ادعای قتل به خاطر غیرت؛ مقتول با مادرم رابطه داشت
سایر منابع:
سایر خبرها
تله خونین برای پسر پولدار
در این میان زن میانسال به خاطر بیماری، جان سپرد و دخترش در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد. این دختر به تشریح جزئیات ماجرا پرداخت و گفت: باور کنید من قصد کشتن کامران را نداشتم. وقتی مادرم او را شکنجه می کرد مانع او می شدم. آخرین روز برای خرید بیرون رفته بودم اما وقتی برگشتم متوجه شدم مادرم کامران را خفه کرده است. در پایان جلسه، قضات وارد شور شدند و دختر جوان را به ...
قصاص برای قاتل رفیق قدیمی
تا با هم قرار ملاقات بگذارند. جهان چند دقیقه بعد مقابل خانه مان آمد و پسرم را با چاقو کشت و گریخت. با اطلاعاتی که این زن به ماموران داده بود جهان ردیابی و بازداشت شد و به قتل دوستش به خاطر کل کل اعتراف کرد. وی در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد. در دادگاه چه گذشت؟ در ابتدای جلسه اولیای دم درخواست قصاص را مطرح کردند. ...
روایت جدید شهادت کاپشن صورتی
. ناگهان صدای مهیبی آمد. آن زمان پدرم نبود و من که به خودم آمدم دیدم که هیچ کسی در موکب نیست. بعد از اینکه خودت را تنها دیدی، کجا رفتی و چه کاری انجام دادی؟ گوشی را از جیبم درآوردم و به پدرم زنگ زدم که جواب نداد. به سرعت در بین شلوغی و جمعیت مادرم را پیدا کردم. آنجا متوجه شدم که انفجار رخ داده. خیلی شلوغ شده بود. مادرم و عمه هایم هراسان بودند و بچه ها گریه می کردند. شما چند نفر بودید ...
اعدام پایان جنایت خونین مغازه سمساری / در خیابان کمیل رخ داد
متهم و مدارک موجود در پرونده، برای او درخواست مجازات قانونی دارم. سپس مادر قربانی روبه روی قضات ایستاد و گفت: حاضر به گذشت نیستم و برای قاتل پسرم می خواهم. وقتی هادی در جایگاه ویژه ایستاد گفت: قبول دارم موجب مرگ پیمان شدم اما از خودم دفاع کردم. آن روز وقتی وارد مغازه سمساری شدم، پیمان مرا با لقبی صدا کرد که اول فکر کردم بازیگر خارجی است .اما بعد ها متوجه شدم نام یک دانشمند ...
پایان خونین کری خوانی / اگر دوستم را نمی کشتم، کشته می شدم!
به گزارش پایگاه خبری صراط، متهم که مردی جوان است ادعا کرد اگر دوستش را نمی کشت حتما خودش به دست او کشته می شد. یک سال قبل جسم نیمه جان جوانی به بیمارستان منتقل شد. شدت ضربه ای که به او وارد شده، به حدی بود که ساعاتی بعد از بستری شدن در بیمارستان جانش را از دست داد. ماموران برای مشخص شدن ماجرا تحقیقات خود را آغاز کردند و متوجه شدند این جوان کامران نام دارشت و احتمالا دوستش ...
آرزو داشتم شهید شوم نه جانباز
. این جانباز ورزشکار ادامه داد: اوایل سال 1367 راهی جبهه شدم و در منطقه شاخ شمیران عراق در تاریخ هفتم تیرماه 1367 مجروح شدم و به بیمارستان بانک ملی تهران منتقل شدم، زمانی که در بیمارستان بودم قطعنامه 598 قبول شد و جنگ به پایان رسید. یعنی درست 21 روز بعد از مجروحیتم جنگ تمام شد. این جانباز 70 درصد درباره نحوه جانبازی اش بیان کرد: هنگامی که در خط پدافندی بودم و در پاتک عراق ...
روایتی از زندگی جانباز غلامحسین صفایی، شهید زنده و صاحب نشان مشهدالرضا(ع)| همیشه در میدان
قبل از آن نداشت؛ ساعت 6 صبح می رفتم بیرون و حدود 12 یا یک شب به خانه برمی گشتم و خانواده تقریبا مرا نمی دیدند. این در حالی بود که پسرم چند روز بعد از پیروزی انقلاب و دخترم نیز سال 1359 به دنیا آمده بود. تیری که یک تنه ورزشکار جوان را زمین گیر کرد طولی نکشید که به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و اوایل پاییز 1360 عازم جبهه شد. می پرسم با اینکه پیش از انقلاب اسلامی ...
مردی که مدعی بود او را ربوده و شکنجه کرده اند، به اتهام آزار کودکان بازداشت شد
خودرو کرده و در محلی رها کردند. تصور می کنم آنها قصد اخاذی داشتند اما چون از هوش رفتم، ترسیدند و مرا رها کردند. با شکایت پدرام، پرونده ای در دادسرای امور جنایی تهران تشکیل شد و به دستور بازپرس حسین گودرزی، مأموران وارد عمل شدند. در نخستین گام، مرد آشنا به نام ناصر شناسایی و دستگیر شد. مرد جوان در تحقیقات اولیه ادعایی متفاوت را مطرح کرد و گفت: چند روز قبل پسر 12 ساله ام با ...
گروگان شاکی به جرم تجاوز و آدم ربایی دستگیر شد! + جزئیات
به طرح شکایت از وی پرداخت. این مرد درباره انگیزه اش گفت: مجید شاکی پرونده تا همین چند ماه پیش در محله ما زندگی می کرد. یک روز پسر 12 ساله ام درحالیکه اشک می ریخت و مضطرب بود به خانه آمد. وقتی علت احوالش را جویا شدم، حرفی نزد. می گفت در مدرسه با دوستانش درگیر شده و کتک خورده است. چند روزی گذشت، اما پسرم حالش خوب نمی شد. یک شب وقتی با او صحبت کردم، حقایق تکان دهنده ای را برایم فاش کرد. وی ...
اسرار مرگ دختر 16 ساله در سوئیت شیطانی
مهشید بود به همین دلیل ما 4 نفری با هم رابطه داشتیم. آن روز قرار بود به کافه ای برویم و با یکدیگر قلیان بکشیم! شب من و مهشید سوار بر موتورسیکلت بودیم که فرهاد و شیرین را دیدیم و با هم به کافه رفتیم. یک ساعت قلیان کشیدیم بعد مهشید گفت مرا به خانه برسان! به همین دلیل من او را سوار موتورسیکلت کردم و به شهرک نجف بردم. سپس به کافه برگشتم و دیدم فرهاد و شیرین در حال خروج از کافه هستند. شیرین نمی خواست نزد ...
مرگ زنی که با همدستی دخترش، پسری پولدار را کشت
کیانا و بازداشت او مشخص شد این دختر و مادرش در قتل آرش دست داشته اند. کیانا به ماموران گفت: در دوردور های شبانه با مقتول آشنا شدم و با هم دوست شدیم. از آنجا که او پسر یکی از ثروتمندان شهر بود با مادرم نقشه کشیدیم تا او را گروگان بگیریم و در مقابل آزادی اش از خانواده اش اخاذی کنیم. با آرش تماس گرفتم و گفتم مادرم می خواهد او را ببیند و به خانه دعوتش کردم. وقتی آمد در نوشیدنی او مقداری ...
زن خیانتکار شوهرش را با سیانور کشت!
روز سکوتش را شکسته و به قتل همسرش اعتراف می کند. متهم به بازپرس گفت: سن خیلی کمی داشتم که به اجبار خانواده ام ازدواج کردم، از همان روزهای اول به خاطر اختلاف سنی زیادی که باهم داشتیم همیشه دعوایمان می شد و برای اینکه خانواده متوجه اختلاف ما نشوند به تهران آمدیم. اما بعد از چند سال وقتی رفتار او روز به روز بدتر و نسبت به من و زندگی مان بی تفاوت تر شد،من هم برای جبران جای خالی ...
خرید اسلحه برای خودکشی یا جنایت؟ | گفت و گو با قاتلی که یک ماه در آذربایجان به جرم جاسوسی زندانی بود
همشهری آنلاین - حوادث: روز دوشنبه بیست و سوم بهمن ماه جوانی 19 ساله قدم در اداره پلیس تهران گذاشت و گفت یک سال قبل، مردی را با شلیک گلوله به قتل رسانده و در همه این مدت به شدت عذاب وجدان داشته است. وی ادامه داد: دعوای من با مقتول به خاطر اختلاف مالی بود. من اسلحه تهیه کرده بودم تا به زندگی خودم پایان بدهم اما از شدت عصبانیت، با همان اسلحه مرتکب قتل شدم و از روزی که دستانم به خون آلوده شده، یک شب ...
فرهنگ ایثار و شهادت باید هر روز زنده تر شود
ها همکاری می کردم. این جانباز بیان کرد: خانواده ام از اینکه به جنگ بروم مخالف بودند ولی با تمام مخالفت آن ها بدون اطلاع به راه خود ادامه دادم و پس از اینکه مجروحیت پیدا کردم اعضای خانواده مطلع شدند که در جبهه هستم لذا هنگامی که به بیمارستان منتقل شدم شوهر خواهرم به ملاقات من آمده و چون باقی اعضای خانواده از جبهه رفتنم ناراحت بودند به عیادت من نیامدند و بعد از چند روز مجدد به جبهه ...
محاکمه مادر و پسر به اتهام قتل یک مرد | به مادرم نظر داشت ؛ پشیمان نیستم!
اتهام قتل عمد و برای فریبا به اتهام معاونت در قتل، کیفرخواست صادر شد و پرونده برای رسیدگی به شعبه 10 دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. ابتدای جلسه فرزندان قربانی درخواست قصاص کردند سپس پسر جوان به جایگاه رفت و گفت: روز حادثه وقتی مقتول در خانه ما بود به پارکینگ رفتم تا مدارک را از داخل خودرو بردارم اما وقتی برگشتم با دیدن او که در حال صحبت با مادرم بود عصبانی شدم و کنترلم را از ...
به خاطر غیرتم مرد راننده را کشتم!
. پس از این اعترافات، ماموران جسد راننده را کشف کرده و برای تعیین علت مرگ به پزشکی قانونی انتقال دادند.اشکان وقتی راز قتل را فاش شده دید، ادعای عجیبی را مطرح کردوگفت: من درزندگی با افراد زیادی در رفت وآمدم و به همین خاطر شخصیت شناسی خوبی دارم. آن روز با دیدن فرهاد متوجه شدم او برای معامله ماشین به خانه ما نیامده و به مادرم نظر دارد. به همین خاطر عصبانی شده و او را خفه کردم. پس از اعتراف به ...
پسر عاشق پیشه در تله مادر و دختر گروگانگیر / او را با ساطور کشتم + جزییات
خواسته مادرم کامران را به خانه مان بردم و دست وپای او را بستم. حتی وقتی مادرم کیسه پلاستیکی را روز سر کامران کشید آن را پاره کردم تا نفس بکشد اما روز بعد دیدم مادرم او را کشت. من واقعا در قتل پسر جوان دستی نداشتم. مادر وی نیز قتل را گردن گرفت. حکم قطعی قصاص برای زن جنایتکار در پایان جلسه قضات زن میانسال را به و دخترش را به 20 سال زندان محکوم کردند. پرونده در دیوان ...
قاتل پسرم قبل از مجازات در زندان مرده، دیه اش را از بیت المال بدهید
به گزارش زیرنویس، رسیدگی به پرونده قتل پسر جوان از اواخر تیر سال 1396 با شکایت پدرش به پلیس آغاز شد. روزنامه ایران در شرح ماجرا نوشت:مرد میانسال به مأموران گفت: دو شب قبل پسرم از خانه بیرون رفت. چند ساعت بعد با من تماس گرفت و گفت مشکلی برایش پیش آمده و به پول [...]
گفت و گو با عمو ریزه عجیب ترین سارق پایتخت | خواب باورنکردنی، سارق خونسرد در خانه مالباخته ها
کرده است. این گفته ها را زنی جوان در تماس تلفنی با پلیس مطرح کرد و ماموران پس از این تماس راهی خانه زن جوان در یکی از مناطق شمال غرب پایتخت شدند. وقتی ماموران رسیدند، زن جوان در راهروی ساختمان ایستاده و در خانه اش را قفل کرده بود. وی گفت: پنجشنبه شب به خانه یکی از دوستانم رفته بودم و شب وقتی برگشتم با صحنه عجیبی مواجه شدم. تمام خانه بهم ریخته بود و در بالکن نیز شکسته. از سوی دیگر، صدای خرو پفی از ...
عشق و عشرت
نتوانستند خانه را منفجر کنند. وارد خانه شدم، دیدم مادرم لبخند بر لب داشت. به آشپزخانه رفتم ومتوجه شهادت زن دایی و پسرعمه ام شدم.به پیش مادربرگشتم ودیگر چیزی یادم نیست. فعالیت منافقین برای کودکان! منصوره اسکندری نیز از زاویه دید خود ماجرای شهادت اعضای خانواده اش را تعریف کرد. او یادآور شد که از مادرش خاطرات چندانی جز آن روز ندارد و با گذشت زمان، مرور و بازگو کردن آن روز به خصوص پس ...
دزد خوش اشتها بعد از خوردن غذا در صحنه سرقت خوابش برد / خواب سنگین کار دزد خانه های شمال تهران داد + ...
به گزارش رکنا، چند روز قبل زن جوانی با پلیس تماس گرفت و در حالی که وحشت زده بود، گفت: یک مرد که او را نمی شناسم در خانه ام خوابیده است. وی در تشریح ماجرا گفت: به میهمانی رفته بودم و قرار بود شب به خانه نیایم اما کاری برایم پیش آمد و مجبور شدم نیمه شب به خانه برگردم. به محض اینکه در را باز کردم متوجه صدای خروپف شدم. به طرف اتاق خواب که صدا از آنجا می آمد رفتم و با کمال تعجب مردی را دیدم ...
عشق هوس آلود به زن مطلقه در خودرو مسافرکشی
راحتی رها کرد و به دنبال سرنوشت خودش رفت. خواهرانش نیز پسرم را به خانه خودشان راه نمی دادند و ادعا می کردند برادرزاده ای که مادرش تو باشی، به هیچ هم نمی ارزد! حالا دیگر حصار آن عاشق بی همتا فروریخته بود و من درحالی آواره و سرگردان شدم که ناصر پنهانی خانه و ماشین را هم فروخت و من به ناچار به خانه پدرم بازگشتم. اکنون نیز برای بازگرداندن جهیزیه ام دست به دامن قانون شدم چراکه همسرم ادعا می کند من لوازمی را به خانه او نبرده ام. بیشتر بخوانید: نکته ای که همه دانشجوهای دختر و پسر باید بدانند ...
روایتی از شهید 4 ساله حادثه تروریستی کرمان
نمی توانم تحمل کنم. دوباره بعد از سه چهار روز برگشتم. برادرانم خیلی می گفتند برگرد به افغانستان، ولی من همین جا ازدواج کردم و زندگی ام را اینجا ساختم. الآن ایران مثل خانه و کشور خودم من است. بچه های عاشق ایران هستند و تمام دوستانم ایرانی هستند. در همین حادثه هم دوستان ایرانی برای من سنگ تمام گذاشتند . مادرم ایرانی است اما نه خودم شناسنامه دارم، نه بچه ها! خانم سامی هم دربار ...
پرونده قتل مهرجویی بسته شد
این دلیل که از مدت ها قبل بر سر مسائلی با خانواده مهرجویی اختلاف داشت، از اولین کسانی بود که به عنوان مظنون توسط پلیس دستگیر شد. او در اعترافاتش گفت که پس از قتل قربانیان مقداری اموال از خانه آنها را به سرقت برده که بخشی از این اموال توسط پلیس کشف شده است. دو روز بعد، یک منبع آگاه در گفت وگو با فارس جزئیاتی از اعترافات قاتل مهرجویی را نقل کرد. اینکه قاتل گفته است بعد از اینکه با شکایت ...
دستگیری سارق در رختخواب دختر جوان
غیرمنتظره روبرو شدم. به محض اینکه در را باز کردم متوجه صدای خر و پف شدم. به همین خاطر به طرف اتاق خواب که صدا از آنجا می آمد، رفتم. در کمال تعجب مردی را دیدم که روی تختخواب من خوابیده بود. این مرد لباس کارگری دارد و کیسه ای در کنارش است که به نظر می رسد وسایل باارزش خانه خودم است. پس از این تماس، ماموران کلانتری در جریان قرار گرفتند و به محل اعزام شدند. ماموران وقتی بالای سر مرد خواب رسیدند ...
قتل هولناک معشوقه مادر توسط پسر غیرتی
به گزارش زیرنویس به نقل از اعتماد، مردی که به قتل متهم شده است ادعا می کند مقتول با مادرش رابطه پنهانی داشت. پسری جوان که مردی میانسال را به تصور رابطه با مادرش کشته است، ادعا می کند غیرتی شده و دست به قتل زده است. زنی یک سال قبل به پلیس گزارش داد همسرش گم [...]
قتل مرد جوان به دست پسر غیرتی / به مادرم نظر داشت او را کشتم + جزییات دادگاه
منتقل شد. پسر جوان به ناچار به قتل اعتراف کرد و گفت: من با افراد زیادی در رفت و آمد هستم و شخصیت ها را به خوبی می شناسم. آن روز فرهاد برای معامله ماشین به خانه مان نیامده بود. من متوجه شدم او به مادرم نظر دارد .به همین خاطر عصبانی شدم و کنترل اعصابم را از دست دادم و او را خفه کردم .بعد از قتل مادرم در حمل جسد به من کمک کرد. پسرجوان به بازسازی صحنه جرم پرداخت و پرونده اش با صدور ...
8نفر ساواکی داخل خانه ریختند....
خاطر دِینی که به شما دارم، اینها را به شما می گویم... الان که به ماهیت کادر رهبری سازمان پی بردم، ریختن خون آنها را جایز می دانم... چون آنها دچار فساد و انحراف اخلاقی و عقیدتی شده بودند. ما از مکتب امام حسین(ع) درس گرفتیم که با یزیدیان مصالحه نداشته باشیم و با آنها مبارزه کنیم و هیچ وقت از این باب، احساس پشیمانی نمی کنم. بعد هم گفت: قرار است تا 10 روز دیگر تیرباران شوم و خوشحال هستم و سرم را پیش ...
معمای پیچیده گم شدن پسر جوان در تهران / سرنخ جدید پس از 6 ماه جستجو
یرینی به آنها بدهم. متهم در ادامه گفت: وقتی موبایل را تحویل پدر سپهر دادم او از من درخواست کرد آنها را به همان منطقه گرمسار ببرم شاید نشانه ای از پسرشان پیدا کنند، من هم به همراه او و 4 نفر از دوستانش به همان نقطه ای که گوشی را پیدا کرده بودم رفتیم ،شروع به جستجو کردیم اما هیچ اثری از جسد سپهر یا وسیله ای از او پیدا نکردیم. بعد چه شد؟ به خانه برگشتم و تصمیم گرفتم همسر و ...