سایر منابع:
سایر خبرها
مهد مرغوبترین گلاب جهان
،گلابی که در خانه خدا استفاده می شود و هر ساله از نیمه های اردیبهشت تا نیمه های خرداد در بخش های مختلف کاشان در شهرهای قمصر و نیاسر انجام می شود . این مراسم به دلیل جذابیت خاص آن و تماشایی بودنش سالانه بیش از یک میلیون نفر را از سراسر ایران به کاشان جذب می کند تا این گردشگران شاهد گلاب گیری سنتی باشند . در شهر کاشان هزار و پانصد واحد گلاب گیری وجود دارد که می توانند سالانه پانزده هزار تن گلاب سنگین ...
آفتاب در حصار
به تازه واردها جا دهید)، وسعت بخشید، خداوند (بهشت را) برای شما وسعت می بخشد و هنگامی که گفته شود: برخیزید ، برخیزید اگر چنین کنید خداوند کسانی را که ایمان آورده اند و کسانی را که علم به آنان داده شده درجات عظیمی می بخشد و خداوند به آنچه انجام می دهید آگاه است . و سپس بخشی از آیه نهم سوره مبارکه زمر را تلاوت فرمودند که آیا کسانی که می دانند با کسانی که نمی دانند برابر هستند؟ به این ترتیب مشخص می ...
حفظ تماس کودک و والدی که از هم دورند (1)
نگاری کنید. از علائق در حال رشد فرزندتان برای توسعه سلیقه های خود استفاده کنید. بکوشید فرزندتان را با علائق و سرگرمی های خود به هیجان آورید. شما می توانید به اتفاق هم یک رابطه ی راه دور مفید و پرثمر ایجاد کنید. از او بخواهید، گزارش کاملی از شرکت در کارهای مختلف مثل ورزشها، بازی ها، موسیقی، کنسرت و دیگر امور مدرسه برای تان تهیه کند. بعد از دریافت هر گزارش، حتماً به طریق صحیح و مقتضی جوابگو باشید ...
پرویز کاظمی: خسارت دوران احمدی نژاد از دوران دفاع مقدس بیشتر بود/ احمدی نژاد تیم نداشت، ناچار به همکاری ...
می فرمایید. *** آقای احمدی نژاد سال 84 تصدی وزارت رفاه را به شما پیشنهاد داد و شما آن را قبول کردید. به یاد دارم ایشان در مجلس گفتند که خدا کاظمی را به من معرفی کرد. در مورد آشنایی تان با آقای احمدی نژاد و قبول پست وزارت رفاه توضیح دهید؟ گاهی در مقاطع زمانی مختلف اتفاقاتی رخ می دهد که در همان مقطع، پی به کُنه مطلب نمی بریم؛ اما با گذر زمان و تاریخی شدن آن وجوه دیگرش ...
قاضی پور: حاشیه ها، تقصیر ترجمه BBC بود
شود من دو برابر رأی می آورم. من نوکر ملت هستم. در من به روی ملت باز است. ... در طول هشت سال خدمتم در مجلس یک بار هم غیبت و تأخیر ندارم و تا امروز یک بار هم ماشین مجلس جلوی در خانه دنبال من نیامده. من با مترو می آیم (کارت مترویش را نشان می دهد). مردم دوست دارند نماینده شان صادق باشد. شما نگاه کنید، بعد از انتخابات هم 20 بار صحبت کرده ام و شما تزلزلی در مواضع من ندیده اید. * قرار بود ما ...
دستگاه های دولتی به جان تولیدکنندگان افتاده اند
بفهمند که شما خوب هستید و بهتر بلدید و برای این منظور نشان بدهید که در این سه سال چه کاری انجام داده اید. دهقان با تأکید براینکه در خصوص اقتصاد مقاومتی بیشتر تئوری های لازم وجود دارد و دولت باید در این خصوص شروع به عمل کند گفت: نیازمند به عمل هستیم و دولت باید برای اینکه بفهمیم چه کار کرده با زیرمجموعه هایش ارتباط بگیرد و تئوری های خود را ارائه دهد و از آن ها بازخواست کند که چه کارهایی را انجام ...
عناوین روزنامه + فال روزانه + فال حافظ سه شنبه 17 فروردین 95
. این که رابطه تان با کسی که دوست دارید به اینجا کشیده شده است خجالت آور است. به این که چه کسی هستید و چه چیزهایی برای شما ارزش هستند به خوبی فکر کنید و خیلی زود خواهید فهمید برای حل این مشکل چه کارهایی لازم است انجام دهید. تلفنتان را خاموش کرده و بدون هیچ مزاحمی با عشقتان به صحبت بپردازید تا به درکی متقابل برسید، این جور مواقع هیچ چیز بدتر از یک مزاحم نیست. یادتان باشد حتما به او بگویید که دوستش ...
عناوین روزنامه + فال روزانه + فال حافظ دوشنبه 23 فروردین 95
...: جار فال روزانه - فال امروز شما دوشنبه 23 فروردین 1395 فال روزانه به همراه فال حافظ با تعبیر فال حافظ فال روز متولدین فروردین: شاید در حالت عادی کمی سرکش باشید، اما امروز حسابی لجباز خواهید بود. امروز احساساتتان غیر قابل کنترل و جنبه پرخاشگر وجودتان فعال خواهد تر خواهد بود. گاهی اوقات بهتر است ساکت بمانید و وارد بحثی که می دانید برنده آن نخواهید ...
ماجرای فرار از آذربایجان برای حضور در جبهه های ایران
در گفت وگوی تفصیلی با اسکندر حسین اف مطرح شد؛ اسکندر حسین اف از جمله انقلابیون کشور آذربایجان است. او می گوید: مدت ها برنامه ریزی می کردم تا بتوانم به ایران فرار کنم و در جنگ علیه صدام شرکت کنم. یک ماه بدون حقوق در یک روستای مرزی کار کردم تا فقط بتوانم مرز را شناسایی کنم. به گزارش گروه [...] در گفت وگوی تفصیلی با اسکندر حسین اف مطرح شد؛ اسکندر حسین اف از جمله انقلابیون کشور آذربایجان است. او می گوید: مدت ها برنامه ریزی می کردم تا بتوانم به ایران فرار کنم و در جنگ علیه صدام شرکت کنم. یک ماه بدون حقوق در یک روستای مرزی کار کردم تا فقط بتوانم مرز را شناسایی کنم. به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، اسکندر حسین اف از جمله انقلابیون آذربایجان است که دلی مالامال از عشق خمینی دارد. او برای ما از علاقه شدیدش برای شرکت در جبهه های دفاع مقدس و تلاش هایی که برای فرار از کشور آذربایجان و شرکت در این جنگ داشته گفت. مصاحبه ما با اسکندر حسین اف شنیدنی های زیادی از تاثیرات انقلاب اسلامی بر مردم آذربایجان دارد. دین به انتهای خود رسیده بود من اسکندر حسین اف از جمهوری آذربایجان هستم. تحصیلات متوسطه و دانشگاهی را در آذربایجان گذراندم و برای ادامه تحصیل به حوزه علمیه قم آمدم. در ایام پیروزی انقلاب ایران کلاس سوم راهنمایی بودم. ما در شهر جلیل آباد زندگی می کردیم که نزدیک مرزهای ایران است. قبل از انقلاب دین در آذربایجان به انتهای خود رسیده بود. مثلاً شهر ما حدود 130 هزار نفر جمعیت دارد. من از کودکی فقط روخوانی قرآن یاد گرفته بودم. به خاطر همین در شهر من را با تعجب با انگشت به همدیگر نشان می دادند، انگار یک مرجع تقلید دیده اند! یا مثلاً پدرم یک روز در ماه رمضان افطاری می داد و مقید بود که فقط روزه داران در آن شرکت کنند. از جمعیت 130 هزار نفری فقط 30 -40 نفر روزه گرفته بودند که در افطاری شرکت کنند، همه آنها هم پیرزن و پیرمرد بودند. چون من قرآن خوان بودم، همیشه پیش پیرمردها بودم! یادم هست که هر پیرمردی که از دنیا می رفت، بقیه می گفتند یک دین دار دیگر هم رفت و کم کم کل دینداری از بین می رود. بعضی های دیگر هم بودند که می گفتند دین دوباره احیا خواهد شد، دینداری به مو می رسد ولی پاره نمی شود. فقط در ده روز محرم مسلمان می شدند در مدارس و رسانه ها مدام مباحث ضددین مطرح می شد. مارکسیسم و لنینیسم تدریس می شد. تنها چیزی که دین را تا آن زمان نگه داشته بود ده روز اول محرم بود. در این ده روز مردم دوباره مسلمان می شدند. دزد دزدی نمی کرد، مشروب خوار مشروب نمی خورد. ولی دهه عاشورا که تمام می شد دوباره همه کارها شروع می شد. از بس کاریکاتور از آخوندها دیده بودیم، تا اسم آخوند می آمد، یک آدم زشت وحشتناک در ذهنمان می آمد. آخوند را کسی می دانستیم که در قبرستان می نشیند و قرآن می خواند و از مرم پول می گیرد. خلاصه هیچ چیز مثبتی از دین و دینداری و آخوندجماعت در ذهن مردم وجود نداشت. در ابتدا کمونیست ها با انقلاب مخالفت نمی کردند اوایل انقلاب کمونیست ها دشمنی با انقلاب نشان نمی دادند. چون انقلاب از یک طرف ضدغربی بود و از طرف دیگر آنها امید داشتند که به وسیله حزب توده بتوانند انقلاب را مصادره کنند و حکومت را به دست بگیرند. فکر نمی کردند که این انقلاب بتواند روی فکر مردم تأثیر بگذارد. لذا اوایل انقلاب تلویزیون شوروی همه اخبار و مراسمات مربوط به انقلاب مثل ورود امام به ایران را نشان می داد. بنابراین نتیجه ای که حاصل شد این بود که ذهنیت منفی مردم نسبت به روحانیت تغییر کرد. همان آخوندی که سالها تحقیرش می کردند آمده و در کشوری مثل ایران انقلاب کرده و حکومت را به دست گرفته است. مردم با خود می گفتند چطور آخوندی که مرتجع و خرافی است توانسته چنین انقلابی برپا کند و بعد آن را مدیریت کند؟! خود کمونیست ها نفهمیدند که دارند با دست خودشان تبلیغات 70 ساله شان را بر باد می دهند. بعد کم کم متوجه شدند که دارند اشتباه می کنند. لذا شروع کردند به تبلیغات. مثلاً می گفتند که خمینی تربیت شده شوروی است و در تاتارستان روسیه همراه 9 نفر دیگر تربیت شده اند. این هنر کا گ ب است که می تواند حتی مرجع تقلید کمونیست تربیت کند. بعضی دیگر می گفتند که خمینی را انگلیسی ها درست کردند. اختلافات شدیدی درباره ماهیت امام خمینی شکل گرفته بود. من یک کتاب خاطره از آن دعواها دارم. مثلاً یک آخوندی بود که با عصبانیت روی میز می زد و می گفت به قرآن قسم این آدم جاسوس انگلیس است چرا شما نمی فهمید؟ آنها امید داشتند که با برنامه های طولانی مدتشان می توانند ایران را نیز کمونیست کنند و بر آن حکومت کنند، اما حالا می دیدند که برعکس مذهبی های ایران دارند در آذربایجان و شوروی نفوذ می کنند. لذا بعد از انحلال حزب توده ایران که امید داشتند از طریق آن بتوانند بر ایران حکومت کنند، تلویزیون شوروی بمباران تبلیغاتی علیه انقلاب و امام را شروع کرد. آنهایی که مسخره می کردند، مذهبی شدند امام با انقلاب یک روح تازه ای در جامعه آذربایجان دمید. کسانی که تا پیش از این اصل خدا را قبول نداشتند و با من درباره وجود خدا بحث می کردند، حالا مذهبی شده بودند. من بعضی ها را باورم نمی شد که مذهبی بشوند ولی به برکت انقلاب مذهبی شدند. به نظر من این از کرامت امام بود که توانست تصرف روحی در افراد انجام دهد. از این افرادی که با انقلاب ایران متحول شدند تعداد بسیاری وجود دارد. یکی از رفقای ما که الان هم مشغول فعالیت های انقلابی است، قبل از انقلاب ما را به خاطر فعالیت های مذهبی مسخره و تحقیر می کرد. وقتی می دید که من دو سه نفر را جمع کردم و برایشان درباره دین حرف می زنم، می آمد و مسخره بازی می کرد تا نگذارد من حرفم را بزنم. اما همین آدم در اثر نفس قدسی حضرت امام ره متحول شد و الان یک فرد انقلابی است. مخفیانه برنامه های رادیوهای ایران را پیاده می کردیم ما برنامه های مذهبی، سخنرانی ها و خطبه های نماز جمعه رادیو آستارا یا رادیو به یله سوار را ضبط می کردیم و بعد پیاده می کردیم. شب ها ده پانزده نفر مخفیانه جمع می شدیم و مطالب رادیو را پیاده می کردیم. دولت کمونیست اگر از فعالیت های ما مطلع می شد، اذیتمان می کرد. قبل از هسته ما در جلیل آباد، هسته اولیه انقلابیون در نارداران باکو شکل گرفته بود. آنها برای ما ضبط صوت های قوی می آوردند تا بتوانیم برنامه ها را راحت تر ضبط و پیاده کنیم. هفته ای یک بار نیز می آمدند و نوارها و پیاده شده ها را می بردند و در شهرهای مختلف توزیع می کردند. این هسته ها تقریباً در همه شهرهای آذربایجان ایجاد شده بود. یک خاطره طنز هم در این رابطه تعریف کنم. یکی از رفقای ما تعریف می کرد که من نماز جمعه آقای ملکوتی در تبریز را ضبط و پیاده می کردم. وقتی برای مردم صحبت می کردم عیناً حرف های آیت الله ملکوتی را تکرار می کردم. مثلاً آقای ملکوتی مثلاً خطاب به اداره گاز هم حرفی می زد، من در آذربایجان هم همان حرف را عیناً تکرار می کردم؛ مردم نمی فهمیدند چه می گویم، خودم هم نمی فهمیدم ولی می گفتم! دانشجوی یمنی، مبلغ انقلاب ایران در آذربایجان مرحوم حاج علی اکرام اف که رهبر انقلابیون آذربایجان بود تعریف می کرد که در امامزاده ای که در نارداران مدفون است و معروف است که ایشان خواهر حضرت معصومه س است، بعضی ها از باکو به زیارت می آمدند. یک دانشجوی خارجی پزشکی هر هفته به زیارت می آمد. دانشجوها روسی صحبت می کردند. یکی از رفقای ما که روسی بلد بود با او صحبت کرده بود و متوجه شده بود یمنی و شیعه است. با او رفیق شده بود و بعد از مدتی آن فرد یمنی شروع کرده بود مباحثی درباره اسلام و جهان اسلام و نهضت حضرت امام ره مطرح کردن. در آن مقطع امام هنوز در فرانسه بود و به ایران نیامده بود. گویا فرد بسیار آگاهی بوده است و حوادث را پیش بینی می کرده است. می گفت این دانشجوی یمنی همه اخبار را برای ما می گفت و ما بچه های روستا را جمع می کردیم و به حرف های او گوش می دادیم. ما هم آنلاین از طریق تلویزیون و رادیو اخبار انقلاب را گوش می کردیم. مثلا وقتی امام می خواست از پاریس به تهران بیاید به ما گفت نماز بخوانید و دعای توسل بخوانید تا امام به سلامتی به تهران برسد. چون احتمال دارد هواپیما را منفجر کنند. با امثال شما در جای دیگر صحبت می کنم یک روحانی نسبتا باسوادی به نام شیخ محمد ابراهیمی در منطقه ما بود که قدری هم محتاط بود. او از آیت الله شریعتمداری عدول کرده بود و مقلد امام شده بود. من با ایشان فامیل شده بودم و با من راحت تر صحبت می کرد. روزی با ایشان تنها بودم. گفتم رفتم باکو و در آنجا مراسم چهلم حضرت امام برگزار شده بود. شیخ الله شکور پاشازاده که روحانی حکومت و رییس اداره دینی قفقاز بود سخنرانی می کرد و حرف خیلی مهمی زد. گفت من یک رازی که به هیچکس نگفتم می خواهم به شما بگویم. من از وقتی امام را شناختم از ایشان تقلید می کنم. الله شکور پاشازاده این را که گفتم شیخ خندید و گفت یک خاطره هم من برای تو تعریف کنم. چند سال قبل همین جا نشسته بودم که الله شکور پاشازاده آمد و گفت آمدم به تو سر بزنم. ولی من می دانستم که یک کاری دارد. پاشازاده گفت شیخ شنیدم اسم او را می برید. گفتم او کیست؟ گفت آیت الله خمینی. گفتم چه اشکالی دارد؟ گفت شما گفتید که او مرجع تقلید است. گفتم بله. گفت مرجع تقلید نیست، مجتهد هم نیست! گفتم مجتهد بودن را شما می توانی تشخیص بدهی یا من؟ گفت او اجتهاد هم داشته باشد از بین رفته است. گفتم چرا؟ گفت او تا حالا چند هزار زن حامله اعدام کرده! گفتم که من 50 سال است که این تبلیغات کمونیست ها را می شنوم و این حرف ها برایم تازگی ندارد. حرف حساب شما چیست؟ بعد گفت شیخ من شما را دوست دارم. الان حکومت روی شما حساس شده و می دانند که شما دارید چه کار می کنید. می خواست که من از کارهایم در دفاع از امام دست بردارم. آخرش گفت من به شما احترام می گذارم وگرنه با امثال شما در جای دیگر صحبت می کنم. منظور از جای دیگر زیرزمین کا گ ب است که شکنجه گاه کمونیست ها بود. گفتم ممنون که به من احترام می گذاری ولی بدان که روزی که قرار است من در قبر بخوابم، چه بهتر که با شهادت در قبر بخوابم. بکشید ما را در باکو معروف شده بود بزرگان انقلاب مثل شهید مطهری و شهید بهشتی که ترور شدند، در باکو جداگانه مراسم برگزار شد. سخنان امام درباره آنها سریعا در فضای جامعه پخش می شد. مثلا بهشتی یک ملت بود خیلی معروف شد. بکشید ما را هم خیلی معروف شده بود. این تعابیر امام باعث می شد که ما بخاطر این ترورها نسبت به ادامه انقلاب ناامید نشویم. ماجرای کمک های مردمی آذربایجان به جبهه های ایران جنگ ایران و عراق خیلی در آذربایجان پیگیری می شد. تک تک عملیات ها و نتایج آن تحلیل و بررسی می شد. به وصیت نامه ها و خاطرات شهدا خیلی پرداخته می شد. حاج علی اکرام اف در باکو مخفیانه با کنسول ایران اطلاعات و کتابهایی در این زمینه ردوبدل می کردند. شنیده بودند که در جبهه ها دوربین فیلم برداری احتیاج است. از بین مردم پول جمع کرده بودند تا صد تا دوربین بخرند اما آقای احد قضایی که آن موقع کنسول ایران در باکو بود گفته بود که پول را بدهید و نیاز نیست خود دوربین را بخرید. متدینین و حزب اللهی ها نسبت به جبهه های ایران احساس دغدغه می کردند و برای رفع نیاز جبهه ها کمک جمع می کردند. هرکاری کردم تا بتوانم در جبهه های ایران شرکت کنم من مدت ها برنامه ریزی می کردم تا بتوانم به ایران فرار کنم و در جنگ علیه صدام شرکت کنم. یک روستای مرزی بود که یک شرکت ساختمان سازی در آن مشغول بود. من بدون اینکه حقوق بگیرم یک ماه تمام هر روز صبح به آن روستا می رفتم و تا شب کار می کردم. ولی هدفم تنها شناسایی مرز و چگونگی فرار از آن بود. مرز به شدت آهنین و غیرقابل نفوذ بود. یک سیم خاردار بلند بود، بعدش یک منطقه ای بود که هر روز با شن و ماسه آنجا را شانه می کردند، به طوری که یک گنجشک هم پایش را آنجا می گذاشت مشخص بود. بعد از آن یک سیم خاردار دیگر بود، بعدش یک سیم خاردار دیگر. همه این ها را که رد می کردیم تازه پادگان های مرزبانی شروع می شد و به سربازان روسی با آن سگ های معروف شان می رسیدیم. در آن زمان نتوانستم از مرز رد بشوم. بعد به سربازی رفتم. سربازی ام در جایی بود که چتربازانی را برای جنگ افغانستان تربیت می کردند. من در قسمت ساختمان سازی بودم و نمی گذاشتند به قسمت چتربازان بروم. کلی پول جمع کردم و با آشنابازی بالاخره توانستم به قسمت چتربازان بروم. هدفم این بود که با چتربازها به افغانستان بروم و از آنجا فرار کنم و به ایران بیایم و در جنگ شرکت کنم. چون شنیده بودم که ایران و افغانستان مرز آنچنانی ندارد. شانس من تا اینکه به قسمت چتربازان رسیدم، ارسال چترباز به افغانستان کلا تعطیل شد. خلاصه اینکه علیرغم تلاش و علاقه بسیار نتوانستم به ایران بیایم. خیلی تحت تاثیر خاطرات شهدا و قضایایی که از جبهه ها تعریف می کردند بودم و می خواستم خودم هم آن را تجربه کنم. شهدای ایران بین حزب اللهی و انقلابی ها خیلی محبوب بودند. خاطرات شهدا را برای همدیگر تعریف می کردند. شاید کمتر از شما ایرانی ها خاطره از شهدا نشنیده بودیم. مردم تبلیغات کمونیست ها را دروغ می دانستند رسانه های شوروی در جنگ از صدام حمایت می کردند ولی ما رادیو تبریز و رادیو آستارا و... را گوش می کردیم. رسانه های شوروی می گفتند که آیت الله خمینی می خواهد کربلا را به کشور خودش ملحق کند. این تبلیغات روی مردم عادی بی تاثیر نبود ولی اواخر عمر شوروی کار به جایی رسیده بود که هرچی حکومت می گفت مردم می گفتند دروغ است. حزب اللهی های باکو به نیت زیارت به سفارت ایران می رفتند! واقعا هم دروغ های شاخداری می گفتند. یک رفیقی داشتیم که می گفت من میخواهم به نیت زیارت بروم سفارت ایران در باکو را ببینم. یعنی ایران تا این حد مقدس بود برای حزب اللهی های آذربایجان. می گفت رفتم دیدم عکس امام و عکس هایی درباره انقلاب روی سفارت کشیده شده. دیدم که انگار نگاه کردن آزاد است و خیلی خوشحال شدم و داشتم به عکس ها نگاه می کردم که یک نفر آمد و عکس امام را نشان داد و گفت این را می شناسی؟ گفتم بله. گفت میدانی هر روز یک دختر 15 ساله ترک را پیشش می برند؟ گفتم گوش من از این دروغ ها پر است. تا مرزهای شوروی سرجایش بود هیچ ارتباط مستقیمی با ایران نداشتیم. آن اواخر عمر شوروی یک ذره فضا باز شده بود و ارتباطاتی با کنسولگری ایران داشتیم. مثلا نمایشگاه کتاب برگزار می کردند و به ما می گفتند اگر از کتابی خوش تان آمد یواشکی و خیلی خونسرد بردارید و ببرید! کتاب های مذهبی مثل کتب شهید مطهری را می آوردند. یکی از دوستان مان بیش از 200 کتاب از نمایشگاه آورده بود و یک کتابخانه راه انداخته بود. کتاب ها هم البته فارسی بود و ترجمه نشده بود ولی ما از بس با رادیوهای ایران مانوس بودیم، تقریبا فارسی را می فهمیدیم. به خاطر انقلاب به زبان فارسی هم علاقه پیدا کرده بودیم. الان کسی را می شناسم که درس زبان فارسی را نخوانده بود ولی با همین رادیو گوش کردن ها و پیاده کردن سخنرانی ها الان مترجم زبان فارسی شده است. می ترسیدیم که بعد از امام چه خواهد شد؟ برای رحلت امام مراسمات خیلی مفصلی حداقل در 20 شهر آذربایجان برگزار شد. در نارداران باکو هفت روز مراسم برگزار شد که از نقاط مختلف آذربایجان در آن شرکت می کردند. متدینین هم غم عجیبی داشتند و هم یاس و ترس زیادی. می گفتند که بعد از امام سرنوشت انقلاب چه خواهد شد و آیا کسی هست که بتواند مسئولیت این انقلاب را به خوبی به دوش بکشد؟ بعد که آیت الله خامنه ای به رهبری رسیدند و فرمایشات امام درباره ایشان منتشر شد، همه به یک آرامشی رسیدند. می گفتند اگر امام تایید کردند دیگر تمام است. آرم جمهوری اسلامی روی سنگ قبرها حزب اللهی های آذربایجان خیلی دوست داشتند به انقلابی های ایران نشان دهند که ما هم انقلابی هستیم و در کنار شماییم. مثلا وصیت می کردند که روی سنگ قبرشان آرم جمهوری اسلامی حک شود که اگر بعدها مرز باز شد و ایرانی ها به اینجا آمدند ببینند که ما هم طرفدار انقلاب بودیم و با عشق این نظام از دنیا رفتیم. الان کلی سنگ قبر هست که آرم جمهوری اسلامی روی آن نقش بسته است. تو را اینجا فرستادیم آدم بشوی، خمینی را تبلیغ می کنی؟ حاج علی اکرام اف عاشق امام و انقلاب بود. تا حالا من هیچ آذربایجانی را به اندازه ایشان عاشق انقلاب نیافتم. ایشان سه بار به خاطر فعالیت های انقلابی به زندان رفتند. ایشان در زندان مسجد ساخته بود و حدود 200 تا 250 نفر در نماز جماعت آن شرکت می کردند. بعد از نماز جماعت هم تکبیر می گفتند و به نفع انقلاب ایران شعار می دادند. یکی از هم بندان ایشان تعریف می کرد که بخاطر همین کلی از مقامات عالیرتبه به زندان آمده بودند. همه زندانیان را به صف کردند و گفتند اکرام علی اف بیاید جلو. رفت جلو. یکی از مقامات گفت ما تو را اینجا فرستادیم آدم بشوی، آنوقت خمینی را تبلیغ می کنی؟ بعد به حضرت امام توهین کرد. توهین او تمام شده و نشده، اکرام علی اف شروع کرد فحش دادن به حیدر علی اف رییس جمهور آذربایجان. بعد شب آمدند و او را به انفرادی بردند. زمستان باکو خیلی سرد است. داخل سلول آب ریخته بودند و ایشان تا زانو داخل آب بود. از بالا هم لوله فاضلاب را سوراخ کرده بودند تا آب آن به سر و صورت اکرام علی اف بریزد. پتو هم نداده بودند. در سلول یک سوراخی داشت که اکرام علی اف از آنجا اذان می گفت و هر یک ساعت شروع می کرد به شعار دادن: الله اکبر، خمینی رهبر، مرگ بر آمریکا، مرگ بر حیدر علی اف. می آمدند و حسابی کتکش می زدند و یک ساعت بعد دوباره شروع می کرد به شعار دادن. 17روز تمام اینگونه سپری شد. حیدر علی اف گفته بود که انقدر در این شرایط نگهش دارید تا بمیرد. تا اینکه گویا مقام معظم رهبری مقامات آذربایجان را تهدید کرده بود و آنها مجبور شدند ایشان را آزاد کنند. حاج علی اکرام اف بعد از آن دوره زندان به انواع و اقسام بیماری ها مبتلا شد. حاج علی اکرام اف می خواستم بمیرم و توهین به امام را نشنوم یکی از رفقا تعریف می کرد که در زندان بودم و دست هایم بسته بود و افسر زندان شروع کرد توهین به امام خمینی. می دانستم که اگر به سمتش بروم بقیه افسرها هم می ریزند سرم و تا می خورم کتکم می زنند. عقب عقب رفتم و خودم را محکم به پنجره کوبیدم تا از پنجره به پایین بیفتم تا بمیرم و توهین به امام را نشنوم. Let’s block ads! (Why?) منبع: مشرق کد مطلب : سایر اخبار ...
پیوند والد و کودک براساس رابطه از راه دور
، بخصوص که سرپرست یا والد حاضر او ممکن است از دخالت شما در زندگی فرزندتان زیاد خرسند نباشد. شاید شما استدلال کنید که به نفع شما، فرزند و همسر سابق تان باشد که همه چیز را فراموش کنید و بهتر آن است که فراموش کنید که فرزندی داشته اید، همسری داشته اید و این که زندگی تان را از نو بسازید، یعنی همان کاری که اکثر مردم، بعد از طلاق انجام می دهند. آنها ممکن است دوباره ازدواج کنند، به سرزمین دیگری بروند و خانواده ...
مراقبت از پوست حساس
باید رطوبت مورد نیاز را تامین کنید. در این شرایط چه کاری می توان انجام داد؟ اگر پوست صورت خود را دوبار در روز می شویید، سعی کنید اینکار را در شب انجام دهید و از یک پاک کننده عاری از صابون استفاده کنید. از محصولاتی که حاوی الکل هستند استفاده نکنید. سعی نکنید پوست خود را بمالید. لایه برداری شدید می تواند شرایط شما را بدتر کند. در عوض بهتر است از یک کرم مرطوب کننده استفاده نمایید ...
انتخاب همسر در اینترنت آری یا خیر؟
احساسی و عاطفی است عمدتا طرفین به تناقض گویی ها و یا سخنان غیر واقعی توجه نکرده و پس از گذشت مدتی دچار عشق مجازی شده و به تدریج وارد مرحله بعدی ارتباط می شوند. پس از مدتی ارتباط از چت روم به ارتباط تلفنی کشیده شده و همچنان طرفین بدون در نظر گرفتن مناسبات واقعی شیفته گفتار و صحبتهای یکدیگر می شوند تا سر انجام قرارهای حضوری رخ می دهد. در بسیاری از مواقع نخستین جلسات ملاقات برای ...
چهره ها در شبکه های اجتماعی (238)
... نیکی کریمی به همراه پدر و مادر عزیزش در حاشیه جشنواره فیلم استانبول. نیکی خانم مراقب جاهای شلوغ باشید، استانبول این روز ها مثل میدان مین شده است. پریناز ایزدیار با این پست جالب گذر زمان را به تصویر کشید. علی عمرانی در جریان یکی از سفر های خارجی اش این موتور را دید و رویش نشست و این عکس یادگاری را گرفت. مهدیه محمدخانی خواننده سنتی کشورمان در کنار یک باغچه ی ...
توصیه های متفاوت معاون وزیر بهداشت برای پیشگیری از سرطان
.... هر چه زودتر سیگار را ترک کنید، سود بیشتری می برید. - فعالیت بدنی منظم داشته باشید: فعالیت بدنی منظم، احتمال سرطان هایی چون پستان و روده بزرگ را کاهش می دهد. روزانه 30 دقیقه، ورزش کنید. به طوری که ضربان قلب شما بالا رود و در کنار آن، تمرین هایی برای تقویت عضلات داشته باشید. اگر نمی توانید به اندازه مطلوب، ورزش کنید، مطمئن باشید که حتی چند دقیقه ورزش کردن، بهتر از ورزش نکردن است. از ...
سلسله اشتباهات استراتژیک دولت در مذاکرات هسته ای
خود را در سال 2011 شروع کرد که آن هم جنگ نیابتی بود. هدفشان هم این بود که اگر قضیه سوریه را تمام کنیم دست ایران را از حزب الله قطع می کنیم و بعد عراق را هم می گیریم آن زمان بهتر می توانیم به ایران ضربه بزنیم. فارس : به نظر شما بخشی از بیداری اسلامی توطئه آمریکا برای سرنگونی بشار اسد بود؟ صلاحی : خیر! وقتی فضایی در جهان بوجود بیاید هر کس به دنبال استفاده از آن فرصت است. با ...
10 مزیت ناراحت بودن!
هایشان بخوانند. البته این مورد همیشه هم خوب نیست! پژوهشگران گفتند که افراد فوق حساس ممکن است به راحتی از دیگران آزرده خاطر شوند. این اتفاق البته بیشتر در مکالمه ی رو در رو با دیگران رخ خواهد داد. 6. ترشرو بودن بر توانایی های ذهنی اثر نمی گذارد در پژوهش انجام شده در سال گذشته میلادی مشخص شد که ترشرویی هیچ ارتباط معناداری با توانایی ذهنی ندارد. به عبارت بهتر، اگر شخصی ترشرو باشد، از ...
امحای اقلام اساسی سبد غذایی مردم در دولت یازدهم؛ پس از سیب زمینی، خرما، گندم، برنج و مرغ، نوبت به سیب و ...
براساس شواهد به دست آمده امسال دولتمردان از بیم آنکه با دردسرهای تنظیم بازار شب عید 94 مواجه نشوند اقدام به ذخیره سازی میوه کرده اند که حجم این ذخیره سازی، بسیار بیشتر از حد نیاز کشور بوده است. اطلاعات استخراج شده نشان می دهد به دلیل عدم پیش بینی مسولان دولتی از تنظیم بازارِ نوروز 95، چندین هزار تن پرتقال و سیب مازاد بر مصرف در انبارها ذخیره شده و این احتمال وجود دارد که دولت به دلیل عدم تعادل در بازار، چند هزار تن پرتقال و سیب اضافی را معدوم کند. ...
پاراگراف کتاب (65)
می گذرد به جای آنکه کوتاهی های گذشته ی خود را جبران کنیم، بیشتر و بیشتر او را می رنجانیم. ما در اینجا سعی کرده ایم با انتخاب گزیده هایی متفاوت و زیبا از کتاب های مختلف آثار نویسندگان بزرگ، شما را با این کتاب ها آشنا کرده باشیم، شاید گام کوچکی در جهت آشتی با یار مهربان کودکی مان برداشته باشیم. مثل همیشه ما را با نظراتتان یاری کنید. ***** شما نمیدانید سقوط در منجلاب ...
گرفتن آبِ میوه ها؛ خوب یا بد؟
غذایی شان می کنند. طرفداران این شیوه معتقدند گرفتن آب میوه ها می تواند جذب مواد مغذی آن را راحت تر کند در حالی که دیگران می گویند این کار باعث محرومیت از مواد مغذی مهمی چون فیبر می شود. مروری مفصل داریم بر این شیوه و تأثیرات خوب و بد آن روی سلامت. آب میوه را نباید جایگزین وعده غذایی کرد زیرا از نظر تغذیه ای متعادل نبوده و حاوی چربی یا پروتئین کافی نیست. گرفتن آب میوه ها فرآیندی ...
گفتگو با شهاب حسینی، سوپر استار مانای ایران
خسرو شکیبایی با ورودش به سینما شمایل تازه ای از ستاره را با خود به همراه آورد؛ شمایلی که نه مانند ستاره های قبل اتوکشیده و زیبا بود و نه مانند ستاره های امروزی غیر از چند استثنا، چشمان آبی و زیبایی ظاهری آنچنانی داشت. با شوریدگی که از درونش برآمده بود، روح تازه ای به سینما دمید. آمد و چنان توفانی به پا کرد که گرد و غبار آن بعد از رفتنش هنوز در هوای سینما و تلویزیون باقی مانده. از همین رو با شهاب ...
موسیقی امروز حرفی برای گفتن دارد؟ ندارد؟!
ام و به دنبال آن، تحلیلی کوتاه نوشته ام که در ادامه می خوانید: 1- آقای شجریان، نکته ای را فرمودند که جوان ها را برای نوآوری تشویق بکنیم. بسیار اصل بزرگی است. من خودم [به این اصل] معتقدم. شما در کادر تدریس من دیده اید، نظر من جوان ها هستند و مثل بچه های خودم دوست شان دارم. این نکته بسیار جالب است. آقای شجریان از این نظر ما پشت سرِ شما هستیم! رمز ادامه حیات مادی و معنوی بشر در ...
منتقد درونی عامل مهم در بیماری افسردگی 1
سرویس سلامت جوان ایرانی به نقل از دکتر سلام: طبعا بخشی از تفکرات شما که می توانسته ذهنتان را مغشوش کند مرتبط با منتقد درونی است که عامل بزرگی در بیماری افسردگی به شمار می رود. این منتقد صدایی است که مدام شما را داوی می کند و خواسته هایتان را می پاید. این صدایی است که در وقایع ناخوشایند همواره شما را مقصر قلمداد می کند صدایی که نه فراموش می کند و نه شما را می بخشد بلکه به شما می گوید ...
علایم اولیه سرطان
صدای خشن خشونت صدا یا خشن شدن آن یک علامت شایع است که با سرماخوردگی همراه می شود، اما اگر ظرف 2 تا 3 هفته بهتر نشود، باید بررسی شود. خشونت صدای مداوم می تواند نشانه ای از تومورهای سر یا گردن زودهنگام و قابل درمان باشد، مانند تومور طناب های صوتی. امروزه، تکنیک های جراحی اغلب با کاربرد حداقل تهاجم، توده سرطانی را برمی دارند، بنابراین صدای بیمار دست نخورده باقی می ماند، البته اگر به اندازه ...
آنان که خاک را به هنر کیمیا کنند؛ حالا در گوشه ای از یاد رفته اند
... فراموش شده است تولید به شیوه سنتی و به روز نشدن و مشتری پسند نبودنتغییر در شکل و ظاهر کفش بیرجندی با توجه به نیاز جامعه و متناسب باذوق و سلیقه مشتری استان نام هنر معرفی کوتاه هنر وضعیت فعلی هنر در استان راهکارهای حفظ و احیا مرکزی قالی دستباف قالی اراک گونه ای از قالی ایرانی است که در منطقه اراک ...
با وجود این علائم هرگز طلاق نگیرید
رابطه ای که در آن هستید، زمان، انرژی، احساس و قسمت های دیگر زندگی تان را هزینه کرده اید. شاید هنوز وقت آن نیست که آن را تمام کنید. اینجا به شش نشانه ای اشاره می کنیم که در این تصمیمگیری کمکتان می کند. رابطه جنسی خوبی دارید اگر داشتن ارتباط جنسی کسالت بار هیچوقت بین شما و همسرتان مشکل نبوده، بهتر است با هم بمانید. اگر اینطور است شما خیلی خوش شانس بوده اید که چنین شیمی قوی ای ...
با کودکان اوتیسم چگونه رفتار کنیم
.... اگر فرد اتیستیک ارتباط کمی با شما می گیرد که ممکن است به این معنی باشد که آنها الان دوست جدید نمی خواهند یا فکر نمی کنند که شما دو تا می توانید دوست خوبی باشید، به آنها احترام بگذارید . هیچ نیازی برای تشویق کردن یا رفتار کردن با افراد اتیستیک مثل بچه های کوچک وجود ندارد. بسیاری افراد اتیستیک باهوش هستند، چه آنها خیلی زود صمیمی می شوند یا دستهایشان را به هم می زنند و به ندرت ...
حفظ تماس کودک و والدی که از هم دورند (2)
ازدواج جدید در زندگی شما می تواند در زندگی او اثر تهدیدکننده ای داشته باشد. فرزندان شما دوست دارند و احتیاج دارند که مطمئن شوند هنوز هم در قلب شما فرد شماره یک هستند، و این که هیچ فرد جدیدی باعث نمی شود آنها را فراموش کرده و از آنها غافل شوید. در بحث مربوط به موارد حساس با فرزند راه دورتان، در درجه ی اول، در نظر داشته باشید که عوامل استحکام رابطه تان کدام ها خواهند بود. مهم تر از همه این که ...
ریشه های بدبینی و شک بین همسران
...، به همسر و زندگی مشترک شان دارند به همین دلیل شایسته است بر رفتار و کلام خود مراقبت بسیار داشته باشید. رفتاری نکنید یا سخنی نگویید که همسرتان به اندازه پر کاهی هم که شده، نسبت به سلامت شما و زندگی مشترک تان مظنون شود. برخی از همسران از سر ندانم کاری و شیطنت و گاه حتی از سر لجبازی و انتقام به گونه ای کلام و رفتار می کنند که شک و سوءظن حداقل ترین پیامدهای منفی آن رفتار است. برای ...
به ما گفتند بروید گُنده تان را بیاورید! / ریالی از اعتبارات سفر رئیس جمهور واریز نشده است/ پول های ...
ملاقات حضوری با آقای حاجی میر اسماعیل شدیم. بعد از این درخواست، ملاقاتی با معاون رئیس دانشگاه علوم پزشکی ایران که پسر آقای میراسماعیل نیز هست انجام شد و تمامی درخواست ها مطرح گردید اما معاون اقای میر اسماعیل در پاسخ به درخواست های مطرح شده فقط به این جمله بسنده کرد که" بروید گنده تان را بیاورید! " که این طرز صحبت و ادبیات مایه تاسف است و "گنده" خود را وزیر می دانیم و از وزیر درخواست ...
تبعیض کی پایان می گیرد؟
درست و درمان و سیاست گذاری های مبتنی بر منافع ملی وجود نداشته باشد، اتفاق بهتری رخ نخواهد داد. در این بین نقش روشنفکران چیست؟ وقتی از جانب دولت بی کفایتی صورت می گیرد، روشنفکران برای اصلاح این وضعیت چه کارهایی می توانند انجام دهند؟ اول از همه باید تأمل کنند تا بتوانند این ضربه ی محکمی را که مدرنیته بر پیکرشان وارد کرده و سرشان را به دوار انداخته، هضم کنند. بعد از آن، مهم ...