سایر منابع:
سایر خبرها
مرگ جوان ثروتمند درگروگانگیری میلیاردی
، سوار شدم و به خانه ام برگشتم. شب با تهدید او سپری شد. اما صبح روز بعد با صدای سقوط یک جسم سنگین روی کولر همسایه پایینی و ناله های یک مرد، بیدار شدیم. از پنجره به حیاط نگاه کردم. بیژن وسط حیاط افتاده بود او نوار پایین پرده را جدا کرده و به شوفاژ بسته بود و از آن آویزان شده بود. همگی هراسان به حیاط دویدیم و او را به داخل خانه آوردیم. ناله می کرد و می گفت: اشتباه کردم. در حالی که کمردرد ...
خواستگار هوس باز مادر به اتاق خواب دختر رفت + عکس
مجله اینترنتی کمونه (Kamooneh.com) : اکنون پرونده این دختر جوان و مادرش به دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شده است تا محاکمه آنها به اتهام شراکت در قتلخواستگار مادر آغاز شود. پرونده این جنایت از دی ماه سال گذشته و همزمان با پیدا شدن جسد مقتول در بیابان های اطراف پاکدشت در دستور رسیدگی قرار گرفت.پس از شناسایی هویت کیوان و در بررسی تماس های تلفنی اش مشخص شد او با زن 48 ساله ...
شوخی تلگرامی، بلای جان پسر جوان شد
مأموران پلیس خبر رسید پسر 25ساله ای به نام اشکان در حیاط خلوت خانه شان خود را حلق آویز کرده است. با حضور قاضی ایلخانی، بازپرس جنایی تهران در محل حادثه تحقیقات در این پرونده آغاز شد.پسر جوان دست به خودکشی زده بود و پرونده با عنوان خودکشی روی میز قاضی جنایی قرار گرفت اما چند روز بعد مادر قربانی به دادسرای جنایی رفت و از دختر جوانی به خاطر مرگ پسرش شکایت کرد. او از چت های پسرش با دختر جوان در تلگرام ...
قاتل: زنم را کشتم چون بدون اجازه بیرون رفت
به گزارش جمهوریت؛ خرداد یک سال قبل مادر زن جوانی به پلیس خبر داد که به گفته دامادش، دخترش به قتل رسیده است. با توجه به این گزارش، مأموران به همراه زنی که این گزارش را اعلام کرده بود، به خانه دخترش رفتند و جسد زن جوان را در آنجا پیدا کردند. با توجه به اعترافی که شوهر این زن، به نام داریوش کرده بود، مرد بازداشت شد. متهم در بازجویی ها به قتل همسرش اعتراف کرد و گفت به او سوءظن پیدا کرده ...
دکتر کازینو دستگیر شد
مردی 26 ساله این کانال تلگرامی را راه اندازی کرده و آن را اداره می کند. این مرد تحت تعقیب پلیس فتا قرار گرفت و چند روز پیش در خانه اش در یکی از محله های شاهرود دستگیر شد. متهم با انتقال به پلیس فتای شهرستان شاهرود به افسر بازجو گفت: من چهار سال است که در زمینه شرط بندی های اینترنتی فعالیت دارم. در سایت های پوکر و کازینو نیز عضو بوده و قماربازی می کردم و افراد را هم تشویق می کردم برای شرط ...
گفتگوی چالشی با زنی که با یک اعدامی ازدواج کرد
دیالوگ فهمیدی شوهرت مرد آرامی است، درحالی که در اعتراف های همسرت آمده او به شیشه معتاد بوده؟ امیر هرچه باشد قاتل نیست. بسیار خب، من می خواهم بدانم تو چطور از طریق چند بار تماس تلفنی فهمیدی همسرت آدم خوبی است؟ این را حس می کردم، بعد هم من عقل و شعور دارم، با آدمی هم کلام شدم که کاملا باشخصیت و فهمیده بود، آرام بود و زخم خورده، آدمی که زندگی اش به خاطر یک اشتباه نابود ...
درخواست دختر 21 ساله که برده داعش بود
...، اعضای این شورا را به گریه انداخت. وی روز قرار بود روز سه شنبه با مالکوم ترنبول نخست وزیر و جولی بیشاپ وزیر امور خارجه استرالیا صحبت کرد و گفت که قصد دارد از آنها بخواهد به اقدام علیه داعش به اتهام حمله به ایزدی ها و نسل کشی دست زنند. همه مردان روستای نادیا مراد قتل عام شدند از جمله 6 برادر و مادرش، و تمام زنان و کودکان به بردگی گرفته شدند. نادیا، خریداری و ...
پیگیری منا به عزت پاسپورت ایرانی کمک می کند
عربستان سعودی سکوت کردند. از نحوه اطلاعتان از فاجعه منا بگویید؟ روز عید قربان بود حدود ساعت 12 که در خانه میهمان هم داشتیم. در حال مرتب کردن اوضاع بودم که میهمان بنده مرا صدا زد و با تعجب توجه من را به سمت صفحه تلویزیون جلب می کرد. دیدن تصویر حاجیانی که بر روی یکدیگر ریخته شده بودند مرا به حیرت برد. من چهار بار به حج تمتع مشرف شده ام و بارها از مسیر جمرات عبور کرده بودم، پذیرش چنین ...
سلامت روانی قاتل آرش و سیما تأیید شد
پزشکی قانونی خراسان رضوی، سلامت روانی زن 33ساله ای را تأیید کرد که در اقدامی هولناک، پس از خوراندن قرص های خواب آور به دو فرزند 8 و 9 ساله اش، آن ها را به طرز فجیعی در مشهد به قتل رسانده بود. به گزارش خراسان، اوایل مردادماه سال گذشته، مرد میانسالی با پلیس تماس گرفت و عنوان کرد: از چند روز قبل، وقتی دخترم به تماس های تلفنی من پاسخ نداد، خیلی نگران شدم و به محل سکونت او در خیابان ...
حرف های امیدوارکننده قهرمان المپیک: حواسم هست راه بعضی ها را نروم
. آقای رسول خادم، در این مدت مثل یک پدر بالای سرم بوده و در روز مسابقه با حرف هایش بیشترین کمک را به من کرد. ضمن اینکه من سعی کرده ام، از مسابقاتی که شرکت کرده ام، درس بگیرم. طبیعی است که با توجه به سنم، هیجان زده شوم اما از مسابقه های جهانی سال قبل و... یاد گرفتم که باید خودم را کنترل کنم. هیجانی کشتی گرفتن، برای آدم دردسر درست می کند. بعد از مسابقات جهانی، تغییر وزن داشتی. در آن مقطع فکر نمی ...
پای حرف های روژان آریان منش و خاطراتی از مختارنامه
والدین تست بازیگری بدهم. من هم همراه ایشان رفتم و تست دادم و مورد قبول ایشان قرار گرفت. بعد از دردسر والدین هم پیشنهادهای دیگری شد و من هم بازی کردم. این طور شد که من بازیگر شدم. چطور شد که تو را برای نقش نواز در فیلم عاشق انتخاب کردند؟ نمی دانم با من تماس گرفتند من هم به دفتر سینمایی رفتم و تست دادم بعد هم برای این نقش انتخاب شدم. عاشق چندمین فیلم تو به حساب می آید ...
ازدواج در دل دره
نوردان را تشکیل دادیم و تنگه تامرادی را که در مسیر جاده گچساران واقع شده و ارتفاع آبشار آن بیش از 15 متر است برای پیمایش برگزیدیم. آن روز حتی تصورش را هم نمی کردم سحر شریک زندگی ام شود، زیرا صحنه های بکر و متفاوت، ذهن من و سایر اعضای گروه را در آن سفر پر کرده بود اما هر چه به تعداد این پیمایش ها اضافه می شد، من به ویژگی های رفتاری و اخلاقی سحر باور پیدا می کردم تا اینکه چند ماه بعد از آشنایی مان ...
سرانجام یکی از زنان صیغه رئیس فریبکار کارخانه
دانی یا صیغه را تمدید کن یا فسخ کن. آن لحظه بود که دنیا روی سرم خراب شد وتمام آمال وآرزوهایم بهم ریخت... بعد از آن روز سراغش را از یکی از همکاران کارخانه که به اواطمینان داشتم گرفتم گفت که بعد از تو، دختر دیگری به سرکار آمده و رابطه خوبی باهمدیگر دارند برای همین آنها را تعقیب کردم و با چشمان خودم دیدم که دست در دست هم به رستوران رفتند. نظریه کارشناسی: ...
عاقبت زنی که به عشق زندگی مجردی طلاق گرفت
رسیدگی به پرونده را در دستور کارش قرار داد. این درحالی بود که 2 ماه پس از این درخواست زن جوان با ابراز ندامت و پشیمانی راهی دادگاه خانواده شد. او این بار به قاضی حسن عموزادی گفت:از تصمیمی که گرفتم پشیمانم، زیرا از روزی که خانه را ترک کردم و همه وقتم را با دوستانم می گذراندم بدبختی هایم شروع شد. من گمان می کردم که با زندگی مجردی می توانم حسابی با دوستانم خوش بگذرانم. همه دوستانم قبل از گرفتن این ...
روایتی از دیدگاه دکتر قریب نسبت به بیمارانش
مانند پسرم است، می خواهم مانند بچه خودم از او مراقبت شود و بعد، از من خواست تا تمام تلاشم را برای زنده ماندن او انجام دهم و حتی مرا تهدید کرد که اگر این بچه زنده نماند، خودم از بخش بروم. او ادامه داد: تا صبح بر بالین آن کودک ماندم و مطمئن شدم که خطر رفع شد، صبح که دکتر قریب به بیمارستان آمد، از او خواستم به دلیل خستگی به منزل بروم و استراحت کنم اما اجازه نداد و گفت: تا ظهر باید سر کارت ...
می خواست به منشی ام تجاوز کند، کشتمش!
کشف کردند. مرد 40 ساله پس از دستگیری از سوی پلیس به قتل اعتراف کرد و گفت: من با مقتول دوستی چندساله داشتم و با او در کار معامله ماشین بودم اما مدتی قبل از حادثه سر خرید یک ماشین با هم اختلاف مالی پیدا کردیم. قرار شد روز قتل به دفترم بیاید و پولم را پس بدهد اما آنجا مشروب خورد و مست شد. قصد داشت به منشی ام که دختری جوان بود تعرض کند برای همین با چوب به سرش ضربه زدم. او مقاومت کرد و گردنم را گرفت ...
مادر سنندجی طناب دار را از گردن قاتل فرزندش باز کرد
پسرشان با چاقوی قاتل که به قلب فرزندشان رفته بود داغدار شده بودند " رشاد- ر"، جوانی که چند سال است، نام قاتل را به با خود به یدک می کشد و باید تا لحظاتی دیگر بالای چوبه دار برود در گوشه ای از حیاط زندان به سوی پدر و مادر مقتول آمد و با لحن ملایمی که همراه با گریه بود درخواست بخشش کرد و از کرده اش ابراز پشیمانی کرد و گفت: جوان بودم و شما را داغدار کردم، دست خودم نبود یک لحظه عصبانی شدم، شما ...
قتل همسر پس از آزادی از زندان
هم به همسایه ها خبر دادم. حسن که در نخستین تحقیقات پلیسی به جنایت اعتراف کرده بود در مراحل بازسازی صحنه جرم نیز گفت: همسرم بشدت عصبانی ام کرده بود که مجبور شدم او را کتک بزنم. حسن صبح دیروز وقتی برای محاکمه به شعبه دهم دادگاه کیفری منتقل شد با ابراز پشیمانی، به قتل همسرش اعتراف کرد. در این جلسه دادگاه پدر و مادر و فرزندان مقتول خواستار دیه شدند و حسن در آخرین دفاع بعد از ...
شهید خانواده اش را به حضرت زینب(س) سپرد/ سجاده و چادر سوغاتی همیشگی شهید سلطانی بود
جمعه برود سر کار تا آن اتفاق برایش بیفتد. بعد از شهادت شهید، اوایل خیلی اذیت می شدم. دخترهایم مخصوصا دختر کوچکم عسل، خیلی بهانه ی پدرش را می گرفت. نبود شهید سلطانی واقعا برایم سخت بود؛ اما وقتی از شجاعت لحظات آخرش، برایم تعریف کردند، به خودم افتخار کردم. حرف دیگرم که لازم می دانم بگویم این است که، هر بار که شهید سلطانی می خواستند به سوریه برگردند، من از ایشان می خواستم که نروند ...
رفتار خشن پسران هوس باز با زن جوان در پارک / آنها از من درخواست بی شرمانه ای کردند
...، دایی ام مرا به خانه اش راه نداد و به ناچار راهی خانه پدری شدم اما خانواده ام این بار نیز به من لقب های بدی دادند و گفتند در خانه شان جایی برای دختر فراری ها ندارند. همه درها به رویم بسته شده بود. چند روزی، روزها دنبال کار می رفتم و شب ها در مسجدی می خوابیدم تا امروز که در پارک قدم می زدم و این چند پسر ولگرد وقتی فهمیدند جایی ندارند سراغم آمدند و پیشنهادات ناجوری دادند. و وقتی سعی ...
این زن متاهل در شبکه های مجازی دنبال شوهر می گشت
از هیچ کاری برای خوشحال کردن او دریغ نمی کردم. او همانی بود که همیشه آرزویش را داشتم. اما این شرایط دوام نداشت. چند ماهی از زیر یک سقف رفتن مان گذشته بود که اخلاق سحر تغییر کرد. مدام سرش در گوشی اش بود. حتی وقت هایی که من خانه و در کنارش بودم، در شبکه های اجتماعی سرگرم بود. اعتراض های من هم اثری نداشت. رفتارش عجیب و غریب شده بود. حتی پوشش اش کم کم تغییر کرد و چادر هم سرش نمی کرد. به ارتباطاتش شک ...
به هیچ وجه برای شهادت نمی روم!
... مادر همسر شهید حاجی زاده: مادر قبل از اینکه خبر شهادتش را بشنویم فاطمه حلماء (دختر شهید) در خانه راه می رفت می گفت بابا رضا شهید شده. دلم می ریخت می گفتم این بچه چه می گوید؟! بعد از چند روز که آقا رضا زنگ نزد به قول ما شمالی ها گوش هایم دراز شد که چطور بچه متوجه شده بود؟! *ما لیاقت نداشتیم بیشتر از این کنارش باشیم مادر همسر شهید حاجی زاده: وقتی رضا رفت به سوریه عده ای به ...
طلاق چهره های مشهور سینما و تلویزیون (+عکس)
آمد که حتی رامبد در مصاحبه ای نسبت به آن واکنش تندی نشان داد و گفت: ترجیح می دهم به عنوان یک رفتار مقاومتی در برابر این جنس از هیجان برای دانستن زندگی شخصی، کاملا به حق در برابر همه اعلام کنم دوست ندارم درباره زندگی خصوص ام روی آنتن رسانه ملی حرف بزنم. اگر می خواستم حرف بزنم به جای خانه در خیابان زندگی می کردم. دوست ندارم کسی درباره زندگی خصوصی ام از من سوال بپرسد. زندگی خودم است مال خودم است. ...
شهیدهادی وحاجات اهالی محل
...، برای همین پرسیدم: "شما شهید هادی رو می شناسین."گفت: نه، تعجب من رو که دید ادامه داد: "خونه ما همین اطرافِ ، من تو زندگی مشکل سختی داشتم. چند روز پیش وقتی شما داشتید این عکس رو می کشیدین از اینجا رد شدم. با خودم گفتم: خدایا اگه این شهدا پیش تو مقامی دارن به حق این شهید مشکل من رو حل کن. من هم قول می دم نمازهام رو اول وقت بخونم. بعد هم برای این شهید که اسمش رو نمی دونستم فاتحه خوندم. باور کنید ...
حسین فاطمی؛ دکتری که در راه جمهوریت ایران شهید شد
آمدها فریاد کنم. افسوس که راه گلویم آنقدر تنگ و پرپیچ ساختمان شده که نمی تواند یک بار این فریادها و فغان ها را به فضا تحویل دهد... (دست نوشته های فاطمی، 25 شهریور 32) سال ها بعد در اختفا نوشت اعصابش از شنیدن خبر حمله متفقین به ایران دچار تشنج شده است و چند روز بعد: به هر حال در برنامه هشت و نیم رادیو برلن نیز خبر حمله به ایران گفته شد و شرح کشته شدن دریادار بایندر را داد. آن شب تا صبح من ...
صحبت های تکان دهنده پسری که جان مادرش را گرفت
که حتما کاری کنم تا زودتر به خواسته هایم برسم. پدرم و دایی ام هر دو معتاد بودند و من می دانستم که به خاطر ذره ای مواد چقدر پول می دهند. با داریوش که دوست دایی ام بود آشنا شدم تا برایش مواد بفروشم با خودم می گفتم که با این کار در عرض چند سال می توانم ماشین و خانه بخرم. حال و هوای مستقل شدن مرا به وجد آورده بود کارم را با داریوش شروع کردم توانسته بودم در عرض دو هفته ...
زجر های یک چریک اسلامی به روایت همسرش
که به یک پاسگاه دیگر رسیدیم. از اتوبوس پیاده شدیم. چون هوا تاریک بود، من خودم را گم و گور کردم و بعد از تفتیش مسافرها، وقتی همه سوار شدند، من هم همراه مسافران آمدم و سوار شدم. اتوبوس راند به طرف مشهد و ما خیالمان کمی راحت شد. *تا آنجا که می دانیمتا روز شهادت شهید اندرزگو در مشهد ماندگار شدید؟ همین طور است؛ ولی در آن چند سال آن قدر خانه عوض کردیم که تعداد آنها از یادم رفته ...
محور مقاومت و عقیق سرخ یمن/ انزوای داوطلبانه!
بمباران مردم بیگناه و مظلوم یمن در خانه ها، بیمارستان ها، بازارها و نقاط مختلف شهری و روستایی این کشور فقیر که فقط در میان غیرنظامیان حدود 4 هزار قربانی و بیش از 7 هزار مجروح برجای گذاشته است، آیا مردم یمن بریده و در پستوی خانه های خود منتظر پایان جنگ اند؟ دوربین های تلویزیونی و عکاسی که تصاویر اجتماع صدها هزار نفری چند روز قبل مردم صنعا در حمایت از شورای عالی سیاسی این کشور(*) را ثبت کردند ...
بخشش مرد همسرکش در جلسه دادگاه +عکس
متهم به قتل از او خواست به دفاع از خود بپردازد که او با قبول اتهامش اظهار کرد: روز حادثه همسرم بدون اجازه من همراه خواهرش خرید رفته بود. وقتی به خانه بازگشت بر سر این موضوع با هم درگیر شدیم و او را کتک زدم. بعد هم خوابیدم. صبح که از خواب بیدار شدم متوجه مرگ همسرم شدم. من نمی خواستم او را بکشم و از کاری که کرده ام، پشیمان بودم. با تیغ رگ دستم را زدم، اما زنده ماندم. سپس با طناب خودم را حلق آویز ...
خاطرات شنیدنی از کارمندان اداره کالبدشکافی(16+)
دنیا رفته است. چند روز گذشت در نیمه های شب برای کاری به سردخانه رفتم، چراغ های ساختمان مثل همیشه سر ساعت مقرر یکی پس از دیگری خاموش می شدند، اما من در سردخانه بودم ناگهان صدایی شنیدم: کمکم کن! متوجه شدم این صدا از درون یکی از یخچال ها می آید. همان یخچالی که چند روز پیش جسد پسر ر ا در آن گذاشته بودند. بر ترسم غلبه کردم و در یخچال را باز کردم، تخت آن خالی بود. با خودم گفتم شاید عوارض بی ...