سایر منابع:
سایر خبرها
آدم ربایی اینترنتی به بهانه استخدام
.... ماموران سپس به بازجویی از متهمان پرداختند که یکی از آنها به نام شهرام گفت: خودم هم به بهانه استخدام در دام سرکرده باند گرفتار شدم. به دلیل این که خانواده ام پولی به او ندادند، مجبورم کرد در آدم ربایی و اخاذی ها به او کمک کنم. روحانی زاده، دادیار شعبه اول دادسرای جنایی تهران با تایید این خبر به جام جم گفت: متهمان در بازداشت به سرمی برند. تحقیقات برای دستگیری بقیه اعضای این باند و یافتن ردی ازسرنوشت افراد گرفتار شده در اسارتگاه این شرکت هرمی ادامه دارد. ...
علت مرگ پیرزن پولدار کرونا بود
شیری خریده است، اما چند روز بعد از آن به طرز مشکوکی در خانه اش فوت می کند. همچنین در بررسی های حساب زن فوت شده مشخص شد وی در یکی از حساب هایش مبلغ 7 میلیارد تومان پول دارد و پس از فوتش هم فرد یا افرادی آن پول را برداشت نکرده اند. اظهارات خواهر زاده خواهر زاده گوهر به مأموران گفت: خاله ام و شوهرش پولدار بودند. چند سال قبل شوهرش فوت کرد و او تنها شد. مادرم با او در ارتباط بود تا اینکه ...
راز های یک طلاق سالم!
. نیروی راهنمای ما ساده بود: کسب اطمینان همیشگی از رفاه مالی و عاطفی مان. "نمی خواستم از زنی که زمانی دوست اش داشتم متنفر باشم"؛ استفن کوک، 72 ساله از بوردو در فرانسه من و همسرم 27 سال پیش از یکدیگر جدا شدیم. همواره قرار بود این اتفاق رخ دهد و ما صرفا چند سالی بود که به خاطر فرزندان و ثبات مالی به زندگی مان ادامه می دادیم پس از طلاق فهمیدم که برای سلامتی دو فرزندمان اهمیت دارد که ...
462تبهکار با جرایم کهکشانی
مردی معتاد که سعی می کرد خود را داخل ماشین پرایدش مخفی کند، مشکوک شد. رفتارهای این مرد باعث شک بیشتر شد و وقتی ماموران سراغش رفتند متوجه شدند او عضو یک باند سرقت لوازم داخل خودرو است. یک زن سابقه دار به نام سهیلا، سرکرده این باند بود. خانه این زن شناسایی و ماموران با دستور قضایی راهی آنجا شده و با دستگیری متهم، تعداد زیادی باند و ضبط خودرو کشف کردند. متهمان قصد فروش آنها را داشتند که با تیزهوشی ...
قتل پسردایی به خاطر یک میلیون تومان
دوست بودیم و هر جا می رفتیم با هم بودیم، حتی چند سال قبل هم دو نفری با هم برای کار به ترکیه رفتیم. چند ماه قبل من مجبور شدم به ایران برگردم و او هم دو ماه قبل که تنها شد به ایران برگشت. البته یک اختلاف مالی کوچک هم داشتیم که فکر نمی کردم به خاطر آن دستم به خون پسردایی ام آلوده شود. چقدر بود؟ زمانی که با هم در ترکیه بودیم، من وضع مالی خوبی داشتم و مقصود مبلغ یک میلیون و 500 هزار ...
تحقق رؤیای مادری در تربیت فرزندان قرآنی
به دوران مدرسه کردیم. پیش از این برای تمام فعالیت های امیرحسین برنامه ریزی داشتیم لذا زمانی که پسرم وارد مدرسه شد به دلیل استعداد بالقوه خودش کلاس دوم و سوم را جهشی طی کرد البته بنده زیاد اعتقادی به جهشی درس خواندن بچه ها ندارم ولی چون در برنامه ریزی نیاز به یک سال ذخیره برای حفظ قرآن داشتیم کلاس دوم و سوم را به صورت جهشی تمام کرد و بعد از آن یک سال ترک تحصیل کرده و به صورت غیرحضوری در ...
شروع خلاف بعد از فوت همسر
قبول کردم. بعد از مدتی فهمیدم وسایلی که می آورد، دزدی است اما به روی خودم نیاوردم و به خودم گفتم من که دزدی نمی کنم، فقط وسایل را می فروشم و به کارم ادامه دادم. چاره ای نداشتم چون باید اجاره خانه و هزینه های زندگی خودم و بچه ها را تامین می کردم. چند وقت بعد دوست همسرم را به جرم سرقت از منازل دستگیر کردند و او هم آدرس مغازه را داد و به این شکل دستگیر شدم. وقتی سرم شلوغ بود یکی از همسایه ها که بچه ...
کشف 40 میلیارد ریال شکلات قاچاق/ رمزگشایی از قتل جوان 24 ساله در تهران
موتورسوار که منازل مسکونی را زاغ زنی می کردند، مشکوک شدند. وی ادامه داد: متهمان به یک ساختمان که ساکنان حضور نداشتند وارد شدند و ماموران بلافاصله برای دستگیری افراد اقدام و دستور ایست را صادر کردند. رییس پلیس پیشگیری تهران بزرگ ادامه داد: متهمان پس از مشاهده گشت پلیس بلافاصله متواری شدند که ماموران با تجربه بعد از تعقیب و گریز چند دقیقه ای با استفاده از شیوه های پلیسی و قانون ...
همه چیز درباره مرگ آوا قهرمانی زیر شکنجه نامادری
ادامه داشت. تمامی بار سنگین زندگی برعهده من بود به جز خرجی خانه که کار پدر آوا بود و او کاری به روح و روان ما و نیازهای دیگرمان نداشت؛ تا اینکه مجدد باردار شدم و این بار بچه ام دختر بود و این درحالی بود که او دوباره پسر می خواست. اخلاقش خوب نبود و چون بعد از فوت پدرم می دید کسی پشت من نیست، بعد از تولد آوا اخلاقش بدتر و غیر قابل تحمل تر شد؛ تا اینکه گفت فامیل های من در تبریز ...
رفیق کشی درجنایت مستانه
چند سال داری؟ 19سال. درس خواندی؟ پشت کنکوری هستم و خودم را برای رفتن به دانشگاه آزاد آماده می کردم. سابقه داری؟ نه برای اولین باراست دستگیر می شوم. خودم هم شوکه هستم. هیچ وقت فکرش رانمی کردم کارم به اینجا بکشد. قرار بود دکتر شوم اما الان قاتل شدم. قتل چه کسی؟ بهترین دوستم. با هم اختلاف داشتید؟ نه. مثل برادر بودیم. من آن شب ...
افشای راز سرقت دختر 15 ساله تاجر ثروتمند با اثر انگشت جامانده / همه خانواده برای پدرشان نقشه داشتند
شوکه شده بود با پلیس تماس گرفت و مأموران زمانی که وارد صحنه سرقت شدند پس از بررسی ها اعلام کردند با توجه به اینکه درهای ورودی خانه سالم است سرقت از سوی فردی آشنا صورت گرفته است. هاشم، این تاجر میانسال در تحقیقات گفت: سال گذشته به خاطر اختلافاتی که با همسر اولم داشتم، از او جدا شدم. سه فرزند از او دارم که دختر بزرگم چند سال قبل ازدواج کرده و پسرم هم با مادرش زندگی می کند. اما اجازه ندادم شقایق ...
روایت زندگی یک زن سرپرست خانوار
...، قیم شوهرم که مشکل اعصاب روان دارد هم بودم، اما دیگر خسته شدم و طلاق گرفتم، الان زباله جمع می کنم، مادرم سال ها در حرم علی بن مهزیار تکدی گری می کرد همه می شناسنش ولی دیگر مریض شده و نمی تونه! توی یک اتاق زندگی می کنیم، 15 سال تحت پوشش بهزیستی بودم و بعد از طلاق تحت پوشش کمیته امداد قرار گرفتم، کولر و یخچال و بخاری هم نداریم، به رئیس جمهور نامه نوشتم و وضعیتم را گفتم اما در آخر یک میلیون به من ...
نقشه شوم مرد جوان با عروس 15 ساله / مرد جوان برای مهاجرت به زنش هم رحم نکرد!
...! و بعد رو به من کرد و گفت: این جا منزل من است و شما هم باید این واحد آپارتمانی راخالی کنید! باورم نمی شد مادر شوهرم چنین بلایی به سرم بیاورد. وقتی به او گفتم من و همسرم با سختی و بدبختی این خانه را خریده ایم! بلافاصله به پلیس 110 زنگ زد و مدعی شد که مستاجر منزلمان را تخلیه نمی کند! من بی درنگ با محمد تماس گرفتم ولی او هم پاسخم را نداد به همین خاطر لوازم شخصی ام را برداشتم و به خانه پدرم رفتم ...
حمله زن زورگیر به 2 زن در آسانسور/ پولش را برای درمان ناباروری می خواستم
. هوا تاریک شده بود. وقتی من وارد مجتمع محل زندگی ام در شهر مهرگان شدم و این خانم هم پشت سر من وارد شد، فکر کردم از همسایه هاست. آسانسور در طبقه ششم متوقف بود و تا به همکف برسد، کمی طول کشید که من در همین مدت متوجه نفس نفس زدن این خانم شدم و این موضوع که دستکش پوشیده بود و دستش در کیفش بود، نگرانم کرد. از سرشانه تا آرنجش هم یک نوار چسب پنج سانتیمتری چسبیده بود، رفتارش کمی مرا ترساند. بعد از ...
با ترک لذت دنیوی، لذت معنوی ببرید
باید در این لحظه مطیع و عبد و بنده خدا بود و این با رفاه و رفاه طلبی سازگار نیست. برادران فرهنگی کارتان برای خدا باشد تا عبد خدا باشید. بت ها را بشکنید تا مطیع خدا باشید و حصارها را بشکنید تا حصارهای معنوی به رویتان باز شود. سخنی چند با مادرم. مادرجان نمی گویم، بر مرگ من گریه نکنید. گریه بر شهید ثواب دارد. صبر کنید که خدا صابران را دوست دارد، از بچه ها مواظبت کنید. ...
افشای قتل سریالی 7 زن در گیلان +جزییات
ازدواج باهم نقشه سرقت از زنانی که وضعیت مالی خوبی داشتند و طلا و جواهرات همراه شان بود را طراحی کردند. شیوه کار آن ها به این ترتیب بود که سوار بر خودروی پراید خاکستری رنگ شان شده و بعد از پرسه زدن در خیابان های حاشیه شهر رشت ابتدا طعمه های شان را سوار می کردند، بعد همسر او پیاده می شد و فرزاد با روسری زنان را خفه می کرد. فرزاد در ادامه جسد را به حمام خانه اش انتقال می داد و در آنجا آن ها را ...
جنایات هولناک صهیونیست ها علیه بازداشتیان غزه/ سوزاندن پوست و استفاده از شوکر
افزود که بازجو با مشت به صورتم زد و در نهایت مرا به بیرون کشیدند و چشم بند زدند. سعی کردم چشم بند را از چشمانم جدا کنم زیرا داشت دردم می گرفت اما یکی از نظامیان صهیونیستی با زانویش به پیشانی ام ضربه زد و من از این کار منصرف شدم. وی ادامه داد: نیم ساعت بعد یک بازداشتی دیگر که استاد دانشگاه بود را آوردند که گویا در بازجویی با آنها همکاری نکرده بود و او را به طرز فجیعی در کنار من کتک زدند و به ...
اخبار جنگ غزه | افزایش شمار شهدای غزه به 23 هزار و 210 نفر | جنایات هولناک صهیونیست ها علیه بازداشتیان ...
های خود بیان کردند. یک کلیپ ویدئویی که در مکان حادثه در بیت لاهیا فیلمبرداری شده است نشان می دهد که یک نظامی رژیم اسرائیل در حالی که بلندگو در دست دارد مقابل ساکنان بازداشت شده که در چند ردیف بصورت به رهنه و بر روی 2 زانو نشسته اند و دست هایشان پشت سرشان است می ایستد و می گوید: ارتش اسرائیل رسید. غزه و جبالیا را بر سر شما ویران کردیم، ما جبالیا و تمام غزه را اشغال کردیم، آیا این چیزی ...
آوا، روایت دلهره کودک طلاق
تسلسل ادامه داشت. تمامی بار سنگین زندگی برعهده من بود به جز خرجی خانه که کار پدر آوا بود و او کاری به روح و روان ما و نیازهای دیگرمان نداشت؛ تا اینکه مجدد باردار شدم و این بار بچه ام دختر بود و این درحالی بود که او دوباره پسر می خواست. اخلاقش خوب نبود و چون بعد از فوت پدرم می دید کسی پشت من نیست، بعد از تولد آوا اخلاقش بدتر و غیر قابل تحمل تر شد؛ تا اینکه گفت فامیل های من در ...
از زورگیری مرگبار اتباع تا حمله سارقان به بیمارستان
از آن ها از پشت ضربه چاقویی به شانه ام زد و بعد هم زمین خوردم و سرم به لبه جدول برخورد کرد و ثانیه هایی چشمانم تار شد. غم انگیز ترین لحظه زندگی دختر جوان با چشمانی گریان ادامه داد: وقتی از زمین بلند شدم، آن ها با فرها د درگیر بودند و یکی از آن ها که موفرفری است با چاقو چند ضربه به کتف نامزدم زد. صدای دلخراش فرهاد به آسمان بلند شد و زورگیران خشن هم تلفن همراه او و دستبند طلای مرا ...
توطئه خانواده تاجر ثروتمند برای رسیدن به اموال پدرشان / دختر 15 ساله توسط مادرش اجیر شده بود
هم رفت و آمد داشتند تا اینکه پدرم تصمیم به ازدواج دوم گرفت. تو تک فرزندی یا خواهر و برادر داری؟ من یک خواهر و یک برادردارم. خواهرم ازدواج کرده اما برادرم مجرد است. با مادرت زندگی می کنی یا پدرت؟ بعد از طلاق پدر و مادرم، با پدرم زندگی می کنم اما آخر هفته ها به خانه مادرم می روم. برگردیم به سراغ نقشه ای که می گویی مادرت کشید، از جزییات نقشه بگو؟ مادرم حدود 10 قرص ...
دسیسه خانوادگی برای سرقت از پدر خانواده
پدرم بی هوش شد، با مادرم تماس گرفتم و آن ها هم که پشت در منتظر بودند، وارد خانه شدند. آن روز مادرم همراه خواهرم، برادرم و شوهر خواهرم به خانه پدری ام آمدند و کلید گاوصندوق را برداشتند و تمامی اسناد و مدارک و اموال با ارزش را سرقت کردند. آن ها در حالی که پدرم بی هوش بود، از او اثر انگشت گرفتند و بعد هم برای اینکه متوجه نشود انگشت او را از جوهر پاک کردند. پدرم وقتی به هوش آمد، متوجه حادثه نشد تا ...
بازداشت دزد مدرسه هنگام زورگیری از مادر خودش
سارق سابقه داری که به دلیل سرقت های متعدد از سرایداری مدرسه اخراج شده بود،پس از سرقت پراید یک زن سرپرست خانواده ، به خانه مادرش رفت تا از او نیز مبلغی زورگیری کند، اما در چنگ قانون گرفتار شد.
بانوی کارآفرینی که مچ مشکلات را خواباند
کارآفرین پشت چرخی که چرخ زندگی را راه انداخت *این کارآفرین در بازار قد کشید این کارافرین 42 ساله خاطرات سال های کودکی اش را ورق می زند، زمانی که با کار در بازار سری از بین سرها درآورد و اینگونه ادامه می دهد: از بچگی در بازار بزرگ شدم، مادرم در بازار مغازه داشت و در کنار مادرم همیشه فعالیت می کردم و قانون بازار را می دانم و همیشه هم دوست داشتم، بتوانم زمینه اشتغال افراد دیگر را ه ...
مرگ مشکوک مرد میانسال در خانه موروثی
را شکسته و وارد شدم. جسد برادرم را دیدم که فاسد شده بود. در ادامه تحقیقات مشخص شد که همسر مرد میانسال فوت کرده و دختر همسرش نیز جزو معدود افرادی بوده که گاهی به او سر می زده. دخترخوانده مرد میانسال شناسایی شد و در تحقیقات گفت: اعتیاد به مواد مخدر دارم و گاهی به پدرخوانده ام سر می زدم اما از زمانی که مادرم فوت کرد، خیلی به سراغش نمی رفتم. باتوجه به اینکه جسد مرد میانسال در ...
افشای 3 ضلع قتل زن قرمزپوش/ ردپای شوهر دختر و دوست پسرش در آتشگاه کرج
رسیدگی به این پرونده ازساعت یک و نیم بامداد اول دی ماه امسال در بلند ترین شب سال زمانی که بیشتر مردم کشورمان در خانه های خود و خانواده شب چله را می گذراندند جسد زن جوان با کاپشن قرمز رنگ در محدوده جاده آتشگاه کرج توسط گشت کلانتری پیدا شد. ماموران کلانتری که فکر می کردند این زن 50ساله از ارتفاعات سقوط کرده و کشته شده است موضوع را با بازپرس کشیک قتل اطلاع دادند. خیلی زود ...
آتش سوزی و انفجار کارگاه تولید مواد آرایشی بهداشتی حادثه آفرید | 25 نفر مصدوم شدند +ویدئو
تهران بزرگ قرار گرفت. در همین راستا نیز کارآگاهان در گام نخست اقدام به تحقیق از بستگان و نزدیکان این فرد کردند و در جریان پرس وجو از دختر این زن متوجه شدند که او صبحگاه اواخر آذرماه سال جاری به سمت یک استخر در شمال تهران رفته اما پس از آن دیگر به خانه بازنگشته است. وی ادامه داد: کارآگاهان در گام بعدی با استفاده از روش های میدانی و اطلاعاتی گسترده در محدوده تردد فقدانی، متوجه شدند که این ...
طعم شیرین کارآفرینی با داشتن 4 فرزند/ دوست دارم فرزندان بیشتری بیاورم
1402 است. مشکانی گفت: چهار ماه است که خانه دار شدیم و بسیار خوشحالم که در این خانه 80 متری زندگی می کنم خدا را شاکرم که زندگی معمولی و شیرینی دارم سه الی چهار ماه است که فارغ التحصیل شدم و پایان نامه ام را با فرزند چهارمم دریافت کردم سخت بود اما لذت بخش بود. وی افزود: همواره در کارهایم به خدا متوسل می شدم او همیشه در کارهایم مرا یاری می کرد و با تولد هر فرزندم رزق مادی و معنوی را لمس ...
جنون زورگیری دختر 27 ساله از زنان + فیلم
دستش در کیفش بود نگرانم کرد. از سرشانه تا آرنجش هم یک نوار چسب پنج سانتیمتری چسبیده بود، رفتارش کمی مرا ترساند، آسانسور که رسید من نخواستم اول وارد شوم، از او خواستم داخل برود، اما قبول نکرد سه بار به من اصرار کرد که من اول وارد شوم، اما من ترسیده بودم و نرفتم. بلاخره بعد از او وارد شدم و دکمه طبقه منزلم را زدم و از او پرسیدم شما کدام طبقه می روید؟ که او با لحن تندی گفت "خودم می روم ...