سایر منابع:
سایر خبرها
وقتی فهمیدم زن مورد علاقه ام حاضر به جدایی از شوهرش نیست او را کشتم /تصاویر
دستگیر کنند. محمود که راهی جز اعتراف نداشت، گفت: چند ماه قبل با سهیلا آشنا شدم و پس از مدتی که دیگر دلباخته اش شده بودم ادعا کرد که شوهر دارد و خواست تا دیگر مزاحمش نشوم و همیشه مرا تهدید می کرد که ماجرای دوستی مان را به همسرش می گوید. وی افزود: وقتی فهمیدم که تهدیدهای سهیلا جدی است و از من به عنوان مرد مزاحم می خواهد شکایت کند تصمیم به انتقام گیری گرفتم و شب حادثه در جلوی خانه شان ...
تجاوز گروهی به المیرا 14 ساله در دخمه شیاطین
دختر نوجوان قوت گرفت. تحقیقات پلیسی در این باره ادامه داشت تا اینکه روز بعد، زن جوان همراه دخترش المیرا به دادسرا مراجعه کرد و به بازپرس جنایی گفت: شب گذشته دخترم مضطرب و نگران به خانه آمد و از اتفاق تلخی حرف زد. المیرا هم در تشریح ماجرا گفت: همیشه با مادرم مشکل داشتم. او بارها به من هشدار داده بود که با افراد مطمئن ارتباط برقرار کنم اما من به حرف هایش توجه نمی کردم. تا اینکه ...
حسینی: جای کتاب نظریه های جامعه شناسی طردشدگان اجتماعی در ایران خالی بود!
دادگاه داشتند و قضاوت می کردند و این کتاب حقوقی شان بوده است ما کجا بودیم؟ اکنون اگر فقط درباره حقوق کار در فرانسه متمرکز شوید تعداد صفحات کتابش از این هم بیشتر است. ولی اگر شما می بینید حقوق کار یا حقوق زناشویی یا خانواده کتابی به مراتب قطور است به پشتوانه تولیدات مکتوب در این کشور بر می گردد. کتاب دیگری با عنوان زن در قرن هجدهم در کتابخانه شخصی ام موجود است که در سال 1877 نوشته شده و این ...
حاج محسن بعد از مخابره گزارش هایش مداحی می کرد
در زاهدان بزرگ می شود. آشنایی من و محسن به حضورمان در بسیج و فعالیت مان در این نهاد مقدس بازمی گردد. من و حاج محسن بسیجی یک پایگاه بودیم. ایشان در گردان عاشورا معاون اطلاعات بود. شوهر خاله حاج محسن فرمانده گردان عاشورا بود. من و حاجی هم به واسطه شوهر خاله شان به هم معرفی شدیم و زمینه این ازدواج در سال 74 فراهم شد. آن زمان حاج محسن در باشگاه خبرنگاران جوان مشغول به کار بود. مدتی بعد به خاطر برنامه ...
آشپزی را از پدرم یاد گرفتم / فرصت آشپزی در خانه را نداریم!
بخش خدمات آشپزی و تشریفات فعال بودم و بتدریج توانستم وارد آشپزخانه نهاد ریاست جمهوری شوم. بعد از پخش سریال آشپزباشی از تلویزیون که در این سریال مشاور آشپزی بودم و آموزش برنامه های آشپزی شبکه پنج، اعتماد مدیران جلب شد و توانستم وارد آشپزخانه نهاد ریاست جمهوری شوم. در ادامه فعالیت هایم در تلویزیون در شبکه های یک و سه هم آموزش آشپزی دادم و اکنون هم با شبکه نسیم همکاری می کنم. در کنار این فعالیت ها ...
آخرین قول یک فرمانده تبعیدی
دوران دفاع مقدس فرماندهی گردان ابوذر از لشکر 31 عاشورا را بر عهده داشته است روایت می کند: ما ساکن میانه بودیم، اما مجتبی به خاطر تحصیل در تهران، نزد خانواده عمه ام زندگی می کرد. بعد از اخذ دیپلم، برای ادامه تحصیل به زنجان آمد و با پایان دانشگاهش، به استخدام آموزش و پرورش درآمد. از مدرسه که برمی گشت به پایگاه بسیج می رفت. فعال انقلابی بود و به همین خاطر به بانه تبعید شد. بعد از پیروزی انقلاب، به ...
نیم قرن خاطره بازی با جعفر والی
زد و گفت ساعدی به تهران آمده است، برای سربازی. رئیس درمانگاه نیاوران و سلطنت آباد شده است. خواستم که همان شب قرار بگذارد. رفتیم با هم غذا خوردیم طوری برخورد می کرد که انگار چندین سال است همدیگر را می شناسیم. همین طور قدم زدیم و حرف زدیم تا 4 صبح. بعد متوجه شدم که به عنوان سرباز صفر پذیرفته شده است. به قول معروف همان سوء پیشینه (باخنده) و بعد رئیس درمانگاه شده است. داستان های بامزه ای تعریف می کرد ...
همان یک جمله برای تمام عمر خلبانی ام کافی است
صنعتی است از دانشگاه امیرکبیر که سال 1374 گرفتم. من از سال 64 آموزش را شروع کردم. از 72 تا 84 کمک خلبان بودم و از 84 که خلبان شدم، این کارم را شروع کردم. از اول پرواز هم شروع می کردم به صحبت و ارتباط با زائران. در این 28 سال خلبانی، از کی تصمیم گرفتید رفتار متفاوت داشته باشید؟ چرا این نوع متفاوت از تعامل خلبان با مسافران را انتخاب کرده اید؟ الان مقاصد پروازی ام به شهرهای ...
روایتی از سرگذشت چند زن زندانی در قرچک
سال بعد از این که او افتاد زندان، ازدواج کرد و او را رها و لیلا سال های بعد را با بیرون کردن او از سرش گذراند. در دو سال اول که بازداشت موقت بودم، شوهرم مرتب می آمد و بچه را هم می آورد ولی بعدش که فهمید چهار سال حکم گرفتم، گفت می خواهم زن بگیرم؛ کی را گرفت؟ دوست خودم را، کسی که من پناهش دادم و حالا رفته در خانه من خانمی می کند. وقتی فهمیدی همسرت ازدواج کرده، چه حسی داشتی؟ ناراحت نشدم ...
شاگرد کثیف سوپرمارکت تینا کوچولو را پشت یخچال وحشیانه اذیت و آزار کرده بود
به گزارش سرویس حوادث " جام نیوز "، شنیدن این حرف در آن موقع ظهر و با آن همه خستگی و بی حوصلگی پتکی بود که بر فرق اعصابم کوبیده شد و مرا به هم ریخت. با خشم به صورتش نگاه کردم و گفتم: معلومه از صبح چه کار می کردی؟ باید می رفتی و ادویه رو می خریدی، من حوصله ندارم. داخل اتاق رفتم که استراحت کنم، دنبالم آمد و گفت: یک دنیا کار روی سرم ریخته، باید توی غذا ادویه بریزم، وگرنه خودت سر سفره چشم ...
مرد 41 ساله با بی رحمی دختربچه 6 ساله را آزار و اذیت کرد +عکس
به گزارش سرویس حوادث " جام نیوز "، پلیس گفت: جسد سیرا نیوبولد در کانالی در کنار خانه اش پیدا شد. کالبدشکافی نشان می دهد که آن دختر مورد آزار جنسی قرار گرفته و خفه شده است و علت مرگ او را غرق شدن اعلام کردند. تجاوز به زن جوان توسط مرد خشن +عکس پیامک را که دیدم دنیا دور سرم می چرخید / من تحت تأثیر وسوسه های شیطان بودم با اصرار به عقد پسرعمه ام در آمدم/ در آن میهمانی ...
300تومور نوجوان هندی را محاصره کرده است+تصاویر دلخراش
به گزارش سرویس حوادث " جام نیوز "، زندگی پسر 16 ساله هندی به خاطر رشد عجیب تومورهای متعدد در بدنش تقریبا متوقف شده، او به جز خانواده خود با کسی ملاقات ندارد و معمولا تمام روز را در خانه محبوس است. پزشکان هندی معتقدند، این تومورها نتیجه بیماری neurofribroma است؛ نوروفیبروم یک تومور خوش خیم غلاف عصبی در سیستم عصبی محیطی است که در بعضی ها به این صورت رشد می کند که بسیار نادر است. ...
نصرالله رادش در سالروز تولدش: 28 سال دارم نه 50 سال!
. از دوران دبیرستان به بعد کم کم احساس کردم بقیه به حرف هایم می خندند و هرچه می گویم ریسه می روند. از آنجا شروع به کار نمایش کردم و بعد در دوران سربازی هم این قضیه ادامه پیدا کرد. سپس در دوران دانشگاه با همسر مهربان و خوب سعید آقاخانی، خانم گلرخ حقیقی و دیگر دوستان چون فرهاد اصلانی، فرهاد جم، الهام پاوه نژاد، امیر آتشانی و نادر سلیمانی همکلاسی بودم. ما در آنجا یک جشن فارغ التحصیلی برگزار کردیم که ...
فهمیدیم پدرم با یکی از دختران فامیل ارتباط شوم دارد / مادرم هم دوست پسر گرفت و...
بساط دود و دمش پیدا کند وچه کسی بهتر از من بود. سعید افزود:سرتان را درد نیاورم، معتاد شدم واز چند وقت پیش عمویم دست به کار شد تا ترکم بدهد و با اصرارهایش من در یک مرکز ترک اعتیاد بستری شدم. دیروز مرخصی گرفتم و بیرون آمدم ودست به سرقت زدم. نمی دانم چرا بدنم مور مور می شد بروم و مواد بخرم. در حال فرار بودم که ماموران کلانتری 17مشهد نمی دانم از کجا سرراهم سبز شدند و ...
دفع آفات انسانی/خشونت های عریان پنهان اند
را بی دین خطاب می کند و با این قضاوت خشم فرو خورده تو را رقم می زند. نگاه دوم؛ عریان و نهان کنار هم بازار روز؛ جایی که هیاهوی خریدار و فروشنده بسیار به چشم می خورد اما گاهی اوقات مسایلی می بینی که غم بزرگی را به دل می اندازد. پدر خانواده به قصد خرید برای دخترش آمده و گویا حق انتخاب را داده است به فرزندش اما تعلل در انتخاب باعث عصبانیت پدر شده و همین لحن تند و رفتار زننده می ...
ارتباط شوم و عاشقانه تازه داماد با همکلاسی نوعروس / در دوران عقد از برزو باردار شدم و...
ازدواج شکل گرفت. ابتدا قرار بود که چهار سال در دوران عقد بمانیم تا هم درس من تمام شود و هم برزو سربازی اش را پشت سر بگذارند؛ اما همان سال اول دوران عقد باردار شدم. زن جوان افزود: من در خانه پدرم بودم و برزو در خانه پدرش. بیچاره مادرم یکی از اتاق های خانه را آماده کرده بود و هروقت مهمانی می آمد، می گفت هانیه و شوهرش اینجا زندگی می کنند. در ماه هفتم حاملگی واقعیت تلخی برایم نمایان شد. برزو ...
الهام : شوهرم پوست صورتم را با چاقو کند / قبل از ازدواج با احسان صیغه پنهانی اش شدم و...
مشکلی نداریم و فقط می خواهیم تکلیف دو جوان روشن شود. خانواده ام بدون تحقیقات جواب مثبت دادند و ما نامزد شدیم. دوران عقد بدی را پشت سر گذاشتیم و احسان اخلاق و رفتار طبیعی نداشت و مثل پدرش بددهان بود و دست بزن داشت. چندبار دراین باره با مادرش صحبت کردم، او هم دل چرکین بود و همیشه می گفت چه معنی می دهد زن جماعت حرف بزند! خانواده ام از ترس اینکه مبادا اسم مطلقه روی من بیاید، مجبورم می کردند بسوزم و ...
شوهرم از زندان خط و نشان می کشد که با دوستان لاابالی اش ارتباط شوم داشته باشم
من با پسری ازدواج کردم که غرق در فساد اخلاقی بود و می خواست مرا هم به فساد بکشاند. نتیجه این ازدواج، طلاق بود.بار سنگین بدبختی های قبلی ام کم بود، اسم زن مطلقه را هم یدک می کشیدم. سه چهارسالی گذشت و دوباره ازدواج کردم. از این ازدواج هم خیری ندیدم. شوهرم قاچاق فروش بود؛ اما باردار شده بودم و نمی توانستم برگردم.سه روز بعد از تولد فرزندم، شوهرم را با محموله موادمخدر دستگیر کردند. به 10سال ...
ماجرای 2 سال ازدواج سفید با شاپور / این دختری سر از خانه فساد در آورد
دختر 22 ساله که در پاتوق معتادان و فروشندگان مواد مخدر دستگیر شده بود درحالی که لیوان چای را روی میز می گذاشت، دفتر خاطراتش را به دوران کودکی ورق زد و به کارشناس اجتماعی کلانتری الهیه مشهد گفت: 8 ساله بودم که پدر و مادرم به خاطر اختلافات خانوادگی از یکدیگر جدا شدند و من و برادر 3 ساله ام در کنار مادرم ماندیم. آن زمان درکی از طلاق نداشتم و احساس می کردم پدرم روزی از ...
پیامک را که دیدم دنیا دور سرم می چرخید / من تحت تأثیر وسوسه های شیطان بودم
زندگی باقی مانده بود به کارشناس اجتماعی کلانتری احمدآباد مشهد گفت: با وجود آن که من یک فرهنگی هستم و هیچ گاه تصمیمات عجولانه ای در زندگی نمی گیرم اما این بار ماجرا به شکلی رقم خورد که تحمل این وضعیت برایم امکان ناپذیر بود. حدود یک سال قبل به طور اتفاقی چشمم به پیامک هایی در گوشی تلفن همراه شوهرم خیره شد. آن پیامک ها با جملاتی احساسی و عاطفی از سوی یک زن و از طریق شبکه های اجتماعی برای همسرم ارسال ...
وقتی به شوهرم گفتم با اسکندر ارتباط شوم دارم او سکته کرد و حالا...
زن 29 ساله در حالی که عنوان می کرد تنها یک لبخند بی معنی روزگارم را به جایی کشاند که همه چیزم را از دست دادم، به کارشناس اجتماعی کلانتری جهاد مشهد گفت: در یک خانواده پرجمعیت رشد کردم و پدرم با کارگری تنها می توانست شکم ما را سیر کند به همین خاطر هیچ کدام از خواهران و برادرانم نتوانستند دیپلم بگیرند و هر کدام از آن ها در مقطعی ترک تحصیل می کردند. من هم تا کلاس پنجم بیشتر درس نخواندم و به انتظار ...
مهسا وقتی شوهر خواهرش را در فیلم دید خشکش زد! / همسر این مرد از دادگاه آبادان تقاضای طلاق کرد
اعتراف گشود. مراد به ماموران گفت: مدتی بود که شرایط مالی ام به هم ریخته بود و نیاز به پول داشتم و زمانیکه به خانه پدرزنم رفته بودم متوجه کارت بانکی خواهرزنم شدم. وی افزود: با داشتن رمز کارت مهسا چند وقت یکبار کارت را از کشوی کمدش بر می داشتم و پس از خرید و برداشت پول دوباره کارت را در کشو می گذاشتم تا کسی متوجه کارت بانکی نشود. همسر مراد وقتی متوجه دستبرد شوهرش از ...
اقدام زشت 7 پسر با دختر 14 ساله در یک مسافرخانه تهران
علاقه کرد و چون به او اعتماد کرده بودم شروع به درددل می کردم تا اینکه پیشنهاد فرار و ازدواج را مطرح کرد. صبح دوشنبه به بهانه خرید از خانه خارج شدم و به محل قرار با ناصر رفتم و همراه او به مسافرخانه ای که برای یکی از دوستانش بود رفتیم. به جز ناصر 7 جوان دیگر که در گروه تلگرامی بودند حضور داشتند که با آبمیوه از من پذیرایی کردند که پس از آن دیگر هیچ چیز به یاد ندارم و احساس می کنم ...
با اصرار به عقد پسرعمه ام در آمدم/ در آن میهمانی لعنتی نادر به من مشروب خوراند
به گزارش سرویس حوادث " جام نیوز "، 18 ساله بودم که مهر طلاق صفحه شناسنامه ام را سیاه کرد. آنچه بیشتر از هر چیزی عذابم می داد، خود خوری های پدرم بود. احساس گناه می کرد و خودش را مقصر می دانست. من با راهنمایی همسر برادرم توانستم ادامه تحصیل بدهم. خوشبختانه به دانشگاه رفتم و بعد هم در یک شرکت مشغول کار شدم. از حدود چهار ماه قبل خواستگاری برایم پیدا شده بود. می گفت باید مدتی در ارتباط ...
از عارضه افسردگی دوران بارداری چه می دانید؟
مجله اینترنتی کمونه (Kamooneh.com) : از خودش، خانه و حتی شوهرش بدش آمده بود. کمی بعد از وقتی که نتیجه سونوگرافی نشان می داد خدا هدیه ای به او و همسرش داده است، مدتی پس از آن که فهمید دارد مادر می شود... غم و غصه در دلش لانه کرده بود؛ اما نمی دانست چرا احساس گناه می کند. شاید به این خاطر که خودش را باعث و بانی تولد آدم پاکی می دید که ممکن است نتواند با سختی های زندگی کنار بیاید ...
سواستفاده و آزارو اذیت زن جوان توسط مرد خشن / او به خانه عمه اش پناه برد +عکس
به گزارش سرویس حوادث " جام نیوز "، "راشل مدیسون" 44 ساله که زیر بار رفتار خشونت آمیز همسرش تاب نیاورده بود و به ناچار به فلوریدا فرار کرده بوده به طرز مرموزی مفقود شده است. وی که به خانه عمه اش در فلوریدا پناه برده برای پیاده روی از خانه خارج شده که تاکنون بازنگشته است. پلیس ضمن ابراز نگرانی از وضعیت زن جوان تحقیقات خود را آغاز کرده است. جارویس همسر قربانی که بارها وی را مورد سواستفاده و آزار ...
اقدام عجیب پدری که دختر نوجوانش توسط مرد غریبه باردار شده بود
سوی دادگاه گناهکار شناخته شد و به 15 سال زندان محکوم شد. وکیل این پدر در دادگاه اذعان داشته موکل اش با انگیزه حمایت از دخترش این ازدواج را تحمیل کرده بود. همچنین پدر قربانی در دادگاه گفت دخترش را بی نهایت دوست دارد و خواستار این ازدواج به جهت حمایت از دخترش بوده است. دوستان 110 تجاوز به زن جوان توسط مرد خشن +عکس پیامک را که دیدم دنیا دور سرم می چرخید ...
سرنوشت شوم زن مطلقه با فرار از تهران / مرا در 15 سالگی شوهر دادند و ...
تقاضای کمک کرد. با انتقال زن جوان به کلانتری بانوان او در تحقیقات اولیه گفت: هنوز بچه بودم و خوب و بد را نمی فهمیدم که خانواده ام مرا عروس کردند. 15ساله بودم که پا به خانه شوهر گذاشتم. من و همسرم صاحب یک فرزند شدیم. اما مشکلاتی وجود داشت که راه حل آن را نمی دانستم و عذاب می کشیدم. مرجان آهی کشید و افزود: به خاطر همین مشکلات دچار افسردگی شدید و بعد هم بیماری های روحی و روانی شدم. بعد از چند سال ...
زمانی که عکس های زن جوان را در مراسم عروسی دیدم وسوسه شدم / او را مجبور کردم که به خواسته ام تن دهد
به گزارش سرویس حوادث “ جام نیوز”، این جوان 20ساله پس از اینکه عکسی از طعمه اش در مراسم عروسی یکی از اقوام به دست آورده بود، او را تهدید می کرد که اگر به خواسته اش تن ندهد، آبرویش را می برد.رسیدگی به این پرونده مدتی قبل با شکایت زن جوانی در پلیس فتای خراسان رضوی آغاز شد. این زن 25ساله به مأموران گفت: مدتی قبل از شوهرم جدا شدم و به دلیل اینکه در یکی از ادارات مشهد مشغول به کار بودم، تصمیم گرفتم به ...
فرزندان طلاق را از هم جدا نکنید
بعد از جدایی و ازدواج مجدد، پدر یا مادر به نسبت این کودکان را مجبور به زندگی با فرد جدید می کنند، طبیعتا هر یک از این شرایط می تواند برای فرزندان طلاق با پیامدهای متعدد همراه باشد. این مساله تاثیرات سوء بر کودکان می گذارد. برای کاهش این تاثیرات چه باید کرد؟ اغلب کودکان طلاق با مشکلات گسترده ای همچون ناسازگاری، انزوا، گوشه گیری، اضطراب و حتی ترس از ازدواج مواجه هستند. حتی در ...