سایر منابع:
سایر خبرها
چالش کسب و کار خانوادگی در قسمت هفتم مسابقه خانه ما
50 میلیون تومان پول نقد است. در هفتمین قسمت می بینیم سه خانواده برای تولید درآمد، به کسب و کار تازه ای در خانه روی آورده اند ولی با مشکلاتی مواجه شده اند. ایده تولید دمپایی نمدی به بن بست خورده و بقیه خانواده ها هم مشکلات خاص خود را دارند حسام اسلامی و علی رمضان کارگردانان خانه ما هستند که هفتمین قسمت آن برای پخش از شبکه افق در روز دوشنبه 9 فروردین ساعت 20.30 در نظر گرفته شده است.تکرار این برنامه هم در ساعت های 9.30، 12 و 16.30 روز بعد خواهد بود. ...
وزیر بهداشت: دیگر وزیر نمی شوم/ از طرف رییس جمهور موظفم پیگیر سلامت افراد در حصر باشم
آفتاب : اگر از مردم بپرسید بعد از برجام و توافق هسته ای، کار بزرگی که دولت تدبیر و امید کرده چیست، عمدتا به طرح تحول سلامت و اتفاقاتی که در بیمارستان ها افتاده است، اشاره می کنند. حالا با هر کم و کیفی. خیلی ها معتقدند وزارت بهداشت در دولت یازدهم، یکی از مهمترین وزارت خانه هاست؛ توانسته بودجه ای برای سلامت مردم بگیرد، طرحی برای بهبود کیفیت درمان داشته باشد و البته بسیار هم سر زبان بیافتد ...
ناگفته های معاون سابق فرهنگی وزارت علوم درباره تحولات خیابان هرمزان
مطلب بدان اشاره خواهد شد، بنایی شد تا با غلامرضا خواجه سروی، معاون فرهنگی وزیر علوم تحقیقات و فناوری دولت دهم و از عناصر تاثیرگذار در همین معاونت در دولت نهم به گفتگو بنشینیم و دورنمای واضح تری از مسائل فوق را ترسیم کنیم. وی در این گفتگو از دوران حضور خود در معاونت فرهنگی وزارت علوم گفت و ارزیابی خود را وضعیت وزارت علوم فعلی می گوید. در ادامه مشروح گفتگو با وی را می خوانید: ...
مهناز افشار: رأی دادم تا برجام پایدار بماند
همکاری خوبی داشته اید مثل شبانه روز کیوان علی محمدی و امید بنکدار که فیلمی عجیب و دوست داشتن یاست و در پروژه جدید آنها؛ همنام هم همکاری دارید؛ نگاه تان به این جنس سینما و فیلمسازی چیست؟ - به نظر من، کیوان و امید یکی (دوتا) از شیرین ترین و محترم ترین کارگردانان سینما هستند که شاید فیلم های شان باب سلیقه همه مردم نباشد اما آدم های بسیار باارزش و با سوادی هستند که نمی خواهند خودشان را به ...
فضای مجازی نسبت مخاطب و شعر را آشفته کرد
به مردم است. قبحش نیز این است که اهرم هایی غیر ادبی و علمی و بیرون از شعر، شاعر را به جمعیت ها تحمیل می کند. این ترانه سرا با بیان این که مجموعه های شعر از نظر کمی رو به تزاید است ، گفت: هر کسی که صفحه مجازی دارد اشعارش را در آن منتشر می کند و بعد همان شعرهای منتشرشده در شبکه های اجتماعی را به کتاب تبدیل می کند. شعرها بیش از اینکه به کتاب بیایند در فضاهای مجازی پخش و پراکنده می شوند ...
سفر نوروزی به پایتخت تاریخ و تمدن ایران (قسمت دوم)
لهجه ای از زبان لری سروده شده اند. در محوطه داخلی این آرامگاه، 24 دوبیتی بر روی 24 قطعه سنگ زیبا حک شده و در قسمت پایین اطراف محوطه داخلی مزار نصب شده است. همه روزه از ساعت 9 صبح تا 8 شب می توانید از این آرامگاه بازدید کنید. در کنار این آرامگاه، موزه ی صنایع دستی استان همدان قرار دارد که پیشنهاد می کنیم در هنگام بازدید از آرامگاه باباطاهر، بازدید از این موزه را هم در برنامه ی خود قرار ...
از سرنگونی جنگنده روس بوسیله ترکیه و خواستگاری دختر ایتالیایی از احمدی نژاد تا گزارش آژانس و مطربی ...
...، تاکنون بسیاری از عناصر گروه تروریستی داعش را فراری داده است. 10٫ مقدمه چینی برای اعدام شیخ نمر قوت می گیرد/ آیت الله سیستانی خواستار توقف اعدام شد روز گذشته، خبر قریب الوقوع بودن اعدام آیت الله شیخ “نمر باقر النمر” از زبان منابع نزدیک به وزارت کشور عربستان قوت گرفت. 11٫ “فرشته مرگ” 1500 داعشی را به جهنم فرستاد+ تصاویر گزارشهای اخیر حاکی از آن است ...
سرنوشت 20 شخصیت معمای شاه در سال جدید
به گزارش مهر، سریال معمای شاه همچنان ادامه دارد و برخی منتظر ورود شخصیت های تازه به این قصه هستند. با در نظر گرفتن 80 قسمتی بودن این سریال و پخش 18 قسمت از آن، سال 95 به طور تقریبی باید بیننده 50 قسمت دیگر از معمای شاه باشیم. پیش بینی ها برای پایان پخش سریال نیز مقطع زمانی تابستان سال 1396 را نشانه گرفته است. اطلاعات این گزارش با تماشای قسمت های 19 تا 40 استخراج شده و تقریباً تصویری ...
آخرین وضعیت روند درمانی استاد شجریان از زبان معاون جنتی
و امیدوارم با بهبود حال جسمانی، شاهد فعالیت های دوباره شان در عرصه موسیقی باشیم. محمدرضا شجریان خواننده پیشکسوت موسیقی ایرانی همزمان با فرا رسیدن سال نو با انتشار پیام تصویری با چهره ای متفاوت از خود از طی مراحل تکمیلی درمان خبر داده بود. این در حالی است که بخش خبری ساعت بیست شبکه چهارم سیما شنبه شب هفتم فروردین ماه با پخش گزارشی از محمدرضا شجریان و عباس کیارستمی از فرآیند مراحل درمانی این دو هنرمند توضیحاتی را ارائه داد. ...
روش های نامحسوس کنترل ذهن یک ملت در افق
برنامه با برخی کارشناسان و مدیران رسانه ای در مورد شیوه های دولت آمریکا برای کنترل افکار عمومی گفت وگو شده است. جف واریک تهیه کنندگی برنامه ریزی برای کنترل افکار یک ملت را بر عهده داشته که سومین قسمت آن یکشنبه هشتم فروردین ساعت 21.30 از شبکه افق پخش می شود. تکرار این مستند هم در ساعت های 7 و 14 روز دوشنبه روی آنتن می رود. ...
برخی جاها مواد مخدر و سلاح را می شد مثل نان خرید
چون بمباران و موشک باران و خمپاره باران، راه ها را چند قرنی به عقب برگردانده بود، شاید بتوانم بگویم راه های مواصلاتی افغانستان به دوره ماقبل عصر نقل و انتقال برگشته است! راه ها حالا تبدیل شده است به مجموعه ای از حفره های عمیق که بین هر دو حفره، یک حفره ی سوم وجود دارد! گروه بین الملل [...] چون بمباران و موشک باران و خمپاره باران، راه ها را چند قرنی به عقب برگردانده بود، شاید بتوانم بگویم راه های مواصلاتی افغانستان به دوره ماقبل عصر نقل و انتقال برگشته است! راه ها حالا تبدیل شده است به مجموعه ای از حفره های عمیق که بین هر دو حفره، یک حفره ی سوم وجود دارد! گروه بین الملل مشرق – در قسمت قبل این نوشتار (که ترجمه ای است از سفرنامه ی فهمی هویدی به افغانستان طالبان در سال 1377 شمی با عنوان طالبان، سپاهیان خدا در نبردی اشتباهی! ) ماجرای چگونگی آغاز سفر نویسنده به افغانستان را خواندیم و ایراداتی که به او گرفته می شد تا از این سفر منصرف شود را مرور کردیم. همچنین دیدیم که نویسنده چطور خود را به پاکستان رساند و از آنجا چطور برای وارد شدن به افغانستان به سمت مرز حرکت کرد. ماجرای مواجه با اولین نیروی طالبان و آخرین نیروی طالبان هم ذکر شد. بخش دوم این خاطرات را با هم می خوانیم: حالا ما داخل یک دولت، در دلِ دولت پاکستان هستیم. روی نقشه اگر بخواهی حساب کنی، هنوز از پاکستان بیرون نرفته ایم، و هنوز داخل مرزهای آن هستیم. اما در حقیقت امر، داستان طور دیگری است. این نقطه که حدودا 55 کیلومتر را در بر می گیرد، در اصل تحت سلطه ی حقیقی حکومت پاکستان قرار ندارد. یک جورهایی می توانی بگویی یک منطقه آزاد است. مسئولین این منطقه و اداره کنندگان امورش، شیوخ مشهور قبایل باتان هستند که در دوطرف مرز (یعنی هم در پاکستان و هم در افغانستان) پراکنده اند و حضور دارند. از آنجا که این منطقه، منطقه ی آزاد است، به همین دلیل هرچه در پاکستان ممنوع است، در اینجا مجاز است. از تجارت سلاح گرفته تا تجارت مواد مخدر. از این بگذریم که اینجا، ایستگاه اصلی قاچاق به هر دو کشور است. این اطلاعات برای من تازه نبود، بیست سال پیش هم که در سفرم به افغانستان از اینجا دیدن کردم، مواد مخدر در پیاده رو هم فروخته می شد. سلاح هم –که بخشی از آن در همان منطقه تولید می شد- مثل نان در کنار جاده ها در دسترس بود! از همان جهت که این منطقه منطقه ای آزاد است، در طول سال های گذشته جریان برق را به صورت مجانی از حکومت پاکستان دریافت می کرد، آبش را هم از چاه های همان منطقه به دست می آورد. به دلیل فشار بحران اقتصادی ای که کشور به آن دچار بود، حکومت اسلام آباد تصمیم گرفت برای برقی که به این منطقه می داد، مبلغی را تعیین کند. این چیزی بود که موجب تحریک شیوخ قبائل بر علیه حکومت و اعلام شورش آنها شد. و بستن و حمله به راه های تجاری این منطقه یکی از نشانه های این شورش است و همین، چیزی بود که موجب شد نیروهای حکومتی در پیشاور، دیروز به ما اجازه عبور به طورخان را ندهند. در آن ساعات اولیه صبح، با وجود هیبت و هراس انگیز بودن کوه ها[ی سر به فلک کشیده]، جاده، آباد و آرامش بخش به نظر می رسید. شدت حرکت در آن زیاد بود و کاروان ماشین های پر از کالا، با سرعت کم و احتیاط از لبه های کوه در حرکت بودند. البته می ترسم کلمه پر ، نتواند منظور مرا برساند، چون ماشین های باری ای که من می دیدم در اصل در حکم یک سری تپه و کوه متحرک بودند، از بس که جنس در آن گذاشته بودند و ابعاد ماشین را (طولی و عرضی و ارتفاعی) بزرگ کرده بودند! دلیل مسئله این بود که هر کالای صنعتی و تولیدی ای که افغانستان چند میلیون نفری (که حالا بیش از بیست میلیون نفر جمعیت داشت) لازم داشت از طریق پاکستان وارد می شد، حالا یا خود پاکستان هم از خارج وارد کرده بود یا ساخت پاکستان بود. این مطلب نشانگر میزان سودی بود که اقتصاد پاکستان از ادامه ی به هم ریختگی اوضاع در افغانستان و توقف ماشین تولید (در همه ی زمینه ها) در آن کشور می برد. این مطلب تقریبا می توانست تأییدی باشد بر حرف برخی آدم های خبیث که می گویند سودی که پاکستان از جنگ در افغانستان می برد کمتر از استفاده ای که می خواهد در سایه ی صلح به آن برسد، نیست. این نکته هم از چشم آدم مخفی نمی ماند که وانت هایی که به افغانستان می رفتند جنس های صنعتی یا کنسرو بود، اما ماشین هایی که داشت از افغانستان برمی گشت یا آدم سوار کرده بود یا مواد خام بار زده بودند (یا چوب یا تولیدات کشاورزی، از قبیل انگور و سیب و انار) یا آنکه خالی بودند و آمده بودند تا از نو جنس بار زده و به افغانستان ببرند. *** وقتی چشم مان افتاد به لشگری از مگس ها که در هوا می چرخیدند، و سر و صدا و هیاهوی بلندی به گوشمان رسید، و حجم انبوهی از افراد پیاده را دیدیم، و پلیس لاغری را که داشت با عصایی بلند دختربچه ای را به جلو می راند، و دستفروش هایی که در دو طرف راه هرچه خوردنی و نوشیدنی که ممکن بود می فروختند، و ارزفروش هایی که برای جلب نظر، پشت میزهای چوبی بلندی نشسته بودند، دیگر آن موقع لازم نبود کسی خبرمان کند که حاجت روا شده و به طورخان رسیده ایم، دروازه ی ما برای ورود به امارت اسلامی افغانستان . در بین این چیزها، هیچ کدام برای من جدید به نظر نمی رسید. من خودم اهل کشوری بودم که با این قبیل تصاویر مأنوس بود، از مگس ها گرفته تا سر و صدای مردم و جمعیت عظیم آدم های پیاده، و حتی چوب پلیس و فحش هایش. چیزی که بیش از همه ی اینها در آن صحنه نظرم را جلب کرد، چیز دیگری بود که برای اولین بار در زندگی ام می دیدم: صف طولانی ای از بچه های کوچک به چشم می خورد که از پنجره ی ماشین، شبیه صف مورچه هایی بود که در سکوت روی زمین راه می رفتند و اول صف، که داخل خاک افغانستان بود (پشت پست بازرسی ای که چیزی نبود جز یک سری آهن که راه را قطع کرده بود) دیده نمی شد. آخر صف هم با حرکتی یکنواخت و آرام، جلوی چشم همه به سمت عمق اراضی پاکستان پیش می رفت. هر بچه ای روی دوشش یک تکه آهن گرفته بود. برخی آهن ها بزرگ تر یا بلندتر بودند و آنها را دو بچه، هن هن کنان و عرق ریزان، حمل می کردند. پرسیدم داستان چیست، گفتند این بچه ها برای برخی تاجران اجناس اسقاطی و قراضه کار می کنند. می گفتند این تاجرها توانسته بودند از طریق تجارت با بقایای سلاح های روسی خراب که بی صاحب در تمام افغانستان ریخته شده بود، ثروت های هنگفتی به جیب بزنند. چون جا به جایی صدها تانک و توپ سنگین سخت بود، این تجار تصمیم گرفته بودند آنها را به تکه های کوچک تقسیم کرده و بعد به داخل پاکستان قاچاق کنند و بعد آنها را بفروشند. این تکه ها در پاکستان ذوب، و برای مصارف دیگر به کار گرفته می شد. تعجبم وقتی بیشتر شد که فهمیدم این صف ها، از اوایل دهه ی نود میلادی به صورت منظم و مستمر ادامه دارد، چون حجم عظیمی از سلاح های شوروی خراب شده در خاک افغانستان وجود دارد. ممکن نبود به ذهن کسی خطور کند که آخر کار سلاح های شوروی که برای به زانو درآوردن و سرکوب افغان ها به آن کشور فرستاده شده بود به اینجا بکشد، هر چند این سرنوشت، بعد از سرنوشتی که خود اتحاد شوروی به آن دچار شد و ممکن نبود به ذهن بشری خطور کند، دیگر چندان عجیب به نظر نمی رسید. با نیشگون همراهم به خودم آمدم، تذکر داد نیامده ایم اینجا که بمانیم، آمده ایم که از اینجا رد شویم و داخل افغانستان برویم. حرفش را پذیرفتم. جلو راه افتاد و رفتیم به ساختمانی که در آن چند پلیس پاکستانی با هیکل های قشنگ و قامت های بلندشان نشسته بودند. کاری که باید می کردیم را انجام دادیم و بعد از پله پایین رفتیم و وارد اتاق دیگری شدیم. در آن اتاق خلایقی را دیدم که انگار ریش را با ترازو به مساوات بینشان تقسیم کرده بودند، و از چهره شان سرسختی و تندی پیدا بود. نمی توانستم در بینشان رئیس را از مرئوس تشخیص دهم، کما اینکه نمی توانستم کارمند را از ارباب رجوع تشخیص دهم. همراهم که متوجه حیرتم شده بود در گوشم گفت: اینها جماعت طالبان اند! آمدن از یک طبقه به طبقه ی دیگر، شبیه رفتن از عصری و زمانی به عصر و زمان دیگری بود. سریعا به کسانی که نشسته بودند سلام کرد، با تعجب نظرشان به سمتم جلب شد. خطوط چهره شان وقتی گذرنامه ام را دیدند و فهمیدند عرب و مسلمانم باز شد. سریعا آمدند به سمتم و با خوشحالی آشکاری شروع کردند به خوشامدگویی و دست دادن، انگار دوستانی باشیم که بعد از مدت ها دوری باز همدیگر را ببینیم. ناگهان با جوان های طالبان رو در رو شده بودم و این، باعث شوک و حیرتم شده بود، جوان هایی که از وقتی در افق افغانستان ظاهر شدند همه ی دنیا را به خود مشغول و مردم را حیران کرده اند. البته تعجب و شوکم خیلی طولانی شد، چون بعد از آنکه گذرنامه ی مرا مهر کردند یکی شان گذرنامه را به دستم داد و به فارسی گفت: خداحافظ حالا باید سریع می رفتیم سوار ماشین مان می شدیم تا به کابل برویم. انسان کلی عذاب می کشد تا به کابل برسد. وقتی هم به آنجا می رسد، شوکه می شود. و خیلی خوش شانس خواهد بود اگر بعد از مدتی ماندن در آنجا افسردگی نگیرد! به دلیل اینکه فرودگاه کابل تعطیل، و در تیررس سلاح های احمد شاه مسعود –فرمانده مخالف طالبان که در پایگاهی در 25 کیلومتری پایتخت مستقر است- قرار دارد، کسانی که می خواهند به کابل بیایند راهی ندارند جز آنکه از ماشین و راه های زمینی استفاده کنند. مشکل اینجاست که ماشین در دسترس است ولی آنچه راه خوانده می شود، اصلا اینطور نیست! اینکه یک راهی روی نقشه ترسیم شده باشد، لزوما به این معنی نیست که الان در عالم واقع هم بر روی زمین وجود داشته باشد! بله، در افغانستان، راه هایی قبل از سالهای جنگ داخلی وجود داشت، اما به طول انجامیدن 20 ساله ی جنگ موجب شد که دو طرف درگیر یعنی هم کمونیست ها و هم مجاهدین [1]، راه ها را اهدافی نظامی در نظر بگیرند که می شد با نابود کردن آنها جلوی حرکت دشمن را گرفت یا محاصره اش کرد. هیچ کدام از طرف های درگیری هم در انجام این کار کوتاهی نکردند! من گواهی می دهم که در این مأموریتشان پیروزی بزرگی به دست آوردند، شاید اصلا این نابود کردن راه های مواصلاتی، بزرگترین پیروزی طرف های درگیر بوده باشد! ضمنا به این دلیل که جریان بمباران و موشک باران و خمپاره باران، راه ها را چند قرنی به عقب برگردانده بود، شاید بتوانم بگویم راه های مواصلاتی افغانستان به دوره ماقبل عصر نقل و انتقال برگشته است! راه ها حالا تبدیل شده است به مجموعه ای از حفره های عمیق که بین هر دو حفره، یک حفره ی سوم وجود دارد! مسئله به همین جا ختم نمی شود، چرا که قسمت هایی از راه ها که از سر تصادف از آسیب خمپاره باران جسته، باران ها و سیل ها به سروقتش آمده و این هم همراه شده با اهمال و عدم صیانت از راه ها، از همین رو آنجا ها هم خود به خود و در سکوت، به سریال حفره های خمپاره باران ها پیوسته است! با توجه به مجموعه این دلایل، حالا راه ها هیچ نقشی ندارند جز آنکه به ماشین ها نشان دهند که در صحراهای وسیع افغانستان باید به کدام سمت برانند. در این وضعیت، عاقل کسی است که به جای حرکت بر روی این جاده، از کنارش حرکت کند و حرکت بر روی کوه و تپه ها را بر حرکت بر روی این جاده ترجیح دهد. بدشانس کسی که باور کند که این جاده است و از روی آن حرکت کند یا اینکه در برخی اوقات مجبور بشود از روی آن حرکت کند. البته در هر حال، هر دویشان قربانی این وضعیت اند. چون سفری که قاعدتا باید دو ساعت یا سه ساعت طول بکشد، حالا هشت یا حتی نُه ساعت به طول می انجامد. چون ماشین ها در این مسیر با سرعت متوسط بیست کیلومتر یا حتی احیانا ده یا حتی پنج کیلومتر در ساعت می رانند. حالا اگر این ماشین، یک وانت یا کامیون حامل اجناس باشد که دیگر باید با نهایت آهستگی و احتیاط و لاک پشتی حرکت کند! روی همین حساب، رسیدن از یک شهر به شهر دیگر، با مسافتی که بینشان هست سنجیده نمی شود [مثلا گفته نمی شود بین این شهر تا آن شهر 50 کیلومتر فاصله است] بلکه با ساعت هایی که مسافر باید بین این دو شهر در راه باشد سنجیده می شود. [مثلا گفته می شود از این شهر تا آن شهر 5 ساعت راه است!] مثلا فاصله بین طورخان (در مرز با پاکستان) تا کابل 300 کیلومتر است و در شرایط عادی، می تواند حداکثر طی سه ساعت طی شود، ولی در آن اوضاع که ما می خواستیم مسیر را طی کنیم، 12 ساعت طول کشید! و مجبور شدیم در بین راه، شب را در جلال آباد توقف کنیم و فردا صبحش باز به مسیرمان ادامه دهیم. عذاب راه فقط در سختی هایش و ساعت های طولانی که آدم باید در جاده باشد خلاصه نمی شود، بلکه خستگی و کوفتگی ای که آدم (از کثرت بالا و پایین رفتن ماشین و گیر کردنش و تکان های شدیدش در طول مسیر) به آن دچار می شود هم هست. مسئله ای که باعث می شود آدم وقتی به مقصد مورد نظرش می رسد بیشتر شبیه جسدی بی جان باشد! ممکن نیست بتوانی سختی راه و رنج هایش را بفهمی مگر اینکه اوضاع جغرافیایی افغانستان را بشناسی. شمال افغانستان منطقه ای دشتی است که عبارت است از دامنه ی کوه های پامیر و هندوکش. در جنوب غربی افغانستان هم منطقه ای دشتی که البته رود هلمند که از کوه های هندوکش جاری است به آن نفوذ می کند. اما وسط این دو، منطقه ای پر از بلندی هاست که دوسوم وسعت کشور را در بر می گیرد و امتداد بلندی های پامیر محسوب می شود که جغرافی دانان، آن را سقف دنیا نامیده اند و کوه های مشهور هیمالیا از آن منشعب می شود. شاخصه ی اساسی آن هم کوه های سر به فلک کشیده ی هندوکش است و شاخه های آن. ممکن نیست کسی بتواند این کوه ها را تخیل و تصور کند مگر وقتی که خودش با چشم آنها را ببیند و شدت هیبت و سرسختی ای که دارد را درک کند، کوه هایی که در برخی موارد ارتفاعشان به 7620 متر می رسد! تقدیرمان این بود که همین منطقه ی مرکزی کشور محل مورد نظر ما و هدف اولمان باشد. پایتخت کشور و مقر حکومت، کابل، در قلب همین منطقه واقع شده است، اگرچه قندهار (محل استقرار رهبر طالبان که به او امیرالمومنین می گویند) در ارتفاعات جنوبی واقع شده است. چیزی که در راه مابین پیشاور و طورخان دیده بودیم را باز در مسیرمان در فاصله ی طورخان و جلال آباد و حتی کابل مشاهده کردیم. ماشین های باری پُر و ماشین های سواری [اتوبوس یا مینی بوس های] رنگارنگ با پرچم های سیاهشان که خیال می کردند با آنها چشم زخم را از خود دور می کند، در برخی موارد هم راننده، یک میمون کوچک (که به آن نسناس میگویند) بالای ماشینش بسته است، شاید معتقد است خوش شانسی می آورد. البته تصویری که در این موضوع در افغانستان دیدیم از سه جهت با تصویری که در پاکستان دیدیم فرق دارد: جهت اول اوضاع بسیار وحشتناک و بد جاده هاست که به آن اشاره کردیم. دوم اینکه جاده های افغانستان هنوز در بین صحنه های نبرد قرار دارد و تانک ها و توپ های سوخته، بالای صخره ها و شن ها دیده می شوند و اتاقک ماشین ها در جای جای مسیر افتاده است. البته ساکنین و مسافران هم با این مسئله سازگاری پیدا کرده اند و مثلا اتاقک ماشین ها تبدیل شده به سایه بان هایی که در پناه آن در سایه بنشینند و گاهی هم این اتاقک ها تبدیل شده به مغازه های کوچکی که به ساکنین چادرها[ی آوارگان] جنس می فروشد. در مورد بقایای تانک ها و توپ ها هم بچه ها را می دیدم که رویش می پرند یا پشتش مخفی می شوند، آن هم در بین گله های بز و گوسفند که آنها هم در حرکت و پریدن روی این وسایل با بچه ها همراهی می کنند! سومین تفاوت بین مسیر در افغانستان و پاکستان هم خود را در شکل محل های استقرار آوارگان نشان می دهد. در طول سال های جنگ اوضاع شهرهای اصلی افغانستان به کلی بهم ریخت و برخی از ساکنین آنها ترجیح دادند برای پناه جویی به جنوب کشور بروند و سازمان های بین المللی در آغاز برای سرپناه یافتن آنها چادرهایی برپا کردند که در ادامه تبدیل شدند به خانه های فقیرانه ی آنها که بیشتر شبیه جعبه های گلی چیده شده کنار هم به نظر می رسند. این خانه ها بعد از آنکه ساکنینش به دیار خود برگشتند همچنان باقی ماند و تا الان هم برجاست و شاهدی است از آن دوره. تا وقتی به ورودی کابل نرسیده بودیم برخوردی با نیروهای طالبان نداشتیم. آنها، پنج تایشان برای استراحت کنار جاده نشسته بودند و چای سبز می نوشیدند و پشتشان یک وانت دوکابینه بود که پشتش مسلسل سبک کارگذاشته بودند. چون ماشین گرد و خاک گرفته بود و به جای اینکه پلاک داشته باشد، سلاح داشت، راننده سریعا فهمید که ماشین، ماشین حکومت است، فلذا به محض دیدنش ضبط ماشین را خاموش کرد و نوار کاست را به آرامی در جیبش گذاشت. آن موقع داشتیم به آوازهای زیبایی از یکی از مشهورترین خوانندگان زن افغان به نام نغمه گوش می کردیم که بعد از وارد شدن طالبان به کابل و ممنوع شدن آواز و موسیقی توسط آنان به پاکستان رفته بود. برایم تعریف کردند که صدای شیرین او و خواننده ی محبوب پشتون عبدالله مقری با نوار کاست هنوز در همه ی خانه ها پخش می شود، نوارهای کاست این دو هم در حجم عظیم از پاکستان به افغانستان قاچاق می شود. آواز نغمه که گوش می کردیم می گفت: آقای ملای من، به دادم برس. معشوقم تب کرده و منتظر دعایی است که تو برایش بنویسی، شاید جان را به تنش برگرداند! صحنه خالی از پارادوکس هم نبود، نغمه داشت با آواز مخاطب خودش ملا را صدا می کرد، و کمی بعد چند نفر از ملاهای طالبان در جاده پیدا شدند! [در زبان افغان ها، به نیروهای طالبان ملا هم گفته می شود.] ادامه دارد ... پی نوشت ها: 1- مجاهدین ، به نیروهای اسلام گرایی گفته می شد که با گرایش های سیاسی و بینشی مختلف، در دوران حکومت کمونیستی و حضور شبه اشغالگرانه ی ارتش سرخ شوروی در خاک افغانستان (از اواخر دهه ی 50 شمسی)، به عنوان جهاد ، شروع به جنگ با آنان کردند. در بین این نیروها، هم نیروهای دارای گرایش های بازترسیاسی دیده می شد و هم نیروهای اسلام گرای سنتی و هم برخی نیروهای سلفی. مجاهدین از احزاب و گروه های مختلفی تشکیل شده بود که پس از پیروزی بر کمونیست ها و اخراج شوروی از افغانستان در سال 92 نتوانستند بین خود به توافق برسند و جنگ داخلی بین خود آنان آغاز شد که در نهایت موجب به وجود آمدن حرکت طالبان و شکست همه ی مجاهدین از این حرکت تازه تأسیس گردید. از سران مجاهدین می توان به احمد شاه مسعود، برهان الدین ربانی، گلبدین حکمتیار، عبدرب الرسول سیاف و شهید عبدالعلی مزاری نام برد. قسمت های قبل: مقدمه قسمت 1 Let’s block ads! (Why?) منبع: مشرق کد مطلب : سایر اخبار ...
جمجمه شکسپیر از مقبره وی دزدیده شده است! +ویدیو
مقدس نیست. این تحقیقات در آستانه 400 امین سالگرد مرگ این شاعر و نویسنده انجام شده است و به زودی قرار است در قالب یک مستند از شبکه 4 انگلستان پخش شود. این کشف بزرگ البته به نظر نمیتواند تمام شایعات و افسانه هایی که در مورد مرگ و بعد از مرگ ویلیام شکسپیر طرح شده را رمزگشایی کند اما حداقل در مورد یک داستان که در سال 1879 در مجله Argosy منتشر شده بود، بسیار توضیح دهنده است. بر اساس ...
آیا مهران مدیری رئیس جمهور طنز ایران است؟!
کردند تا گذاشتن نام کوروش روی یک سگ از نژاد دوبرمن را در مجموعه عطسه توجیه کنند، اما حقیقتی پشت این ماجرا پنهان است که در آینده فاش خواهد شد. مانند ویدئوی بمب خنده و تمسخر شبکه های ماهواره ای فارسی زبان که در آینده مشخص می شود چرا ساخته شد و چطور نسخه بدون تیتراژ آن به دست مردم رسید. 8- اگر امروز می پرسیم چطور شده که خیلی ها دست به کارهای خلاف می زنند اما از آن پشیمان نمی شوند، ریشه در ...
راه اندازی رادیو اربعین و شبکه اچ دی برای تهران
گرفته ایم ولی خیلی از مناطق دور افتاده وجود دارد که فاقد فرستنده هستند و باید اول منابع مالی آن ها را تامین کنیم. پخش مجموعه تلویزیونی معمای شاه از روز جمعه 15 آبان ماه مجموعه تاریخی معمای شاه که تولید آن از سال 1390 آغاز شده است شامگاه جمعه 15 آبان ماه ساعت 22 با پخش اولین قسمت، رونمایی خواهد شد. مجموعه تلویزیونی الف ویژه معمای شاه به کارگردانی محمدرضا ورزی و تهیه کنندگی علی لدنی، محصول ...
سفر به پایتخت طبیعت ایران/به دیدارچشمه اسرارآمیز وقت و ساعت برویم
10 کیلومتری جنوب شرقی دورود قرار دارد. جنوب پریز به دره ی معروف نی گاه متصل است. ارتفاع کوه پریز 3095 متر و معروف ترین قله آن معروف به کر و دختر است. کوه پریز که با ارتفاع 3060 متر در قسمت جنوبی شهرستان دورود قرار دارد یکی از زیباترین کوه های ایران به شمار می رود. چشمه اسرارآمیز وقت و ساعت در طول سال همیشه آب دارد و در مدت زمان معین سرشار از آب است و در مدت زمان دیگر کاملاً ...
قدم بر صخره نگاره های 40هزار ساله/اینجاصدای پای کودکی امام می آید
مهر نوشت: شهرستان خمین با میزبانی آثار برجا مانده از قدمت چند هزار ساله، عمارت های تاریخی، بیت قدیمی امام خمینی(ره) و مناظر و جاذبه های طبیعی، مجموعه ای مناسب برای مسافران و گردشگران نوروزی فراهم آورده تا ضمن حضور در این منطقه و بازدید از دیدنی های اعجاب آوری همچون شهرهای زیرزمینی و سنگ نگاره های باستانی، از مناظر طبیعی بکر آن نیز بهره ببرند. عمارت امیر مفخم بختیاری، عمارت حاج جلال ...
گفتگو با لیلا حاتمی و علی مصفا درباره سینما و زندگی
زمینه ها. خیلی وقت ها آدم خجالت می کشد، خیلی وقت ها آدم احساس می کند این یک چیزی نیست که من بخواهم مطرحش کنم و علی حاتمی در سوته دلان این مرز را رد کرده. به نوستالژی اشاره کردید. با وجود اینکه شما یک مجموعه همگون هستید که در جامعه پر از انقطاع و جداافتادگی امروز به یک تحمل پذیری رسیده اید، ولی نوستالژی علی مصفا با نوستالژی صفی یزدانیان در فیلم در دنیای تو ساعت چند است؟ ، خیلی متفاوت ...
اندر حکایت سایت های پاپ آپ؛ دانلود قسمت 23 شهرزاد با لینک مستقیم +تصاویر!
به گزارش افق تازه به نقل از باشگاه خبرنگاران؛ شبکه نمایش خانگی سال گذشته شاهد سریالی رمانتیک از کارگردان سرشناس حسن فتحی بود، سریال شهرزاد که 22 قسمت آن در سال 94 در شبکه نمایش خانگی پخش شد، با وجود تاکید سازندگان این سریال مبنی بر غیر شرعی بودن دانلود رایگان این فیلم، با یک رصد سطحی در سایت ها شاهد عنوان هایی همچون"دانلود رایگان شهرزاد یا شهرزاد قسمت جدید رسید" هستیم، موضوعی که در چند سال گذشته ...
هم فروغ نیستم، هم فروغ هستم
، اما به واسطه همان دو شخصیتی بودن در شعر زیاد موفق نبوده، من چندین شعر نیمه تمام از او دیده ام که چندان استوار نیست و تخیلی نیمه کار است. او علی رغم این که می توانسته شاعر شود، شاعر نشده و ارث شاعری اش به ما رسیده، یعنی پخش شده در تک تک اعضای خانواده ما ذوق نوشتن و شاعری داشتند که این مهم در من و فروغ بیش از همه نمود داشت. مادر هم خط و ربطی با ادبیات و هنر داشت؟ مادر ...
سلطانیه روایت گر تاریخ یک تمدن/رازهای نهفته پایتخت 700 ساله
.... این مجموعه از دو بخش خانقاه و مقبره تشکیل شده است؛ خانقاه شامل صحن مرکزی است که در اصلاع غربی و شرقی آن، حجره ها جای گرفته اند . طرح معماری این مجموعه الهام گرفته از عقاید و مراتب صوفیه است و هریک از فضاها را با هدف و برای عملکرد خاصی ساخته اند. واحد نخستین در قسمت ورودی، به مرتبه فقرا اختصاص داشته است و طالبان جنت (مرتبه بعدی این فرقه) در قسمت دوم ورودی جای گرفته اند . ...
سابقه نقاشی خط به تصاویر غارها بازمی گردد/ ماجرای یک ترور تاریخی
خبرگزاری مهر - گروه هنر: زمان شروع کار هنری اش را به خاطر ندارد اما روز جمعه 15 بهمن ماه سال 1327 ساعت 4 بعدازظهر را به خوبی به یاد دارد که مشغول کار هنری بوده و همان ساعت از رادیو خبر ترور ناموفق شاه پهلوی در دانشگاه تهران پخش شده است. می گوید همه می پرسند از چه زمانی کار هنری را شروع کرده ام و من می گویم اصلاً به خاطر ندارم از چه زمانی شروع نکرده ام. او اکنون در دهه هشتاد زندگی است و هر اثری که ...
گفتگو با صادق مهدوی: گوش جان به نوای دوتار بدهیم، تاثیر شگرف آن را می بینیم
کرده و از نمونه های اخیر آنها می توان به کنسرت گروه موسیقی سرو در فرهنگستان هنر و اجرا در اکسپو میلان اشاره کرد. موزیک ویدئوی تکنوازی دوتار شمال خراسان مقام حاجی قلاق نیز چندی پیش توسط سایت موسیقی ایرانیان در دسترس عموم علاقمندان قرار گرفت. به همین بهاه با وی به گفتگو نشسته ایم که در ادامه می خوانید. * ریشه های دو تار شمال خراسان در کجاست؟ اساس این موسیقی چگونه شکل گرفته و ادامه حیات داده ...
راهبرد گام سوم در فضای سیاسی
دوباره باید به سمت کار حزبی حرکت کنند و با جدیت، احزاب، جلسات و برنامه های حزبی را دنبال کنند. حرف من مربوط به دستاوردهای انتخابات نبود. منظورم اولویت دادن به یک یا دو بخش خاص از سوی دولت و حتی جریان های سیاسی است. این که گفته شود فعلا سراغ سیاست داخلی نرویم چون نهادهای مختلف در آن نظر دارند و حساسیت بالاست؛ البته که فصل انتخابات بهار کار حزبی است؛ اما امر سیاست داخلی و کارهایی که هر دو نفر ...
فاضل ترکمن: کتاب هایم آهسته و پیوسته فروش رفتند/ در سال 94 برخی دوستانم از نوشته هایم دلگیر شدند
. ترکمن گفت: خوشبختانه کتاب های من به طور آهسته و پیوسته فروش خوبی داشته اند و روند طبیعی یک کتاب استاندارد را طی کرده اند. این طور نبوده که در عرض سه سوت و به طور غیرقابل باور تجدید چاپ شوند؛ اما همگی به مرور به چاپ های بعدی رسیده و جوایز مختلفی دریافت کرده اند. ضمن این که در کنار مخاطبان، منتقدانی نیز داشته اند. در زمینه کتاب های طنز اگر بخواهم بگویم مثلاً مجموعه شعر طنز کیف پول من ...
برترین هدف روحانی
آسمانی است. قدیس پولس گفت: کمال شما در ذات خداست اگر خود واقعی باطنی و علوی خود را بجوییم در واقع خدا را جسته ایم. تقدیر انسان خودیابی، خودشناسی و خود برخورداری است. هند از آغاز تاریخ خود جنگیان و رجال و دانشمندان و رهبران صنایع حتی شعرا و فلاسفه را که با قول و عمل خود در جهان نفوذ داشته اند، پرستش نکرد بلکه آن ارواح نادر و پاک را گروید که بزرگی آنان در خودشان بوده نه در کارشان. آنان ...
جشن نوروز در سراسر جهان برگزار شد
نماز جماعت، از جمله برنامهة ای این جشن بود. پاکستان (اسلام آباد) در آستانه فرارسیدن سال 1395 هجری شمسی و آغاز فصل بهار، روز پنج شنبه بیست وهفتم اسفند سال گذشته، جشن باشکوهی با ابتکار و همکاری مشترک رایزنی فرهنگی ایران در پاکستان و گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه نومل، با هدف معرفی بیش از پیش فرهنگ و آداب نوروز به عنوان بزرگ ترین جشن ملی ایرانیان برگزار شد که مزین به سفره ...
از فرش قرمز شهرزاد در آلمان تا شناسایی پیکر خبرنگار شبکه خبر
به گزارش خبرنگار حوزه رادیو تلویزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ؛ در مهرماه سال گذشته، در حوزه رادیو و تلویزیون کشور اتفاقاتی افتاد که در ادامه به برخی از مهم ترین رویدادها اشاره می شود: فاز دوم در حاشیه کلید زده شد سریال در حاشیه آخرین مجموعه تلویزیونی مهران مدیری است که بعد از چند سال با آن به تلویزیون بازگشت و از ششم فروردین امسال روی آنتن رفت و البته در مسیر پخش ...
روان جاودان جهان
سایر دارندگان قدرت از وظایف مسیحیان بود و نفوذ دولت همواره مورد تأیید دینی واقع می شد. آنگاه که رومی ها فتوحات خود را بسط دادند قسمت مهمی از اروپا را وحدت بخشیدند، اروپا با قوانین و زبان های گوناگون تمدنی خاص پیدا نمود. می دانیم که قوانین رومی هنوز هم اساس قوانین چندین کشور اروپایی را تشکیل می دهد. قبل از اینکه قرن پنجم میلادی به پایان رسد امپراطوری روم در برابر اسلحه مهاجمین شمالی سقوط کرد ...
رئیس جمهور آمریکا را پشت چراغ قرمز پیدا کردیم!
به گزارش شهدای ایران ، در مدت زمانی که از آغاز پخش سریال معمای شاه می گذرد، بارها عنوان شده در این سریال 80 بازیگر اصلی و 520 بازیگر فرعی حضور دارند. حال اگر مقطع زمانی چهل ساله حوادث سریال را هم به این نکته اضافه کنیم، ایفای نقش بازیگران در این محدوده زمانی قطعاً حساسیت ها و الزامات خاصی را به دنبال داشته است. در عنوان بندی سریال عبارتی با عنوان بازیگردان به چشم می خورد. فعالان حوزه ...
قیدار نبی(ع)نگین شهرستان خدابنده در ایام نوروز+تصاویر
...> در تاریخ آمده است که شبی بلغار خاتون در خواب می شنود که باید مرقدی برای حضرت قیدار بنا کند، تا سر شب این خواب تکرار می شود، در صبح روز چهارم بلغار خاتون دستور می دهد تا به سوی قبر مطهر پیامبر خدا حرکت کنند. از همان روز کار احداث مرقد فعلی شروع می شود. مدتی بعد مدرسه ی علمیه در کنارش ساخته و دیری نمی گذرد که مسجد جامع هم به این مجموعه پیوند می خورد. در کتاب قاموس کتاب مقدس ...