سایر منابع:
سایر خبرها
ماجراهایی از ازدواج مسئولین کشور!
ازدواج رفتم. وقتی از جواب رد آن خانم مطمئن شدم از مادرم خواستم که به خواستگاری دختری مناسب برود و بعد از اینکه همسرم را عقد کردم، تلفنی ماجرا را به اطلاع آن خانم رساندم تا اگر برنامه ای دارد دیگر ملاحظه مرا نکند. دیدم شروع کرد به گریه و زاری و حرف هایی زد که من تازه متوجه شدم او هم به اندازه من علاقمند بوده، اما توقع اصرار بیشتر از جانب مرا داشته است. این ماجرا حالت بدی در من ایجاد کرد ...
بسته خبری یکشنبه 31 اردیبهشت ماه 1396
اعضای دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی 31 فروردین 96 (یک ماه قبل از انتخابات)، حسینیه هن شکست در انتخابات سیاسی، محصول غفلت از سایر انتخابات ها شما فرض کنید صبح روز انتخابات بلند شده اید و می بینید که همه ضدانقلاب ها و بی تفاوت ها دارند رأی می دهند ولی انقلابی ها هیچکدام از خانه بیرون نمی روند و به انتخابات بی اعتنا هستند. اگر این صحنه ی تکان دهنده را ببینیم می ...
مدافعان فاطمیون: نه ترسیدیم و نه پشیمان شدیم/مؤذن 38 ساله ای که با 7 فرزند، ریش سفید جانبازان است
اصلا نگفتم که می خواهم به سوریه بروم. وقتی مدتی را به سوریه رفتم گوشی همراهم خاموش بود و اعضای خانواده به من هیچ دسترسی نداشتند. بعد از مدتی با آن ها تماس گرفتم و گفتم این مدت را در سوریه بودم و کمی زخمی شدم دیگر نگران نباشید. مادرم خیلی گریه می کرد. بعد عکس هایم را فرستادم. گفتم که حالم خوب است. وقتی از او پرسیده می شود جنگیدن برای شما زود نبود؟ می گوید: شاید به نظر برسد برای من سوریه ...
تحلیل گران در خصوص پیروزی روحانی چه گفتند؟
.... همه انتخابات های دنیا،یک روی برد و یک روی باخت دارد. ما تجربه هردورا داشته ایم. هم دوم خرداد 76 را به یاد داریم، هم سال 84 را که بزرگترین شخص ممکن را به میدان آوردند و همه پشت سر او ایستادند و...شکست مفتضخانه ای خوردند! و هم البته 88 را که رئیس جهور آمریکا هم علنا وارد میدان شد و غلطی نتوانست بکند. پس نگران این چند روز هیاهو نباشید که گفته اند: آن کس که اسب داشت،غبار سُمش نشست گرد سُم خران شما ...
فقر عامل اصلی ازدواج کودکان
شعار سال: روزنامه جهان صنعت نوشت: زهرا کهرام، دبیر سمینار ازدواج اجباری کودکان در محلات حاشیه که چندی پیش برگزار شد، عنوان کرد: در ابتدای امر شاهد ازدواج کودکان در خانه های ایرانی جمعیت امام علی(ع) بودیم و اساسا دست مان به هیچ جا بند نبود، نه قانونی بود که جلوگیری کند و نه خانواده ها پذیرش تغییر فرهنگ را داشتند. هنوز هم گاهی هیچ جواب و کمکی برای کودکانی که جلوی چشم مان به خانه شوهر می روند که ...
رمزگشایی از دستخط شهید همت/ دفاع مقدس برای آقایانی که در گود نبودند قدیمی شده است
یعنی هم می خواستیم جبهه باشیم و هم کارِ مورد علاقه مان را انجام بدهیم در جبهه و جنگ و عملیات، یک پای ما تهران بودیم یک پایمان جبهه بود، یک مقدار که جلوتر آمدیم دوست داشتیم عکس های ما دیده شود ولی خیلی از عکاسانی که آن دوره عکاسی کردند عکس هایشان دیده نشد، خیلی از عکس های ما هم دیده نشد، چند تا از فریم ها را می آورند ستاد تبلیغات جنگ، در نشریه شان بعد انتخاب می کردند تعدادی از عکس ها را و همه عکس ...
پیازفروشی که در شبکه های اجتماعی ستاره شد
اردبیل آمده بودند رفتم. یکی مرحوم رفسنجانی و یکی آقای روحانی. من آقای روحانی را دوست دارم. وقتی حرف می زند احساس می کنم غرور ملی مان دوباره برگشته. آن روز هم گاری ام را به دوست ام سپرم تا بروم آقای روحانی را ببینم. نامه ای هم نوشتم و به همراهان آقای روحانی دادم. در آن نامه نوشته بودم آقای روحانی ما شما را دوست داریم و از شما درخواست می کنم مشکل بیکاری را هم حل کنید. به خدا می فهمیم که وضعیت ...
گفت وگو با دوست دوران کودکی حسن روحانی
تدبیر24 هفته نامه جامعه پویا نوشت: مرد میانسالی با پیراهن مردانه راه راه در خانه را به روی مان باز می کند. علی با رویی گشاده ما را به خانه دعوت می کند: بفرمایید داخل صدای اسحاق جهانگیری به گوش می رسد. وارد خانه می شویم تلویزیون برنامه جهانگیری را نشان می دهد. یک چشمش به ماست، چشم دیگر به تلویزیون. به گرمی از ما استقبال می کند. صدای تلویزیون را کمی زیاد می کند و به آشپزخانه می رود. چند دقیقه بعد ...
محاکمه 2 قاتلی که با بخشش اولیای دم از قصاص گریختند+عکس
همان بازجویی های مقدماتی به قتل اعتراف کرد و گفت: مدتی بود که به شیشه معتاد شده بودم و چون مقتول هم اعتیاد داشت به خانه اش می رفتم و با یکدیگر مواد مصرف می کردیم. مدتی از رابطه دوستانه مان گذشت تا اینکه زن جوان تهدید کرد که اگر رابطه ام با او نزدیک تر نشود همه چیز را به خانواده ام می گوید. او هر روز تهدید می کرد و حتی یک مرتبه می خواست با مادرم تماس بگیرد اما او را منصرف کردم. متهم ادامه ...
لیاقت شهادت نداشتم!
برای رفتن ثبت نام می کند و دو مرتبه به مدت 65 روز به عنوان نیروی تخریب در منطقه می ماند. خانواده به رفتنم رضایت نمی داد، مادرم می ترسید شهید شوم، من اما از خدا شهادت را خواسته بودم اما لیاقتش را نداشتم محمدرضا سوریه را مثل کشور خودش می داند و می گوید جبهه بهترین جای دنیاست، دوست داشت بعد از مجروحیت حتی اگر مجبور است روی ویلچر بنشیند دوباره به سوریه برود اما اجازه رفتن به او ندادند. ...
انتخابات فاصله ها میان ایرانیان داخل و خارج را از میان برداشت
شعار می دادند بیشتر از 30-20 نفر نبود: کارمندان سفارت هم خوب بودند. من مرخصی گرفته بودم، خیلی از کسانی هم که در صف بودند، مرخصی گرفته بودند، ولی عده ای را هم می شناسم که به خاطر این که روز کاری بود و در شهرهای دیگر بودند نتوانسته بودند بیایند. غیر از ما، مردم شهر زیاد از کنارمان رد نمی شدند، چون خیابان سفارت، فرعی است. ولی پلیس هایی که آن جا بودند، متعجب بودند و هاج وواج نگاه مان می کردند. زن ها ...
آیا دوستی های اجتماعی، دوستی هایی کنترل هستند؟ تلبیس دوستی های اجتماعی، تهدیدی برای سلامت روحی و روانی/ ...
بیشتر مایل به تداوم رابطه دوستان هستند . زری – د، دختر جوانی است که به قول خودش چند سالی است که تاوان عشقی ناپاک را پس می دهد! تاوان دل بستن به پسری که او را ابتدا محسور و بعد عاشق و بعد تبدیل به دختری مارک دار کرد! او گفت: 20 ساله بودم که در یکی از شهرستان ها دانشگاه قبول شدم. دختری بودم که تنها آرزویم این بود که تمام نامهربانی ها و بی توجهی هایی که از پدر دیده بودم در کنار مرد ...
اولین گفت وگوی پرکاشنیست مطرح جهانی با یک رسانه فارسی زبان
. پس از اجرا در رامسر به تهران آمدیم و محو بزرگی و زیبایی و مردم تهران شدیم. * آن زمان چند سال تان بود؟ هجده سال داشتم. تهران برایمان شهر بسیار جالبی بود و کنجکاو بودیم تا شهری که آن خواننده ها در آن زندگی می کنند را ببینیم. بعد از آن هم به شیراز رفتیم. من از کودکی عاشق حافظ بودم و در سفرم به شیراز، هر روز با خواندن شعر ای حافظ شیرازی، نظر به من اندازی... فال می گرفتم. دیدار از ...
روایت خبرنگار 72 ساله از تیترهای چریکی رسانه ها
. به همین خاطر نامه نوشتن هم مشغولیت بود و هم به کار گرفتن درست زبان. در اغلب شهرهای کشور دوست هایی نادیده داشتم که با نامه از حال و احوالات شان مطلع می شدم؛ دوستانی که به ندرت در طول سفرهای اتفاقی برخی از آنها را ملاقات کرده بودم . می گوید: اما الان دیگر نوشتن چندان معمول نیست. کسی برای دیگری نامه نمی نویسد. بنابراین لازم هم نیست که پستخانه پرکار و توانمندی هم داشته باشیم. حتی روزنامه ...
رویش گل های پنبه در هنر گل و مرغ معاصر
نگارگری نتوانسته اند هنرمندی را تحویل جامعه بدهد. بنابراین همان روش شاگرد و استادی است که هنرمند تربیت می کند. امروز جوانان ما به محض یادگیری اندکی از این هنر می خواهند تعلیم بدهند و از این راه امرار معاش کنند، اگرچه حق دارند ولی دغدغه پول درآوردن آفت هنر است، راه های نوآوری و خلاقیت را می بندد. آیا در روش سنتی آداب خاصی مدّ نظر قرار می گیرد که در آموزش آکادمیک رایج نیست؟قاعدتاً وقتی کنار یک استاد ...
حاج آقا، در تقدیم فرزندش به اسلام، هیچ تردیدی نداشت
به تمام مشغله هایش، زیاد بود و از این طرف هم فرزندان من همیشه مطیع حاج آقا بودند و هیچ اعتراضی نداشتند. حاج آقا همیشه مشغول بودند و فرزندانش همه خط و راه پدرشان را از روی آگاهی قبول کرده بودند. وی از زمان تولد آخرین فرزندانش که روزهای خوب زندگی اش بودند، می گوید: در زمان تولد راضیه و مرضیه بعد از شهادت مرتضی که پنج ماهه باردار بودم نمی دانستم دوقلو هستند، سال 61 بود که وقتی بچه ها به دنیا ...
عروسی خون در زیر آوار
هفته بعد از حادثه را با خانواده قربانیان سر کردند. جوادی آنقدر ماند تا پیکر آخرین معدنچی را هم به خاک سپردند. صابری عصر آخرین پنجشنبه اردیبهشت، روستا را ترک کرد. اولین مشاهدات شما در ورود به منطقه، چه صحنه هایی بود ؟ همه کارگرا، دوستای ما بودن. نمی دونستیم عمق فاجعه انقدر شدت داره. وقتی رسیدیم، من مجبور شدم لباس کارم رو در بیارم چون مردم با نیروهای دولتی با خشونت رفتار می کردن ...
قتل به خاطر فقر شدید و تأمین هزینه های 3 فرزند
راننده یک تریلر 10چرخ و مرتب در سفر بود و این طرف و آن طرف بار می برد؛ چندروزی بود که بار سرامیک داشت و به سمت یزد حرکت کرده بود. با او در تماس بودم اما یکباره تماس ما قطع شد و دیگر از او خبر ندارم و ضمن اینکه بار هم به مقصد نرسیده است. چند روز بعد از این گزارش بود که به مأموران خبر دادند مردی برای فروش یک تریلر 10چرخ به یک بنگاه مراجعه کرده است. فردی که این گزارش را به مأموران داده بود، گفت: من ...
عشق با هیچ پولی معامله نمی شود
، نماز اول وقت را فراموش نمی کرد... این را که می گوید انگار یاد خاطره ای افتاده باشد چند لحظه ساکت می شود و بعد دوباره ادامه می دهد: حتی وقتی به شهادت رسید هم در عملیاتی که حضورداشت، برای نمازرفته بود... سر نماز بود که ترکش خورد... می پرسم هیچوقت فکرش را می کردید که شهید بشود؟ می گوید: فکرش را نمی کردم شهید بشود، اما مرتب می گفت مادر دعا کن من سرباز امام زمان(عج ...
جزئیات مراحل چهارگانه عملیات بیت المقدس برای آزادسازی خرمشهر
آغاز کردند؛ اما به دلیل هوشیاری دشمن و تمرکز نیرو در خطوط پدافندی اش، نیروهای خودی در انجام ماموریت خود توفیق نیافتند. تکرار این عملیات در روز بعد نیز به شکست انجامید. به همین خاطر تصمیم گرفته شد تا برای انجام عملیات نهایی فرصت بیشتری به یگان ها داده شود. هم چنین مقرر شد دو تیپ المهدی (عج) و امام سجاد (ع) از قرارگاه فجر نیز در حرکت بعدی استفاده شود. همت: به یاری خدا همه آن هایی که داخل ...
بولتن سینما و تلویزیون: ما مطربان آماده به خدمت تو نیستیم/ آقای روحانی! حالا دیگر نوبت شماست...
استادیوم 12 هزار نفره هنوز تو گوشم زنگ می زنه! اگه اونجا بودم می مردم از شوق و شور... ما به آزادی رأی دادیم یادمون نره... امیرشهاب رضویان کارگردان نیز نوشت: حال خوش دو روز پیش مشهد ادامه یافت. حمید عسکری نوشت: به مردم شریف و فهیم ایران که ثابت کردند نمیشه با پول اونارو خرید. تبریک به شما که ثابت کردید دوره بگم بگم تموم شده. تبریک به شما که به همه تنگ نظران و افراطیون گفتید که بهترین راه ...
روایتی از چالش با یک فرقه انحرافی
پرسم که آن را صحیح می دانید یا خیر؟ فردای آن روز که خدمت آقای بروجردی رفتم، گفتم: مطالعه فرمودید؟ فرمود: بله گفتم: چطور بود؟ فرمود: ول کنید. دنبال نکنید. او همان حرف های قبلی را نوشته است. اصلاً روش امام صادق(ع) منطبق با این حرف ها نیست. بعد نوشته را به من دادند و فرمودند به خودشان برگردانید. من هم به خودش ابوالقاسم خان برگرداندم و نوشتم آیت الله بروجردی نوشته را برگرداندند و جواب های شما را قبول ...
فاصله سه روزه ماه عسل تا بهشت
تهران برگردیم و ادامه داد: زمانی که خرمشهر تحت اشغال رژیم بعث درآمد، جزو آخرین نفراتی بودم که خرمشهر را ترک کردم و حالا که قرار است طی عملیاتی، خرمشهر آزاد شود، علاقمندم که جزو اولین نفراتی باشم که وارد خرمشهر می شود. قول داد که پس از عملیات مجدد به مشهد مقدس برمی گردیم. روز بعد به تهران برگشتیم. صبح روز بعد غسل شهادت کرد و رفت. تصمیم گرفتیم در مدت حضورش در جبهه، من جهیزیه ام را در خانه بچینم. ...
روزکریسمس درآلمان باصدای صادق آهنگران
جبهه گریه می کردند. بالاخره آخر کار به اباالفضل قسم شان دادم که دیگر دنبال دعوای تُرک، لُر نگردند. حاج رضا هم آنها را به واحدهایشان برگرداند. *ماجرای اشک های حاج حسین همدانی در جبهه گیلانغرب در مسیر گیلانغرب، نرسیده به اردوگاه، صداهای انفجار پی درپی بلند شد. آسمان را نگاه کردم، چند فروند هواپیما به سمت عراق برمی گشتند، آن روز 16 اسفند ماه سال 1363 بود. پشت فرمان تویوتا بودم، گاز ...
روزنامه ها به افتخار روحانی یکدست بنفش شدند/ تصاویر
انتخاباتی و سامانه های نظرسنجی چندان قابل رهگیری دقیق نبود. رفتار محتاطانه و درعین حال هوشمندانه مردم در صبح روز رأی گیری پیام خود را رساند؛ پیامی که از خلق حماسه ای دیگر حکایت می کرد. مواجهه مردم با صندوق رأی که تا آخرین ساعات روز جمعه بعد از چند بار تمدید همچنان ادامه داشت، نشان داد که مردم به جریانی علاقه و توجه دارند که بر گفتمان اصلاح و اعتدال اصرار دارد. محمدعلی وکیلی، سخنگوی ستاد انتخاباتی ...
نقش شهید ابراهیم مرادی در شناسایی دقیق ارتفاعات قوچ سلطان مریوان
مسلمان کرد برای انجام عملیات شناسایی به منطقه اعزام شدیم. در دامنه کوه منطقه ای به نام چال خزینه قرار داشت. ظرف مدت 24 ساعت توانستیم دو سنگر جمعی را در دل کوه ایجاد کنیم و سقف آن را با شاخ و برگ درختان بپوشانیم تا در استتار کامل باشد. روستا مرانه در همان نزدیکی قرار داشت که یکی از مقرهای اصلی گروهک دموکرات به حساب می آمد و گردان معسکر نیروهای بعثی نیز در قسمت بالای روستا مستقر شده بودند ...
بیمارستان جنگی اثری مهم درباره جنگ
...: یک روز صبح در بیمارستان متوجه شدم که دیگر صدای گلوله های سنگین نمی آید؛ گلوله ها همه گلوله های سبک شده بود. حدس زدم عراقی ها وارد شهر شده اند. کمی که گذشت بچه های سپاه آمدند و گفتند که جمع کنید و بروید؛ اگر بمانید همه کشته می شوید. خودمان هم از صدای نزدیک رد و بدل شدن تیر متوجه شده بودیم که جنگ نزدیک شده است؛ ولی اصلا در ذهن و برنامه مان نبود که از قصر شیرین خارج شویم. ...
ماجرای محاصره شهید دستواره و همرزمانش توسط ضدانقلاب/حضورش برایمان روحیه بخش بود
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از کوله بار: محمد تقی سلطانی همرزم شهید محمد رضا دستواره در گفتگو با کوله بار، با اشاره به اعزام نیروهای سپاه به کردستان گفت: سال 58 به عنوان پاسدار سپاه، به کردستان رفتم. یک سال بعد در پاوه، با شهید دستواره آشنا شدم. در آنجا هیچ شخصی سمت نداشت و فقط احمد متوسلیان فرمانده مان بود.بعد از انجام هر عملیاتی، به مقرمان بر می گشتیم. به مروز زمان تعداد و پایگاه ...
جست و جوی هخامنشیان در قلب اروپا
آزاد گذاشتند. در دانشگاه به رشته باستان شناسی ؟ بله، دیپلم علوم انسانی گرفتم و در سال 1383 رشته باستان شناسی را در دانشگاه تهران شروع کردم و چهار سال بعد فارغ التحصیل شدم و بعد از مدتی برای تحصیل به ایتالیا رفتم. مهم ترین استادان دانشگاه تهران که روی شما تأثیر گذاشتند، چه کسانی بودند؟ نمی خواهم از استاد خاصی اسم ببرم ولی صرفاً استادان دانشگاه نبودند و فضای دانشگاه و ...
روایت غواصی که "بی سر" به ملاقات خدا رفت+عکس
بازگشتن از جبهه به گفته خودش که این گونه وصفش می کرد: تا ظهر آن روز بعد از برگشت نیروها در خط ماند که شاید برنگردد؛ می گفت: بعد از شهادت یارانی چون حمید کیانی، حسین انجیری زاده، جمال قانع و... با چه امیدی می توانم برگردم؟ ... گویی دلش گواهی می داد که دیگر باید به جوار شهیدان بپیوندد. باید دیگر در کنار علی برادرش و حسین خواهرزاده اش و دیگر شهداء باشد... در هنگام برگشتن، دشمن که یارای مقابله با ...