سایر خبرها
مادرشهید صبوری:با شناسایی پیکر بهروز بعد از 31 سال قلبم آرام گرفت/شهدای مدافع حرم از ناموس امام ...
کودکی بهروز به یاد دارید؟ خاطره که بسیار است. حتی نحوه تولدش هم خاطره ای شیرین است. یکی از شب زمستان سال 43 قرار بود به دنیا بیاید، همسرم در منزل بود با یکی از اقوام به بیمارستان رفتم، دکتر گفت فعلا زود است 12 شب بار دیگر به بیمارستان بیا... وقتی رسیدم خانه هوا سرد بود، رفتم زیر کرسی، حال خوشی نداشتم. خیلی کلافه بودم متوجه شدم بچه در حال به دنیا آمدن است. قابله ای در محله داشتیم بچه را به ...
داستان سفرهای مرد عجیب با عروسکش/بازگشت به دنیا 300 سال پس از مرگ/واکنش جالب دختری که اولین بار کیک می ...
کاربری دیگر هم ممکن است مورد خطر نفوذ اینترنتی قرار بگیرند. کودکی که 300 سال پس از مرگ به دنیا بازگشت+تصاویر یک بچه که 300 سال پیش توسط پدرش کشته شده بود، جلوی دوربین چشم باز کرد. داستان سفرهای مرد عجیب با عروسکش +تصاویر داستان مرد عجیبی که با عروسکش سفر می کند ، برای یک زن هر بار تکرار می شود. اشتباه بزرگی که بستر دریایی با ارزش قدیمی را بر ...
خلسه با طعم باروت
. همه ی این هفده داستان کوتاه به تاثیر انقلاب اسلامی بر حال و روز مردم عادی می پردازند. بخش هایی از کتاب: - بی زحمت همین جلو نگه دارین! ممنون. - می دونم آقا! دفعه اولم که نیست... نگاهی به آینه راننده می اندازم. قیافه راننده برایم آشنا است. حتما چند باری سوار ماشینش شدم. از سال 82 که موزه افتتاح شده، هر هفته به اینجا آمده ام. جلوی تابلو موزه عبرت ...
آنقدر آرزو کرد تا شهید شد
، من به چهره اش نگاه می کردم که عکس العملش چیست؟ می دیدم که چهره شیخ عوض می شود. قطرات اشک از چشمانش جاری می شد، ولی وانمود می کرد که گریه نمی کند. می ترسید که باعث ضعف شود. هنگامی که یکی از بچه ها شهید می شد، شیخ می گفت: ای کاش من به جای او بودم. شریف، شیخ شهید شهرمان – خرمشهر – را به یاد می آورد که بر جنازه هر شهیدی فرود می آمد، می بوسیدش، چشم های بازش را می بست، چفیه خونینش را از گردنش باز می کرد و صورتش را می پوشاند. کتاب نفر هفتادوسوم، ص 108 ...
مومیایی 300ساله چشم باز کرد +عکس
...: ایران نوشت: مومیایی قدیسه مکزیکی که به یکی ازمحل های گردشگری در این کشورتبدیل شده در مقابل چشمان حیرت زده توریست ها واکنشی عجیب از خود نشان داد. به گفته گردشگران، این قدیسه پس از 300 سال چشم هایش را باز کرده و به آنها نگاه کرده است.گفته شده این دخترقدیسه 300 سال پیش با ضربات چاقوی پدرش به قتل رسیده و از آن زمان مکزیکی ها او را مومیایی کرده و درون محفظه شیشه ای نگهداری می کنند. ...
قدیس کودک کاتولیک ها زنده شد
...: به تازگی فیلمی منتشر شده از کلیسا جامع گوادالاخارا در مکزیک افکار عمومی بین المللی را تحت تاثیر قرار داده است. در این فیلم نشان داده می شود که یک کودک قدیس به نام سنت اینوسنسیا که بیش از 300 سال از زمان فوتش می گذرد به شکل ترسناکی چشم هایش را باز می کند. به گزارش خرداد، گفته می شود او پس از مراسم عشای ربانی توسط پدرش کشته شده است. جسد او مومیایی شده است. فیلم باز شدن چشم های او 600 هزار بار در یوتیوب مورد بازدید قرار گرفته است. ...
گریه جانسوز فرزند خردسال شهید پای ماکت تصویر پدر
روی بلندی ایستاده، با عجله به سمت پدر می دود و زمانی که پای ماکت رسد و می فهمد که پدرش نیست، شروع به گریه کردن می کند. همسر شهید سعید سامانلو متن کوتاهی را در این خصوص نوشته اند که در ادامه می آید: فقط قصد بازدید از نمایشگاه بود که فرزندم با تمثیل پدرش رو به رو شد و بچه کمی هیجان زده شد. خدا داعشی و دشمنان اسلام را لعنت و نابود کند، ما واقعا ممنون از برگزار کنندگان ...
تصویر جانسوز گریه فرزند خردسال شهید مدافع حرم پای ماکت تصویر پدر + توضیحات همسر شهید سامانلو
غرفه روی بلندی ایستاده، با عجله به سمت پدر می دود و زمانی که پای ماکت رسید و می فهمید که پدرش نیست، شروع به گریه کردن می کند. تصویری که نشان از اوج مظلومیت شهدای مدافع حرم و خانواده هایشان را دارد. همسر شهید سعید سامانلو متن کوتاهی را در خصوص اتفاق شب گذشته نوشته اند که در ادامه می آید: فقط قصد بازدید از نمایشگاه بود که با تمثیل پدرش رو به رو شد و بچه کمی هیجان زده ...
ماجرای ملاقات با حاج احمد متوسلیان / شهدای شنام هنوز تفحص نشده اند
اسدآباد در همدان، همراهی کرد. خواندن این گفتگو از دستتان نرود... *** *شما سال ها در کردستان حضور داشتید و با افراد زیادی از پیشمرگان کرد سپاه در آنجا همرزم بودید. چرا درباره کردستان کم کاری می شود در حالی که باید به این واقعیت پرداخت. در حال حاضر موجی به راه افتاده و رویکرد جدیدی به کتاب های دفاع مقدس شده است. نویسندگان رویکرد تازه ای پیدا کرده اند اما باز هم کردستان و غرب کشور ...
اشک های فرزند خردسال شهید، دل همه را ریش کرد
آرام شد و او را نوازش کرد و بوسید و عکس های یادگاری قشنگی با آن گرفت. ما ممنون و سپاسگزار طراح تمثیل ها هستیم. من مادر محمدحسین و علی علاوه بر همسر شهید بودن، فرزند شهید نیز هستم و بیشتر از هر کسی فرزندانم را درک می کنم. یادم می آید وقتی بچه بودم زمانی دلم به درد می آمد که حس می کردم، مردمی که پدر من به خاطرشان رفته حتی یاد و خاطره او را زنده نگه ن می دارند. شاید با یادآوری خاطرات پدر، اشک از چشمانم سرازیر می شد اما آن اشک سریع تبدیل به شعف و شادی می شد و می گفتم خدایا مواظب این مردم عزیز باش؛ پدر من که برای آسایش آنها رفت، آنها هنوز پدر مرا در خاطر دارند و یادش را زنده نگه داشته اند. ...
جسدی که پس از 300 سال چشم باز کرد!/فیلم
به ادعای رسانه های غربی جسد دختر بچه ای که متعلق به 300 سال پیش است و در موزه ایی در مکزیک قرار دارد به طرز عجیبی چشمان خود را باز و بسته کرده است.
اشک های فرزند شهید دل همه را ریش کرد+عکس
علی خوشحال اند که اگر پدر فداکارشان نیست، مردمی هستند که یاد آنها را زنده نگه می دارند. محمدحسین بعد از رو به رو شدن با تصویر پدر آرام شد و او را نوازش کرد و بوسید و عکس های یادگاری قشنگی با آن گرفت. ما ممنون و سپاسگزار طراح تمثیل ها هستیم. من مادر محمدحسین و علی علاوه بر همسر شهید بودن، فرزند شهید نیز هستم و بیشتر از هر کسی فرزندانم را درک می کنم. یادم می آید وقتی بچه بودم ...
واکنش نوزاد، تکامل تا سه ماهگی
. بنابراین همیشه باید دنبال کردن با چشم و پاسخ شنوایی، به طور جداگانه آزمایش شود. رفتار اجتماعی و بازی در این سن نوزاد به خوبی می مکد. وقتی در حال شیرخوردن یا تقلا نباشد، بیشتر اوقات می خوابد. هنوز بیان او مبهم است اما در مقایسه با قبل هوشیارتر می شود، در حدود پنج یا شش هفتگی لبخند زدن اجتماعی و صداسازی برای پاسخ دادن ایجاد می شود. به طور معمول دست ها بسته است اما اگر باز باشد ...
روایت لحظه روبه رو شدن فرزند شهید سامانلو با تمثال پدرش
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ این روزها تصاویر لحظه برخورد احساسی فرزند شهید مدافع حرم با تمثال پدر شهیدش در نمایشگاه یاد یاران در فضای مجازی در حال دست به دست شدن است و این تصاویر در ابعاد گسترده ای در حال پخش شدن است. شهید سعید سامانلو شهید مدافع حرم زمستان سال گذشته با رشادت و فداکاری خود و هم رزمانش سبب آزادی منطقه شیعه نشین نبل الزهرا شد و فاتح الزهرا لقب گرفت، از ...
خاطرات آزاده فاطمه ناهیدی
پایگاه اطلاع رسانی آزادگان ایران : کتاب خاطرات فاطمه ناهیدی را که در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران 4 سال اسیر بود ، دفتر ادبیات و هنر مقاومت در سال 1375 برای نخستین بار منتشر کرد. چشم در چشم آنان سیصدوچهل وسومین کتاب منتشر شده توسط این دفتر و پنجاه وچهارمین اثر منتشر شده از خاطرات آزادگان دفاع مقدس در این مجموعه است چشم در چشم آنان سومین اثر از خاطرات زنان اسیر ایرانی در بازداشتگاه های بی ...
مین کاشتیم، گندم درو کردیم
رو به دشمن بود، خلاف جهت بچه های رزمنده حرکت کنم. هنوز قدمی برنداشته بودم که خمپاره ای کنار من خورد و چاله ای اندازه یک پیکان ایجاد کرد. در تیررس کامل دشمن بودیم. شب های خیلی سختی بود. متوجه شدیم روی تپه یک جنازه قرار دارد، یکی از دوستانمان که در حال حاضر از کارمندان بیمارستان امام حسین.ع است، به سختی خود را به وی رساند و توسط کارت شناسایی و پلاکی که داشت مشخصات او را ثبت و پیکر مطهر این ...
مادری که قلبش برای نجات فرزندان از سینه بیرون افتاد
11 رسیدم، زمین لرزید، دیدم که مادر فریادی زد و خودش را روی ما انداخت، لحظه ای بعد چشمانم را باز کردم، جنازه سوارخ سوراخ مادر و پیکر غرق به خون برادرم را دیدم، خودم نیز مجروح شده بودم، اما دردناک ترین صحنه ای که هیچ گاه فراموشم نمی شود، لحظه ای بود که دیدم قلب مادرم کنار تنور روی زمین افتاده است، آری! مادر خودش را نه فدای ما بلکه فدای یار کرد. زهرا معاوی در سال 1323، سالی که ...
شلیک پسربچه 2 ساله پای پسر نوجوان را گرفت + تصاویر
به گزارش تهران نیوز ، به نقل از باشگاه خبرنگاران؛ در روز یکشنبه یک نوجوان 12 ساله به صورت تصادفی توسط یک پسر بچه 2 ساله در شهر دانلسون ایالت تنسی مورد اصابت گلوله قرار گرفت. به گزارش دیلی میل، پسر بچه 2 ساله تفنگی را که با آن شلیک کرده بود، در خودروی عمه اش، پیدا کرد و در حال بازی با آن به پسر 12 ساله ای که در سمت دیگر خیابان راه می رفت، شلیک کرد که گلوله از پای او وارد شد و از سمت ...
خانم و آقای معلم، شغل پدر را نپرسید
به گزارش تیک، معمولا بچه ها برمی خیزند و خود را معرفی می کنند. برخی از معلمان اما از دانش آموزان می خواهند شغل پدر خود را هم بگویند. اطلاع مدرسه و معلم از شغل پدر و این که پدر او در قید حیات است یا نه یا تنها با مادر یا با ناپدری زندگی می کند البته مفید است و به درک بیشتر معلم از وضعیت روحی و اخلاقی محصل کمک می کند اما این که کودک یا نوجوان در حضور دیگران برخیزد و بگوید پدرش میوه فروش ...
عاشقی لب مرز
، پیرزنانی که همه دارایی شان را به جبهه می فرستادند، کارگرانی که هفت سال حقوق آنها افزایش نیافت اما سال ها در جبهه ها حاضر می شدند و...؛ هنوز دورانی را به خاطر دارم که جنگ بود و تروریست ها (از جنس آدم هایی که کور و چشم بسته با توهمات فرقه ای در خدمت نه یک آرمان، بلکه قدرت طلبی جریان رجوی بودند) در هر گوشه ای کمین کرده بودند. در آن دوران هرکس لباس خاکستری به تن داشت، در خطر ترور قرار می گرفت و ترور می ...
همسر مهران مدیری و فرزندانش چه می کنند +تصاویر
به گزارش بلاغ ، آدم ها را با بچه های شان بهتر می شود شناخت. از تربیتی که شده اند و حر ف هایی که می زنند می توان اتمسفر داخل خانه شان را حدس زد. حالا هم نوبت مهران مدیری است تا او را با پسرش فرهاد بشناسیم. فرهاد که این روزها موزیسین شده و حتی موسیقی کارهای پدر را هم می سازد و انتخاب می کند، حرف هایی درباره خلق و خوی پدرش و حتی کارهایی که مادرش انجام می دهد. این حرف ها برای زمانی است که او تازه ...
تیم برتون بازمی گردد
. داستان درباره ی یتیم خانه ای مخصوص بچه هایی با قدرت های استثنایی مانند پرواز کردن و داشتن دهان در پس کله (!) است که توسط دوشیزه پرگرین اداره و از دست مزاحمان محافظت می شود. علاوه بر بازیگران تازه واردی که نقش بچه های یتیم خانه را باز کرده اند، ستاره هایی چون اوا گرین و ساموئل ال جکسون در فیلم حضور دارند. فیلمنامه را هم جین گلدمن نوشته که سال های اخیر در پروژه های موفقی چون استارداست ...
خزان تدریجی یک رؤیا
خودش بود و زندگی اش را فارغ از هر قید و بند و وابستگی به یک مرد پیش می برد. پدرش را در کودکی از دست داده و یتیم بزرگ شده و همراه مادر و خواهر و برادرش از شهرستان به تهران عزیمت کرده بود. به محض رسیدن به تهران و آرام شدن اوضاع شروع به درس خواندن کرده و توانسته بود در عرض چند سال عقب ماندگی هایش را جبران کند. درست زمانی که او تمام هم و غم خود را روی درس خواندن گذاشته بود مادرش همه خواهر و برادرهایش ...
وقتی مادر بچه هایش را در آغوش می گیرد
صبحانه شان را باز نکرده، بزرگ ترها شیر و کیکشان را هم خورده اند. بچه ها گاهی سر برمی گردانند و در بین جمعیت چهره آشنای مادرشان را جست وجو می کنند. کلاس اولی ها روی کمک سال بالایی ها حساب باز می کنند و کارهای سختشان مثل باز کردن در بطری آب را به آن ها می سپارند. نماینده مردم شهرستان های کاشان و آران وبیدگل، دکتر ساداتی نژاد برای رعایت حال بچه ها چند جمله درباره پیشگامی مردم در امور خیر می ...
اوج بندگی/ شهدای تیم فوتبال میلاد، قهرمانان راه الله
شمع محفل بشریتند. گزیده ای از زندگی شهید علیرضا هادیان به نقل از محمد مهرابی (رزمنده دفاع مقدس و شوهر خواهر شهید) علیرضا در سال 1341 در اصفهان در خانواده ای متدین و متوسط در یکی از روستاهای داران چشم به جهان گشود. پس از تولد او شرایط اقتصادی خانواده بهتر شد و به یکی از روستاهای صارمیه نزدیک آتشگاه اصفهان نقل مکان کردند. خانواده شان تقریبا پر جمعیت بودند و پدرش از ...
حج و مدیریت ناکارآمد نظام سعودی
کشور را در باتلاق هایی نظیر یمن گرفتار کرد، با عبور بی موقع از منا، عربستان را وارد بحرانی جدید کرد. اگر بپذیریم که تعمّدی در بروز فاجعه منا توسط آل سعود وجود نداشته است، درعین حال باید بپذیریم که عبور کاروان محمد بن سلمان در بروز این فاجعه مهم ترین تأثیر را داشته و این اتفاق نیز از بی کفایتی وزیر دفاع و نایب ولیعهد سعودی و مدیریت ناکارآمد دولت کنونی عربستان سعودی رخ داده است. 2- حین ...
بی بی کبری مادر شهیدی که عاشقانه از رشادت فرزندش می گوید
... اکنون در تمام سال های گذشته که در خانه تنها بودم اول خدا و بعد حسین نگهدار من است او هر شب به خانه می آید تا تنها نباشم، اگر از خانه بیرون نروم حتی ثانیه ای از یادش غافل نمی شوم. فرزند شهیدم به خوابم می آید و این حس بسیار زیبا و غیرقابل توصیفی است یک شب خواب دیدم خربزه ای را باز کردم تا بچه ها بخورند که دیدم پسرم با شتر به سمت من می آید با خوشحالی به سمتش دویدم و صدایش زدم که از خواب ...
بچه ای که به اجبار جای پارک ماشین را برای مادرش نگه داشت!
گروه گوناگون تیتریک ، یک مادر در کوالالامپور برای اینکه جای پارکینگ ماشنش را نگه دارد، حاضر شد فرزند کوچکش را به مدت 20 دقیقه در جای خالی پارک بگذارد و خودش برای آوردن ماشین برود. این کودک که به نظر می رسید خیلی هم حرف گوش کن بوده است، تمام این مدت روزی زمین نشسته بود. با این حال عکس او در شبکه های اجتماعی منتشر شد و واکنش منفی کاربران را در پی داشت. خیلی ها ابراز نگرانی کرده بودند که احتمال گم شدن این پسر بچه وجود داشت و یا ممکن بود که با ماشینی در پارکینگ تصادف کند. ...
کوتاهه های جنگ
شهادتش را شنیدیم. چند سال بعد جنازه اش پیدا شد. گلوله توپی بالاتنه اش را به کلی از بین برده بود و باقیمانده جسدش را از روی پلاکی که به کمرش بسته بود، شناختند. از پاسدارهای وظیفه بود. ماه رمضان بود. دعای جوشن کبیر می خواندیم. آمد نزدیک من و در گوشم گفت: التماس دعا. بعد از پایان دعا پرسید: برای من دعا کردی؟ خواستم سر به سرش بگذارم. گفتم: آره حسابی، نشنیدی ...
نوزادی که قبل از تولد پدرش را گرفتار کرد
ساله داریم. بعد از آن چند باری نزد دکتر رفتیم، اما متأسفانه بچه دار نشدیم تا اینکه بعد از 17 سال همسرم باردار شد. زمانی که به پزشک مراجعه کردیم گفته شد همسرم کیست دارد و ممکن است بچه معلول به دنیا بیاید یا اینکه سقط شود. با شنیدن این حرف ها، همسرم خیلی ناراحت شد تا اینکه دیشب حالش به هم خورد و در حمام منزل جنین اش را سقط کرد.در حالی که بشدت ترسیده بودم و نمی دانستم با جنین چه کنم تصمیم گرفتم آن ...