سایر منابع:
سایر خبرها
گفت گویی با ساغر عزیزی بازیگر نقش فرح در معمای شاه
.... بسیار بازیگوش بودم و تا کلاس اول ابتدایی فکر می کردم پسرم و باید به مدرسه پسرانه بروم، وقتی روز اول مهر، پدرم مرا به مدرسه برد به مدیر می گفتم بابام مرا اشتباهی به مدرسه دخترانه آورده است! وقتی بزرگ شدید باز هم دوست داشتید پسر باشید؟ روحیه ام مردانه است! در کنار بازیگری معمولا کارهای دیگری هم انجام می دهم بیشتر شبیه کارهایی است که مردها انجام می دهند؛ دکوراسیون داخلی، کار ...
بررسی جایگاه جوان و جوانی از دیدگاه قرآن و روایات
...> 2- قوت عقلی: همان طوری که جسم در این دوران به سمت کمال می رود و به اوج خود می رسد؛ همچنین عقل انسانی از مرتبه حس و خیال و وهم به عقل می رسد و شخص مسائل را در چارچوب ضوابط عقلی و عقلانی تحلیل و تفسیر و توصیه می کند. (حج، آیه5؛ غافر، آیه67) 3- تیزهوشی و تیزحدسی: امام علی(ع) درباره این ویژگی جوانان می فرماید: هرگاه به مشورت نیازمند شدی، نخست به جوانان مراجعه کن، زیرا آنان ذهنی تیزتر و حدسی ...
صدای غریبی امام را شنید و لبیک گفت
. مگر ما چند سال می خواهیم زنده باشیم. خدا یک عمری برای ما تعیین کرده باید سرنوشت مان را ببینیم، الان مردم بی گناه یمن را می کشند، ملت فلسطین، عراق و سوریه را می کشند، این وظیفه ماست که از مسلمانان و همه مظلومان و مستضعفان دفاع کنیم. تاج ماه زهدی مادر شهید به عنوان مادر شهید چه تعریفی از فرزند شهیدتان دارید؟ عزت الله بین فرزندانم از همه مهربان تر و دلسوزتر بود. اهل نماز بود و ...
از ماهیت جریان نفاق تا نفوذ در بیت منتظری/ برخی ها باید به خط امامی بودن شان شک کنند
این بود که می خواستند به مخدوش شدن چهره محبوب و الهی حضرت امام(ره) دست پیدا کنند؛ ولی همان طور که گفتم دشمنان خدا از احمق ها هستند؛ چرا که برای نسل جدید ما که شاید تصوری از منافقین نداشتند، فرصتی شد تا با چهره کریه آنها آشنا شوند و به خباثت این سازمان تروریستی و داعشی و ماهیت منافقانه دفتر منتظری پی ببرند و به صلابت، تدبیر و دانش حضرت امام(ره) که بسیار ژرف نگر بودند و پای اسلام ایستادند، توجه کنند. اگر امام آن اقدام هوشیارانه آن زمان را انجام نداده بودند، منافقین به خودشان اجازه می دادند حملات دیگری را علیه انقلاب اسلامی طراحی کنند و شاید اوضاع به گونه دیگری پیش می رفت. ...
گفت وگو با قربانی اسیدپاشی در لانتوری
کاراکتر شخصیتی مثل مریم براساس داده هایی که فیلمنامه می دهد، می چینی، داده ها این است که این زن، زن تنهایی است خواهر و برادری ندارد و خانواده اش پیش او نیستند و پدر و مادرش را زود از دست داده، آدمی که به شدت درگیر کارش است و با سیاه ترین اتفاق هایی که هر جامعه ای می تواند داشته باشد درگیر است. به واسطه گرفتن رضایت از صاحبان دم دائماً با قتل و خشونت در ارتباط است. جالب اینجاست که این زن خبرنگار است ...
پایان دوستی با رفیق نارفیق در کلانتری
شوهرم زندگی جدید خود را آغاز کردیم. زن جوان افزود: خدا خیرش بدهد پدر و مادر میثم را. خیلی هوای ما را دارند و هیچ کم و کسری نداریم. تنها مشکل من و همسرم این است که محبت های بیش از حد پدر و مادرش از او فردی لوس و ننر بار آورده است. او در مغازه پدرش کار می کند. اما هر روز ساعت 10 صبح تازه از خواب بیدار می شود و بعد هم بدون هیچ عجله ای به سر کار می رفت. ساعت دو بعدازظهر از سر کار برمی گشت تا ...
وقتی که امام موسی صدر نشین مردم لبنان می شود
امام موسی صدر تابستان سال 1975 میلادی، لبنان صحنة جنگ های داخلی شده بود. همة گروه ها و احزاب درگیر بودند. آنان به جای تلاش برای پایان دادن به این جنگ ها، به دنبال منافع حزبی، طایفه ای و گروهی خود بودند و برای این آتش، هیزم بیشتری فراهم می کردند. تعداد زیادی کشته و زخمی شده بودند. با تلاش های امام صدر و برخی دیگر چند بار آتش بس برقرار شد؛ اما بلافاصله با کوچک ترین بهانه ای جنگ را از نو ...
فاجعه در دفتر نخست وزیری
سرویس اندیشه جوان ایرانی به نقل از تبیان؛ بخش تاریخ: محمدعلی رجایی رئیس جمهور و محمدجواد باهنر نخست وزیر در حدود ساعت 3 بعد از ظهر روز یکشنبه 8 شهریور 1360 بر اثر انفجار بمب بسیار قدرتمندی که در ساختمان نخست وزیری کار گذاشته شده بود، به شهادت رسیدند. بخش تاریخ و تمدن جوان ایرانی مسعود کشمیری عامل بمبگذاری و شهادت این بزرگواران نفوذی سازمان مجاهدین خلق ...
همسر شهید: مبینا با فکر و خیال اینکه پدرش پیش خداست، کمی آرام شده است/ حتی در سفرها نماز شبش ترک نمی شد
گروه حماسه و مقاومت رجانیوز - کبری خدابخش: شهید یعنی: به خیرگذشت.....نزدیک بود بمیرد. تو، چه می کنی، این میانه خون برادرم...؟ !برای بیداری ما...؟! آه... یادم رفته بود... شهید بیدار می کند... شهید دستت را می گیرد... شهید بلندت می کند... شهید، "شهیدت" می کند... فکه و اروند یا دمشق و حلب... یا صعده و صنعا...! فرقی نمی کند... شهید، شهیدت می کند؛ باورنمی کنی...؟ بیدار ...
مزایایی که خداوند هنگام بیماری به هر فرد می بخشد
هم خواندم. کنترل زبان در زندگی خانوادگی از آن ها صد بار می خواند، صد تا نذر می کند که شوهر بکند یا صد تا نذر می کند زن بگیرد. صد تا نذر کردی رها کردی، این دویست تا نذر کرده است، زن گرفته است ولی وقتی گرفت مالک یک ذره زبان نیست. حاضر است با این زبان همه نذرها را به هم بریزد، بعد هم می گوید: برای من کاری کردند. چه کار کردند؟ گفت: چرا نماز نمی خوانی؟ گفت: ناد علی می خوانم که پدر ...
صحبت های جلسه اول خواستگاری درباره انقلاب بود / اولین مسافرتمان تشییع شهدا بود+تصاویر
های گفته شده بین ما، بیشتر از یک ساعت طول نکشید و در همان روز برای مراسم به بازار رفتیم. انگار همه چیز را خدا تدوین کرده بود و علی رغم اصرا بنده مبنی بر آزاد گذاشتن ایشان برای خرید، اما با گرفتن لباس بسیار ساده عروسی خرید خود را به پایان رساندیم و در حالی که من برای خودم چیزی خریداری نکرده بودم، در روز مراسم به ناچار مجبور شدیم ساعت حاج کریم افضل را به عنوان ساعت دامادی و انگشتر خودم را به شهید افضل ...
پدرم از مزایای جانبازی و ایثارگری هم استفاده نمی کرد
گفت این گفتگوی پدر عجیب بود و به نظرم قرار است اتفاقی بیفتد. چند روز بعد خبر شهادت ایشان را شنیدم. پدرم در منطقه بیجی در شمال شرق سامرا که از مناطق آزاد نشده در عراق هست، شهید شد و هنوز پیکر مطهر ایشان را تحویل نگرفته ایم. با نماینده ولی فقیه در نجف اشرف، حجت الاسلام و المسلمین سید مجتبی حسینی دیدار و صحبت کردیم و برای بررسی نحوه و تایید شهادت با اصحاب علی حق یا همان ارتش عراق ارتباط ...
تولد یک شهید
اعظم الدرجه عندالله واولئک هم الفائزون آنانکه ایمان آوردند و هجرت کردند و جهاد کردند در راه خدا به مالها و جانها بزرگتر است مقام آنان نزد خدا و آنانند رستگاران اینک در نزدیکی عملیات قرار گرفته ایم. بر خود واجب دانسته ام که چند کلمه ای را به عنوان وصیت به دوستان و خانواده و تمامی امت شهید پرور بکنم هر چند که کوچکتر از آنم که بخواهم کسی را نصیحت کنم و صحبتی کنم اکنون در آستانه ...
مربی دونده سرعت ایران: تفتیان اصلاً سطحی ندارد
زحماتی که برایش کشیده است گفت: من قبل از المپیک به تفتیان گفتم که با این تمرینات به جایی نمی رسد. تفتیان بعد از ثبت رکورد 10.04 در تمرین می گفت که دیگر اوسین بولت را هم قبول ندارد. او بعد از مسابقات مادرید هیچ کسی را قبول نداشت و خدا را بنده نبود. همان موقع به او گفتم این کار را انجام ندهد و خودش را نابود نکند. وی افزود: در اردوی ترکیه متوجه شدم که این ورزشکار فکر می کند به جایی رسیده ...
روایتی دردناک از یک بیماری عجیب
گوشه ی خانه و مادرم هم از غم ما نای زندگی کردن ندارد، اصلا همین که روزگارمان می چرخد هنر کرده ایم "غم ما" ؟ می گویم مگر غیر از تو مشکل دیگری هم دارند؟ شوک اصلی اینجا بود: این بیماری خیلی نادر همه ی جای بدن زخم میشه، به گرما خیلی حساسیت داریم، در حالت حاد انگشتان دست و پا به هم جمع میشه! من و دو تا برادرم و یک خواهرم همه مبتلاییم! ژنتیکیه، پدر و مادر ما ازدواج فامیلی داشتند و این شد نتیجه اش، یکی از ...
قانون در چه مواردی با سقط جنین موافقت می کند؟
سلامانه : پدر و مادرم هم دخترعمو و پسرعمو بودند و این رسم فامیلی ما بود. حالا همان داستان برای من و پسرعمویم در جریان بود. عمویم چهار پسر داشت که یکی از آنها با نقص مادرزادی متولد شده بود. همچنین یکی از عموهایم به دلیل نقص مادرزادی بلافاصله بعد از تولد مرده بود. من با وجود این سابقه فامیلی و نداشتن علاقه به پسر عمویم اصلاً تمایلی به این ازدواج نداشتم و ...
ازدواج بازیگر مشهور ایرانی با دختری 43 سال کوچکتر از خودش +عکس
. رفته بودم دستشویی که بعدش با همسرم بروم بیرون. سرگیجه بدی به من دست داد و ناگهان همان جا بیهوش شدم. از پسرتان خبر ندارید؟ رضا: چند وقت پیش شب تولد حضرت علی (ع) که مثلا روز پدر بود با یک اس ام اس روز پدر را به من تبریک گفت. تارا: البته بعد از یک سال. قهر هستند؟ رضا: چه بگویم. من که برای پدرم پسر بدی نبودم. تنها کاری که پدرم را اذیت می کرد این بود که می ...
اسوه دیانت و سیاست
قبول کردند من کتاب لمعه را که از کتب سطح حوزه علمیه است را محضرشان بخوانم ، و این در حالی است که قبل و یا بعد از درس دادن به بنده سطوح عالی حوزه را تدریس می کردند . حضرت آیت الله حاج سید طیب موسوی (مدظله العالی) موسس حوزه علمیه امام جعفر صادق (ع) اهواز در خصوص اخلاق پسندیده و تواضع آیت الله العظمی حاج سید محمد حسن آل طیب (ره) می گویند : یک روز مرحوم والد ما حجت الاسلام و المسلمین حاج سید یدالله ...
شبهات پیرامون امام جواد (ع)
...: شبهه افکنی واقفیه به بهانه بچه دار نشدن امام رضا(ع) در کتاب عیون اخبار رضا آمده است حسین بن قیاما که از رؤسای واقفیان بود از حضرت رضا(ع) اذن ملاقات خواست و وقتی با امام روبرو شد، پرسید: شما امام هستید؟ حضرت فرمود: بله من امامم، ابن قیاما گفت: من خدا را شاهد می گیرم که تو امام نیستی، امام مدّتی سر بزیر افکنده خاموش بود و با انگشت بر زمین میزد بعد سر برآورده فرمود: از ...
روایتی شیرین از زندگی دختر معلول کردکویی/هزینه درمانم جور شود، از صندلی چرخدار بلند می شوم
شدم و شرایط متفاوتم با دیگران را حس کردم؛ نه از ناتوانایی هایم بلکه از نگاه های تلخ مردم. مردمی که وضعیت مرا تاوان گناه اعضای خانواده ام می دانستند. کدامین گناه؟ کسی نمی داند. این باورشان بود و همین نگاه ها و رفتارها سبب شد که از خانه بیرون نروم. در خانه خودم را محبوس کردم. ناامید بودم. دروغ چرا با خدا هم سر جنگ داشتم که چرا مرا این طور آفریده است. اما وقتی می گویم او بود که مرا هدایت کرد شعار ...
در شناخت شهید دهم رمضان
با نور خود منور می ساخت، در روز جمعه دهم رمضان 1402 مطابق با یازدهم تیر ماه سال 1361 و پس از اقامه نماز جمعه به دست منافقین امریکایی و مزدور مشترک شرق و غرب محراب را خونین و گلگون کرد و این همان معراج سریع به سوی الله بود که صدوقی آرزویش را داشت و بارها از خدا خواسته بود. شهید آیت الله صدوقی از یاران صدیق، باوفا و 30 ساله امام امت بود. او یار امام و یاور ملت محروم بود که بحق در عمل نشان داد نمونه ...
اشغالگران در سایه برنامه ریزی او ناکام ماندند
مرجعیت اعلی، مقلد و پیرو ایشان شد و ما هم بر اساس دوستی با خاندان حکیم، رشد کردیم و تربیت شدیم. بنده با شهید سید مهدی حکیم - که به دست عوامل حزب بعث در جریان دیدار رسمی از خارطوم پایتخت سودان به شهادت رسید- دوست بودم. هنگامی که شهید آیت الله سید محمدباقر حکیم به ایران آمد، در تهران بودم و به دیدار ایشان رفتم و درباره مسائل عراق با ایشان گفت وگو کردم. ایشان بیست و چند سال در ایران بودند ...
سیره فردی امام جواد (ع)
...، و با ما اهل بیت محشور فرماید . یا علی! تو را امتحان کردم و در نصیحت و اطاعت و خدمت و توقیر و احترام به امام و قیام به آنچه بر تو واجب است، صاحب اختیارت گردانیدم، اگر بگویم نظیر تو را ندیده ام امیدوارم راست گفته باشم. خداوند پاداشت را جنات فردوس قرار بدهد، نه مقامت بر من پوشیده است و نه خدمتت در گرم و سرد و شب و روز، از خدا می خواهم چون اولین و آخرین را برای قیامت جمع کند، رحمتی بر تو ...
سیره اخلاقی امام جواد (ع)
! همان طوری که عرض کردم، او از محبّین شما اهل بیت علیهم السلام است. نامه شما برای من در نزد او خیلی کارساز و مشکل گشا خواهد بود. امام کاغذی را برداشته و چنین نوشت: بسم اللّه الرّحمن الرّحیم؛ اما بعد، حامل این نامه به تو، نکته زیبائی را یادآور شد که تو به آیین پسندیده ای گرایش داری! مطمئنّاً تو در مقابل عمل نیک، پاداش نیکی خواهی داشت. به برادرانت احسان کن و بدان خداوند عزیز و جلال از ریزترین ...
سیره قرآنی امام جواد (ع)
...> 2. زرقان، یکی از دوستان صمیمی احمد بن ابی داود، قاضی بغداد بود. او می گوید: روزی دوستم احمد را دیدم که از مجلس معتصم - هشتمین خلیفه عباسی - می آید؛ امّا خیلی افسرده و ناراحت است. گفتم: چرا این قدر ناراحت و افسرده ای؟ پاسخ داد: امروز در مجلس خلیفه، ابوجعفر ابن الرضا(ع) چنان مرا عاجز و درمانده کرد که آرزو کردم، ای کاش بیست سال پیش از این مرده بودم و مثل چنین روزی را نمی دیدم!! گفتم: مگر چه شده ...
در "حکومت نظامی اسرائیل" فلسطینی ها باید بمیرند!
التحتا" رخ داد. یک زوح اهل رام الله و فرزندان نوجوانانشان از ایست و بازرسی "عطارة" در شمال شهر "بیرزیت" گذر می کردند تا به دیدار اقوامشان بروند. پدر این خانواده ماجرا را اینطور نقل می کند: سرباز در فاصله ای دور تر ایستاده بود و اسلحه اش را به سمت نشانه رفت. یکیشان به سمت ما آمد. از جهالت سرباز وحشت داشتم و این که این ترس و جهالتش ممکن است چه بلایی سرمان بیاورد. از دور، در حالی که ...
شباهت های وهابیان تکفیری با خوارج و حکم آن ها
) بسیار خشمگین شد و سپس فرمود: قسم به خدا بعد از من شخصی عادل تر از من را نخواهید دید! و این جمله را سه بار مطرح کردند! سپس فرمودند: از سمت مشرق گروهی قیام می کنند که انگار او یکی از آن هاست! روش آنها چنین است: قرآن می خوانند، ولی از استخوان ترقوه آن ها عبور نمی کند! از دین مانند بیرون رفتن تیر از کمان بیرون می روند! و دیگر به دین باز نمی گردند! سپس دست خود را روی سینه اش گذاشت و فرمود: علامت ظاهری ...
راز خنده یک شهید در داخل قبر
با چه حالی و چه عرفانی و چقدر خالص و خوب... بعد در جزیره فاو و عملیات والفجر 8 شهید می شود و این هم عکس شهادتش است. در مدت زمان شهادت تا دفن، او را به سردخانه بردند، این هم عکسش است. (چند تا از عکس هایش را نشان داد.) اما همین که او را داخل قبرش گذاشتیم، خندید. به عکس داخل قبر که نگاه کردیم، دیدیم که می خندد. گفتیم: چه کسانی دیدند؟ گفت: همه مردم دیدند. وارسی کردیم و دیدیم بله، این مسئله در منطقه ...
مدافع حرمی که برات شهادت را از شهدای گمنام گرفت
مزار شهدا می رفت و در ساخت یادمان کمک می کرد و می گفت هر چی در زندگی می خواهی از این سه شهید گمنام بخواه گفتم چرا؟ گفت من از این سه شهید خواستم که به سوریه بروم و آن ها این کار را کردند و ازشون خواستم که شهید بشم و ان شاء الله که دعایم مستجاب می شود که آن سه شهید برات شهادت سعید را دادند. روی بحث سوریه بسیار اصرار داشت و یک سال و نیم تلاش می کرد و بعد از کلی پیگیری توانست برود و روحیه ...
مهدی عاشقانه دنبال شهادت بود/"حجاب" مهمترین موضوع صحبت مراسم خواستگاری
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس، باز هم صبحت از عشق شهداست، شهدایی که زبان در بیان وصف آنان قاصر و قلم الکن است . دفاع از حریم اهل بیت علیه السلام، پر پرواز را برای عاشقان و سالکان شهادت در ایران زمین باز کرده است و اقصی نقاط میهن سرافرازمان عطرآگین از مدفن شهیدانی است که روزگاری قدم بر خاک آن می گذاشتن ...