خانه
سایر منابع:
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
می پسندم
0
سایر خبرها
ضربات چاقو پسر جوان را از پای درآورد
رفسنجانی چیست؟! آن ها از پسر مورد علاقه ام جدایم کردند و جلوی چشمش تا می توانستند مرا.. پزشک مرا به اتاق معاینه برد و در یک لحظه به بهانه ای مرا .. / من چاره ای نداشتم و .. پسر جوان را وقتی کسی نبود به خانه آوردم! / باید برخی مسائل را رعایت می کردم ولی.. وقتی بیدار شدم دیدم که خانمم در کنارم نیست / باورم نمی شد او را با مردی دیگر در حال.. ...
ادعای تازه متهم به قتل یک پسرجوان،پرونده را پیچیده کرد/ پای خیانت یک دختر در میان است
آپارتمانش را به من داد تا به پرنده هایش آب و دانه بدهم. من هم چند بار با نیلوفر به آنجا رفتیم اما مدتی قبل حس کردم دختر مورد علاقه ام دیگر علاقه ای به من نشان نمی دهد. بنابراین نیلوفر را تعقیب کردم ولی در اطراف خانه دوستم بهرام او را گم کردم. فکر خیانت نیلوفر روز و شبم را سیاه کرده بود. بنابراین چاقویی برداشتم و به همراه برادر نیلوفر به سراغ بهرام رفتیم. برادرش بیرون ساختمان منتظر ماند و من ...
پشیمانی مهسا از قتل پدر
کردم و شوهرم را به قتل رساندیم. مهسا هم در شرح ماجرا گفت: وقتی فرهاد پسر همسایه مان به خواستگاری ام آمد پدرم برای تحقیق به محل کارش رفت و چند روز بعد گفت او پسر خوبی نیست و باید از ازدواج با او منصرف شوم. متهم ادامه داد: از شنیدن این حرف شوکه شدم. از مادرم خواستم تا پدرم را راضی کند، اما آنها با هم درگیر شدند. در آن درگیری پدرم، مادرم را به شدت کتک زد. همان شب بود که شیطان مرا وسوسه ...
خواستگار قلابی 41 سال در زندان می ماند
به گزارش خبرنگار ما، بیست و نهم آذرماه سال94، گزارش های مشابه سرقت طلا از چند زن جوان به مأموران کلانتری 123 نیاوران گزارش شد. یکی از مالباختگان گفت: چند روز قبل با مردی به نام فرزاد آشنا شدم. او گفت طلافروش است و پیشنهاد ازدواج داد. بعد پیشنهاد داد طلاهایم را به قیمت مناسب تعویض می کند. به او اعتماد کردم و طلاهایم را دادم، اما دیگر از او خبری نشد. در حالی که تلاش برای ردیابی متهم آغاز ...
فوت مشکوک پسر نوجوان بررسی می شود
خانه شوهرم قبلی ام رفتم و متوجه شدم پسرم به شدت افسرده است به طوری که با هیچ کسی حرف نمی زد. لحظاتی بعد شهرام ناگهان به داخل آشپزخانه رفت و چاقویی برداشت و ضربه ای به شکمش زد. شهرام خونین نقش برزمین شد و من هم با داد و فریاد از همسایه ها درخواست کمک کردم و با کمک آنها پسرم را به بیمارستان رساندیم، اما متأسفانه یک روز بعد فوت کرد. همزمان با ادامه تحقیقات درباره مرگ مشکوک پسر نوجوان، قاضی منافی آذر دستور داد جسد شهرام برای انجام آزمایش های لازم به پزشکی قانونی فرستاده شد تا خودکشی یا دگر کشی حادثه مشخص شود. ...
قتل مالک معدن به خاطر اختلاف یک میلیاردی
، بهتر است پولم را پس بدهد که ناگهان منکر همه چیز شد. وقتی این حرف را زد، عصبانی شدم و اسلحه کشیدم. اکبر از پشت میزش بلند شد تا فرار کند که به طرفش شلیک کردم و نقش بر زمین شد. بعد بالای سرش رفتم و گلوله ای به سینه اش شلیک کردم. سپس چاقو کشیدم و چند ضربه به پهلو، دست و گردنش زدم. برادرم حیرت زده شاهد ماجرا بود. بعد هم از محل فرار کردیم. سرهنگ کارآگاه حمید مکرم، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ گفت: تحقیقات بیشتر از دو متهم در اداره دهم پلیس آگاهی تهران جریان دارد. ...
سوختگی، جان چند تهرانی را گرفت؟
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز ، به گزارش روابط عمومی اداره کل پزشکی قانونی استان تهران، آمار سوختگی ها در مقایسه با مدت مشابه سال 94 که تعداد فوت ناشی از سوختگی 270 نفر بود، 0٫7 درصد کاهش یافته است. از کل فوت ناشی از سوختگی در سال گذشته 197 نفر مرد و 54 نفر زن بودند. این در حالی است که در مدت مشابه سال نودوچهار 195 نفر فوت ناشی از سوختگی ارجاع شده به مراکز پزشکی قانونی استان را مردان و ...
جنایت پس از افشای رابطه پنهانی زن جوان
: همسرم دو روز قبل به من گفت که پسرخاله اش را کشته وبعد هم بدون آنکه حرفی بزند خانه را ترک کرد و رفت. به دنبال اظهارات زن جوان، موضوع بلافاصله به بازپرس کشیک قتل و تیم تحقیق اعلام شد، سپس بازپرس کاظم میرزایی و تیمی از کارآگاهان جنایی راهی خانه قدیمی شدند که زن جوان مدعی بود جسد داخل چاه آنجاست. آنها با ورود به خانه قدیمی متوجه شدند دریچه چاه فاضلاب برداشته شده و سیمان و خاک ...
قتل پدر و دختر فقط بخاطر 125 هزار تومان
-مستشار- محاکمه شد. رحیم هنگامی که در برابر قضات ایستاد گفت: برادرم با پیرمرد خیلی صمیمی بود. به همین دلیل مرا برای انجام کارهایشان به خانه شان برد و با پدر و دختر آشنا کرد. پیرمرد و دخترش آدم های خیلی خوبی بودند اما من به خاطر اعتیادم دست به هر کاری می زدم. حتی زن و فرزندانم را به شهرستان بردم و خودم در تهران ماندم تا بتوانم پول مواد وهزینه های زندگی را تأمین کنم. اما یک روز پیرمرد با ...
انتشار تصاویر خصوصی توسط همسر
ها از پسر مورد علاقه ام جدایم کردند و جلوی چشمش تا می توانستند مرا.. پزشک مرا به اتاق معاینه برد و در یک لحظه به بهانه ای مرا .. / من چاره ای نداشتم و .. پسر جوان را وقتی کسی نبود به خانه آوردم! / باید برخی مسائل را رعایت می کردم ولی.. وقتی بیدار شدم دیدم که خانمم در کنارم نیست / باورم نمی شد او را با مردی دیگر در حال.. ...
زنان دوم، بعد از شوهرانشان
...، حالا دو تا شان یک جا هستند. هوای هم را داشته باشند داستان های غم انگیز تری هم هست، سیمین خانم زن اول مردی است که پنج سال پیش فوت کرده، سه تا بچه دارد و هنوز خودش به چهل سالگی نرسیده، می گوید: شوهرم می رفت عسلویه کار، یک زن دیگر هم آنجا گرفت، از او هم سه تا بچه داشت، بعد تصادف کرد و مرد، من ماندم و بچه هایش در روستا، اینجا برادرم هست که ما را نگه دارد، آن یکی زن ضعف اعصاب داشت، اصلا ...
مرگ یک نوزاد به دلیل اصرار پزشک بر زایمان طبیعی مادر
اخبار را از دست ندهید: با جواد ارتباط پنهانی داشتم / شوهرم در خانه دوربین مخفی کار گذاشته بود و دیده بود که.. راز مرگ یک کارگر در خاکسپاری آیت الله رفسنجانی چیست؟! آن ها از پسر مورد علاقه ام جدایم کردند و جلوی چشمش تا می توانستند مرا.. پزشک مرا به اتاق معاینه برد و در یک لحظه به بهانه ای مرا .. / من چاره ای نداشتم و .. پسر جوان را وقتی کسی نبود به خانه آوردم! / باید برخی مسائل را رعایت می کردم ولی.. وقتی بیدار شدم دیدم که خانمم در کنارم نیست / باورم نمی شد او را با مردی دیگر در حال.. ...
اختلاف یک میلیارد تومانی انگیزه قتل صاحب معدن
شرح داد: حدود 6 سال پیش مقتول در مغازه من کار می کرد. یک روز اسنادی را با خودش آورده بود که نشان می داد مالک یک معدن مس در حوالی روستای چهل قز است. او می گفت که بهره برداری از این معدن سود زیادی دارد اما برای شروع کار نیاز به سرمایه است. بعد هم به من پیشنهاد سرمایه گذاری برای بهره برداری از معدن داد و در نهایت قرار شد 5 درصد مالکیت معدن به من واگذار شود. متهم گفت: با فروش خانه و مغازه ام ...
مرگ عابر 50 ساله بر اثر برخورد با کامیون
.. پزشک مرا به اتاق معاینه برد و در یک لحظه به بهانه ای مرا .. / من چاره ای نداشتم و .. پسر جوان را وقتی کسی نبود به خانه آوردم! / باید برخی مسائل را رعایت می کردم ولی.. وقتی بیدار شدم دیدم که خانمم در کنارم نیست / باورم نمی شد او را با مردی دیگر در حال..
تهمت پسر معتاد به مادرش، جان او را گرفت
این که روز حادثه از نانوایی به خانه برگشتم و شام خوردیم. شب حادثه بر سر این موضوع با هم درگیر شدیم، او را به زور به اتاق خواب بردم و سرش را چند بار به دیوار کوبیدم. سپس او را به حمام کشاندم و با چاقویی که از قبل آماده کرده بودم، چند ضربه به بدنش زدم که باعث فوتش شد. آن زمان دختر و پسر خردسالم در خانه بودند و صحنه قتل را دیدند و جیغ کشیدند. برای ساکت کردنشان، آنها را در اتاق خواب انداختم و در را ...
دستگیری سه نفر قاتل فراری در دماوند/قاتلان جسد را سوزاندند
موقت از سوی بازپرس دادسرای عمومی دماوند روانه زندان شدند. مهر 110 با جواد ارتباط پنهانی داشتم / شوهرم در خانه دوربین مخفی کار گذاشته بود و دیده بود که.. راز مرگ یک کارگر در خاکسپاری آیت الله رفسنجانی چیست؟! آن ها از پسر مورد علاقه ام جدایم کردند و جلوی چشمش تا می توانستند مرا.. پزشک مرا به اتاق معاینه برد و در یک لحظه به بهانه ای ...
شوهرم وقتی دوست دختر سابقش را پیدا کرد که او شوهر کرده بود ولی بوالهوسی پایان نداشت تا اینکه ...
تازه می خواستیم طعم خوشبختی واقعی را بچشیم که محسن از راه به در شد. تازه فهمیدم قبل از ازدواجمان با دخترخانمی دوست بوده است. خودش را به شوهر این زن که نزدیک خانه مان مغازه داشت، نزدیک کرد. او ادامه داد: چند بار با هم بیرون شهر رفتیم، هرچه می گفتم این رابطه و رفت وآمدها برای تو آخر و عاقبتی ندارد، گوش نمی داد. متاسفانه شوهر این زن که به مواد روان گردان بود، محسن را هم گرفتار کرد. بدنش در ...
داستان قرآنی، سه گناهکار خوش عاقبت
نظرم بیگانه و جز آن زمینی بود که می شناختم، و پنجاه شب و روز وضع ما به این ترتیب برگزار شد. مُرارَه و هِلال بیچاره خانه نشین شدند و کار آن دو نفر گریه بود. لیکن من که از آن دو جوانتر و شکیباتر بودم از خانه بیرون می رفتم و به نماز جماعت مسلمانان حاضر می شدم و در بازار ها رفت و آمد می کردم، اما هیچ کس با من سخن نمی گفت. هنگامی که رسول خدا (ص) بعد از نماز می نشست نزد وی می رفتم و سلام می کردم و ...
هشت کشته بر اثر تیراندازی در آمریکا
همسر و خانواده همسرش بر سر نگهداری از کودکان داشت، اقدام به این کشتار کرده است. وی گفت من طرحی برای وی(پلیس مقتول) نداشتم ولی او در آنجا حضور پیدا کرد. ما داشتیم درباره اینکه من بچه هایم را ببرم، صحبت می کردیم. من در حال صحبت با پدر زن و مادرم و همسرم بودم، درباره اینکه بچه هایم را به خانه ببرم ولی یک نفر در این میان پلیس را خبر کرد، کسی که حتی در آن خانه زندگی هم نمی کرد. وی ...
مادری که از دیدن وضعیت پسرش در داخل استخر شوکه شد
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز ، پسر بچه 11 ساله اهل روستای کاوانه کامیاران غروب روز شنبه که به همراه مادرش به مزرعه شان رفته بود در استخر زمین کشاورزی غرق شد. براساس گفته های مادر این کودک برای رهایی از گرمای آفتاب، کنار استخر می رود اما بعد از 15 دقیقه مادر متوجه غیبت فرزندش می شود و بعد از جستجوی اطراف، جسد پسر بچه را داخل استخر پیدا می کند. کیوان فرهمندی رئیس شبکه بهداشت ...
ادعای تازه متهم به قتل یک پسرجوان،پرونده را پیچیده کرد/ پای خیانت یک دختر در میان است
پرنده هایش آب و دانه بدهم. من هم چند بار با نیلوفر به آنجا رفتیم اما مدتی قبل حس کردم دختر مورد علاقه ام دیگر علاقه ای به من نشان نمی دهد. بنابراین نیلوفر را تعقیب کردم ولی در اطراف خانه دوستم بهرام او را گم کردم. فکر خیانت نیلوفر روز و شبم را سیاه کرده بود. بنابراین چاقویی برداشتم و به همراه برادر نیلوفر به سراغ بهرام رفتیم. برادرش بیرون ساختمان منتظر ماند و من وارد خانه شدم. آنقدر ...
قتل زن پدر به خاطر سوءظن
اسم راحله ازدواج کرد. از اهالی شنیده بودم او با مردان غریبه ارتباط دارد. تا این که یکی از دوستانم گفت یک روز راحله برایش تعریف کرده چطور با یکی از اهالی ارتباط برقرار کرده است. خیلی عصبانی شدم و به خانه رفتم. پدرم در خانه نبود و راحله در اتاق تنها نشسته بود. از شدت عصبانیت، چاقویی برداشتم و به قتل تهدیدش کردم. او هیچ واکنشی نشان نداد، اما من چهار ضربه به او زدم. وقتی فوت کرد، جسدش را در یک گونی ...
دستگیری کلاهبرداران یک موسسه خیریه
دست ندهید: با جواد ارتباط پنهانی داشتم / شوهرم در خانه دوربین مخفی کار گذاشته بود و دیده بود که.. راز مرگ یک کارگر در خاکسپاری آیت الله رفسنجانی چیست؟! آن ها از پسر مورد علاقه ام جدایم کردند و جلوی چشمش تا می توانستند مرا.. پزشک مرا به اتاق معاینه برد و در یک لحظه به بهانه ای مرا .. / من چاره ای نداشتم و .. پسر جوان را وقتی کسی نبود به خانه آوردم! / باید برخی مسائل را رعایت می کردم ولی.. وقتی بیدار شدم دیدم که خانمم در کنارم نیست / باورم نمی شد او را با مردی دیگر در حال.. ...
مادر نهاوندی اهدا کننده عضو: در اتاق عمل حنا به پای دختر نوعروسم بستم/ همه پرستاران و پزشکان اشک می ...
ساکن دلیجان بود و مادر و خواهر نداشت و از من خواست تا به جای گیتی برای او مادری کنم. از آن روز به بعد ساره مرا مادر خطاب می کند و با هم رفت وآمد داریم. 2 مرد جوان نیز گیرنده های کلیه گیتی بودند و خوشبختانه با گرفتن کلیه از سال ها درد و رنج دیالیز نجات پیدا کرده بودند. آن روز بهترین روز زندگی ام بود و احساس کردم دخترم هنوز زنده است و وجود او را می توانم در کالبد چند زن و مرد جوان که به زندگی لبخند ...
163 سوال درباره روزه و مبطلات روزه
خواری نیست هرچند شدید باشد ، مگر این که موجب مشقت (سختی زیاد که عادتا قابل تحمل نیست) باشد که در این صورت خوردن یا آشامیدن (فقط) به مقدار ضرورت جایز است ولی به احتیاط واجب بقیه روز را امساک نماید و باید بعد از ماه مبارک رمضان قضا نماید و کفاره بر او واجب نیست. 14 پرسش: ایا زن پس از قطع خون حیض و نفاس که میتوانسته قبل از طلوع فجر غسل کند وروزه بگیرد ؟ پاسخ: زن پس از قطع خون حیض و نفاس ...
شوهرم ارتباط من و پسرخاله اش را فهمید! - او مرا با چرب زبانی ..
پسر مورد علاقه ام جدایم کردند و جلوی چشمش تا می توانستند مرا.. با جواد ارتباط پنهانی داشتم / شوهرم در خانه دوربین مخفی کار گذاشته بود و دیده بود که.. پسر جوان را وقتی کسی نبود به خانه آوردم! / باید برخی مسائل را رعایت می کردم ولی.. وقتی بیدار شدم دیدم که خانمم در کنارم نیست / باورم نمی شد او را با مردی دیگر در حال.. پزشک مرا به اتاق معاینه برد و در یک لحظه به بهانه ای مرا .. / من چاره ای نداشتم و .. ...
پسر جوان را وقتی کسی نبود به خانه آوردم! - باید برخی مسائل را رعایت می کردم ولی..
فرزندانم خیلی حساس بودم! به همین خاطر تصمیم به همکاری با وحید گرفتم تا او مرا طلاق ندهد و فرزندانم آواره نشوند. از آن روز به بعد همواره نگران و مضطرب بودم ولی همسرم امروز و فردا می کرد. او می گفت: تو منتظر باش تا من خبرت کنم! ولی مدتی بعد گفت: قراری که با هم گذاشته بودیم لغو شد!! به او گفتم تو برای اجرای این نقشه مرا تا پای طلاق کشاندی! حالا چرا می گویی این کار لغو شده است ...
آن ها از پسر مورد علاقه ام جدایم کردند و جلوی چشمش تا می توانستند مرا..
فرستاد تاپس از بازداشت چهارمین متهم این پرونده به جرم چهار متهم به صورت یکجا رسیدگی شود. رادیو سهام 110 این اخبار را از دست ندهید: راز مرگ یک کارگر در خاکسپاری آیت الله رفسنجانی چیست؟! با جواد ارتباط پنهانی داشتم / شوهرم در خانه دوربین مخفی کار گذاشته بود و دیده بود که.. پزشک مرا به اتاق معاینه برد و در یک لحظه به بهانه ای مرا ...
حامد در نبود همسر و فرزندم به خانه ام می آمد - آن روز اصلا حال طبیعی نداشت و ناگهان..
فکر می کرد من آن را برداشتم. هر چه تلاش کردم او را قانع کنم، بی فایده بود، بنابراین به طرفم حمله ور شد. وقتی با هم درگیر شدیم با مشت و لگد به جان هم افتادیم که ناگهان بیهوش روی زمین افتادم. چند ساعت بعد که به هوش آمدم، متوجه شدم مقتول نفس نمی کشد. شوکه شده بودم و از ترس بلافاصله خانه را ترک کردم تا اینکه چند روز بعد هنگام خارج کردن جسد همسایه ها متوجه شدند و دستگیر شدم. با اقرارهای متهم ...
امپراتوری کفتربازها در تهران/ورود خانم ها به پشت بام ممنوع!
کرد و می رفت، ننم خیال می کرد واسه خونه برنج خریدم. اما تو خونه نون هم واسه خوردن پیدا نمی شد. همین چند روز پیش واسه ارزن و قره ماش کفترها دو میلیون و پانصد هزار تومن دادم. تازه این فقط واسه دوماهه. اونم با ارزن کیلویی 3هزار و پونصدتومن. عباس آقا از این که سال ها پیش اعتیادش را ترک کرده خوشحال است و هر روز پیروزی خودش را برای خودش تکرار می کند. راستش خانومم دخترداییم بود و ریز و درشت زندگیم رو می ...
