سایر منابع:
سایر خبرها
رئیس جمهور توجیه کننده برخی فسادها شده است
دست شان بر نمی آید و منفرد و حاشیه نشین هستند؛ این افراد توسط طبقه بسیار پولدار و قدرتمند مورد تهدید قرار می گیرند و مقامی به آنها داده نمی شود بلکه دائم برای آنها فضاسازی منفی می شود تا نتوانند تجمع پیدا کرده و دست به دست هم بگذارند. شاید نظام باید مانند چین عمل کند، چین در این مثال نمونه ای از شیوه مبارزه حضرت علی (ع) را انجام می دهد و چند وقت یکبار مدیرانی را حتی در سطح دبیر کل حزب ...
حاجت گرفتن از شهید برای اعزام به سوریه/ حساسیت به بیت المال و نماز اول وقت
محمدعلی آقاعبداللهی، پدر شهید مدافع حرم، علی آقاعبداللهی در گفت وگو با خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا) درباره زندگی فرزند شهیدش اظهار کرد: قبل از اینکه علی به دنیا بیاید، خدا سه دختر به من داده بود. مدت دو سال باید به ماموریت خارج از کشور می رفتم. مدتی بعد از اینکه به ماموریت رفتم، به من اطلاع دادند که پدرم فوت کرده است. برای مراسم به تهران آمدم. همسرم در آن زمان باردار بود. بعد از مراسم برگشتم و ...
جزئیاتی از سقوط مرگبار چراغ اتاق عمل در زاهدان
سقوط چراغ اتاق عمل به قیمت از دست دادن جان پدر 63 ساله تمام شد. این مرد برای درمان آب مروارید چشم زیر تیغ جراحی رفته بود اما پس از این سقوط، 12 روز به کما رفت و جان خود را از دست داد. چراغ اتاق عمل دقایقی پیش از جراحی روی شکم این فرد افتاد و باعث عفونت روده های بیمار شد. به گزارش شهروند با این مقدمه نوشت: ماجرا از اول دی ماه شروع شد. به توصیه پزشکان بیمار باید صبر می کرد تا آب مرواریدش ...
بازماندگان حادثه جمهوری: هیچی به هیچی!
،حادثه ای که به گفته کارشناسان شهری برای مسئولان درس عبرتی نبوده است چرا که سه سال پیش درست در همین ماه بود که حادثه خیابان جمهوری اتفاق افتاد. ساعت 11 ظهر سال 92 بود که آتش به جان ساختمانی قدیمی در خیابان جمهوری افتاد، حادثه ای که در پی وقوع آن، دو زن کارگر یک کارگاه تولیدی پوشاک به نام های آذر حق نظری و نسرین فروتنی از پنجره طبقه پنجم ساختمانی که درحال سوختن بود سقوط کردند و جان باختند. ...
سه راوی و خاطراتی از انقلاب، دفاع مقدس و سوریه/اتفاق های اسارت
آلود بود و در آن سن دیدن این مناظر و هضم این اتفاقات برایم دشوار بود. به خاطر دارم که یک عکس سیاه سفید از امام (ره) در ابعاد آ4 به دستم رسید که به همراه اخوی بزرگ ترمان اطراف آن را گل کشیدیم و به صورت پلاکاردی بزرگ درست کردیم تا در راهپیمایی در دست بگیریم، اما در هنگام ورود به داخل جمعیت، پلاکاردم به همراه سیل جمعیت گم شد و من تا آخر روز در بین جمعیت سر تکان می دادم تا پلاکاردم را پیدا ...
کپسول ها خالی بود،آتش نشان ها ایثار کر ده بودند
پلیورهای رنگ و وارنگ مردانه همراه با خاک و خاکستر خیس خورده به چنگک های بیل مکانیکی آویزان شده و تلوتلوخوران راهی کامیون ها می شود. یک نفر بالای اتاقک راننده بیل مکانیکی ها نشسته و یکی دیگر کنار پنجره اتاقک. دوتایی با هم با اشاره دست یا بیسیم به راننده فرمان می دهند که کدام تکه را آوار برداری کند. آتش نشان جوانی که تازه از کوه آوار پایین آمده و خسته روی زمین می نشیند، می گوید: الان تمام هدف این ...
جدایی مان سخت بود
هم با ما کردند. روزی که قرار بود از عراق بیاییم به خانواده خبر داده بودند. وقتی ما را در اخبار دیده بودند، اطمینان پیدا کردند. آن شب، دهم بهمن ماه سال شصت و دو [1362] بود که به ایران رسیدیم. دو ساعتی در فرودگاه بودیم و ساعت یازده ما را با آمبولانس به طرف بیمارستان سرخه حصار بردند. برق نبود. نمی دانم خاموشی به چه علت بود. برف سنگینی باریده بود. تمام طول راه در سکوت و خاموشی طی شد. به ...
اگر در فضا بمیرید، چه بر سر بدنتان خواهد آمد؟
...، همراه است. ولپ می گوید: اگر به فکر صعود به اورست باشید، باید بدانید که اگر جان خود را از دست دهید، همان جا باقی خواهید ماند . در اورست هیچ روش تجملی برای مراسم دفن و هیچ راهی برای بازگرداندن منطقی جسد به خانه برای تشییع وجود ندارد. بیش از 200 جسد در این کوه وجود دارند و بعضی از آن ها در روزهایی که پوشش برف سبک تر است، قابل دیدن هستند. هر کس به این کوه صعود می کند، باید به یاد داشته ...
چه سرنوشتی در انتظار فرزندان هاشمی رفسنجانی خواهد بود؟
خانواده آیت الله هاشمی رفسنجانی همواره در مرکز توجه جریان های سیاسی و افکار عمومی قرار داشته اند. در طول حیات آیت الله، پنج فرزند او هرکدام در برهه ای خبرساز شده و کانونی از حواشی را حول آیت الله سیاستمدار ایجاد کرده اند! شاید تا همین 15 سال پیش، تعبیر آقازاده، فقط و فقط اشاره به فرزندان اکبر هاشمی رفسنجانی داشت اما کم کم انحصار این لقب از خانواده هاشمی خارج و به لقبی عام تبدیل شد که ...
جدال ایرانیان با مرگ در زندان های مخوف استالین/ امیدی به وزارت خارجه نداریم
شوروی سابق است. وی می گوید: من حدود 20 سال است در این منطقه رفت و آمد دارم و به سیستم آنجا آشنا هستم که یک سیستم واقعاً وحشتناک است. یکی از افرادی که با من در سلول بود، ایدز داشت و دو نفر هم هپاتیت C داشتند و حتی علنی می گفتند و پنهان نمی کردند. فقط یک لیوان بود که با آن آب می خوردیم؛ روزی یک وعده آب نارنجی رنگ. هر سه روز یک بار هم یک استکان چای می خوردم. به گفته این ...
می گفت رابطه سپاه و من مثل پدر و فرزند است / وصیت کرد کاری کنید که همگی در قیامت با هم باشیم
عراق این گروه رو تشکیل و سازماندهی کنم. آنقدر آمد و رفت تا بالاخره سال 91 بازنشسته شد. همیشه آرزویش بود که یک مرکز فرهنگی و حسینیه برای استفاده اهالی روستای پدری اش مخصوصا خانم ها بسازد. روی همین حساب سر تقسیم ارث پدری شان سهم الارث همه برادرها و خواهرهایش را خرید. تصمیم داشت به جای خانه پدری اش مرکز فرهنگی و حسینیه بسازد. حالا بازنشسته شدن این فرصت را به او می داد تا به آرزویش جامه عمل ...
محاکمه مرد سینمایی به اتهام قتل
مرد میانسالی که تنها به خاطر پرتاب تفاله چای روی موتورش، دست به جنایت زده بود، درمقابل هیأت قضائی دادگاه جنایی، منکر قتل عمدی شد. این مرد که چندین سال سابقه کار در سینما را دارد، با چوب بیسبال پسر همسایه را به قتل رسانده است. اعضای بدن مقتول نیز ازسوی خانواده اش اهدا شد. به گزارش شهروند، عقربه ها ساعت 16: 19 دی ماه سال 94 را نشان می داد که اهالی محله ای در دو راه قپان با صدای فریادهای ...
روایت خواندنی از بدرقه قهرمانان سوخته شهر
چهارمی بیافتند که از سفرها کم شد، به یاد زنانی که هنوز از سر عادت یک استکان چای اضافی می آورند، به یاد بچه هایی که هنوز منتظرند تا شب ها پدر قهرمانشان از راه برسد. آنها شاید موقع گذر از ساختمان پلاسکو به یاد کلیدهایی بیافتند که در جیب های مرد خانه ذوب شد. آنها نه فقط به یاد آتش سوزی یک ساختمان 17 طبقه که به یاد دل مردمانی می افتند که جانشان با غم غریبانه از دست دادن 16 آتش نشان شهرشان آتش گرفت و ...
خاطرات از مردی که قانون اساسی را نوشت
ایشان هم آمده بودند. امام در یک اتاق بودند و ما خانم ها هم در اتاق دیگری بودیم. کارهای مربوط به خانه امام در پاریس - مثلا خرید - را چه کسی انجام می داد؟ اوایل آقای دکتر بود، در واقع چند روز اول. شما هم با پرواز 12 بهمن برگشتید؟ در آن هواپیما هیچ خانمی نبود. امام اجازه ندادند هیچ خانمی سوار آن هواپیما شود؛ گفتند ممکن است این هواپیما را بزنند. در نتیجه فقط آقایان سوار شوند و ...
قتل همسایه با چوب بیسبال
به خاطر تعدیل نیرو از کار اخراج شدم. سه سال پیش، طبقه پایین خانه پدری سامان را خریدم و همان جا شروع به کار کردم. من وسواسی هستم اما سامان همیشه زباله های خود را جلوی مغازه ام می ریخت. چندبار اعتراض کردم اما فایده ای نداشت. تا این که روز حادثه، سامان و دوستش از پنجره اتاق، چند تکه زباله به بیرون پرت کردند. به سامان اعتراض کردم که شروع به فحاشی کرد. با هم درگیر شدیم و من با سیلی به صورتش ...
روزنامه های دوشنبه
تصویر قصه های پلاسکو. پلاسکو فرو ریخت با همه خاطراتش. ساختمان 17 طبقه در مقابل دیدگان حیرت زده، به یکباره تسلیم آتش شد. زانو زد و همه را عزادار کرد. پلاسکو شد جزئی از تاریخ. فاجعه پلاسکو زمانی به اوج رسید که با گذشت چند شبانه روز هیچ سرنخی از سرنوشت آتش نشانان و چند شهروند گرفتار در زیر آوار به دست نیامد. نیروهای امدادی و عملیاتی بدون هیچ وقفه ای، شب و روز تلاش کردند ولی ...
لحظه تاریخی تصمیم امام(ره) برای بازگشت/ نحوه انتخاب سرنشینان پرواز/ اتفاق دلهره آور فرودگاه
...، شب بعد از پرواز امام(ره)، حرکت می کرد و گفتیم یک عده هم با این پرواز بیایند. بالاخره با هر سختی که بود این 150 همراه را لیست کردیم و ساعت 1 بامداد به وقت پاریس بود که پرواز کردیم تا حدود 9 صبح به تهران برسیم. تا مرز شرایط پرواز آرام و عادی بود، اما به مرز که رسیدیم خلبان اعلام کرد کسی از جایش تکان نخورد. همه وحشت کردند که چه اتفاقی خواهد افتاد. هواپیمای 747 دو طبقه است و ما امام(ره) را به طبقه ...
برای مرگ آماده ام
دو روز زندگی پنهانی در خانه پیرمرد تنها، به جنایت ختم شد. این پیرمرد وقتی در آشپزخانه آپارتمانش با مرد غریبه ای روبه رو شد، با ضربات چاقو کشته شد. قاتل که بی خانمان بود، پس از اخراج از پانسیون، به خانه این پیرمرد رفته بود و بدون اطلاع صاحبخانه، در آن جا زندگی می کرد. اول اردیبهشت سال گذشته بود که امیرحسین 34 ساله درحالی که با دست و لباس های خونین از آپارتمانی در خیابان ولی عصر فرار می ...
جنایت به خاطر یک موز
باز شد و من بدون اینکه کسی مانع شود به طبقه پنجم رفتم. در آنجا یک تشک بود و روی آن خوابیدم و وقتی بیدار شدم یک روز گذشته بود و ساعت حدود 12ظهر بود. گرسنه بودم به خاطر همین از طریق بالکن آنجا به طبقه چهارم رفتم. هیچ کس در آنجا نبود. یخچال را باز کردم و مقداری آب و میوه خوردم که ناگهان صاحب خانه که پیرمردی بود وارد شد اما من مخفی شدم. چون مسن بود متوجه من نمی شد. 3روز در خانه پیرمرد بودم ...
سفر به اعماق متفاوت ترین الگوی آموزشی کشور/ وقتی بچه ها با زور از مدرسه بیرون می روند
مذاکره می آیند و در نهایت طوری بازی را جلو می برند که دیگر نیازی نیست مربی کلاس، تاریخ شکل گیری امریکا و یا تاریخ هر ظلم و تجاوز دیگری را برای بچه ها تعریف کند. از این ایده ها در سراج زیاد بود و ما، فقط توانستیم چندتایی از آن ها را ببینیم. ساعت از سه بعد از ظهر گذشته و یک روز کاری در مدرسه سراج رو به پایان است. بازدید تقریبا چهارساعته ما از این مدرسه هم دیگر تمام می شود. تپه های نوبافت و ...
اگر امام نمی آمد، من الان کجا بودم؟
سمت پل طلائیه حرکت کردیم. در واقع اولین گردان شب حول و حوش ساعت 10-12 رفته بود و ما با گردان بعدی می رفتیم، دشمن آتش سنگینی می ریخت و در این مسیر بچه هایی را می دیدیم که کنار هور بودند و یکی یکی مجروح می شدند. ولی ما دستور داشتیم که فقط رد شویم و به سمت خط طلائیه برویم. در حین حرکت مجروحی را دیدم که دست و پایشان قطع شده بود. یکی را دیدم که ترکش به شکم اش خورده بود ولی تنها کاری که توانستم انجام ...
فرزندان طلاق، تنهاتر از یتیم ها!
، فقط او را فرزندم صدا می زند. با چشمانی اشکبار و قلبی شکسته، نگاهی به من، که معلمش بودم انداخت و گفت: حاج آقا؟ یعنی الان من هم یتیم هستم؟! حاج آقا؟ میشه درباره یتیم برام صحبت کنید؟ به یاد سفارشات امیرالمؤمنین (ع) افتادم که می فرمایند: الله الله فی الایتام . یتیم، به کودکانی گفته می شود که پدرشان را در دوران کودکی از دست داده باشند. (فوت کرده باشد)، ولی فرزندان طلاق که از داشتن پدر یا مادر ...
اخاذی از مرد جنسیس سوار با شیوه قدیمی
به گزارش خبرنگار ایران حادثه ، چندی قبل مردی هراسان به اداره پلیس رفت و از زنی که همراه دو پسر جوان از او زورگیری کرده بودند، شکایت کرد. شاکی در توضیح ماجرا گفت: من بازاری و پولدارم. ساعتی قبل پس از پایان کارم با خودروی جنسیسم در اتوبانی در شمال تهران در حال رفتن به خانه ام بودم که زن جوانی کنار اتوبان برای من دست تکان داد. از آنجایی که احتمال دادم در آن موقع از شب زن جوان احتیاج به کمک ...
ادای ادای دین !
. تماما با نماهای درشت که یک ربع اول به آدم احساس خفگی دست می دهد. دوربین روی دست، نزدیک به آدم ها بدون حتی یک نمای نیمه لانگ شات. دقت می کنید که اصلا از قصه و روایت فیلم نمی گویم چون فرم غلط فیلم اجازه نمی دهد به روایت برسیم. فیلم غلط فرمی دارد و کاری اش هم نمی شود کرد. انگار فیلمساز کتاب خوانده ما (که سال ها در مطبوعات سینمایی، کارش معرفی کتاب بود) فقط در سطح همان تئوری های کتاب ها مانده است. عملی ...
قلب من به آتن نیامده است
پناهندگان سوری در آتن. پایمان که از سوریه بریده شد، پدر دیگر هیچ وقت هیچی نگفت. حالا فقط نگاه می کند. هیچ کداممان حرفی برای گفتن نداریم. مادر را آنجا تنها گذاشتیم و آمدیم اینجا. آدم ها مهربان هستند، می دانم! هر روز می پرسند که حال ما خوب است یا نه. می خواهند کاری کنند که ما حس کنیم اینجا خانه مان است. انگار هیچ کدامشان نمی دانند خانه جایی است که مادر آنجاست. قلب من از آن روز، آن موشک و آن تصویر، زیر آوارهای خانه جا مانده و با من به آتن نیامده است. این عکس را یانیس بهراکیس، عکاس خبری رویترز از پارچه سفیدی که جانان با دستان خودش ساخته و به درخت نصب کرده، گرفته است. ...
امیرحسین رستمی: دوست ندارم پسرم بازیگر شود/ مادرم جلوی مهاجرتم را گرفت
به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا، روزنامه جام جم نوشت: در آستانه ورود این بازیگر به 41 سالگی و به بهانه بازی اش در سریال لیسانسه ها در یکی از روزهای زمستانی میزبان او شدیم. شما معمولا در مجموعه های تلویزیون ایفاگر کاراکترهای ساده، مهربان و دوست داشتنی هستید، اما در سریال لیسانسه ها نقش مسعود را بازی می کنید که تا حدودی شخصیتش شارلاتان است! این قالب جدید برایتان چقدر هیجان انگیز بود و تا چه میزان شما را نگران می کرد؟ بخش عمده سختی این قالب به عهده سروش صحت و ایمان صفایی بود. تجربه نشان داده ف ...
شاهدی در طبقه هشتم پلاسکو که با پاهای شکسته به بیرون پرید/ این گفتگو ویژه را حتما ببینید و بخوانید+عکس
فخرالدین گودرزی که در تمام مدت آواربرداری در بیمارستان بستری بود و اکنون نیز بر اثر جراحاتی که ساختمان پلاسکو بر بدن او به یادگار گذاشته است در خانه نیز تحت مراقبت است و نمی تواند راه رود، او از روز حادثه پلاسکو به خبرنگار رکنا گفت. فخرالدین در ابتدا به سابقه اش در کار آتش نشانی اشاره کرد و گفت: من 15 سال سابقه عملیاتی دارم، به کار آتش نشانی علاقه زیادی داشتم و همین موجب شد تا وارد این ...
راز مرد گرسنه با دست و لباس های خون آلود در خیابان ولیعصر تهران چه بود؟+عکس
به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده از یکم اردیبهشت سال 94 به دنبال دستگیری مرد جوانی به نام محمد از سوی ماموران کلانتری سنایی در دستور کار پلیس Police قرار گرفت. ماموران کلانتری در حال گشت زنی در خیابان ولیعصر بودند که با محمد که با دست و لباس های خونین در حال فرار Escape بود روبه رو شدند و وی را بازداشت کردند. در این بین مرد جوانی که در تعقیب محمد بود به ماموران گفت: دایی ام ابراهیم در طبقه ...
سرگذشت یک زن آشنا زیر پل سیدخندان
عصر بانک ؛به گزارش شهروند، این جمله را شیرین خانم می گوید که همه مامان شیرین صدایش می زنند؛ زنی با قامت متوسط که روزگار بیش از آنچه در شناسنامه اش ثبت شده، گرد پیری را بر چهره او پاشیده. حالا سه سال است هر روز ظهر، همراه همسرش با یک پراید سفید زیر پل سید خندان غذای خانگی می فروشد. سه سال پیش، شوهر مامان شیرین، در کلاس درس، پای تخته، قلبش گرفت و سکته کرد. تکلمش دچار مشکل و مجبور شد کار را رها کند. حالا نوبت شیرین بود که در 53 سالگی رانندگی ...
90/ زمین سفت فیفا و جناب مدیرعامل متوهم!
و دو تا نیست و آن یکی هم که هست صم بکم به جای آن که نگران جای جای امورش باشد، بیشترش برای میل کردن آنچه بر روی میزش چیده شده حاضر و ناظر است ! هیأت مدیره ای که تا بوده و هست با بی تفاوتی به نقش و مسئولیت خود با ول کن بابا ها و ولش کن های ولنگارانه باعث شدند که سر نخ همه بازی ها و نمایش های استقلال به دست مستطاب مدیرعاملش بیفتد و این جناب هم خودخواهانه و چه بسا سهل انگارانه با تکان دادن ...