سایر منابع:
سایر خبرها
تولیدات ماهواره ای؛ ابزارتخریب ارزش های ایرانی و اسلامی
شرایط مشابه از خودشان رفتار هایی خشونت آمیز بروز دهند. سست شدن بنیان خانواده از دیگر تبعات حضور بدون کنترل و حتی با کنترل ماهواره، سست شدن بنیان خانواده است. ورود ماهواره به خانه را می توان به منزله ورود یک فرد نامحرم و لاابالی دانست که دوست ناباب برای فرزندان است و درصدد اختلاف افکنی بین زن ها و همسرانشان است، به ناموس افراد چشم طمع دارد، دین افراد را می گیرد، مرزها و حریم های ...
سرقت پنل خودرو فقط در یک دقیقه!
در حال سرقت دیده یا کسی من را لو داده بود. تو با خودرو کار می کردی و درآمد خوبی داشتی. چرا دست به سرقت می زدی؟ هزینه های زندگی و خودرو بالاست. من لقمه حرام سر سفره زن و بچه ام نبرده ام. من برای پرداخت قبض جریمه رانندگی، هزینه های ماشین و تعویض روغن و لاستیک سرقت می کردم و همه پول های سرقتی خرج خودرو می شد. خرجی خانه را از درآمد تاکسی می دادم. ضبط های سرقتی را چه می ...
قاتل حنانه کوچولو در یک قدمی مجازات
...> او افزود: قصد داشتم به اوتجاوز کنم که ناگهان سر و صدایی از کوچه شنیدم. اهالی در جست وجوی او بودند. ترسیده بودم. نمی توانستم رهایش کنم؛ چون هویتم را فاش می کرد. ابتدا ضربه ای به سرش زدم، بعد هم با پارچه ای خفه اش کردم. همسر و بچه هایم در خانه نبودند. هوا که تاریک شد، جسد دخترک را داخل نایلونی گذاشتم و با اطمینان از اینکه محله خلوت است و همه در جست وجوی دختر خردسال هستند، جسد را با موتورم به کنار پل ...
عربستان سعودی جلوه فریبنده نظام سلطه جهانی!
هزینه بالائی را شامل شده است برافروخته شد و در تمام دیدارش با ابن سعود ویسکی نوشید و دود سیگارش را بطرف صورت او فوت کرد. خاطره تلخ این ملاقات تاثیرات زیادی بر روابط آینده عربستان سعودی و انگلیس داشت. روزولت چند روز بعد در آمریکا در پایان گزارش کنفرانس یالتا به اعضای کنگره گفته بود در راه بازگشت در آبهای مصر ملک فاروق, هایله سلاسی و ابن سعود را ملاقات کرده است. و طبیعتا هیچیک از ...
آخرین وضعیت جسمانی مادر شهید صیاد
: عکس علی را می دید کلی قربان صدقه وی می رفت، اما برایم همیشه جالب بود که هیچوقت سراغ از علی نمی گرفت؛ اینکه چرا علی به خانه نمی آید، همیشه تصورش این طور بود که شهید صیاد تازه به دیدنش آمده است، یکبار از مادر پرسیدم علی را کی دیدی؟ در جوابم گفت دیروز، همیشه خدا را شکر می کنم که خداوند آلزایمر را بهانه ای قرار داد تا مادرم به خاطر شهادت علی عذاب نکشد چون علی را بیش از اندازه دوست داشت. ...
درس انسانیت بر فراز آسمان
گذراندن دوره های آموزشی در مرکز مجهز آموزش هما برای نخستین بار در پرواز تهران به زاهدان به عنوان میهماندار مشغول به کار شدم. شب قبل از پرواز از شدت هیجان خواب به چشمانم نمی آمد و پدر و مادرم نیز متوجه این هیجان من شده بودند. صبح زود وقتی سوار سرویس فرودگاه شدم حس عجیبی داشتم. استرس زیادی همه وجودم را فرا گرفته بود و در پرواز سعی داشتم همه آموخته هایم در کلاس های میهمانداری را اجرا کنم تا همه مسافران ...
هواپیمای شخصی رونالدو/سوشا مکانی در مشهد/تبریک تولد علی دایی به مهدوی کیا
صبحانه بخورد از خانه بیرون زد. در تمام راه داشت به خودش بد و بیراه میگفت. با چهره ای درهم و عصبانی وارد محل کارش شد. تا انتهای روز فعالیت هایش با تشنج و تلخی همراه بود و تقریبا با همه کسانی که در طول روز دیده بود مشاجره کرده بود. وقت بازگشتن به خانه باز هم مثل همیشه اتوبوس تاخیر داشت و پر از جمعیت بود. وارد اتوبوس شد و در وسط آن خودش را جا داد. داشت به این فکر می کرد که چند روز دیگر مهلت پرداخت قبض ...
روایت خواندنی یک روحانی از مواجهه با دانش آموزان
هنوز نمی دانم از چی باید حرف بزنم. اصلاً من وسط این بچه ها چکار می کنم؟ تبلیغ چی را باید بکنم؟ مگر دین پفک نمکی و روغن لادن است که تبلیغش کنم؟ برای اینکه وقت کلاس گرفته شود می گویم از گوشه ی سمت راست خودشان رو معرفی کنند. معرفی می کنند تمام می شود. من هم خودم را معرفی می کنم. حالا همه به هم معرفی شده اند. هنوز حرفی ندارم. -می گویم بچه ها به نظرتون چیکار کنیم؟ جواب می دهند بخوابیم حاج ...
وقتی فرمانده دیگر دعای شهادت نکرد
رسیدند و از آنجا درمی آمدند. آن شب تا ساعت 12، تمام گروه های عملیاتی توسط حسین سازماندهی شدند، ساعت 12 شب به راه افتادیم و تا ساعت 3:30 الی 4 صبح به منطقه عملیاتی رسیدیم. از کانال تا خط سوم عراقی ها یا همان توپخانه 200 الی 300 متر فاصله بود، قرار شد زمانی که به 20 30 متری دشمن که رسیدیم، حمله کنیم اما هنوز پای مان را از کانال بیرون نگذاشته بودیم که تیر یکی از بچه ها، به اشتباه ...
اوقات فراغت به یادماندنی با رعایت نکات ایمنی
در حالی که با برنامه ریزی مناسب می توان اوقات فراغت خود را به مسافرت و بازدید از شهرهای ایران که بسیار غنی از جاذبه های تاریخی و فرهنگی هستند، اختصاص داد. در هر صورت دوری از شهر و خانه شاید برای چند روز یا چند هفته بد نباشد. هنوز فصل تابستان تمام نشده و دو ماه دیگر فرصت باقی است بهتر است چمدان ها را ببندید و با رعایت نکات ایمنی سفر تابستانی خود را آغاز کنید. پس از پایان سفر خواهید دید که فرزندانتان با چه روحیه و انرژی مثبتی به فعالیت و تلاش می پردازند، آب و هوای خوش کوهستان، کنار دریا، رفتن به جنگل و دامن طبیعت، هر کدام را انتخاب می کنید عجله کنید... شاید فرصتی دیگر پیش نیاید... ...
صدایی زیر آوار زمان مانده است در سرها
تماشاییست فریبا یوسفی تنها بانوی حاضر در این مراسم بود که شعرخوانی کرد. شعر او با تشویق های حاضران مواجه شد. لباس باغبان بر تن به دست خود تبر داری تو از اندیشه و از ریشه بستان خبر داری نمی دانی که در این خاک گل خیز بهارآمیز اگر بذر ستم کاری بکاری خون ثمر داری جواد اسلامی شاعری از مشهد در این برنامه شعری در ارتباط با این موضوع خواند. چادر مادر من غیرتمه ...
داعش؛ حمله مشترک آمریکا انگلیس و اسرائیل علیه اسلام
و مسجد جامع سوریّه و دمشق و خیابان های پاکستان و شهرهای مختلف سوریّه، و اینها شد خطّ مقدّم مبارزه! شما نگاه کنید به وضعیّت امروز لیبی، به وضعیّت سوریّه، به وضعیّت عراق، به وضعیّت پاکستان، ببینید نیروها و شمشیرها در دست مسلمانان علیه چه کسانی دارد به کار می رود؟ اینها باید علیه رژیم صهیونیستی به کار می رفت. جریان تکفیر جهت این مبارزه را تغییر داد و آورد داخل خانه، داخل شهرهای ما، داخل ممالک اسلامی ...
کاشی های مسروقه تهران، اینجاست!
رسیده اند، کنار جل و پلاسشان، بساط صبحانه هم پهن کرده اند. همه چیز و همه کس خیلی زود سر جایش قرار می گیرد؛ حالا دیگر وقت آن رسیده است که خلوتی جایش را به شلوغی بدهد. بعد از مدتی سرک کشیدن در بساط های مختلف که اغلب به هم شبیه هستند، بساط توی عکس را پیدا می کنم و شک و تردیدهایم به یقین بدل می شود. کاشی آشنا هنوز در همان ردیف کاشی هاست. دستفروش، مرد میانسال سیگاربه دستی است که چهارزانو بالای ...
فروغ جاویدان منافقان در تنگه مرصاد ماند+تصاویر
دیدم و حاصل شد کار عشق است و بس، جنگ جاودانه می ماند چون برگرفته از مکتب علوی و قیام سرخ حسینی واحیا کننده قرآن و اسلام و مردانگی و انسانیت بود. وی بیان کرد: جنگ را دوست ندارم و از آن حس خوبی به من دست نمی دهد ولی وقتی پای ارزش ها، انقلاب، اسلام و ناموس در وسط باشد، نگاه من تغییر می کند در همان روزهای سخت کسانی بودند که از جان گذشتند تا من و تو و همه بچه های سرزمین ایران به آرامش برسیم ...
گوشه و کنار بیمارستان ها چه خبر است؟/ملاقات در پیاده رو
به پسربچه اشاره می کند. اسمش علی اصغر است: منتظر جواب آزمایشیم. دکترها می گن توی پای چپش تومور دارد. چند وقت بود پاهاش ورم می کرد. الان 12 روزه آمده ایم. هنوز تکلیف مان معلوم نیست. نمی دانیم عمل می کنند یا نه. تا حالا سه بار آمده ایم تهران. یک بار 15 روز، یک بار هم 4 روز، الان هم که... مادر و بچه یک شب هایی توی بخش می مانند. من و اون یکی بچه ام هم همین جا می خوابیم. توی ماشین. در تهران هیچ کسی را ...
هیولایی به نام شبکه جم !
مسوولان و افرادی که این شبکه های را راه انداخته اند در دست نیست، برخی از منابع داخلی آغاز فعالیت این شبکه ها را از سال 2006 میلادی و با پخش یک شبکه به نام شبکه جم تی وی ( GEM TV) می دانند. شبکه جم تی وی با شعار جم همه شما را دوست دارد آغاز به کار کرد و به عنوان یکی از شبکه های تلویزیونی گروه موسیقی و سرگرمی عمومی (General Entertainment and Music Group) با محتوای برنامه هایی نظیر پخش فیلم های ...
هدف دشمن؛ جلوگیری از رشد فکری در ایران
را می خواهیم، که ما همه جمهوری اسلامی را می خواهیم و ما رژیم پوسیده شاهنشاهی را اصلاً نمی خواهیم، ما رژیم اسلامی می خواهیم. این نکته و رمز پیروزی یک ملتِ فاقد همه چیز با یک قدرتی که دنبال سرش تمام قدرتها بود. شما خیال نکنید که فقط امریکا دنبالش بود یا شوروی. نخیر، ممالک اسلامی هم بودند. من می دانم. همین ممالک اسلامی که حالا هی می گویند طاغوت، طاغوت همینها آن وقت پشت او بودند. و دنبال همان بود که از ...
آرزوی پرستاران برای تغییر نظام اعتباربخشی محقق شد
: متاسفانه در سالهای گذشته در جریان اعتباربخشی، به قدری کاغذبازی ثبت سنجه ها زیاد بود که پرستار به جای حضور بر بالین بیمار دائما در استیشن نشسته بود و سرش روی کاغذها بود. بیمار از خدمت محروم شده و با مشاهده این وضعیت با این تصور که پرستار به جای رسیدگی به او به امور شخصی خود مشغول است، احساس توهین می کرد. وی افزود: از همه بدتر آنکه خود پرستاران نیز بسیار از این وضعیت ابراز نارضایتی داشتند و ...
در برنامه هفت دیشب چه گذشت
خیلی غیرانسانی است. مدیری در نقد آثار خود اظهار داشت: من خیلی از کارهایم را الان دوست ندارم. مخصوصاً کارهایی که زمان آنها گذشته است. کارهایی مثل جایزه بزرگ ، نقطه چین ، ویلای من و ... که به نظرم بچه گانه و ضعیف اجرا شده اند. اما برخی آثار نظیر شوخی کردم ، شب های برره ، قهوه تلخ ، دورهمی ، پاورچین ، مرد هزار چهره و... را در کارهایم دوست دارم چون حرف های خوبی داشتند. مدیری در ...
دختران روستاهای منطقه سردشت از تحصیل بازمی مانند
پنج پسر: این جا جمعیت کمه. کم درس می خونند. هستند بچه هایی که نمی گذارند بروند مدرسه چون حاضر نیستند دخترشان را بفرستند خوابگاه. - تا نلاس که خوابگاه لازم نیست. - طرف ما دختر را یک جوری نگاه می کنند اگر هر روز رفت وآمد کند. امسال پیش دانشگاهی می رود. مادرش به کردی می گوید: باید بخونه. کسانی که مثل لیلا در شهر فامیل دارند، می روند خانه آنها. بعضی ها هم نمی توانند پول هر روز ...
آنچه هنرمندان درباره ی بهمن زرین پور گفتند
بودن و بدون های و هوی، بازیگر و کارگردان بسیار خوبی بود. بنی اعتماد با بیان خاطراتی از همکاری با زرین پور افزود: ویژگی خاصش بودن، مستمر بودن و تداومی بود که در کارش با جدیت داشت. کارگردان قصه ها با اشاره به مطالبی که بعد از درگذشت هنرمندان در فضای مجازی منتشر می شود، اضافه کرد: در فضای مجازی مدام خطاب به هنرمندان گفته می شود وقتی همکارتان رفت، از او نوشتید، قبلا چه می کردید ...
گپی فوتبالی با مجری غیرفوتبالی خندوانه
مردم دست تکان می دادم! البته آن روز آنقدر باحال بود و به من چسبید که هنوز هم فکر می کنم گل صعود تیم ملی به جام جهانی را من زده ام! (می خندد) تجربه حضور میهمان های فوتبالی در خندوانه برای شما به چه شکلی بوده؟ - اصولا فوتبالیست ها بچه های جسور و با حال و پر انرژی هستند و من به شدت از معاشرت با آنها لذت می برم. به همین دلیل است که خندوانه در شب هایی که میهمان فوتبالیست دارد، همیشه ...
خواسته های به حق جوانان که آرزو شده اند
.... شقایق 23ساله- زندگی به سبک مرد شب های روشن؛ یعنی روزی برسه که نویسنده و کارگردان موفق و مشهوری شوم و خانه کوچکی را برای خودم دست و پا کنم، بی تلویزیون و پر از کتاب! کسی کاری به کار من نداشته باشد و سراغی از من نگیرد و دور از هیاهوی اجتماع، زندگی کنم... فقط بخوانم و بنویسم! لیلا 34ساله- آرزوم زندگی مسالمت آمیز همراه با آرامش است. دوست دارم آدمی باشم خیر و هر کار نیکی که واقعا از ...
عموپورنگ: در 13 سالگی متوقف مانده ام
. از بچه ها انرژی می گیرم دنیای بچه ها دنیایی معصومانه، بی ریا و عاری از هرگونه بدی است. در دنیای آنها شکل های واقعی و تخیلی زیادی وجود دارد. رنگ ها شادند و عروسک ها و عکس ها با آدم حرف می زنند. خانه ها همه اندازه قصر بزرگ و نقاشی یک گلدان گل، کم از باغ بهشت ندارد. شادی من وقتی است که بین بچه ها هستم، این شادی وقتی بیشتر می شود که احساس می کنم بچه ها مرا بین خود ...
خطرزلزله7ریشتری چگونه به خیرگذشت؟
. دمای هوا از 45 درجه گذشته که در ترمینال فرودگاه گفته می شود موتور هواپیمایی که به ماهشهر اعزام شده، نقص فنی پیدا کرده است. 6 ساعت و نیم بعد یک هواپیمای ایرباس در فرودگاه بر زمین می نشیند تا مسافران مانده را به تهران برساند. مصاحبه هایم در ماهشهر که تمام شد چشمان همه خیس شده بود. مردم خوزستان بار دیگر از امتحانشان سربلند بیرون آمده بودند. آتش حریف شهر ماه نشده بود. بچه ها، جنگ با آتش را برده بودند. ...
مزیت های سفر به ایران از نظر آمریکایی ها
کشور برسید و چه شب، ایران یک کشور بسیار امن است. من به اتفاق یکی از دوستانم 2 هفته به این کشور سفر کردم، و به صورت شبانه با اتوبوس از شهری به شهر دیگر رفتم. با توجه به مشاهداتم از آنجایی که زنان شب هنگام در شهرهای ایران به راحتی تردد می کنند، می توانم به شما اطمینان دهم که ایران کشوری امن است. 2. ایران در همه جای دنیا سر زبان هاست ایران از سوی بسیاری از مراجع، به عنوان یکی از ...
داریوش فرضیایی :در 13 سالگی متوقف مانده ام
تقریبا 21 ساله بود که گذرش به رادیو افتاد. تیپ های گل پسر و ننه بلقیس یادگارهای او در رادیو است، اما چیزی نگذشت که با برنامه ما و شما تلویزیونی شد. بچه های ایران از آن پس، او را در برنامه های تورنگ و پورنگ ، شبکه بی طرف ، یکی و تکی ، باز باران با طراوت ، هزار و شصت و شونزده ، کتابخانه عموپورنگ ، محله گل و بلبل و بسیاری دیگر با همراه دوست داشتنی خود یعنی امیرمحمد تماشا کردند. عموپورنگ برنامه های کودک، روز گذشته 43 ساله شد. آخرین باری که گریه کردم یک رسالتی را در درون خود حس می کنم و آن شادکردن و خنداندن بچه هاست. سعی می کنم به این رسالتم مومن و متعهد باشم و اگر بخواهم برای بچه ها کم بگذارم، خود را مدیون آنها می بینم. همه فکر می کنند عموپورنگ همیشه می خندد و شاد است، من غم هایم را در درون خود پنهان می کنم، اما وقتی می خواهم گریه کنم و سبک شوم، به دنبال بهانه ای می گردم. برای من بهترین بهانه برای سبک شدن و گریستن رفتن به بیمارستان و ملاقات بچه های بیماری خاص است. به کنار این بچه ها می روم و آنها را می خندانم و برخی مواقع با آنها بغض می کنم و گریه می کنم. آخرین باری که گریه کردم، ماه گذشته بود. ماه رمضان امسال به بیمارستان رفتم و وقتی متوجه شدم بچه ای را که سال گذشته دیده بودم و کلی سر به سرش گذاشته بودم، مدتی است که دیگر نیست، گریه کردم، یا همان شب بچه ای را دیدم که بسختی گریه می کرد، اما نه اشکی در چشم داشت و نه صدایی در گلو و تنها با دهان باز، درد می کشید. من حتی گریه هایم را با بچه ها شریک می شوم. من و کودک درونم امروز براساس شواهد موجود در شناسنامه 43 ساله شدم، اما خودم چنین احساسی ندارم. فکر می کنم بین 13 تا 17 سالگی متوقف شدم و هنوز کودک درونم بسیار سرحال است و میل زیادی به شیطنت و شلوغی دارد. هنوز هم اشعار و داستان های کودکانه می خوانم و می نویسم. خیلی ها فکر می کنند که من کاراکتر کودک را بازی می کنم، اما شخصیت واقعی من، همانی است که جلوی دوربین و بین بچه هاست. هنوز با کودک درونم رفیق و همراه هستم. کودک درونم نمی گذارد به این راحتی ها به دنیای بزرگ ترها وارد شوم. هرازگاهی که می خواهم احساس بزرگی کنم، کودک درون سر می رسد و مرا به کوچه های دوران بچگی، محله جوادیه، پشت ریل راه آهن و آن کوچه بن بست و آن خانه کلنگی می برد. مدتی قبل کودک درونم ابتکار جالبی کرد و مرا به دبستانی برد که 36 سال قبل در آن خانم جم نژاد با مهربانی یادم داد که چگونه مداد سیاه را در دست بگیرم و او هم که اکنون هفتاد و چند سال دارد و بتازگی عمل قلب داشته، بخوبی به یاد دارد که داریوش کوچک چگونه دست او را هنگام مداد گرفتن بوسید. دبستان ده سالی است به علت کهنگی، خالی از هیاهوی بچه ها شده، اما من و کودک درونم که روی سکوی حیاط نشسته بودیم، صدای همهمه بچه ها را می شنیدیم و با هم گریه کردیم. از بچه ها انرژی می گیرم دنیای بچه ها دنیایی معصومانه، بی ریا و عاری از هرگونه بدی است. در دنیای آنها شکل های واقعی و تخیلی زیادی وجود دارد. رنگ ها شادند و عروسک ها و عکس ها با آدم حرف می زنند. خانه ها همه اندازه قصر بزرگ و نقاشی یک گلدان گل، کم از باغ بهشت ندارد. شادی من وقتی است که بین بچه ها هستم، این شادی وقتی بیشتر می شود که احساس می کنم بچه ها مرا بین خود پذیرفته و اعتماد کرده اند. برای این که بتوانم یک برنامه زنده آن هم با 50 بچه را کنترل و اجرا کنم، تقریبا نیم ساعت قبل از شروع برنامه به میان آنها می روم. آن لحظه، بچه ها سرشار از انرژی و فریاد هستند بنابراین با کشیدن لباس من و جیغ زدن و بالا و پایین پریدن، بخشی از انرژی خود را تخلیه و بلکه به من منتقل می کنند. در این موقع است که با انرژی که گرفته ام برنامه را شروع کنم. برنامه سازی کودک سخت است برنامه سازی برای بچه ها خیلی سخت تر از برنامه سازی برای بزرگسالان است. بزرگسالان دارای شخصیتی تثبیت شده و شکل گرفته هستند و رفتارهای من نمی تواند برای آنها الگوسازی کند، اما بچه ها به عموپورنگ به عنوان یک الگوی رفتاری و اخلاقی و آموزشی نگاه می کنند. هرکلام و رفتار من چنانچه ناروا و ضعیف باشد، روی بچه ها اثر می گذارد. در متن ها و نمایش ها و اشعار کودکانه اگر آموزش مناسبی در کار نباشد، بچه ها آسیب می بینند. در برنامه بزرگسالان می توانی منظور و پیام برنامه را مستقیم با مخاطب در میان بگذاری، اما بچه ها را نباید مستقیم امر و نهی و نصیحت کرد، بلکه باید به صورت داستان آموزشی و شعر و آن هم به صورت غیرمستقیم عمل کرد. بخصوص بچه های امروز که به بچه های عصر سایبر معروفند از قدرت یادگیری بسیار بالاتری نسبت به والدین خود برخوردارند. بچه های امروز بهتر از بزرگ ...
بهاره رهنما : مادرم بهترین مدل شخصیتی برای من بود
بهاره رهنما را بیشتر مردم ایران به اجرای نقش های کمدی و جدی می شناسند و مخاطبان خاص هم با رُک گویی او آشنایی دارند. همین چند روز قبل و در زمان درگذشت استاد عباس کیارستمی بود که در اینستاگرامش جواب یکی از بازیگرانی که زنده یاد کیارستمی را به نوعی مصادره به عده ای خاص کرده بود، داد و تحسین خیلی ها را برانگیخت. بهاره رهنما خانمی پرانرژی است که هم صحبت شدن با او انگیزه زندگی باحال را در آدم به وجود می آورد، البته اگر این انگیزه را بتوان حفظ کرد، می توان انتظار داشت مثل رهنما زندگی هیجان انگیزی هم داشت. در برنامه دورهمی گفتید انرژی زیادی دارید و برای این انرژی برنامه ریزی می کنید،برنامه ریزی شما چگونه است که به نتایج مثبت هم می رسید؟ چون می دانم انرژی زیادی دارم، برای شبانه روزم برنامه های بیشتری در نظر می گیرم. سال هاست دفترچه ای دارم و اول هفته کارهایی را که باید تا آخر هفته به سرانجام برسانم، در آن می نویسم. برای برنامه ها و کارهایم از کسانی که تجربه بیشتری دارند، مشاوره می گیرم و معمولا به همه کارهایم می رسم. برنامه ریزی هایتان بیشتر هفتگی و کوتاه مدت است یا برنامه ریزی بلندمدت هم دارید؟ در کشور ما که زیاد نمی توان برنامه ریزی بلندمدت داشت، اما من برای دو هفته آینده ام می دانم چه کارهایی را باید انجام بدهم. معمولا اول سال دو، سه تا هدف کلی برای خودم مشخص می کنم که تا آخر سال آنها را به اتمام برسانم یا مقداری پیشرفت داشته باشم. خیلی از ما اول سال برای خودمان برنامه ریزی می کنیم که چه کارهایی را باید انجام بدهیم، اما وقتی پای عمل به میان می آید امروز و فردا کرده و کارها را به تاخیر می اندازیم. عملی کردن تصمیمات به مهارت خاصی نیاز دارد به نظرتان چگونه باید این مهارت را در خودمان تقویت کنیم؟ من هم تمام تصمیماتی را که می گیرم، صددرصد انجام نمی دهم، اما تلاش می کنم مثلا 70 درصد آنها را عملی می کنم. به نظرم این مهارت کاملا به روحیات فردی بستگی دارد، به همین دلیل بهتر است هر کسی توانایی های خودش را بشناسد و از همه مهم تر این که واقع بین باشد. مثلا منم دوست دارم در فیلم های تیم برتون بازی کنم، اما می دانم که امکانش نیست، بنابراین نباید رویاپردازی کنم، باید همه جوانب واقعی را سنجید تا بتوان هدف گذاری کرد و به هدف هم رسید. معتقدم باید از اهداف کوچک شروع کرد، مثلا فراگرفتن یک زبان خارجی یا چیزهای کوچک دیگر. چون در نظر گرفتن زمان کم و محدود برای اهداف بزرگ باعث سرخوردگی و ناامیدی می شود، پس بهتر است اهداف بزرگ را به هدف های کوچک تر تقسیم کرده و برای رسیدن به آنها برنامه ریزی کنیم. بیشتر مردم درباره بازیگرانی مثل شما این جور قضاوت می کنند که مثلا خانم بهاره رهنما بازیگر است، اوضاع مالی خوبی هم دارد، ذهنش درگیر مسائل حاشیه ای نیست، برای همین می تواند هدف گذاری و برنامه ریزی کند! آیا امنیت مالی و داشتن پول کافی برای برنامه ریزی و هدفمند زندگی کردن موثر است؟ تا همین لحظه که با شما صحبت می کنم، یک نفر به اندازه هزار تومان هم به من کمک مالی نکرده است! از 17 سالگی کار کردم، دو تا لیسانس و فوق لیسانس دارم. آنهایی که فکر می کنند، من بازیگرم به همین دلیل در رفاه هستم، اگر در زندگی به اندازه من تلاش کرده اند و حالا از لحاظ معیشتی برای رسیدن به اهدافشان با مانع روبه رو هستند، یک جایی از کارشان ایراد دارد. من بازیگر متولد نشدم، در خانواده ثروتمند و پولدار بزرگ نشدم، پدرم کارمند شرکت نفت بود و حقوق زیادی نمی گرفت. به هر جایی رسیدم با تلاش خودم رسیدم. خانم هایی که مدام به زندگی دیگران نگاه می کنند و بدون هیچ تلاشی فقط غصه و غبطه زندگی دیگران را می خورند، بهتر است اول به خودشان نگاه کنند، ببینند چقدر تلاش کرده اند که اکنون منتظر برداشت محصول زحمات خود هستند؟ من حتی در ماه آخر بارداری که حقوق می خواندم، برای همه امتحاناتم به دانشگاه می رفتم، هر روز یکی از اعضای خانواده ام مرا می برد و می آورد؛ چون هر لحظه امکان داشت بچه به دنیا بیاید. دخترم که به دنیا آمد، باز هم درس خواندن را رها نکردم. بچه شیرخواره داشتم، اما واحد گرفتم و با نمره های خوبی هم قبول شدم. زندگی ام پر از تلاش است و خدا را شکر اگر وضعیت مالی خوبی دارم، به دلیل تلاش شخصی و تعدد رشته هایی است که در آنها تحصیل کرده ام. همیشه از آدم های توانمند و اساتیدم چیزهای خوبی یاد گرفته و آنها را در زندگی عملی کرده ام. پس انگیزه های درونی قوی هم دارید؟ معمولا انگیزه های درونی قوی هستند. برخی دوست دارند به ...
اینکه نماینده مجلس می گوید ما سهممان را از انقلاب گرفتیم زنگ خطر است
گوید که شما دارید در مورد چه موضوعی فیلم می گیرید؟! آن دارد فحش می دهد، لُنگ نشان می دهد که فردا رئیس جمهور چه کسی می خواهد بشود. حرف مهمی دارد می زند. درست است که همه آن لحظه به کار این آدم خندیدیم، ولی حقیقت این است که همه، از زنده و مرده، درگیر این قرمز و آبی هستیم. وی ادامه داد: همه جای این فیلم مستند است؛ یعنی دو سال، حدود 16 دوربین تمام بازی های این دو فیلم را رصد می کردند و از ...
پوکمون ها از کجا آمدند؟
خبرگزاری مهر: بازی پوکمون گو که از دوربین موبایل استفاده می کند و به بازیکنان اجازه می دهد موجودات مجازی را پیدا و آن ها را شکار کنند حالا تبدیل به یک پدیده جهانی شده است. الکس هرن، نویسنده گاردین در مطلبی به این مسئله پرداخت که چطور سفر پوکمون ها از سال 1996 آغاز شد. هرن نوشت: بعد از ظهر پنجشنبه داشتم به خانه بازمی گشتم که دو پسر 10 ساله جلویم را گرفتند و یکی از آن ها پرسید پوکمون گو ...