود که به تنهایی مسافرت می رفتم. آنجا می توانستم میثم را ببینم. سال اول کاروانی ...
فحاشی کرد دست به چاقو بردم
به علت شدت جراحت در بیمارستان فوت شده است، به خاطر همین از خانه فرار کردم و به عسلویه رفتم. آنجا مدام کابوس می دیدم و فربد هر شب به خوابم می آمد. 23 فروردین ماه سال 87 بود که تصمیم خودم را گرفتم و تسلیم پلیس شدم. متهم ادامه داد: در جریان بازجویی ها هم حادثه را شرح داده و گفته ام که قصد کشتن دوستم را نداشتم و حادثه ناخواسته رقم خورد؛ چراکه او فحاشی کرد و من دست به چاقو بردم. با این حال ...
پزشک ربوده شده تبریزی از جزئیات آدم ربایی گفت
. این پزشک گفت: پس از چندین ساعت نگهداری و تهدید به مرگ در صورت مراجعه به پلیس و شکایت از آنها، هرچه داشتم از من گرفتند و سپس مرا رها کردند. وی ادامه داد: پس از گذشت یک سال از ماجرا، این دو فرد با من تماس گرفتند و پس از تهدید درخواست پول از من کردند که بلافاصله موضوع را با پلیس آگاهی در میان گذاشتم. این جراح عمومی اضافه کرد: روز حادثه هنگامی که وارد منزل شخصی ام شدم، متوجه حضور ...
جزئیات آدم ربایی از زبان جراح تبریزی - یکی از آدم ربایان سابقه توهین به مقامات کشور را دارد
پلیس آگاهی در میان گذاشتم. این جراح عمومی اضافه کرد: روز حادثه هنگامی که وارد منزل شخصی ام شدم، متوجه حضور این دو در خانه شدم که به من حمله ور شدند و با بستن دست وپایم، هرچه را در خانه داشتم به سرقت بردند و تهدید کردند اگر تا 24 ساعت مبلغ درخواستی شان را واریز نکنم با یک گلوله مرا خواهند کشت، اما سرانجام با مداخله پلیس متهمان دستگیر شدند. وی ادامه داد: در این مدت کوتاه که از آدم ربایی می ...