سایر منابع:
سایر خبرها
حسین بختیاری آقای روضه خوان
ات کنند. باز زمزمهٔ صدای این شعر روضهٔ تو بلند می شود: من آخرش همه را می کشم به سوی حرم/ که عشق را سر هر کوچه جار باید زد تا نگاه می کنی، وقت رفتن است ؛ که آن صدای کشیدهٔ تو، بندی از زیارت اربعین را درآیین کاشت جسم، فریاد می زند: یا رحمة الله الواسعة و یا باب نجاة الاُمة همه کشیده و بلند می گویند: یااااا حسین . باز صدای تو در فضا می پیچد: صد شکر می کنم که به لطف خدای خویش ...
انریکه تحقیرم کرد، او حتی با من دست نداد
) بود. ما 7-0 به بارسلونای لوئیس انریکه باختیم. وقتی آنها 5-0 جلو بودند، او نه نیمار و نه مسی و لوئیس سوارز را تعویض نکرد و در پایان بازی از کنار من رد شد و با من دست نداد. احساس کردم این حرکت پیامی از طرف او بود مبنی بر اینکه نیمکت والنسیا حق من نبود و شایستگی مربیگری را ندارم. او همچنین گفت: به یاد دارم که ما سه بار مقابل اتلتیک بیلبائو بازی کردیم و ارنستو والورده مربی آنها بود. تیم او ...
فال حافظ جمعه 14 اردیبهشت 1403
فال حافظ امروز متولدین فروردین اگر به کوی تو باشد مرا مجال وصول رسد به دولت وصل تو کار من به اصول کجا روم چه کنم چاره از کجا جویم که گشته ام ز غم و جور روزگار ملول تعبیر فال حافظ: فال حافظ امروز شما می گوید آرزوی انجام کاری تمام فکر تو را به خود مشغول نموده ، اما امکانات انجام آن را نداری و از این بابت بسیار مغموم و ناراحت هستی ...
فال حافظ امروز جمعه 14 اردیبهشت 1403/ زدیم بر صف رندان و هر چه بادا باد
...> تعبیر تفسیر فال حافظ امروز شما نشان می دهد در رویا و خیال پردازی ها غرق شده ای. آرزوهایت تمامی ندارد و دور و دراز است. وقت گران مایه خود را تلف می کنی. هیچ کس آنقدر عمر نمی کند که به تمام آرزوهایش برسد. پس همین چند صباحی را که زنده هستی از زندگی ات لذت ببر. آنچه از زندگی که باید قسمتت باشد حتما به تو خواهد رسید. متولدین اردیبهشت ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است ...
گری نویل در خصوص باخت 7-0 به بارسلونا؛ انریکه تحویلم نگرفت و به او فحش دادم!
بارسلونا باختیم. یادم است وقتی نتیجه 5-0 بود، هنوز مسی، نیمار و سوارز داخل زمین حضور داشتند. بعد از پایان بازی، رفتم با لوییس انریکه دست بدهم، اما او مستقیم از کنارم رد شد و به من محل نگذاشت. انگار با این حرکتش می خواست پیامی به من بدهد: تو در جای درستی نیستی (به درد مربی گری نمی خوری). آن موقع بود که با خودم فکر کردم و گفتم “ای آدم عوضی”. به نظر این حرکت لوییس انریکه باعث شد تا گری نویل ...
یک برنامه رادیویی مرا به زندگی برگرداند
فارسی می خواندم. چند رباعی از موسی عصمتی گل داده جهان فارسی بعد از تو برای پرچمدار و پدر شعر فارسی (رودکی جان) سرگشته و گنگ و مات برگشت امیر بی آن همه سور و سات برگشت امیر آن روز که دلتنگ بخارا بودیم با شعر تو از هرات برگشت امیر آن روز شکوه لحظه ها را دیدیم ما رنگ خدایی صدا را دیدیم از پنجره بسته چشمت در شب ما معجزه سبز ...
سرقت های سریالی قهرمان کشتی در تهران | نیما می گوید شکست عشقی خورد و ...
بردم و تحویل مالخر می دادم. چه شد که قهرمان کشتی تبدیل شد به سارق؟ یک دختر زندگی مرا تباه کرد. من به خاطر او حتی مرگ را هم تجربه کردم. خیلی عاشقش بودم و قرار بود با هم ازدواج کنیم اما او مرا ترک کرد. نمی خواهم در مورد او حرف بزنم فقط همین را بدانید که بدجور شکست خوردم و باختم. درواقع خودم را بازنده می دیدیم. تصمیم گرفتم خودکشی کنم، حتی قرص خوردم و فکر کردم همه چیز تمام شد. 40 روز در کما ...
بشارت بزرگ خداوند به خدمتگذاران خانواده های معظم شهدا / 45 سال هست که شیطان بزرگ هر اقدامی کرده شکست ...
شهدا و برای بزرگداشت شهدا جمع می شویم چون شهدا می توانند دست ما را بگیرند. سردار فدوی اظهار کرد: حدیثی هست که می گوید زخم شمشیر و تیر و نیزه بر مجاهد و شهید از نوشیدن آب خنک در تابستان سوزان گواراتر است. خداوند به شهید می گوید من جانشین تو در بین اهل بیت تو هستم، هر که آنان را خوشنود کند مرا خوشنود کرده، و هر که آنان را به خشم آورد، مرا به خشم آورده است، که این بشارت بزرگی به کسانی است که ...
دستگیری 3 قاتل فراری در 3 عملیات ضربتی
عملیاتی غافلگیرانه بازداشت کردند. وی زمانی که در مقابل افسر پرونده اش قرار گرفت، به تیراندازی مرگبار در نمایشگاه اتومبیل اعتراف کرد و درباره انگیزه اش گفت: در زندان بودم که متوجه شدم جوانی که یکی از صاحبان نمایشگاه اتومبیل است در جمع بچه های درباره دختر موردعلاقه ام حرف زده است. با شنیدن این موضوع کینه او را به دل گرفتم و با خودم گفتم به محض آزادی، او را به قتل می رسانم. او ادامه داد: در آن زمان به جرم ...
نورافکن: در 2 سال گذشته سپاهان قهرمان واقعی لیگ بوده است!
.... امروز وظایفم دفاعی بود و نتوانستم موقعیت سازی کنم و از شوت هایم استفاده کنم. از خودم راضی بودم. وی درباره انتشار یک عکس در صفحه شخصی اش و حاشیه ایجادشده پس از آن گفت: هر چه درباره خودم و تیمم می گذارم، برایم حاشیه می شود و آنها را به شخص و جای دیگر نسبت می دهند. واقعاً عمدی وجود نداشت. من آن عکس را دوست داشتم و علاقه مند بودم. به ببر علاقه دارم. نورافکن در واکنش به شعارها ...
در خواستگاری ام سر فوتبال دعوا شد/ جرات نمی کنم حلقه ازدواج را دربیاورم!
داریوش شجاعیان، بازیکن هوادار که فصل موفقی داشته، در خصوص هواداران استقلال و تاثیر مصدومیتش در روند خود گفت: من هروقت بیرون می بینم شان به من لطف دارند. عذرخواهی می کنم اگر در آن چهارسال کم و کسری داشتم و آن مصدومیت ها نگذاشت به آنها کمک کنم. او در مورد پیشنهادهای خارجی اش گفت: من از قطر پیشنهاد داشتم اما مصدومیت ها باعث شد نتوانم لژیونر شوم اما به نظر خودم می توانستم خارج از ایران هم ...
طلاق به خاطر پیدا شدن روسری در خودرو شوهر
توی ماشینش یک روسری قرمز پیدا کردم خیلی عصبانی و ناراحت بودم با این حال به رویش نیاوردم تا اینکه چند روز قبل یک عروسک دخترانه هم در ماشین پیدا کردم. این بار دیگر به رویش آوردم و گفتم اینها مال کیست اما آرمین با دروغگویی تمام به من گفت ماشین دست دوستش بوده و اینها مال همسر دوستش است، اما من باور نکردم یک روز از روی کنجکاوی او را تعقیب کردم و دیدم دم یک مهدکودک رفت و یک دختربچه را بغل کرد و بعدش هم ...
چرا حسن باقری نمی خواست فرمانده عراقی کشته شود؟
عراقی ادامه داد: آن شبی که می خواستید حمله کنید، سکوت بود و من به معاون عملیات خودم گفتم سکوت ایرانی ها خیلی خطرناک است و این ها امشب حمله می کنند. بعد به نیرو هایی که در شوش داشتیم، آماده باش دادیم و گفتم آماده باشید که ایرانی ها می خواهند حمله کنند و کشتار راه بیندازید و خلاصه آن کشته هایی که شما دادید بخاطر پیش بینی من بود . آقای جعفری هیچ چیزی نمی گفت و این حالت داشت مرا دیوانه می ...
سریال حریم سلطان آبروی من را برد/ خانم ها می گویند خوش تیپ هستم!
حرف های علی پروین همواره جذاب است و شنیدنی. سلطان پرسپولیس بهار سال 1392 در مصاحبه ای جذاب با عادل فردوسی پور حرف های بسیار خاصی را بر زبان آورد که خبرورزشی یازدهم اردیبهشت همان سال آن را پوشش داد. با هم چکیده حرف های علی آقا را می خوانیم:
پیام تبریک روز معلم + فیلم
؟ این همه بهمون صفر دادی؟ این همه حرصتو در اوردیم؟ این همه صفرامونو کردی بیست؟ این همه راپورتمونو پیش مدیر دادی؟ این همه دیگه بس نیست؛؛؛؛؛؛ها ها ها ولی باز هم مرسی از روز های خوبی که با تو سر شد روزت مبارک *************** دل به دل ما سپردی و گرمای وجودت را در سرمای تمام فراز ها و نشیب ها همراهمان کردی ...
شهیدی که شاهد ترور رهبر انقلاب بود
شهدای ایران ، در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی در چاپخانه نیروی هوایی مشغول به خدمت بودم. در راهپیمایی و تظاهرات نیز شرکت می کردم. با ورود امام (ره) به کشور، فعالیت هایم همچون پاسداری و گشت خیابانی بیشتر شد. در مسجد امام جعفر صادق (ع) هم فعالیت داشتم. نخستین گروهی بودیم که به دیدار امام خمینی (ره) رفتیم. فردای آن روز، کارگزینی چند تن از همکاران را اخراج کرد اما پس از مدتی به کار بازگشتند. ...
بعد از مرگ والدین برای آنان چه کنیم؟
روایتی دیدم که مفصل است و خلاصه اش را می گویم. روزی پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله دیدند پیرمردی دست یک جوان زیبایی را گرفته و به سوی او می آیند؛ وقتی رسیدند پیرمرد به پیغمبر اکرم صلی الله علیه واله عرض کردند: یا رسول الله این پسر من است و دارایی او بسیار است، لکن خرج مرا نمی دهد. من گرفتار هستم و توانایی کار کردن ندارم. حضرت این جوان را موعظه کردند؛ جوان گفت: یا رسول الله من ...
الفبای عشق
؛ آنان که دفترهای خاطرات از عطر یادشان آکنده است . معلم عزیز! آن زمان که پای درست می نشستم و تو الفبای عشق را به من می آموختی، دلم از گوهر کلمات خالی بود و من با انبوهی از حرف ها به خانه بر می گشتم و شبانگاهان، با یاد تو به خواب می رفتم. سال ها از آن لحظات شیرین می گذرد، ولی هنوز یاد و نامت در دلم زنده است و تو را می ستایم که همچون انبیا، به تعلیم و تربیت عشق می ورزی. آن زمان برایم از دانایی ...
دعوای زوج جوان به خاطر حواس پرتی
برگردیم و گوشی ها را پس بگیریم. مسأله خیلی ساده بود. ولی ریحانه آن شب انگار فرد دیگری شده بود. شروع کرد به داد و فریاد و گریه که چرا این قدر حواس پرت هستم. من هاج و واج مانده بودم و نمی دانستم چه بگویم. ریحانه آن شب به من حرف هایی زد که نمی توانم آنها را فراموش کنم. او گفت از حواس پرتی ها و از بی مسئولیتی من خسته شده و دیگر نمی تواند تحملم کند. او با گریه گفت دیگر مرا دوست ندارد و باید از هم جدا شویم ...
میزبان کریم
خواستم بروم تو و از آقا عذرخواهی کنم، بابت آن مشت ها، بابت آن اصرارها، بابت آن فکر ها و از همه بدتر بابت آن نیت احمقانه! روضه که تمام شد رفتم پای ضریح و بعد از پدر و مادرم از جانب آن سه زن ورامینی زیارت کردم، بعد از جانب رفیقی که بیمار بود و بعد هم دعا های دیگر! آدم فراموش کار است، خیلی زیاد! برای مثال همین بس که دو ساعت بعد توی مضیف نشسته بودم و در حالی که سوپ می خوردم برای حسین و بقیه تعریف می کردم که چقدر خوش روزی هستم، در حالی که من هیچ کاره بودم، میزبان کریم بود، کریم ابن الکریم! ...
تمام درد بشر را معلم دوا بُوَد
آوران علم و دانش تمام درد بشر را معلم دوا بود چون کوه استوار با صبر و صلابت در دشت پر از گل نام معلم پیدا بود به هیچ و پوچ زندگی معنی می داد شگفته گل را اگر احساس وفاه بود. محمدزمان حیدری- شاعر آئینی دَری: تو آی مهربان فرشته آسمانی تو که همکار خوب پیغمبرانی بر علم، ادب کشتی و بادبانی تو آموخته ی همان آب و نانی ...
شیطان با نقاب خواستگار
نتیجه خوش باوری و اعتمادش به یک پسر غریبه چه بود و در این مدت چه شرایطی داشت؟ بعد از این حرف مادر، نگاهی به دخترک می اندازم که همچنان از شرم سرش را پایین انداخته است. مادر باعصبانیت می گوید: تو که با این رفتارهایت ثابت کردی خیلی جسور هستی و سر نترسی داری، حالا خجالتی شدی؟برای خانم مشاور تعریف کن چه اتفاقاتی برایت افتاده است. اشک در چشمان آیدا حلقه می زند و می گوید: من که گفتم پشیمانم. خانم به ...
خبرنگاری که معلم شد
همیشه لکه داشت؛ دو سه روز بود که بعضی دفتر و کتاب هایش را جا می گذاشت. چند بار در کلاس با شعر و داستان درباره اهمیت پاکیزگی و نظافت شخصی گفته بودم اما فایده نداشت. زنگ آخر که صدایش کردم و از او خواستم فردا با مادرش به مدرسه بیاید تا با او حرف بزنم، گفت: خانم مادرم خانه نیست، رفته قهر. بعضی از کتاب هایم خانه است اما من می روم خانه پدربزرگ پیش مادرم. در خانه مان قفل است؛ نمی توانم بروم کتاب ...
پرسپولیس تردید ایجاد کرده، استقلال هوادارش را می کُشد!
– اخبار ورزشی – رسول کربکندی در گفت وگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری تسنیم، درباره رقابت نزدیک دو تیم پرسپولیس و استقلال برای رسیدن به قهرمانی در لیگ برتر گفت: تا قبل از شکست برابر آلومینیوم شانس خوبی برای قهرمانی پرسپولیس قائل بودم ولی این باخت و نمایش متزلزل پرسپولیس در دفاع باعث شد تردیدهایی به وجود بیاید. پرسپولیس تهاجمی فوتبال بازی می کند و استقلال هم دفاع کردن را خوب بلد است و ...
قرار ما لس آنجلس | دوست دارم در استادیوم شاهد جشن قهرمانی استقلال باشم | حذف پرسپولیس خوشحالی ام را ...
طرفدار استقلالم. مسابقه که تمام شد یکی برایم نوشت که پرسپولیس حذف شد و خوشحالی ام 2برابر شد. ان شاءالله که تیم ما در لیگ قهرمان می شود و خوشحال تر هم می شوم. دلم می خواهد روز قهرمانی در استادیوم باشم. اولین بار در دربی استادیوم رفتم. خیلی جو خوبی بود و به قدری خوشحال بودم که چند روز از استادیوم تعریف می کردم و حرف می زدم. تا حالا به این موضوع فکر نکرده ام. نمی دانم ...
از معلم جان روشن یافتیم
معلمی می گذارد و در توصیف زیبایی از لطافت های این شغل می گوید: من معلّم هستم/ نیمکت ها/ نفس گرم قدم هایِ مرا می فهمند/ بال هایِ قلم و تخته سیاه/ رمز پرواز مرا می دانند/ سیب ها دست مرا می خوانند/ درد فهمیدن و فهماندن و مفهوم شدن/ همگی مال من است. برخی معلمان هم در این دیار هستند و در لوح سپید کودکان، از عشق می نویسند؛ چراکه تاریخ نشان داده اگر عشق بکاری، شاعری زاده می شود چون سعدی و می ...
5 زن و دختر تهرانی در تله سیاه مرد رمال
به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده از یک سال قبل با شکایت زن جوانی به نام مریم آغاز شد . وی که به پلیس آگاهی رفته بود گفت :سال هاست از بیماری ناشناخته ای رنج می برم و دچار هستم و نمی توانم به خوبی راه بروم. سال ها تحت درمان پزشکان بودم ما پس از مدتی دوباره بیماری باز می گشت و من توان حرکت را از دست می دادم. تا اینکه مدتی قبل یکی از بستگانم گفت مرد رمالی را می شناسد که می تواند با نسخه ...
یخ هارو با میوه و تخم شربتی رنگی رنگی کن! | طرز تهیه یخ های تزئینی +ویدئو
در این بخش چند حکایت زیبا و آموزنده از گلستان سعدی را ارائه کرده ایم و امیدواریم این داستان های ایرانی جالب مورد توجه شما قرار بگیرند. درویشی مستجاب الدعوة در بغداد پدید آمد حجاج یوسف را خبر کردند بخواندش و گفت دعای خیری بر من کن. گفت خدایا جانش بستان گفت از بهر خدای این چه دعاست گفت این دعای خیرست ترا و جمله مسلمانان را. ای زبردست زیر دست اذیت گرم تا کی بماند این ...
فراتر از تکلیف
.... وقتی خانم هاشمی را با ماسک و صدایی گرفته و لرزان سر کلاس می دیدند، فکر می کردند معلمشان سرما خورده است. خانم هاشمی گفت: یک روز خودم همه ماجرا را برایشان تعریف کردم. بعد از آن، هر کاری می کردند تا محبتشان را به من نشان دهند و چون در کلاس دست تنها شده بودم خیلی هوایم را داشتند. پرسیدم: در روزهای اول بیشترین چیزی که به آن فکر می کردید، چه بود؟ گفت: نبودن خانم مناجاتی در کلاس ها ...