سایر منابع:
سایر خبرها
... او بنیان گذار سرودن شعر به گویش شیرازی بود. پرآوازه ترین سروده او برای مردم شیراز این سروده است: اِی شهر شاعر پَروَرو، شیراز از گل بهتَرو، کو شاعِرو، کو دِلبَرو، کو ساقی و، کو ساغَرو. از کتاب هایش با گویش شیرازی می توان از مجموعه شعر و تفسیر با عنوان های شعر شیراز و شعر شهر نام برد که هر دو اثری پژوهشی و کاوشگرانه در فرهنگ عامیانهٔ مردم شیراز است. به گفته خود او، بهتر است اکنون درمورد خود ...
...> ازعالم بالا که چنین غرق نگاهی سرباز ولایت شدی از اوج تواضع سردار و سپهبد که به چشمت پرکاهی جبران نکند اجر تو جزشهد شهادت این جام گوارای تو ای مرد الهی . در این برنامه مهدی طراوتی توانا نویسنده و شاعر بهاری نیز به شعر خوانی در مقام شهدای مدافع حرم پرداخت: ما همانیم که ماندیم ولی او می رفت ما فقط خاطره خواندیم ولی او می رفت ...
مراسم است. طلیعۀ کلامش، غزلی ست با این مَطلع: دلم قرار نمی گیرد از فغان بی تو... به کسانی که کنارم نشسته اند، می گویم: شاعر این غزل، خودِ آقاست! باورشان نمی شود و فکر می کنند اشتباه می کنم. با دقت و تردید به شعر گوش می دهند، تااینکه در بیت آخر، برایشان مسجل می شود راست گفته ام: گزارش غم دل را مگر کنم چو امین جدا ز خلق به محراب جمکران بی تو یکی می ...
مستمعان هم معنی آیاتی را که تلاوت می شود، نمی دانند. گوش می کنند و از ترتیل بهره می برند و کسی هم سؤال نمی کند معنای این آیات چه بود؟ انگار همه قرار گذاشته اند که کسی سوال نکند. این گویی یک قرارداد است که قرآن برای همین است که عربی آن خوانده و شنیده شود و همه هم بر سر آن اتفاق نظر دارند. بعد هم اعتراض می کنیم که چرا نسل جوان با دین بیگانه است و گفتمان رایج محافل دینی ما اسلامی نیست. نمی گوییم که اصلاً ...
که آقامیری هم که به ما این حرف ها را زد و حالا... آقامیری : گفت ترسم این قوم که بر دردکشان می خندند در سر کار خرابات کنند ایمان را. یکی در خیابان مرا دیده می گوید تو خیلی خوب صحبت می کنی کاشکی رئیس جمهور می شدی. گفتم باز هم داری اشتباه می کنی. رئیس جمهور کار یک مدیر است نه کار من. خبرفوری: یعنی همه خیالشان راحت باشد که هیچ قصدی ندارید؟ این حرف ها را برای رای دادن در آینده ...
بهرام مژدهی دبیر محفل ادبی دکتر معین کرمان و شب و ستاره ی قلبی را این جان هزار پاره ی قلبی را سردار گرفته است در آغوشش یک دختر و گوشواره قلبی را شاعر رضا نیکو کار از من نپرس از غم آئینه هیچ وقت آرام می شود مگر این سینه؟ هیچ وقت.... دیدم عقیق سرخ تو افتاده بر زمین یادم نمی رود شب آدینه هیچ ...
اعمال کردم و چاپ اولش سال 1389 توسط به نشر منتشر شد و تا حالا نزدیک به 10 بار چاپ شده است. او ادامه داد: مترجم قرآن به فارسی یا به هر زبان دیگری باید با شعر آشنا باشد اگر شاعر هم نباشد باید از جنس زیبایی های شعری سر دربیاورد و بداند که چطور از لطافت شعری در ترجمه استفاده کند. امیدوارم این ترجمه با این متن گویا در فضای مجازی بیشتر خوانده و شنیده شود. ممکن است باز هم نکاتی را صاحب نظران ...
کار تو بودم خزان عشق نبینی که من به هر دمی ای گل در آرزوی شکوفائی و بهار تو بودم اگر که دل بگشاید زبان به دعوی یاری تو یار من که نبودی منم که یار تو بودم چو لاله بود چراغم به جستجوی تو در دست. ولی به باغ تو دور از تو داغدار تو بودم به کوی عشق تو راضی شدم به نقش گدایی اگر چه شهره به هر شهر و شهریار تو بودم ☆☆✿☆☆ ...