سایر منابع:
سایر خبرها
پایان 3 ماه فرار عامل جنایت در پشت بام
تحقیقات محلی دختری را که شهاب مرد مورد علاقه اش بود مورد تحقیق قرار دادند که معلوم شد شهاب شب ها در پشت بام مغازه می خوابد. نیمه های شب شهاب با نگهبان پشت بام درگیر شده و از سوی او به پایین پرت شده بود. متهم بعد از سه ماه وقتی همه راه های فرار را روی خود بسته می دید، شامگاه یکشنبه هشتم بهمن به اداره دهم پلیس آگاهی تهران رفت و تسلیم پلیس شد . متهم به قتل 53 ساله دیروز به شعبه ...
مرد خانه به دوش با پای خود نزد پلیس رفت / عذاب وجدانش چه بود ؟
ساعتی بعد به محل برگشتم تا سروگوشی آب بدهم که دستگیر شدم. پایان فرار سه ماهه همزمان با انتقال جسد به پزشکی قانونی، مشخصات مرد 53 ساله در اختیار مأموران پلیس آگاهی قرار گرفت. در حالی که تحقیقات برای دستگیری وی جریان داشت، او روز گذشته خودش را به پلیس تسلیم کرد و در توضیح حادثه گفت: 24 ساله بودم که به مصرف تریاک و شیشه معتاد شدم و از آن زمان به مصرف مواد اعتیاد دارم. جایی هم برای ...
حرفهای بی شرمانه زن خیانتکار در پرونده قتل استاد دانشگاه / دخترم 12 قرص برنج در غذای شوهرم ریخت
کرده من به خانه اش رفتم و با اسلحه شکاری شوهر او را کشتم بعد جسد را در ماشین گذاشتیم و به جاده ساوه بردیم. شیما روی جسد بنزین ریخت و من آن را آتش زدم. زن جوان وقتی روبه روی قضات ایستاد اتهام معاونت در قتل را نپذیرفت. او گفت: قبول دارم با شوهرم اختلاف داشتم اما حرف های ساسان موجب شد تا تصمیم به قتل شوهرم بگیرم. او خودش قرص برنج را به من داد ؛ اما این دخترم بود که قرص را در سوپ پدرش ریخت ...
متهم به قتل فراری با پای خود به کلانتری رفت
من به سمت دیگری از پشت بام رفت و مشغول استراحت شد. نیمه های شب بود که متوجه شدم سراغ دختر جوان رفته که عصبانی شدم و اعتراض کردم اما با هم درگیر شدیم در این درگیری یک دفعه رفت عقب و تعادلش به هم خورد و افتاد پایین. من که ترسیده بودم از محل فرار کردم اما روز بعد از طریق دوستانم متوجه شدم که او فوت کرده و در این مدت در حال فرار بودم اما خسته شدم و تصمیم گرفتم خودم را معرفی کنم. با اعتراف مرد میانسال تحقیقات به دستور بازپرس جنایی ادامه دارد. ...
زنی در خانه دوربین مخفی گذاشت و مچ شوهرش را گرفت ! / خارج بودم صحنه های باورنکردنی دیدم !
فراموش کرده بود دوربین را خاموش کند و من که می توانستم با تلفنم خانه را ببینم متوجه حضور یک زن در خانه شدم و بعد فهمیدم شوهرم با چند زن رابطه دارد. او یادش رفته بود دوربین را خاموش کند چون خیالش راحت بود که من در ایران نیستم. به او معترض نشدی؟ اگر همان زمان حرفی می زدم، مدارک را پاک می کرد. بعد از اینکه به ایران آمدم، به او گفتم متوجه همه چیز شده ام و درخواست طلاق دادم. ...
اعتراف عمه عصبانی به قتل هولناک برادرزاده اش
کرده اند. با حضور ماموران در بیمارستان مشخص شد این دختر 36ساله به نام نازی جانش را از دست داده است. همسایه ای که این گزارش را اعلام کرده بود گفت: از خانه پری، زن همسایه، صدای درگیری شدیدی بلند شد و بعد هم جیغ های ممتد دختری را شنیدیم. وقتی بیرون آمدیم دیدیم دختری در آتش می سوزد، بلافاصله آتش را خاموش کردیم و او را به بیمارستان بردیم. این دختر چاقو هم خورده بود. بیمارستان نیز به ماموران ...
شوخی بی جا باعث قتل شد
درگیری ما شد. او با شیشه ای شکسته ضربه ای به پایم زد که عصبی شدم. هرچه جلوی دستم بود سمتش پرت کردم حتی یکی از دوستانم برای کمک آمد و با میله آهنی ضربه ای به مقتول زد. من هم یک شی ء شیشه ای را به سمت او پرت کردم که در سینه اش فرو رفت. باور کنید من قصد کشتن او را نداشتم.سپس وکیل متهم در دفاع از او گفت: عمل موکلم که پرتاب شیشه به سمت قربانی بوده نوعاً کشنده نیست و به نظر می رسد قتل شبه عمد باشد. در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رأی متهم را صادر کنند. ...
ارتکاب قتل از سوی جوانی که نام دانشمند ایرانی را با فحش اشتباه گرفت
شکایت کرد و خواستار مجازات عامل قتل پسرش شد. به این ترتیب، متهم به نام هادی شناسایی شد و بعد از بازداشت به قتل اعتراف کرد اما گفت قصد قتل نداشته است. او گفت: مقداری وسیله اضافه در خانه داشتم که تصمیم گرفتم آن را به سمساری دوستم ببرم و بفروشم. وقتی وارد مغازه شدم سینا لقبی به من داد. اول فکر کردم نام یک هنرپیشه بدنام خارجی است و خیلی عصبانی شدم. به او گفتم مگر با تو شوخی دارم! یک سیلی هم ...
نجات باورنکردنی عامل قتل فامیل دور پای چوبه دار
حادثه 24 - مرد جوانی که یکی از اقوام دور خود را در یک درگیری به قتل رسانده بود در حالی که برای اجرای حکم پای چوبه دار منتقل شده بود در آخرین لحظات از سوی اولیای دم بخشیده شد. آذرماه سال سال 1400 به پلیس خبر رسید مرد جوانی که در جریان یک درگیری در روستای گچین در حوالی بندر عباس به شدت مجروح شده بود پس از انتقال به بیمارستان جان خود را از دست داده است. دقایقی از اعلام این خبر ...
اعترافات تلخ زن جوان که شوهرش را کشت
مهم ترین اخبار حوادث و توصیه پلیسی امروز (دوشنبه نهم بهمن ماه سال 1402) را می توانید در این بسته خبری مشاهده کنید. سقوط مسافر به حریم ریلی مترو شیراز سقوط فردی به داخل حریم مترو شیراز موجب برخورد او با قطار و مصدومیتش شد. بیشتر بخوانید اعترافات تلخ زن جوان که شوهرش را کشت زن جوان که با همدستی دوستش، شوهرش را به قتل رسانده بود، مدعی است به خاطر نجات جان ...
(تصاویر) کشف استخوان های پدر اسکندر کبیر در یونان
، تجزیه و تحلیل های استخوان شناسی، عکاسی ماکرو (نمای نزدیک)، اشعه ایکس و کالبدشکافی های آناتومیکی بقایای باستانی را با منابع تاریخی از گذشته باستان را ترکیب کردند. آن ها با انجام این کار، دریافتند مقبره ی اول حاوی استخوان های مردی با زانوی زخمی و همچنین یک زن و یک نوزاد است که زمان مرگ فقط چند روز یا چند هفته سن داشته است. محققان به این نتیجه رسیدند که این مرد، فیلیپ دوم، پادشاه مقدونیه و ...
ناگفته های پرونده شهلا جاهد | شهلا در آخرین جلسه بازجویی چه گفت؟
. خودم احساس می کنم حس ششم قوی دارم و شاید این حس به دلیل سالها تجربه کاری ام است. من و همکارانم هر روز برای تحقیق به محل زندگی زن گمشده می رفتیم و هیچ سرنخی نداشتیم تا اینکه به صورت اتفاقی یکی از همسایه ها گفت، وی آخرین بار سوار ماشین فردی به نام ابراهیم شده است. حالا ابراهیم که بود، راننده ای بود که در آژانس خودرو در همان محل کار می کرد. من به سراغ ابراهیم رفتم و چند تا سوال از او پرسیدم. بعد به ...
به خانه مجردی او رفتم و سه روز او من را روی تخت انداخت و ... /از من فیلم سیاه گرفته بود
رساند. آن روز هم فکر می کرد من در خانه دوستم میهمان بوده ام که دنبالم آمد.او اصلا درباره ماجرا قتل چیزی نمی دانست و من هم حرفی به او نزدم. در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرک های موجود در پرونده زن جوان را به قصاص محکوم کردند.
سرگذشت زنی که نمی خواست قاتل شود اما شد ! / از کجا به زندان زنان کشیده شدم !
خیلی خمار بودم ابتدا به کنار دیواری در نزدیکی پمپ بنزین جاده کلات رفتم و بعد هم ماجرای قتل را برای مرد ضایعات فروش بازگو کردم که در سرمای آن روز مرا به داخل اتاق برد تا هنگام مصرف مواد مخدر دختر کوچکم از سرما نلرزد و ... این زن جوان در حالی که بیان می کرد دلم برای دختر 3 ساله ام می سوزد با دستورسرهنگ گلزاری( رئیس کلانتری بانوان) در اختیار کارشناسان دایره مددکاری اجتماعی قرار گرفت. ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی منبع: روزنامه خراسان کدخبر: 967718 1402/11/09 07:36:00 لینک کپی شد ...
اخبار حوادث امروز 9 بهمن از اعدام 4 عضو تیم تروریستی موساد تا شکنجه هولناک کودک 2 ساله به دست مادرش در ...
برای سرقت از خانه خانم وکیل یک سارق استخدام کرده بود وقتی با پول های سرقتی گلخانه خرید ، ناخواسته سرنخ افشای این پرونده را به پلیس داد. درگیری مرگبار در مغازه سمساری به خاطر متلک پرانی مرد جوان که در جریان درگیری در یک سمساری با ضربه شیشه مرتکب قتل شده بود، در جلسه دادگاه مدعی شد از خود دفاع کرده است. نجات 4 نفر از چوبه دار در ارومیه+ جزئیات رئیس کل ...
محاکمه عمه به اتهام آتش زدن برادرزاده
را بکشم و فقط می خواستم از خانه ام بیرونش کنم. بعد از اظهارات صریح متهم، بازسازی صحنه جرم انجام شد و پزشکی قانونی هم در گزارشی اعلام کرد که سوختگی علت تامه مرگ قربانی بوده است. با تکمیل تحقیقات برای پروین به اتهام مباشرت در قتل عمد کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. این در حالی است که پدر سمیرا برای خواهرش درخواست قصاص کرده است و متهم بزودی پای میز محاکمه می ایستد. روزنامه ایران ...
درگیری مرگبار در مغازه سمساری به خاطر متلک پرانی
مغازه سمساری شدم. مقتول به من گفت چطوری میرفندرسکی ؟ اول فکر کردم اسم بازیگر خارجی است اما بعد متوجه شدم یک دانشمند ایرانی بوده است. عصبانی شدم و همین شروع درگیری ما بود. او با شیشه ای شکسته ضربه ای به پایم زد. به انتهای مغازه رفتم و هرچه جلوی دستم بود را سمت این مرد پرت می کردم. رئیس دادگاه: چه وسایلی را پرت کرد؟ متهم: به طور دقیق یادم نیست. لیوان، گلدان. رئیس دادگاه ...
دوستم آمد در خانه ما زندگی کند اما شوهرم... | او گلوی فرزندم را گرفته بود و می خواست خفه اش کند | روایت ...
عقب افتاده را بتوانیم پرداخت کنیم. زن جوان در ادامه گفت: فریبا دوستم 2 سالی می شد که ازدواج کرده بود اما با شوهرش اختلاف داشت و می خواست از او جدا شود. او به تهران آمده بود تا دوره آرایشگری ببیند و من وقتی به او پیشنهاد دادم تا به خانه ما بیاید پذیرفت. مدتی بعد متوجه شدم که آنها پشت سر من صحبت کرده اند و به همین دلیل تصمیم گرفتم فریبا را از خانه مان بیرون کنم. اما شوهرم اجازه نداد و مرا ...
25 ضربه چاقو تاوان خیانت زن متاهل شد/او با چندین مرد رابطه داشت
زدن بود که دیدم مرد عصبانی با چاقویی که از جیبش در آورد او را به کوچه کشاند و پشت سرهم به ناهید چاقو زد من از ترس فرار کردم و بعد که متوجه شدم زن مرده است. با پایان تحقیقات میدانی و انتقال متهمی که خودش را قاتل ناهید معرفی کرده بود بازجویی از وی شروع شد.این متهم در اظهاراتش مدعی شد. چند ماهی بود که از همسرم جدا شده بودم یک روز درحال رانندگی و مسافرکشی بودم که ناهید بعنوان مسافر ...
شوهرم را کشتم چون با دوستم که به خانه ام راهش داده بودم، ارتباط پنهانی داشت
زمانی که زن میانسال از این ماجرا باخبر شد به بهانه ای از منزل دخترش خارج و با پلیس تماس گرفت و ماجرای قتل شبانه دامادش را برملا کرد. بدین ترتیب بازپرس محمدجواد شفیعی و تیم بررسی صحنه جرم راهی محل شده و با جسد مرد جوان در حالی که داخل کیسه های نایلونی پیچیده شده بود مواجه شدند. متهم در تحقیقات اولیه مدعی شد که با همدستی دوستش این جنایت را رقم زده است.با اعتراف زن 25 ساله و دوستش مهناز، به دستور ...
قاتل کمپ ترک اعتیاد از جنایت خود می گوید
تبدیل به قاتل شود. گفت و گوی با این متهم را در ادامه می خوانید. چند وقت است که گل مصرف می کنی؟ از دو سال قبل معتاد شدم. اما چند ماهی بود که مصرف نمی کردم تا روز حادثه که دوباره روی آوردم به مصرف. توبه کرده بودم که دیگر سمت مواد نروم اما خب توبه گرگ مرگ است. پرونده ات نشان می دهد که تحصیلکرده ای و سابقه ای هم نداری؟ درست است. من کارشناسی روانشناسی دارم ...
2 قاتل در یک قتل اشتباهی در اردبیل/هر دو بخشیده شدند
مردی افتاد که مشخصات او با آنچه در مورد خانواده قاتل شنیده بودم همخوانی داشت. برای همین به آن مرد حمله کرده و چند ضربه چاقو به او زدم اما گمان نمی کردم که ضربات وارد شده عمیق و کشنده باشد. من قصد قتل نداشتم و فقط می خواستم برای انتقامجویی از قتل حمید، از خانواده او زهرچشم بگیرم. با اعتراف این متهم رسیدگی به این پرونده نیز در جریان قضایی قرار گرفت و هر دو متهم در جلسات جداگانه در شعب ...
اعتراف عامل قتل مرد معتاد در مرکز ترک اعتیاد
...> ناخواسته این اتفاق افتاد. چند روزی بود مقتول را برای ترک به کمپ آورده بودند اما با ما همکاری نمی کرد و داروهایش را نمی خورد. او معتاد به شیشه و گل بود. من یاد گرفته بودم در این جور مواقع باید آرامش خودم را حفظ کنم اما آن روز حالم خیلی بد بود. چند ساعت قبل از قتل به مادرم زنگ زدم، او از شهرستان به تهران آمده بود و خوشحال بودم که مادرم را بعد از مدت ها می بینم، اما مادرم گفت برایش کاری پیش آمده و ...
مستخدم کمپ ترک اعتیاد خودش گل کشید و قاتل شد!
در بررسی های میدانی چند نفر از مستخدمان کمپ را بازداشت کردند و پس از بازجویی های فنی متوجه شدند قاتل مرد جوان تحصیلکرده ای به نام اردلان است که از مدتی قبل در کمپ مشغول کار است. متهم ابتدا در بازجویی ها جرم خود را انکار کرد، اما چند روز بعد وقتی با دلایل و مدارک روبه رو شد، به قتل اعتراف کرد. وی گفت: من لیسانس روان شناسی دارم. تا قبل از اینکه معتاد به مواد مخدر شوم، زندگی ام خوب بود. دو ...
کار شیطانی مغازه دار با مشتری سرش را بالای دار برد/ مرا به پشت دخل کشاند و شاگردش در را بست
توانست صحبت کند، در توضیح آنچه اتفاق افتاده بود گفت: من وارد مغازه شدم که سرکه بخرم. مرد بقال به من گفت اگر به پشت دخل بروم به من 50 هزار تومان می دهد. من نرفتم، اما مرد مغازه دار به زور دستم را کشید و پشت دخل برد. من مقاومت و داد و فریاد کردم. سعی می کردم از دستش فرار کنم اما شاگردش در را بست و مراقب بود من فرار نکنم. بعد مرد مغازه دار به من تجاوز کرد و کتکم زد. او می خواست مرا خفه کند که موفق نشد ...
بار شبانه و راز قتل دختر زیبای تهران
فلور زیباترین دختر در میان زن های بار های شبانه تهران بود و فقط با همان جوان ثروتمند دوستی داشت. حمیدرضا با دیدن فلور به او اشاره کرد که بلند شود و به سر میزش بیاید، اما فلور اعتنایی نکرد و رو برگرداند حمیدرضا که عصبانی شده بود رفت به طرف فلور و دستش را گرفت تا سر میز خودش ببرد، اما مرد جوان به اعتراض از جایش بلند شد و با حمیدرضا دست به یقه شدند. در این موقع دو گردن کلفتی که مراقب شاهزاده بودند جلو رفتند و ضمن کتک کاری آن جوان ثروتمند را از سالن بیرون انداختند. از آن شب به بعد، این شاهزاده بود که به دیدن فلور می آمد و مرد دیگری جرئت نمی کرد به فلور نزدیک شود. ...
زن داداشم با مرد غریبه به ترکیه فرار کرد! / برادرم افسرده شد و ثروتش را به باد داد!
دختری 23ساله که با حضور نیروهای انتظامی از مرگ نجات یافته بود، درباره قصه زندگی خود به مددکار کلانتری طبرسی شمالی گفت: در خانواده ای شش نفره به دنیا آمدم؛ سه برادر دارم و تک دختر خانواده هستم. پدرم در شرکت خودروسازی کارگر بود. در کودکی اوضاع زندگی خوبی داشتم. برادرانم همه از من بزرگ تر بودند و من [... ...