سایر منابع:
سایر خبرها
والدین دختر جوان می گویند باید دختر آنها را عقد کنم/ من برای تفریح چند روز با او در ویلا بودم!
نوجوان 15 ساله ای که با اعلام شکایت پدر و مادر یک دختر 17 ساله به کلانتری احضار شده بود، در میان بهت و ناباوری به تشریح چگونگی آشنایی خیابانی اش با دختر مذکور پرداخت و به مشاور کلانتری طرقبه گفت: هنوز هم باورم نمی شود چه اتفاقی افتاده است من قصد برقراری روابط نامشروع را نداشتم و تنها به خاطر حس کنجکاوی که بر اثر بازی های رایانه ای مستهجن پیدا کرده بودم، با آن دختر دوست شدم. من تنها فرزند خانواده ...
رنج مال آدمیزاده علیرضا
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران ( ایبنا) ؛ روایت، روایت ام البنین حسینی است. از تابستان سال 1397می گوید، زمانی که نوزده سال داشت. یک روز مامانِ عالیه، یکی از همسایه ها با عکسی سه درچهار به خانه ما آمد. گفت: برادرم سید امیر دوستی دارد که این عکسش است. در سپاه حضرت رسول کار می کند. آدم خوبی است. خیلی مؤمن است، اما پولی ندارد. به فکر پول درآوردن هم نیست. چون آدم خوب و باایمانی است، دوستانش دارند برایش ...
همسر شهید مدافع حرم: اصلا ً دلم نمی خواهد پیکر همسرم را بیاورند/ شهیدی که پدر زنش را نفرین کرد!
ن روز مادرم و بابام باهم اختلاف پیدا کرده بودند و در حیاط خانه داشتند بحث می کردند. مادرم می گفت: انگار قسمت دختر ما همین است، اما پدرم می گفت الان جنگ است. اگر طوری بشود و دخترمان با دو تا بچه برگردد چه؟ یکی از واسطه ها که متوجه موضوع شد، آمد و گفت: عمو! صلوات بفرست. و یک جوری پدر را در عمل انجام شده قرار داد و بالاخره جواب مثبت را گرفتند. خود شما چطور؟ موافق ازدواج با او بودید یا نه؟ ...
تازه داماد خائن دستش در تهران رو شد / او با خواهر عروس ارتباط سیاه داشت
به گزارش رکنا، زنی با حضور در شعبه 240 دادگاه خانواده با بیان اینکه شوهرم لیاقت پاکدامنی من را در زندگی نداشت ، مدعی شد: چهار سال است که از زندگی مشترک ما می گذرد و یک فرزند پنج ماهه داریم. شوهرم متاسفانه با خواهرم رابطه دارد و من این ماجرا را بعد از به دنیا آمدن فرزندمان متوجه شدم. وی در مورد نحوه اطلاع از این موضوع گفت: در دوران نقاهت در خانه پدر و مادرم بودم. یک شب به همراه برادرم ...
زن جوان: شوهرم برای رابطه با دوستش رضایت داد
منزل پدرم رفتم او چنان کتکم زد که انگشتم شکست و سپس مرا راهی خانه ایوب می کرد. حالا دیگر هیچ پشتیبانی نداشتم و مجبور بودم با ایوب زندگی کنم. او هم فقط به فکر مصرف موادمخدر بود و توجهی به رفتارهای من نداشت. کار به جایی رسید که در روز تولدم با خوردن تعدادی قرص دست به خودکشی زدم ولی ایوب متوجه شد و مرا به بیمارستان رساند. بعد از مدتها هیچ تغییری در زندگی مشترک ما به وجود نیامد و ...
تیپ گنگ متین ستوده بعد از جدایی همه را مات کرد | خانم با این تغییره چهره شده عین 20 ساله ها
نبود و به شدت تحت تاثیر قرار گرفتم. رابطه ات با مطبوعات و گفتگوهایی که بهت پیشنهاد می شه چطوریه؟ چون بهم ثابت کردی که دغدغه جلد را نداری؟ نه! واقعاً دغدغه جلد ندارم، وقتی شما عکس این فرشته های کوچک و زیبا را چاپ می کنید که پر از حس زیبای زندگی هستند من چرا بگم جلد؟ نه حالا حتی قبل تر از این هم دغدغه جلد را نداشتم چون اصلاً دغدغه دیده شدن را ندارم. من همه تلاشم را گذاشتم برای ...
تسلط نوجوان همدانی به هشت زبان زنده دنیا
.... نوید بین دو راهی مانده بود از شانسش، چون پدرش در کارخانه پلاستیک کار می کرد یا باید شغل پدرش را انتخاب می کرد یا بردن لپ تاپ را. توصیه می کنم این کتاب را بخوانید ارزش چند بار خواندن را دارد. این نوجوان همدانی خطاب به هم سن و سال های خود گفت: توصیه می کنم سر چیزی باشند که به آن علاقه دارند البته اگر می خواهند آینده شان با موفقیت باشد بعضی جا ها اجبار لازم است. میلاد فخیمی در پایان گفت: هر وقت به حرف پدر و مادرم گوش نکنم در یک دردسر بزرگی می افتم و واقعا آن ها تجربه شان زیاد است که این توصیه ها را به ما می کنند و خوبی ما را می خواهند. ...
حسرت یک دعوای ساده خواهر و برادری!
حالا نوجوان خود خرج کرده اند حالا باید ثمره اش را ببینند و او حالا باید بهترین باشد. کمال گرایی، کنترل گری و سخت گیری، انتظار بالا از فرزند از جمله خصوصیاتی است که پدر و مادر یک فرد تک فرزند بیش از بقیه دارند . در مقابل نوجوان هم چون نمی تواند تمام و کمال این توقعات را براورده کند و با این رفتار والدین کنار بیاید و نیازهایش را در خانواده برطرف کند، باعث می شود که رابطه او با پدر و مادر ...
شعرهای قیصر امین پور مثل خودش بود، زیبا و صادق
هایش استفاده می کرد خیلی مخاطب پیدا کرد، یعنی اگر برای کودک شعر سروده واقعا دنیای کودک را شناخته، اگر آمده یک رده بالاتر برای نوجوان سروده، آن ها را شناخته، چون فرزند خودش دختر است و دخترها مهربان هستند و به پدر گرایش دارند این رده ی سنی را خوب می شناخته. وی همچنین اضافه کرد: می توان گفت قیصر یک شاعر همه فن حریف است، اگر شعر بگوید موفق است اگر متن بنویسد موفق است، در ادبیات کودک، بزرگسال ...
نوری که محمدمهدی به خانه آورد + فیلم
پهن می کنیم، از او می خواهیم برایمان آیه ای درباره غذا بخواند. به مناسبت های مختلف درباره پدر و مادر، مهمانی، همسایه، استغفار، اخلاق بد مثل تمسخر کردن و ... از او می خواهیم برایمان قرآن بخواند و این برکت خانه ما است. در پایان باید بگویم این موفقیت را مدیون پدر و مادرم هستم که همیشه دعاگوی خانواده هستند. خود محمدمهدی هم می گوید من چیزی از خدا نمی خواهم جز اینکه همیشه سلامت و تندرست باشی ...
جنایت مسلحانه در عشق دوم لیلا
... زیر سایه مادمازلی مثل شما خوبه! چرا صدات نگرانی داره نکنه که... که چی! نمی دونی چه عذابی می کشم، موندم تک و تنها و تو اصلاً عین خیالت نیست! یعنی چه من مگه علم غیب دارم. لیلا آهی کشید، عموم رو که می شناسی! خیلی عجیبه! از وقتی پدرم مرده و مامانم به این روز افتاده فکر می کنه همه کاره منه، الان هم پاشو کرده توی یک کفش و می گه که بایستی من با پسرعمو ناصرازدواج کنم ...
چاپ سالانه 1900 عنوان کتاب توسط انتشارات بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس
زمان را به جامعه امروزی ارائه کنیم. ما هر روز وصیت می نوشتیم هیچ کس برای مسائل مادی به جبهه نمی رفت. قصد همه فقط دفاع از کشور بود. بنده به برادرم سال 66 و 67 که بدترین زمان فشار ها علیه ایران بود، گفتم ما در جنگ پیروز می شویم. مادر گوشواره های خود را به جبهه اهدا کرده وقتی مادر ما و همه مردم هر چه دارند را اهدا می کنند، قطعاً ما پیروز جنگ هستیم. مردم به اصول پایبند بودند و از این اصول پشتیبانی می ...
دست های پرتوان یک زن ایرانی
. سعی کردم خودم را پیدا کنم و برای غلبه بر مشکلاتم، به خدا توکل کردم. خانواده و اقوامم خیلی کمکم کردند. به نوبت تمام قسمت های فلج بدنم را ماساژ می دادند. بعد از مدتی هم فیزیوتراپی را شروع کردم . فیزیوتراپ به خانه شان می آمد و به او حرکات ورزشی یاد می داد؛ پدر و مادرم دور از چشم من گریه می کردند اما نمی گذاشتند درد و رنجشان را ببینم. یک سال طول کشید تا توانستم با شرایط جسمی ام کنار بیایم ...
دغدغه مشترک دهه هشتادی ها و آقای رئیس جمهور
پدر و مادرها و دوست دارن از غرفه های کودک و نوجوان بازدید فیزیکی داشته باشن و دست بچه هاشون رو می گیرن یا بچه هاشون رو توی کالسکه میذارن میان اینجا که از این فضای شاد لذت ببرن . * ناشری از حذف بخش معرفی کتاب در کتاب های درسی گلایه کرد و رئیس جمهور و وزیر ارشاد هم در پاسخ به او تأکید کردند این بخش به کتاب ها برمی گردد و رئیسی با استقبال از این موضوع، گفت که این کار در معرفی کتاب های خوب و ...
راهکارهای پیشگیری از فساد اداری با استناد به نهج البلاغه
ضمن مؤاخذه ایشان به دلیل غارتگری اموال بیت المال و بردن آن به حجاز می فرمایند: وای بر تو گویی میراث رسیده از پدر و مادرت را برای خانواده ات می بری، آیا به قیامت ایمان نداشته یا از حسابرسی خدا باکی نداری و ای کسی که نزد ما از خردمندان شمرده می شدی، چگونه این آشامیدن و خوردن را برای خود گوارا می شماری در حالی که می دانی لقمه ای حرام می خوری پس اموال این مردم را به سویشان بازگردان، که اگر چنین نکنی ...
مرگ مشکوک پسر خردسال توسط نامادری | تنها شاهد ضربه به صورت نیما خواهر 7 ساله اوست
....وقتی پدرم به خانه آمد و متوجه حال نیما شد گفت او را دکتر ببریم اما نامادری ام می گفت موضوع مهمی نیست و با دکتر رفتن برادرم مخالفت کرد.صبح روز بعد برادرم فوت کرد. حرف های ندا با صحبت های پدر نیما و نامادری او متناقض بود.پدر نیما می گفت که گمان می کرده فرزندش از پله ها سقوط کرده است اما نامادری می گفت که مدتی قبل نیما از تاب افتاده بود. بر اساس ادله به دست آمده نامادری به ...
یک ساعت در دریاچه آزادی با شهلا بهروزی راد
وشحالم که باعث افتخار پدرم هستم یکی از دلایل موفقیت خود در ورزش را مدیون خانواده ام می دانم که همه عشق به ورزش دارند و هر کدام به نوعی ورزش دوست هستند و به صورت آماتور آن را دنبال می کنند، حتی برادرم نیز که قبلا کشتی گیر بود الان در زمینه بدنسازی فعالیت می کند. از این که بعد از هر بار موفقیت سبب خوشحالی پدرم می شوم حس خوبی دارم و خوشحالم. پدرم قبل از شرکت در هر تورنمنتی به من این امیدوار ...
خانه های ساکت و ذهن های پرهیاهو
...: حمیرا حیدریان خانه های ساکت و ذهن های پرهیاهو؛ دورهمی های پرازدحام با خود و موبایلی که هر چه صفحاتش را ورق می زنی و بالا و پایین می کنی، حرف ها و شنیدنی ها و دیدنی ها تمام نمی شود. اما در آخر این ضیافت های مجازی تو را با چشمانی خسته و سری گیج و ذهنی پرازدحام و نامتمرکز به دنیای حقیقی، به روی مبل و اتاق پذیرایی ساکت پرتاب می کند . تو با این ذهن مغشوش یک گوشه و موبایل یک گوشه ...
عاشقانه های یک خواهر با برادر شهیدش/ سه سال است ماهِ خانه ما زنگ نزده
همیشه بهترین مشاوره ها را می دهد، کنارم است. هر وقت با مادرم تماس می گرفت، مامان تا صدای او را می شنید می گفت سلام به روی ماهت عزیزم. من با خنده می گفتم ماه خونه تماس گرفته. از طرفی شاید بتوان گفت احترام گذاشتن به پدر و مادرمان خط قرمزش بود. در 36 سالی که عمر کرد هیچ وقت حتی تند با مامان و بابا صحبت نکرد. سه سال است ماهِ خانه زنگ نزده به این جای گفت وگو که می رسیم خواهر شهید ...
(تصاویر) مهربان ترین مادر های سال
مادرِ قوی من "این آخرین تار موی مادر فوق العاده من است. 4 ماه از شیمی درمانی باقی مانده و روحیه و قدرت این زن هر روز من را شگفت زده می کند. " مادر دانشجوی من "امروز بالاخره به دانشکده مادرم رفتم و حسابی همه جا را به من نشان داد. با دوستان و همکلاسی های مادرم آشنا شدم و به نظرم او بامزه ترین دانشجوی دنیاست. " نگاهی با هزاران حرف "این عکسِ پدر و ...
حسن خلق نداشته باشید هرچقدر ذکر بگویید فایده ندارد/ تبحر آیت الله فاطمی نیا در علوم غریبه و ادبیات عرب
و قرآن را حفظ بود، ولی هیچ وقت بروز نمی داد و حتی من در اواخر عمر ایشان این موضوع را فهمیدم. آشنایی زیادی با متون قدیمی داشت و حتی سن یک کتاب را می توانست تشخیص دهد. ایکنا ما همیشه از آقای فاطمی نیا حرف های نشنیده و نغز می شنیدیم و نکته مهم این بود که وقتی ایشان حدیث یا روایتی را نقل می کرد خیال همه از نظر سند و اعتبار آن راحت بود. مگر یک شخص چقدر می تواند وقت بگذارد و مطالعه کند و ا ...
نسبت به محسن و دوستانم که شهید شده اند حسادت می کردم
به روز قیامت ان شاءالله) والسلام بنده حقیر خداوند مصطفی نورانی ضمنا اگر جسد بی روح من بدستتان رسید آن را در صورت امکان زیر پای برادرم محسن دفن کنید تا چشم دشمنان امام کور شود و مادرم هم به این 2 قبر افتخار کند. از پدرم نیز تقاضای کوچک دارم لطفا مبلغ 2000 تومان از اندک مالی که دارم در راه خدا صدقه بدهند به مستحق آن. انتهای پیام/ کد خبر 754857 ...
گشت و گذاری در موزه یک روستا در طالقان + تصاویر
فوت شد و من با همان سن کمی که داشتم، دو سه تکه از وسایلش را گرفتم. یک ماهیتابه بود و یک شکلات خوری بلور قدیمی که دخترم چند سال قبل آن را شکست. آن موقع دلم می خواست وسایل بیشتری از ارثیه مادربزرگم بردارم اما برایم حرف در می آوردند که دنبال جمع کردن جهیزیه ام هستم! بعدها پدرم گفت کاش من همه وسایل مادرم را به تو داده بودم چون خوب ازآنها نگهداری می کنی و من هر وقت به آنها نگاه می کنم خاطرات مادرم ...
توصیه هایی مهم درباره چگونگی گفتگو با همسر
معمولاً از سرکار که میان خسته هستن با این حال من بهشون میگم اگر صلاح دونستن خدمتتون میرسیم به احتمال بسیار از مردشان می شنوند آره خسته ام، ولی خوب حالا یه کاریش می کنیم بگو میایم . با دنده یک دندگی نرانید هیچ وقت منطقتان را بی اشتباه ندانید و بر چیزی هرچند درست پافشاری نکنید. اگر موضوعی در آن جلسه حل نشد گفت وگو را به جلسه بعد موکول کنید و به همسرتان بگویید چطور است بقیه حرف ...
بازگشت به نی ریز 130 سال بعد از پدربزرگ
این شهرت تا به عصر حاضر نیز رسیده. پس از این واقعه، به ناچار خانواده به کمک دایی شان سید رضاخان شهابی، به منزل پدری در تهران بازگشتند. خانه ای در محله قدیمی شاپور، بین بازارچه معیّر و بازارچه نو، کوچه طاووسی. پدر که فوت کرد، همه بار سنگین مسئولیت سرپرستی خانواده نسبتاً پر جمعیت - چهار دختر و سه پسر- بر دوش مادر و دختر بزرگ ایشان نصرت خانم و اعضای خانواده افتاد. ...
نمی توان مخاطب را گول زد| پینوکیو آدم نمی شود| اجرا در تئاتر شهر باعث افتخار است
هم در اجراهای بعدی خواهیم داشت. حتی دو کاراکتر جدید به بخش موسیقایی کار اضافه می شوند، چون می خواهیم به سمت زنده بودن اجراها برویم. در باره همین موسیقی کمی بیشتر صحبت کنیم. بخش مهمی از این کار همین موسیقی است. چطور این موسیقی شکل گرفت؟ واقعیتش این است که به صورت کارگاهی به این موسیقی رسیدیم. یعنی بخشی از کار را با کلمات مختلف اتود می کردیم. من یک کانسپت به بچه های موسیقی می دادم ...