سارقان خشن سر جوان 20 ساله را برای دزدیدن گوشی شکافتند
سایر خبرها
موبایل قاپی در پایتخت با قمه/ روایت تلخ شهروندان از رویارویی با زورگیران خشن
برای پسر دانشجوی اش افتاده بود می گفت: 8 مهر ماه نزدیک ساعت های 7 صبح بود که برای پسر 20 ساله ام در حال رفتن به دانشگاه بود که 20 دقیقه از زمان خروج اش از منزل نگذشته بود که با سر و صورت خونی به خانه برگشت و گفت 4 نفر با 2 موتور با زورگیری گوشی ام را سرقت کردند و وقتی که مقاومت کردم با چاقو و قمه به سر و صورتم ضربه زدند. پدر گفت: در حال حاضر وضع جسمانی پسرم خوب است و 10 بخیه به سرش زدند و ...
این زورگیران خشن زن و مرد برایشان فرقی نداشت / برای سرقت دست به قمه می شدند + فیلم گفتگو و عکس
زورگیری های خشن 3 نفر را مجروح کردند. سرهنگ داوری در انتها افزود : تحقیقات در خصوص شناسایی مالخر و کشف اموال مسروقه همچنان ادامه دارد. گفتگو با شاکیان پرونده شاکی اول خانم 37 ساله خانه دار ساعت 9 شب هنگام پیاده کردن خواهرم در یکی از خیابان های شمال تهران وقتی برای خداحافظی از او پیاده شدم در عرض چند ثانیه یک پسر تقریبا 18 یا 19 ساله به من نزدیک شد و سعی کرد گوشی ...
قاتل 17 ساله: قصد سرقت داشتم
جوان آنلاین: نوجوان 17 ساله ای که در جریان سرقت گوشی تلفن همراه پسر جوانی مرتکب قتل شده بود، پس از 15 ماه و 17 روز بازداشت شد و به جرم خود اعتراف کرد. روز سه شنبه پانزدهم شهریور ماه سال 1401 رهگذرانی در یکی از پارک های محله الغدیر در شرق تهران متوجه درگیری خونین پسر جوانی با پسر موتور سواری شدند و حادثه را به پلیس گزارش دادند. با اعلام این خبر، به سرعت تیمی از مأموران کلانتری 136 ...
ارتباط نامشروع در پارک شهر !
تغییر کرده بود. یک روز که طبق معمول دختران و پسران را در پارک دور هم نشانده بودم تا با یکدیگر برای ارتباطات نامشروع آشنا شوند، ناگهان نیروهای انتظامی از راه رسیدند و مرا به خاطر این رفتارهای هنجار شکنانه به کلانتری هدایت کردند. وقتی مقابل مقام قضایی قرار گرفتم او با صدور قرار قانونی مرا تا زمان رسیدگی به پرونده خلافکاری هایم در حالی آزاد کرد که باید مدتی را نیز در کلاسهای مشاوره و روان شناختی نیروی انتظامی می گذراندم اما .... بیشتر بخوانید: نکته ای که همه دانشجوهای دختر و پسر باید بدانند ...
هر شب، شب یلداست
پذیرای مهمان هایش نباشد. آذری زبان است و با همان لهجه زیبای آذری از پسر بزرگش اصغر برایمان می گوید. همانکه وقتی درس و امتحانات مدرسه اش تمام شد هوای رفتن به جبهه به سرش زد: بعد از شهادت پسرعمویش بابک، به جبهه رفت تا تفنگ بر زمین افتاده او را بر دوش بگیرد. 6ماه آنجا بود. فقط با نامه و گاهی تلفن از او خبر داشتیم. خیلی نوشتن را دوست داشت. مرتب برای ما نامه می نوشت. حالا هر وقت دلتنگی سراغ من و پدرش می آید ...
روایت راوی جنگ؛ شهیدی از لشکر خوبان
در چهره اش گره بزنم از او در مورد دردانه پدرش می پرسم، او هم با صدایی لرزان در پاسخم می گوید: اسرای ما وقتی یتیم شد که پایه دوم ابتدایی بود، او در شوک بسیار سنگینی قرار گرفت و هنوزم که هنوز است رد پای آن در زندگیش جای دارد. تحمل این شرایط برای همه خانواده های شهدا سخت است خصوصا برای سوگلی های خانواده؛ آخر آنها به اندازه دیگر فرزندان خانه، نتوانسته اند طعم شیرین محبت پدر را بچشند. ...
وقتی خیابان پاسداران کوچه بنی هاشم شد!
طرف موکب آمد و پرسید اسم پسرت چیه؟! گفتم حاج خانم اسمش را گذاشتم محمدحسین هم نام شهید شما. انگشتر توی دستش را درآورد و گفت بیا دخترم پیشکش محمدحسین ات. نمی خواستم قبول کنم اما اصرار کرد و حرف جالبی زد گفت از صبح نیت کرده بودم اولین محمدحسینی را که دیدم انگشترم را به او هدیه کنم. قسمت پسر تو بود بگیر! زیاد اهل عکس نبود. بعد از شهادتش چند عکس دست به دست شد و چرخید عکس ها را محرم همان سال ...
چهارشنبه های امام رضایی | تلویزیون خانه ما همیشه خاموش است
...، جایی که قرار است من هم آنجا بروم همپای پیرزن به طرف منزل پسرش می رویم کوچه های روستا پر از دانش آموزان دختر و پسری هست که شاد و پرذوق به تنها مدرسه روستا می روند. با گذشتن از چند کوچه، پیرزن مقابل خانه ای با درب کاملا باز می ایستد و زمزمه می کند، بچه ها آن قدر سر به هوایند که دستشان به پشت سرشان نمی رسد، صبح ها موقع رفتن به مدرسه در را همینطور چهارتاق باز می گذارند بعد هم با گفتن چخه حیوان، به ...
ماجرای وزیر روشنفکری که با زنبیل به خرید می رفت
می رفت و شب های جمعه دعای کمیل را پشت بلندگو می خواند؛ آن موقع قطعی برق زیاد بود وقتی که برق مسجد قطع می شد جواد ادامه دعا را از حفظ بدون میکروفن می خواند. علی رغم اینکه جثه نحیف و ضعیفی داشت ولی در کنار همه قرار می گرفت مثلا برای خانم های مسن محله نفت می خرید چون آن زمان نفت با پیت خریداری می شد. برای تک تک زنان مسن محله هم نان می خرید و به در خانه آنها می برد. برپایی کلاس جبرانی روی ...