سایر منابع:
سایر خبرها
اظهارات دامادی که پدرزنش را کشته/ من فقط از خودم دفاع کردم؛او حالش دست خودش نبود
سرکوچه ایستاده بود. چرا مادرزنت آنجا بود؟ گفت منتظر همسرش است. چون که می دانستم پدرزنم تا دقایقی دیگر می آید، در کنار مادرزنم به انتظارش ایستادم و به خانه آنها نرفتم. از کجا می دانستی پدرزنت تا چند دقیقه دیگر به آنجا می آید؟ با او تماس گرفته بودم و می خواستم او را ببینم. گفت تا 20 دقیقه دیگر خودش را می رساند. برای چه می خواستی او را ببینی؟ چند ...
درجست وجوی قاتل 49 زن
آمد و هوا بسیار سرد بود. تصمیم گرفتم چند روزی را در چند نقطه از میدان امام حسین(ع) تا آزادی کشیک بدهم. شک نداشتم که قاتل بازهم در این مسیر تردد خواهد کرد. برای روز اول میدان انقلاب را انتخاب کردم و نبش شمال غرب میدان، مقابل ساختمانی ایستادم. یادم بود در محل کشف جسد یکی از قربانیان رد لاستیک پهنی که عقب و جلو رفته بود روی گل و لای دیده می شد. با این سرنخ چشمم دنبال خودرویی بود که راننده آن جوان و ...
لرستانی: بنال وطن مرا به سفری در آفریقای جنوبی برد
دنیا بیرون بیایم. این اثر تأثیر عمیقی روی من گذاشته بود و به همین دلیل حس می کردم در آن نقطه حضور دارم. روزی مادرم پشت در اتاقم آمد و گفت بقیه خانواده بیرون در کنار هم نشسته اند، تو چرا خودت را در اتاق حبس کرده ای؟ اما من به قدری در فضای کتاب فرورفته بودم که اصلاً نمی خواستم از آن بیرون بیایم. از خودم می پرسیدم چرا من باید از شهر قصه بیرون بیایم و به تهران بروم؟ این بازیگر ایرانی ادامه ...
به بهانه اکران فروشنده : اصغر فرهادی کیست و چرا فیلم می سازد؟
مبهم از آن فیلم به یاد دارم این است که فیلم فضای جنگی داشت و قهرمان آن یک نوجوان 13-14 ساله بود و در انتها این قهرمان نوجوان بدمن فیلم را از بین می برد . آن روز وقتی از سینما بیرون آمدم تا شب در این فکر بودم که ابتدای فیلم و آن بخشی که ما ندیده بودیم ، چگونه بوده ؟ و در ذهنم شروع به ساختن نیمه اول فیلم کردم .سینما ، بدون آن که خودم آگاه باشم از همان جا شروع شد. در واقع ذهن کودکانه ی من با برداشتی که ...
چخوف هم می تواند عده ای را دلواپس کند
مان آمد و گفتم می خواهم ایوانف را کار کنم به شرطی که تو بیایی چون غیر از تو تصور دیگری از این شخصیت ندارم. او هم قول همکاری داد و به نظرم همان وقت کلید کار زده شد. یکی دیگر از عواملی که به من انگیزه می داد، این بود که به هرکس می گفتم می خواهم ایوانف کار کنم، سعی در منصرف کردن من داشت. شاید در من نمی دیدند چون تا قبل از آن همیشه متن های خودم را کار کرده بودم و اصلا اسم ایوانف خبر از یک متن کلاسیک ...
پزشکان سوگند می خورند کارشان را درست انجام دهند، نه مجانی
به گزارش شفا آنلاین ،به نقل از سپید او چهره آشنا و مشهوری است هم برای جامعه پزشکی و هم مردمی که وقتی به آخرین نقطه امید می رسند چشم به دستان او می دوزند. ماندگار اولین پیوند موفق قلب در ایران را سال 72 انجام داد و نامش را در تاریخ پزشکی ثبت کرد. او حالا از پس تمام این سال ها همراه با تیم حرفه ای اش 220 پیوند قلب انجام داده است و همچنان در آستانه 62سالگی سه روز هفته در بیمارستان شریعتی و سه روز در ...
بازیگران در سکانس آرزو !
سپردن به موسیقی خاصی و... در دایره آرزو هایشان جای خود را دارد. در این نوشتار سراغ آرزوهای بازیگران و چهره های سینمایی رفته ایم .آرزوهایی که گاه برآورده نشده،آرزوهایی که هنوز می شود به تحقق شان دل بست و آرزوهایی که انگار باید جای دیگری به جز سینما اتفاق بیافتند. عزت ا... انتظامی عزت ا... انتظامی بی تردید آقای بازیگر سینمای ایران است ،با کارنامه ای پر بار و درخشان که البته در چند ...
ما 170 سال دفاع مقدس داریم نه 8 سال!
: در رکاب رئیس علی جنگیده ام! شاه بیت حرف هایش هم این بود که: یک جا بودیم و می خواستم از دور با تیر بزنم! پدربزرگ چشم های سبز قشنگ و به نسبت مردم بوشهر، پوست سفیدتری داشت و در دوران جوانی برای خودش کلی محبوبیت داشت. پدربزرگ ما مال و اموال زیادی نداشت، اما پدر مادربزرگم پولدار بود و خودشان می گفتند خان بوده اند. راست و دروغش پای خودشان! پدربزرگ که به خواستگاری مادربزرگ می رود، پدر مادربزرگ می گوید: تو ...
غنی سازی هسته ای ایران
به جرأت می توان گفت کسی در ایران نیست که در جریان مسائل مربوط به غنی سازی هسته ای این کشور نباشد، اما این صنعت نیز مانند هر صنعت دیگری، ناگفته های بسیاری دارد. ناگفته هایی که از شیطنت های داخلی و سوءمدیریت هایی خبر می دهد که هزینه های بسیاری را برای کشور ایران به بار آورده اند. هفته نامه اصولگرای پنجره در شماره 272 خود، به سراغ یکی از دانشمندان هسته ای کشورمان که به دلیل حفاظت از جانش از افشای ...
برگزار جلسه هشتادم نقد شعر فرات در حسینیه سادات + مشروح کامل جلسه
.... - عاشقم از دم ایجاد بلا تکلیفم از همان لحظه ی میلاد بلا تکلیفم سید مهدی حسینی : از "دم ایجاد" عهد الست است! از "دم ایجاد" شاعرانه نیست و به زبان نمی خورد. - "بزنم بر سر خود یا دل سنگم چه کنم؟" یک مقدار قافیه و ردیف جا نیفتاده سید مهدی حسینی : این بیت عینیت ندارد. بر دل سنگ خودم بزنم چطوری بزنم؟ ولی مضمون خیلی خوب است. عینیت یک قانون در شعر است اگر ...
از دخالت "سامی یوسف" تا "کالای ایرانی" در ازدواج/ من برای حفظ زندگی ام جنگیدم / بزرگترین مشکلم تنهایی است
بخاطر خستگی و دل زدگی از این فضای زندگی به دنبالش نرفتم، هر چند که اشتباهم را توجیح نمی کنم. اما باید بگویم که وضعیت من خیلی وخیم تر شده بود، همسرم تهمت های زیاد به من نسبت می داد و فضا به نحوی پیش رفته بود که نصف شب از خانواده اش خواست تا من را از خانه خودم به بیرون بیاندازند، اما با این وجود حتی زمانی که در خانه پدرم بودم ، 6ماه، تمام تلاشم راکردم که این زندگی یک بار دیگر پا بگیرد ، در واقع من ...
پای حرف مردم کوچه و بازار درباره حقوق های نجومی
، آن را هم حق خودش نمی داند که بخواهد دست درازی کند اما چطور بعضی ها جرأت می کنند اینگونه از بیت المال بخورند و اسم خودشان را هم بگذارند ذخایر نظام و امانتداران انقلاب. مانده ام! می گفت: فعلا سهم ما از سفره بیت المال هیچ است و انگار سفره را جای دیگری برای دیگرانی پهن کرده اند و ملت در این سفره سهمی ندارد . داشت داستان جابه جا شدن عکس ویلاهای مسؤولان در شمال شهر را که در تلگرام دست به دست می شد توضیح ...
یاد گرفتم سخت نگیرم و نق نزنم / ما ایرانی ها مدل خاصی هستیم
...> زیر سایه اسم پدر و خواهرتان هم بودید؟ اوایل کارم بله و خیلی ها می گفتند به واسطه پدر و خواهرم وارد این حرفه شده ام. طبیعی هم هست چون آنها خیلی زودتر از من وارد حرفه بازیگری شده و شناخته شده بودند. اما این موضوع اذیتم نمی کرد چون پدر و خواهرم بازیگرهای موفقی بوده و هستند. شما فقط از راه بازیگری امرار معاش می کنید؟ متاسفانه، بله ! این روزها خیلی از بازیگران ...
خاطرات محمد علی کلی از حضور در جبهه های جنگ
، تازه می خواستم بروم پیش آخوند و درس بخوانم. ما در مرز بین شیعه و سنی زندگی می کنیم و مردمی فقیر و بسیار مذهبی هستیم. تا هفت سالگی پیش آخوند رفتم و درس خواندم بعد مرا به مدرسه فرستادند، در مدرسه حال و روز خوبی نداشتم، هرروز کتک می خوردم. من هم که کم نمی آوردم، تا سال ششم آن جا درس خواندم. شغل مردم چه بود ؟ آنجا اکثرا کشاورزی بود، بیشتر گندم و یونجه می کاشتند، جو و شبدر ...
گفتم: ضامن من شو!
. برنامه هایش فشرده است و زمان زیادی برای مصاحبه ندارد. می خواهد در آخرین روز یک بار دیگر به پابوس امام هشتم(ع) برود و یک دل سیر زیارت کند. می پرسم: می توانم موقع زیارت من هم با شما همراه شوم؟ و خوشبختانه پاسخش مثبت است. از ریو هیچ سوغاتی نیاوردم پیاده روهای منتهی به حرم رضوی مملو از جمعیت است. ترافیک آدم ها در پیاده رو دست کمی از ترافیک ماشین های خیابان ندارد. هتلی که مجتبی ...
یوزپلنگ روی جلد روزنامه + عکس
کند و اولین عکس تله ای را هم ما از یوزپلنگ گرفته بودیم. او که حالا بعد از سه دهه فعالیت تصمیم گرفته است، آزادتر باشد و به صورت داوطلبانه برای نجات یوزپلنگ کار کند، می گوید: می خواستم به خاطر دل خودم به بیابان بروم. فکری به سرم زده بود و فقط به فکر تهیه یک کاروان بودم. عکس یوز را از هومن جوکار که در پروژه یوز کار می کرد، گرفتیم و روی ماشین تزئین کردم و این طرح عملی شد. او حالا ...
مرا بهانه شکرت نکن...
انجمن هشت سال پیش در اثر یک حادثه ویلچر نشین شد. "سر کار یک جسم سنگین از ارتفاع بر رویم سقوط کرد. همان لحظه چند ثانیه ایست قلبی کردم، 15 روز در کما بودم و چند ماه در بیمارستان. بعد هم با ویلچر از بیمارستان مرخص شدم." رفع تکلیف با رمپ می پرسم چگونه با محدودیت های جدید زندگی با ویلچر کنار آمدید؟ "اوایل اصلاً نمی دانستم آسیب نخاعی چیست. چند ماه اول چندین بار شیشه های اتاقم را ...
روزنامه های سه شنبه
با افزایش درآمدهای نفتی بوده است. این روزنامه با انتخاب عنوان فساد امضاهای طلایی، نوشت: حسن روحانی روز گذشته در مراسم اختتامیه جشنواره شهید رجایی با تاکید بر ریشه کن کردن ریشه ها و مبانی فساد گفت: باید کاری کرد که یک فرد احساس نکند سازمانی منحصرا در اختیارش است و نباید امضای طلایی درست کنیم که این فساد و مشکل آفرین است. رئیس جمهوری همچنین گفت که قبل از بگیر و ببند، باید مبانی فساد را ...
شهید مدافع حرم محمد طحان به روایت همسر
وارث : مدافع حرم، همان هایی هستند که شاید چند روز یا چند ماه قبل در شهرهایمان زندگی می کردند، قدم می زدند، کسب و کار داشتند، دلبسته زندگی بودند، با فرزندانشان بازی می کردند و ... حالا ظاهراً نیستند اما ناگهان نامشان دیگر اسم های شناسنامه ای آنها نیست! نامشان پسوند و پیشوندهایی دارد که اگر تمام دنیا را فدیه دهی نمی توان صاحب این نام ها شد: مدافع حرم عقیله بنی هاشم . شهید محمد طحان یکی ...
جاسوس های زندگی تان را بشناسید
شمردم و به سرعت گفتم: آقای نجفی خیرباشد چند روز است بدجور درگیر و عصبانی هستید؟ نگران شدم اگر کمکی از من ساخته است بگویید. آقای نجفی با صورتی کاملاً ناراحت و نگران رو به من کرد و گفت: برام دعا کنید چند هفته است یکی در امانت خیانت کرده و پولی رو از دفتر کارم برداشته و در میان راه پول یک قرارداد دیگه رو هم گرفته، فلنگ رو بسته و رفته. چند روزه دارم تماس می گیرم، تهدید می کنم اما اصلاً براش مهم نیست و ...
فاجعه در دفتر نخست وزیری
بعدازظهر هم بود، من هم بیمار بودم و خوابیده بودم، از خواب که بیدار شدم از بچه های پاسدار، برادرهایی که پهلوی من بودند یک زمزمه هایی شنیدم. گفتم چیه؟ گفتند که یک بمب در نخست وزیری منفجر شده است. گفتم که کی آن جا بوده؟ گفتند که رجایی و باهنر هم بودند، من فوق العاده نگران شدم، با حال بسیار ضعیف و ناتوانی که داشتم خودم را رساندم پای تلفن، نشستم، بنا کردم این جا آن جا تلفن کردن، اما خبرها همه متناقض و نگران ...
روایتی شیرین از زندگی دختر معلول کردکویی/هزینه درمانم جور شود، از صندلی چرخدار بلند می شوم
، شرایطم را پذیرفتم و خودم را با دنیایی که نه معلولیت بلکه محدودیت است وفق دادم. حتی برای مقابله با محدودیت ها تا آن جا که توانستم تلاش کردم تا بتوانم بدون کمک حتی یک نفر از سخت ترین کارها تا ابتدایی ترین کارهایم را انجام دهم. اما برای رسیدن به این نقطه از اراده هم تلاش بسیار کرده ام. او بود که مرا هدایت کرد در یکی از روستاهای گلستان به دنیا آمدم. خیلی زود و در چشم به هم زدنی بزرگ ...
شاگردان و اصحاب امام جواد (ع)
او را ابراز می دارد و از طرف دیگر نشانه دینداری واقعی و احساس مسؤلیتی است که وی در پرتو علم و دانش خود، به اهمیت آن پی برده است و می تواند به عنوان یک درس آموزنده و سرمشق سازنده ای مورد متابعت و پیروی قرار گیرد. حضرت عبدالعظیم می گوید: خدمت مولایم امام هادی (ع ) رسیدم . آن حضرت فرمود: مرحبا، خوش آمدی تو از دوستان واقعی ما هستی ، عرض کردم ای فرزند پیامبر، دوست دارم عقاید دینی خودم را ...
رفیق دوست: رفاقت و دوستی من با قذافی، رفاقت و دوستی شخصی نبود/ گفتند حاج محسن برو موشک بیاور، نه چیز دیگر
در آن مقطع مسئله جنگ و تهیه سلاح در اولویت بود و مأموریت افرادی مثل من هم همان بخش بود؛ اما از (موضوع امام موسی صدر) هم غافل نمی شدیم. در ملاقات هایی که رسما مطرح می کردیم، (می گفتیم) که بالاخره یک اتفاقی افتاده است، [اما]نه اینکه به چشم طلبکاری بخواهم موضوع را طرح کنم. می گفتیم یک شخصیت در حد امام موسی صدر با دو نفر آمده است اینجا، بعد شما می گویید از اینجا رفته است؛ (اما) امام هیچ جا ...
روایت فاطمه نواب صفوی از دیدارش با معمر قذافی و پرسیدن از سرنوشت امام موسی صدر
شنید مثل این بود که مواد منفجره ای در اتاق منفجر شد. قذافی از جا پرید. خیلی مضطرب شد. با حالت شتابزدگی و ترس و وحشت گفت: امام صدر دوست من است. من هیچ کاری نکردم. من او را نگرفتم. خلاصه، شروع به دفاع از خود کرد. چند لحظه ای ایستاده بود تا توانست خودش را کنترل کند. به قذافی گفتم: این قسمت را ضبط نمی کنم که هرچه دوست دارید بگویید. قصد داشتم اعتماد او را جلب کنم. در حالی که هنوز اضطراب داشت، گفت ...
رابرت ردفورد 80 ساله شد
روزنامه بانی فیلم: یکی از بزرگ ترین ستارگان سینما 80 ساله شد، اما این برنده جایزه اسکار احساس می کند که تازه به عنوان یک بازیگر به نقطه عطفی رسیده است. رابرت ردفورد که یک پلیور مشکی و شلوار جین با ژاکتی سبک پوشیده و موهایش طوری باد خورده که انگار همین الان از مزرعه آمده، می گوید: من در دورانی از زندگی ام هستم که دوست دارم بازیگری کنم. ردفورد که بیشتر از همه به خاطر نقش های ...
تقویم روز ارتباطات/ روزی که پخش خبر از رادیو آغازشد
داشت فروش رادیو در آن زمان زیاد نبود، به طوری که در هفته یا پانزده روز یا یک ماه، یک رادیو به فروش می رسید. اما اگر رادیوی کسی خراب می شد یک مهندس آلمانی به نام کریشاد رادیوها را تعمیر می کرد. پس از آنکه این مهندس آلمانی به اروپا رفت ما یک ارمنی به نام آساتور پیدا کردیم که رادیوها را تعمیر می کرد و بعد خودم رفته رفته تعمیر رادیو را از او یاد گرفتم. رادیو شیئی عجیب بی تردید دیدن ...
ماجرای نام گذاری روح الله /همسر شهید:برایم از غربت کودکان سوری می گفت
سرانجام می رساند. همه برنامه های زندگی را یادداشت می کرد و همه را مو به مو انجام می داد و این روحیه را هم در من ایجاد کرد. همیشه تلاش خودش را می کرد که من متکی به خودم باشم و در شرایط سخت زندگی قوی و محکم باشم، نمی دانم حالا که فکرش را می کنم پیش خودم می گویم شاید آینده نگری را داشته که شاید یک روز بیاید که نباشد و من را برای آن روزها آماده می کند. صله رحم در اولویت همه امور زندگی مان قرار داشت و ...
روایت رفیق دوست از برخورد امام موسی صدر با قذافی
سلاح در اولویت بود و مأموریت افرادی مثل من هم همان بخش بود؛ اما از [موضوع امام موسی صدر] هم غافل نمی شدیم. در ملاقات هایی که رسما مطرح می کردیم، [می گفتیم] که بالاخره یک اتفاقی افتاده است، [اما]نه اینکه به چشم طلبکاری بخواهم موضوع را طرح کنم. می گفتیم یک شخصیت در حد امام موسی صدر با دو نفر آمده است اینجا، بعد شما می گویید از اینجا رفته است؛ [اما] امام هیچ جا نرفته است. بهتر است که شما این ...
بیوگرافی یوری گاگارین، نخستین فضانورد جهان
محور خودش، سرعت چرخش حدود 30 درجه در ثانیه بود. همه چیز می چرخید. این رویداد بر فراز قاره آفریقا رخ داد، از پنجره یک لحظه قاره آفریقا، یک لحظه افق زمین و لحظه دیگر آسمان را می دیدم. اصلا وقت نداشتم خودم را در برابر نور شدید آفتاب محافظت کنم که کور نشوم. پاهایم را به سمت پنجره پایینی بردم که جلوی نور را بگیرد اما پنجره را نبستم چون می خواستم موقعیت خودم را بدانم و ببینم اوضاع از چه قرار است.” ...