سایر منابع:
سایر خبرها
دختر سه ساله ای که به دست منافقین کوردل در آتش سوخت+عکس
نقل کرده است: هشتم تیر یک روز بعد از شهادت آیت الله دکتر بهشتی و یارانش در حزب جمهوری اسلامی بود مراسمی گرفتیم. شب برای خوابیدن به کانتینر واحد ارتباط جمعی [در کنار مسجدجامع ناحیه صنعتی ماهشهر] رفتیم و فردا صبح برای نماز بیدار شدیم. ولی فاطمه هنوز خواب بود به منزلی که در فاصلۀ پنجاه یا شصت متری کانتینر بود رفتیم و نماز صبح را خواندیم. نمازم که تمام شد دوستم با صدای بلندگفت: بیا ببین چه ...
پدر بمب ها: بیکاری فشار آورد دچار اختلاف شدیم
خواهر شوهر بمب ها: جز جیگر بزنی! به جای این کارها بشین تو خونه به بچه هات برس! حیف آقا داداشم خبر آمد که امریکا چندین تُن انواع مواد منفجره را به هم وصل کرده و اسمش را گذاشته مادر همه بمب ها . البته چندین سال پیش این بمب مرگبار را اختراع کرده بودند ولی حالا افتخار اولین استفاده اش نصیب خاک افغانستان شد. همان موقع ها که مادر همه بمب ها به جهان معرفی شد، اولین خواستگارش را پیدا کرد. روس ...
تلاش ما در تئاتر شورایی مبارزه با انفعال مخاطب تئاتر است
، هنرمندان می آمدند، آقای مرادخانی خودش آمد، سروصدا کرد. آن زمان مونولوگ مهشید، مونولوگ دوم برلین در آن رِپرتوآر اجرا کردیم. اینها را پیش از آن من در خانه هنرمندان اجرا کرده بودم؛ البته اگر بخواهیم دومین مدیر را بگوییم می شود حمیدرضا اردلان ، چون بعد از جشنواره شهر که آن کار اجرا شد من رفتم پیش آقای اردلان در خانه هنرمندان گفتم این اتفاق افتاده است، گفت ایراد ندارد، لابی خانه هنرمندان برای تو، هر ...
قرار بود با زنان قلعه چه کنند؟
خراب شده را به آتش کشیدند کجا بودید؟ حالا که سقف روی سرمان خراب شده و از هستی افتاده ایم، آمده اید که چه؟ ما محتاج دلسوزی نیستیم. هر کس آمد و چیزی نوشت به حال ما دل سوزاند و آه و ناله کرد. دست از سرمان بردارید، شما هم با آن قلم و کاغذ و دوربینتان... در صورت و کلامش خشم می جوشد. هرچه در دلش می گذرد - بریده بریده - به زبان می آورد. حرف هایش را انگار برای مردم تمام دنیا فریادوار می گوید و بعد بغضش ...
شعر شهادت امام موسی کاظم (ع)
...> کز اهل و از عشیر ه خود گشته ام جدا در قعر تیرگی نفسم بند آمده از دود شعله ستم و قحطی هوا گاهی که خواب می بردم فکر می کنم هستم چو یک کبوتر آزاد در فضا پر می کشم ز دام و در آفاق می پرم در دست باد هر طرفی می روم رها ناگه ولی به ضرب لگد می پرم ز خواب جا می کند به پیکر من جای ردّ پا زخم فلز به گردن من ...
مرد مریخ اندیش
...، ماسک به یک گزارشگر اجازه داده بود که به امور داخلی دنیای او نگاهی بیندازد. دو ساعت و نیم بعد از اینکه ما شام را شروع کردیم، ماسک دست هایش را روی میز گذاشت و حرکتی کرد که انگار می خواهد بلند شود اما ثابت ماند، چشم هایش را به من خیره کرد و همان سؤال را از من پرسید: تو فکر می کنی من دیوانه ام؟ غرابت این لحظه مرا مات و مبهوت باقی گذاشته بود و هر یک از اعصاب من در حال تلاش برای حل این معما بود و ...
کازرون در آثار سعدی شیرازی
...> بدیده بار دگر آن بهشت روی زمین که بار ایمنی آرد نه جور قحط و نیاز... هزار پیر دلی بیش باشد اندر وی که کعبه بر سر ایشان همی کند پرواز به ذکر و فکر و عبادت به روح شیخ کبیر به حق روزبهان و به حق پنج نماز که گوش دار تو این شهر نیک مردان را (گوش دار:نگه دار) ز دست ظالم بددین و کافر غمّاز... (کلیات سعدی٬ ص 669) ...
متن روضه امام موسی کاظم (ع) به سبک مداحان اهل بیت
، اما سندی شاهک ملعون، با این که حضرت ته سیاه چاله هاست، هفت در می خوره تا می رن زندان، که بعضی از اساتید می گفتند، بخشی از بدن رو تو خاک کرده بودند، کأنَّ زنده به گوره، بماند این حرفا، اما این ملعون گفت یه کاری می کنم، همه درها باز باشه نتونی بری، استخون پا رو خرد کرد، و الا زنجیر به استخون کار نداره، گوشتُ اذیت می کنه، پوست و اذیت می کنه، لذا جنازه رو امروز وقتی آوردند، من با چه زبونی بگم، خدایا من ...
دختر جوان گفت: دفعه بعد حتما خودم را می کشم! / می خوام خانه مجردی داشته باشم!
آزمون گرفتم و هیچ مشکل روانی ندارم. تو که نمی دانی داخل کتاب ها چه نوشته شده است؟ فرقی نمی کند؛ همه تکراری و از روی هم بازنویسی شده است. مگر هر کسی به سراغ روان شناس برود، دلیلش این است که مشکل روانی دارد؟ من خیلی از دوستانم به مشاور مراجعه می کنند، در زمینه های مشاوره شغلی یا مشاوره ازدواج یا موفقیت و... به هر حال، چون من یک بار سابقه خودکشی دارم، حتما فکر می کنند ...
اسیر پسری به نام فردین شدم/ او مرا به گرداب کثیف نابودی کشاند!
شد و آثار دستم را روی صورت مادرم دید فقط گفت از خانه برو بیرون! دیگر آواره شده بودم. با فردین تماس گرفتم، مرا به خانه اش برد، از آن روز به بعد در سرقت های شبانه خودرو با او همراه شدم تا هزینه های اعتیادم را تامین کنم اما شب گذشته بالاخره دستگیر شدم و فردین گریخت... در همین لحظه زنی با اضطراب وارد اتاق شد و پسر خلافکار با دیدن مادرش دستان خود را مقابل صورتش گرفت و در حالی که با صدای بلند گریه می کرد، گفت: مادر! همان سیلی که به صورت تو زدم مرا با خاک یکسان کرد و... ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی خراسان 110 ...
عروس کرجی که گیر سه آدم ربا افتاده بود با اعمال بی شرمانه ای روبرو شد! + عکس
خودرو را امانت گرفته اند. با این حال سه آدم ربا وارد جاده فرعی و خاکی شدند که ناگهان خودرو در گل و لای گیر کرد. وقتی پیاده شدند، مخفیانه گوشی همراهم را از کیفم برداشتم و طوری که وانمود کردم به راننده التماس می کنم، با همسرم تماس گرفتم و گفتم: تو را به خدا مرا رها کنید و آزارم ندهید. اما راننده متوجه شد و گوشی را از دستم گرفت. همان موقع با وحشت پیاده شدم تا فرار کنم اما کفش هایم در گل فرو ...
مواظب باشیم دشمن کمین کرده
دوستی می ریزید وحتی اورا ولی وراهنمای خویش انتخاب می کنید؟به هرحال عقل سلیم ایجاب می کند که انسان از چنین دشمن خطرناکی که به هیچ انسانی رحم نمی کند وقربانیش در هرگوشه وکناری برخاک سیاه افتاده اند سخت برحذر باشد،وحتی لحظه ای به خود اجازه غفلت ندهد.پس خلاصه اینکه : -خداوند از طریق انبیاء-عقل وفطرت از انسان پیمان گرفته که از شیطان تبعیت نکند. -شیطان پدر بشریت را فریب داده وشما ...
سعدی و گلستانِ زندگی اش
و سفره رنگینی که به او بخشیده، سوز سرما و شمشادهای سرد وسط بزرگراه و کارتن خواب ها را از یاد نبرد. ** تیغ دولبه سعدی البته این طور نیست که سعدی فقط بر اهل مکنت و دارایی بتازد؛ او اگر توانگران را به رعایت حالِ تنگدستان هشدار می دهد؛ درویشان و تهیدستان طمّاع و نالایق را هم به نیش نقد خویش می کشد، مانند حکایتی که در باب سوم گلستان آورده است: موسی، علیه السلام، درویشی را دید از ...
طلاق، پایان خیانت اینترنتی شوهر
این بود که تعداد لایک هایش بیشتر شود. دو سال است دارم این رفتارهایش را تحمل می کنم. بارها مرا فراموش کرده و هر بار می خواهم با او صحبت کنم آن قدر غرق در گوشی اش است که از حرف زدن پشیمان می شوم. حتی در مهمانی هم مرتب سرش در گوشی است و من باید خجالت بکشم. همیشه با هم دعوا داریم. هرچه می گویم دست از این کار بردار، فایده ای ندارد. انگار اعتیادش خیلی زیاد شده و نمی تواند دست بکشد. او من و ...
جانباز افغانستانی که از روزهای جانبازی اش می گوید+عکس
بستند دیگر نتوانست آرام بماند، فهمیده بود که این افکار وهابیت و تکفیری هاست که باعث و بانی جنگ در سوریه شده، بعد از آن دیگر غیرت شیعی اش او را راحت نگذاشت، فهمیده بود که حالا زمان آزمایش است، ذهنش مشغول شده بود که اگر امروز به حرم ناموس شیعیان آن هم دختر حضرت علی(س) دست درازی کنند او باید چه کار کند؟! جایی خوانده بودم که از امام زمان(عج) پرسیدند کدام صحنه عاشورا از همه برای شما سخت تر بود و ایشان ...
علف های هرز؛ تماسی از بهشت
تاب نمی خوردند به دفعات این تمنا را کردند. درست هم میگفتند. بارها گفته شده بود نیازی نیست هانی روی نیمکت پرسپولیس بنشیند, خوب نیست برای هر بازی هانی را به استادیوم بیاورید و در آینده ای که دارد تاثیری گذاشته شود. اجازه دهید هانی بچگی کند؛ به درس و مشقش برسد. گوش شنوایی آنچنان نبود، اگر هم بود با این وفای به عهد که قهرمان شدیم جام را هانی برد بالای سر، تمام می شود. دروغ چرا؟ خیلی از بازیکنان میگفتند ...
شهدای دفاع مقدس عارفان و سالکان الی الله بودند/ چشم دل باز کن جان بینی
مطهر شهدا قرار می دهیم و همه باید بدانیم اقتدار، عزت، عظمت و آزادی ما به برکت شهدا و خانواده های معزز آنان خواهد بود. وی ادامه داد: شهرستان فردو باید شهر نامیده شود؛ زیرا طبق بیان آیات ابتدایی سوره بلد وقتی گفته می شود: ای رسول ما! دلیل ارزشمندی ما برای شهر مدینه هیچ عامل دیگری غیر از حضور تو در بین آنان نیست! حال وجود 114 شهید در چنین شهرستانی طراوتی مثال زدنی برای شهرستان به بار آورده پس ...
اصول سیاست و کشورداری از نظر سعدی
...> پریشان کن امروز گنجینه چست که فردا کلیدش نه در دست توست (بوستان، باب 2: 254) مردم نوازی یکی از عوامل مهم پیروزی سلاطین بوده است؛ چنانکه اسکندر رومی هر مملکتی را که می گرفت رعیّتش را نمی آزرد و نام پادشاهان جز به نکویی نمی برد و همین عامل مردم داری و مردم نوازی او سبب تسلّط او بردیار مشرق و مغرب گردید (گلستان، باب 1:69). در جایی دیگر سعدی از زبان وزیر پادشاهی بیان می کند که: پادشه را ...
جاسوسی که روی پل آزادی اش رانندگی می کند
مطلع کرد. در آن لحظه احساس کردم که از نظر عصبی فرو ریخته ام. 6 سال زندان یعنی تحمل 6 سال بدون حضور هلما و در نهایت جدایی. ناگهان متوجه شدم که هیچ چیز از زندگی در غرب نمی دانم و کسی را در آنجا ندارم. این درحالی بود که از زمان ساخت دیوار برلین در رؤیای عبور از آن بودم، حتی بارها در خواب می دیدم که با بالن یا از طریق حفر تونل یا حتی از یک مسیر ترانزیت از آلمان شرقی فرار کرده و خود را به غرب می ...
بهاروند: درمورد نوروزی کوتاهی از خود پرسپولیسی ها بوده است
-04-19 21:56 کاملا مشخصه تقصیره باشگاهه اصلا یادشون رفته بود وگرنه یه بچه رو بردن تو زمین کاری نداشت که اگه هماهنگی میشد، جشن که تموم شده تازه یادشون افتاده اه هانی یادمون رفت عیب نداره میگم ما هرکاری کردیم انتظامات نذاشت خدایا هیشکی رو یتیم وبی پدر نکن به حق علی نقل قول +35 #2 محمد 2017-04-19 21:55 قهرمانی تلخی بود، تا آخرش منتظر بودم هانی بیاد ولی نیومد... ...
زودتر اعدامم کنید تا از سرطان نمرده ام
لرزید و دستانش به رعشه افتاده بود) اگر مادر باشید می دانید من چه احساسی دارم. عذاب می کشم ای کاش من مرده بودم. عاشق فرزندانم بودم. ای کاش من هم مرده بودم. دلم برایشان تنگ شده است. چه زمانی متوجه شدی سرطان داری ؟ دو ماه پیش از این که دست به قتل اعضای خانواده ام بزنم. چرا ماجرای بیماری ات را به آنها نگفتی ؟ می ترسیدم غصه و ناراحتی بیماری ام آنها را از پا ...
رهبری توصیه کردند، اما نگفتند بیا و نگفتند نیا | تقریبا همه مردم ایران پرونده دارند
بود و الان چه اتفاقی افتاده است. در روابط خارجی هم همین طور است. بالاخره می شود تک تک کشورها را گذاشت و دید که روابطمان چگونه بوده و حالا چه شده است. این که کار سختی نیست. متاسفانه در کل دنیا هم هست. خانم کلینتون و آقای ترامپ چگونه با هم رقابت می کردند؟ آن یکی می گفت تو بدِ بدِ بدی، این یکی می گفت ما خوبِ خوبِ خوبیم! تقریبا مشخص نشد برنامه هایشان چیست! آقای ترامپ یکسری حرف های کلی زد و بعد هم رای ...
عکس ماندگار: عادل در تونل وحشت!
بحثی روش نیستند چرا؟ چون علنا تو 90 طرف این تیم را گرفته و رقبا را میکوبه خوب قبلا هم چنین موردی داشتیم؟ نه حتی خیابانی را که برخی می گفتند قرمزه، برای استقلال هم خوب گزارش می کرد طوری که قرمزه ها هم می گفتند آبیه یعنی تا حالا نبوده که پته رنگی بودن یه گزارشگر در حد این بابا رو آب افتاده باشه به نظر من کلا باید از فوتبال داخلی -چه اجرای 90 و چه گزارشگری- حذف اش کنند گزارشگری که علنا طرفداران یک تیم ...
پیامبر ادب فارسی
گلستان با نثر دلنشین و آهنگین خود این گونه به ستایش پروردگار می پردازد. منت خدای را عزوجل، که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت، هر نفسی که فرو می رود مُمِدّ حیات است و چون بر می آید مفرّح ذات؛ پس در هر نفسی دو نعمت موجود است و بر هر نعمتی شکری واجب. از دست و زبان که به درآید کز عهده شکرش به در آید بنده همان به که ز تقصیر خویش عذر به درگاه خدای آورد ورنه سزاوار ...
پرسپولیسی ها بنویسید: حس و حال قهرمانی؟
+ چهار هفته زودتر + برد تمام بازیهای داخل خانه پس بسوز که حق داری کیسه همینکه تا حالا از حسودی تشنج نکردی خوبه کیسه کش نیمه دوم پیک موتوری آمپولا رو رسوندا اسطوره دوپینگ باشگاه جک تری دی توپ عالی درجه یک. این برد پرگل جواب دندون شکن به اونایی بود که می گفتن پرسپولیس قهرمانی حقش نبوده. برید یه بار دیگه بازی رو ببنید یه لول بالاتر از سطح فوتبال ایران ...
دماغ گری نویل، کاپوچینوی سیدجلال/ گمشده ای به نام ظرفیت
فوتبال دارند اما شوخی های رسانه ای میان آن ها، به مراتب تندتر از شوخی حسین ماهینی با کاپوچینوی جلال حسینی است. مدتی پیش بود که گری نویل تصویری از خودش در یک آرایشگاه منتشر کرد و جیمی کرگر بلافاصله برای او کامنت گذاشت: کاش بشه یکمی از دماغت رو هم قیچی کنه! مدل شوخی کرگر با دماغ بزرگ نویل، بارها روی آنتن زنده هم اتفاق افتاده است. درست مثل وقتی که ایان رایت، گوش های گری لینه کر را در پخش زنده برنامه بی ...
یک داستان طنز سینمایی/ حکایت شیرین یک شیدای سینما!
...> - آره؛ چون دیگه حال و حوصله این گوشتکوب لعنتی رو ندارم و می خوام تو با این دندونای قوی و سالمت، روزی سه نوبت برام فندق بشکنی! - فندق بشکنم؟!! - آره پسر؛ اگه بدونی این فندق چقدر پر خاصیته، از هر فرصتی استفاده می کنی و پشت سر هم فندق می شکنی و حالشو می بری!... از شنیدن حرفهای آقای مدیر، کاملا جا خوردم و فکرکردم که دارم خواب می بینم! مانده بودم که چه جوابی به او ...
یادداشت های روزانه دستفروش بی سواد: با شغلم زندگی می کنم
تماشاگر همیشگی مردم، متوجه حال و روز مردم و اوضاع اجتماعی می شوم. روزهایی که مردم زیاد خرید می کنند می فهمم که اتفاق خوبی در جامعه افتاده، وقتی اخمو هستند، کمتر خرید می کنند یا دنبال تخفیف هستند، می فهمم به آخر ماه نزدیک شده ایم و حقوقشان در حال تمام شدن است. همین است که می گویم هیچ تفاوتی بین ما و عابران وجود ندارد، هرقدر هم عده ای بخواهند دستفروش را از جامعه جدا کنند، باز هم این تفاوت وجود ندارد ...
چشم انتظار رهایی و پاسخی که پویش ارمغان به آن داده است
، تکانی بخورد. حالا نشسته و ناله می کند، یک دست را ستون چانه کرده و هرحرفی که می زند، صدای ناله می گیرد، دست هایش به جلوی چادر مشکی گره خورده. صورتش مهتابی است، چند روز به جلسه شیمی درمانی مانده و به فکر 300 هزار تومانی است که با بیمه و هزار رنج و بدبختی باید جورش کند. ناله اش از درد نیست، از بدبختی هرماهش برای پول شیمی درمانی و هزار دردی که به جانش افتاده نیست: خانم کاش این یک پای من را ...
حقایقی جالب درباره حمید فرخ نژاد به بهانه سالروز تولدش
است یا پیروز می شوی ویا می کنی. در آرزوی کلیدر و تنگسیر آرزو می کردم ناصر تقوایی، کلیدر را بسازد و من نقش گل محمد را بازی کنم یا یک بار بهروز افخمی به من پیشنهاد داد می خواهد تنگسیر را بسازد و تو زار محمد من باش. من هنوز چشمم به در است که فیلم نامه اش را برایم بفرستند؛ همیشه بوده از این آرزوها. (گفت وگویی با فرخ نژاد در سالها قبل) حمید فرخ نژاد: امید وارم محمد آفریده ...