سایر منابع:
سایر خبرها
10 جمله مخرب که نباید به بچه بگویید!
...> تربیت کودک کار ساده ای نیست شما باید در رفتار با کودکتان محتاط باشید. ما در اینجا 10 جمله ای را که نباید به بچه هایتان بگویید، برایتان آورده ایم. 1. بگذار من خودم این کار را انجام می دهم طبیعی است که می خواهید کنترل کارهای کودکتان را به عهده بگیرید. به عنوان مثال رختخواب او را جمع کنید یا اتاق اش را مرتب کنید اما با این کار او هیچ گاه نمی تواند(یا نمی خواهد) کارهایش را خودش ...
فاتح جبهه مقاومت اسلامی قلب ما را هم فتح کرد
اما حالا قرار است به جمع خانواده اش برویم تا ببینیم آقا رضا در چه شرایطی پرورش یافت که تبدیل به یک سردار شهید شد. متن زیر برگرفته از گفت و گوی ما با عباس بخشی برادر و بخت آور قنبری مادر شهید فاتح است. اوضاع افغانستان چندان مناسب نیست. گروه های چپ و کمونیستی به پشتیبانی شوروی عرصه را برای مسلمانان معتقد این کشور تنگ کرده اند. در چنین اوضاعی خیرمحمد بخشی، پدر شهید فاتح، خانه و زندگی را ...
می گفتند نترس! این خواهر هم مانده است
ما حتی به کسانی که برای تهیه گزارش و عکس می آمدند، اجازه نمی دادیم وارد مقر ما بشوند، واقعا نمی شد حتی به بغل دستی خودت اعتماد کنی، چون ممکن بود نفوذی باشد. در هرحال من زیاد به حرف ایشان اعتماد نکردم. روز دوم و سوم، باز ایشان این پیشنهاد را به بچه های گروه دادند. البته جز آقای خلیلی و من و خانم نجار، دیگر کسی نمانده بود. مسئول ما آقای خلیلی و دکتر سعادت بودند. دکتر سعادت با یکی از خواهرهای امدادگر ...
ویژگی یک خانواده خوب را بشناسید
مادر بودن خود را با آن سازگار کنند. هر کودک حتی در یک خانواده، متفاوت است. اگر شخصیت هر کودک را مستقلا بفهمید و با آن کودک به روشی که مناسب است رفتار کنید جنگ و دعواها را به حداقل می رسانید. اگر بچه خیلی فعالی دارید، باید در هنگام شب از انجام بازی های شلوغ همراه با او خودداری کنید، زیرا این کار خوابیدن او را مشکل می سازد، به جای آن، او را وادار کنید که فعالیت آرامی انجام دهد که به او کمک کند آرام شود ...
یک روز پا به پای زنی که دیگر نمی خواست مادر باشد
حوش کوچه نه چندان گمنام اوراقچی و شاید شبیه لیلا ، خودش را به خانه پردرد خواهری سپرده که این سال ها، همه وجودش را در همین خانه ته نشین کرده است... خانه ای مخوف در حوالی اسلامشهر که همه بدبختی های لیلایی که حالا بدون حرف و حدیث یک سال و دو ماه است پاک مانده، از همین جا آغاز می شود... خواهر بزرگم مصرف کننده بود، یه مدت آورده بودیمش پیش خودمون تا ترکش بدیم، بچه شم سقط کرد، ولی آدم نشد ...
احسان وصیتنامه اش را از 15 سالگی نوشته بود
با این حال پیکر این شهید بزرگوار در دسترس نیست و تصور می شود که نیروهای تکفیری جسد این شهید را به جای دیگری منتقل کرده اند. سید ایمان میرسیار که در مقطعی در راه دفاع از حرم ائمه اطهار همراه برادر بزرگ ترش بوده، تصویری بهتر و کامل تر از شهید احسان برایمان ترسیم می کند. برادر شهید در گفت وگو با جوان توضیح می دهد که برادرش از 15 سالگی وصیتنامه اش را نوشته و چگونه شور و اشتیاق شهادت از او انسانی با ...
کسی به داد این خواهر و برادر می رسد؟!
می گوید: دوست دارم زندگی کنم چون به نظرم زندگی زیباست. به دنبال یک شغل مناسب هستم تا بتوانم از بار مشکلات خانواده ام بکاهم و زحمات پدر و مادرم را جبران کنم. هر چند خیلی جاها رفته و به دلیل وضعیت جسمانی ام پذیرفته نشده ام اما ناامید نیستم چون خدا همیشه با ما است. حرف پایانی این خانواده عمل شدن به فرمایش رهبر انقلاب است که فرموده اند: بیمار نباید به جز رنج بیماری، درد دیگری داشته باشد. گزارش: پوپک قاسمی منبع: روزنامه همشهری اردبیل ...
دخترم خبر شهادت امید زندگی ام را داد
باعث شهادتش شد. مادرش با این سن به سفر مشهد نرفته بود. یکبار که مادرشان خیلی مریض شد، شهید ایشان را برای مداوا به یزد بردند. به من گفتند که مادرم را می بریم یزد بعد هم می بریمش مشهد، ولی نمی خوام کسی بفهمه. بعد از اینکه کارمان در یزد تمام شد، صبح زود بدون اینکه به خودشان چیزی یگوییم به سمت مشهد رفتیم. مادرش گفت شما مثل اینکه بر نمی گردین. سمت دیگه ای دارید میرین. گفت می خوام یک جایی دیگه ببرمت ...
خاطرات دختر شهید مطهری از پدر
سال ها از فاجعه فقدان پدر می گذرد، اما او همچنان با یادآوری آن خاطره بی تاب می شود. عطوفت پدر و توجه او به کوچک ترین نکات، همچنان فرا راه زندگی او و خواهر و برادرهاست. چراغ فروزانی که نه تنها آنان که فرزندان بی شماری را هدایتگر بوده است. سعیده مطهری در گفت وگویی با فارس به بیان برخی ویژگی های پدربزرگوارش استاد شهید مطهری و خاطراتش از دوران با او بودن پرداخته است که از نظر خوانندگان عزیز می گذرد ...
عنایت خداوند باعث شد که شیعیان افغانستانی اینگونه به مردم شناسانده شوند
دلتنگ و بی قرار فرزند چه می گفتند و رفتارشان چگونه بود؟ هر مادری بالاخره دلتنگ فرزندش می شود علی الخصوص که ابراهیم فرزند آخر خانواده بود و بچه بسیار مهربانی بود ولی چون برای دفاع از حریم اهل بیت جان خود را فدا کرده اند مرحمی بر دل مادر است. برای ازدواج شهید رضایی فکری نکرده بودید؟ قصد داشتیم که وقتی وارد دانشگاه شد آماده ازدواج شود ولی مسائل سوریه که پیش آمد این موضوع ...
ما پای پدرمان را بوسیدیم ولی کم بوسیدیم!
اش که خود من اگر جای او بودم خیلی بدتر برخورد می کردم. یادم هست که من حدود دوازده سالم بود و یک شب تنهایی رفتم شهر ری برای هیئت حاج منصور، نزدیک صبح که برگشتم یک سیلی زد توی گوش من که گریه ام گرفت اما انصافا اگر خودم جای او بودم بدتر برخورد می کردم. بچه های شما که بزرگ بشوند چه چیزی از پدر برایشان می گویید؟ ان شالله بتوانم با نانی که به آن ها می دهم همیشه در راه راست باشند. من فقط ...
من بودن در جوانان امروز پر رنگ شده/ با تک فرزندی مخالفم
. شما تنها یک فرزند دارید. آیا با تک فرزندی موافقید؟ نه، حقیقتش خودم اصلاً و ابداً با تک فرزندی موافق نیستم. مسلم است که زندگی با چند فرزند کامل تر و شیرین تر می شود. هرکس باید حداقل دو فرزند داشته باشد و تک فرزندی چه برای بچه و چه برای پدرومادر بسیارسخت است. هرکس به خواهر و برادر احتیاج دارد و والدینی که فقط یک فرزند دارند هم همیشه جای خالی فرزندان دیگر را حس می ...
اگر برای حقوق می خواهید به سپاه بیایید؛ همان بهتر که نیایید
آنجا دیدم و سراغ عبدالکریم را گرفتند، گفتم خوب است الحمدلله. البته خانواده حاجی تا مدتی خبر نداشتند که حاجی سوریه است، در مراسم افطار منزل اخوی حاجی که همه خواهر و برادرها جمع بودند برادر بزرگ حاجی گفت: حاج کریم اوقات همه را تلخ کرده! خواهر حاجی پرسید: چرا؟ ایشان هم گفت: حاج عبدالکریم رفته سوریه و همین اسباب ناراحتی خانواده حاجی را فراهم کرد. ولی من سعی کردم آنها را دلداری بدهم و با صحبت کردن ...
فاطمیون ایرانی ها را برادران واقعی خود می دانند
خاصی برای پدر و خانواده مان قائل بودند. پدرمان شخصیت خوب و محبوبی در محل داشت. یک خواهر و 9 برادر بودیم که یکی از برادرها در سانحه ای فوت کرد و تک خواهرمان هم بعد از او فوت کرد. با شهادت سیدمحمود الان هفت برادر هستیم. مادرمان زن مؤمنه ای است که با وجود تحمل این همه داغ، همچنان صبوری می کند و از لحاظ تربیتی نقش پررنگی در زندگی فرزندانش دارد. چه زمانی به ایران آمدید؟ ما از زمانی که ...
آنانی که زیباترین غزل برای بلندترین آرزوهایند
خواهر و مولای مان! فرزندان سوم شعبانیت برای صیانت از حرمت حرم آن بی بی و آن محبوبت راهی دور دستهایند تا تو را از نگرانی در آورند برادری نوشتند که عالی ترین و مقدس ترین پیوند اعتقادی و عاطفی بین شان حاکم بود و آن خواهر در کنار برادر بودن را شرط ضمن عقد خود قرار داده بود و در کربلا و حوادث پس از آن، حماسه هایی را از سر آن پیوندها بوجود آورد، که دل برادرش را برای همیشه خلقت با خود ...
هزار خورشید تابان
همین 3 نفر ختم نمی شود ؛ چند لحظه پس از شروع گپ و گفتمان میز پر می شود از د خترهای خوش اخلاقی که به گفت وگو حس و حال متفاوتی می د هد . حافظه و صاحبه، خواهر و د خترعموی خواهران محمد ی هست، خواهر شکیبا، ماد ر و خواهر عاطفه و از همه مهم تر د لیل اصلی این اتفاق، مریم یگانه معلم هنر بچه ها و د وست صمیمی اش، ما را د ر این گفت وگو همراهی می کنند . از مریم، معلم هنر بچه ها می پرسیم چرا فکر کرد ...
یک روز پا به پای زنی که دیگر نمی خواست مادر باشد
خودمون تا ترکش بدیم، بچه شم سقط کرد، ولی آدم نشد، دوباره از اول شروع کرد، منم همون وقتا لبم رفت سمت سیگار، مشروبم می خوردم یه کم، تا وقتی که به زور دادنم به یه خارجی بی پدر و مادر که واسه کار اومده بود ایران، با سیم کابل می افتاد به جونم، اونقدر می زدم که نا نداشتم بلند شم، به دو سال نرسید، ازش جدا شدم، اون وقتا مجبور بودم برم نظافت خونه مردم، شبا از زور خستگی می افتادم تو جام، تا کم کم خواهرم بهم ...
شهید مدافع حرم:پاسداران سبز پوش به خود افتخار کنید
شما می خواهم که این حقیر را حلال کنید مخصوصا بچه های با مرام گروهان تخریب و 20 روز از مرخصی های استحقاقی من را به خاطر کم کاریها و کارهای شخصی که در وقت اداری انجام داده ام کم کنید، اگر شهادت قسمتم شد مرا در گلستان شهدا دفن کنید. *صحبت شهید با خواهران و برادران خود خواهر و برادران خوبم شما هم مرا حلال کنید و سعی کنید در همه شرایط باعث سر بلندی پدر و مادر باشید و جای خالی مرا ...
روش های پیشگیری از تمام بیماری های قلبی
روز خنثی شود. 19. به مادرتان تلفن کنید یا به دختر، یا پدر، برادر، خواهر، یا پسرتان. یا به همه ی آن ها! پژوهش های دانشگاهی زیادی در 10 سال گذشته ثابت کرده اند که روابط پراکنده و جداگانه بین روابط ثابت و تجدیدپذیر با آنها که دوست شان دارید می تواند برای سلامت قلب مفید باشد. پس با آنها در تماس باشید، که قلب شما و احتمالا خانواده تان را سالم تر می سازد. 20. یک کم دعا کنید و ...
عضلاتش را پرورش داد تا به لباس تک سایز شهادت برساند
صابغی فضلی در اوایل انقلاب به شهادت رسید. ما معنای ایثار و شهادت و جهاد را با تمام وجودمان درک کرده ایم. پدر رضا دو سالی در زمان جنگ تحمیلی در جبهه حضور داشت. هر دو خواهر دیگر من هم مادر شهید هستند. رضا همیشه پای حرف های پدر و پسر خاله هایش در خصوص دفاع مقدس می نشست. همیشه هم حسرت نبودنش را در آن زمان می خورد. خیلی دوست داشت یک پاسدار شود. این آرزوی رضا بود. اولین باری که به سوریه رفت من اطلاعی ...
اعتراف یک کارگردان: دیگر مخاطب را نمی شناسم!
خیلی اذیت شد ولی در این فیلم این مرگ پایان نیست و باز هم ماجرا ادامه دارد.مخاطب وقتی از سینما بیرون می آید فشار زیادی را تحمل نمی کند. سینمایی که من انتخاب کردم به من گفت این آدم باید در آن لحظه بمیرد. من در این فیلم عشق خواهر به خواهر و برادر به برادررا هم نشان می دهم.خودم فیلم نامه را نوشتم. زمانیکه تصمیم گرفتم این اتفاق برای این پسر بیفتد به بچه ها گفتم فقط آن تخته توی حیاط مهم است زیرا نه ...
عادات عجیب غذاخوردن در جهان
ها مسئولیت مربوط به غذا خوردن محول می شود و چپ دست ها وظیفه تمیز کردن را باید بر عهده می گرفتند. همین شیوه تقسیم کار موجب شده امروز هندی ها غذا خوردن با دست چپ را یک تابو تلقی کنند. 4.در کره جنوبی تا زمانی که بزرگ ترین فرد خانواده نخستین لقمه را نخورد سایرین اجازه غذاخوردن ندارند شبیه به این رسم تقریباً در کشور خود ما دیده می شود، ولی در کرده با شدت بیشتری انجام می شود. مردم این ...
خیابانی برای دوران کودکی!
که کفش، جوراب و انواع پاپوش های بچه گانه را عرضه می کنند. این بازار یکی از بزرگ ترین مراکز فروش و توزیع لباس کودکان است. در هر گوشه از این خیابان نشانه و اشاره ای از دوران شیرین کودکی را می توان دید. تصاویر زنده و بدون سانسور از تقلای بدون خستگی بچه ها و کلافگی پدر و مادرها از نماهای همیشگی این خیابان است. برای بعضی دیگر انتظار و لحظه شماری شیرین برای صاحب اولاد شدن را می توان به وضوح ...
مصاحبه با خانم امیری کارشناس هنری و تربیتی مرکز توانبخشی معلولین و کم توان های ذهنی در هرمزگان+تصویر
این بچه تا حالا حرف نمیزد اما بعد از اتمام قصه ی من گفت (خااااااله)من از شدت خوشخالی اشک تو چشمام جمع شده بود و اون لحظه احساسم وصف نشدنی بود. 9- نوع پرسش های یک خبرنگار با نوع بینش یک پرستار تفاوت زیادی داره.حالا اگه شما خبر نگار بودید چه سوالی می پرسیدید که به نظرتون مهم و قابل تامل باشه؟ من اگر بجای شما بودم میپرسیدم نیازای مالی این بچه ها چجور تامین میشه چون ...
داریوش اسدزاده: دلم برای جوانانی که امروز می خواهند بازیگری را شروع کنند می سوزد
موزه برود و کلی اثر از آدم های مختلف را نشان دهد. * به این که پدر ارتشی شما موافق حرفه تان نبودند قبلا اشاره کردید اما خواهر و برادر چطور؟ آنها هم تمایلی به کار هنری نداشتنند؟ - خواهران و برادرم هیچ علاقه ای به هنر نداشتند. برادرم مثل پدرمان، ارتشی بود و راه ایشان را ادامه داد. من هم دبیرستان نظام می رفتم و جالب اینکه با هوشنگ کاووسی همکلاس بودم ولی مدرسه راضی ام نمی کرد. وقتی وارد ...
این چهار مَن !
تنها ماندن، در شرایط ما از معلولیت هم ترسناک تر است. یک دختر سالم دارم که وقف ماست از بس که می آید و نمی رود. فکر و ذکرش برادر و خواهر هایش هستند. او هم پاگیرِ عشق شده است. هنوز بزرگ نشده اند گاهی نفس که کم می آورم، می روم چند دقیقه ای روی ایوان می ایستم و آن بالا را نگاه می کنم. خودش خوب می داند چه می خواهم. بچه هایم در شبانه روز چندبار تشنج می کنند. ماهانه 500 هزار تومان پول ...
خجالت بکشید،این تهمت ها به باشگاه پرسپولیس نمی چسبد
مقاله ها پرسپولیس نیوز : مدافع ملی پوش پرسپولیس عنوان کرد:از تمام بچه های راه آهن میخواهم با تمام وجود بازی کنند. رامین رضاییان در آستانه بازی تیمش مقابل راه آهن در پیامی نوشت: کم کم دارم میشنوم خیلی ها دارن صحبت از کم کاری میکنن.. بس کنید خجالت بکشید این تهمت ها به باشگاه بزرگ پرسپولیس نمیخوره.من پارسال تو همین تیم راه اهن با بهادر عبدی کاپیتان این تیم هم اتاق ...
شهر من هنوز کودک کار دارد
کودکانه ای است که با بطری های پلاستیکی جامانده این و آن به دنبال چند تومان پول است. با خودم می کشانمش بر سر قبر عزیز از دست رفته. می گویم سنگ قبر را درست وحسابی بشورد تا پول خوبی بدهم. لب هایش می خندد. کمتر چنین پیشنهادی شنیده است. کمی که اخت می شود از خواهر کوچکش می گوید و از مادرش و دو برادر دیگر و یک بردار بزرگ تر معلول و پدری زمین گیر. نامش را نمی گوید و وقتی دست های کوچکش روی سنگ قبر سرد سر ...
شهدای حرم، اثبات وفاداری عملی ایرانیان به امام حسین(ع) و اهلبیت اند
چنین استقبالی را نداشتم، ناخودآگاه به پدر و مادر شهید گفتم؛ من نمی توانم به شما تسلیت بگویم، زیرا چنین خانواده ای و تربیت چنین فرزندانی به ویژه فرزندی همچون شهید علی فقط جای تبریک دارد. خواهر شهید گفت: مهمانان علی، عزیزان ما هستند و شما اکنون که به خاطر برادر در برابر این سادگی، ایمان، مقاومت و صبر زینب گونه این خانواده، نمی دانستم چه بگویم؟ شهیدم اینجا حضور دارید ...
متروکه های شگفت انگیز (2)
برترین ها: یک دفعه چشم روی هم می گذاری و همه چیز عوض شده. کاغذ عکس های کودکی زرد شده اند و بچه ها بزرگ سال ند. خانه ی نوسازی که برادر دوساله ات به نرده ی ایوانش تکیه داده، دیگر تازه نمی نماید و نهال های باغچه، درخت شده اند. زمان، بر همه چیز سپری شده، شاید بچه ها و خانه های عکس های قدیمی بخشی سرنوشت ساز در تاریخ نشده اند، اما برای کسانی که آن افراد را می شناسند، خاطرات و داستان هایی را زنده می کند ...