سایر منابع:
سایر خبرها
راز جنایت سمند سوخته در جاده ورامین فاش شد/پسرخاله عاشق پیشه اعتراف کرد+تصاویر
تا پس از پایان تعطیلات آخر هفته ، اقدام به فروش آن کنیم ؛ پس از گذاشتن ماشین در داخل پارکینگ ، متوفی اصرار کرد که مرا تا منزل برساند و زمانیکه من اصرار او را برای اینکار دیدم ، قبول کردم تا مرا به سه راه تهرانپارس برساند تا از آنجا خودم به خانه بروم و پس از آن دیگر اطلاعی از وی نداشتم تا اینکه در تماس با همسر مقتول متوجه موضوع شدم “. *بررسی اظهارات همسر مقتول: در ادامه رسیدگی ...
باید با مدال از المپیک بازگردم/ در جام جهانی وضعیت خوبی نداشتم
پرفشار استقامتی به آمریکا رفتیم و من با بدنی تحت فشار و زیر تمرینات سنگین در آنجا کشتی گرفتم. به همین دلیل کادر فنی هم دلیل مرا برای عملکردم پذیرفت و حتی بعد از بازگشت به ایران برای چند روز به مرخصی رفتم تا با روحیه ای مناسب به اردو بازگردم. دارنده مدال برنز رقابتهای جهانی 2015 لاس وگاس تصریح کرد: خوشبختانه طی اردوهای پیشین توانستم به آن شرایط مطلوب برسم و مطمئنا تا زمان اعزام به المپیک ...
سرقت در یک دقیقه!
دست به سرقت زدی؟ با تاکسی باید صبح تا شب در گرما و سرما کلاچ بگیری و دنده عوض کنی تا بتوانی شاید روزی صد هزار تومان دربیاوری. تازه حداقل نصف آن پول خرج خود خودرو می شود. با این پول فکر می کنید می توان چرخ زندگی را چرخاند. با پول دزدی می توان این کار را کرد؟ نه، به همین دلیل هم پشیمانم. چند وقت است دست به سرقت می زنی؟ از چهار ماه قبل شروع کردم. چند ...
قاتل حنانه کوچولو در یک قدمی دار
با خلوت شدن کوچه، جسد را به ترک موتورسیکلتش به بیرون از شهر ببرد. ساعت سه بعدازظهر روز بیست و ششم خرداد بود که خانواده حنانه، با نگرانی از غیبت دختر خردسالشان به پلیس مراجعه کردند و با نگرانی خبر از گم شدن او دادند و ساعتی بعد نیز جست وجوهای مأموران برای آگاهی از سرنوشت او در شهر آغاز شد. از سوی دیگر شامگاهان و در تاریکی شب همسایه جنایتکار سوار بر موتورسیکلتش خود را به زیر پل ...
هاشمی نسب: بگذارید در این فوتبال فراموش شوم/ اگر کارتن خواب شوم، لیاقتم بوده است
عدم توجه به آنها، رو به مواد مخدر آورده و حتی کارتن خواب هم شده اند ... اصلاً بگذارید کارتن خواب شوم. اگر این اتفاق برای من بیفتد، حقم بوده است. اگر به فکر خودم نباشم، لیاقت من کارتن خوابی است. مگر حتماً باید درآمدم از این فوتبال باشد که وارد آن شوم؟ اگر دنبال چیزی بودم، به خاطر بازی در تیم های پرسپولیس و استقلال به یکی از این تیم ها می چسبیدم تا چندرغاز دیگر گیرم بیاید، اما من چنین آدمی ...
تنها آرزوی یک مادر که دو شهید و پنج جانباز دارد
های او به دیگر اعضای خانواده هم سرایت کرد. برادر بزرگ ترم راه را برای ما هموار کرد. پدرم دست فروش بود به همین جهت اکثر مواقع خانه نبود اما به جرات می توانم بگویم پدر و مادرم با وجود بی سوادی ما را با اهل بیت (ع) آشنا و ما را برای رفتن به مسجد تشویق کردند. یکی از بزرگان محل برایم تعریف کرد که پدرم برای ساخت مسجد امام هادی(ع) در اینجا بدون هیچ مزدی و تنها برای رضای خدا کارگری می ...
گفتگوی جنجالی با یک جواد یحیویِ عصبانی
مجلات بودم و همه من را می شناختند. شهرت حسی است که هیچ کس از آن سیر نمی شود. آدم ها حتی در 50 سالگی هم دل شان می خواهد دیده شوند. - جذاب است ولی برای آدمی که هدفش دیده شدن است. برای تو جذاب نبود؟ - هیچ وقت. شاید همان اولش هم جذاب نبود چون آدمی که دیده شدن برایش اهمیت دارد چهار زانو وسط استودیو نمی نشیند. سعی می کند لباس خوب بپوشد و ژیگول باشد و ... ...
هیچکس به ملاقات من نمی آمد/خوشحالم که عمرم را در راه هنر هدر ندادم/تا زنده هستیم قدرمان را بدانند+ عکس
شهرداری من نیز به همراه وی به آنجا رفتم و در شهرداری استخدام شدم. 20 سال خدمتگذار شهرداری بودم. وی افزود: زمانی که تلویزیون افتتاح شد من بودم که شهرزاد قصه گو را به شکل زنده اجرا می کردم تا اینکه خدا را شکر تلویزیون به اینجا رسید. در حال حاضر وزارت ارشاد سرگذشت پدر من را تبدیل به کتاب کرده است. ملکه رنجبر در ادامه این گفت و گو مصاحبه های خود از گذشته های دور تا امروز، به همراه ...
اپیدمی مساجد فانتزی در محلات مدرن/"مشهد" از یک شهر زیارتی به شهر توریستی در حال بازتعریف است
حسینه ها هم سر جای خود هستند. در این ایام وقتی شما وارد شهر بروجرد می شوید، می بینید که مثلاً یک پنجم خانواده ها - خصوصاً در دهه اول محرم - سقاخانه باز کرده اند. مثلاً در یک کوچه ده خانه به این شکل درآمده است. ده بلندگوی معمولی آرام روضه پخش می کند و مردم هم پذیرایی می شوند. یکی از تفریحات - تفریح و فرح به معنای اسلامی، که عرض می کنم - که ما در دوران کودکی و نوجوانی با آن روبرو بودیم، پدیده ...
شلیک پسر معتاد به مادر
محکومیتم به پایان رسید از پشت میله ها رهایی یافتم و آزاد شدم ولی از همان روز آزادی به دنبال مواد مخدر رفتم و دوباره مصرف مواد را از سر گرفتم. حدود 18 روز قبل از قتل مادرم بود که خانواده ام مرا به مرکز ترک اعتیاد معرفی کردند تا حداقل مصرف مواد را کنار بگذارم. درحالی که من در این مدت به خاطر مصرف انواع قرص ها نمی توانستم حتی یک ساعت بخوابم. به همین دلیل هم از مرکز ترک اعتیاد ...
مدافعان حرم دو میلیارد پول می گیرند!
شما هنوز سنت کم است ممکنه به مشکل بر بخورید. اتفاقا همان روز خانواده خواهرم به همراه تک دخترشان مهمان ما بودند. از مصطفی پرسیدم نظرت راجع به دخترخاله ات چیه؟ گفت: آنها شرایطی دارند که ممکن است نتوانم انجام دهم، گفتم: خودم پشتت هستم. چند دقیقه بعد رفتیم به خواهرم گفتم: لطفا بروید خانه خودتان، گفت: یعنی ما را بیرون می کنی؟! گفتم: کار خیر است. بسیار جا خورد. پدرخانمش خدابیامرز گفت: من اصلا ...
مهران مدیری: من درباره سینماگران ایرانی و به خصوص رضا عطاران نظرم را نمی گویم
...: درباره سینماگران ایرانی و به خصوص رضا عطاران نظرم را نمی گویم در ادامه فرزاد موتمن در هفت گفت و گو کرد. این کارگردان سینما در این برنامه اظهار داشت: علاقه ای به ساخت فیلم پوپک و مش ماشالا نداشتم. ا آن زمان فیلمی به اسم بیداری ساختم که از اواسط کار با تهیه کننده به مشکل خوردم و در سکانس های پایانی حضور نداشتم. به همین دلیل با خودم گفتم که بیداری آبروی من در سینما را خواهد برد و مرا ...
نوجوانان چینی در کمپ های ترک اعتیاد به اینترنت چه می کنند؟+عکس
در اتاقش زندانی کرده بود. یک روز با خودم گفتم، ممکن است بلایی سرش بیاید. راهی نداشتم جز این که او را فریب بدهم [و به کمپ ترک اعتیاد بیاورم.] هنوز هم [به خاطر این کارم] از من متنفر است. 3 ماه است با من حرف نمی زند. ژانگ لین هوا خود این بیمار نیز می گوید: من را فریب دادند و این جا آوردند: خانه بودم. یک عده آمدند و گفتند پلیس هستند و آمده اند من را دست گیر کنند، چون مرتکب جرم اینترنتی شده ...
گوشه ای از مهربانی های میهمانداری که مخفیانه فاش شد
. بلافاصله کنار او رفتم. این پسر جوان معلول بود و نمی توانست به تنهایی غذا بخورد. نگرانی در چهره اش موج می زد. به او گفتم نگران نباشید من کنار شما خواهم ماند تا غذا را میل کنید. سینی غذا را در دستم گرفتم و با آرامش به او غذا دادم. این پسر وحید نام داشت و از اینکه یک میهماندار به او غذا می داد خیلی خوشحال بود اما من بیشتر از او من خوشحال بودم که توانستم به یک معلول خدمت کنم. دوست نداشتم این کار من رسانه ای ...
اتاق های مصرف مواد مخدر، این بار در ایران
مشغول به کار هستند که نروژ و لوکزامبورگ هر دو در حال راه اندازی دومین مرکز مصرف مواد هستند. همچنین پنج اتاق مصرف مواد در سه شهر دانمارک و 12 اتاق مصرف مواد در هشت شهر سوییس مشغول به کار هستند. ماجرای ماجا پترسن ماجا پترسن زنی 38 ساله است که به خاطر اعتیادش، از خانه رانده شده است. ماجا سال ها بی خانمان بود و برای تامین مواد مخدر مجبور به تن فروشی در خیابان های کپنهاک بود. او به ...
حسین محب اهری + تصاویر حسین محب اهری
79 احساس می کردم بدنم درست کار نمی کند و مثل ماشین که اشکال دارد ریپ می زند؛ یعنی بدنم تنظیم نبود. حس می کردم زندگی لذت قبل را ندارد. آن زمان 49 ساله بودم. در آن دوره در حال تمرین یک نمایش به نام پیک نیک در میدان جنگ بودیم که شهره لرستانی کارگردان بود. یک روز که تورم شدید در گلویم احساس می کردم خانم لرستانی بعد از کار مرا به بیمارستان برد و گفت بگذار ببینیم چرا اینطور شدی؟ فکر می کردم شدت کار یا ...
اینجا از زمین و آسمان خاک می بارد
راهداری وارد میدان شدند با این حال رئیس جمعیت هلال احمر ایران که روز جمعه از سیستان بازدید کرده بود گفت: اطراف بسیاری از منازل مسکونی با شن احاطه شده ولی اینکه روستاها و اهالی آن در شن مدفون شده باشند صحت ندارد. چرخساز در شرایطی که احمد علی کیخا، نماینده مردم سیستان در مجلس شورای اسلامی شرایط سیستان را بحرانی توصیف کرده و خواستار تشکیل ستاد واکنش سریع و امداد رسانی به مردم شده می گوید: نیاز به تیم ...
انتقام یک پسر از دختری که بعد از 3سال دوستی،قصد ازدواج با پسری دیگر را داشت/تجاوز4نفره به دختر19ساله
خانواده ایرانی - به نوشته روزنامه خراسان، این دختر19ساله گفت: پدرام در محله ما زندگی می کرد و من هر روز صبح که به مدرسه می رفتم او را در نزدیکی منزلمان می دیدم که منتظر خروج من از خانه بود. آرام آرام با پدرام رابطه برقرار کردم او ظاهر خوبی داشت و خانواده اش نیز از وضعیت مالی مناسبی برخوردار بودند روابط عاشقانه من و پدرام هر روز بیشتر می شد آن قدر به او نزدیک شده بودم که فکر می کردم به زودی با هم ...
مناظره دو چهره چپ و راست درباره انتخابات 96
مورد انتخابات سال 96 من هم معتقد هستم که رقابت شدید خواهد بود. رسانه ها ورود به این انتخابات را کلید زده اند. من خودم چندان رغبت نداشتم که جامعه اینقدر سریع وارد مباحث انتخاباتی رئیس جمهوری شود. در سالی هم که ما وارد مجلس هفتم شدیم، یادم می آید به محض اینکه مجلس شکل گرفت، بحث های ریاست جمهوری شروع شد و کم کم داغ شد اما برای سال 96زودتر شروع شد. لذا معتقدم که انتخابات 96رقابتی و سنگین خواهد بود. ...
ادعاهای عجیب مردی که مادرش را کشت
هویت مسعود انگیزه اش را درباره قتل پرسید، او گفت مادرم همان طور که پدر و پسر برادرم را به قتل رسانده بود، قصد داشت من را نیز بکشد. مادرم حدود 10 سال پیش در شهر عباس آباد مازندران در یکی از زمین های پدرم با ضربات چاقو او را به قتل رساند تا زمین های کشاورزی پدرم را تصاحب کند. حالا نیز من مانند پدرم مانعی بودم برای رسیدن او به اموال و او شب گذشته با بازگذاشتن شیر گاز قصد داشت مرا بکشد. من پس ...
ابلاغ اصلاح ضوابط اجرایی قانون بودجه 95/امنیت کامل در مرزهای کشور
درخواست هایی در خصوص ایجاد منطقه آزاد دارند، گفت: مناطق آزاد، می توانند هم خوب و هم بد باشند. این مناطق باید سکویی برای صادرات باشند نه واردات کالاهای بی کیفیت. دکتر روحانی تأکید کرد: یکی از موضوعاتی که باید اصلاح شود و چند بار در این زمینه به مسئولین مناطق آزاد تأکید کرده ام، ایجاد تحول در مناطق آزاد است. رییس جمهوری در ادامه وجود بازار برای ایجاد اشتغال را مورد تأکید قرار داد و ...
هنرمندانی که با بیماری مبارزه می کنند
صد ها چمدان برداشتند و 5 الی 6 روز بعد در کربلا نصفه شب تحویلم دادند. لپ تاپ من را خالی و بررسی های کامل را انجام داده بودند. از همان روز که چمدان را تحویل گرفتم حالم بد شد اما متوجه این ماجرا نبودم. همه اطلاعات لپ تاپ من را خالی کرده بودند. ساعت 3 نیمه شب دو مامور از حراست یکی از حرم ها آمدند آن هم در خانه ای که مهمان بودم. آدرسی دادند که به فلان جا برو و چمدانت را تحویل بگیر. من هم ...
حاضر بودم 10 سال فرصت بدهم
گالری داشته باشد. 18، 19 سال پیش عکس های من برای اولین بار روی دیوار گالری گلستان بالا رفت و امروز که من برای خودم یک عکاس حرفه ای شده ام، باید این را مدیون او بدانم و خوب وبد عکس هایم را به گردن او بیندازم. کسانی که در گالری گلستان نمایشگاه داشته اند، فکر می کنم با من هم عقیده باشند که داشتن نمایشگاه در این گالری یک تجربه استثنایی است، به ویژه پس از روزهای شلوغ افتتاح؛ وقتی گالری حال وهوای عادی ...
سرسپرده نیستم
ای را شروع کنیم. البته نمی خواهم بحث را سمت دسته بندی سیاسی ببرم. متوجه هستم. اما نه شما، بلکه اتمسفر فیلم شما خواه ناخواه این تلقی را دامن می زند که نگاهی ایدئولوژیک، شما را به عنوان فیلم ساز دربر گرفته و همین قضیه بدون اینکه تقصیری را متوجه شما کند، شما را هم دربر می گیرد؟ من همیشه دنبال این فکر هستم که چگونه می توان هر آدمی را دوست داشت. به نظرم می توان به هر انسانی دلبسته شد. چون ...
عکاس سینماگر
بده . هیچ وقت حین عکاسی درباره موضوع های مربوط به عکاسی با هم صحبت می کردید؟ چندبار وقتی می خواست عکس هایش را چاپ کند در لابراتوار بودم. نظرم را پرسید. یک بار هم که در خانه اش میهمان بودم، از من و میهمانان دیگری که تعدادی از آنها خارجی بودند، دعوت کرد تا عکس هایش را ببینیم. به آنها گفت: مهرداد عکاس خیلی خوبی است و حالا جلو او من می خواهم عکس های خودم را به شماها نشان دهم . من خجالت ...
داریوش فرضیایی :در 13 سالگی متوقف مانده ام
. برای من بهترین بهانه برای سبک شدن و گریستن رفتن به بیمارستان و ملاقات بچه های بیماری خاص است. به کنار این بچه ها می روم و آنها را می خندانم و برخی مواقع با آنها بغض می کنم و گریه می کنم. آخرین باری که گریه کردم، ماه گذشته بود. ماه رمضان امسال به بیمارستان رفتم و وقتی متوجه شدم بچه ای را که سال گذشته دیده بودم و کلی سر به سرش گذاشته بودم، مدتی است که دیگر نیست، گریه کردم، یا همان شب بچه ای را ...
صحبت های تند سیسینیو در مورد رائول و کاسیاس
این تیم حضور داشت. هر بازیکن در مادرید جایگاه خودش را داشت. سالگادو به همه بازیکنان سلام می کرد اما زمانی که به من می رسید، گویی در جمع حضور نداشتم و از کنارم رد می شد. پس از آن، احساس حقارت می کردم اما بعدها رابطه مان با یکدیگر خوب شد. ابتدا به من اهمیتی نمی دادند اما با گذشت زمان همه چیز درست شد. البته باید تاکید کنم بزرگترین مقصر در ترک مادرید، خودم بودم. سیسینیو دو فصل در رئال ...
راز قتل پدر در سینه پسر
خودم گفته بودم اگر او را یک بار دیگر ملاقات کنم از او گلایه می کنم که چرا این همه مدت بی آن که نشانی از خود برایمان بگذارد ترکمان کرده است. همیشه امید داشتم یک روز پدرم به خانه بازگردد اما این کور سوی امید برای همیشه از دلم رفت. باورم نمی شود برادرم او را کشته باشد. او در این مدت به ما دروغ گفته و راز فوت پدرمان را مخفی کرده بود. چند روز پیش که بابرادرم مشاجره مان شد او مرا تهدید کردو گفت ...
اخراج از مدرسه به خاطر سینما!
سایت مردم ک و ب- سید یوسف مرادی سال 71 بود. سوم راهنمایی ام که تمام شد، دبیرستانِ نمونه شبانه روزی قبول شدم، دبیرستان در یکی از شهرهای نفت خیزِ جنوب بود که از شهر ما 150 کیلومتر فاصله داشت و من از خانواده جدا شدم و از شهری سردسیری به شهری گرمسیری رفتم. عاشقِ سینما بودم و کتاب خواندن. خیابانِ جلوی دبیرستان مان خیابانی کم عرض بود، شاید 10 متری. آنطرفِ خیابان سینما رو ...
آخر هفته جنایی در تهران با 2 قتل و یک آدم ربایی
...، مرد 45ساله درخصوص جزییات جنایت گفت: از همسرم جدا شده بودم، با مادرم زندگی می کردم. در این مدت بر سر سهم ارثم با مادرم درگیر بودم. شب گذشته درخانه خواب بودم که بوی گاز را متوجه شدم. شیرگاز باز بود و اثری هم ازمادرم نبود. آن جا بود که پی بردم او با بازگذاشتن شیر گاز قصد کشتن مرا داشته است. ساعت 8 صبح بود که مادرم به آرامی وارد خانه شد. او را به آشپزخانه کشاندم و وی را با ضربات گوشکوب و ...