پوست کف پا را قیچی می کردند!
سایر منابع:
سایر خبرها
وقتی شاکی، متهم می شود | گروگان به جرم تجاوز و آدم ربایی دستگیر شد
و پا بسته که آثار کبودی و جراحت روی بدنش وجود داشت، برای درمان به بیمارستان انتقال یافت. مرد مصدوم تحت درمان قرار گرفت و پس از چند ساعت چشمانش را باز کرد و به هوش آمد. وی در ابتدا وانمود که دچار شوک شده و چیزی به خاطرش نمی آید اما کمی بعد عنوان کرد که افرادی، وی را ربوده و شکنجه اش داده اند. این مرد پس از آنکه از بیمارستان مرخص شد، قدم در دادسرای جنایی تهران گذاشت تا جزییات 4 ساعت ...
معلمی که در سنگر شهادت به تدریس مشغول شد
شفیعیه قرار دارد، بردند از لای در نیمه باز، هلم دادند داخل، بلافاصله بعد از وارد شدن در راهروی تاریک آنجا، باران مشت و لگد و فحش شروع شد. بعد از یک ربع ساعت، مرا به اتاقی انداختند و در را قفل کردند. به نظرم دیگر عصر شده بود. صدای قفل در بلند شد. ولی دوباره بسته شد. هنوز چشمهایم بسته بود و نمی دانستم چه خبر است، بیش از بیست بار این کار تکرار شد. برای من که از لحاظ روحی بی تجربه بودم، خیلی سخت بود ...
مداحی که روز تولدش را در اردوی جهادی می گذراند!
دنبالتان بیایم. مادرش قبول نکرد و گفت شما امروز زیاد کار داری ولی عادل گفت دنبالتان می آییم . حدود ساعت 2 عصر با مادرشان به گلزار رفتیم. از شلوغی جمعیت ناچار شدیم از کوچه پس کوچه ها برویم. باز هم مادرش گفت بیا برگردیم؛ ولی عادل گفت اگر لازم باشد شما را از بالای گلزار به داخل می برم . من نزدیک موکب پیاده شدم و ده دقیقه بعد صدای انفجار اول را شنیدم. همه چیز به هم ریخت و شلوغ ...
روایت جدید شهادت کاپشن صورتی
در بیمارستان باهنر بستری است. با عجله خودم را به بیمارستان رساندم و امیرعلی را دیدم که از اتاق عمل بیرون آوردند و وقتی به هوش آمد خیالم راحت شد. اما هنوز از بقیه خبری نبود. در این مدت نمی دانید با چه حالی همه جا را گشتم. ساعت11:30شب برادر همسرم عکسی را نشانم داد. عکس همسرم درون یک کاور بود. آنجا بود که فهمیدم همسرم شهید شده است. حالم به شدت بد شد. ساعت 5صبح خبر جان باختن دخترم مریم را هم به من ...
پایان بازی تحریم ؛ رادیکال های اصلاح طلب شکست خوردند
اصلاحات دست شان خیلی خالی است، چون در سراسر کشور کمتر از 50 نفر نامزد اصلاح طلب داریم. هر چند با 50 نفر از میان 13 هزار نفر نامزد تأییدصلاحیت شده خیلی سخت است که بخواهیم انتظار شگرفی در نتیجه گیری داشته باشیم، اما همه تلاش مان این است در حوزه های انتخابیه ای که امکان رقابت معنادار باشد رونق انتخاباتی برقرار شود. البته معتقدم در تهران و شهر های بزرگ نیز باید همچنان برای ایجاد شور و شوق ...
پسر مسعود رجوی که در ایران بزرگ شد کجاست ؟
؟ مجاهدین به چیزی جزء ساقط کردن حکومت فکر نمی کردند. من حالا این سوال را یک جوابی می دهم، ولی باز برمی گردیم به همان قصه. بعد از پیروزی انقلاب، سازمان همه حرکت هایش مشخص بود که اینها فقط به حکومت کردن فکر می کنند و چیزی کمتر از آن راضی نیستند. حتی همان موقع ها شهید بهشتی پیشنهاد کرده بودند که اینها را بیاوریم در بخشی از حکومت شریک بکنیم و بگذارید که اینها هم همراه ...
پورمحمدی: جلوی حوادث سال 88 را می توانستم بگیرم
به گزارش مردم سالاری آنلاین ؛ روزنامه خراسان نوشت: معادلات انتخابات 11 اسفند به قدری پیچیده است که برخی تحلیل گران آن را رقابتی بین دو جبهه اصولگرایی و اصلاح طلبی توصیف می کنند و برخی دیگر معتقدند دوره این آرایش انتخاباتی سپری شده و این دوره شاهد متولدشدن آرایش جدیدی در عرصه سیاسی خواهیم بود. مصطفی پورمحمدی از جمله چهره ها و شخصیت های برجسته جریان اصولگرایی، در دسته دوم قرار می گیرد. او که در دوره های مختلف نقش مهمی در شکل دهی ائتلاف ها و تشکل های فراگیر جناح اصولگرا در انتخابات مختلف ایفا کرده است، حدس ...
تاکتیکی از نمایندگان مجلس یازدهم برای آب نشنیدم/ همه تخم مرغ ها را داخل یک سبد نگذاشتیم
خوبی شده، کارهای خوب تری را هم نتوانسته اند انجام دهند و اقداماتی هم وجود دارد که ممکن است خوب نباشند و بعد از مدتی متوجه می شویم اگر این کار انجام نمی شد وضعیت بهتر بود و در همه مجالس به همین صورت است. ما در آن وزن کشی که نسبت کارهای خوب به بد چقدر بوده است می توانیم عملکرد مجالس را ارزیابی کنیم اما این ارزیابی منطقی در فضای جنگ شناختی این طور تعبیر می شود که اینها هم مثل قبلی ها هیچ کاری نکردند ...
کتاب زندگی و مرگ صدام به کتابفروشی ها آمد
که یونیفرم افسری با درجه ستوانی داشت، مقاومت کرد و وقتی 6 محافظ به او حمله کردند باز هم سعی می کرد زیر مشت و لگدها دفاع کند. آن ها را به راهروی هتل المدنیه کشاندند. مرد فریاد می کشید و تسلیم نمی شد. کارکنان هتل شاهد اتفاق بودند. محافظان زن را به اتاق عدی بردند.... مدتی بعد از اینکه عدی از اتاق بیرون آمد. صدای جیغ طولانی شنیده شد. در بالکن باز بود و زن خودش را از 7 طبقه پایین انداخته و جلوی ورودی ...
این زنان فراموش نمی شوند
شمسی (مریم) بهرامی بود. مدتی بعد، حلیمه آزموده هم به جمع شان اضافه شد. فاطمه ناهیدی و 3 دختر اسیر دیگر را مدتی در استخبارات عراق و بعد در زندان الرشید بغداد نگه داشتند. آنها با ضربه زدن به دیوار با اسرای محبوس در سلول کناریشان ارتباط برقرار می کردند. آنها تقاضا کردند تا به اردوگاه منتقل و به صلیب سرخ معرفی شوند. برای این منظور، دست به اعتصاب غذا زدند. نوزدهمین روز اعتصاب، آنها را به بیمارستان ...
از سلول های ساواک تا سنگر شهادت: سرنوشت یک مهاجر الی الله
.... همزمان با اوج گیری انقلاب اسلامی، به همراه دیگر زندانیان سیاسی، از زندان آزاد شد. پس از آزادی از زندان، به رغم وجود آثار شکنجه، با شوری انقلابی، به مبارزه اش علیه رژیم ستمشاهی ادامه داد و همدوش با مردم مسلمان و انقلابی، در صحنه های مختلف انقلاب حضور یافت و تا پیروزی انقلاب اسلامی، لحظه ای از پا ننشست. حجت الاسلام نبوی، پس از پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار نظام اسلامی، خود را بی هیچ ...
برکناری من از اشتباهات بزرگ دولت احمدی نژاد بود
مشارکت عمومی نیست. مردم تعیین کننده اند، ما مردم می توانیم تحول ایجاد کنیم و نشان دهیم از این وضع راضی هستیم یا نیستیم. رای ندادن پشت پا زدن به سرنوشت خودمان است. عده ای مشارکت بالا را باعث رای نیاوردن خودشان می دانند و برای همین دلیلی برای تشویق مردم به مشارکت نمی بینند. رای سفید ندهیم، چون رای سفید نه تنها اثری برای خواسته ما ندارد و همان چیزی که نمی خواهید ...
برکناری من از اشتباهات بزرگ دولت احمدی نژاد بود، می توانستم جلوی حوادث سال 88 را بگیرم
وزیر کشور احمدی نژاد و وزیر دادگستری روحانی گفت: برکناری من به نظرم جزو اشتباهات بزرگ دولت بود، چون معتقدم اگر در آن دولت بودم جلوی حوادث سال 88 را می توانستم بگیرم.
تکنیک هایی ساده برای افزایش عزت نفس
...؛ پس رو مقایسه هات کار کن... آدم های اشتباه باعث میشن که به جای این که خودتو دوست داشته باشی، فقط اون ها رو ببینی و بهشون توجه کنی! اما یه آدم درست، کاری میکنه که در قدم اول تو دیده بشی و بعد اون به چشم بیاد: پس؛ از آدم هایی که در حضورشون ناامن، ناچیز، محو و سایه ای بیش نیستی فاصله بگیر... روزی 8 لیوان آب بخور، دست کم یک ساعت ورزش کن، حداقل پنج صفحه کتاب بخون، یه کوچولو به مو و پوستت برس و ...
گفت وگوی صمیمانه با دکتر مجید کابلی جانباز 70 درصد و متخصص ژنتیک پزشکی و عضو هیئت علمی دانشکده پزشکی
زنند و من در همان روز ترکش خوردم و مجروح شدم، تا اینکه اردیبهشت سال 60 که 8 ماه از جنگ گذشته بود یک خمپاره-120 در چند سانتی متری من به زمین اصابت کرد و باعث شد که جراحات خیلی شدیدی بردارم و از قسمت یک دست و یک پا و انگشتان آسیب ببینم و همچنین بقیه بدن تحت تأثیر قرار بگیرد. هنگامی که مجروح شدم مرا به پایگاه هوایی وحدتی دزفول و بعد به بیمارستان افشار بردند. دکتری که مرا عمل کرد از اعزامی های شهر ...
ساواک؛ نفرت انگیزترین و مخوف ترین نهاد پهلوی
اسطوره می سازد می تواند مثلا دشمن را بیشتر بترساند. این قضیه یواش یواش تبدیل شد به یک نوع اغراق گویی، نه در مورد صمد بلکه در مورد خیلی دیگران. خب خود آل احمد وقتی مرد، من این را می دانم که دقیقا تهدیدش کرده بودند که به هند تبعیدت می کنیم. خوب توی اسالم سکته کرد و همه جا باز پر شد که او را کشتند و آن وقت یک محیط شهید پروری درست شد. رویه دروغ پردازی آل احمد پس از مرگ وی توسط دوستان و ...
فروغِ ادبیات ایران
در تهران مصوَر مطالبی با اسم مستعار به جهت کسب درآمد می نوشت. حق چاپ دو کتابش هم چندان نبود و نفقه شوهر سابق کفاف زندگی مستقلش را چندان نمی داد البته باز شاپور با بلند نظری و جوانمردی، حتی برای مخارج سفر پول فرستاد ولی فروغ برای اقامت خارج همان ابتدا از همه چیز زد بطوریکه به جای هواپیمای مسافری با هواپیمای باری سفر کرد! در مدت اقامت باز از همه چیز می زد تا به اماکن فرهنگی آنجا بروَد. وی همچنان در ...
تمساحی که می خندید
می دهد و شلوار جین خاکستری، اندامش را مردانه. جنازه، حالتی از جهش به خودش گرفته. حالتی از پرواز. انگار که روح، وقت جدایی از تن، خواسته پیکر نیمه جان دختر را هم با خودش همراه کند. روح، تن دختر را با خود بالا کشانده، اما نتوانسته از دنیا بِکَنَدش. و تنش همان طور با دست هایی باز رو به بالا و پاهایی بسته، میان زمین و آسمان رها شده. دست می گذارم روی تمساحِ تی شرت دختر. سرهنگ می آید و کناردستم ...
مثل کوه صبور
دانش آموزان مسلمان می شود. ما آخر هفته ها مجموعه فعالیت هایی را در این انجمن داشتیم. در این دوران بود که دانشجویان آخر هفته ها به انجمن ما سر می زدند تا درباره اسلام سخنرانی کنند. و همان زمان بود که از طریق این دانشجویان- بالاخص دانشجویان دانشگاه احمدو بِلّو (Ahmadu Bello University) جایی که شیخ (زکزاکی) در آن تحصیل می کرد- ما متوجه شدیم که اسلام خیلی فراتر از آن چیزی است که به طور ...
روایتی از شهید4 ساله ایرانی افغانستانی حادثه تروریستی کرمان
با هیچ چیزی عوض نمی کند و البته همیشه قدردان این همه تلاش و زحمت بوده است: حتی روزهایی بوده که در یک اتاق کوچک زندگی کردیم، اما من غر نزدم. چون با چشم خودم می دیدم که توی سرما و گرما بیرون می رود و کار می کند. همیشه هم به بچه ها هم گفته ام که قدر بابا را بدانید. گاهی وقت ها که آقای عزیزی به خانه می آید می بینیم که سر و دست و بدن اش زخمی است. همیشه صبح می رود و شب می آید. خب واقعا سخت است. من خودم ...