سایر منابع:
سایر خبرها
پدر شعر انقلاب درگذشت/ وقت است تا برگ سفر بر باره بندیم
شاعری مردمی بود که ˈمجرمˈ تخلص می کرد و آثارش در سفری به مشهد، در حمله راهزنان به یغما رفت. حمید، قبل از رفتن به مدرسه در خانه نزد مادرش قرآن را آموخت و به همین دلیل وقتی به مدرسه رفت فارسی را خیلی خوب و سلیس می خواند و از بچه های دیگر جلوتر بود. وی در سال 1311 در سن هفت سالگی به مدرسه رفت و در مدرسه شیخ حسن داورزنی که مدرسه مردمی بود به تحصیل علم و دانش مشغول شد. وی علاوه بر آن ...
مصاحبه ای جذاب و خواندنی با خانم موسوی رزمنده زن دوران دفاع مقدس
...> * جنگ و زن – درمدتی که در جبهه حضور داشتید چه کارهایی انجام می دادید ؟ چند ماهی هیچ کاری جز خانه داری ،همسرداری و مطالعه نداشتم ولی بعد از آشنا شدن با دوستان و اقوام خودم و همسرم به کار آشپز خانه جبهه رفتم و بعد از آن به امداد گری و حتی شرکت در کلاس های بسیج و هر کاری اون روزها میشد یک خانم انجام دهد. قابل توجه دختران و زنان امروزی که زنان آن دروره کارهای سخت را به آسانی انجام میدادند ...
بی تو دلم می گیره تو این سکوت خونه*...
بود نوشت: هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق/ ثبت است بر جریده عالم دوام ما/ خیلی غم انگیز بود رفتن حبیب عزیز از بین ما. تسلیت به همه هنردوستان و خانواده محترمشون. انوشیروان تقوی: در نهایت تأسف و ناباوری حبیب محبیان عزیز از بین ما رفت. افتخار اینو داشتم که آهنگ شونه به شونه رو از اون مرحوم تنظیم کرده بودم که به شما هواداران عزیز این هنرمند عزیز تقدیم می کنم. روحت شاد. علی پهلوان ...
روزگار سخت یک خانواده 3 نفره مبتلا به ام اس
...، مادر زهرا و مریم است و حدود 15 سال است که با MS زندگی می کند. مریم، دختر کوچکترش، 14 ساله بود که یک روز صبح، زمانی که باید حاضر می شد و به مدرسه می رفت، نتوانست از جا بلند شود: بدن دخترم لمس بود، دهانش کف کرده بود. فکر می کردیم سکته کرده . تشخیص بیماری پنج سال زمان برد. کسی نفهمید که او سکته نکرده و "MS" دارد. چند سال بعد، درست زمانی که دختر کوچک تحت نظر بود و دارو مصرف می کرد ...
زندگی خواندنی 5 زن غسال در بهشت زهرا
و کجا بزرگ شدی نداره، رو پیشونیت نوشته. اولش سخته اما کم کم باهاش کنار میای و زندگی می کنی. از 18 سالگی دوست داشتم غسال بشم ولی هیچ وقت فکر نمی کردم بهش برسم. وقتی یکی از اقواممون فوت می کرد میومدم از پشت پنجره غسالا رو تماشا می کردم. اینها حرف های زهرا است. فرزند آخر یک خانواده 6نفره که در رشته کسب و کار درس می خواند و عاشق شغلش است. 26 سال دارد و چهار سال است که در غسالخانه بهشت زهرا ...
زندگی عجیب قهرمان خلافکار از دستبرد به خانه ها تا قاچاق مواد
...> چه شد که دستگیر شدی؟ از همسر سابقم رو دست خوردم. البته بار کج هیچ وقت به منزل نمی رسد و بالاخره روزی گیر می افتادم. آنقدر سرقت کردم که پول خوبی به دست آوردم. به طوری که خانه، خودروی لوکس و ویلا در شمال کشور خریدم. همه اینها را از ترسم به نام همسرم زدم اما مدتی بعد متوجه شدم که او نمی تواند بچه دار شود. وقتی این موضوع را فهمیدم تصمیم به جدایی گرفتم اما همسرم از ترس اینکه اموالم را از ...
بخش های خواندنی خلسه با طعم باروت
الان چند وقته که یه طوری شده. همه اش فکر می کنه بیست و چند سال پیشه. روزا وقتی از پیاده روی برمیگرده می گه یکی دنبالش تا دم خونه اومده. اون اولا بهش می گفتم اون روزا تموم شده. الان دیگه شاه نیست و ساواک تعطیل شده. حالی اش می شد. یه کم فکر می کرد. بعد دوباره می شد همان منصور سابق. اما چند وقت بعد باز دوباره همون آش بود و همون کاسه. کم کم حالش بدتر شد. یه بار وقتی اومد خونه رفت همه کاغذاشو از رو ...
پیرمرد قصه گوی شهدا/ آفرین که داغ ضجه زدن را به دلشان گذاشتی
با انقلاب اسلامی آشنا شوند. از همسایگی با انقلابیون تا نام مدرسه و حتی کوچه! اسم کوچه ما اسلامی بود! اسم مدرسه هایشان هم با اینکه در دو جای مختلف به خاطر اختلاف سن شان درس می خواندند، پسوند اسلامی داشت. حاج آقا آرایشگر بوده و به قول خودش سلمونی داشتیم. یک روز کسی آمد و گفت درآمدت حرام است. گفتم خب چیکار کنم که حلال بشه؟! زنگ زدم به دفتر مرجع تقلیدم و از او پرسیدم. گفت علاوه بر خمسی که می دهی باید ...
بیوگرافی عباس کیارستمی + عکس
ساخت فیلم بود. این فیلم کوتاه نئورئالیسم داستان بچه مدرسه ای بیچاره ای را روایت می کرد که گرفتار یک سگ وحشی شده بود. فیلم بعدی زنگ تفریح نام داشت که در سال 1972 ساخته شد. کم کم کانون به کارگاهی مهم برای ساخت فیلم های ایرانی تبدیل شد و نه تنها فیلم های کیارستمی بلکه فیلم هایی چون دونده و باشو، غریبهٔ کوچک هم توسط همین کارگاه هنری ساخته شد. در دههٔ 1970 در هنگام نو شدن ادبی فرهنگی سینمای ...
اکثر مربیان قرآن از شاگردان ایشان بودند/ کلاس 4 نفره به 150 نفر رسید
اسلامی سال 1358 در مسجد ملک، بنیانگذار قرائت قرآن شد. کلاس های آموزش قرآنش با چهار الی پنج نفر شروع شد ولی به 150 نفر رسید. اکثر مربیان قرآن فعلی (خصوصا در همین محله) همگی از شاگردان ایشان بودند. او باقیات الصالحات زیادی از خود به جای گذاشت؛ در دوران رزم هم تأکید داشت که بچه ها یک بعدی نباشند. خودش علاوه بر اینکه دانشجو بود، مربی قرآن و یک بسیجی فعال هم بود! (در پایان آقای عبداللهی از خداوند متعال ...
معرفی بازیهای سنتی ایرانی
نفر سوم عبور می کنند. در نتیجه نفر سوم نیز دست هایش پیچ خورده و پشت به بچه ها قرار می گیرد. خلاصه این بازی را تا جایی انجام می دهند که همه بچه ها غیر از سرگروه و عمو زنجیرباف، کت بسته و پشت و رو شوند و یا به عبارتی زنجیر شوند! در اینجا سرگروه و عمو زنجیرباف گفتگو می کنند: عموزنجیرباف...! بعله...؟ زنجیر منو بافتی...؟ بافته شد...! محکمه یا که شُله...؟ بکش و ببین! حال سرگروه از ...
حبیب تنها ترین”مرد شب” درگذشت
همسرم و محمد جزو آن انسان ها هستند. کسی که دروغ بگوید، خیانت کند، مواد مخدر مصرف کند یا حتی سیگار بکشد باید از من فاصله بگیرد. من یک هنرمندم. خیلی سختگیر هستم. من مرد تنهای شبم و کسی نمی تواند خیلی با من صمیمی شود. بچه شمرون هستم. اگر کسی حتی یک دهم من سالم باشد می توانم با او بسازم. ✔️ مرد تنهای شب از همه بیشتر گل کرد. ✔️ آهنگ بانوی شرقی را که برای همسرم خواندم خیلی دوست دارم ...
اولین گفتگو با حبیب “حبیب محبیان” پس از بازگشت به ایران
خوانندگی را یادش دادم و در نهایت آهنگ ضبط شد و یک روز به من زنگ زد و گفت کلی از اساتید و خواننده های بزرگ به من گفته اند که دیگر خودت به تنهایی می توانی بخوانی و زیر قولش زد و پول مرا هم تسویه نکرد. موفق شد یا دوباره پیشنهاد همکاری داد؟ به نظرم اشتباه کردم. من قرارداد نداشتم و اطمینان کردم. هیچ وقت کلاه سر کسی نگذاشتم و دوست هم ندارم کسی کلاه سرم بگذارد. حضرت علی (ع) می گوید اگر ...
روزه کله گنجشکی
بزن قدش، منم از فردا باهات روزه می گیرم. سعید با خنده به حمید دست داد و گفت: خب دیگه ظهر شد من باید برم خونه، فردا می بینمت. بعد از اذان ظهر مامان، مقداری غذا که توی نان پیچیده بود را به سعید داد و گفت: بیا این غذا رو بخور بعدش هم فقط یک لیوان، نه بیشتر، آب بخور و تا اذان مغرب سعی کن چیز دیگه ای نخوری. سعید که خیلی گرسنه اش شده بود لقمه غذا را از دست مامان گرفت و رفت به اتاقش ...
جزئیاتی از زندگی شخصی سحر زکریا! معیارهای ازدواج در 42 سالگی!
زیادی ایفا می کند و همه ما دوست داریم به شرایط قابل قبول دوروبرمان عادت کنیم. من هم بعد از گذشت مدتی به محیط اطراف خود عادت می کردم. در هر مدرسه ای که بودم با خلق و خوی بچه ها می ساختم و کم کم چیزهایی از آنها یاد می گرفتم. اما زودتر از آن که بتوانم از بودن با دوستانی که به آنها عادت کرده بودم لذت ببرم، وقت منتقل شدن به شهر دیگر می رسید و ما باز باید از آن شهر می رفتیم و این برای هیچ کودکی خوشایند ...
وقتی تجمع نوجوانان در تهران، پلیسی شد
بود که رخ می داد. این اتفاق، اگرچه به ظاهر ساده و شاید عادی تلقی شود، اما می تواند هشداری برای دستگاه های مسئول و متولیان امور نوجوانان و جوانان باشد که بی برنامگی آنها در پاسخ به نیازهای حداقلی، می تواند عاملی برای وقوع اتفاقاتی چون تجمع کوروش باشد. تجمع دهه هشتادی ها از این منظر قابل تامل است که در سال های قبل، نیازهای دختران و پسران 15، 16 ساله صرفا در کتاب و درس و مدرسه دنبال می شد ...
در یورو 2016 بیشترین نگاه ها به پل پوگبا، ستاره یِ 23 ساله یِ فرانسه خواهد بود. جهانِ فوتبال می خواهد ...
یه آدمه. من همیشه حرفمو میزنم، چه فرگوسن باشه چه اوباما. فرگوسن اومد خونه یِ من و باهام حرف زد. اون میخواست منو نگه داره. حرفاش باعث شد به قضیه فکر کنم، ولی من تصمیمو گرفته بودم. یوونتوس با فوتبالِ انگلیس چقدر فرق داشت؟ سرِ اولین تمرین اینجا 3 کیلو وزن کم کردم. اینجا خیلی رویِ کارایِ فیزیکی و تاکتیکی وقت میذارن. تویِ انگلیس تمرینها بیشتر رویِ سرعته و هیچوقت تمومی نداره. اما ...
موی دماغ
کمک که رسیدم گرنه گله ای در کار نبود، گفتم یه بچه ی یتیم و بی کسی است بیارمش بره دنبال ای حیوونا یه مزدی بهش بدم تا چهار صبای دیگه بتونه سی خودش یه خونه و زنده ای[1] بذاره، اما نمی دونستم میشه موی دماغم، و نگاهش را به روی گوسفندان چرخاند و گفت: - ماهتاب خانم بلند شو اُو شکر با روغن کرچک مخلوط کن بیار تا بدم گوسفندها که الان کارد میان! و نگاهش را به سمت نظام برگرداند و دستی به ریش کوتاهش ...
مرد تنهای شب درگذشت
. من مرد تنهای شبم و کسی نمی تواند خیلی با من صمیمی شود. بچه شمرون هستم. اگر کسی حتی یک دهم من سالم باشد می توانم با او بسازم. ✔️ مرد تنهای شب از همه بیشتر گل کرد. ✔️ آهنگ بانوی شرقی را که برای همسرم خواندم خیلی دوست دارم. من اصولا برای هر مشکلی که برایم پیش می آید، آهنگ می خوانم. . . در حال حاضر هم آهنگی ساخته ام برای همسرم که خواندن شعر آن برای من خوب نیست چون کلماتی مانند ...
دوست روزه اولی من
...> - آره.. خیلی دعای قشنگیه. توی مفاتیح هست.. خلاصه، کلی درباره ی این هم صحبت کردیم. گفت: شما هفته ی دیگه هم میاید نماز؟ -ان شاءالله. - کاش میشد دوباره می دیدمتون. چقدر خوبه آدم میاد نمازجمعه، هم چیزای جدید یاد میگیره و هم دوستای خوب پیدا میکنه. - واقعا؟ منم یه دوست خوب پیدا کردم. تا اینکه اون رو رسوندم خونه شون و رفت.. و امروز من هم با یه دوست روزه اولی تموم شد. و من تا خونه به قلب پاک این بچه ها فکر میکردم و البته حسودی . منبع: fanous313.blog. ...
شنیدنی ترین خاطرات کاربران طرفداری از جام ملت های اروپا
دیوید سیمن، در ضیافت پنالتی ها از اسپانیا میبره و تو نیمه نهایی میرسه به المان! یادم میاد اون روز بخاطر استرس زیاد اصلا نتونسته بودم درس بخونم و بالاخره بازی شروع میشه، انگلستان با لباس خاکستری و المان با لباس سفید و ... باز هم گاسکویین و باز هم پاس گل و باز هم گلزنی الن شیرر، اما آلمان ها هیچوقت حریف اسونی نیستند و تونستند بازی رو به تساوی کشونده و نهایتا با همین نتیجه 1-1 بازی میره ...
اچ آی وی، آتش زیر خاکستر
. این انگ و تبعیض ها حتی کودکان مبتلا را هم در امان نمی گذارد. من نمونه ای دیده ام که کودکی بعد ازمرگ پدرش که ایدز داشته از مدرسه اخراج شده بود. یعنی از نظر اولیا و مدیران جرم بچه این بوده که چرا پدرت مبتلا به ایدز بوده است. مسائل درمانی و سلامت را یکی از چالش های جدی دانستید. آیا این در کنترل اچ آی وی هم صادق است. افراد اچ آی وی مثبت خدمات کامل را در خصوص اچ آی وی خود دریافت می کنند؟ ...
روایتی از گردهمایی شاخا، پرنسا و پلنگای اینستا در تبریز، کرج و تهران/مغازه دارهای کوروش چه می گویند؟
...، پسرا هم دست می زنن. مریم هم در توییتر در این باره نوشته است: دهه شصتیا ناراحت نشن اما اسمتون رو گذاشتین نسل سوخته و همه دهه هارو مسخره کردین. کاربر دیگری هم دراین باره این نظر را داشته است: دهه هشتادیا قرار آب بازی و پاساژگردی میزارن، دهه هفتادیا دارن بچه داری میکنن، ما دهه شصتیام مجرد داریم ول می گردیم. بعضی کاربران هم از ترافیک شدید روز سه شنبه در بزرگراه ستاری انتقاد کرده اند ...
صحبت های تکان دهنده مواد فروش پایتخت که توبه کرد
بابام بهم گفت معتاد، خیلی بهم برخورد مدتها با خودم کلنجار رفتم. فکر میکردم نمیتونم ترک کنم اما بالاخره یه روز از خونه زدم بیرون و اومدم اینجا. حالا مدتهاست که فقط متادون مصرف کردم و دکتر میگه که از چند وقت دیگه متادون هم بهم نمیده و باید ترک کنم. مهدی اما در میان صحبت هایش یک نکته دیگری هم در مورد نحوه کار مواد فروش ها گفت. اینکه آنها محموله ها را در ساک ریخته و از طریق مترو از شرق به غرب تهران و بالعکس منتقل می کردند. ...
افزایش آمار خودکشی در میان نوجوانان؛
والدین از آنها طلب می کنند. کلاس هایی که به خواست نوجوانان نزدیک نیست و عموما آرزوهای والدین را دنبال می کنند. این موضوع عملا به شاخصه ای برای پیشرفت و رفاه تبدیل شده همه به نوعی آن را از فرزندان طلب می کند. این موضوع سبب شده تا نوجوانان زمانی را برای خود نداشته باشد. خانواده امروز برای فرزندان بسیار تنگ و ترش است و دیگر جایی برای بچه ها در خانواده نیست. نهادی که در پرورش کودکان و نوجوانان ...
ماهی یک نفر را کشتم
نمی توانستم هم درس بخوانم و هم کار کنم. آن موقع یک شیفت دستفروشی می کردم و یک شیفت به مدرسه می رفتم. این همه کار خسته ام کرده بود و به همین دلیل تصمیم گرفتم فرار کنم و با آمدن به تهران مشغول به کار شدم، اما حدود پنج سال بعد به شهرم برگشتم و بعد از ازدواج با خانواده ام دوباره به تهران آمدم. چکار می کردی؟ جنس از شهرستان به تهران می آوردم و می فروختم، درآمدش بد نبود. در همین حین خانواده ام تصمیم گرفتند به شهرستان بروند. حوصله شان از تنهایی در تهران سر رفته بود و برگشتند به شهرمان. من چهار ماه اینجا کار می کردم و یک ماه به شهرمان می رفتم. ...
فرجام برجام به تلخی جنگ احد بود
را از سفرهای ثابت و موقت کادر دیپلماتیک و کنسولی وزارت خارجه حذف کنند فردا بالای 80 درصد کادر وزارت خارجه از کارگزینی مرخصی استعلاجی بمنظور پیدا کردن شغل دوم درخواست می کنند. من شخصاً و به سهم و بضاعت خود بالغ بر 20 سال پیش این نهیب را صراحتا به وزیر خارجه وقت زدم که همه امکانات و مزایا و خدماتی که به ثمن بخس در اختیار وزارت خارجه قرار دارد مشروط به ارائه خدمات مضاعف در حوزه تخصصی ایشان است و ...
گفت وگوی سیاسی - اجتماعی با حسین علیزاده
.... چند روز بعد که رفتم رادیو، سایه کاغذی به من داد و گفت این متن را لطفی درباره حصار نوشته است. لطفی نوشته بود حصار گوشه ای است در چهارگاه. بقیه متن را نخواندم و گفتم این قطعه اصلا ردیف نیست. من تصور ذهنی ام را از حصار - به معنای زندان - در قالب موسیقی آورده ام و البته از دستگاه چهارگاه هم بهره گرفته ام. در همان ابتدا هم قصدم این نبود که در چهارگاه باشد ولی حس و حال من در ...
ارمغان اژدها
ماکیان خاکستری تمام روز را قدقد بکند، چه کارش می کنید؟ -چه کارش می کنم؟ خیلی ساده است. برای ساکت کردن او، ماکیان سیاه و یا ماکیان زرد را پیش خود می خوانم و کرم خاکی با تخم زنبوری را که پیدا کرده ام به او می بخشم و هرگاه این تدبیر مؤثر نیفتد- البته این فرض بی پایه ای بیش نیست زیرا همه ی ماکیان کرم خاکی را دوست می دارند- از چنگال های تیز و منقار خود... -آیا منظورتان این است که ماکیان ...
چرا خدا به بعضی نعمتی را داده و به بعضی نداده است؟ و شبهات دیگری مربوط به عدل خدا
ما داد و فریاد می کنیم. درس نخواندیم، مردود شدیم، سعی و تلاش نکردیم، پیشرفت نداشتیم. در انتخاب همسر دقّت نکردیم، زجر می کشیم. در انتخاب دوست دقّت نکردیم، معتاد شدیم. مقرّرات راهنمایی و رانندگی را مراعات نکردیم، تصادف نمودیم. خواب آلود پشت فرمان نشستیم، چپ کردیم. در حالت مستی آمیزش انجام دادیم، بچه ناقص به دنیا آوردیم. شنا نیاموختیم، غرق شدیم، در همه این موارد جز خود ما چه کسی ...