سایر منابع:
سایر خبرها
از همسرم خیلی دور شده بودم / صدای پسر عمه ام مرا رها نمی کرد و ..
من و پسرخاله ام شد و ../ او تلاش می کرد خود را به من برساند و .. وقتی متوجه علاقه شدید برادر شوهرم به خود شدم او را در نبود شوهرم به خانه آوردم و .. وقتی به خانه برگشتم با صحنه کثیفی از شوهر و دخترم روبرو شدم / آن ها را در حال بدی دیدم! مرد همسایه وقتی دید دختر دانشجو در حمام است او هم.. + عکس ...
وقتی متوجه علاقه شدید برادر شوهرم به خود شدم او را در نبود شوهرم به خانه آوردم و ..
...> ---------------------- وقتی به خانه برگشتم با صحنه کثیفی از شوهر و دخترم روبرو شدم / آن ها را در حال بدی دیدم! شوهرم متوجه راز بین من و پسرخاله ام شد و ../ او تلاش می کرد خود را به من برساند و .. مرد همسایه وقتی دید دختر دانشجو در حمام است او هم.. + عکس -------------------- دیری نگذشت که پس از آن که خبر فقدان فرشید در کوچه های شهر پیچید و همگان از فقدان او ...
یک قابلمه اسید و 17ضربه چاقو به خاطر شک
کار می کردم هم درس می خواندم؛ دانشجوی سال آخر مهندسی شیمی بودم که این اتفاق افتاد. زن و بچه داشتم و خانه ام هم شهرری بود. هنوز هم که هنوز است، نمی توانم درک کنم که چطور این اتفاق افتاد. چطور همان آدمی که من چند ماه قبل از حادثه، ضمانتش را کرده بودم که از شرکت بیرونش نکنند، روی من اسید پاشید. او در مورد معرفی اسیدپاش می گوید: اسیدپاش، نظافتچی شرکت بود؛ به خاطر توهم و شک بر من اسید پاشید. ...
روایت پدری که از دلتنگی پسر شهیدش می گوید/ شهید 15 ساله ای که شب قبل شهادت خواب دامادیش را می بیند
به گزارش خبرنگار تسنیم از بیرجند ، عصر یک روز گرم خردادماه طبق برنامه ریزی انجام شده قرار بود به منزل یکی از والدین شهدا در بیرجند بروم در سر کوچه منزل شهید خبری از نام ونشانی از شهید نبود. کوچه ای تنگ و باریک، به دنبال پلاک خانه می گشتم با گچ شماره پلاک روی درب خانه نوشته شده بود و قبل از اینکه زنگ درب را بزنم خانمی درب خانه را باز کرد و به من خوشامد گفت. وارد خانه که می ...
رفت و آمد پنهانی نیلوفر با دوستم روز و شبم را تیره کرده بود و ...
پسری که همخانه مقتول بود به مأموران گفت: بهرام پسری سربه راه و آرام بود و خانواده اش در غرب کشور زندگی می کنند. صبح با هم سرکار رفتیم و غروب که به خانه برگشتم، متوجه آثار خون و بهم ریختگی در اتاق پذیرایی شدم. بعد هم با پیکر بی جان دوستم در روبه رو شدم اما نمی دانم چه کسی او را به رسانده است، چون بهرام با کسی خصومت نداشت. به دستور بازپرس شعبه 21 دادسرای امور کرج، جسد به پزشکی قانونی ...
داستان غصه های سمانه با گرگ هایی که از دیوار به خانه شان حمله کرده اند + عکس
کشاورزی روستا. پیرمردی حدود هشتاد ساله با پشت خمیده و دست باند پیچی شده با یک پارچه کهنه در را می گشاید، پیرمرد با ادب خاصی دعوتمان می کند به داخل، چهار پنج رأس گوسفند و چند مرغ و خروس در حیاط خانه پیرمرد وجود دارد همسرش جلو در ورودی خانه به استقبال می آید و به زبان ترکی خوش آمد می گوید ،گویا فارسی نمی داند. یک اتاق دو در سه تاریک ورودی خانه اش است. تحویلمان می گیرد و می گوید بفرمایید به اتاق ...
عقدموقت زن مطلقه با آقای دکتر بعد از 5 سال لو رفت/ همسر دکتر مرا که باردارم تهدید به مرگ می کند
به نوشته این روزنامه، زن جوان گفت: 6 سال قبل در حالی از همسرم طلاق گرفتم که هیچ تفاهم اخلاقی با یکدیگر نداشتیم. مشکلات ما در زندگی به حدی رسید که نمی توانستیم یکدیگر را تحمل کنیم به همین خاطر زندگی مشترک ما فقط یک سال دوام آورد. زمانی که مهر طلاق بر شناسنامه ام جا خوش کرد، پدر و مادرم در این دنیا نبودند و من باید در منزل 3 برادرم زندگی می کردم. با آن که سعی می کردم در مدت حضور در خانه هر کدام از ...
همسرم با ترفندهایی که به او آموزش داده بودم با مردان غریبه ارتباط برقرار می کرد !
دست آورند و از طریق بررسی های بانکی و مخابراتی این مرد را در خانه اش محاصره کرده و به دام اندازند. از خانه این مرد باجگیر، نه تنها فیلم مربوط به مرد ثروتمند به دست آمد، بلکه ماموران با فیلم های دیگری روبه رو شدند که در همگی آنها مادر و دختر نوجوانش با ایفای نقش مردان را در تنگنا قرار داده بودند. وقتی در یکی از اتاق ها زن جوان و دختر 13 ساله نیز که پنهان شده بودند، دستگیر شدند ...
دختر 16 ساله تهرانی با 44 ضربه چاقو پدرش را کشت + عکس
خواستگارم مخالفت می کرد. من و مادرم هم نقشه قتل او را کشیدیم. ما ابتدا در غذای پدرم مرگ موش ریختیم اما هیچ اتفاقی نیفتاد. شب چند قرص خواب آور در شربت آلبالو ریختیم و او خوابید. سپس هر دو به او چاقو زدیم. در ادامه همسر مقتول نیز به قتل شوهرش اعتراف کرد. در پایان این جلسه قضات دادگاه با استناد به نظریه پزشکی قانونی که در آن آمده بود دختر نوجوان از اختلالات شخصیت و یادگیری و عدم رشد عقلی رنج می ...
شلاق و 41 سال زندان تاوان فریب 6 دختر جوان تهرانی+ عکس
به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده از بیست و نهم آذر ماه سال 94 به دنبال شکایت یک زن جوان در دستور کار افسران کلانتری 123 نیاوران تهران قرار گرفت. زن جوان گفت :چند روز قبل با یک مرد جوان به نام امیر آشنا شدم. او به من ابراز علاقه کرد و از من خواست تا با هم به گردش برویم. من سوار هیوندای او شدم. او که می گفت طلافروش است از من خواست تا طلاهایم را به او بدهم تا با قیمت مناسب آنها را ...
به خاطر پسر همسایه، من و مادرم پدرم را بیهوش کردیم و ... + عکس
به گزارش رکنا، بامداد بیست و هشتم خرداد ماه سال 90 جنازه خونین یک مرد میانسال به نام حسن در خیابان پیدا شد. همسایه ها که به محض روبه رو شدن با جنازه این مرد وی را شناسایی کرده بودند با تماس گرفتند. پلیس در نخستین گام از تحقیقات به پرس و جو از همسر حسن به نام فریده و دختر 16 ساله اش مهسا پرداخت. در حالی که مادر و دختر ادعا می کردند حسن قربانی درگیری خیابانی شده است فرش خیس ...
حرم عبدالعظیم حسنی(ع) نگین انگشتری استان تهران
خاک می سپارند. سحرگاه به باغ رفت تا آن باغ را از صاحبش بخرد و افتخار دفن شدن یکی از فرزندان پیامبر (ص) را نصیب خویش سازد، عبدالجبّار که خود نیز خوابی همانند خوابِ او را دیده بود، به رمز و راز غیبی این دو خواب پی برد و برای اینکه در این افتخار، بهره ای داشته باشد، محلّ آن درخت سیب و مجموعه باغ را وقف کرد تا بزرگان و شیعیان در آنجا دفن شوند. همان روز حضرت چشم از جهان فرو بست ...
تماس های تلگرامی زن ،به قیمت جان یک مرد تمام شد
به گزارش ایسکانیوز و به نقل از روزنامه ایران زن جوان زمانی که مقابل افسر نگهبان قرار گرفت، گفت: همسرم دو روز قبل به من گفت که پسرخاله اش را کشته وبعد هم بدون آنکه حرفی بزند خانه را ترک کرد و رفت. به دنبال اظهارات زن جوان، موضوع بلافاصله به بازپرس کشیک قتل و تیم تحقیق اعلام شد، سپس بازپرس کاظم میرزایی و تیمی از کارآگاهان جنایی راهی خانه قدیمی شدند که زن جوان مدعی بود جسد داخل چاه آنجاست. ...
41 سال زندان؛ مجازات فریب 6 زن و دختر
من گرفت و لحظه هایی که به اتاق پرو می رفتم از من می خواست کیفم را که طلاها داخل آن بود در اختیارش قرار دهم اما با وجود اعتمادی که به او داشتم این خواسته اش را قبول نمی کردم. دختر جوان ادامه داد: تا نیمه های شب با هم در خیابان ها بودیم که در خیابان خلوتی این جوان مرا مورد آزار و اذیت قرار داد و سپس جلوی در خانه مرا پیاده کرد و شب شروع به زنگ زدن کرد و گفت که اشتباه کرده است و قرار شد فردا ...
دستگیری سه نفر قاتل فراری در دماوند - قاتلان جسد را سوزاندند
به گزارش جوان ایرانی ، سردار عبدالرضا ناظری در تشریح این خبر گفت: در پی اعلام مرکز فوریت های پلیسی 110 مبنی بر کشف یک جسد سوخته در روستای سربندان منطقه جابان دماوند بلافاصله اکیپی از ماموران تشخیص هویت پلیس آگاهی به محل اعزام شدند. وی اضافه کرد: با حضور مأموران در محل و پس از بررسی صحنه و تحقیقات مشخص شد قاتل یا قاتلان پس از مجروح کردن مقتول با ضربات چاقو اقدام به سوزاندن جسد وی کرده و ...
هجوم خاطرات
.../ زیر تاریکی چراغ/ دور از چشم پنجره های زخمی/ خودم را در آغوش گرفتم/ و آبستن جنینی شدم/ که مغزش موج برداشته بود/ پسرم را پنهان کردم/ پشت کنکور/ ته انبار/ وسط کیسه های شن/ رو به گلوله/ و یک زنجیر نقره ای جایزه گرفتم! حالا آرامم/ مثل دماوند،/ گاهی برای هواخوری/ میان نرده ها می ایستم/ سال هاست باران/ این گِل را شسته و برده/ و چاقو/ از پوست، گوشت و استخوانم رد شده است/ گاهی تاریخ می خوانم/ و نام ...
مرگ عابر 50 ساله بر اثر برخورد با کامیون
چشمش تا می توانستند مرا.. پزشک مرا به اتاق معاینه برد و در یک لحظه به بهانه ای مرا .. / من چاره ای نداشتم و .. پسر جوان را وقتی کسی نبود به خانه آوردم! / باید برخی مسائل را رعایت می کردم ولی.. وقتی بیدار شدم دیدم که خانمم در کنارم نیست / باورم نمی شد او را با مردی دیگر در حال.. ...
سوختگی، جان چند تهرانی را گرفت؟
تا می توانستند مرا.. پزشک مرا به اتاق معاینه برد و در یک لحظه به بهانه ای مرا .. / من چاره ای نداشتم و .. پسر جوان را وقتی کسی نبود به خانه آوردم! / باید برخی مسائل را رعایت می کردم ولی.. وقتی بیدار شدم دیدم که خانمم در کنارم نیست / باورم نمی شد او را با مردی دیگر در حال.. ...
تهرانی های قدیم چگونه روزه می گرفتند؟
باشند و در همین شب بود که هرکس باید قبل از نیت روزه با هر کس که از او کینه ای به دل دارد یا نفاق و کدورتش در دل کسی باشد حلالیت طلبیده و تحصیل رضایت کند. آخر ماه شعبان، شبی که قرار بود ماه مبارک رمضان حلول کند، اغلب تهرانی ها با شوق و ذوقی دلپذیر برای رؤیت ماه، آب و آینه برمی داشتند، راهی بام خانه هایشان می شدند و هلال ماه را در آسمان پاک و پرستاره تهران آن روز می جستند؛ البته ناگفته نماند ...
درد بی درمان
کف دست. سر تا پایم می خارید. دیگر داشتم دیوانه می شدم که سالار را دیدم. نمی خارید. لعنتی خوب خوب شده بود. آدرس دکترش را گرفتم. مثل همه چیزهای خوب دیگر پولی بود. رفتم سراغ پس انداز برادرم زیر فرش و آنقدری که پول ویزیت و داروی سالار شده بود را برداشتم. می دانستم وقتی برگردم، شاید خوب شده باشم اما حتما خواهم مرد. برادرم پس اندازش را با خون دل جمع کرده بود و برایش خون می ریخت. به هرحال خارش دیگر امانم را بریده بود. حاضر بودم بمیرم، به شرط آنکه لحظه آخر هیچ جایم نخارد. رفتم دکتر. برگشتم خانه. کتک وحشتناکی خوردم. خارش خوب شد. جای زخم ها ماند. ...
قدر پدرم را ندانستم
جسد خونین مردی در آپارتمان روبه رو شدند. وقتی ماموران درجریان این جنایت قرار گرفتند، به سراغ همسر مقتول رفتند و درنهایت دربازجویی ها این زن به قتل شوهرش با همدستی دختر نوجوانش اعتراف کرد. به همین دلیل مهسا 15ساله نیز بازداشت شد و به قتل پدرش با 44 ضربه چاقو اعتراف کرد. این دختر نوجوان در تحقیقات به ماموران گفت: از سه سال قبل با پسری آشنا شده و قرار ازدواج گذاشتیم، اما وقتی پدرم از موضوع باخبر شد ...
با جواد ارتباط پنهانی داشتم / شوهرم در خانه دوربین مخفی کار گذاشته بود و دیده بود که
ماجرای ارتباط ما مشکوک شده بود به طوری که یک بار وقتی جواد (مقتول) به خانه ما آمده بود، همسرم عنوان کرد که در خانه دوربین مدار بسته گذاشته است. زن جوان ادامه داد: همسرم در پی این ماجراها که در زندگی من رخ می داد با جواد طرح دوستی ریخت تا این که روز گذشته وقتی سر سفره ناهار بودیم خطاب به من گفت: این آخرین ناهاری است که با هم می خوریم! این حرف او در حالی بود که هیچ کس از جواد خبری نداشت ...
قاتل در آستانه قصاص اعترافاتش را پس گرفت
.... ساعت 20 شب 22 تیر 91 مأموران کلانتری 32 حصارک بالا از قتل مرموز پسر 22 ساله ای به نام بهرام در خانه اش در خیابان عدل محله حیدرآباد، کرج باخبر شدند. پسری که همخانه مقتول بود به مأموران گفت: بهرام پسری سربه راه و آرام بود و خانواده اش در غرب کشور زندگی می کنند. صبح با هم سرکار رفتیم و غروب که به خانه برگشتم، متوجه آثار خون و بهم ریختگی در اتاق پذیرایی شدم. بعد هم با پیکر بی جان دوستم ...
وقتی بیدار شدم دیدم که خانمم در کنارم نیست / باورم نمی شد او را با مردی دیگر
خواهد که با خانم نعمت الله فعل نامشروع را انجام بدهد که از طرف نعمت الله مورد شناسایی قرار می گیرد و نعمت هر دوشان بعد از اینکه با ضرب چاقو به قتل می رساند، سرشان آن دو را از بدن جدا می کند. مجرم فعلا بازداشت شده است به جرم خود اعتراف کرده است و تحقیقات از چگونگی موضوع ادامه دارد. نعمت الله در اعترافات خود گفت: ساعت 9 بعد از نماز در اتاق همراه خانمم خواب بودم و خوابم برده بود ...
پسر جوان را وقتی کسی نبود به خانه آوردم! / باید برخی مسائل را رعایت می کردم ولی
این حرف ها را شنید با عجله از خانه بیرون رفت. من هم که احتمال می دادم او ج را طبق نقشه کشته و جسدش را داخل چاه منزل مادرش در خیابان حر عاملی مشهد انداخته است به کلانتری رفتم و ماجرا را به ماموران اطلاع دادم! در پی اظهارات جدید زن جوان، در شعبه 211 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، قاضی کاظم میرزایی با صدور قرار قانونی وی را در اختیار کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی گذاشت تا بررسی های بیشتری درباره ادعاهای وی صورت گیرد. ...
ضربات چاقو پسر جوان را از پای درآورد
.... سرانجام سجاد منافی آذر؛ بازپرس ویژه قتل پایتخت دستور انتقال جسد این پسر به پزشکی قانونی را برای تعیین علت دقیق مرگ صادر کرد و تحقیقات درباره این پرونده ادامه دارد. باشگاه 110 این اخبار را از دست ندهید: با جواد ارتباط پنهانی داشتم / شوهرم در خانه دوربین مخفی کار گذاشته بود و دیده بود که.. راز مرگ یک کارگر در خاکسپاری آیت الله ...
ریحانه راز شومی از مادرش به زبان آورد / آن شب دو مرد در خانه ما بود!
گفت زن همسایه میهمان اوست. به همین خاطر به طبقه پایین برگشتم. شب دوباره پیامک ناشناسی به دستم رسید که فرستنده به من ناسزا گفته و ادعا کرده بود وقتی پیامک اول به دستم رسیده دو دوست صمیمی ام به نام های امیر و ابوالفضل میهمان زن برادرم بوده اند. از خواندن این پیامک شوکه شدم و ماجرا را با برادر دیگرم سجاد در میان گذاشتم. وی ادامه داد: من و سجاد شروع به پرس و جو کردیم و وقتی از دختر خردسال ...
لازمه شعر عاشقانه گفتن، عاشق بودن است
ادامه فعالیت ها خود خاطرنشان کرد: بنده به خاطر یک سری دلایل شخصی از شعر کرج خداحافظی کردم و بعد از یک مدت خانه نشینی به شعر سایر استان ها توجه کردم و در نهایت به شعر مرکز بازگشتم و در خدمت دوستان در شعر تهران قرار گرفتم. او درباره حضور در این برنامه گفت: از حضور گرم و پرشور شما بسیار سپاسگزارم زیرا انسان از این همه حضور و انرژی مثبت شگفت زده و غافلگیر می شود و برای یک شاعر یا نویسنده یا ...
پشیمانی مهسا از قتل پدر
به گزارش خبرنگار ما، بیست و هشتم خردادماه سال 90، مأموران پلیس تهران از قتل مرد میانسالی در شرق تهران با خبر شده و در محل حاضر شدند. جسد متعلق به حسین 52 ساله بود که با ضربات چاقو کشته شده بود. مرد همسایه که با پلیس تماس گرفته بود، گفت: وقتی از خانه بیرون آمدم با جسد مرد هسمایه مواجه شدم و با پلیس تماس گرفتم. کارآگاهان پلیس وقتی قدم به خانه مقتول گذاشتند به فرش خیس پهن شده روی دیوار خانه مشکوک ...
خواستگار قلابی 41 سال در زندان می ماند
به گزارش خبرنگار ما، بیست و نهم آذرماه سال94، گزارش های مشابه سرقت طلا از چند زن جوان به مأموران کلانتری 123 نیاوران گزارش شد. یکی از مالباختگان گفت: چند روز قبل با مردی به نام فرزاد آشنا شدم. او گفت طلافروش است و پیشنهاد ازدواج داد. بعد پیشنهاد داد طلاهایم را به قیمت مناسب تعویض می کند. به او اعتماد کردم و طلاهایم را دادم، اما دیگر از او خبری نشد. در حالی که تلاش برای ردیابی متهم آغاز ...