سایر منابع:
سایر خبرها
پیامک های مرموز
زن 38 ساله در حالی که بیان می کرد تقدیر من با بدبختی گره خورده است اما ای کاش زودتر به دایره مشاوره و مددکاری اجتماعی کلانتری می آمدم، درباره روزگار تلخ خود به کارشناس اجتماعی کلانتری طبرسی شمالی مشهد توضیح داد: اولین فرزند یک خانواده 5 نفره هستم که پدرم از اتباع خارجی است و به همین دلیل هم مادرم شناسنامه های من و 2 خواهر دیگرم را به نام خودش گرفته است. از روزی که به خاطر دارم همواره ...
خیانت مرد هوسباز به همسرش/خواهرزاده ام با همسرم رابطه نامشروع داشت+جزییات
او پس از ازدواج با یکی از بستگانم، مرا همانند کارگر یک منزل تحقیر کرده است و هوویم در قصری که من ساخته ام امروز پادشاهی می کند و ... زن 38ساله با بیان این که همسرم مرا بلاتکلیف رها کرده است، درباره قصه زندگی اش به کارشناس اجتماعی کلانتری قاسم آباد مشهد گفت: 18ساله بودم که با طاهر ازدواج کردم. پدرم وضعیت مالی مناسبی داشت، به طوری که همه خواهران و برادرانم را حمایت می کرد. هر کدام آن ها ...
حوزه روحانی بی سواد نمی خواهد + عکس
مشهور لبنانی و علامه جعفری، سال 1375 محرم اسرار ما فریده جعفری می گوید: علامه واقعاً به زندگی همه ما اشراف داشتند و محرم اسرار ما بودند، همیشه ما را آزاد می گذاشتند که صحبت کنیم، من حتی یک شب خواب ایشان را دیدم که ایشان از دنیا رفتند، آن قدر متأثر شدم که بعد از نماز صبح بیرون رفتم تا تلفن بزنم (آن زمان هنوز منزل تلفن نداشتیم) به ایشان تلفن زدم و گفتم شنیدم حاج آقا از دنیا رفته ...
سرلشکر قنبری هستم در ورزش!
فرنگی نباخته ام. در آن سال ها رقابت در قهرمانی کشور بین اصفهان و خوزستان و چند شهر دیگر بود.یک زمانی مسابقات کشتی آزاد در همدان و فرنگی هم در ایلام برگزار می شد. آقای تبریزی به من گفت آقای قنبری، تو دنبال تیم آزاد برو. آنجا پرسیدند ورزشکار 74کیلوگرم اصفهان کیست که من گفتم خودم هستم. وزن کشی کردم و در این وزن کشتی گرفتم که سوم شدم. بعد هم به ایلام رفتم و آنجا هم برای تیم فرنگی اصفهان کشتی گرفتم و ...
مسن ترین عضو کتابخانه حرم مطهر رضوی و علاقه ستودنی به مطالعه
کودک برد، ازم تست گرفتند و از سن هشت سالگی گوینده رادیو کودک مشهد شدم و داستان هایی که قرار بود من گوینده باشم را مادرم می نوشت. البته بعد تهران رفتیم و مادرم نویسنده کل رادیو ایران شد. او کتاب هایی را که می خواند با چاشنی تخیل، داستان سرایی می کرد. همه داستان هایش خوب بود و طی سال های 45 تا 49 هم برای برنامه کودک رادیو تهران و هم رادیو مشهد داستان نوشته بود . برنده مسابقه کتابخوانی در ...
نگاهی به مسائل مالی در زندگی مشترک / اینکه بعد از ازدواج می گن جیب من و تو نداره؛ درسته؟
.... در جلساتی که برای آشنایی قبل ازدواج صورت می گیرد بهتر است تمامی عقاید و انتظارات خود حتی درخصوص مسائل مالی در زندگی مشترک هم به درستی بیان کنید و نکاتی را در نظر داشته باشید مانند: در این زمینه بخوانید؛ چرا مردها بداخلاق میشن؟ / روانشناسی مردان بد اخلاق از قهر کردن طولانی همسرم خسته شدم؛ چه کنم؟ خانم ها بخوانند؛ معنی این مدل رفتارهای مردان را بشناسید ...
می گفت شهید صدایم بزنید!
دفاع از ولایت توانستم انجام وظیفه کنم از بابت اینکه در هیئت نیستم ناراحتم اما اگر خود آدم دلش را صاف کند و نیتش خالص باشد، اینجا همه صحنه هایش هیئت است. من اینجا عاشورا را باچشم دیدم، چه گل هایی که پرپر می شدند و به زمین می افتادند یا ابوالفضل العباس (ع) اگر در روز عاشورا نبودم اما حالا با تمام وجود آمدم تا از حرم خواهرت دفاع کنم. ان شاء الله مورد قبول حق تعالی قرار بگیرد. در حرم حضرت زینب به خودم افتخار کردم که اسم دخترم را زینب گذاشته ام خیلی دلم برایش تنگ شده است وقتی که با تلفن با زینبم صحبت کردم خیلی خوشحال شدم و روحیه گرفتم. ...
مظفر بر قلاب عقاب سر سفید
مظفر بقایی از 27 سالگی خدمات بی شماری برای امپراتوری انگلیس و سیاستمداران آمریکایی و دربار محمدرضا پهلوی انجام داد، حتی کودتای سیاسی – نظامی 28 مرداد 1332 و ساقط کردن دولت محمد مصدق را عروسک گردانی کرد و نظام حزبی متکی بر حزب توده و کمونیست های شوروی در ایران را با همه سختی هایش به زیر کشید و احزاب انگلیسی و آمریکایی ها را میدان دار حوادث دهه های 1330 تا 1350 ایران کرد و قانون ملی شدن صنعت نفت ایران را به محاق برد؛ اما به دلیل انواع زیگزاگ های سیاسی و بی وفای اش به اصول مانع از اعتماد روباه پیر و عقاب سر سفید و دربار پهلوی به او شد. ...
تلاش امام برای خواباندن غائله ای که علیه علامه طباطبایی به راه افتاده بود
. اگر دیدم فهمیده اید، اجازه می دهم بیایید وگرنه شما نباید فلسفه بخوانید، چون مطالب را درک نمی کنید و باعث زحمت خواهید شد؛ هم زحمت خودتان و هم زحمت من! چون خواهید گفت که ما پیش فلانی فلسفه خوانده ایم! بعد فرمودند: اگر من هم جای آقای بروجردی و رئیس و سرپرست حوزه بودم، از این همه فلسفه گفتن، آن هم به این زیادی و به صورت کاملاً علنی، احساس مسئولیت می کردم. وضع حوزه برای فقه و اصول و حدیث و ...
باج خواهی پس از پایان عقد موقت
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از خراسان، این ها بخشی از اظهارات زن 24 ساله ای است که برای شکایت از همسر سابقش به کلانتری طبرسی شمالی مشهد قدم گذاشته بود. این زن جوان در حالی که بیان می کرد شوهر سابقم قصد اخاذی از مرا دارد درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری گفت: در یک خانواده هشت نفره و در یکی از روستاهای تربت حیدریه به دنیا آمدم. من آخ ...
مرد جوان فقط به خاطر 8 میلیون تومان به زندان افتاد | 18 ماه است از دختر خردسالم دورم | درخواست کمک از ...
9 سال دارد دور افتاده در این باره به همشهری می گوید: من و همسرم مدت زیادی با هم زندگی نکردیم. با اینکه زندگی خوبی داشتیم اما همسرم گفت دیگر نمی خواهد به زندگی مشترکش با من ادامه دهد و مهریه اش را اجرا گذاشت و من و دخترمان را ترک کرد. من هم ابزارهایم را فروختم و توانستم بخشی از مهریه را بدهم اما بعد از آن بیکار شدم و نتوانستم کاری بکنم. او ادامه می دهد: از حدود 18 ماه قبل که فقط 8 ...
زندگی با یک مرد روانی
با آن که هیچ وقت دوست نداشتم سرنوشتم به طلاق گره بخورد، اما دیگر کارد به استخوانم رسیده است و تحمل زندگی در میان وحشت و دلهره را ندارم؛ چرا که هر لحظه احتمال دارد ... زن 34 ساله که مدعی بود هیچ راه دیگری جز طلاق برایش باقی نمانده و قانون تنها پناهگاه اوست، درباره سرگذشت تاسف بار خود گفت: در کلاس سوم ابتدایی تحصیل می کردم که روزی مادرم برای آخرین بار صورتم را بوسید و مرا به دست پدرم ...
همسرکشی بی رحمانه زیر مشت و لگد شوهر خشن
مرد خشن تحت بازجویی تکمیلی قرار گرفت. متهم گفت: چند سال پیش با میترا ازدواج کردم و حالا یک فرزند دوساله دارم. من از همان ابتدای زندگی شرایط مالی خوبی نداشتم. به همین خاطر مجبور شدم خانه کوچکی را اجاره کنم. بعد از چند ماه خانواده همسرم قول دادند برای حل مشکلات مالی به ما کمک می کنند، اما به وعده شان عمل نکردند. آن ها همیشه سر من منت می گذاشتند و من از این ماجرا ناراحت بودم. او ...
آشفتگی روحی- روانی زن جوان/ شوخی بی جا شوهر خواهر زندگی اش را ویران کرد!
من در مقطع ابتدایی تحصیل می کردم و مدام اشک ها و نفرین های مادرم را می دیدم که چگونه با کینه و نفرت ناله می کرد؛ چرا که آن زن را عامل نابودی زندگی اش می دانست. چند سال بعد من با پسرخاله ام ازدواج کردم و صاحب دو پسر شدم. رجب جوشکار بود و درآمد بسیار خوبی داشت به طوری که در مدت کوتاهی خانه و مغازه خرید، ولی من که با اشک ها و نفرین های مادرم بزرگ شده بودم حساسیت خاصی درباره همسرم داشتم که او نیز بر سر ...
حاج قاسم با انگشتر شهید مدافع حرم، چه کرد؟ + عکس
کند و دلسوزانه و با دقت، زوایای جذابی از زندگی پسر برومندش را برای ما نورتاباند و شوقمان را از شناخت این رزمنده مدافع حرم، صد چندان کرد. قسمت هفتم و پایانی این گفتگو، پیش روی شماست. **: وقتی آقامحمدرضا رفتند، شما در خانه تنها بودید؟ مادر شهید: وقتی گریه می کردم، تنها بودم و هیچکس نبود. دخترم به منزلش رفت و همسرم هم به محل کار. خودم در تنهاییِ خودم شکستم. گریه ای که موقع رفتن ...
یک لات خیابانی چگونه معاون عملیات بسیج شد؟!
! ببینید شهید جبار عراقی چگونه توانست رضایت همسرش برای اعزام به سوریه را بگیرد؟ شهید عراقی گفت: تو وقت نماز بیا اتاق من و من به بقیه می گویم تو پیش من نمازت را خواندی و این طور آرام آرام، من بسیجی شدم و نماز و همه چیز را یاد گرفتم. بعد از یکی دو سال آقای عراقی از منِ خلافکار و شرور، یک انسان بسیجی مخلص ولایت و اهل نماز و روزه، مؤدب و خوش پوش ساخت. جوری شدم که مادر و ...
لات خیابانی که مدافع حرم، او را بسیجی کرد
... از فردا من شدم معاون شهید عراقی! فردا که رفتم، به او گفتم من نمی توانم چون من اصلاً نماز خواندن بلد نیستم! ببینید شهید جبار عراقی چگونه توانست رضایت همسرش برای اعزام به سوریه را بگیرد؟ شهید عراقی گفت: تو وقت نماز بیا اتاق من و من به بقیه می گویم تو پیش من نمازت را خواندی و این طور آرام آرام، من بسیجی شدم و نماز و همه چیز را یاد گرفتم. بعد از یکی دو سال آقای ...
استوری دردناک همسر سابق شهاب حسینی به ازدواج مجددش | گریه های پریچهر دل همه را سوزاند
ر همسرش پریچهر قنبری را دید و این دیدار به آشنایی های بعدی زیر نظر خانواده و ازدواج ختم شد. نظر شهاب حسینی راجع به ازدواج تا قبل از این که همسرم را ببینم، قصد ازدواج نداشتم تا این که روزگار ما را در برابر هم قرار داد. به او پیشنهاد آشنایی دادم اما همسرم هیچ اعتقادی به اینگونه دوستی ها و آشنایی ها نداشت و گفت:اگر کسی واقعا عاشق است و تمایل قلبی برای رسیدن به دختر مورد علاقه اش ...
شکارچی زنان پولدار به دام پلیس افتاد
...> در شهر تهران زندگی می کردی؟ خیر در یکی از روستا های شهر ارومیه زندگی می کردم. متأهلی؟ همسرم طلاق گرفت و یک دختر 13 ساله دارم. با شاکیان در فضای مجازی آشنا می شدی؟ بیشتر در فضای مجازی بود. در اینستاگرام یک صفحه داشتم به نام دکتر کامیار افشار، ولی با بعضی از آن ها در خیابان یا از طریق دوستانم آشنا می شدم. گویا وعده ازدواج هم می دادی؟ بله، برای جلب اعتماد ...
ورزش مسیر زندگی را تغییر می دهد/ باشگاه کاراته جزو شلوغ ترین هاست / در جستجوی اسپانسر
هم کار کردن در این فضا را دوست دارم اما چون برای تمام مسابقات همه چیز شخصی است و همه هزینه ها را باید خودمان پرداخت کنیم دیگر دل و دماغی برای تمرین خودم نمی ماند حتی به خاطر دارم آخرین بار که به گرجستان برای مسابقات رفتم پدرم وام گرفت تا من بتوانم به مسابقات برسم، میخواهم بگویم ممکن است بدون حمایت مسئولین مربوطه هنرجو کاملا ناامید شود با این هزینه های هنگفت. حمایت از بعضی رشته ها فقط انجام می شود ...
چرا ابراز محبت زوجین در جمع غیر عادی و عیب است؟
ریش سفیدی بزرگترها، این در جریان قرار گرفتن ها بیشتر هم می شد. یا به دلیل ازدواج در سن کم و نداشتن آگاهی کافی در مورد مهارت های زندگی و وابستگی دختر و پسر به خانواده هایشان که هنوز هم ادامه دارد، اکثرا مشکلات درون خانواده به اطلاع والدین زوج های جوان می رسید. مشکل اصلی فقدان آموزش های ضروری در این زمینه است؛ جایی که زن و شوهر اطلاعات کافی و درست حتی راجع به جنسیت خود و شریک زندگی شان را ...
عشق به قرآن از تهران تا جاسب
لبته تشویق های خانواده به ویژه پدرم باعث شد تا فعالیت در این رشته را جدی تر بگیرم. تا اینکه حدود 10 ماه قبل با مشورت با خانواده به ویژه همسرم تصمیم گرفتم راهی روستای پدری شوم و مردم این منطقه را با آموزش قرآن آشنا کنم. ایکنا چطور تحصیل در حوزه علمیه را انتخاب کردید؟ 25 سال قبل پس از فارغ التحصیلی از مقطع راهنمایی راهی حوزه علمیه شده و 7 سال در این مرکز آموزشی تحصیل کردم، آن زم ...
شهید زاهدلویی، طلبه بیست ساله ای با یک آرزو/ گوشی موبایل مهدی رمز نداشت/ علاقه عجیبی به رهبری و شهید ...
پیش او کار می کرد. زمانی که داییش به کربلا می رفت از ایشان می خواست که برای او دعا کند که شهید بشود. دایی هم می گفت که مگر چقدر سن داری که شهید شوی؟ زمانی که دایی او به کربلا رفت و برگشت آقا مهدی به او گفت که چه دعایی برایم کردی؟ گفت دعا کردم که عاقبت بخیر شوی. چند روز بعد هم به شهادت رسید. مهدی اهل سوز و گداز بود و در حرم های اهل بیت(ع) همیشه برای خود یک فضایی ایجاد می کرد که بتواند راز و ...
مشکلات خانواده را با کمک بچه ها حل می کنیم
. در سفری که در هشتم آبان 1401 به عتبات داشتم در اتوبوسی که با کاروانی از تهران حرکت کرد، خانواده ای را مشاهده کردم که افراد آن از سه نسل بودند. آنچه اینجا پیش روی شماست، ماحصل گفت وگو با آنهاست. سلام و با تشکر از قبول زحمت. خودتان را معرفی می کنید؟ من سیف علی صفرپور بیجندی هستم. از سال 1375 در رباط کریم تهران ساکن شدم. حدود 40سال سن دارم، 22 سال است که ازدواج کرده ام و صاحب دو پسر ...
ایران کوچک در اردوگاه موصل
؛ از سال 59 تا 69. همراه سومین گروه از آزادگان، در تاریخ 29 مرداد سال 69 به میهن برگشتم. جانباز 50 درصد هستم. ازدواج و اشتغال در عرض 17 روز خواستگاری و ازدواجم صورت گرفت. الان هم سه فرزند دارم؛ دو دختر و یک پسر. بنده بعد از اسارت فعالیت های متفاوتی را آغاز کردم. مثلا رسیدگی به تحصیل فرزندان شاهد را بر عهده گرفتم. همزمان مدیرعامل تعاونی مسکن سپاه ورامین هم بودم. الان هم مدیرعامل صندوق فرهنگیان هستم و به فرهنگیان وام و خدمات می دهیم. در موسسه، خیریه 13رجب به زنان بی سرپرست و بدسرپرست ایجاد اشتغال کرده و به بیماران دیالیزی کمک می کنیم. ...